طرحي کلي از نظام خانواده در اسلام

مباحث اين كتاب نشان مى دهد كه تعاليم اسلام درباره خانواده و همه ابعاد روان شناختى آن توصيه هاى الزامى و ترجيجى دارد و نمى توان جنبه اى از كاركردها يا روابط افراد در خانواده يا حقوق افراد و وظايف آنها را در نظر گرفت كه آموزه هاى اسلام درباره ي آن ديدگاهى ارائه نداده باشد؛ از اين رو، مى توان نظريه اي جامع در باب ابعاد روان شناختى خانواده، از تعاليم اسلام استنباط نمود. در اين جا به اختصار شواهدى از نظريه اسلام درباره ي خانواده را باز مى گوييم.
سه‌شنبه، 16 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طرحي کلي از نظام خانواده در اسلام
طرحي کلي از نظام خانواده در اسلام
طرحي کلي از نظام خانواده در اسلام





مباحث اين كتاب نشان مى دهد كه تعاليم اسلام درباره خانواده و همه ابعاد روان شناختى آن توصيه هاى الزامى و ترجيجى دارد و نمى توان جنبه اى از كاركردها يا روابط افراد در خانواده يا حقوق افراد و وظايف آنها را در نظر گرفت كه آموزه هاى اسلام درباره ي آن ديدگاهى ارائه نداده باشد؛ از اين رو، مى توان نظريه اي جامع در باب ابعاد روان شناختى خانواده، از تعاليم اسلام استنباط نمود. در اين جا به اختصار شواهدى از نظريه اسلام درباره ي خانواده را باز مى گوييم.
1. جامعيت ديدگاه اسلام درباره ي خانواده: اين مطلب، از ديدگاههاى اسلام در مسائل اساسي خانواده به شرح ذيل روشن مى شود.
تعاليم اسلام ماهيت خانواده را با تعريفى معين كه از دست كم يك زن و يك مرد تشكيل شده، در نظر مى گيرد. انواع متعددى براى خانواده به رسميت مى شناسد. در نگاه به گستره ي خانواده آن را به صورت هسته اي در نظر نمى گيرد. به خويشاوندان درجه اول زن و شوهر، يعنى والدين آنها، سهم مهمى در كاركردهاى خانواده داده و براي همه افراد خانواده، از پدر و مادربزرگ گرفته تا نوه هاى آنان، مسؤليتهايي در نظر مى گيرد.
نكاتى كه درباره ي اقتصاد خانواده و وظايف والدين زن و شوهر در اين كتاب بيان شد، شاهدى بر توجه اسلام به خانواده به صورت گسترده ترى است. در خصوص اهداف تشكيل خانواده، تعاليم اسلام بر همه ي ابعاد الهى، انسانى، دنيوى و اخروى تأكيد دارد. ارزشهاى تعيين كننده در خانواده به زندگى دنيا و نيازها و مسائل فردى و اجتماعى محدود نمي شود و در نوع رابطه اعضاى خانواده، ارزشهاي دينى و الهى تأثيرگذار است.
تعاليم اسلام درباره ي چگونگى روابط اعضاي خانواده و مسئوليتهاى متقابل يا وظايف آنها، روابط كلامى و غيركلامى آنها و نيازهاي عاطفى و جنسى، توصيه هايى دارد، براى مثال، در مورد رابطه زن و شوهر، و رابطه والدين و فرزندان كه جنبه هاي از اين رابطه به تقسيم قدرت در خانواده، مديريت خانواده و تصميمگيرى ها باز مى گردد و يا به فاصله روان شناختى اعضا و مرزهاي بين آنان مربوط مى شود، توصيه هاى بسيار دارد. همچنين تعاليم اسلام براي بهبود كارايى خانواده، راهكارهاى اعتقادي، اخلاقى و رفتاري پيشنهاد مى كند.
تعاليم اسلام درباره ي محدوده ي روابط اعضاي خانواده با افراد ديگر و به تعبير ديگر، باز يا بسته بودن خانواده و محدوده ي روابط با ديگران توصيه هايى بسيار دارد. روابط خانواده با خويشاوندان از رابطه آنها با ديگران بازتر است. اسلام بر روابط خويشاوندى و نقش آن در سلامتى و تعادل خانواده، تأكيد دارد و قطع اين روابط يا بسته بودن اين مرز را نمى پذيرد و با ابزارهاى تشويقى و گاه تنبيهى، افراد را به حفظ اين روابط ترغيب مى كند.
تعاليم اسلام در اداره اقتصادى خانواده، مسئوليت اصلى را بر عهده مرد مى گذارد و زن را در خانواده متوجه مسؤليتهايى ديگر مى كند. اسلام با تعيين مهريه، پشتوانه اقتصادى نسبتا مناسبى در ابتداى زندگى براى زن فراهم مى كند و استقلال اقتصادى او را كاملا به رسميت مى شناسد. قوانين اقتصادى اسلام زمينه اي براى حمايت مادي از همه اعضاى خانواده از جمله پدر و مادربزرگ و نوه ها فراهم مى كند. اين امر تأثير خاصى بر اعضاي خانواده و روابط آنها دارد كه پيش از اين بيان شد.
تعاليم اسلام براى حل مشكلات خانواده نيز راهكارهايى دارد كه در دو مرحله پيشگيري و حل مشكل به كار مى آيد. گاه مراحل مشكل، جزئيات و راه حل آن ارائه مى شود. در اين رابطه، قوانين حقوقى اسلام براي مواردى كه مشكلات شدت مى يابد، راههاى مؤثري را پيش روى خانواده ها قرار مى دهد كه تا حد امكان نظام خانواده سلامت، تعادل و كارايى لازم اعضا را تأمين كند و در صورت انحلال، ضربه هاى عاطفى كم تري به اعضا وارد شود.
2. مهم ترين رإهبردهاى سلامتى و كاركرد مناسب خانواده از ديدگاه اسلام: براى تأمين كارآمدي خانواده به گونه اى كه کل خانواده و اعضاى آن، اهداف و وظايف مورد نظر اسلام را تحقق بخشند، بايد به ويژگى ها و شرايطى توجه شود. در مرحله اول، با توجه به اهداف ارزشى اسلام در تشكيل خانواده از جمله قرب معنوى و رشد دين داري افراد، برخوردارى اعضا از اعتقادات دينى در ابعاد خداشناسى، معاد، نقش انبياي الهى
و جانشينان آنان در حد نصاب و معقول خانواده را كار آمد مى كند. خانواده هايى كه در اين زمينه ها از استحكام كافى برخوردار نباشند، نمى توانند بخشى از اهداف و وظايفى را كه اسلام براي خانواده در نظر گرفته، تحقق بخشند. تكاليف ويژه دينى نيز به همين بعد ارزشى مربوط است كه بخشى از اهداف تشكيل خانواده را تأمين مى كند.
دومين مفهوم محورى در نظام خانواده از ديدگاه اسلام عدالت است. در خانواده درمانى نيز موضوع عدالت و به عبارت ديگر، تقسيم عادلانه ثمره هاى خوشبختى، از مقوله هاى مركزي به شمار مى رود. تحقق عدالت در محبت و ابراز عشق، قدردانى و سپاس گزاري، احترام به منزلت فردى، امنيت عاطفى و به طوركلى، در همه امور مادي و معنوى است؛ براي مثال، والدين با تلاشهاي بدنى و اقتصادى، و محبت و مراقبت، زمينه رشد را براى فرزندان فراهم مى كنند. سرمايه گذاري فرزندان نيز در ابتدا با لبخند، شكوفايى، و برقرارى عواطف مثبت و پس از سالها با قدردانى، احترام و احتمالا كمكهاي اقتصادى است. عدالت در روابط انسانى در مورد شايستگى ها و اعمال خيرخواهانه مثبت، پيش شرط زندگى متعادل به شمار مى رود. بر اساس انديشه عدالت، بايد ديدگاه هاي همه اعضاي خانواده و احساس آنها مبنى بر سهيم بودن در بنا و استواري زندگي خانوادگى به رسميت شناخته شود.(1) از ديدگاه اسلام، عدالت اساس همه نظامهاى انسانى است،(2) با وجود اين، مفهوم عدالت قرار دادن هر چيز در جاى مناسب خود است(3) و اين با توازن و تساوي تفاوت دارد. افزون بر اين، برقراري عدالت به معناي توازن در سرمايه گذارى، در نظام خانواده معمولا غيرممكن است. تا چه اندازه مى توان سرمايه گذارى والدين را جبران كرد؟ همان گونه كه در بررسى وظايف فرزندان نسبت به والدين گفته شد، زحمات و تلاشهاي والدين به حدى است كه نهايت كوشش فرزندان نيز نمى تواند آن را جبران كند. البته در سرمايه گذاري براى فرزندان، تأكيد اسلام بر رعايت عدالت به معناي توازن است. در مجموع، عدالت به معناي رعايت حقوق اعضاي خانواده و دورى از كوتاهى يا تعدى نسبت به آنها، از امور حداقلى در خانواده است. به نظم مى رسد تعاليم اسلام در روابط اعضاى خانواده بر مفهوم فراترى از عدالت، يعني مدارا، تأكيد مى كند كه در خانواده از عدالت مؤثرتر و مهم تر است.
مدارا با افراد به برخورد ملايم و آرام، مصاحبت نيكو و دوري از تندى و شدت در روابط بازمى گردد.(4) به نظر مى رسد از ديدگاه اسلام، مدارا بيش از هر ويژگى ديگر به كارآمدى مناسب و مطلوب خانواده كمك مى كند. مدارا شامل نوعى گذشت است؛ به اين صورت كه فرد در شرايطى كه حق با او است،(5) با نرمى و ملايمت برخورد كند. در رهنمودهاى اولياى دين (ع) برمداراي زن و شوهر با يكديگر، بسيار تأكيد شده است. به مرد توصيه شده كه در هر شرايط با زن مدارا كند.(6) اين توصيه كلى با دليلهايى همراه شده است؛ از جمله اين كه زن امانتى در دست مرد است،(7) يا سرپرستى و خوشى و سعادت زن در دست مرد است،(8) يا در صورتى كه زن در شرايط ضعيف تري است، وضع او را رعايت كند.(9) در حديثى از پيامبر اكرم (ص) آمده است: به قدرى به من در مورد رعايت حال زنان سفارش شد كه گمان كردم فقط در صورت انجام عمل بسيار بد و علنى، طلاق زن جايز است.(10) اين سخن و مانند آن از اهل بيت (ع) نشان مى دهد اسلام از مرد در مدارا كردن با زن و برخورد و مصاحبت نيكو با او انتظار زيادى دارد. حاكميت اصل مدارا در خانواده به زمينه هاي شناختى و عاطفى در اعضاى خانواده، به ويژه زن و شوهر، نيازمند است. از آن جا كه در خلال مباحث اين كتاب، به ويژه فصل دوم، اين نكات بررسى گرديد، در اين جا به اشاره اي بسنده مى كنيم. در بعد شناختى، نكته ي مهم توجه زن و مرد به تفاوتهاى روان شناختى و جنسيتى آنان با يكديگر است، به گونه اى كه هر يک ويژگى هاى مرد و زن را شناخته و در رفتار و برخورد با يكديگر، اين تفاوتها را به رسميت، بشناسد. نكته ي ديگر، اين واقعيت است كه هر يك از زن و مرد، از دو محيط متفاوت و دو فرهنگ ويژه ي خانوادگى، زندگى مشترك را آغاز كرده اند. هر خانواده ارزشها و ساختار شخصيتى ويژه اي را پرورش مى دهد. توجه زن و مرد به تفاوت پيشينه، و سعى در سازگارى تدريجى با آن، شرط لازم ديگرى براى مداراى زن و شوهر است. همچنين، توجه به تفاوتهاي روان شناختى والدين و فرزندان و درك موقعيت طرف مقابل، زمينه مدارا بين ساير اعضاي خانواده را فراهم مى كند. در جنبه عاطفى، تلاش در برقرارى رابطه عاطفى مثبت كه تجلى آن در ابراز محبت و دورى از كينه و نفرت و توجه مثبت نامشروط به يكديگر است، زمينه انگيزشى و عاطفى مدارا را فراهم مى كند.
برخى نمونه هاى رفتارى مدارا عبارت اند از: تحمل و صبر در برابر كژخلقى همسر،(11) چشم پوشى و گذشت در صورت بروز رفتار نامعقول،(12) مصاحبت نيكو،(13) احسان و نيكى،(14) دوري از توسل به زور و خشمگين ساختن و(15) آزار رساندن به زن،(16) كمك به همسر در امور خانه،(17) و همراهى با علايق و سليقه هاى او.(18) طبيعت روابط خانوادگى از جمله برخورد مرد با زن به گونه اى است كه زن به علت برخى شرايط، ممكن است نتواند با مرد برخورد مناسبى داشته باشد و در نتيجه، به برخى حقوق او بى توجهى كند. در اين شرايط، گذشت و مدارا بهترين راه حل ممكن است؛ زيرا اگر مرد بخواهد حقوق خود را به طور كامل استيفا كند، غالبا در اين مسير زياده روي كرده و حقوق زن را پايمال مى نمايد.(19)
به زن نيز توصيه شده است كه تا حد امكان با شوهر خود مدارا كند و گاه از حقوق جزئى خود بگذرد،(20) تا خانواده انسجام خود را حفظ كرده و به وظايف و كاركردهاى لازم بپردازد. در متون اسلامى براي زنان بعد از انجام وظايف الهى و دينى، مسؤليتى بالاتر از وظايف آنها نسبت به همسر قرار داده نشده است.(21) جالب آنكه انجام اين مسئوليتها در رديف جهاد در راه خدا قرار داده شده است.(22) افزون بر اين، در بعد روان شناختى بيشترين سرمايه گذاري عاطفى زن در مورد همسر است، به گونه اي كه كسى به اندازه شوهر براي او اهميت ندارد.(23) برخى نمونه هاى رفتارى مداراي زن عبارت اند از: در همه شرايط تا حد امكان نيازهاى عاطفى مرد را برآورده سازد، هرچند حق زن را رعايت نكرده باشد؛(24) سعى كند در امور مختلف زندگى با هماهنگى او عمل كند و حتى عبادتهايى مانند نذر، صدقه، و روزه مستحبى را با رضايت او انجام دهد؛(25) در خانه به همسرش خدمت كند،(26) در اختلافات سعى كند هر چه زودتر با شيوه هاي عاطفى مشكل را حل نمايد؛(27) به هيچ وجه همسرش را آزار ندهد؛ و با همسر برخورد ملايم، سهل و بى تكلف داشته(28) و عذرهاى او را بپذيرد.(29) انعطاف پذيرى در خانواده كه از ويژگى هاي خانواده كارآمد تلقى شده، تحت مفهوم مدارا قابل تبيين است. انعطاف پذيرى به اعضاي خانواده كمك مى كند با گفتگو و تعامل مناسب و تحمل يكديگر يه نيازهاى هم پاسخ دهند. در مقابل، ساختار خانوادگى خشك و غيرقابل انعطاف كه نوعى سلطه جويي و سلطه پذيري و درگيري هاى حل ناشدنى ويژگى آن است، مشكلات و آسيبهاي خانوادگى را افزايش مى دهد.(30)
مدارا در روابط بين والدين و فرزندان نيز اساس روابط مناسب در خانواده است. والدين بايد در برخورد با فرزندان شيوه اى ملايم و به دور از اجبار،(31) تندي و خشونت در پيش گيرند.(32) در اين رابطه، گاه براى حفظ روابط مناسب بين فرزندان، به برخى بيشتر توجه كنند(33) و در عين حال، تلاش كنند با آنها برخورد عادلانه داشته باشند. از خطاهاى آنها چشم پوشى كنند(34) و در مجموع، والدين بايد بسيار تلاش کنند تا روابط فرزندان با آنها به تندى و جدايى كشيده نشود.(35) فرزندان نيز بايد با والدين برخوردي محترمانه داشته باشند(36) و حتى در شرايطى كه والدين به آنها ظلمى كرده اند، برخورد مناسب را ادامه دهند.(37) احترام به والدين به حدى است كه حتى فرزندان در امور مهمى مانند مسائل دينى نيز نبايد با آنها تندي كنند و بايد با آنها بدون قطع روابط، به مصاحبت نيكو ادامه دهند.(38)
3. سخن پايانى: از مجموع مباحثى كه در اين فصل بررسى شد، مى توان طرحى كلى براى خانواده مطلوب از ديدگاه اسلام استنباط كرد. در يك خانواده مطلوب، سلسله مراتب به خوبى رعايت مى شود؛ پدر و مادر اقتدار ويژه اى دارند و فرزندان در نوجوانى و حتى ميان سالي احترام خاصى براى والدين قائل اند. بين زن و شوهر نيز احترام و اقتدار شوهر پذيرفته شده و زن در مواردي مى پذيرد كه مرد تصميم گيري نهايى را بر عهده داشته باشد. در منظومه زن و شوهرى وظايف به خوبى انجام مى شود و مودت و رحمت بين زن و شوهر برقرار و نيازهاي عاطفى دو طرف مورد توجه است. والدين با شور و شوق به وظايف خود عمل مى كنند و بر ارزش وظايف خود آگاه اند. بر اساس آنچه درباره ي حدود خانواده از نظر اسلام بيان شد، در يك خانواده مطلوب حدود حجاب، روابط با نامحرمان و حدود در داخل خانه رعايت مى شود. التزام به تقوا و اجتناب از گناهانى مانند موسيقى و آوازخوانى حرام، شراب خوارى، غيبت و تهمت و رذايل اخلاقى مانند تكبر و حسد، مورد توافق همه اعضا مى باشد. البته ممكن است لغزشهايى صورت گيرد، ولى بناي افراد بر رعايت تقواست. حقوؤ افراد مورد توجه و اصل بر عدالت است.
همان گونه كه بيان شد، اصل محوري در روابط اعضاي خانواده در اسلام مداراى آنان با يكديگر است. به روابط با خويشاوندان، به ويژه والدين زن و شوهر، توجه مى شود و تعامل و حمايت اجتماعى بين خويشاوندان ارزش به شمار مى رود. كفو و هم رديف بودن زن و شوهر، عاملى مهم در بناگذاري يك خانواده مطلوب و كارآمد از نظر اسلام است. خانواده مطلوب از نظر اسلام از هر مشكل و اختلافى مصون نيست، ولى در اختلافها حريمها شكسته نمى شود و افراد پس از فرو نشستن هيجانات، به دنبال حل مشكل و حتى اصلاح و جبران ضعفها و رفتارهاي نامناسب خود هستند. شكل 3، طرح كلى خانواده مطلوب از نظر اسلام را نشان مى دهد.
به نظر مى رسد خانواده مطلوب، بار ارزشى فراتر از خانواده كارآمد يا سالم را دارد. خانواده درمان گران، بر اساس اموري مانند راهبردهاي حل مشكلات، فضاى عاطفى خانواده، قابليت تغيير در مراحل مختلف زندگى خانوادگى، تعادل و توازن نزديكى و فاصله در روابط خانوادگى، و وجود مرزهاي مؤثر بين نسلى، خانواده كارآمد را از خانواده مختل متمايز مى كنند.(39) در يك مقايسه مى توان همه اين مفاهيم را در خانواده مطلوب از ديدگاه اسلام، مشاهده كرد. افزون بر اين، باورهاي دينى پايدار، عدالت محورى، و مدارا سه مفهوم مركزى خانواده مطلوب از ديدگاه اسلام است. بديهى است اهداف تشکيل خانواده در اسلام، مقتضى ساختار و ارزشهاى ويژه براى خانواده است كه بيش ازاين به آن اشاره شد.

مرزها ي خانواده

1. بين کل خانواده و بيرون آن مرزي وجود دارد و محيط خانواده کاملا باز يا کاملا بسته نيست. از جمله آثار اين مرز، ورود کنترل شده ي افراد به محيط خانواده و ورود نامحرمان با محدوديت بيشتر است.
2. بين والدين (زن و شوهر) و فرزندان مرزي انعطاف پذير وجود دارد که از آثار آن، برخورداري زن و شوهر از فضاي اختصاصي فيزيکي و رواني ويژه است که از جمله ي فوايد آن، لزوم اجازه گرفتن اعضاي خانواده در ساعات معيني از شبانه روز براي ورود به اين فضاست.
3. مرز بين فرزندان دختر و پسر در عين بار بودن، داري محدوديتهايي است که از جمله آنها لزوم اختصاص فضاي فيزيکي خاص در خانه براي دختران و پسران است.
4. بين دو فرزند پسر يا دو فرزند دختر نيز مرزي با محدوديتهايي کم تر از مرز بين دختران و پسران وجود دارد که از آثار آن، لزوم جدا بودن بستر خواب براي هر پسر يا دختر در خانواده است.

مراتب در خانواده

الف - زن و شوهر در بالاترين مراتب خانواده قرار دارند.
ب - اقتدار مرد در منظومه زن و شوهري بيشتر است.
ج - فرزندان خانواده چه دختر و چه پسر در يک مرتبه قرار دارند، هر چند فرزندان بزرگ تر در مواردي از اقتداري بيشتر برخوردارند.

پي نوشت :

1. زيمون، مفاهيم و تئوري هاي کليدي خانواده درماني، ص 277.
2. «العدل اساس، به قوام العالم» مجلسي، بحارالانوار، ج 78، ص 83.
3. «العدل يضع الامور مواضعها»، نهج البلاغه، حکمت 437.
4. «مداراة الناس ملاينة الناس و حسن صحبتهم» مجلسي، بحارالانوار، ج 72، ص 438؛ «مداراة من غير عنف» ج 84، ص 31.
5. «من صبر علي خلق المرأة سيئة الخلق... اعطاه الله ثواب الشاکرين»، حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 124.
6. علي (ع) فرمود: «فدارها علي کل حال و احسن الصحبة لها» همان، ص 111؛ «فانهن عوان عندکم» نوري، مستدرک الوسائل، ج 2، ص 551.
7. علي (ع) فرمود: «انهن امانة فلا تضارهن».
8. «فان الله قد ملکه ناصبتها و جعله القيم عليها». حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 124.
9. «اتقوا الله في الضعيفين يعني بذلک اليتيم و النساء» همن، ص 124.
10. «اوصاني جبرئيل بالمرأة حتي ظننت انه لا ينبغي طلاقها الا من فاحشه مبنية» همان، ص 121.
11. همان، ص 124.
12. «و ان جهلت غفر لها» همان، ص 121.
13. همان، ص 120.
14. «رحم الله عبدا احسن فيما بينه و بين زوجته» همان، ص 122.
15. «و لا تکرهوا النساء و لا تسخطوا بهن» نوري، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 251.
16. همان، ص 250؛ حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 15، ص 116.
17. مجلسي، بحارالانوار، ج 101، ص 132.
18. «المؤمن يأکل بشهوة عياله و المنافق يأکل اهله بشهوته» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 15، ص 250.
19. اين مطلب را مي توان از اين حديث برداشت کرد: «قال رسول الله (ص): ثلاثة ان لم تظلمهم ظلموک سفلة و زوجتک و خادمک» مجلسي، بحارالانوار، ج 71، ص 139.
20. آيه 128 سوره نساء مي تواند شاهدي بر اين موضوع باشد: «و ان امرأة خافت من بعلها نشوزا أو اعراضا فلا جناح عليهما أن يصلحا بينهما صلحا و الصلح خير».
21. «فمن اعظم الناس حقا علي المرأة؟ قال (رسول الله ص): زوجها» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 112 و 126.
22. «جهاد المرأة حسن التبعل» همان، ص 116.
23. «ما يعدل الزوج عند المرأة شيء» کليني، فروع کافي، ج 5، ص 506.
24. «لا تبيت ليلة و هو عليها طاخط قالت: يا رسول الله (ص)، و ان کان ظالما؛ قال: نعم» همان، ص 112.
25. حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 14، ص 112.
26. همان، ص 123.
27. همان، ص 116.
28. «الهينة اللينة المواتية» همان، ص 15.
29. «جهاد المرأة ان تصبر علي ما تري من اذي زوجها و غيرته» همان، ص 111.
30. موسوي، اشرف السادات، «عملکرد نظام خانواده و بهداشت رواني اعضاي خانواده» انديشه و رفتار، سال ششم ش 2 و 3، ص 92.
31. «و لا تقسروا اولادکم علي آدابکم...» فريد تنکابني، الحديث، ج 3، ص 110.
32. «و لا يرهقه و لا يخرق به» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 15، ص 200.
33. فريد تنکابني، الحديث، ج 3، ص 67.
34. «يقبل ميسوره و يتجاوز عن معسوره» حرعاملي، وسائل الشيعة، ج 15، ص 200.
35. همان، ص 199.
36. همان، ص 217 و 220.
37. همان، ص 217.
38. «و ان جهداک علي أن تشرک بي ما ليس لک به علم فلا تطعهما و صاحبهما في الدنيا معروفا» لقمان، 15.
39. زيمون، مفاهيم و تئوري هاي کليدي در خانواده درماني، ص 157.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم فربد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فربد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرشید و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرشید و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سدنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سدنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نادیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نادیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ونداد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ونداد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریدون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریدون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرخ و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرخ و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فراز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فراز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جعفر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جعفر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریبرز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریبرز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فیروز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فیروز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
شهرستان هامون کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان هامون کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری