شخصیت جلب توجه کننده

افراد این دسته بسیار جذاب، سرزنده، پرانرژی و خلاق‌اند. فکرشان سرشار از ایده‌هایی نو و جالب است. پستی بلندی‌های زندگیشان همه را کنجکاو و متحیّر می‌سازد. محیط اطراف‌شان بسیار زنده و پر شور است
جمعه، 17 فروردين 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
شخصیت جلب توجه کننده
شخصیت جلب توجه کننده

نویسنده: محمدعلی قاضی محسن
افراد این دسته بسیار جذاب، سرزنده، پرانرژی و خلاق‌اند. فکرشان سرشار از ایده‌هایی نو و جالب است. پستی بلندی‌های زندگیشان همه را کنجکاو و متحیّر می‌سازد. محیط اطراف‌شان بسیار زنده و پر شور است. بسیار ماهرانه روی خواسته‌های خود تمرکز می‌کنند و در به دست آوردن این خواسته‌ها بسیار موفقند. جلب توجه کنندگان از لحاظ احساسی بسیار شکننده و آسیب‌پذیرند. گرچه به سبب توانایی بالایشان در به دست آوردن حمایت دیگران همیشه به نظر می‌رسد که با ما فرق دارند یا مثل ما نیستند ولی این افراد از لحاظ احساسی بسیار شکننده و آسیب‌پذیرند. افراد این دسته، از ایده‌های کوچک الهام می‌گیرند و تا به آن جامه عمل نپوشانند، آرام نمی‌گیرند. همه ما را به خود جذب می‌کنند زیرا همیشه این طور به نظر می‌رسد که قادرند به تنهایی دنیای خود را بشناسند. دنیایی که پر از شور و حال و جذابیت‌های فراوان است. وقتی ما را دعوت به مشارکت و همراهی در زندگی‌هایشان می‌کنند بسیار احساس خوشحالی و حتی افتخار می‌کنیم.

ویژگی‌های شخصیتی:

از ویژگی‌های بارز افراد این دسته، توجه فراوانی است که به خود می‌کنند و آن طور که خود را می‌بینند دیگران را نمی‌بینند. در مباحث روانشناسی این ویژگی را که جلب توجه کنندگان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند «خود شیفتگی» نامیده‌اند. جلب توجه کننده فقط درگیر «خود» است. مشکلات «من»، شغل «من»، حقوق «من»، درد «من»، لباسی را که باید «من» امشب در مهمانی به تن کنم. به هر حال زمان‌هایی پیش می‌آید که ما نیز درگیر مسائل و مشکلات خود باشیم. ولی جلب توجه کنندگان همیشه درگیر «خود» هستند و هیچگاه وقت کافی برای دیگران ندارند. حتی هنگامی که جلب توجه کننده سعی در برقراری ارتباط دارد، بدون این که متوجه باشید همیشه به فکر به دست آوردن سود و منفعت است. همیشه در هر گفتگویی همه چیز باید به او و مسائلش ختم شود و به همین دلیل در شناخت دیگران به مشکلات زیادی برمی‌خورد. «وقت کافی ندارم» (بهانه‌ای که اکثر مواقع از او می‌شنویم) ولی اگر وقت هم داشته باشد، تمایلی نشان نمی‌دهد.
* جلب توجه کنندگان با واژه‌ی «همدلی» بیگانه‌اند و همدردی با دیگران برایشان معنایی ندارد.
* اعتماد به نفس زیادی از خود نشان می‌دهند و خود را لایق می‌دانند. چون افراد این دسته همیشه درگیر مسائل و کارهای خودشان هستند، طوری عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که لیاقت هر کاری را دارند و اعتماد به نفس‌شان بسیار بالاست زیرا ارزش زیادی برای خود قائل‌اند و ما نیز بهای زیادی به آن‌ها می‌دهیم. همیشه همه کارهای خود را موجّه جلوه می‌دهند و به طریقی به ما می‌فهمانند که باید توجه زیادی به آنها کنیم و به فکر تمام موقعیت‌هایشان باشیم.
* خیلی زیاد شکایت می‌کنند به خصوص از کسانی که دست رد به سینه‌شان می‌زنند. از آن جایی که افراد این دسته اعتماد به نفس بالایی دارند و خود را بسیار لایق می‌دانند اگر کسی به آن‌ها توجه نکند و یا در امری به آن‌ها یاری نرساند از او ایراد می‌گیرند و شکایت می‌کنند و در این کار خود را بسیار موجّه جلوه می‌دهند. تنها دلیل این خصلت آن‌ها فقدان جهت است. هیچ یک از اطرافیانشان حتی افراد غریبه از این شکایت‌ها در امان نیستند. آن‌ها از همسر خود، عشقی بی‌چون و چرا و کامل را طلب می‌کنند به گونه‌ای که انگار شریک زندگی‌شان این عشق را به آن‌ها بدهکار است. جلب توجه کنندگان از دیگران می‌خواهد که با شور و اشتیاق کامل و تعریف و تمجید فراوان و با همدلی به سخنانش گوش دهند و او را در حل مشکلات یاری کنند ولی وقتی نوبت به دیگری می‌رسد او توجه خاصی نشان نمی‌دهد و به قول معروف از این گوش می‌شنود و از آن گوش بیرون می‌کند.
* جلب توجه کنندگان از لحاظ احساسی بسیار شکننده و آسیب‌پذیرند. گرچه به سبب توانایی بالایشان در به دست آوردن حمایت دیگران همیشه به نظر می‌رسد که با ما فرق دارند یا مثل ما نیستند ولی این افراد از لحاظ احساسی بسیار شکننده و آسیب‌پذیرند. احساسی را که به زبان می‌آورند در درون‌شان ندارند یعنی در درون خود باور ندارند همه کارهایی را که انجام می‌دهند آن طور که می‌گویند بسیار تکان دهنده و بزرگ است.
* آن‌ها را بیشتر موفقیت‌هایشان می‌شناسند، نه ویژگی‌های درونی‌شان؛ این افراد همیشه تلاش می‌کنند تا توجه دیگران را به دست آورند زیرا خود را از لحاظ ارزشی هم رده با آنان نمی‌بینند. اگر اعمالشان را بررسی کنیم خواهیم دید در برخی مسائل که جزو ارزش‌های آنهاست، بسیار عالی عمل می‌نمایند و سعی می‌کنند در آن مسائل به مقام بالایی برسند تا از این طریق مرهمی بر زخم کهنه‌ی روحی خود بگذارند. منظور همان محبت و عاطفه‌ای است که از آنان دریغ شده است.

چرا جلب توجه کنندگان را دوست داریم؟

اکثر ما اعتماد به نفسی را که در آن‌ها به چشم می‌خورد دوست نداریم و نمی‌توانیم مانند آن‌ها با صراحت و اطمینان خاطر تقاضای یاری کنیم یا رضایت دیگران را به دست آوریم. در اطراف این افراد بودن می‌تواند الهام بخش این باشد که خود را بهتر ببینیم و یاری بیش‌تری بطلبیم و راحت‌تر خواسته‌های خود را بیان کنیم.

چگونه ما را آزرده خاطر می‌سازند؟

جلب توجه کنندگان انرژی دیگران را تلف می‌کنند. آن‌ها در کنار تأیید و توجهاتی که از ما می‌گیرند، همیشه درگیر خود و کارهایشان هستند و این توجه بیش از حد به «خود»، دیگران را خسته می‌کند. آنها به اطرافیانشان به دید خدمتکار نگاه می‌کنند به همین دلیل افرادی که با آن‌ها ارتباط دارند حال چه ارتباطی نزدیک و صمیمی (همسرشان) و چه ارتباطی معمولی، از دست‌شان خسته می‌شوند و سرانجام خواهند گفت: «پس من چه؟ تنها هدیه‌ای که یک جلب توجه کننده می‌دهد خود بینی است، چیزی که شاید شما تا قبل از آمدن او حس نمی‌کنید و بعد از ارتباط با او آن را خواهید شناخت.
جلب توجه کنندگان فاقد مهارت‌هایی هستند که لازمه‌ی برقراری تعادل در یک رابطه است. با تمام توجهاتی که به خود می‌کنند همیشه معتقدند به اندازه کافی نتوانسته‌اند توجه و تأیید دیگران را برای برخورد با مسائل زندگی و حقایق وجودی انسان‌ها به دست آورند. با این که همیشه قدرتمند و سرشار از اعتماد به نفس به نظر می‌رسند اما در درون احساس ناتوانی می‌کنند. ناتوان در خلق حسّ رضایت از خود که روانشناسان آن را «ساختار عزت نفس» می‌نامند. به طوری که «منِ» وجودی‌شان در حضور «من» وجودی دیگران احساس رضایت نمی‌کند. آن‌ها هیچ‌گاه نمی‌خواهند با کسی زیاد صمیمی شوند زیرا فکر می‌کنند از لحاظ احساسی آمادگی ندارند. علت این زخم احساسی جلب توجه کنندگان، فقدان شدید مهر و محبت است.

بیشتر بخوانید: «توجه» چیست و چگونه ایجاد می شود؟

 

از افراد این دسته چه درسی می‌توان گرفت؟

همه ما می‌توانیم از جلب توجه کنندگان یاد بگیریم که چگونه بیشتر مراقب خود باشیم. هم چنین می‌توانیم از آنها بیاموزیم که همیشه به فکر خودمان باشیم البته به مقدار مناسب.
به ما می‌آموزند که اگر در کاری استعداد داریم باید آن را دنبال کنیم زیرا بی‌گمان نتیجه خواهد داد. می‌توانیم از نبوغشان الهام بگیریم. همچنین توجه بیش از اندازه آن‌ها به خود می‌تواند از اسرار فراوانی در مورد شخصیت انسان و دنیای اطراف پرده بردارد اسراری که هیچ یک از دسته‌های شخصیتی با ما نمی‌شناسانند. ما می‌دانیم عشق چیزی نیست که فقط آن را طلب کنیم و وقتی در یک رابطه انتظار داریم کسی ما را دوست داشته باشد ما نیز باید او را دوست داشته باشیم و این عشق را ابراز کنیم. در واقع باید بتوانیم در روابط خود به دیگران نیز توجه کنیم. تنها در این حالت تبادلات احساسی صورت می‌گیرد و یک رابطه می‌تواند بقا داشته باشد و محکم و استوار شود.
از آن جایی که افراد این دسته در درون خود احساس می‌کنند که بر روی زمین لرزان ایستاده‌اند، به سختی انتقادی را می‌پذیرند. بزرگترین درد افراد این دسته کمبود عشق است و اگر یاد بگیرند که به راحتی بگویند: «لطفاً به من بگو دوستم داری.» یا حتی ساده‌تر: «به عشقت نیاز دارم.»، دیگر نیازی نخواهند داشته برای به دست آوردن توجه دیگران این قدر تلاش کنند. افراد این دسته باید سعی کنند تا آرامش خود را حفظ نمایند و بدانند اگر برای مثال 15 هزار نفر از افراد به آن‌ها نگویند که عالی هستند، آسمان به زمین نخواهد آمد.
منبع مقاله :
قاضی محسن، محمدعلی؛ (1395)، آزمون‌های شخصیت‌شناسی، ساری: انتشارات پارسی‌سرا، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما