نویسنده: یونس فرهمند
اشیاخ، سلطان و عامه سپاهیان از عمامه کتانی بلندی که پهنای زیادی نداشت به همراه پارچه سفیدی که کتفهایشان را میپوشاند، استفاده میکردند؛ (1) با این تفاوت که سلطان منحصراً عبای سفیدرنگ بلندی نیز بر تن داشت که سایر نظامیان حق پوشیدن آن را نداشتند. (2) به علاوه بنا به سنت، بدویان شمشیر میبستند و چنانکه در افریقیه مرسوم است از پاپوشی موسوم به «انمقه» به عنوان پوشش پا بهره میگرفتند و بر بالای آن مهمیز و سپس کمربندهایی از جنس طلا یا نقره که بدان «مِضَمّة» میگفتند، بسته میشد. از این کمربندها که ارزش هر یک بیش از هزار مثقال بود در روز جنگ یا رزمایش جنگی استفاده میشد. (3)
حقوق قاضی القضاة در این دوره، روزانه یک مثقال طلا؛ (8) یعنی حدود یک پنجاه و ششم یکی از اشیاخ کبار بود. گذشته از اقطاعات، اشیاخ در آغاز هر سال پاداشی که بدان احسان میگفتند و مشتمل بر اسبی زین کرده با لجام و شمشیر و نیزه و بقچهی لباسی موسوم به «سَبَنیَّه» بود، دریافت میکردند. نظامیان در دوره مرینی، دیوانی مخصوص به خود داشتند که دیوان جند نام داشت. (4) ابن خلدون دست کم در یک جا به تصریح از ثبت اسامی لشکریان در این دیوان جهت دادن عطایا و راتبه، سخن گفته است و آن پس از سلطه ابوالحسن بر تلمسان و ورود لشکریان زیانی به زیر پرچم مرینیان است. (5) تردیدی نیست که مراد وی از تعیین راتبه و عطایا، واگذاری اقطاعاتی بود که ظاهراً به صورت استغال به آنان داده میشد. این مهم در جای دیگری؛ یعنی هنگامی که مغرب ادنی و تونس به زیر سلطه ابوالحسن درآمد، از سوی و تأیید شده است. (6)
میزان حقوق و مواجب سالانه نظامیان، خاصه اشیاخ کبار به نحو شگفتآوری در مقایسه با دیگر عالیمنصبان حکومتی چشمگیر بود. به عنوان نمونه هر یک از اشیاخ کبار اقطاعاتی داشتند که سالانه 20 هزار مثقال طلا از قبایل، روستاها و قلاع آن ناحیه دریافت میکردند. (7) جالب توجه است که حقوق قاضی القضاة در این دوره، روزانه یک مثقال طلا؛ (8) یعنی حدود یک پنجاه و ششم یکی از اشیاخ کبار بود. گذشته از اقطاعات، اشیاخ در آغاز هر سال پاداشی که بدان احسان میگفتند و مشتمل بر اسبی زین کرده با لجام و شمشیر و نیزه و بقچهی لباسی موسوم به «سَبَنیَّه» بود، دریافت میکردند. (9)
بیشتر بخوانید: پرندهی طلایی
اشیاخ صغار به لحاظ برخورداری از اقطاعات و عطایای سالانه، دقیقاً نیمی از مواجب و پاداش اشیاخ کبار را که در بالا گفته شد، دریافت میکردند. بدیهی است طبقات پایینتر براساس تقربشان نزد سلطان، دریافتی آنان متفاوت بود. (10) کسانی که به سلطان نزدیک بودند ماهانه 60 مثقال طلا و کسانی که قدری دورتر بودند 30 مثقال طلا که در پایینترین حد آن ماهانه شش مثقال طلا بود، دریافت میکردند و محلی برای کشت و زرع بدانها تعلق نمیگرفت. (11) با این همه، نکته حائز اهمیت اینکه مبالغ مذکور، تنها دریافتی نظامیان، خاصه سرداران سپاه نبود؛ زیرا سلطان به هنگام دیدارها، اعیاد یا رزمایش نظامی نیز تجهیزات جنگی، چون شمشیر و اسب با زین طلایی به آنان میبخشید. (12)
نمایش پی نوشت ها:
1- قلقشندی، ج5، ص203.
2- همو، همان، ص204.
3- همان، ص203.
4- ماجی، ص156.
5- ابن خلدون، العبر، ج7، ص342؛ نیز برای بررسی این موضوع در دوره ابوعنان نک: نمیری، ص468.
6- ابن خلدون، همان، ص358.
7- قلقشندی، همان، ص204.
8- همو، همان، ص205.
9- همو، ج5، ص204.
10- همان، همان جا.
11- همان، ص205
12- به عنوان نمونه نک: بخشش ابوعنان نسبت به اعراب بنی ریا ح در نمیری، صص 248-249.
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.