ترجمه و شرح (و وعدته أن تظهردينه علي الدين کله لوکره المشرکون)

(و وعده دادي او را که دينش را بر تمام اديان غلبه دهي هر چند مشرکان کراهت داشته باشند). شرح: وعده غلبه اين دين بر اديان را خداوند در چند موضع قرآن صريحا بيان فرموده: 1 و 2- آيه 33 سوره ي توبه و آيه ي 9 سوره صف: «هو الذين أرسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لوکره المشرکون» او کسي است که رسول خود را به هدايت و دين حق فرستاد تا برغم مشرکان بر همه اديان غالب سازد.
چهارشنبه، 27 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ترجمه و شرح (و وعدته أن تظهردينه علي الدين کله لوکره المشرکون)
ترجمه و شرح (و وعدته أن تظهردينه علي الدين کله لوکره المشرکون)
ترجمه و شرح (و وعدته أن تظهردينه علي الدين کله لوکره المشرکون)

 



 

ترجمه و شرح دعاي ندبه (8)

(و وعده دادي او را که دينش را بر تمام اديان غلبه دهي هر چند مشرکان کراهت داشته باشند).
شرح: وعده غلبه اين دين بر اديان را خداوند در چند موضع قرآن صريحا بيان فرموده:
1 و 2- آيه 33 سوره ي توبه و آيه ي 9 سوره صف: «هو الذين أرسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لوکره المشرکون» او کسي است که رسول خود را به هدايت و دين حق فرستاد تا برغم مشرکان بر همه اديان غالب سازد.
3- آيه ي 28 سوره ي فتح: «هو الذي أرسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و کفي بالله شهيدا» او کسي است که رسول خود را به راهنمائي و دين حق فرستاد تا بر همه اديان پيروز و حاکم سازد و گواهي خدا کافي است.
در مجلد 9 بحار ص 439 (1) نقل شده که جبرئيل براي رسول خدا صلي الله عليه و آله چنين پيامي آورد: «و سيبلغ دينک ما يبلغ الليل و النهار» به هر جا که شب و روز پديد آيد دين تو هم بدان جا خواهد رسيد.
در تفسير مجمع البيان ذيل آيه ي فوق سوره ي توبه از مقداد بن أسود روايت شده که گفت شنيدم از رسول خدا که فرمود: «باقي نمي ماند خانه اي روي زمين نه ساخته شد از گل و لاي (يعني خانه شهري) و نه ساخته شده از پشم شتر (يعني خيمه ي عشايري) مگر اينکه خداوند کلمه ي اسلام (و شهادتين) را در آنجا يا به طور عزت و شوکت و يا به ذلت و خوار نمودن مردم وارد کند که اگر به عزت و شوکت باشد، مردم آن ديار را در زمره گروه مسلمانان در آورده و بدين وسيله آنان عزيز و ارجمند گردند، و اگر خوار و ذليل شوند عاقبت هم به اسلام گردن نهند و خود را بدان پايبند سازند».
در مجلد 13 بحار ص 184 (2) از ابوبصير نقل شده که گويد امام جعفر صادق عليه السلام در تفسير آيه ي مبارکه «هو الذين أرسل رسوله-» فرمود: «تاکنون تأويل اين آيه محقق نشده و محقق نخواهد شد مگر وقتي که حضرت قائم از پس پرده غيبت بيرون آيد و ظاهر شود، و چون ظاهر شود بخدا قسم هيچ منکر به خدا نخواهد بود مگر آنکه ظهور و خروج او را اکراه دارد و اگر کافر به خدا در زير سنگي پنهان شده باشد آن سنگ به صدا در آيد و مؤمني را صدا زند: «اي مؤمن بيا و کافري در اينجا پنهان است» البته اين امر کنايه از توسعه اسلام و دين حق است.
در تفسير آيه مبارکه «هو الذي أرسل رسوله» سوره ي صف از ابن عباس نقل شده که گويد: «غلبه دين اسلام محقق نگردد مگر آنکه همه مردم از يهود و ترسا و ساير ملل به اسلام بگروند- تا آنکه گويد- و اين غلبه دين هنگام ظهور و قيام قائم محقق شود (3)».
(و ذلک بعد أن بواته مبوء صدق من أهله)
(و اين وعده پيروزي پس از آن بود که او را (بعد از آنکه از مکه وطن خود ناگزير هجرت کرد) باز او را با فتح و پيروزي به جايگاه (مکه) صدق اهل بيت (و مسکن و مأوي خاندان وي) باز گردانيدي) (4)
البته وعده خداوند متعال به پيروزي کامل اين دين بر ساير اديان به موجب روايات سابق و اخبار ديگر به ظهور و قيام حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) محقق خواهد شد، و اين وعده نصرت بدين پيغمبر اسلام به وسيله گروه صادقين از أهلش واقع خواهد شد، همان صادقيني که در آيه ي 119 سوره ي توبه مي فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقين» اي کساني که ايمان آورده ايد از خدا بترسيد و با راستگويان باشيد. و مراد از «معيت» در اين آيه معيت در جسم و يا بودن در يک مکان نيست بلکه مقصود متابعت با صادقين است در عقايد و اخلاق و اعمال آنان. و چون خطابات جمعي قرآن عام است و اختصاص به زمان خاص (نزول وحي) ندارد، و هر زماني را شامل مي شود و مؤمنان موظف هستند که از آنان پيروي کنند تا رستگار شوند. و معلوم است که مراد از صادقين همه مؤمنين امت اسلام نخواهد بود و گرنه خطاب و فرمان خدا به مؤمنان لغو خواهد بود سپس لازم است که بعضي از امت باشند، و ناچار آن بعض هم بايد معلوم باشد و نمي شود مجهول و مبهم باشد، و آن بعض معلوم هم که بايد صادق علي الاطلاق باشند بايد از عيوب روحي و نقائص آن منزه باشند، خلاصه آنکه بايد معصوم باشند.
و اگر مراد به صادقين، صادق في الجمله باشد نه در تمام مراحل و مواقع، لازمه اش اجتماع امر و نهي و متناقضين است زيرا از يک طرف امر به متابعت از صادق شده و از طرفي هم نهي شده از ارتکاب حرام که صادق في الجمله آن را انجام داده و با اين وصف اگر متابعت او رد افعالش واجب باشد تناقض لازم آيد (5)
و اين بالبداهه باطل است. و از اين نظر به موجب روايات منقول خاصه و عامه يگانه مصداق کامل و عالي آن پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و علي بن أبي طالب و اهل بيت آنها عليهم السلام مي باشند.
مجلد 9 بحار ص 78 (6) در تفسير «يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقين»- توبه: 119- يقول: «کونوا مع علي بن ابي طالب و آل محمد»- عليهم السلام- (يعني با علي و فرزندانش عليهم السلام باشيد)- و الدليل علي ذلک قول الله: «من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه» و هو حمزه: «و منهم من ينتظر» و هو علي بن أبي طالب، «يقول الله»: «و ما بدلوا تبديلا»- احزاب: 21- و در ص 77 (7) قال صلي الله عليه و آله: «معاشر الناس ان عليا صديق هذه الامة» (مردم، علي صديق اين امت است).
و أيضا در روايات عامه تصريح شده که مراد به صادقين پيغمبر اسلام و اهل بيت او عليهم السلام است، چنانچه در مجلد دوم کفاية الموحدين ص 206 هم نقل شده. و حاصل مقام آنکه ظهور دين اسلام و غلبه آن بر ساير اديان به وسيله أوصياء پيغمبر است.
(و جعلت له و لهم اول بيت وضع للناس للذي ببکة مبارکا و هدي للعالمين)
(براي او و براي آنان نخستين خانه اي را که جهت عبادتگاه مردم نهاده شد و خانه کعبه است که در آن برکت هدايت جهانيان است قرار دادي).
شرح- چون ابتداي دعوت پيغمبر اسلام از مکه شروع شد، و در آخر الزمان هم از مکه شروع خواهد شد، پس اعلاي کلمه حق و دين به واسطه پيغمبر و وصي آخر الزمان او (حضرت ولي عصر عجل الله تعالي) در مکه خواهد شد و لذا «و جعلت له و لهم» گفته شده ولي دعوت سائر انبياء و پيغمبران و ديگران از سرزمين هاي ديگر بوده است.
مجلد 13 بحار ص 176 (8) از حضرت صادق عليه السلام روايت کرده که فرمود: «مثل اينکه قائم آل محمد عليه السلام را مي بينم که روز شنبه روز عاشورا بين رکن و مقام ايستاده، و در برابر او جبرئيل صدا مي زند «اين بيعت (بيعت) با خداوند است» و جهان را پر از عدل مي کند هم چنانکه ظلم و جور آن را فرا گرفته بود».
و البته أول خانه اي كه جهت پرستشگاه مردم قرار گرفت «تا عموم مردم موحد از آن منتفع شوند خانه بکة است (9) که در شهر مکه واقع شده چنانکه مي فرمايد «ان أول بيت وضع للناس للذي ببکة مبارکا و هدي للعالمين»- آل عمران آيه 96- اول خانه اي که جهت عبادتگاه مردم نهاده شد خانه مکه است که در آن برکت و راهنماي جهانيان است.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام روايت شده که فرمود: «چون خدا خواست زمين را بيافريند به باد امر کرد که آب را به موج آورد تا کفي بدست آيد و يک جا جمع شود و آن موضع کعبه بود، که کوهي از کف شد آنگاه زمين را از زير آن پهن و گسترش داد، و اين است معني قول خداوند که مي فرمايد: «ان أول بيت» و آن خانه مبارک و با برکت است، هم چنانکه مي فرمايد «ليشهدوا منافع لهم»- حج آيه ي 38- تا شاهد منافع خويشتن باشند- (10).
در تفسير اين آيه ي شريفه ي: «ليشهدوا منافع لهم» روايتي از امام صادق عليه السلام است که در موقع اعمال حج در جواب آن سائل که گفت: چرا خودتان را به زحمت مي اندازيد؟ (11) فرمود: ميل دارم که حاضر باشم و با حضور بطلبم منافعي را که خداي عزوجل فرمود: «ليشهدوا»- تا مردم منافع خود را به حضور بطلبند- و کسي در آن مکانها (مکه و عرفات و مشعر الحرام و مني) حاضر نمي شود مگر اينکه نفعي شامل حال او گردد، و شما (شيعيان) مراجعت مي کنيد در حالي که مورد مغفرت و آمرزش قرار گرفته ايد، و أما غير شما (که نفع آنها دنيائي فقط است) اموال و کسانشان محفوظ مي مانند.مضمون اخبار و روايات است کسي که به حج و عمره مشرف شود و اعمال آنها را انجام دهد و طواف کند مشمول خير کثير و نفع جزيل از طرف خدا خواهد شد، و به علاوه رفع فقر و پريشاني از او مي شود. چنانکه در کتاب وسائل از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: «حضرت علي بن الحسين عليهما السلام فرمود: «حج و عمره بجا آوريد که موجب سلامتي بدن و زيادتي روزي شما گردد، و وسيله ي تأمين مخارج خانواده هاي شما خواهد بود، و شخص حج کننده مورد آمرزش و آن سبب دخول بهشت او گردد، و معاصي گذشته ي او مورد مغفرت است (12) و اعمال ناشايست او از آن وقت به بعد به حساب آيد و در مدت مسافرت حج اموال و کسانش محفوظ بمانند».
و بالجمله انجام حج و عمره موجب فوائد دنيا و آخرت است.
(فيه آيات بينات مقام ابراهيم)
(در آن نشانه هاي روشني است، که از جمله مقام ابراهيم است).
شرح- از آيات و نشانه هاي روشني که در آنجا است 1- چاه زمزم است، که چون حضرت اسماعيل و مادرش هاجر در آن وادي مسکن گزيدند نه آبي در آنجا بود و نه آباداني چنانکه حضرت ابراهيم به پروردگارش عرض مي کند «ربنا اني أسکنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتک المحرم»- ابراهيم: 37- پروردگارا من بعضي از دودمان خود را بوادي و دره ي غير قابل کشت در جوار خانه ي محرم (حرمت يافته ي) تو سکونت دادم. که در اثر دعا و درخواست اين پدر و مادر، آب زمزم از زير زمين نمايان شد.
2- حجرالاسود (سنگ) هم از جمله آيات است که از زمان قديم تاکنون باقيست و تاريخ بس شگفتي دارد، و بر حسب بعضي اخبار تجسم فرشته و ملکي است که به صورت سنگ درخشان درآمده.
3- از جمله آيات ديگر (حجر اسماعيل) است که در سمت غربي خانه کعبه نيم دائره هلالي شکل قرار دارد و گويند مدفن حضرت اسماعيل و مادرش هاجر مي باشد.
4- و ديگر از آيات آن هلاک هر ظالم و ستمکاري است که قصد خراب کردن آن را داشته باشد مانند اصحاب فيل که خداوند متعال در سوره ي فيل داستان آن را اجمالا بيان مي کند. و ديگر انصراف پرندگان موقع پرواز از بالاي آن و يا فرود آمدن بر بام و ديوار آن است.
5- و مهم تر از همه ي اينها، مقام حضرت ابراهيم عليه السلام و آن سنگي است که جاي پايش در آن نقش است هنگامي که پاي خود را موقع بناي کعبه بر آن مي نهاد، و اين جهت و سبب را مرحوم فيض در تفسير صافي از کتاب کافي و تفسير عياشي از امام صادق عليه السلام نقل مي کند.
و مي توان گفت که وجود اين «مقام» يک آيت نيست بلکه آيات چندي است 1- تأثر سنگ از قدم آن حضرت بر آن سنگ. 2- و نفوذ قدم پا بر آن سنگ. 3- بقاي اثر آن قدم در اين مدت متمادي. 4- محفوظ ماندن آن سنگ با وجود دشمنان زياد در اين مدت چند هزار سال است. و بالجمله آيت بودن آن بقدري واضح است که نيازي به بيان ندارد.
( و من دخله کان آمنا)
(و هر کس داخل آن شود در امن و امان است).
شرح- هم چنانکه حضرت ابراهيم عليه السلام از خداي عزوجل درخواست کرد و گفت: «رب اجعل هذا البلد آمنا»- ابراهيم: 35- پروردگارا اين سرزمين را محل امن قرار ده، خداوند هم دعاي او را اجابت کرد. و فرمود: «و من دخله کان امنا ...»- آل عمران: 97-. هر کس وارد آنجا شود در امان است و هيچ کس حق تعرض به او يا اذيت او را ندارد. و در روايت است که راوي گويد از امام ششم عليه السلام درباره اين کلام خدا که مي فرمايد: «و من دخله کان امنا» سئوال کردم: آيا مقصود خانه کعبه است يا تمام حرم؟ حضرت فرمود: «کسي که به حرم پناه آورد و داخل آن شود از شر مردم در امان است، و هم چنين حيوانات وحشي و پرندگان هم مأمون مي باشند از راندن از آنجا و اذيت و آزارشان تا آنکه از حرم خارج شوند». (13)
و در روايات ديگر است (14) «که هر کس در خارج حرم جنايتي مرتکب شود، و به حرم پناهنده شود نبايد او را در آنجا گرفت، ولي بايد او را از آمدن بيرون به بازار و خريد و معامله کردن منع کرد، و با او سخن نگويند، و خوردني و آشاميدني به او ندهند، و بر او تنگ گيرند تا او از حرم خارج شود. و اگر کسي در حرم مرتکب جنايتي شود جايز است حد خداوند را در همانجا جاري نمود».

پي نوشت :

1. مجلد 40 ص 42 نقل از کتاب فضائل، و روضة الواعظين.
2. 52 چاپ جديد ص 324 نقل از کمال الدين صدوق. و مرحوم فيض آن را در تفسير صافي در ذيل آيه ي 33 سوره توبه از تفسير قمي نقل مي کند.
3. تفسير برهان مجلد 4 ص 329 ذيل آيه 9 سوره ي صف.
4. مرحوم مؤلف در حاشيه يادداشت به مناسبت اين جمله «مبوء صدق من أهله» قسمتي از اواخر دعاي سمات را با توضيحي از مرحوم مجلسي که در ذيل آن در مجلد 90 ص 124 آمده نقل مي کند، و آن جمله دعا اين است «و بارکت لحبيبک محمد صلي الله عليه و آله في عتريه و ذريته و امته» و براي حبيب خود محمد صلي الله عليه و آله مبارک (و فرخندگي و ميمنت) را در دودمان و فرزندان و امتش قرار دادي.
5. مرحوم مجلسي هم در 35 بحار چاپ جديد ص 419 بياناتي قريب به اين مضمون از کتاب «الفصول المختارة» سيد مرتضي نقل کرده.
6. 35 چاپ جديد ص 414 نقل از تفسير قمي. و به اين مضمون روايات زيادي از خاصه و عامه نقل شده که ج 35 چاپ جديد ص 406 بابي است به نام باب «انه الصادق و المصدق و الصديق» در مجلد 24 ص 30 باب «ان ولايتهم الصدق و انهم الصادقون و الصديقون» آمده است.
7. 35 چاپ جديد ص 412 نقل از طرائف سيد بن طاووس.
8. 52 ص 290 نقل از غيبت طوسي.
9. اصل کلمه (بکة) به معني ازدحام است و مؤيد آن روايت علل الشرايع ص 397 از امام پنجم است که مرحوم مؤلف در حاشيه متن چنين يادداشت کرده «که اينکه مکه را بکه ناميده اند براي آنست که مرد و زن در آن مکان اجتماع مي کنند و مزاحمت يکديگر را فراهم مي نمايند».
10. تفسير صافي نقل از کتاب کافي.
11. تفسير صافي نقل از کافي کليني. چون در آن موقع حضرت مريض بود و خود به تنهائي قادر به انجام طواف نبود و او را با محملي طواف مي دادند، و چون در هر شوطي به رکن يماني مي رسيد دستور مي داد که او را نگه دارند و محمل را به زمين گذارند و دست خود را از روزنه محمل بيرون مي آورد و روي زمين مي کشيد.
12. اما به شرايط و به شرطي که حق کسي را پايمال نکرده باشد.
13. 99 بحارالانوار ص 74 نقل از تفسير عياشي، و تفسير صافي نقل از کتاب کافي.
14. 99 بحارالانوار ص 74 نقل از تفسير عياشي، تفسير صافي نقل از کتاب کافي.

منبع: كتاب شرحي بر دعاي ندبه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما