امام ، پدر دلسوز و مادر مهربان
امام رضا عليه السّلام در ادامهي فرمايش خود در معرّفي امام فرموده اند:
«الامام... الوالد الشفيق... و الام البره بالولد الصغير. » (1)
امام... پدر دلسوز... و مادر مهربان نسبت به بچّه ي کوچک است.
يک پدر دلسوز در مقابل فرزند خود احساس مسؤوليّت مي کند و نگران اوست. پدر بيش از آن که به فکر راحتي خود باشد، به آسايش فرزندش مي انديشد. مي کوشد تا بهترين امکانات را براي او فراهم کند و در مقابل زحمتي که مي کشد، هيچ توقّعي ندارد. پدر و مادر با ديدن آسايش فرزندشان خوشحال مي شوند و از «احسان» و محبّت به فرزند خود لذّت مي برند. اگر شاهد موفّقيّت و پيشرفت او باشند، واقعاً شادمان مي شوند. در مقابل، اگر خداي ناکرده يک نقيصه يا عيب و مشکلي براي فرزند پيدا شود، حقيقتاً آن را مشکل خود مي دانند. حتّي اگر فرزندشان بزرگ باشد، باز هم نسبت به او همان حالت را دارند. اين حالت پدر و مادر، برخاسته از محبّت قلبي آنهاست. وادي محبّت، وادي خاصي است و تا کسي اهل آن نباشد، ظرائف و لطائف آن را درک نمي کند. اگر کسي پدر يا مادر نباشد، نمي تواند احساس آنها را نسبت به فرزندشان درک کند.
از طرف ديگر، خطاي فرزند هم موجب ناراحتي پدر و مادر مي شود. آنها در مقابل ديگران خود را مسؤول رفتار فرزندشان مي دانند. به عنوان مثال، اگر بچه در مدرسه کار خلافي انجام دهد و به شکلي خبر آن به پدر و مادر برسد، آنها بسيار ناراحت و از رفتار فرزندشان خجالت زده مي شوند و از اولياي مدرسه عذرخواهي مي کنند. توّجه داريم که فرزند خطا کرده، ولي پدر، عذر مي خواهد؛ چون فرزند منسوب به پدر است. پس يکي از خصوصيات پدر دلسوز اين است که نسبت به کارهاي خوب يا ناشايست فرزند خود بي تفاوت نيست و گناهان او را به گردن مي گيرد.
امام عليه السّلام هم که حقيقتاً پدر دلسوز امّت خود هستند، از گناهان شيعيان بسيار آزرده مي شوند و خطاهاي آنها را منسوب به خود مي دانند. معصومين عليه السّلام که خود را نزد خداوند گناهکار و مقصر مي دانند، يکي از وجوه استغفار و توبهي ايشان، به گناهان شيعيان آنها مربوط مي شود. لذا در آيات و روايات، مکرر نقل شده که پيامبر صلي الله عليه و آله چه اندازه نگران امّت خود بوده اند و همواره خبر بخشوده شدن امّت برايشان بشارت بزرگي بوده است.
به عنوان مثال در ابتداي سوره ي فتح مي خوانيم:
«انا فتحنا لک فتحاً مبيناً. ليغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر. » (2)
(اي پيامبر) ما براي تو، فتح آشکاري قرار داديم تا خداوند گناهان گذشتهي دور و نزديک تو را ببخشايد.
پيامبر صلي الله عليه و آله نه تنها از گناه، معصوم بوده، بلکه از ترک اولي هم مصون بوده اند. پس منظور از بخشوده شدن ايشان چيست؟
امام هادي عليه السّلام به اين سؤال پاسخ روشني داده اند:
دربارهي قول پروردگار که به پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:
«براي اين که گناهان گذشتهي دور و نزديک تو را ببخشايم» از امام هادي عليه السّلام سؤال شد. حضرت فرمودند: پيامبر صلي الله عليه و آله چه گناهي در گذشتهي دور و نزديک داشته است؟ (يعني ايشان گناهي نداشته اند) همانا خدا گناهان شيعيان اميرالمؤمنين عليه السّلام را - چه آنها که گذشتند و چه آنها که ماندند - بر پيامبر صلي الله عليه و آله بار کرد و سپس آنها را براي حضرتش بخشود. (3)
امام زمان عليه السّلام که وارث پيامبر صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السّلام هستند، همين حالت را نسبت به شيعيان خود دارند. چرا که اين حالت، مقتضاي «الوالد الشفيق» بودن آن امام همام است. لذا ما در زيارت آل يس به امام عصر عليه السّلام اين گونه سلام مي دهيم:
«السلام عليک حين تحمد و تستغفر. » (4)
سلام بر تو آن گاه که (خدا را) حمد مي کني و (از او) طلب مغفرت مي نمايي.
وقتي ما توّجه کنيم که در حالي به امام زمانمان سلام مي کنيم که حضرتش به خاطر گناهان ما در پيشگاه خداي مهربان - شرمسار و سر به زير افکنده - طلب عفو مي نمايند، حال ديگري پيدا مي کنيم. اگر ما دوست دار اين پدر مهربان باشيم، نمي توانيم خجلت ايشان را به جهت کارهاي زشت خود تحمّل کنيم.
راستي امام عصر عليه السّلام تا چه اندازه بايد به خاطر کارهاي بد شيعيانشان در پيشگاه الهي احساس شرمندگي کنند؟! به همين جهت است که ائمّه ي اطهار عليهم السّلام از شيعيان خود خواسته اند که:
«کونوا دعاه الي انفسکم بغير السنتکم و کونوا زيناً و لا تکونوا شيناً. » (5)
(مردم را) با غير زبان هايتان به سوي (مذهب) خود دعوت کنيد و (براي ما) زينت (مايه ي آبرومندي) باشيد و مايه ي ننگ نباشيد.
لطف پدرانه ي امام عليه السّلام همواره شامل حال شيعيان است، ولي متأسّفانه اغلب شيعيان از اين امر مهم غافلند. امام عصر عليه السّلام وظيفه ي پدري خود را در هر زمان انجام داده و مي دهند، ولي آيا فرزندان ايشان هم در مقابل اين پدر دلسوز به وظيفه ي خود عمل مي کنند؟! آن حضرت نه تنها پدر دلسوز امّت، بلکه مادر نيکوکار نسبت به بچه ي کوچک هم هستند. علاقه و محبّت مادر به بچه ي کوچک بسيار روشن است و بالاترين مظهر محبّت به شمار مي آيد؛ چرا که بچه کوچک بيشتر نيازمند رسيدگي و توجّه است.
ما شيعيان بايد باور کنيم که محبّت امام عصر عليه السّلام به ما، مجموع محبّتي است که يک پدر دلسوز و يک مادر مهربان نسبت به فرزند کوچک خود دارند و بايد قدر اين نعمت بسيار بزرگ الهي را بدانيم و آن را پاس بداريم.
/خ
«الامام... الوالد الشفيق... و الام البره بالولد الصغير. » (1)
امام... پدر دلسوز... و مادر مهربان نسبت به بچّه ي کوچک است.
يک پدر دلسوز در مقابل فرزند خود احساس مسؤوليّت مي کند و نگران اوست. پدر بيش از آن که به فکر راحتي خود باشد، به آسايش فرزندش مي انديشد. مي کوشد تا بهترين امکانات را براي او فراهم کند و در مقابل زحمتي که مي کشد، هيچ توقّعي ندارد. پدر و مادر با ديدن آسايش فرزندشان خوشحال مي شوند و از «احسان» و محبّت به فرزند خود لذّت مي برند. اگر شاهد موفّقيّت و پيشرفت او باشند، واقعاً شادمان مي شوند. در مقابل، اگر خداي ناکرده يک نقيصه يا عيب و مشکلي براي فرزند پيدا شود، حقيقتاً آن را مشکل خود مي دانند. حتّي اگر فرزندشان بزرگ باشد، باز هم نسبت به او همان حالت را دارند. اين حالت پدر و مادر، برخاسته از محبّت قلبي آنهاست. وادي محبّت، وادي خاصي است و تا کسي اهل آن نباشد، ظرائف و لطائف آن را درک نمي کند. اگر کسي پدر يا مادر نباشد، نمي تواند احساس آنها را نسبت به فرزندشان درک کند.
از طرف ديگر، خطاي فرزند هم موجب ناراحتي پدر و مادر مي شود. آنها در مقابل ديگران خود را مسؤول رفتار فرزندشان مي دانند. به عنوان مثال، اگر بچه در مدرسه کار خلافي انجام دهد و به شکلي خبر آن به پدر و مادر برسد، آنها بسيار ناراحت و از رفتار فرزندشان خجالت زده مي شوند و از اولياي مدرسه عذرخواهي مي کنند. توّجه داريم که فرزند خطا کرده، ولي پدر، عذر مي خواهد؛ چون فرزند منسوب به پدر است. پس يکي از خصوصيات پدر دلسوز اين است که نسبت به کارهاي خوب يا ناشايست فرزند خود بي تفاوت نيست و گناهان او را به گردن مي گيرد.
امام عليه السّلام هم که حقيقتاً پدر دلسوز امّت خود هستند، از گناهان شيعيان بسيار آزرده مي شوند و خطاهاي آنها را منسوب به خود مي دانند. معصومين عليه السّلام که خود را نزد خداوند گناهکار و مقصر مي دانند، يکي از وجوه استغفار و توبهي ايشان، به گناهان شيعيان آنها مربوط مي شود. لذا در آيات و روايات، مکرر نقل شده که پيامبر صلي الله عليه و آله چه اندازه نگران امّت خود بوده اند و همواره خبر بخشوده شدن امّت برايشان بشارت بزرگي بوده است.
به عنوان مثال در ابتداي سوره ي فتح مي خوانيم:
«انا فتحنا لک فتحاً مبيناً. ليغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر. » (2)
(اي پيامبر) ما براي تو، فتح آشکاري قرار داديم تا خداوند گناهان گذشتهي دور و نزديک تو را ببخشايد.
پيامبر صلي الله عليه و آله نه تنها از گناه، معصوم بوده، بلکه از ترک اولي هم مصون بوده اند. پس منظور از بخشوده شدن ايشان چيست؟
امام هادي عليه السّلام به اين سؤال پاسخ روشني داده اند:
دربارهي قول پروردگار که به پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:
«براي اين که گناهان گذشتهي دور و نزديک تو را ببخشايم» از امام هادي عليه السّلام سؤال شد. حضرت فرمودند: پيامبر صلي الله عليه و آله چه گناهي در گذشتهي دور و نزديک داشته است؟ (يعني ايشان گناهي نداشته اند) همانا خدا گناهان شيعيان اميرالمؤمنين عليه السّلام را - چه آنها که گذشتند و چه آنها که ماندند - بر پيامبر صلي الله عليه و آله بار کرد و سپس آنها را براي حضرتش بخشود. (3)
امام زمان عليه السّلام که وارث پيامبر صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السّلام هستند، همين حالت را نسبت به شيعيان خود دارند. چرا که اين حالت، مقتضاي «الوالد الشفيق» بودن آن امام همام است. لذا ما در زيارت آل يس به امام عصر عليه السّلام اين گونه سلام مي دهيم:
«السلام عليک حين تحمد و تستغفر. » (4)
سلام بر تو آن گاه که (خدا را) حمد مي کني و (از او) طلب مغفرت مي نمايي.
وقتي ما توّجه کنيم که در حالي به امام زمانمان سلام مي کنيم که حضرتش به خاطر گناهان ما در پيشگاه خداي مهربان - شرمسار و سر به زير افکنده - طلب عفو مي نمايند، حال ديگري پيدا مي کنيم. اگر ما دوست دار اين پدر مهربان باشيم، نمي توانيم خجلت ايشان را به جهت کارهاي زشت خود تحمّل کنيم.
راستي امام عصر عليه السّلام تا چه اندازه بايد به خاطر کارهاي بد شيعيانشان در پيشگاه الهي احساس شرمندگي کنند؟! به همين جهت است که ائمّه ي اطهار عليهم السّلام از شيعيان خود خواسته اند که:
«کونوا دعاه الي انفسکم بغير السنتکم و کونوا زيناً و لا تکونوا شيناً. » (5)
(مردم را) با غير زبان هايتان به سوي (مذهب) خود دعوت کنيد و (براي ما) زينت (مايه ي آبرومندي) باشيد و مايه ي ننگ نباشيد.
لطف پدرانه ي امام عليه السّلام همواره شامل حال شيعيان است، ولي متأسّفانه اغلب شيعيان از اين امر مهم غافلند. امام عصر عليه السّلام وظيفه ي پدري خود را در هر زمان انجام داده و مي دهند، ولي آيا فرزندان ايشان هم در مقابل اين پدر دلسوز به وظيفه ي خود عمل مي کنند؟! آن حضرت نه تنها پدر دلسوز امّت، بلکه مادر نيکوکار نسبت به بچه ي کوچک هم هستند. علاقه و محبّت مادر به بچه ي کوچک بسيار روشن است و بالاترين مظهر محبّت به شمار مي آيد؛ چرا که بچه کوچک بيشتر نيازمند رسيدگي و توجّه است.
ما شيعيان بايد باور کنيم که محبّت امام عصر عليه السّلام به ما، مجموع محبّتي است که يک پدر دلسوز و يک مادر مهربان نسبت به فرزند کوچک خود دارند و بايد قدر اين نعمت بسيار بزرگ الهي را بدانيم و آن را پاس بداريم.
پي نوشتها:
1. اصول کافي: کتاب الحجّه، باب نادر جامع في فضل الامام عليه السّلام و صفاته، ح1.
2. سوره ي فتح آيات 1و2.
3. تفسير کنز الدقائق: ج 12 ص 269.
4. احتجاج طبرسي: ج 2 ص 316.
5. اصول کافي: کتاب الايمان و الکفر، باب الورع، ح 9.
/خ