امام،فريادرس بيچارگان

حضرت زين العابدين عليه السّلام در صلوات شعبانيه، صفات پيامبر و اهل بيت گرامي ايشان را چنين بيان فرموده اند: «اللهم صل علي محمد و آل محمد الکهف الحصين و غياث المضطر المستکين و ملجأ الهاربين و منجي الخائفين و عصمه المعتصمين. » (1) خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست که ايشان غار محکم و نفوذناپذير و فريادرس بيچارگان و پناهگاه فرارکنندگان و نجات دهنده‌ي افراد فاقد امنيت و حفظ کننده
چهارشنبه، 27 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام،فريادرس بيچارگان
امام،فريادرس بيچارگان
امام،فريادرس بيچارگان





حضرت زين العابدين عليه السّلام در صلوات شعبانيه، صفات پيامبر و اهل بيت گرامي ايشان را چنين بيان فرموده اند:
«اللهم صل علي محمد و آل محمد الکهف الحصين و غياث المضطر المستکين و ملجأ الهاربين و منجي الخائفين و عصمه المعتصمين. » (1)
خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست که ايشان غار محکم و نفوذناپذير و فريادرس بيچارگان و پناهگاه فرارکنندگان و نجات دهنده‌ي افراد فاقد امنيت و حفظ کننده افرادي هستند که به دامان ايشان چنگ مي زنند.
طبق معرفي امام سجاد عليه السّلام، حجت حق، کهف حصين يا همان غار محکم و نفوذناپذير است. غار، جاي پناه آوردن از شر درندگان و خطرات مختلف مي باشد. امام عليه السّلام نيز از هر کسي که به ايشان پناه آورد، محافظت مي نمايند. بلکه به فرياد هر بيچاره و درمانده اي که از ايشان ياري بخواهد مي رسند؛ چرا که ايشان «غوث» (2) مي باشند.
انسان «غوث» بودن امام را وقتي مي يابد که واقعاً به حال اضطرار افتاده باشد. يعني وجدان کرده باشد که دستش از همه جا کوتاه است. آن گاه مي فهمد که تنها امام عليه السّلام است که مي تواند از او دستگيري کند. حقيقت استغاثه اين است که فرد در نهايت سختي، مستأصل و بيچاره شده باشد و در اين حال، فريادخواهي کند. البته اين حالت انقطاع و بريدن از غير امام عليه السّلام يک امر قلبي و غيرساختگي است و دستگيري امام در اين حال، منجر به چشيدن صفت «غوث» مي گردد.
اما بايد توجه داشت که انقطاع (قطع تعلق از غيرخدا و اهل بيت عليهم السّلام) مخصوص به حال اضطرار و بيچارگي نيست؛ بلکه اگر شخص به مقام و منزلت امام عصر عليه السّلام در عالم هستي آگاهي داشته باشد، به همان حال «انقطاع» نائل مي گردد بدون آن که به گرفتاري و سختي محسوس مبتلا شود؛ زيرا انسان همواره نيازمند به نظر عنايت امام زمان عليه السّلام است، نه تنها در حالت خاصي که خود، احساس اضطرار مي کند.
با توجه به آن چه در فصل اول همين بخش مطرح شد، مي توان گفت که اگر کسي در حال عافيت و سلامت به سر مي برد، جز به عنايت امام زمان عليه السّلام نيست و اسباب عادي و معمولي به اذن و خواست ايشان اثر مي گذارند. بنابراين، انسان با معرفت، با همه ‌ي وجود مي يابد که اگر امکانات و رفاه در اختيار دارد و در آسايش به سر مي برد، همه‌ ي اين ها در واقع متعلق به امامش مي باشد و او به تنهايي، بيچاره و مضطر است و اگر رفع اضطراري از او شده، جز به دستگيري مولايش نبوده است. چنين کسي در حال عافيت، همان حال انقطاعي را دارد که شخص مضطر و بيچاره در مصيبت و گرفتاري دارد و با همان سوز دل به درگاه امامش استغاثه مي کند. به اين ترتيب «غياث المضطر» بودن امام عليه السّلام را همواره وجدان مي کند و با اعتقاد قلبي به اين حقيقت، شکر قلبي نسبت به اين ويژگي امامش را ادا مي نمايد.

پي نوشتها:

1. بحارالانوار: ج 87 ص 68.
2. در زيارت آل يس، امام عصر عليه السّلام خود را «غوث» ناميده اند: «الغوث و الرّحمه الواسعه». (احتجاج طبرسي : ج2 ص 316)

منبع: کتاب آشناي غريب




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط