مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت

این تحقیق به روش اسنادی به منظور تشریح مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت، انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی است که نگرش درست به ثروت و زندگی دنیوی، اهتمام به کار و تولید، توزیع درست و مصرفِ صحیح، از مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت است.
دوشنبه، 11 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت
ارائه شیوه هایی در فرآیند توزیع و مصرف در دین اسلام
 
چکیده       
این تحقیق به روش اسنادی به منظور تشریح مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت، انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی است که نگرش درست به ثروت و زندگی دنیوی، اهتمام به کار و تولید، توزیع درست و مصرفِ صحیح، از مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت است. ثروت، به عنوان وسیله، اگر از راه مشروع به دست آید، برای رسیدن به قرب الهی، به اندازه‌ی نیاز، مطلوب است، درغیر این صورت، مذموم تلقی می‌گردد. معارف اسلامی، به کار و فعالیت‌های تولیدی، جایگاهی بس ارجمند داده، تصریح دارند که خداوند، منابع و امکانات تولید را در اختیار انسان‌ها قرار داده  و آنان را به آباد کردن زمین و برطرف کردن نیازهای معیشتی خود، تشویق می‌نماید. این دینِ آسمانی، شیوه‌‏هایی را در فرایند توزیع و مصرف ارائه نموده آسیب‌ها ی آن را نیز بیان کرده است که در این مقاله به طور اجمال به آن‌ها پرداخته‌ایم.


تعداد کلمات 4910/ تخمین زمان مطالعه 25 دقیقه
مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت
علی اکبر صیدی[1]
 

1- مقدمه

دین مبین اسلام، مجموعه دستورالعمل‌های زندگی و شیوه نامه تربیتی برای انسان است که تمام نیازهای وی در آن پیش بینی شده، و برای هر یک از این نیازها برنامه ویژه ای ارائه گردیده است (انعام،59؛ نهج‌البلاغه، خطبه 158).یکی از آن نیازها، مسایل مادی و اقتصادی است که نقش به سزایی در ابعاد گوناگون زندگی انسان ایفا می‌کند. این دین آسمانی تاکید فراوانی مبنی بر تأمین آن به قدر نیاز، نموده است. امام رضا (ع)، تأمین مخارج زندگی را عامل آرامش روانی خوانده‌اند (فرید،1373، ج.3، ص.28). حضرت علی (ع)می‌فرماید: «عدم اندازه‏گیرى در معاش و زندگی، موجب فقر است» (عاملی، 1409 ج.15، ص.347). حضرت امام حسن (ع) در آخرین لحظات عمر شریفشان، با نگاهی یکسان، به دنیا و آخرت سفارش نموده‌اند (مجلسی، 1403، ج.44 ،ص.139). تحقیق پیش رو که به روش اسنادی صورت گرفته ، به منظور تشریح دید گاه اسلام در چهار شاخص مذکور، انجام شده است . با توجه به اهمیت اقتصاد در زندگی انسان، و رهنمود های ارزنده دین مقدس اسلام در این خصوص، ضروری است که آموزه های دینی در این زمینه‌ بیان شده تا با نهادینه شدن ارزش‌های الهی، زمینه برای رشد و کاهش فقر فراهم گردد. در این پژوهش، پاسخِ اجمالی به پرسش‌های زیر ارایه می‌گردد :
1.    مبانی توسعه ی اقتصادی در فرهنگ اسلامی کدامند؟
2.    دیدگاه دین مقدس اسلام نسبت به ثروت و دنیا، چیست؟
3.    دیدگاه دین مقدس اسلام نسبت به تولید، چیست؟
4.    دیدگاه دین مقدس اسلام نسبت به توزیع چیست؟
5.    دیدگاه دین مقدس اسلام نسبت به مصرف چیست؟

بحث اقتصاد اسلامی، با عناوین گوناگون مانند : اقتصاد اسلامی، اسلام و اقتصاد، دیدگاه‌های اقتصادی اسلام در سه دهه اخیر رواج گسترده ای یافته است. کتاب «اقتصادنا» اثر شهید آیت الله محمد باقر صدر، ظاهراً اولین اثر گسترده در این زمینه است. استاد شهید مطهری، مرتضی (1368) در کتاب «نظری به نظام اقتصادی اسلام» با نگاهی فلسفی، نظام اقتصادی اسلام را تبیین نموده است. آیت اله مکارم شیرازی (1361)، در کتاب «خطوط اصلی اقتصاد اسلامی» به طرح مسائل و کلیات نظام اقتصادی اسلام اقدام نموده است. همچنین احمد مطهری ،در اثر خود با عنوان «رابطه اقتصاد عمومی» روابط انسانی را در اقتصاد اسلامی بیان نموده است. البته در علم فقه، کتاب مفصلی در خصوص تجارت و احکام آن، همچنین در رابطه با ارث، خمس، زکات، جعاله، مضاربه، رهن، دین، وقف، مزارعه، حواله، شرکت، حجر، ضمان از همان عصر آغاز دانش فقه (بعد از غیبت صغرا)، نگارش یافته است ؛یعنی حدود 32 باب فقهی به طور مستقیم یا غیر مستقیم، به مسائل اقتصادی پرداخته‌اند، یکی از معروف‌ترین و مفصل‌ترین آنها اثر ارزشمند شیخ انصاری (1410، ق) تحت عنوان «المکاسب» با شرح کوتاه و پاورقی مرحوم کلانتر در 16 جلد به چاپ رسیده است. در سال‌های اخیر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سایر مراکز اسلامی مانند پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، گام‌های تخصصی‌تری در این مباحث برداشته به تألیف کتب و انتشار مقالات و مجلات علمی- پژوهشی اقدام نموده اند. میری معزی (1380) در آثار متعدد خود در زمینه‌ی اقتصاد اسلامی، از جمله در کتاب «نظام اقتصادی اسلام- مبانی مکتبی» به تفاوت مبانی مکتبی نظام اقتصادی اسلام و غرب پرداخته است. ایروانی، (1384) در کتاب «اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث»، مبانی اخلاقی اقتصاد اسلامی را با استناد آیات قرآن و سنت بیان می‌کند.
 

2- مبانی توسعه ی اقتصادی در فرهنگ اسلامی

نگرش درست به ثروت و زندگی دنیوی، اهتمام به کار و تولید، توزیع درست و مصرفِ صحیح، مبانی اصلی توسعه ی اقتصادی از منظر آموزه های اسلامی اند. چرا که علم اقتصاد نیز، رفتار های بشری را در زمینه‌ی تولید، توزیع و مصرف تجزیه و تحلیل می‌کند تا قدرت پیش بینی پدیده های اقتصادی را بدست آورد (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،1372).
 

3- دید گاه اسلام نسبت به ثروت، دنیا و میزان اهتمام به آن

در دین مبین اسلام، ثروت و امور دنیوی به عنوان وسیله، اگر از راه مشروع به دست آید، برای رسیدن به قرب الهی مطلوب و مورد تاکید است (کهف،46؛ نوح،12؛ اعراف،31-10؛ هود،61؛ نحل،14،8؛ ملک،15). «بهره‏ات را از دنیا فراموش مکن!»(قصص،77). بر اساس قرآن و سنت، ثروت، امور دنیوی و مادی به عنوان وسیله، که از راه مشروع به دست آمده، برای رسیدن به قرب الهی، به اندازه‌ی نیاز و کفاف، مطلوب است، تا حدی که در برخی کتب روایی تلاش برای امور دنیوی هم‌طراز مسایل اخروی و معنوی قرار داده شده است؛ ولی اگر ثروت، به عنوان هدف بوده و از راه غیر مشروع کسب شود و یا این که انسان را از یاد خداوند متعال و زندگی معنوی غافل کند؛ مذموم تلقی می‌گردد.حضرت امام رضا (ع)فرموده اند : از لذائذ دنیوی نصیبی برای کام یابی خویش قرار دهید (فرید،1373، ج. 3 ص.131). اسلام، پیروانش را به تقویت بنیه‌ی اقتصادی فراخوانده آن‌ها را از فقر و نداری بر حذر نموده است (شیخ مفید،1413، ص.189). حضرت امام حسن (ع)در آخرین لحظات عمر شریفشان فرمودند: «برای دنیا چنان کار کن که گویا در آن جاودانه خواهی ماند، و برای آخرت آن گونه عمل کن که فردا خواهی مرد» (مجلسی، 1403 ج.44 ص.139).رسول خدا (    ص  ) بدست آوردن مال حلال براى تأمین زندگى و گذران معاش را بر هر مرد و زن مسلمانى واجب شمرده‌اند (فرید،1373، ج. 3، ص.8)؛ حتی کسانی که از نظر مالی غنی هستند، در روایات تاکید شده که کار کنند و به نیازمندان هدیه نمایند، بنا به فرمایش حضرت صادق (ع) هر که کسب‌ وکار خود را در طلب معاش ترک نماید ، دعاى مستجابى در پیشگاه الهى نخواهد داشت (فرید،1373، ج.3، ص.9). در حدیث قدسی آمده: «به وسیله [امام] قائمِ شما، زمینم را آباد می‌کنم ...و برای او گنج‌ها و ذخایر را به خواست خود، آشکار می‌کنم... »(شیخ صدوق،1400 ق. ص. 632).
ولی اگر ثروت، به عنوان هدف قرار گیرد و از راه غیر مشروع کسب شود و یا این که انسان را از یاد خداوند متعال و زندگی معنوی غافل کند؛ مذموم تلقی می‌گردد (منافقون،9 ؛توبه،34 و 85).حضرت علی (ع)در نامه ای به فرزندش امام حسن (ع) می‌نویسد : «دنیاپرستان چارپایانى هستند ... که به دره‏اى صعب و دشوار بر مرغزار آفت مى‏چرند، و چوپان و سرپرستى ندارند، ... آخرت را فراموش کرده‌اند».(نهج‌البلاغه، نامه 31). همچنین آن حضرت فرموده : «ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پیشواى منافقان است» (مجلسی، 1403، ج.69، ص. 51). امام صادق (ع): «خداى عزّوجلّ به موسى علیه‏السلام وحى کرد: اى موسى! به زیادى ثروت شاد مشو و در هیچ حالى مرا فراموش مکن، زیرا با زیادى ثروت گناهان فراموش مى‏شودد» (      مجلسی، 1403، ج.70، صص 142).
 

3.1. واکنش متناقض انسان‌ها نسبت به ثروت از منظر اسلام

در متون دینی، دو نوع نص متناقض (منفی و مثبت) نسبت به ثروت، به دو نوع نگاه و رفتار متناقض انسان‌ها با مسایل اقتصادی بستگی دارد. زیرا انسان‌های صالح و غیر صالح در مواجهه با ثروت، دو نوع رفتارِ مغایر از خود نشان می‌دهند (ایروانی،1391).برخی رفتارهای انسان‌ مؤمن در برخورد با ثروت عبارتند از: ایثار (حشر،9)، خویشتن‏داری (حج، 35) عدم طغیان (هود، 10 - 11)، مصرف آن در مسیر رضایت الهی (بقره، 265) و خدمت به نیازمندان (ذاریات، 19)، آینده‏نگری (فاطر، 29 - 30) و...برخی رفتارهای انسان‌ ناصالح در برخورد با ثروت عبارتند از: خساست و خودخواهی (اسرا، 100 )، عدم تشخیص مصالح بلند مدت (قیامت، 20 -21)، شیفتگی به مال و ثروت (عادیات،8)، کم‏ظرفیتی و کم‏طاقتی، بخل (معارج،19ـ21)، سرکشی (علق، 6 - 7).
 

3.2.ثروت (متاع دنیا) به اندازه‌ی نیاز (کفاف)

در اسلام ، ثروت و متاع دنیا به اندازه ی نیاز ، سفارش شده است. زیرا حضرت علی (ع) فقررا عامل نقصان دین، پریشانی فکر و مایه دشمنی و  مرگ بزرگی معرفی نموده اند (نهج‌البلاغه، حکمت 319و 163) ، همین طور،آموزه های اسلامی ، ثروت بیش از حد نیاز، را مایه اصلی شهوات و باعث سرکشی و طغیانگری انسان می داند (علق،5-6؛ نهج‌البلاغه، حکمت 55 ).لذا ابی عبد الله (ع)فر مود : «خوشا به حال کسی که ایمان آورده و در آمد کافی دارد» (کلینی ،1407،ج3،ص362).رسول اکرم (ص) در احادیث متعدد به کسب ثروت به اندازه‌ی نیاز سفارش فرموده است: «.... از دنیا به زندگى کفاف قناعت کند، ... » (عطاردى، 1378، ج.1 ص.524). رزقى که به اندازه کفاف باشد بهتر است از این که زیاد باشد و آدمى را مشغول کند، (همان، ج.2 ص.340) «بار خدایا روزى محمد و آل اش را به اندازه احتیاج قرار بده! »(ورام بن ابى فراس ،1410،ج 1، ص،159). «رستگار است کسی که اسلام آورده و روزی او به قدر نیاز باشد که خداوند متعال او را به آن چه داده، قانع اش نماید» (خرمشاهى و انصارى، 1376 ص.620). حضرت علی (ع): «آن کس که به کفاف زندگى بسازد زود به راحت رسد و در فراخناى آسایش جاى گزیند» (حرانى، 1382، ص.139 ).
 

بیشتر بخوانید: بازشناسی مفهوم توسعه و پیشرفت از دیدگاه اسلام

 

4. کار و تولید (صنعت)

تولید، به هر عمل اقتصادی که در جهت به فعلیت رساندن بهره‌مندی از نعمت‌های الهی،انجام گیرد؛ اطلاق می‌شود (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،1372). در معارف اسلامی، کار و فعالیت‌های تولیدی، جایگاهی بس ارجمند دارد، در اهمیت کار، همین بس که ائمه اطهار (ع)، شخصاً به کار و تولید می‌پرداختند. یکی از علل تحریم ربا نیز بکار انداختن سرمایه در کارهای تولیدی می‌باشد (مکارم شیرازی،1361). قرآن کریم در آیه‏های فراوان،  یادآوری می‏کند که خداوند، منابع و امکانات تولید را در اختیار انسان‌ها قرار داده و با تأکید بر تصرّف در عوامل تولید، آنان را به آباد کردن زمین و برطرف کردن نیازهای معیشتی خود، تشویق کرده است (هود، 61؛ جاثیه،12-13؛ اعراف، 10؛ حجر،20؛ ملک،15؛ بقره، 168؛ انعام،141- 142، انفال،60) .روایت‌هایی که دیدگاه اسلام را در این باره مشخص کرده‏اند، نیز از تنوع و گستردگی ویژه‏ای برخوردارند: امام رضا (ع)، بی توجهی به تولید و صنعت را عامل عقب‌ماندگی دانسته می‌فرماید: «الحِـرْمَانُ عَلـى المُتَقَـدَّم فى صَنْعَتِهِ، محـرومیت زیـاد، بـراى کسـى است که در صنعت عقب مـانـده بـاد» (       مجلسی،1403، ج.78، ص. 346).از دیدگاه ایشان ارزش معنوی کار چنان بالا است که مقام کارگر را فراتر از مقام مجاهدین در راه خدا قلمداد نموده‌اند «إنَّ الَّذِی یَطْلُبُ مِنْ فَضْلٍ یَکُفُّ بِهِ عِیَالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه، آن که با کار و کوشش، در جست و جوی مواهب زندگی برای تأمین خانواده خویش است، پاداشی بزرگ‌تر از مجاهدان راه خدا دارد». (حرانی،1382، ص.445).این امام همام در جوابِ یکی از یاران اش بیان داشته‌اند: «حال چه کسی از تو بهتر است در حالی که تو صنعتی داری که با طلای پر روی زمین عوض نمی‌کنی» (مجلسی، 1403، ج‏.69، ص. 46) .امیرالمومنین (ع) ، کسى را که نیروى طبیعى در اختیار دارد و نیروى انسانى خود را براى بهره‏بردارى بکار نمى‏بندد و با فقر،روزگار می‌گذراند نفرین کرده (فرید،1373، جج 3 ص.28) و تاکید می‌کنند: «سودآورترین کالا، صنعت است، صنعت، شرافت و عزت را بالا می‌برد» (تمیمى آمدى، 11366 ص.386). امام صادق (ع)، نیز تولید و کشاورزی را کیمیاى بزرگ، می داند (حکیمی،1380، جج 5 ص.512). امام رضا(ع)، مصداق برنامه ریزی مدیریت اقتصادی را رفتار امام پنجم و ششم (علیهما السلام) بیان کرده‌اندکه تا خوراک سالانه خود را فراهم نمى‏آوردند؛ به خریدن زمین و ملک اقدام نمى‏کردند.
 

4.1.عوامل تولید

 به عواملی که انسان به کمک آن‌ها می‌تواند کالا و خدمات را تولید نماید عوامل تولید گفته می‌شود. عوامل تولید را می‌توان به صورت عموم به چهار عامل یعنی منابع طبیعی، نیروی انسانی، سرمایه و مدیریت مرتبط دانست(پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،1372).
 

4.2.علم (تخصص) پایه و اساس تولید و صنعت

ما برای تولید کالا، ارایه ی خدمات و سایر فعالیت‌های اقتصادی، نیازمند علم و تخصص هستیم. آیات متعدد قرآن کریم (قصص،34؛ یوسف 55...) و روایات گوناگون، اهمیت تخصص در امور را بیان نموده اند. امام رضا (ع)به کار گماردن اشخاص ناشایست و ناآگاه را از علل نابسامانی، فقر، و سایر مشکلات جامعه اسلامی دانسته مسلمین را از این امر برحذر می‌نمود (شیخ صدوق، 1378 ق. ج.2، ص. 126). امام صادق (ع) فرموده است: «کسى که بدون بصیرت و دانائى، به کارى دست می‌زند، مانند مسافرى است که در بیراهه می‌رود، او هر قدر بر سرعت سیر خود می‌افزاید بهمان نسبت از جادّه دورتر مى‏شود» (فرید،1373، ج.2، صص.333).
 

5- توزیع

توزیعِ نابرابر ثروت و امکانات، از مهم‏ترین مشکلاتی است که اغلب جوامع بشری از آن رنج می‏برد. آموزه‏های اسلامی، به هدف برقراری عدالت اقتصادی و مقابله با فقر و زراندوزی (تکاثر)، شیوه‏هایی را ارائه نموده است که یکی از آن‌ها «مقابله فرهنگی با خاستگاه‌ها و پی‏آمدهای فقر و تکاثر در قالب ارائه اخلاق اقتصادی» است (ایروانی،1391).
توزیع، به معنای عام (توزیع و تخصیص منابع خدادادی) ونیز به معنای خاص( توزیع کالا و خدمات ) بین مردم استعمال می‌شود. منابع اسلامی، مخصوصاً فقه شیعی، با اهتمام ویژه به این موضوع نگریسته  وآداب و قوانین آن را به تفصیل بیان داشته است. از قبیل: آرایش نکردن کالا و گفتن عیب آن، آسان گرفتن در معامله، سوگند نخوردن و سوگند نگرفتن در هنگام معامله و... (جعبی عاملی،1411 ق. ص.97-99).
 

5.1.انواع توزیع

توزیع، با لحاظ موقعیت زمانی به سه عنوان زیر قابل تقسیم است: توزیع قبل از تولید، توزیع بعد از تولید و توزیع مجدد.
توزیع مجدد یعنی توزیع درآمد حاصل، توسط ثروتمندان بین نیازمندان. اسلام برای این نوع توزیع، سیاست‌ها (روش‌ها) ی تکلیفی (واجب) و تشویقی (مستحب) مشخص نموده است (میر معزی،1380).

 

5.1.1. سیاست‌های تکلیفی (واجب) در توزیع مجدد

1- خمس: قرآن کریم (انفال،41)، و سنت معصومین(مجلسی، 1403، ج.65 ص.386)، با صراحت، پرداخت آن را واجب اعلام کرده اند. گروهی از مردم خراسان، از حضرت امام رضا (ع) در خواست کردند که خمس را بر آنان حلال فرماید [خمس نپردازند]، ولی حضرت جواب منفی را سه بار تکرار کردندد (همان منبع، ج.2، ص.211).این موارد، اهمیت خمس را در توزیعِ مجدد بیان می‌دارد.
2- زکات: یعنی پرداخت یک دهم از اموال معین از گروه خاص، توسط ثروتمندان، به نیازمندان. به صورت زکات مال و زکات بدن (فطره). قرآن (بقره، 277،110 و...)و روایات (نهج‌البلاغه، خطبه،110 و...). پرداخت آن را با صراحت، واجب می‌داند. پیامبر اسلام (ص) آن‌را یکی از پایه های اساسی دین و رسالت خود معرفی کرده‌اند (مشکینی،1424، ص.403).
3- کفارات مالی: جریمه های شرعی است که افراد متخلف از دستورات خاص الهی، مانند شکستن نذر و قسم، خوردن روزه ماه مبارک رمضان و... باید پرداخت نمایند. (مائده،89).

 

5.1.2. سیاست‌های تشویقی (مستحب) در توزیع مجدد:

اسلام، مردم را به صرف کردن اموال در راه خدا به صورت داوطلبانه (انفاق) تشویق کرده است (بقره،261-262 ). در متون دینی ایثار، یکی از بزرگ‌ترین ارزش‌های دینی به شمار می‌آید. در سیره معصومین (ع)شدیدترین و کامل‌ترین مرحله‌ی ایثار، به چشم می‌خورد (سوره انسان،8؛ کمپانی، 1369؛ حکیمی،1380، ج 6 ص.644). قرآن کریم، نیکی را تنها به نماز و سایر عبادات منحصر نمی‌کند، بلکه در کنار آن‌ها، انفاق مال را، با همه علاقه‏ (و نیازی) که انسان به آن دارد، از مصادیق بارز نیکی شمرده است (بقره،177؛ آل عمران،92؛ حشر،9).
 

5.1.3. مصادیق انفاق

1- صدقه: یعنی دادن مال به فقیر، بدون عوض، به قصد قرب به خداوند بزرگ، در آیات و روایات، ضمن ترغیب به این عمل نیک، آثار و فواید اخروی و دنیوی فراوانی برای آن ذکر شده است (مجادله،12؛ نور،33؛ حکیمی،1380، ج.6، ص.379).
2- وقف: یعنی حبس ثروت و قرار دادن منافع آن برای شخص یا اشخاص (جعبی عاملی،1410 ق. ج.3 ص.163).انسان می‌تواند خانه، زمین، و... را وقف نیازمندان نماید.
3- قرض: قرض آن است که کسی مال خود را به دیگری تملیک نماید تا قرض گیرنده باز گرداندن خود مال یا مثل یا قیمت آن را تعهد نماید (میر معزی،1380).در آموزه های دین اسلام، به قرض بسیار سفارش شده است. خداوند متعال وعده داده که هرکس قرض نیکو دهد، سرمایه‌اش را چند برابر خواهد کرد (بقره، 245؛ تغابن،17).طبق فرمایش امام صادق (ع)، قرض، هیجده و صدقه ده پاداش دارد (صابرى یزدى، 1375، ص.671). امام باقر (ع)آن را از محبوب‌ترین کارها نزد خدا می‌داند (صابرى یزدى، 1375).
4- عاریه: عاریه آن است که انسان، مال خود را بدون چشم داشتِ عوض، در اختیار دیگری قرار دهد تا از آن استفاده کند. مثل خانه، مرکب و...(میر معزی،1380).اسلام ضمن توصیه به امانت دادن اموال، در خصوص نگهداری و برگرداندن به موقع به صاحبش نیز بسیار تاکید می‌کند (انفال،27؛ نساء،58).
 

5.1.4. آسیب‌ها و آفات توزیع

در نظام اقتصادی اسلام، آسیب‌ها و محدودیت‌هایی در توزیع وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: ربا و احتکار.

الف. ربا
ربا به معنی معامله دو همجنس است که به پیمودن و یا کشیدن، اندازه گیری شود و یکی از آن‌ها بر دیگری افزایشی داشته باشد، این کار حرام، از آسیب‌های مشترک بین تولید و توزیع (معامله)، است، [گناه] یک درهم ربا، بزرگ‌تر است از هفتاد زنا (جعبی عاملی ،1411 ق). در اسلام به منظور صرف سرمایه در تولید، جلوگیری از تجمع ثروت در دست افراد، پیشگیری از فاصله طبقاتی و غیره ربا، از محرمات شمرده شده است. گویا مرتکب آن به خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص)، اعلان جنگ نموده است! (بقره،278-279 ). امام رضا (ع) علل تحریم ربا را این‌گونه توضیح می‌دهد: «علت تحریم ربا آن است که اگر در جامعه اسلامى ربا خوارى پدید آید، مردم نیکی‌ها را فراموش می‌کنند و براى رسیدن به مال زیاد، از هرگونه ظلم و اجحاف خوددارى نخواهند کرد، در نتیجه قرض‌الحسنه، اعمال نیکو و صنعت در جامعه از بین می‌رود و...» (شیخ صدوق ،1378 ج.2، ص.92).امام صادق (ع)نیز در علت حرمتِ ربا، تعطیلیِ صنعتت، تجارت  و قرض‌الحسنه را بیان فرموده است (شیخ صدوق،1404. ج 3، ص 567، ح. 4937).

ب- احتکار
احتکار، به معنی انبار کردن (امتناع از فروش) کالا است به امید گران شدن بهای آن در صورتی که مردم به آن کالا نیاز دارند. حضرت علی (ع)، به مالک اشتر دستور داده با احتکار مبارزه کند تا خرید و فروش با میزان عدل (با نرخ‌های مصوب) انجام گیرد (نهج‌البلاغه، نامه 53). روایات متعدد در مذمت احتکار نقل شده است، از جمله این که محتکر، دچار قساوت قلب شده بوى بهشت را نخواهد چشید، (صابرى یزدى،1375، ص.678). پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: هر که گندم را چهل روز احتکار کند، از خدا بیزارى جسته و خدا نیز از او بیزارى مى‏جوید ...(صابرى یزدى،1375، صص.681).
 

6. مصرف

مصرف، از مؤلفه های اساسی زندگی بشر است، و جدا کردن انسان از آن، کاری ناممکن است. پیوند انسان با مسئله مصرف تا آنجاست که حتی در روز رستاخیز نیز سخن از مصرف انسان است (         مجلسی، 1403، ج.10، ص.156).
 

6.1. اصول حاکم بر مصرف

     از دیدگاه اسلام، چگونگی و مقدار مصرف، بر اساس معیارها و اصولی مشخص می‏گردد به سه مورد ازآنها (قناعت، رعایت حلال و حرام و ساده زیستی) اشاره می‌کنیم:
 

6.1.1. اصل قناعت

یکی از اصول مصرف در نظام اقتصادی اسلام، اصل قناعت است، قناعت، به معنای راضی بودن و قانع بودن به حاصل سعی و تلاش (در آمدی که دارد) و پرهیز از حسادت و چشم و هم‌چشمی نسبت به مال و دارایی دیگران است. برخی از کارکردهای اصل قناعت، با استناد به احادیث عبارتند از:  احساس رضایت و آرامش، دوری از غم، اعتدال در رفتار اقتصادی، زندگی گوارا، سرمایه پایان ناپذیر، سروری (تمیمى آمدى، 1366، ص.390-391؛ نهج‌البلاغه، حکمت 57؛ مجلسی، 1403، ج.68، ص.345).
 

6.1.2. اصل رعایت حلال و حرام

دو اصل حلال و حرام، از اصول مهم فقه و احکام اسلام و ناظر بر جواز یا منع استفاده در اموری هستند که شرع اسلام نحوه تعامل با بسیاری از مسائل جاری را از این طریق صادر کرده است (انفال، 69؛ اعراف، 157). مؤمن به آیین اسلام، در پرتو نظام کنترلی حلال و حرام، نحوه مصرف خود را تنظیم می‌کند.
 

6.1.3.  اصل زهد و ساده زیستی (پرهیز از تجمل‌ و مصرف گرایی)

زهد (ساده زیستی)، یکی از ارزش‌های اخلاقی است که در فرایند مصرف، تأثیر به سزایی دارد. زیرا یکی از مهم‌ترین عواملی که بحران اقتصادی و...را  به دنبال دارد، تجمل گرایی و مصرف گرایی است. زهد، یعنی چشم پوشی از برخی مصارف و بهره مندیها برای تأمین مصالح فردی و عمومی. نمونه بارز آن رفتار امام صادق (ع)در زمان قحطی است که دستور داد، گندم‌های موجود در منزلش را در بازار بفروشند و یا با جو مخلوط کرده نیاز منزل را به صورت روزانه تهیه نمایند (حکیمی،1380، ج 5 ص.197).
 

6.2. آسیب شنایی مصرف

فرایند مصرف، با آفت‌ها و آسیب‌هایی از قبیل، اتراف، اسراف، و... روبه رو است که به اختصار به آن‌ها می‌پردازیم:
6.2.1. اتراف: اتراف به معنای برخورداری از نعمت فراوان و غرق شدن در شهوات و خوش گذرانی های توأم با غرور و طغیان است. از دیدگاه قرآن کریم (هود،116؛ انبیاء،13؛ مومنون،33؛ اسرا، 16؛ مومنون،64؛ سبا،34؛ زخرف،23)، پدیده اتراف، زمینه‏ساز تکذیب حق و مقابله با پیامبران و مصلحان اجتماعی، فساد اخلاقی و رفتاری، نابودی فرهنگ‌ها و تمدن‌هاست. (ایروانی،1391).
 
6.2.2. اسراف: اسراف (سرف) در لغت به معنی خروج از حد در هر کاری است، مقابل آن اعتدال است. اسراف در امور اقتصادی، معیارهایی دارد از جمله مصرف در راه معصیت، تضییع کالاها، زیان بار بودن مصرف و استفاده فراتر از حدّ نیاز و...(ایروانی،1391). طبق فرمایش امام صادق (ع) آنچه در شأن انسان نیست بخرد، بپوشد و بخورد؛ نشانه‌ی اسراف است(عروسى حویزى، 1415 ق، ج 1، ص.772). باز آن حضرت بیان داشته‌اند: «کم‏ترین اندازه اسراف، این است که لباس بیرونت را لباس خانه قرار دهى و ته مانده ظرفت را دور بریزی» (کلینی، ج 4، ص 56).
 

میانه روی در امور اقتصادی:

در فعالیت‌های اقتصادی، مانند سایر امور زندگی، باید میانه روی را رعایت نمود. (اسرا،29).حضرات صادقین علیهما السّلام، مسلمین را از افراط در کار و تلاش همچنین از سستى و مسامحه کاری برحذر نموده‌اند (فرید،1373، ج 3 ص.10). چراکه رسول خدا (ص) رعایت اعتدال را نجات بخش خوانده‌اند (حرانى،1404 ق. ص.9؛ کلینی، ج 4، ص 95).
                                                          

جمع بندی و ارایه مدل نظری

مدل زیر نشان می‌دهد که نگاه درست به ثروت و دنیا، ترویج فرهنگ کار و تولید، توزیع درست منابع و مصرف صحیح آن، ازشاخصهای اصلی توسعه‌ی اقتصادی از منظر اسلام اند. با نهادینه شدن آموزه های دینی در این زمینه‌ها، رشد اقتصادی و به دنبال آن توسعه‌ی همه جانبه ی کشور، محقق می‌گردد.
 مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر قرآن و سنت
 

نتیجه گیری:

نگارنده در این تحقیق، ، مبانی مهم توسعه ی اقتصادی از منظر اسلام را اکثرا از منابع دست اول (قرآن و کتب روایی) استخراج و به اختصار تدوین نمود. نتایج بدست آمده به ترتیب سؤالات پژوهش به شرح ذیل است.
1- بر اساس قرآن و سنت، ثروت، امور دنیوی و مادی به عنوان وسیله، که از راه مشروع به دست آمده، برای رسیدن به قرب الهی، به اندازه‌ی نیاز و کفاف، مطلوب است، تا حدی که در برخی کتب روایی تلاش برای امور دنیوی هم‌طراز مسایل اخروی و معنوی قرار داده شده است؛ قرآن کریم، نیز در برخی آیات، با تاکید، توجه به دنیا را توصیه کرده است. ولی اگر ثروت، به عنوان هدف بوده و از راه غیر مشروع کسب شود و یا این که انسان را از یاد خداوند متعال و زندگی معنوی غافل کند؛ مذموم تلقی می‌گردد. در متون اسلامی دو نوع نگرش متناقض(منفی و مثبت) به ثروت، ، به دو نوع نگاه و رفتار متناقض انسان‌ها در مواجه با مسایل اقتصادی، بستگی دارد. زیرا انسان‌های صالح (مؤمن) در برخورد با ثروت واکنش‌های شایسته نشان می‌دهند ولی انسان‌های ناصالح (غیر مؤمن) در برخورد با ثروت، خود را می‌بازند. بنابراین نگرش درست به ثروت و زندگی دنیوی یکی از مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر آموزه های اسلامی است.
2- در تعالیم اسلامی، کار و فعالیت‌های تولیدی، جایگاهی بس ارجمند دارد؛ به گونه ای که انسان در عین توانگری و بی‏نیازی، موظّف به کار و تلاش است. قرآن و سنت یادآوری می‏کنند که خداوند، منابع و امکانات تولید را در اختیار انسان‌ها قرار داده و با تأکید بر تصرّف در عوامل تولید، آنان را به آباد کردن زمین و برطرف کردن نیازهای معیشتی خود، تشویق کرده است. تولید (کار) در اسلام، به اندازه ای اهمیت دارد که کارگر و تولید کننده در ردیف مجاهدان راه خداوند متعال قرار می‌گیرد. یکی از علل تحریم ربا نیز بکار انداختن سرمایه در کارهای تولیدی می‌باشد. همچنین، اسلام به تولید و عوامل آن، عنایت خاصی دارد. تولید کالا و ارائه ی خدمات، در بخش‌های مختلف، باید با علم و تخصص انجام گیرد. پس می‌توان گفت اهتمام به کار و تولید یکی دیگر مبانی توسعه ی اقتصادی از منظر فرهنگ اسلامی است.
3- آموزه‏های اسلامی، به منظور برقراری عدالت اقتصادی و مقابله با فقر و زراندوزی (تکاثر)، شیوه‏هایی را در توزیع ارائه نموده است. توزیع، با لحاظ موقعیت زمانی به سه عنوان زیر قابل تقسیم است:توزیع قبل از تولید، توزیع بعد از تولید و توزیع مجدد. به نظر می‌رسد، اسلام، ضمن توجه به همه‌ی مراحل تولید، به توزیع مجدد، با نگاه ویژه نگریسته سیاست‌های تکلیفی (خمس، زکات و کفارات مالی) و سیاست‌های تشویقی (صدقه، وقف، قرض و عاریه) را تاکید و توصیه نموده است. توزیع، در نظام اقتصادی اسلام، آسیب‌ها و محدودیت‌هایی دارد که ربا و احتکار، از مهم‌ترین آن‌هاست. پس توزیع درست منابع، سومین مبنای توسعه اقتصادی از منظر آموزه های اسلامی به شمار می‌رود.
4- مصرف، از مؤلفه های اساسی زندگی بشر است، و جدا کردن انسان از آن، کاری ناممکن است. پیوند انسان با مسئله مصرف تا آنجاست که حتی در روز رستاخیز نیز سخن از مصرف انسان است. از دیدگاه اسلام، چگونگی و مقدار مصرف، بر اساس معیارها و اصولی مشخص می‏گردد که به مهم‏ترین آن‌ها عبارتند از:اصل رعایت حلال و حرام، اصل قناعت واصل زهد و ساده زیستی. فرایند مصرف، با آفت‌ها و آسیب‌هایی از قبیل، اتراف، اسراف، و... روبه رو است. در فعالیت‌های اقتصادی، مانند سایر امور زندگی، باید میانه روی را رعایت نمود.
بنا بر این مصرف درست، چهارمین مبانی اصلی توسعه ی اقتصادی از منظر آموزه های اسلامی است.
 

پیشنهادات کاربردی

با توجه به یافته های تحقیق پیشنهادات ذیل ارایه می‌گردد
1-    نهاد های آموزشی و تبلیغاتی (از قبیل آموزش و پرورش، مساجد، رسانه‌ها و مطبوعات و...)، نگرش درست به مقوله‌ی «ثروت» را به مردم آموزش داده و تناقض موجود در متون دینی را رفع نمایند. این امر می‌تواند در رشد اقتصادی، بسیار موثر باشد. زیرا نگرش غلط به ثروت و برداشت نادرست از «زهد» زمینه را برای فقر و رکود اقتصادی فراهم می‌سازد.
2-    فرهنگ اسلامی در خصوص کار و تولید، بیشتر ترویج گردد که این عمل، گرایش جامعه را به فعالیت اقتصادی افزایش داده توسعه ی اقتصادی خانواده‌ها را به دنبال خواهد داشت.
3-    مسئولین مربوط، در فرایند توزیع، سیاست‌های تکلیفی (خمس، زکات و کفارات مالی) و سیاست‌های تشویقی (صدقه، وقف، قرض و عاریه) را در دستور کار خود قرار داده مردم را به پرداخت آن‌ها توصیه و ترغیب نمایند؛ زیرا مشارکت مردم تأثیرِ به سزایی در توسعه‌ی اقتصادی، کاهش فقر و کاهش شکاف طبقاتی دارد.
4-    مسئولین مربوط، با «ربا خواری» مبارزه نمایند تا سرمایه‌ها در تولید و صنعت بکار گرفته شده از انباشت ثروت در دست گروه خاص جلوگیری گردد.
5-    مسئولین مربوط، با محتکرین برخورد جدی نمایند، تا کالا و خدمات، با نرخ رایج و مصوب، به دست خریدار رسیده از التهاب اقتصادی جلوگیری شود.
6-    برای تولید کالا و ارایه ی خدمات، و سایر فعالیت‌های اقتصادی باید با علم و دانش پیش رفت، لذا برگزاری دوره های آموزشی برای خانواده‌ها در راستای توانمندسازی سازی اقتصادی، می‌تواند مفید باشد.
 

منابع و مآخذ:

*قرآن کریم.
* نهج‌البلاغه

    استرینگر، ارنست تی (1378).تحقیق عملی: راهنمای مجریان تغییر و تحول. (ترجمه‌ی سید محمد اعرابی و داوود ایزدی)، تهران: دفترپژوهشهای فرهنگی.
    انصاری، شیخ مرتضی (1410 ق). المکاسب. قم :دارالکتاب، الطبعه الثانیه.
    ایروانی، جواد. (1384). اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث. مشهد: انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی.
    بهشتی، احمد (؟). اقتصاد در مکتب توحید. قم : کانون نشر حدید.
    پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (1372). در آمدی بر اقتصاد اسلامی. تهران : سمت، چاپ چهارم.
    تمیمى آمدى، عبدالواحد (1366). تصنیف غررالحکم و درر الکلم. قم: دفتر تبلیغات چاپ اول.
    جعبی عاملی، زین‌الدین، الشهید الثانی (1410). الروضه البهیه فی شرح المعه الدمشقیه. (تحقیق و تعلیق، السید محمد کلانتر)، قم: مکتبه الداوری، الطبعه الاولی.
    حرانى، حسن بن علی بن شعبه (1382). تُحَفِ العُقول عن آل الرسول (ص)، (ترجمه احمد جنتى).تهران: امیر کبیر،
    حرعاملی، محمد بن حسن (1409 ق).تَفصیل وسائلِ الشیعةِ إلى تحصیلِ مسائلِ الشریعة. قم: آل البیت، الطبعه الاولی.

     حکیمى، اخوان (محمد رضا، محمد و علی) (1380) .الحیاة. (ترجمه احمد آرام)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ مکرر.
    شریف قرشى، باقر (1382) .حیاة الإمام الرضا (ع). ترجمه سید محمد صالحی، تهران: اسلامیه، چاپ اول.
    شیخ الصدوق ،(1404 ق).َمنْ لا یَحضُره الفَقِیه. قم: جامعه المدرسین، الطبعه الثانیه.
    شیخ الصدوق (1400 ق). أمالی الصدوق. بیروت: منشورات الاعلمی، الطبعه الخامسه.
    شیخ الصدوق (1378).عیون أخبار الرضا علیه‌السلام. تهران: نشر جهان، چاپ اول.
    شیخ مفید، محمد بن نعمان ( 1413 ق). أمالی المفید. قم : کنگره شیخ مفید، چاپ: اول.
    صابرى یزدى، على رضا (1375).الحکم الزاهرة. (ترجمه محمد رضا انصارى محلاتى)، قم: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم.
    صدر، سید محمد باقر (1358) .نهاد های اقتصادی اسلام. (ترجمه غلام رضا بیات و فخرالدین شوشتری)، تهران:نشر کوکب.
    عروسى حویزی، عبد العلى بن جمعه (1415 ق). تفسیرنورالثقلین (تحقیق، سید هاشم رسولى محلاتى).قم: انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم.
    عطاردى، عزیز الله (1378). ایمان و کفر- ترجمه الإیمان و الکفر بحارالانوار. تهران : عطارد، چاپ اول.
    عطاردى، عزیز الله (1406 ق). مسند الإمام الرضا علیه‌السلام. مشهد: آستان قدس (کنگره)، چاپ: اول.
    فرید، مرتضی(1373) .الحدیث (روایات تربیتی از مکتب اهل بیت).تهران :دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ هشتم.
    کمپانی، فضل الله (1369). حضرت زهرا علیها السلام. تهران: مفید، چاپ اول.

کلینی، محمد بن یعقوب (1407). الکافی. تهران : انتشارات اسلامیه.
25-ورام بن ابى فراس ،مسعود بن عیسى‏ (1410). تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعه ورّام)، قم: مکتبه فقیه، چاپ اول.
26-مجلسی، 1403، محمد باقر(1403) . بحارُ الأنوار الجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار. بیروت‏: دار إحیاء التراث العربی‏

    مشکینى، على (1424 ق). تحریر المواعظ العددیة. قم: الهادی، چاپ هشتم.
    مطهری، مرتضی (1368) . نظری به نظام اقتصادی اسلام. تهران : صدرا.
    مطهری، احمد (بی تا) .رابطه اقتصاد عمومی. قم: دارالکتاب.
    مکارم شیرازی، ناصر (1361) .خطوط اصلی اقتصاد اسلامی. قم:انتشارات مطبوعاتی هدف.
    میری معزی، سید حسین (1380) . نظام اقتصادی اسلام-مبانی مکتبی. تهران. موسسه فرهنگی دانش و اندیشه‌ی معاصر.

پی نوشت: [1] دانش آموخته‌ی سطح 3حوزه‌ی علمیه،  کار شناسی ارشدعلوم قرآن و حدیث


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط