شاعری برای تمام فصول

ویلیام شکسپیر، یکی از چهار نمایشنامه‌نویس برتر تاریخ جهان، در انگلیس و در پایان سده‌های میانه و آغاز دوران نو زاده شد. این مقاله، به بررسی چگونگی نگارش بزرگ‌ترین نمایشنامه‌های این ادیب سرشناس انگلیسی می‌پردازد.
شنبه، 21 مهر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شاعری برای تمام فصول

شکسپیر ذاتاً شاعر بود.
 

چکیده
ویلیام شکسپیر، یکی از چهار نمایشنامه‌نویس برتر تاریخ جهان، در انگلیس و در پایان سده‌های میانه و آغاز دوران نو زاده شد. این مقاله، به بررسی چگونگی نگارش بزرگ‌ترین نمایشنامه‌های این ادیب سرشناس انگلیسی می‌پردازد.

تعداد کلمات: 1088 کلمه، زمان تخمین مطالعه: 6 دقیقه

شاعری برای تمام فصول

نویسنده: شیلا برنز 
مترجم: بهرام معلمی


 شاعری برای تمام فصول

هر بامداد روزهای غیر تعطیل در استراتفورد - آن - آوُن، انگلستان، زنگ مدرسه در ساعت هفت به صدا در می‌آید. پسرانی که در میدان دهکده به انتظار ایستاده بودند به سوی مدرسه روان می‌شدند. آنان کتاب‌های خود را به مدت هشت ساعت طولانی می‌گشودند و به مطالعه‌ی زبان لاتین مشغول می‌شدند. استاد نه جغرافیا، نه ریاضیات و نه حتی زبان انگلیسی را درس می‌داد. همه روزه فقط لاتین خوانده می‌شد. اگر شاگردی به طور اخص خوب بود، به او اجازه‌ی فراگیری زبان یونانی هم داده می‌شد.
این راه و رسم آموزش و پرورش پسران در بسیاری از بخش‌های اروپا در قرن شانزدهم بود. آنان از طریق زبان لاتین به دنیای نوشته‌های رُم باستان وارد می‌شدند که در خلال رنسانس در ایتالیا این نوشته‌ها را بسی تحسین می‌کردند. رنسانس یا نوزایی به سوی شمال و به سوی غرب گسترش می‌یافت. اما مردم در هر قسمت از اروپا به نحو متفاوتی به این حال و هوا و روحیه‌ی جدید واکنش نشان می‌داد.
در اسپانیا سروانتس سر برآورد که دون کیشوت را نوشت. گروه جدیدی از نقاشان و نگارگران به رهبری رامبراند در آلمان و هلند شروع به بالیدن کردند. انگلستان ویلیام شکسپیر را عرضه کرد. که یکی از همین پسربچه‌های مدرسه‌ای استراتفورد بود. شکسپیر به بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس جهان تبدیل شد. 

پدر شکسپیر شهردار استراتفورد و حرفه‌اش ساختن دستکش بود. وی احتمالاً امیدوار بوده که پسرش به حرفه‌ی خانوادگی ملحق شود یا به دانشگاه برود. ویلیام به مدرسه محلی رفت و زبان لاتینی آموخت. تا آنجا که می‌دانیم، وی مطالعاتش را با جدیت پی می‌گرفت.شکسپیر ذاتاً شاعر بود. از این رو تعجبی ندارد که او به نوشتن نمایشنامه‌های جدید به زبان انگلیسی روی آورد. کارشناسان بر این عقیده‌‌اند که وی کارش را با نمایشنامه‌ای به نام کمدی اشتباهات آغاز کرد. وی بنای این نمایشنامه را بر پایه‌ی نمایشنامه‌ای لاتین، که احتمالاً در مدرسه خوانده بود، استوار کرد. همچنان که پیش می‌رفت، برخی پاره‌های حکایت قدیمی را حذف می‌کرد و صحنه‌هایی را می‌افزود که برای مردم انگلیس محسوس و قابل درک بودند. وی قسمت عمده‌ی نمایشنامه را نیز به نظم می‌پرداخت.
گاهی گروه‌های بازیگر در استراتفورد نمایش بر پا می‌کردند. این بازیگران از لندن می‌آمدند و در میدان شهر نمایشنامه‌هایی را اجرا می‌کردند. گفته می‌شد که هر آدم بالغی می‌تواند در لندن به عنوان بازیگر امرار معاش کند. اما به نظر بسیاری از مردم بازیگران غیرقابل اعتماد بودند.
شکسپیر در سن هجده سالگی ازدواج کرد. وی و همسرش به زودی بچه‌دار شدند. اما، دیری نپایید که شکسپیر خانواده‌ی خود را در استراتفورد ترک گفت. شاید او، مانند سایر جوانان، فکر می‌کرد که شهر بزرگ فرصت‌ها و انگیزش‌های پردامنه‌ای در اختیارش می‌گذارد. و به لندن رفت - و قسمت عمده زندگانی‌اش را تا آخر عمر در آنجا گذرانید.
در لندن، شکسپیر در یک گروه بازیگری کار پیدا کرد. وی پی برد که بسیاری از دیدگاه‌های همگان راجع به بازیگران اشتباه است. اولاً، بازیگران سخت کار می‌کردند. آنان ناگزیر بودند نقش خود را به سرعت فرا گیرند و بسیاری از قسمت‌های مختلف را به خاطر بسپارند. آنان بایستی بلیط هم بفروشند و با دستگاه‌هایی کار کنند که برای اثری که به صحنه می‌آید لازم‌اند.
بازیگران آدم‌های نسبتاً منضبطی هم بودند. اعضای گروه بازیگری مالک تئاتری که در آنجا کار می‌کردند، بودند. آنان مبالغ گزافی به لباس‌دوزان و سایرین که تجهیزات را تأمین می‌کردند، وام‌دار بودند. آنان سود را میان خود تقسیم می‌کردند. مشهورترین بازیگران سهم بیشتری از دیگران دریافت می‌کرد.

به زودی شکسپیر اغلب اوقات در شمار بازیگران درآمد و در مشکلات و نیز سود آن سهیم شد. یکی از مشکلات گروه از موفقیت آن ناشی شد. اهالی لندن غالباً تئاتر می‌رفتند. هر تئاتری می‌توانست فقط از طریق تبلیغ نمایشنامه‌ای جدید به فروش تمام بلیط‌هایش امید ببندد. اما گروه شکسپیر هر نمایشنامه‌ای را که می‌شناخت، بارها و بارها، به روی صحنه برده بود.
شکسپیر ذاتاً شاعر بود. از این رو تعجبی ندارد که او به نوشتن نمایشنامه‌های جدید به زبان انگلیسی روی آورد. کارشناسان بر این عقیده‌‌اند که وی کارش را با نمایشنامه‌ای به نام کمدی اشتباهات آغاز کرد. وی بنای این نمایشنامه را بر پایه‌ی نمایشنامه‌ای لاتین، که احتمالاً در مدرسه خوانده بود، استوار کرد. همچنان که پیش می‌رفت، برخی پاره‌های حکایت قدیمی را حذف می‌کرد و صحنه‌هایی را می‌افزود که برای مردم انگلیس محسوس و قابل درک بودند. وی قسمت عمده‌ی نمایشنامه را نیز به نظم می‌پرداخت.

 

بیشتر بخوانید: ویلیام شکسپیر ؛ بزرگترین نمایشنامه نویس جهان


کمدی اشتباهات با توفیق فراوانی قرین شد. از این رو، به نظر پژوهندگان، بازیگران از شکسپیر خواستند نمایشنامه‌ی دیگری بنویسد. پس از کوتاه زمانی شکسپیر شروع کرد به وارسی و نگریستن به همه جا به منظور یافتن ایده‌هایی برای نمایشنامه‌های جدید. و داستان‌ها و حکایت‌هایی را در کتاب‌های ایتالیایی و سایر کشورهای خارجی می‌جست. به تاریخ سر می‌کشید و حکایت‌های شاهان پیشین انگلستان را بازگویی می‌کرد. وی به زودی به کمک هر پاره‌ای از یک قصه، می‌توانست شخصیت‌هایی را به تصور درآورد که وی و بازیگران همکارش بتوانند نقش آنها را بازی کنند. این شخصیت‌ها چندان واقعی و چندان اصیل بودند که آدم‌های اهل تئاتر لندن برای دیدن نمایشنامه‌های شکسپیر ازدحام می‌کردند.
در زمان شکسپیر تقریباً همه‌ی مردم استطاعت رفتن به تئاتر را داشتند. به طور کلی، آنها چیزی را از دست نمی‌دادند و ضرر نمی‌کردند. آنان برای مبارزه با شمشیر بازی فریاد و هلهله می‌کشیدند و لباس‌های پر طمطراق را تحسین می‌کردند. آنان به شوخی‌ها و لطیفه‌های ظریف و هشیارانه می‌خندیدند، در هنگام ظهور ارواح به خود می‌لرزیدند، برای مرگ قهرمان ندبه و زاری می‌کردند. وقتی به خانه می‌رفتند، همه‌ی آنچه را که دیده بودند چنان به یاد می‌آوردند که می‌توانستند خط به خط آن را برای یکدیگر تکرار کنند.

زندگی شکسپیر پربار بود. وی در عین حال هم می‌نوشت و هم بازی می‌کرد. سهم وی در منافع گروه بازیگران هر چه فزون‌تر می‌شد. اما هر چند که نمایشنامه‌های وی احساساتش را منعکس می‌کنند، این بزرگ‌ترین نویسنده غالباً اندوهگین بود. وی روزگاری را می‌گذرانید که پژوهشگران آن را دوران «تیره» نامیده‌‌اند. یکی از پسرانش مرد. به نظر می‌رسید شکسپیر در عشق سرخورده شده است. احتمالاً به بیماری حادی هم مبتلا شده بود. و این همان دورانی بود که تراژدی‌های گران‌سنگ‌اش - مکبث، اتللو، هملت، و شاه‌لیر - را نوشت. از آن پس، تا پایان عمرش، نمایشنامه‌هایش شادی‌بخش‌تر شدند.
وقتی شکسپیر در سال 1616 مرد، اکثر مردم تصور می‌کردند که او فقط بازیگر موفقی بوده است. اما برخی دوستانش می‌دانستند که وی فراتر از اینها بوده است. آنان نمایشنامه‌های او را جمع‌آوری و آنها را در یک جلد به چاپ رساندند. همین امر به حفظ و صیانت آثار شکسپیر برای نسل‌های آینده کمک کرد.
کوتاه زمانی نگذشت که بر همگان آشکار شد که نه تنها شکسپیر درام‌پرداز و نمایشنامه‌نویسی بزرگ، بلکه بزرگ‌ترین و ظریف‌طبع‌ترین شاعر انگلستان هم بوده است. آثار او به گوهر زبان انگلیسی تبدیل شد. امروز هم هر جا که به زبان انگلیسی سخن گفته می‌شود، او و آثارش را ارج می‌نهند و گرامی می‌شمرند.

 

منبع مقاله: برنز، شیلا ؛ (1387)، عصر اروپا، ترجمه: بهرام معلمی، تهران: نشر اختران، چاپ اول.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.