اینترنت ؛ آخرین امید ما برای دستیابی به یک رسانه آزاد

با شکل گیری شبکه اینترنت به عنوان یک رسانه آزاد و فراگیر، ابر شرکت ها و غول های رسانه ای تلویزیونی و رادیویی و رسانه های چاپی، با اقبال گسترده از اینترنت جهت افزایش دامنه نفوذ خود بهره می برند. اما در مقابل آنان، تنها وبلاگ نویسان غیر حرفه ای و چند سایت مستقل قرار دارند که سعی می کنند از اینترنت، این آخرین امید مردم در دستیابی به یک رسانه آزاد، جهت اعلام مواضع خود بهره گیرند.
جمعه، 1 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اینترنت ؛  آخرین  امید  ما  برای  دستیابی  به  یک  رسانه  آزاد
اینترنت؛ آخرین امید ما برای دستیابی به یک رسانه آزاد
اینترنت؛ آخرین امید ما برای دستیابی به یک رسانه آزاد

نويسنده:مارک لمپنر (1)



چکیده:

با شکل گیری شبکه اینترنت به عنوان یک رسانه آزاد و فراگیر، ابر شرکت ها و غول های رسانه ای تلویزیونی و رادیویی و رسانه های چاپی، با اقبال گسترده از اینترنت جهت افزایش دامنه نفوذ خود بهره می برند. اما در مقابل آنان، تنها وبلاگ نویسان غیر حرفه ای و چند سایت مستقل قرار دارند که سعی می کنند از اینترنت، این آخرین امید مردم در دستیابی به یک رسانه آزاد، جهت اعلام مواضع خود بهره گیرند. نویسنده این مقاله در پایان خواهان حمایت عمومی از این رسانه های مستقل و مردمی و آزادی خواه می باشد تا اینترنت نیز به سرنوشت سایر رسانه های تحت سیطره ابر شرکت های دنیای امروز، دچار نشود.
من شبکه جهانی اینترنت را به عنوان یکی از بزرگ ترین شگفتی های دنیا می شناسم. و البته از آن باید به عنوان آخرین امید آمریکایی ها برای داشتن یک رسانه آزاد هم یاد کرد.
هنگامی که من در سال های دهه 70 میلادی در حال بزرگ شدن بودم، انسان های زیادی بودند که حرف های بسیاری برای گفتن داشتند، اما آنان هیچ جایگاهی برای ارائه این سخنان در اختیار نداشتند و به همین دلیل هم ما به چهره هایی نظیر « باب دیلن» نیازمندیم که « صدای یک نسل » باشند.
اما نسل کنونی وب سایت "Youtube" را در اختیار دارد که مشوقی غیرقابل مقاومت در برابر آن به نام « انتشار خویش» را برای جوانان ما به ارمغان آورده است. و بدین ترتیب به عنوان مثال، یک دختر 18 ساله با اسم مستعار « دختر کوچک عصبانی » می تواند با ارسال یک قطعه « فیلم سرگشاده » ضمن به چالش کشیدن همتایانش در حوزه تفکر انتقادی، با استقبال 2 میلیون مخاطب هم روبه رو گردد.
اما "Youtube" تنها یکی از جلوه های رسانه های اجتماعی در حال گسترش است که عملکرد کلیدی در بخش ایجاد مباحثاتی صادقانه دارد. این رسانه های اجتماعی از ابزارهای ارتباطی تعاملی نظیر وبلاگ، بخش اظهارنظر، اتاق های گفتگو، پادکست، گروه های بر خط و دانشنامه های مجازی نیز استفاده می کنند.
اما من شاهد افشای اشتباهات و کج روی های رسانه های فراگیر از سوی وبلاگ نویس هایی بوده ام که ساعات و حتی دقایقی پس از انتشار این مطالب، دست به افشاگری زده اند. لذا هنگامی که نویسنده علمی « نیویورک تایمز» آقای « ویلیام برود» مطالبی در مورد اقدامات ال گور در حوزه گرمایش جهانی منتشر نمود، آنان به سرعت عکس العمل نشان دادند. من عمیقا معتقدم که رسانه های فراگیر ما به سرعت در حال از دست دادن اعتبار خویش هستند، چرا که این رسانه ها به گونه ای در حال ادغام با یکدیگر می باشند که شرکت های چند ملیتی رسانه ای سرمایه سالار، شبکه های تلویزیونی، رادیوها و اکثر روزنامه ها و مجلات ما را به تصاحب خویش درآورده اند. « جان کارول » سردبیر سابق روزنامه « لوس آنجلس تایمز» در مقاله ای یادآوری می کند که اصولا رسانه ها باید به مردم و جامعه، تعلق داشته باشند، هر چند امروزه شرکت های خواهان دستیابی به پول بیشتر، بر این طیف گسترده از شبکه های رادیویی و تلویزیونی و روزنامه ها و مجلات، سلطه ای تقریبا بی چون و چرا دارند.
اما در مقابل، وبلاگ نویس ها در جایگاهی کاملا متفاوت قرار دارند. آنان اصولا به صورت رایگان و دور از مراکز قدرت، به فعالیت مشغولند. هیچ نیازی به ادغام با هم ندارند. و با تلاش برای افزایش دانش و اطلاعات خویش در حوزه های مختلف، علی رغم عدم طی کردن دوره های آموزشی حرفه ای روزنامه نگاری به فعالیت می پردازند. آنان عمیقا به اهداف آرمانی خویش و نه خواسته های مدیران ابر شرکت ها، می اندیشند، لذا ما عمیقا نیازمند آن هستیم که به نظرات چنین افرادی گوش فرا داده و وقت کافی را نیز به این کار اختصاص دهیم.
البته در میان وبلاگ نویسان هم با افرادی روبه رو هستیم که در این فضای آزاد و بدون مرز، به انتشار مطالبی بی ارزش می پردازند. و یک واقعیت انسانی موجود در شبکه وب این است که اکثر ترافیک اینترنت به سایت های سکسی اختصاص دارد. به علاوه، بسیاری از گروه های منحرف از اینترنت برای انتشار عقاید بیمار خود بهره می برند. به علاوه شما حتی می توانید از دانشنامه مجازی « ویکیپدیا» برای ارائه اطلاعاتی نادرست، بهره گیرید. چرا که در این شبکه هیچ دربان و نگهبانی، وجود ندارد. اما آیا در این فضای مجازی، یک رسانه واقعا آزاد، قادر به پیدایش است؟ البته مردم همواره به دنبال اخبار صحیح در شبکه وب هستند و با چک کردن مطلب وبلاگ ها می توانند به نشانی مطالب مورد نظر خود دست یابند. و اما آیا هنوز هم جایی برای یافتن تحلیل هایی عمیق وجود دارد؟
اما به خاطر داشته باشید که در سال های اخیر و به دنبـال اجرای پروژه هایـی نظیرشبکـه اخبار واقعی (the Roal News Network) ، تلاش هایی در راستای ایجاد جایگزین هایی برای رسانه های فراگیر کنونی، انجام شده است. هر چند هنوز هم این رسانه ها به تنهایی به فعالیت مشغولند. وبلاگ نویسان اصولا نه آموزش های کافی را دیده اند و نه دارای امکانات مناسب هستند. همچنین این کار نیازمند وجود افرادی است که به صورت تمام وقت و گروهی به سفر و تحقیق بپردازند.
از سوی دیگر روزنامه های ما، تقریبا 80 درصد اخبار را تحت پوشش قرار می دهند. اما آنان در بسیاری موارد نظیر جنگ عراق، باعث گمراهی مخاطبان خود شده اند. « بیل مویرز» در مقاله خود با عنوان « خرید جنگ » توضیح می دهد که چگونه خبرنگاران روزنامه هایی نظیر واشنگتن پست که در تحقق آرزوهای بوش، مانع ایجاد می نمایند، با تهدید، فشار و یا ارعاب روبه رو می گردند. و البته آیا کسانی به جز مدیران ابر شرکت های غول پیکر و از جمله رسانه های فراگیر، با حمایت از بوش، او را به قدرت رساندند؟ و در این میان، شهروندان چه کاری می توانند انجام دهند؟ بار دیگر می گویم: به سوی اینترنت حرکت کنید. چرا که این کار به هزینه های اشتراک معمول رسانه های کوچک و مستقل چاپی نیازی ندارد. البته قریب به اتفاق مقالات روشنگر این رسانه ها، بدون هیچ محدودیتی در اختیار همه قرار دارد و وبلاگ نویسان هم به این مطالب، لینک می دهند. و در کنار این کار، ما در شبکه اینترنت چند مرکز گزارش دهی نظیر پایگاه "Salon Piece" داریم که تاکنون به افشای خبرهای مهمی نظیر حذف حرف W از صفحه کلید رایانه های اعضای سابق دولت کلینتون و همچنین به تاراج بردن اموال دولتی پرداخته اند. هنگامی که دموکراسی تیتانیک وار ما به جلو می رود و سیاست های اغواگری و انکار هم وجود دارند، هر اتصال اینترنتی می تواند به عنوان یک عامل تداوم حیات ما عمل نماید. همچنین ارزش های این شبکه در حمایت افراد از یکدیگر و اقدام جمعی در راستای اصلاحات سیاسی و اجتماعی به اثبات رسیده است.
همراه با آغاز به کار سایت های Salon در سال 1995 میلادی، Common Dream در سال 1997 میلادی، AlterNet در سال 1998 میلادی، Truth Out در سال 2001 میلادی و Raw Story در سال 2004 میلادی و سرانجام پایگاه خبری – تحلیلی "Huffington Post در سال 2005 میلادی، پوشش خبری این سایت ها به گونه ای درآمده که دیگر نیازی به بهره گیری از مطالب سایت های مربوط به رسانه های فراگیر و غول پیکر، وجود ندارد. چرا که ما باید روزی از سلطه « روبرت مرداک» و رسانه های او رها شویم، و مطمئنا در آن روز می توانیم به رویای آزادی رسانه ها دست یابیم.

پی نوشت:

1.Mark K.Lempner: مورخ و تحلیل گر مسایل اجتماعی. کتاب وی با عنوان « قلب دلایلی دارد: نجات یافتگان هولوکاست و داستان آنان » نیز اخیرا منتشر شده است.

منبع: کتاب سیاحت غرب




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.