از ایده تا محصول در ۵ گام

این مقاله با استفاده از بنیان‌های " طراحی باز" چک لیستی را در اختیار شما می‌گذارید که با تمرکز بر آن، شما تشویق می‌شوید تا هر روز ایده‌های بیشتری تولید کنید و ایده خود را عملی کنید.
پنجشنبه، 25 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از ایده تا محصول در ۵ گام
آیا ایده شما قابلیت تبدیل شدن به محصولی ارزشمند را دارد؟
 
چکیده
این مقاله با استفاده از بنیان‌های " طراحی باز" چک لیستی را در اختیار شما می‌گذارید که با تمرکز بر آن، شما تشویق می‌شوید تا هر روز ایده‌های بیشتری تولید کنید و ایده خود را عملی کنید. با کار کردن بر روی هر یک از این مراحل شما می‌توانید تشخیص دهید که آیا ایده شما قابلیت تبدیل شدن به محصولی را دارد که ارزش توسعه دادن داشته باشد، یا این‌که چیزی بیش از یک سرگرمی ساده نیست.

تعداد کلمات 2531/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
از ایده تا محصول در ۵ گام
نویسنده: imagination factory content team; April 24, 2018
مترجم: محمدصادق جمشیدی اردشیری

 


آیا ایده ی شما محصول موفقی می شود؟

آیا شما تا به حال ایده‌ای داشته‌اید که شما را درگیر کند تا کاری درباره آن انجام بدهید؟ پس از این‌که ایده‌ای در ذهن شما شکل گرفت، چه می‌کنید؟
لطفا پیش از هر اقدامی که می‌خواهید انجام دهید، سعی نکنید برای ثبت آن ایده، ریالی خرج کنید، سعی نکنید ابتدا یک نمونه آزمایشی از ایده خود را بسازید و هم‌چنین به هیچ عنوان یک وب‌سایت برای آن راه‌اندازی نکنید یا این‌که به دنبال بازاریابی آن برای مشتریان احتمالی خود باشید. در نگاه اول ممکن است این موارد در تضاد با ابتکار عمل باشد، اما به خواندن ادامه دهید تا دلیل این مواردی که ذکر شد برای شما تشریح گردد.
در طی سالیان متمادی، ما افراد بسیاری را دیده‌ایم که با یک ایده تازه نزد ما آمدند و می‌خواستند ایده خود را به محصول نهایی تبدیل کنند، اما نمی‌دانستند که چه باید بکنند. بعضی از این افراد پول‌های هنگفتی هزینه کرده بودند تا بتوانند آینده خود را توسعه دهند و مابقی آن‌ها شامل افرادی بودند که:
1. تصویر خوبی از ایده خود داشتند اما قابلیت ساخته شدن نداشت؛
2. گواهی ثبت ایده‌ای را داشتند که کسی خواهان آن محصولات و ایده‌ها نبود.

 

شما چگونه می‌توانید از این دام‌ها اجتناب کنید؟

ما با استفاده از بنیان‌های "طراحی باز" تصمیم گرفته‌ایم تا چک لیستی را در اختیار شما بگذاریم که با تمرکز بر آن، مشتریان را تشویق می‌کنیم تا هر روز ایده‌های بیشتری تولید کنند و ایده خود را عملی کنند.
با کار کردن بر روی هر یک از این مراحل شما می‌توانید تشخیص دهید که آیا ایده شما قابلیت تبدیل شدن به محصولی را دارد که ارزش توسعه دادن داشته باشد، یا این‌که چیزی بیش از یک سرگرمی ساده نیست.
 

گام اول: ایده شما اساسا از چه نوعی است؟

"بازخورد پیش از موعد دریافت کنید"
در حالی‌که ممکن است ایده شما، نسل بعدی پیشتازان تکنولوژی، مانند آیفون یا سامسونگ بعدی باشد، البته تا زمانی که آن را بشناسید، یک دیدگاه عینی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید بفهمید که شانس موفقیت آن چقدر است. کارهای زیادی در پیش است که شما باید انجام دهید تا ایده خود را از ذهنتان به قفسه‌های فروشگاه‌ها برسانید، بنابراین ضروری است که اطمینان حاصل کنید که دیگران هم علاوه بر شما، نظر مثبتی درباره ایده شما دارند. به دنبال کسی باشید که برای نظراتش ارزش زیادی قائل هستید (ترجیحا یک طراح خبره محصول یا فردی که دارای ذهن تجاری و تجربه کسب و کار است) و از او بخواهید تا ایده شما را مورد بررسی قرار دهد؛ اما حتما قبل از این‌که کلمه‌ای با او در میان بگذارید، هر دو طرف تعهد عدم افشای اطلاعات را امضا کنید. این موضوع برای حمایت از شما خیلی حیاتی است و هم این‌که شما در هر موقعیتی باید یک نفر از دوستان یا آشنایان خود را در چنین مواقعی داشته باشید تا او را در جریان امور بگذارید (به عنوان شاهد در مواردی که اطلاعات شما افشا شود).
آن‌چه در ادامه می‌آید نمونه‌ای از سوالاتی است که شما باید از مشاوران خود بخواهید تا شما را به چالش بکشند.
 

مسئله چیست؟

ایده‌ی خود را برای آنان توضیح دهید، با این مورد شروع کنید که قرار است ایده‌ی شما چه مشکلی را حل کند:
        • این ایده چطور به ذهن شما خطور کرد؟
        • چه چیزی آن را تشویق و یا تقویت کرد؟
        • آیا این ایده، ریشه در مشکلی دارد که شما با آن مواجه شده‌اید یا متوجه آن شده‌اید؟
        • آیا بخاطر این‌که شما در حال کار بر روی موضوع خاصی بوده‌اید، به ذهن شما رسید؟
        • آیا برپایه‌ی تکنولوژی است؟ آیا شما چیزی مشاهده کرده‌اید که می‌خواهید برای آن کاربرد دیگری پیدا کنید؟
        • آیا بازار مورد نظر را مورد تحقیق و بررسی قرار داده‌اید؟ ارزش بازار ایده‌ی شما چقدر است؟
        • ایده‌ی شما چه مزایایی می‌تواند برای مصرف کنندگان داشته باشد؟
        • عناصر کلیدی ایده‌ی خود را چه چیزهایی تعریف می‌کنید؟
مراقب ایده‌هایی باشید که ریشه در حل یک مشکل یا مسئله ندارند. آن‌ها ممکن است که تبدیل به محصولات موفقی شوند، اما در عین حال می‌توانند وسیله‌ای سرگرم کننده، کالایی لوکس، یا چیزی که مردم فقط از سر تفنن اقدام به خرید آن می‌کنند، باشد. اگر شما قصد ندارید که ایده‌ی شما، به عنوان یکی از مواردی که ذکر شد در بازار مورد پذیرش واقع شود، احتمالا نیازمند این هستید که در مورد ایده‌ی خود مجددا فکر کنید.
 

رقابت

چه کسی تاکنون در بازار، مشغول انجام این کار یا فعالیت‌های مشابه بوده است؟
        • چه چیزی در بازار موجود است که می‌تواند بخشی از مشکل را حل کند؟
        • تا چه حد موفق بوده است؟
        • شما از کجا این اطلاعات را می‌دانید؟
        • آیا قادر هستید که سهم بازار یا ارزش بازار آن‌ها را به صورت عدد بیان کنید؟
        • چه تعداد افراد در مقیاس محلی یا جهانی در حال انجام این کار هستند؟
در دام این تفکر گرفتار نشوید که هیچ‌کس تا به حال ایده‌ی مشانهی نداشته و یا این‌که آن را به اجرا نگذاشته است. اطمینان حاصل کنید که با استفاده از ابزار و منابع گوناگون، برای شناسایی ایده خود تا حد ممکن تلاش کرده‌اید.
 

تمایز

        • چه چیزی راه‌حل شما را از راه‌حل‌هایی که تا کنون در بازار وجود داشته است، متمایز می‌سازد؟
        • چرا یک مشتری باید محصول یا نام و نشان تجاری شما را انتخاب کند؟
        • آیا محصول شما به ازای هزینه‌ی کمتر، خدمات بیشتری ارائه می‌دهد؟
        • آیا مواد به‌کار رفته در آن از کیفیت بالاتری برخوردار است؟
        • آیا تکنولوژی به کار رفته در آن تا حدودی منحصر به فرد است که بتواند آن را متمایز کند؟
        • سعی کنید واقع‌بین باشید و از خود بپرسید، چگونه من می‌توانم این ایده را تجاری‌سازی کنم؟
در این مرحله از سفر، اگر هنوز مشتاق هستید و "ورودی‌های ملموس" هنوز امیدهای شما را به یاس تبدیل نکرده است، به سمت مرحله دوم گام بردارید.
 

گام دوم: انتظار دارید به چه چیزی دست پیدا کنید؟

در بسیاری از موارد، عباراتی از این قبیل که "من به این مسئله برخورد کردم و راه فائق آمدن بر آن را پیدا کردم ... باورم نمی‌شود که این موضوع تاکنون به ذهن کسی خطور نکرده است" یا "یک نفر باید در این زمینه کاری انجام دهد، خیلی کار خوبی است"، زیاد به گوش مان می‌خورد.
پس از پشت سر گذاشتن مرحله اول، اکنون شما نیازمند این هستید که تلاش‌های لازم برای گام بعدی را مد نظر قرار دهید.
عینک ایده‌آل‌گرایی را از چشمان خود بردارید و صادقانه به این سوالات پاسخ دهید:
        • با انجام این کار، شما می‌خواهید به چه چیزی برسید؟
        • "چرا"های شما (چرا این کار را می‌کنید، چرا مردم باید محصول شما را بخرند، ...) چیست؟ برای ایده‌ای که دارید، چه اهدافی در سر دارید و چه امیدی به آینده‌ی آن دارید؟
        • آیا می‌خواهید بر پایه‌ی این ایده، کسب وکاری راه‌اندازی کنید و خودتان آن را اداره کنید؟
        • آیا می‌خواهید خودتان، عامل کلیدی توسعه‌ی ایده باشید؟
        • آیا می‌خواهید فرد دیگری را پیدا کنید که با شما شریک شود؟
        • اگر قرار باشد شخص دیگری این کسب و کار را هدایت کند، چه کسی را ترجیح می‌دهید؟
        • آیا می‌خواهید از شغل یا موقعیت فعلی خود استعفا بدهید؟
        • اگر این‌گونه است، چه برنامه و افق زمانی برای خود در نظر دارید؟
        • آیا تمایل به قبول تعهد انجام کار در عصرها و آخر هفته‌ها را، برای توسعه‌ی ایده‌ی خود دارید؟
        • چه کسی را می‌شناسید که می‌تواند به شما در انجام این کار کمک کند؟
        • نظر شما درباره‌ی این‌که حق امتیاز استفاده از آن را به شخص دیگری واگذار کنید تا او کارها را از صفر شروع کند، چیست؟
این‌جا نقطه‌ی آغاز شکل‌گیری کسب و کار شماست. اگر می‌خواهید این کسب و کار یا موسسه اجتماعی را به پیش ببرید، بسیار ضروری است که از همین ابتدای کار در مورد ارزش‌ها و مقاصد خود، شفاف باشید.

 

 بیشتر بخوانید: ایده هاى بزرگ در ذهن


گام سوم: از شما چه کاری بر می‌آید که بتوانید در این مسیر از آن بهره ببرید؟

خواه این‌که ایده شما محصولی باشد که قرار است برای شما پول‌ساز باشد، یا این‌که یک کسب و کار اجتماعی باشد، برای تحقق آن به تلاش بسیار زیادی نیاز است.
تلاش‌ها در عمل، به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند: زمان، پول و مهارت.
در این نقطه، صداقت محض موضوع لیدی است. تفکرات خوش‌بینانه را برای زمان دیگری نگه داشته باشید. شما برای پاسخ به این سوالات به حقایق نیاز دارید، نه "تفکر خوش‌بینانه":
 

مهارت‌ها

        • چه مهارت‌هایی دارید که می‌توانید برای کسب و کار خود استفاده کنید؟
        • برای کار با تیم‌های اطرافتان، به چه مهارت‌هایی نیاز پیدا خواهی کرد؟
        • آیا صاحب تخصص طراحی هستید تا بتوانید محصول خودتان را طراحی کنید؟
        • آیا در زمینه تجاری‌سازی یا بازاریابی، تجربه یا تخصص دارید؟
        • آیا ترجیح می‌دهید یک تیم از افراد تازه‌کار، از دانشگاه استخدام کنید یا این‌که به موسسات مشاوره کسب و کار مراجعه کنید (بسته به پیچیدگی ایده‌ی شما).
        • اگر ایده شما مستلزم مکانیسم‌های خاصی، یا تجهیزات الکترونیکی است، آیا کسی را می‌شناسید که بتواند به شما کمک کند تا این عناصر از محصول را توسعه دهید؟
        • آیا کسی را می‌شناسید که در مورد حقوق مالکیت معنوی به شما مشاوره دهد؟
        • آیا تجربه استفاده از پایگاه داده‌های مالکیت معنوی دارید تا بتوانید درجه‌ی آزادی یا حیطه‌ی عمل خود را بررسی کنید؟
        • آیا می‌توانید درک کنید که چه چیزی از حد توانایی شما خارج است؟ یادداشتی از این حوزه‌ها تهیه کنید.
 

زمان

اگر تمام زمان جهان را در اختیار داشتید، می‌توانستید اغلب یا تمامی مهارت‌هایی که به آن نیاز دارید را فرا بگیرید؛ اما چون این موضوع غیر‌ممکن است، بنابراین در یک دوره‌ی یک ماهه، موارد زیر مشخص کنید:
        • چه مدت زمان پس از فراغت کار در اختیار شماست؟
        • چه تعهدات شخصی یا خانوادگی قابل مذاکره نیستند؟
به خود به عنوان یک مدیر پروژه فکر کنید و به دقت، زمانی را که در اختیار دارید محاسبه و مدیریت کنید، هم‌چنین به این فکر کنید که چه کسی را می‌توانید به سوی خود جذب کنید که برای انجام کارها، اطمینان بخش باشد.
 

پول

ما وقتی که برای بار اول افراد را ملاقات می‌کنیم، هرگز از آن‌ها انتظار نداریم که در حساب بانکی‌شان حتی مقادیری نزدیک به مخارج تحقیق و توسعه و رساندن ایده به نقطه‌ی فروش، داشته باشند؛ خواه این هزینه ده میلیون تومان باشد و خواه این‌که صد میلیارد تومان. مسئله اصلی در این‌جا هم، زمان است. شما ممکن است پول بسیار کمتری خرج کنید، اما کار کردن بر روی یک ایده ممکن است سال‌ها طول بکشد. هم‌چنین ممکن است در اطراف شما افرادی باشند که وقت و مهارت‌های خود را به رایگان در اختیار شما قرار می‌دهند، زیرا برای این‌که عضوی از تیم شما باشند هیجان‌زده‌اند.
 

گام چهارم: طراحی محصول

اکنون شما در مرحله‌ای قرار دارید که آماده این هستید تا ایده‌ی خود را در فرایند طراحی قدرتمند قرار دهید. این مرحله همیشه بسیار بیشتر از آن‌چه که انتظارش را دارید، شامل تکرار آزمایش‌ها و طراحی‌ها است بنابراین توصیه‌ی ما به شما این است که این مرحله را از طریقی انجام دهید که برای شما پرهزینه نباشد.
فاز تحقیق به شما در امر توسعه کمک خواهد کرد، اما یافته‌های شما هم‌چنین به شما در بازاریابی، در مرحله‌ی بعدی کمک می‌کند.
گزینه‌های خود را برای موارد زیر بررسی کنید:
        • مسیر شما برای رسیدن به بازار چیست؟
        • آیا می‌خواهید برای محصول خود از یک نام داخلی، یا خارجی استفاده کنید؟
        • چه بازارهایی می‌توانید برای محصولات خود در نظر بگیرید؟ داخلی، یا خارجی؟
        • آیا می‌توانید آن را توسعه دهید و حق مالکیت آن را به کسب و کار دیگری برای توزیع، بفروشید؟
        • آیا می‌توانید از کار روزانه خود کناره‌گیری کنید و به دنبال منابع عمومی برای آن باشید؟
        • آیا حاضرید در ازای اعطای بخشی از کسب و کارتان به منظور مساعدت در تولید یا اطمینان از یک شبکه توزیع قدرتمند، با یک سرمایه‌گذار همکاری کنید؟
        • چه نوع از سرمایه‌گذاران ممکن است برای ایده‌ی شما مناسب باشند؟ در مورد تجربیات، علاقه و ... آن‌ها فکر کنید.
شما اکنون درک روشنی از آن‌چه را که می‌خواهید از آن محافظت کنید (تکنولوژی)، جایی که می‌خواهید در آن فعالیت کنید و علاوه بر آن کشوری که می‌خواهید محصول خود را در آن‌جا بفروشید، دارید.
در این زمان شما نیاز دارید که یک تعهد بالاتر ایجاد کنید و نیازمند این هستید که وقت و شاید پول خود را برای اکتساب تکنولوژی، مواد اولیه و یا مکانیسم‌ها، اختصاص دهید.
به این موارد توجه نمایید:
        • محافظت از دارایی فکری خود، به دنبال یک وکیل خوب در زمینه مالکیت معنوی و ثبت اختراع باشد.
        • اگر خودتان مهارت‌های لازم برای طراحی محصول را ندارید، به دنبال تشکیل یک تیم طراحی خوب باشید.
        • اگر به اندازه‌ی کافی پول ندارید، به دنبال راه‌های تامین مالی باشید.
 

گام پنجم: ایده‌ی خود را بسازید

معمولا دو راه وجود دارد که می‌توانید یکی از آن‌ها را برگزینید:
        • طراحی و تولید را به شخص دیگری بسپارید تا آن را بسازد؛
        • یک کسب‌و‌کار راه‌اندازی کنید تا بتوانید محصول خود را بسازید، به بازار عرضه کنید و بفروشید.
قبل از آن‌که اقدام به ساخت محصولات خود کنید، نیاز دارید تا از طراحی محصول خود اطمینان حاصل کنید. قطعا شما نمی‌خواهید محصولات خود را برای مشتریان ارسال کنید و سپس مجبور شوید آن‌ها را مرجوع کنید، فقط به این دلیل که در تست طراحی موفق نبوده‌اید.
تیم طراحی شما می‌بایست دارای قابلیت "طراحی برای تولید" باشند و این مستلزم مجموعه‌ی خاصی از توانمندی‌ها است.
قبل از تولید محصول، برای این‌که بفهمید این مرحله ممکن است چه هزینه‌هایی برای شما در‌پی داشته باشد، شما نیازمند این هستید که دریابید:
        • چه طراحی‌ای نیاز است که انجام شود تا برای تولید مهیا باشد (از قبیل: هزینه بر حسب زمان یا پول)؟
        • آیا این طراحی‌ها نیازمند ابزارها و ماشین‌آلات جدید هستند و هزینه‌ی آن‌ها چقدر است؟
اطمینان حاصل کنید که هزینه‌های تولید را کمتر از مقدار واقعی برآورد نکرده‌اید. این هزینه‌ها فقط شامل مواد اولیه، نیروی کار و تحویل نیستند زیرا معمولا هزینه‌های سرمایه‌ای مرتبط با تجهیزات مورد نیاز برای تولید محصولات جدید، هم هستند که باید در برآوردهای خود آن‌ها را مدنظر قرار دهید. هم‌چنین با توجه به محلی که شما قصد احداث کارخانه را دارید، نیازمند آگاهی از هزینه‌های جابه‌جایی و مالیات واردات تجهیزات نیز هستید.
گام نهایی ممکن است بیشتر از آن‌چه مردم تصور می‌کنند به درازا بکشد. ممکن است فقط 6 ماه طول بکشد تا شما طرح خود را برای تولید و آماده کنید و تیم مورد نظر خود را گردآوری نمایید. سپس باید برای ساخت تجهیزات و ابزار‌آلات، به همراه یک تولید کننده‌ی با کیفیت - که طی چندین نوبت، محصول شما را به صورت آزمایشی تولید کند تا بتوانید آن‌ها را آزمون و تایید کنید - زمان مورد نیاز را در نظر بگیرید.
 
احتمالا بزرگترین و مهمترین ویژگی کیفی مورد نیاز شما برای تبدیل یک ایده به محصول نهایی، "تاب‌آوری" است؛ بنابراین سعی کنید زیاد شکست بخورید! و به دنبال افرادی باشید که سوالات چالش‌برانگیز را مطرح می‌کنند و برای خود یک تیم فوق‌العاده مرکب از افراد صحیح انتخاب کنید تا بتوانید به خط پایان این مسابقه برسید.


برگرفته از سایت: www.imaginationfactory.co.uk


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط