نویسنده: امیر بهنام
گزارشی از باشگاه لیورپول تا سال 1390.
نام کامل:
باشگاه فوتبال لیورپول
لقب:
قرمزها
بنیانگذاری:
1892 توسط جان هولدینگ
ورزشگاه:
آنفیلد
گنجایش:
45،962
مدیرعامل:
جان دابلیو. هنری، تام وارنر
سرمربی:
کنی دالگلیش
تحت مدیریت بیل شنکلی، لیورپول سه جام قهرمانی در لیگ، دو جام حذفی و یک جام یوفا، که اولین جام اروپایی تاریخ باشگاه محسوب میشد، بدست آورد. طی 30 سال گذشته لیورپول یکی از موفقترین باشگاههای فوتبال در سطح انگلستان و اروپا بوده است. آنها بین سالهای 1977 و 1984 چهار بار به مقام قهرمانی باشگاههای اروپا دست یافتهاند. باشگاه طی دهه 1990 دچار افت شد اما با کسب سه جام قهرمانی در سال 2001 و پنجمین جام قهرمانی باشگاههای اروپا دوباره مطرح گردید.
فاجعه ورزشگاه هیسل نام باشگاه را در اروپا کمی بدنام کرد چرا که در آن حادثه 39 هوادار یوونتوسی به دنبال فرار از دست هواداران لیورپولی کشته شدند. چهار سال دیگر باشگاه فاجعه دیگری را تجربه کرد. در فاجعه هیلزبورو 96 هوادار لیورپول تحت فشار هجوم تماشاگران بین حصار ورزشگاه کشته شدند. به یاد قربانیان جان باختگان حادثه هیلزبورو دو شعله فروزان به علامت باشگاه اضافه شد. هر دو فاجعه اثرات و واکنشهای وسیعی بر فوتبال انگلستان و اروپا و خود باشگاه تا به امروز در پی داشت.
باشگاه فوتبال لیورپول از زمان تشکیل آن در ورزشگاه آنفیلد بازی کرده است اما برنامههایی در دست است که ورزشگاه جدیدی در استنلی پارک ساخته شود که قرار بود تا سال 2011 ساخته شود اما به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی ساخت آن به تعویق افتاده است. لیورپول پایگاه هواداری بزرگ و وسیعی در سراسر جهان دارد که در مقابل چند باشگاه دیگر رقابت قدیمی دارد. لیورپول شدیدترین رقابتها را با باشگاههای فوتبال منچستر یونایتد و اورتون، که معمولا با این تیم دربی مرزی ساید را برگزار میکند، دارد.
تاریخچه:
در سال 1888 لیگ فوتبال انگلستان راهاندازی شد و آنفیلد یکی از ورزشگاههای اصلی در لیگ به شمار میرفت. در روز شنبه، 8 سپتامبر 1888 ورزشگاه آنفیلد به افرادی که برای تماشای مسابقه آمده بودند خوش آمد میگفت، در واقع آن روزها این ورزشگاه پذیرای رقیبان قرمزها نبود بلکه این اورتونیها بودند که به عنوان اولین تیم شهر در این ورزشگاه خودنمایی میکردند. اورتونیها که آن موقع لباسهای چهار خانهای آبی و سفید میپوشیدند با قهرمانی در لیگ انگلستان در سال 1891 نامی برای خود در آنفیلد دست و پا کردند، تیم وجود خود را مدیون یک کشیش قابل احترام در کلیسای سنت دومینگو و جان هولدینگ میدانست با این حال جان هولدینگ که رویاهای زیادی را برای پیشرفت فوتبال شهر در سر میپروراند، بعدها که شهردار لیورپول شد، باشگاه فوتبال لیورپول را راهاندازی کرد. ابتدا جوانهایی که با شور و علاقهای خاص دراستنلی پارک فوتبال بازی میکردند، تیمی آماتور به کمک بعضی از اعضای کلیسای سنت دومینگو نام سنت دومینگو را تشکیل دادند که دقیقا یک سال بعد به اورتون تغییر نام یافت. بازیکنان سنت دومینگو همدیگر را در کلیسای مذبور ملاقات نمیکردند بلکه آنها معمولا در هتل کوئینزهد واقع در خیابان ویلیج در همسایگی مکانی به این اسم Ye Anciente Everton Toffee House گرد هم میآمدند که همین باعث شد آنها را تافیها صدا بزنند که این لقب برای آنها جاودانه ماند. اورتونیها ابتدا در یک مکان محدود بازی میکردند که بعد در یک محل سر سبز بین جاده آنفیلد و جاده والتون برک مستقر شدند. تیم به کمک راهنماییهای زیرکانه جان هولدینگ از نظر مالی پیشرفت کرد و به موفقیت رسید. جان هولدینگ که کارش تجارت آبجوی معروف انگلیسی به نام ALE بود در آن موقع عضو انجمن شورای شهر لیورپول بود که بعدها به سمت شهرداری رسید. با این وجود چهره او بزرگترین فراموش شده این شهر شد هر چند که لوحی برنزین در بیرون از ورزشگاه آنفیلد و نیز تمثیلی از وی در موزه باشگاه لیورپول خاطرات وی را حفظ نموده است. برای مردی که باشگاه اورتون را توسعه داد و بعدها موسس باشگاه لیورپول شد جای شگفتی دارد که زیاد در خاطرهها نباشد هر چند نشانههایی در مهمانخانه ساندن در گوشهای از خیابان کوتاه گولدینگ جایی که جان به عنوان سلطان اورتون معروف بود از وی هست. در این مهمانخانه که متعلق به جان بود، وی اجازه میداد که اعضای باشگاه اورتون همدیگر را ملاقات و از سالن بولینگ آن به عنوان اتاق لباس بازیکنان استفاده کنند و این همان جایی است که هم اورتونیها و بعد لیورپولیها برای نخستین بار عکس یادگاری گرفتند. جای سوال دارد که آیا اورتون میتوانست بدون کمک جان هولدینگ در سال 1888 عضو لیگ شود. او اورتون را در سال 1884 به آنفیلد آورد. آنها قبلاً زمین کوچکی واقع در خیابان پریووری در شمال استنلی پارک را اجاره کرده بودند. اما زیاد مورد استقبال جمعیت آن جا نشدند. بنابراین هولدینگ پیش دوستش اررل رفت که صاحب یک مکان در خیابان آنفیلد بود و اررل متقاعد شد زمین را در اختیار هولئینگ بگذارد. جان هم این زمین را به باشگاه اجاره کرد و این همان آنفیلد بزرگ است که تا سال 1892 اورتون در این مکان بازی میکرد. اجاره این زمین برای مسئولان باشگاه سخت گران تمام شد و همین باعث بوجود آمدن اختلافاتی بین اورتونیها و هولدینگ شد از طرفی هولدینگ هم تمایل شدیدی برای فروش محصولاتش در زمین داشت و از این طریق سود فراوانی بدست میآورد اما هنوز این جان بود که به باشگاه کمکهای مالی برای خرید بازیکن و بازسازی زمین میکرد. کشمکش و درگیری بر سر این که یک باشگاه چگونه اداره و مدیریت شود در سال 1891 پیش آمد و در همین سال اجاره آنفیلد هم بالا رفت. باشگاه اورتون که در سال 1884، صد پوند میپرداخت در سال 1891 میبایست 250 پوند به هولدینگ بپردازد. هولدینگ نظریههای هوشمندانه و کارگر خود را در این مورد ارائه داد. در 15 سپتامبر 1891 به همین منظور با مسئولان باشگاه اورتون به مذاکره نشست. هولدینگ میگفت که اورتون باید آنفیلد و زمینهای اطرافش را بخرد این طوری از شر اجاره آن راحت میشود اما قیمت به نظر بالا میرسید و مسئولان گفتند نه. در اکتبر همان سال اکثر مسئولان و بازیکنان اورتون دست به اعتصاب زدند و از تیم خارج شدند. این مشکل باعث شد که هولدینگ هیچ سودی در این مورد عایدش نشود و با خروج بعضی از اعضای باشگاه نقشهاش این بود که آنفیلد و زمینهای مجاورش را بفروشد. به عقیده او از این طریق میتوانست پاداش 9 سال خدمت به باشگاه را که یک ریسک بزرگ در طی این مدت برای او بود دریافت کند. هولدینگ به اورتون وام آزاد داد و متذکر شد که باشگاه نیز کار درآمدزایی خود را دنبال کند. اما او نقشههای دیگری داشت او میخواست که تیم، زمین را بخرد و توانایی پرداخت بدهیهایش را داشته باشد. متأسفانه بیشتر اعضای تیم اورتون ایده هولدینگ را نپذیرفتند و به شدت عکسالعمل نشان دادند و این کار باعث شد که هولدینگ سخت ناراحت شود به همین خاطر در یادداشتی برای مسئولان اورتون نوشت اصلاً نمیفهمم که با یک نفر که تمام سرمایه خود را روی یک تیم باشگاه فوتبال و مسئولانش گذاشته چنین رفتار شود. بنابراین جدایی رسمی اورتون و هولدینگ در 12 مارس سال 1892 روی داد. در جلسه جدایی، یکی از اعضای اورتون به نام جان ماهون که جلسه را رهبری میکرد هنگامی که جان هولدینگ به طور غیر منتظرهای دگرگون شده میدید، بلند شد که به او صندلی بدهد و در واقع او را سر جای خود بنشاند اما با طرفداران هولدینگ رو به رو شد در همین حال جان هولدینگ جمله معروفی را بر زبان آورد: من اینجا هستم در یک محاکمه و یک جنایتکار نمیتواند صندلی را از من بگیرد. سپس با 18-19 نفر از اعضای تیم (که بیشتر بازیکنان بودند) جلسه را ترک کرد. در 15 مارس همان سال در خانه هولدینگ، جان و عدهای از دوستانش که باشگاه فوتبال اورتون را ترک کرده بودند باشگاه جدیدی را بوجود آوردند. ویلیام ای. بارسلی یکی از دوستداران پر و پا قرص فوتبال پیشنهاد داد که اسم تیم جدید را لیورپول بگذارند. بارسلی یکی از دبیران باشگاه اورتون بود که به عنوان اولین دبیر لیورپول گماشته شد پیشنهاد او هولدینگ را سخت متعجب کرد زیرا هولدینگ میخواست که یک اورتون جدید را شکل دهی کند و به همین منظور برای نامنویسی باشگاه جدید به لندن رفت و نام باشگاه فوتبال اورتون و اتلتیک کمپانی گروندز را ثبت کرد که بعدا در تاریخ 4 فوریه 1892 انجمن فوتبال در لندن این اسم را بدلیل هم نامی با باشگاه قبلی رد کرد و یادآور شد که دو باشگاه نمیتوانند با یک نام مشابه در لیگ بازی کنند. در زمان مشابه گروهی از هواداران متعصب اورتون که در بین آنها گروهی از ارگانهای کلیسای سنت دومینگو هم بودند زمینی را در شمال استنلی پارک خریدند که به آن گودیسون میگفتند تیم اورتون از آن تاریخ آنفیلد را ترک کرد و در آن جا مستقر شد و گولدینگ با یک زمین خالی در آنفیلد تنها ماند که تیم جدیدش از این به بعد در آن زمین بازی میکرد. تیم جدید آن روزها همواره مورد تحقیر اورتونیها قرار میگرفت و اورتونیها به آن لقب دشمن را دادند. هولدینگ در کنار جان مک کنا و همینطور بارسلی تیم را اداره میکرد که اکثر کارهای باشگاه توسط کان مک کنا صورت میگرفت. مک کنا بعدها ریاست باشگاه فوتبال لیورپول را بر عهده گرفت و در سال 1905 عضو انجمن لیگ انگلیس شد و در سال 1910 بود که ریاست لیگ فوتبال انگلیس را بر عهده گرفت. اقدامات وی باعث پیشرفت فوتبال در جزیره شد. تیم جدید در سال 1894 رنگ قرمز را برای پیراهنهای خود انتخاب کردند و در سال 1901 نیز آرم معروف لک لک را که نماد شهر بود به سینه زدند که از این رو به لک لکها معروف شدند. در سال 1892 در خواست آنها برای پیوستن به لیگ اول انگلستان رد شد و آنها میبایست در لیگ لانکاس شایر بازی میکردند.جان مک کنا که خود یک اسکاتلندی بود با آوردن هشت بازیکن حرفهای اسکاتلندی تیم را متحول کرد. در اول سپتامبر سال 1892 بود که آنها اولین بازی دوستانه خود را در مقابل روترهام در ورزشگاه آنفیلد انجام دادند. در زمانی مشابه اورتون نیز در گودیسون پارک مسابقه داشت. حالا برای مردم شهر لیورپول جای سوال بود که کدام یک از این تیمها را میبایست تشویق کنند. رئیس باشگاه لیورپول به روزنامهها گفته بود که هیچ بازی را نمیتوانید به این زیبایی از اورتون ببینید. لیورپول 1-7 بازی را برد و این پیامی از طرف لیورپولیها برای همشهریهای خود بود. البته روزنامهها تنها توانسته بودند 100 نفر از مردم را متقاعد کنند که بازی لیورپول را ببینند. حدود 10000 نفر از مردم به گودیسون پارک رفته بودند و با این کار تیم جدید شهر تحقیر شد.
بیشتر بخوانید: معرفی باشگاه لیورپول
3 سپتامبر 1892 لیورپول اولین مسابقه رسمی خود را در لیگ لانکاس شایر مقابل هایر والتون تحت مربیگری جان مک کنا انجام داد اما این بار هم چند 100 نفر از مردم شهر برای دیدن بازی آمده بودند بازی چند ساعتی بدلیل تأخیر مهمان عقب افتاد اما تیم جدید موفق شد که با نتیجه سنگین 0-8 هایر والتون را شکست بدهند و اولین جرقهای بود که لیورپول بیادعا و محجوب، خود را از لیگ منطقهای بالا بکشد و این برای تیمی که تنها 12 ماه از تأسیس آن میگذشت یک شروع ایدهآل و رویایی بود. این مسئله سخت اورتون را ناراحت میکرد. باشگاه فوتبال لیورپول با پیروزیهای موفقیتآمیز در لیگ لانکاس شایر شروع رویایی را در تاریخ خود رقم زد و به عنوان تیمی شکستناپذیر به سایر تیمها معرفی شد که سرانجام در پایان همان لیگ در مقابل نیوتن هیس (منچستر یونایتد) به برتری رسیدند و قهرمان شدند و جواز حضور در لیگ اول انگلستان را بدست آورد. جان مکنا با رهبریهای هوشمندانه خود تیم را به سوی موفقیت پیش میبرد بنابراین هواداران به او لقب وفادار را دادند. اما در لیگ اول انگلستان تیم در انتهای جدول قرار گرفت و سقوط کرد.
ولی با یک روحیه قهرمانانه و محکم خود را دوباره به همان لیگ رسانید و در نهایت پس از هشت سال موفقیتهای پی در پی سرانجام در لیگ اول انگلستان در سال 1901 به اولین قهرمانی خود رسید. بذر این موفقیت توسط تام واتسون افسانهای در سال 1896 رقم خورد. تام واتسون مربی آن روزهای لیورپول بود تأثیری که او گذاشت به هیچ وجه فراموش نشدنی است.
بیست سال بعد یک دوره موفقیتآمیز دیگر برای لیورپول بود. در فصلهای 1921-1922 و 1922-1923 آنها بار دیگر قهرمان لیگ اول انگلستان شدند. از چهرههای شاخص آن دوره الیشا اسکات دروازهبان تیم را میتوان نام برد.
در اواخر دهه 20 باشگاه فوتبال لیورپول دچار افت فاحشی شد، در حالی که رقیب دیرینه آنها اورتون بهتر بازی میکرد. تیم در آن زمان نیاز به تقویت اساسی داشت. در سال 1924 تیم بازیکنان درجه یکی را در خود میدید که میتوان به گوردون هاجسون اشاره کرد که برترین گلزن باشگاه فوتبال لیورپول در آن زمان به شمار میرفت تا این که در سال 1962 راجر هانت رکورد گلهای او را شکست. هاجسون یکی از دو بازیکن آفریقای جنوبی بود که برای قرمزها بازی میکرد، دیگری بری نیوینهایس بود که در سال 1933 به تیم پیوست و تا سال 1943 در تیم باقی ماند.
در سال 1935 باشگاه فوتبال لیورپول با مت باسبی بازیکن وقت باشگاه فوتبال منچستر سیتی قرارداد بست که بیش از 100 بازی برای لیورپول انجام داد، بعدها به او پیشنهاد مربیگری در آنفیلد داده شد اما او به باشگاه فوتبال منچستر یونایتد رفت. در طول مدت جنگ جهانی دوم لیورپول پذیرای بازیکنانی نظیر بیل شنکلی و باب پیسلی بود. در زمان جنگ جهانی دوم بازیکنی به نام بیلی لیدل در سال 1938 در باشگاه ظهور کرد که به سرعت محبوب هواداران گشت و به همین خاطر به او لقب لیدل پول دادند. در خط حمله آتشین قرمزها آلبرت استابین و بیلی لیدل و جک بلامر بازی میکردند که برای هر تیمی خطرناک بودند. تیم فصل 1946-1947 را با قهرمانی پشت سر گذاشت اما در فصل بعد در میان تعجب خیلیها در میانههای جدول جای گرفت.
در سال 1950 لیورپول برای دومین بار به فینال مسابقه FA Cup رسید اما باز مثل فینال قبل با نتیجه 0-2 این بار به آرسنال در ویمبلی باخت که این شکست در خاطره هواداران باشگاه تا مدت زیادی باقی ماند و آنها میبایست در حسرت اولین قهرمانی در این جام باقی میماندند. در دهه 50 لیورپول پرفروغ ظاهر نشد و نمایش بسیار ضعیفی داشت و همین باعث شد که در سال 1954 تیم به دسته پایین سقوط کند و مدت زیادی را در لیگ دوم انگلستان باقی بماند.
در سال 1962 دوباره به سطح اول فوتبال انگلیس برگشت. تیم در آن هنگام تحت رهبری بیل شنکلی برای موفقیتهایی که در سالهای بعد انتظار آن را میکشید، آماده میشد. تیم در آن موقع شاهد حضور بازیکنی مهم به نام راجر هانت در خود بود. لیورپول در سال 1964 دوباره لیگ را فتح کرد و در سال 1965 اولین قهرمانی خود در FA CUP را جشن گرفت و همینطور قهرمانی لیگ در سال 1966 به افتخارات خود اضافه کرد. بازیکن طلایی آن زمان کوین کیگان بود. باشگاه فوتبال الیورپول با مربیگری بیل شنکلی و پرندههای آنفیلد همچنان در اوج، پرواز میکرد.
بیل شنکلی در دهه 70 دست به ساختاری گسترده در تیم زد که نتیجه آن قهرمانی در سال 1973 در لیگ بود. در همان سال بود که لیورپول اولین جام اروپایی را به دست آورد. آنها جام یوفا را بردند حال لیورپول بیش از پیش در اروپا شناخته شدهتر به نظر میرسید. در آخرین سال حضور شنکلی در تیم، دومین قهرمانی در FA CUP از آن لیورپول شد. هواداران لیورپول هیچگاه وی را از یاد نخواهند برد.
در سال 1974 باب پیسلی در باشگاه که قبلاً به عنوان کمک مربی در کنار بیلی شنکلی فعالیت میکرد، به سمت مربیگری رسید. در دوره مربیگری او لیورپول یکی از دوران پر فروغ خود را سپری میکرد. او تا سال 1983 مربی لیورپول بود که در این 9 سال یکی از موفقترین مربیان لیگ در انگلیس شناخته میشد که تنها در فصل اول حضور او در لیورپول، تیم بدون عنوان بود. اما او در سال 1976 لیورپول را به قهرمانی در لیگ انگلستان رساند. تیم تحت رهبری او توانست جام یوفا را برای بار دوم در همین سال از آن خود کند.
در سال 1977 تکرار قهرمانی در لیگ و فتح جام باشگاههای اروپا برای نخستین بار در تاریخ باشگاه رقم خورد و شهر لیورپول را غرق در شور و شادمانی کرد. در بازی فینال که در رم برگزار شد لیورپول با نتیجه 1-3 باشگاه فوتبال بورسیا مونشن گلادباخ را شکست داد و قهرمان شد. در این بازی کوین کیگان آخرین بازی خود را برای لیورپول انجام داد که بعد از آن کنی دالگلیش جای او را گرفت.
در سال 1978 لیورپول از عنوان قهرمانی خود در جام باشگاههای اروپا دفاع کرد و برای دومین بار پیاپی جام را از آن خود کرد که در بازی فینال با تک گل کنی دالگلیش، باشگاه فوتبال اف ث بروژ را شکست داد و جام را در آنفیلد نگاه داشت.
در سالهای 1979 و 1980 تیم به دو قهرمانی پیاپی در لیگ رسید. به طور کلی میتوان گفت در دهه هفتاد انگلستان و اروپا، جولانگاه یکه تازیهای باشگاه فوتبال لیورپول بودند. در سال 1981 تیم پیسلی برای سومین بار قهرمان اروپا شد و این بار رئال مادرید را با تنها گل آلن کندی مغلوب کرد و پادشاه اروپا شد. آنها سه سال پشت سر هم در جام اتحادیه لیگ انگلیس قهرمان شدند. هم چنین دو بار پیاپی در سالهای 1982 و 1983 به عنوان قهرمانی در لیگ اول انگلستان رسیدند. از ستارگان آن دوره یان راش بازیکن ولزی تیم بود.
در دوره باب پیسلی ستارگانی همچون یان راش، کنی دالگلیش، گریم سوانس، آلن هانسن در تیم ظهور کردند.
منبع مقاله :
بهنام، امیر؛ (1390)، باشگاههای برتر فوتبال ایران و جهان، تهران: انتشارات پاسارگاد، چاپ اول.