ترجمه و شرح (و لما قضي نحبه و قتله اشقي [الأشقياء من الاولين و] لآخرين)

(و چون مدت اجلش فرا رسيد شقي تين اولين و آخرين او را کشت) (و به شهادت رسانيد). و بروايت ديگر «و قتله أشقي الآخرين يتبع أشقي الاولين». شرح: در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهل هجري به وسيله عبدالرحمن بن ملجم مرادي با شمشير زهرآلودي که بر فرق مبارکش وارد ساخت او را در محراب عبادت مجروح و در شب 21 همان ماه بعد از دو شب و دو روز از دار دنيا رحلت و روح مقدسش به عالم اعلي و عليين پرواز نمود.
شنبه، 30 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ترجمه و شرح (و لما قضي نحبه و قتله اشقي [الأشقياء من الاولين و] لآخرين)
ترجمه و شرح (و لما قضي نحبه و قتله اشقي [الأشقياء من الاولين و] لآخرين)
ترجمه و شرح (و لما قضي نحبه و قتله اشقي [الأشقياء من الاولين و] لآخرين)


ترجمه و شرح دعاي ندبه (21)

(و چون مدت اجلش فرا رسيد شقي تين اولين و آخرين او را کشت) (و به شهادت رسانيد). و بروايت ديگر «و قتله أشقي الآخرين يتبع أشقي الاولين».
شرح: در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهل هجري به وسيله عبدالرحمن بن ملجم مرادي با شمشير زهرآلودي که بر فرق مبارکش وارد ساخت او را در محراب عبادت مجروح و در شب 21 همان ماه بعد از دو شب و دو روز از دار دنيا رحلت و روح مقدسش به عالم اعلي و عليين پرواز نمود.
در مجلد 9 بحار ص 646 از حضرت رضا عليه السلام از پدران بزرگوارش از اميرمؤمنان نقل شده که پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در خطبه اي که در فضليت ماه رمضان مي فرمود من برخاستم و گفتم: «يا رسول الله بهترين عمل در اين ماه چيست؟ فرمود: اي ابوالحسن بهترين عمل در اين ماه ورع و پرهيزکاري از محرمات الهي است، آنگاه آن بزرگوار به گريه افتاد و گريه کرد، گفتم: يا رسول الله چه چيز شما را مي گرياند (و سبب گريه شما چيست)؟ فرمود: يا علي گريه من براي آن مصيبتي است که در اين ماه به تو مي رسد مثل اينکه مي بينم تو را که در پيشگاه پروردگارت در محراب عبادت نماز مي خواني و بدبخت ترين بدبختان اولين و آخرين هم رديف پي کننده کشنده ي (1) ناقه ي قوم ثمود براي کشتن تو، ضربت شمشيري بر سر تو بزند و محاسنت را به خون سرت رنگين سازد. حضرت علي گويد، گفتم: يا رسول الله آيا اين عمل با سلامت دين من صورت مي گيرد؟ فرمود آري با سلامت دينت مي باشد.
سپس فرمود: يا علي هر که تو را بکشد مرا کشته، و هر که تو را دشمن دارد مرا دشمن داشته، و هر که تو را دشنام دهد مرا دشنام داده، چون تو نسبت به من همچون جان مني، و روح تو از روح من است، و سرشت تو از سرشت من است،خداوند مرا و تو را آفريد و من و تو را برگزيد، مرا به نبوت مفتخر ساخت و تو را به امامت، پس کسي که امامت تو را انکار نمايد مرا انکار نموده.
يا علي تو وصي من و پدر فرزندان من و همسر دختر من هستي و خليفه و جانشين من بر امتم در دوره حيات من و پس از مرگم مي باشي، و امر تو امر من و نهي تو نهي من. قسم به آن کس که مرا به نبوت مبعوث فرمود ومرا بهترين خلق خود قرار داد. البته تو حجت خدا بر خلق و أمين سر او و خليفه ي او بر بندگانش باشي.
راوي گويد:
عبدالرحمن بن ملجم مرادي - لعنه الله - با نمايندگاني که محمد بن ابي بکر- والي مصر- با نامه اي خدمت اميرمؤمنان فرستاده بود بر آن حضرت وارد شد، و چون نامه را گشود و به اسم عبدالرحمن بن ملجم برخورد، روي به او کرده گفت تو عبدالرحمن هستي؟ گفت آري؛ منم يا اميرالمؤمنين، بدان که به خدا سوگند تو را دوست مي دارم. حضرت فرمود دروغ مي گوئي، او و همراهانش با حضرت عليه السلام بيعت کردند (2)، و چون عبدالرحمن خواست بازگردد حضرت او را طلبيد و بيعت او را استوار و مورد اطمينان ساخت و بر او تأکيد کرد که مکر نکند و نقض بيعت ننمايد. (3)
البته ابن ملجم در ابتدا از سپاهيان آن حضرت بود و مشمول مراحم و عطاياي آن بزرگوار قرار مي گرفت تا آنکه پس از جنگ صفين مرام خوارج را برگزيد و آخرالامر در شب نوزدهم شهر رمضان سال چهلم هجري در مسجد کوفه شمشير آلوده به زهر بر فرق مبارک آن حضرت- در حالي که مشغول نماز بود - وارد آورد و در اثر شدت آن جراحت و تأثير زهر در بدن آن حضرت در شب بيست و يکم ماه رمضان به سن 65 سالگي به درجه رفيعه ي شهادت نائل شد.
(لم يمتثل أمر رسول الله صلي الله عليه و آله في الهادين بعد الهادين)
آري (امتثال نشد فرمان رسول خدا- که رحمت خدا بر او و آلش باد- درباره هاديان خلق يکي پس از ديگري: که علي و اولاد گرامي او عليهم السلام مي باشند).
شرح- به موجب اخبار و احاديث وارده از فريقين عامه و خاصه در تفسير آيه مبارکه ي «قل لا أسألکم عليه أجرا الا المودة في القربي»- شوري آيه ي 23 - پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم توصيه فرمود که مراعات و متابعت از نزديکان آن حضرت بنمايند، حتي در روزهاي آخر عمر شريفش که در بستر افتاده بود با همان شدت کسالت در حالي که تکيه به اميرمؤمنان و فضل بن عباس کرده بود و آن دو نفر سمت راست و چپ بازوان او را گرفته بودند به مسجد رفت و پس از خطبه ي فرمود: «اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي» (4)
در کتاب کفاية الخصام در باب 28، سي و نه حديث در اين باره از طريق عامه نقل کرده است و از روايات خاصه هشتاد و دو حديث و با اين همه توصيه و سفارش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به قسمي در مقام ايذاء و آزار اهل بيت و نزديکان او و مخالفت با فرمايش او بر آمدند که حضرت سجاد عليه السلام پس از مراجعت از سفر و برگشت از شام قبل از ورود به شهر مدينه هنگامي که اهالي شهر به استقبال اسيران اهل بيت به بيرون شتافتند خطبه خواند و در آن فرمود: «... والله لو أن النبي تقدم اليهم في قتالنا کما تقدم اليهم في الوصاية بنا لما ازدادوا علي ما فعلوا بنا» (5) (و به خدا قسم اگر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم به جاي آن سفارشها امر به کشتن ما مي داد بيش از اين که با ما کردند نمي کردند).
(والامة مصرة علي مقته)
(و امت تصميم گرفتند بر کناره گيري و دوري از او و دشمني و آزار او)
شرح- به قدري اهتمام در عداوت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و پيروان او داشتند که طبق آيه ي مبارکه «لئن رجعنا الي المدينة ليخرجن الأعز منها الاذل»- منافقون آيه ي 8- آنان را به بيرون کردن از شهر مدينه تهديد کردند، و حتي در يکي از سفرها هنگام مراجعت در مقام قتل پيغمبر بر آمدند.
از جمله پس از واقعه غديرخم و تعيين علي بن ابي طالب عليه السلام به عنوان خلافت، گروهي از آنان- که بعد از رحلت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نسبت به فرمايش آن حضرت مرتد شدند و از راه حق منحرف گشتند- با هم گفتند که محمد در مسجد خيف در سرزمين مني چنين و چنان گفت، و امروز هم در اينجا چنين گفت و اگر به مدينه رسد براي علي از همه ي مردم بيعت خواهد گرفت، حدود چهارده نفر، نه نفر از مهاجرين و پنج نفر از انصار مدينه در عقبه هرشي (6) (در شکم کوه) بين جحفه و ابواء کمين کردند هفت نفر سمت راست و هفت نفر هم سمت چپ در شب تاريک خود را در آنجا پنهان کردند تا چون شتري که پيغمبر بر آن سوار است از آنجا بگذرد علمي انجام دهند که شتر او را ترسانده و رم کند و پيغمبر را به زمين افکند تا در سرازيري و شيب آن عقبه به هلاکت رسد.
و چون شتر پيغمبر به نزديک آن عقبه رسيد، جبرئيل امين اجتماع آن عده و توطئه قتل و اسامي يکايک آنها را به پيغمبر خبر داد و آنگاه آن حضرت به پشت سرش نظر افکن و پرسيد: کيست پشت سر من؟ حذيفة بن يمان گفت: منم، حذيفه، حضرت فرمود: آيا شنيدي تو آنچه را که من شنيدم؟ حذيفه گويد: گفتم آري، فرمود: کتمان کن و نامشان را آشکار مکن، آنگاه حضرت به آنان نزديک شد و آنها را با نام صدا کرد، و چون آنها صداي پيغمبر را شنيدند فرار کردند و به جمعيت پيوستند و خود را ميان آنان پنهان نمودند. و چون به منزل رسيدند پيغمبر فرمود: چه شده که عده اي در کعبه قسم ياد مي کنند که اگر محمد کشته شود و يا فوت نمايد نگذارند خلافت به اهل او برسد و در ميان آنان استقرار پيدا کند و به دست آنان اداره شود. آن گروه قسم به دروغ ياد کردند که چنين امري صورت نگرفته، پس اين آيه نازل شد «يحلفون بالله ما قالوا و لقد قالوا کلمة الکفر و کفروا بعد اسلامهم و هموا بما لم ينالوا»- توبه آيه ي 74- به خدا سوگند ياد مي کنند که (چيزي) نگفته اند در صورتي که آنها کلمه کفر را بر زبان جاري کردند و بعد از اسلامشان کافر شدند و به امري همت گماردند که بدان نائل نشدند.
(مجتمعة علي قطيعة رحمه) (و آن امت (از روي جهل و شقاوت) بر قطع رحم او يعني پيغمبر خدا اتفاق کردند).
شرح- يک دختر از رسول خداباقي مانده بود که از مفارقت پدر و اوضاع آشفته اجتماعي چنان آشفته و دلگير شده بود که مريض شد (7) و چندي نگذشت و با حزن و اندوه فراوان از دار دنيا برفت.
از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: «فاطمه زهرا (سلام الله ) بعد از پدر بزرگوارش 75 روز زنده بود، و در اين مدت خندان و متبسم ديده نشد و هفته اي دو روز، روزهاي دوشنبه و 5 شنبه به قبرستان شهداي احد مي رفت در آنجا نماز مي خواند ودعا مي کرد و در آنجا محل و جايگاه سپاهيان مسلمانان و مشرکان را نشان مي داد». (8)
و طبق وصيتش او را شبانه و مخفيانه دفن کردند و آثار قبرش را محو نمودند که شناخته نشود و جز عده معدودي از فرزندان و نزديکان کسي در آن موقع شب و هنگام دفن حاضر نبود. و حضرت علي عليه السلام او را غسل داد، کفن کرد و دفن نمود و از شدت تأثر و حزن اندوه روي به قبر پيغمبر کرد و بياناتي که حکايت از ماجرا و سرگذشت حال و اوضاع دارد نمود. (9)
«ان الذين يوذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والاخرة و أعدلهم عذابا مهينا»- احزاب آيه 57- البته آنان که خدا و پيغمبرش را اذيت مي کنند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت کرده و عذابي خوار کننده برايشان مهيا نموده است، و در تفسير قمي نقل کرده که نزول اين آيه در شأن کساني که حق اميرالمؤمين و فاطمه (عليهماالسلام) را غصب کردند و اذيت و آزار رساندند تحقق يافته در صورتي که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هر کس فاطمه را اذيت کند در زنده بودن من همانند آن کس است که او را بعد از مردنم اذيت کند، و آنکه اذيت کند او را بعد از مردنم مثل آن کس است که در زنده بودنم او را اذيت کرده است، و هر که به او آزار رساند مرا آزار رسانده و هر کس به من آزار رساند به خدا آزار رسانده و اين است قول خداوند عزوجل که مي فرمايد: «ان الذين يوذون الله و رسوله- الآية (10)»
و مناسب است در اينجا اشعاري که به زينب دختر عقيل نسبت داده شده وقتي خبر شهادت حضرت سيدالشهداء به مدينه رسيد گفته است، آورده شود.
ماذا تقولون اذ قال النبي لکم
ماذا فعلتم و انتم آخر الامم
بعترتي و بأهلي بعد مفتقدي
منهم اساري و منهم ضرجوا بدم
ما کان هذا جزائي اذ نصحت لکم
أن تخلفوني بسوء في ذوي رحمي (11)
(و اقصاء ولده الا القليل ممن و في لرعاية الحق فيهم) (و دور نمودن اولاد طاهرينش را جز عده ي کمي که به رعايت حق آنان وفا کردند).
شرح: در جمله «واقصاء ولده» دو احتمال داده مي شود و هر دو منظور نظر است يکي آنکه مراد دور کردنشان از شهر و ديارشان باشد که کاري کردند که آنان از وطن خود آواره و در بدر شدند، و هر کدام به نقطه اي دور از وطن افتادند. ديگر آنکه مراد از آن دور نمودن آنها از حقوق حقه و مسند خلافت رسول اکرم باشد.

پي نوشت :

1. 42 ص 190 نقل از عيون الاخبار و امالي صدوق. ودر جمله عربي آن «شقيق عاقر ناقه ي ثمود» است و مرحوم مؤلف در حاشيه مي نويسد: «شقيق بر وزن امير برادر را گويند که گويا شکافته شده نسب آن از نسب اين» يعني هم مسلک و هم جنس.
2. جلد 42 بحارالانوار چاپ جديد ص 196 نقل از بصائرالدرجات.
3. همان مجلد ص 192 نقل از ارشاد.
4. 22 چاپ جديد ص 472 نقل از مناقب.
5. لهوف سيد ابن طاووس.
6. صاحب تفسير مجمع البيان در شأن نزول اين آيه اقوال مختلفي نقل مي کند از جمله داستان اصحاب عقبه است که به آيه مورد بحث بهتر تطبيق مي کند و عده اي اين حادثه را در غزوه تبوک دانسته اند و بعضي مانند علي بن ابراهيم قمي در تفسير خود در عقبه هرشيط بين جحفه و ابواء هنگام مراجعت رسول خدا به مدينه بعد از واقعه غديرخم ذکر کرده است و مرحوم مجلسي در مجلد 37 بحارالانوار چاپ جديد ص 113 و مرحوم فيض از تفسير قمي نقل کرده اند، و مؤلف- رحمه الله- نيز آن را از تفسير صافي نقل مي کند.
7. و موقعي که کسالتش شدت پيدا کرد زنان مدينه از مهاجر و انصار به عيادت او رفتند و جوياي حال او شدند، آن حضرت شروع به صحبت کرد و با حال کسالت اوضاع اجتماعي و سياسي اسلام را براي آنان بيان نمود و تنفر و انزجار خود را از آن وضعي که مردان آنان بوجود آوردند اظهار نمود و نتيجه و عاقبت اين کار را هم به آنان گوشزد نمود. و ما آن خطبه را در سال 1347 شمسي در جزوه ي جداگانه منتشر کرديم.
8. 43 بحارالانوار چاپ جديد ص 195 نقل از کافي.
9. 43 بحار چاپ جديد ص 193 نقل از کافي.
10. در تفسير مجمع البيان روايت مسندي نقل مي کند که رسول خدا در حالي که موئي از محاسن خود را گرفته بود، به علي فرمود: «هر کس به موئي از تو آزار رساند به من آزار رسانده، و کسي که به من آزار رساند آزار به خدا رسانده، پس لعنت خدا بر او باد» و به اين مضمون رواياتي از عامه و خاصه در اين باره نقل شده، و آيه ي بعد هم آن را تأييد مي کند که مي فرمايد: «والذين يؤذون المؤمنون والمؤمنات» (و کساني که مردان و زنان مؤمن را بدون جرمي اذيت مي کنند و مرتکب بهتان و گناهي آشکار مي شوند) و در تفسير قمي هم بدان اشاره شده.
11. نفس المهموم قمي ص 222 نقل از طبري، و در کتاب بحارالانوار مجلد 45 چا پ جديد ص 123 اين اشعار را از لقمان دختر عقل بن أبي طالب نقل مي کند. و نفس المهموم ص 209 در پايان خطبه حضرت زينب در کوفه اين اشعار را به آن بزرگوار نسبت داده. و به همين مضمون با اندک اختلافي از أسماء دختر عقيل بن ابي طالب نقل شده که پس از اطلاع از شهادت امام سوم کنار قبر پيغمبر سروده ص 223 نفس المهموم نقل از شيخ طوسي.
ترجمه: چه خواهيد گفت وقتي که پيغمبر به شما بگويد با اينکه شما آخرين امت هستيد اين چه کاري است که شما نسبت به خاندان و فرزندان و عزيزانم بعد از من کرديد، بعضي را اسير و گروهي را (شهيد و) آغشته به خون. پاداش من که نيک خواه شما بودم اين نبود که با خويشان و نزديکانم پس از من بدي کنيد.

منبع:كتاب شرحي بر دعاي ندبه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم ویولت و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ویولت و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فوژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم راتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم راتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سرینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سرینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
حکمت | تنها حکومت ولایی در طول تاریخ / استاد عالی
music_note
حکمت | تنها حکومت ولایی در طول تاریخ / استاد عالی
معنی اسم دالیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دالیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم لیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم لیدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم روژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم روژان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم مایسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم مایسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سارینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سارینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کاملیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کاملیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم شایلین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم شایلین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
راسخون برگزار می‌کند: قرعه‌کشی بزرگ کمک هزینه پیاده‌روی اربعین
راسخون برگزار می‌کند: قرعه‌کشی بزرگ کمک هزینه پیاده‌روی اربعین