نگاهی به زندگی محمود نامجو
چکیده
محمود نامجو وزنهبرداری با بدنی ریز که توانسته بود نام خود را جهانی کند. وی از مردمان خطه شمال ایران بود. او ورزش را با زورخانه اغاز کرد و در سالهایی که وزنه برداری چندان شناخته شده نبود وارد این ورزش شد. وی در طول سالهای فعالیت خود توانست مدالهای مختلفی را در مسابقات گوناگون به دست آورد. میتوان از او به عنوان ورزشکاری جهانی که شهرتش را حتی مردم کوچه و بازار نیز میشناختند یاد کرد.
تعداد کلمات 1303/ تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
محمود نامجو وزنهبرداری با بدنی ریز که توانسته بود نام خود را جهانی کند. وی از مردمان خطه شمال ایران بود. او ورزش را با زورخانه اغاز کرد و در سالهایی که وزنه برداری چندان شناخته شده نبود وارد این ورزش شد. وی در طول سالهای فعالیت خود توانست مدالهای مختلفی را در مسابقات گوناگون به دست آورد. میتوان از او به عنوان ورزشکاری جهانی که شهرتش را حتی مردم کوچه و بازار نیز میشناختند یاد کرد.
تعداد کلمات 1303/ تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
رامین بابازاده
«محمود نامجو» در سال ۱۲۹۷ شمسی در رشت به دنیا آمد. نامخانوادگی او «نامجوی» است؛ ولی همه او را «نامجو» میشناسند. تقیخان، پدرِ محمود، مردی خوشاندام بود و به ورزش علاقه داشت؛ به همین دلیل، علاقه به ورزش از همان کودکی و نوجوانی در محمود به وجود آمد. او در نوجوانی، بدنِ ورزیدهای داشت. همین باعث شد خیلی زود جذب ورزش باستانی شود. او فنون اولیهی ورزش را در گودِ زورخانه آموخت و در این رشته مهارت پیدا کرد.
ورزش «وزنهبرداری» در آن سالها بسیار ناشناخته بود. نامجو وقتی به تهران مهاجرت کرد، کمکم با وزنهبرداری آشنا شد و به دلیلِ قدرتبدنی فوقالعادهاش، خیلی زود جذبِ این رشتهی ورزشی شد. طولی نکشید که داوطلبانه وارد خدمت سربازی شد. این فرصت خوبی بود که با خاطری آسوده، تمرینهای خود را در رشتهی وزنهبرداری ادامه دهد. محمود نامجو در سال 1318 در مسابقات قهرمانی کشور که برای اولین بار در تهران برگزار میشد، در رشتهی وزنهبرداری دستهی 60 کیلوگرم، به مقام نخست دست یافت. از آن پس، این قهرمان گیلانی در میدانهای ملّی و جهانی حاضر شد و ثمرهی تلاش او، ثبتِ بیست رکورد جهانی، کسب یازده مدال افتخار مسابقات جهانی، المپیک و آسیایی برای ایران بود.
محمود نامجو برای نخستین بار در مصر موفق به شکستنِ رکورد دنیا در حرکتِ دوضرب شد. او در «شونینگن» هلند نیز با ثبتِ رکورد 315 کیلوگرم، نخستین مدال طلای تاریخ ورزش ایران در یک رقابت جهانی را بر گردن آویخت. در سالهای 1950 و 1951 او بار دیگر قهرمان مسابقات جهانی شد و در طی این سالها، بارها و بارها رکوردهای جهانی را بهبود بخشید. زمانی که به همراه کاروان ورزشی ایران در اولین دورهی بازیهای آسیایی در دهلی نو حاضر شد، یکی از شناختهشدهترین قهرمانان حاضر در آنجا بود.
او علاوه بر وزنهبرداری، در ژیمناستیک، شمشیربازی، کشتی، شنا، اسکی روی آب و حتی هنرهای رزمی تبحر داشت. در سال 1330، به ریاست فدراسیون ژیمناستیک منصوب شد و در دوران ریاستش، تیم ملی ایران به مقام پنجمِ رقابتهای بینالمللی فلورانس ایتالیا دست یافت.
پهلوان محمود نامجو، پس از چند سال مبارزه با بیماری سرطان، در سیاُم دیماه 1368 در تهران از دنیا رفت و در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد. او هنگام مرگ، 73 سال داشت و از خود یک پسر و چهار دختر به یادگار گذاشت. نامجو، ورزشکاری نمونه و دارای ویژگیهای انسانی و اخلاقی بود. تندیس او در خیابان نامجوی رشت، نصب شده است. او از چهرههای بهیادماندنی و جاودانهی استان گیلان به شمار میرود.
بیشتر بخوانید: قصه هایی شفاهی از تاریخ یک صد ساله وزنه برداری ایران
عناوین
عناوین قهرمانی نامجو از سال ۱۹۴۷ قاهره تا ۱۹۵۸ توکیو عبارتاند از: طلای قاهره ۱۹۴۷؛ کسب عنوان پنجمِ المپیک ۱۹۴۸ لندن؛ طلای جهانی ۱۹۴۹ لاهه؛ طلای جهانی ۱۹۵۰ پاریس؛ طلای جهانی ۱۹۵۱ میلان؛ طلای آسیایی ۱۹۵۱ دهلی؛ نقرهی المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی؛ نقرهی جهانی ۱۹۵۴ وین؛ برنز جهانی ۱۹۵۵ مونیخ؛ برنز المپیک ۱۹۵۶ ملبورن؛ برنز جهانی ۱۹۵۷ تهران؛ نقرهی آسیایی ۱۹۵۷ تهران؛ نقرهی بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو.
اولین تجربه در بازیهای المپیک لندن
او در بازیهای المپیک لندن، جزء هیئت ورزشی ایران بود. سردبیر مجلهی «نیرو و تندرستی» چاپ لندن، پیش از بازیهای المپیک نوشته بود: «واقعهی خارقالعادهای در دفتر هئیت تحریریهی مجله رخ داد. محمود نامجور، وزنهبردار اعجابانگیز ایرانی، به دیدن ما آمده بود. هنگام خروج از دفتر، من هالتر 75 کیلویی را که در دفتر مجله بود، نشانش دادم؛ به این امید که شاید قدرت بینظیر خود را به ما نشان دهد. نیمتنهاش را بیرون آورد، دکمهی یقهی خود را باز کرد و بیآنکه آستینش را بالا بزند، وزنه را دو بار بر سینه قرار داد و چهار بار حرکت پِرِس کامل انجام داد، بیآنکه لحظهای برای تنفس مکث کند! در دنیا چند نفر در دستهی سبکوزن میتوانند چنین قدرتی از خود نشان بدهند؟»
همین مجله پس از درخشش نامجو در دوضرب، نوشت: «نامجو وزنهها را آهسته و ملایم از زمین برمیدارد. به قدری آرام و آهسته که به نظر میرسد شکستش حتمی است؛ اما قدرتِ کشیدن وزنه به بالا در او، باورنکردنی است. قیافهی مصمم او، حاکی از لجبازی او روی تخته بود. در دنیا هرگز بدنِ ریزاندامی مثل نامجو وجود نداشته است؛ تندرست و نیرومند... .»
همین مجله پس از درخشش نامجو در دوضرب، نوشت: «نامجو وزنهها را آهسته و ملایم از زمین برمیدارد. به قدری آرام و آهسته که به نظر میرسد شکستش حتمی است؛ اما قدرتِ کشیدن وزنه به بالا در او، باورنکردنی است. قیافهی مصمم او، حاکی از لجبازی او روی تخته بود. در دنیا هرگز بدنِ ریزاندامی مثل نامجو وجود نداشته است؛ تندرست و نیرومند... .»
زنده باد نامجو!
نامجو پس از رکوردشکنیهای پی در پی، به سوئد سفر کرد و زیر نظر اساتید سوئدی به تمرینات خود ادامه داد. در کنار این تمرینها، به ژیمناستیک هم میپرداخت. او میگوید: «در سوئد، وقتی به خیابان میرفتم، مردم هورا میکشیدند و زندهباد میگفتند. جزئی از مردم سوئد شده بودم. بعد به کپنهاگ دعوت شدم. از سوئد مستقیم رفتم به دانمارک. دانمارکیها چند نفر قهرمان جهان داشتند. من از آنها هم چیزهایی یاد گرفتم و رکوردهای دنیا را ترقی دادم.»
خوشقلب و مهربان
مجلهای خارجی دربارۀ محمود نامجو نوشت: «او از خانوادهی ثروتمندی نبود. او بنا به گفتهی خودش، پیش از وزنهبرداری، چهار سال در ژیمناستیک و دو سال در شمشیربازی کار کرده و مقام قهرمانی به دست آورده است. او اینک جوانی 31 ساله و مجرد است. به الکل و دخانیات هیچ علاقهای ندارد. از خوردن سرکه، تخممرغ و قهوه میپرهیزد و علاقهی زیادی به خوردن گوشت گاو، گوجهفرنگی و شکر دارد. نرمش عضلات او بینهایت قابل توجه است. حتی در حالت عادی، فوری میتوان فهمید که او عضلاتی ورزیده دارد. گذشته از همهی اینها، نامجو جوانی است سخاوتمند، فروتن، خوشقلب و مهربان. او قهرمانی است نیرومند و مترقی.»
اولین طلای جهانی ایران
از افتخارات بزرگ محمود نامجو، کسبِ اولین نشان طلا از مسابقات رسمی جهانی برای ایران است. «شوینینگس»، ییلاقِ اهالی لاهه است که میزبان مسابقهی جهانی سال 1949 بود. نامجو که پرچم ایران را در رژهی کشورها حمل میکرد، بلافاصله پس از پایان مراسم و تشریفات، آمادهی مسابقه شد. در این مسابقهها، نامجو با مجموع 5/312 کیلوگرم، قهرمان جهان و برندهی نشان طلا شد.
اولین نشان المپیک برای ایران
در بازیهای هلسینکی، نامجو در دستهی سبکوزن شرکت کرد. او در سالهای بعد از المپیک لندن، در سه مسابقهی پی در پی جهانی برنده نشان طلا شده بود. روسها در این بازیها حضور داشتند و یک رقیبِ تازهنفس برای شکست دادن نامجو به صحنه آورده بودند تا برندهی نشان طلا شوند. تمرینات سخت و جانفرسای نامجو برای کسب افتخارات در سالهای قبل از این بازیها، فشار زیادی را بر ستون فقرات او وارد کرده بود و همین امر موجب شد که حریفِ تازهنفس، از کهولت ورزشی و آسیبدیدگی وی نهایتِ سود را ببرد. امتیاز دیگر حریف نامجو، این بود که داور وسط این مسابقه، از شوروی بود. به هر صورت، نامجو از او عقب ماند و به نشان نقره رضایت داد. این نخستین نشان نقرهی المپیک بود، که در 25 ژوئیهی 1952 برای ایران به دست آمد.
مربی ایرانی در خارج از کشور
در سال 1956، ترکیه از من دعوت کرد برای وزنهبرداری آنجا برنامهریزی کنم. گفتم: «اردو بگذارید و همهی وزنهبرداران خوب کشورتان را جمع کنید.» تمام قهرمانان ترکیه در آنجا جمع شدند. یکی از قهرمانان تحویلم نگرفت! وقتی متوجه رفتار و صحبتهایش شدم، همه را جمع کردم و گفتم: «من نه به جهت پول اینجا آمدهام و نه چیزهای دیگر!» بعد هم برای اینکه نشان بدهم کسی هستم و در چهلسالگی میتوانم وزنهبرداری و حرکات ورزشی را به راحتی انجام دهم، یک سری عملیات ورزشی زورخانهای و ژیمناستیکی انجام دادم. بدنم که گرم شد، وزنهی 105 کیلوگرمی را گذاشتم و گفتم: «هر کسی میتواند، بیاید آن را یکضرب بالای سرش ببرد.» بعد خودم آمدم و آن را بالای سر بردم. «جمال آبی»، که از همهی وزنهبرداران تُرک بالاتر بود، جلو آمد و به وزنهبرداران گفت: «این مربیِ ایدهآلی است و باید به حرفهایش گوش داد.»