ویژگی های جنگ بعدی رژیم صهیونیستی
نويسنده: دکتر عبدالستار قاسم
دکتر "عبدالستار قاسم" تحلیلگر برجسته فلسطینی در تاریخ 15 آگوست سال 2005 با نگارش مقاله ای تحت عنوان "پایان پیروزی های اسرائیل" به تشریح دلایل کاهش قدرت نظامی رژیم صهیونیستی و در مقابل افزایش قدرت گروه های مقاومت در کشورهای عربی و اسلامی پرداخته بود. وی در این مقاله سال 2000میلادی را که شکست ارتش صهیونیستی در مقابل جنبش حزب الله لبنان رقم خورد، آغاز سیر قهقرایی رژیم صهیونیستی در عرصه نظامی توصیف کرده بود، اما این نظرات وی به مذاق بعضی ها خوش نیامده و آنها این اظهارات را جزئی از آرزوهای دور و دراز عرب ها عنوان کردند که تاکنون شکست های بسیاری را به کشورهای عربی تحمیل کرده است.
اما رژیم صهیونیستی در ادامه این راه، علاوه بر شکست تلخ و فضاحت بار در جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006، در جنگ 22 روزه ماه های دسامبر سال 2008 و ژانویه سال 2009 نیز در مقابل مقاومت فلسطین شکست دیگری را متحمل شد. این تحلیلگر برجسته فلسطینی در ادامه مقاله خود آورده است که من در آغاز جنگ ماه ژوئیه سال 2006 به این مساله اشاره کردم که حزب الله در این جنگ مقاومت خواهد کرد و در نهایت آتش این جنگ با شکست "اسرائیل" فروکش خواهد کرد. علاوه بر این در آغاز جنگ 22 روزه غزه نیز گفتم که مقاومت فلسطین از این جنگ سربلند بیرون خواهد آمد و در مقابل رژیم صهیونیستی بار دیگر شکست خواهد خورد. اما حال می خواهم ویژگی های جنگ بعدی رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار دهم که به نظر من خصوصیات زیر را خواهد داشت:
نخست: رژیم صهیونیستی از جنگ ژوئیه سال 2006 تاکنون خاطرات تلخی را تجربه کرده است و به نظر نمی رسد که در آینده نزدیک و به این راحتی جنگ دیگری را آغاز کند، بلکه قبل از آغاز هر جنگ دیگری علیه گروه های مقاومت کشورهای عربی و اسلامی بارها احتمالات مربوط به آنرا مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و سعی خواهد کرد که قبل از آغاز جنگ کشورهای عربی و غربی را با خود همراه کند. گروه های مقاومت کشورهای عربی و اسلامی به استراتژی های جدیدی دست یافته و خود را به تسلیحات دفاعی جدیدی مجهز کرده است که رژیم صهیونیستی به این راحتی نمی تواند آنها را شکست دهد. علاوه بر این، فرماندهان و نظامیان ارتش صهیونیستی دیگر آن روحیه سال های نخستین شکل گیری این رژیم را که با پیروزی های متعددی همراه بود، ندارند.
دوم: رژیم صهیونیستی در جنگ های بعدی سعی خواهد کرد که تا حد زیادی از حملات هوایی بازدارنده علیه طرف مقابل خود استفاده کرده و به طور کامل قدرت نظامی آنرا نابود کند؛ چرا که این رژیم به خوبی دریافته است که نظامیان این رژیم در جنگ های زمینی با مشکلات زیادی مواجه می شوند؛ از همین رو، ارتش صهیونیستی سعی خواهد کرد که قبل از آغاز جنگ تمامی واکنش های احتمالی طرف مقابل را مورد ارزیابی قرار دهد.
سوم: به دلیل انزجار افکار عمومی و لوث شدن مساله جنگ، رژیم صهیونیستی و برخی رژیم های عربی این بار برای تضعیف و نابودی گروه های مقاومت سعی خواهند کرد که مشکلاتی داخلی پیش روی گروه های مقاومت لبنان و فلسطین قرار داده و از این طریق از داخل آنها را شکست دهند. به نظر می رسد که "اسرائیل" و همپیمانان عرب آن در این راستا تلاش خواهند کرد که اعتماد مردم و افکار عمومی لبنان و فلسطین نسبت به گروه های مقاومت را تضعیف کرده و در صورت امکان مردم این کشورها را به شورش وادار کنند، اما به نظر می رسد که این هدف آنها به دلیل فقدان ارزش و اعتبار رژیم های عربی در میان مردم خود، تحقق نخواهد یافت.
چهارم: برخی گروه های مقاومت؛ به ویژه حزب الله وارد جنگ عملی و درگیری های فیزیکی با دشمن خواهند شد؛ چرا که این گروه ها دیگر بیش از این قادر به ادامه جنگ خاموش نیستند. اما به این منظور آنها باید نیروها و مبارزان خود را از سنگرها و پایگاه های خود خارج کرده و به جنگ رو در رو با دشمن صهیونیستی بپردازند که این مساله نیز نیازمندان شمار زیادی از مبارزان و نیز تسلیحات جنگی قوی به منظور هدف قرار دادن هواپیماها و انهدام تانک های ارتش صهیونیستی است. به نظر من از آنجایی که جنبش حزب الله تجهیزات نظامی پیشرفته ای را از این دریافت و ذخیره کرده است، می تواند وارد چنین جنگی شده و قدرت تخریب سلاح های خود را به رخ ارتش تا بن دندان مسلح صهیونیستی بکشد.
واقعیت این است که مقاومت نمی تواند تا مدت زمان زیادی به این جنگ خاموش و زیر زمینی ادامه دهد و در صورتی که اسرائیل جنگ بعدی را علیه آن آغاز نکند، این گروه های مقاومت هستند که شعله های جنگ را برخواهد افروخت. مقاومت نوار غزه به دلایل جغرافیایی و لوجستیکی و به ویژه محاصره این منطقه از سوی مصر قادر به آغاز چنین جنگی نیست و از سوی دیگر، قدم گذاشتن در میدان چنین جنگ متهورانه ای نیازمند مداخله نظامی ایران و سوریه و در نهایت فراگیر شدن جنگ در کل منطقه خاورمیانه است.
پنجم: "اسرائیل" در جنگ بعدی انتقام سخت تر و شدیدتری را از غیر نظامیان خواهد گرفت تا از این طریق هم بتواند افکار عمومی کشورهای مورد نظر را علیه گروه های مقاومت تحریک کند و از سوی دیگر بر روحیه مقامات سیاسی و نظامی این کشورها تاثیر بگذارد. علاوه بر این، این احتمال را نیز نباید از نظر دور داشت که رژیم صهیونیستی در جنگ آتی از بمب های اتمی علیه اهداف مدنی ـ نظامی طرف های جنگ استفاده کند و حتی اگر در جنگ آتی از این سلاح ها استفاده نکند، در جنگ بعد از آن حتما از این تسلیحات استراتژیک خود استفاده خواهد کرد و از همین رو می توان پیش بینی کرد که طرف های عربی در این جنگ خسارت های جانی سنگینی را متحمل شوند، اما نتیجه ناگوار و ناخوشایند چنین اقدامی برای یهودیان این خواهد بود که پس از این اقدام در تنگنای شدیدی قرار خواهند گرفت و راه فراری نخواهند داشت.
ششم: رژیم صهیونیستی در جنگ آتی نیز شکست خواهد خورد، اما این شکست بدین معناست که ارتش صهیونیستی بار دیگر مجبور خواهد شد که پس از تحمل خسارت های جانی زیاد و به اسارت رفتن شمار دیگری از نظامیان خود از منطقه مورد تهاجم خود عقب نشینی کرده و به احتمال زیاد دیگر وخامت اوضاع از حد وارد کردن گونی های آرد به نوار غزه فراتر رفته و بحث مبادله اراضی بار دیگر مطرح گردد.
و هفتم: رژیم های عربی همپیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی شکست سختی را تجربه کرده و تمامی روزنه های امید به روی آنها بسته خواهد شد.
اما من دلایل محکمه پسندی برای این ادعاهای خود دارم و با توجه به معادلات افزایش و کاهش قدرت در منطقه چنین پیش بینی هایی را مطرح می کنم. بدون شک، آمریکا و رژیم صهیونیستی تمامی هم و غم خود را صرف این مساله خواهند کرد که راهی برای مقابله با استراتژی های گروه های مقاومت پیدا کنند و در مقابل گروه های مقاومت نیز به دنبال راهی برای مقابله با قدرت و دقت موشک های آمریکا و "اسرائیل" خواهند بود. بدیهی است که هر دو طرف به موفقیت هایی در این زمینه دست خواهند یافت، اما به نظر من آمریکا و اسرائیل بر خلاف گروه های مقاومت نخواهند توانست به راهکار مطمئنی در این زمینه دست پیدا کنند.
البته هیچگاه منکر شدت و حدت جنگ آتی نیست و در این مساله نیز هیچ شکی نیست که این جنگ خسارت های زیادی را به همراه خواهد داشت. ما اکنون در مقابل یک جهنم گداخته قرار داریم و تمامی مذاکرات برای دستیابی به راه حلی در این زمینه به بن بست رسیده است. آنهایی که تاریخ منازعات اسرائیلی ـ عربی و یا درگیری های عربی ـ اسرائیلی را مطالعه کرده باشند مطمئنا به این مساله پی برده اند که با افزایش قدرت جریان های مقاومت کشورهای عربی و اسلامی کشتار و تخریب های دیوانه وار اسرائیل نیز شدت بیشتری به خود می گیرد. این رژیم غاصب و زورگو در جنگ ها هیچگاه در صدد ناز کردن طرف مقابل نیست، بلکه با تمام وجود برای نابودی آن تلاش می کند؛ هر چند که این مساله ممکن است به موجودیت خودش نیز آسیب بزند.
اما بی شک فضای مانور اسرائیل به شدت تنگ شده است و این رژیم مجبور است که به حقوق کامل فلسطینیان و در راس آنها حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود اعتراف کند. کشورهای عربی همپیمان رژیم صهیونیستی نیز در این شرایط باید اوضاع را بازبینی کرده و در صورت امکان تغییراتی را در سیاست ها و مواضع خود ایجاد کنند.
منبع:http://www.rohama.org /س
اما رژیم صهیونیستی در ادامه این راه، علاوه بر شکست تلخ و فضاحت بار در جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006، در جنگ 22 روزه ماه های دسامبر سال 2008 و ژانویه سال 2009 نیز در مقابل مقاومت فلسطین شکست دیگری را متحمل شد. این تحلیلگر برجسته فلسطینی در ادامه مقاله خود آورده است که من در آغاز جنگ ماه ژوئیه سال 2006 به این مساله اشاره کردم که حزب الله در این جنگ مقاومت خواهد کرد و در نهایت آتش این جنگ با شکست "اسرائیل" فروکش خواهد کرد. علاوه بر این در آغاز جنگ 22 روزه غزه نیز گفتم که مقاومت فلسطین از این جنگ سربلند بیرون خواهد آمد و در مقابل رژیم صهیونیستی بار دیگر شکست خواهد خورد. اما حال می خواهم ویژگی های جنگ بعدی رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار دهم که به نظر من خصوصیات زیر را خواهد داشت:
نخست: رژیم صهیونیستی از جنگ ژوئیه سال 2006 تاکنون خاطرات تلخی را تجربه کرده است و به نظر نمی رسد که در آینده نزدیک و به این راحتی جنگ دیگری را آغاز کند، بلکه قبل از آغاز هر جنگ دیگری علیه گروه های مقاومت کشورهای عربی و اسلامی بارها احتمالات مربوط به آنرا مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و سعی خواهد کرد که قبل از آغاز جنگ کشورهای عربی و غربی را با خود همراه کند. گروه های مقاومت کشورهای عربی و اسلامی به استراتژی های جدیدی دست یافته و خود را به تسلیحات دفاعی جدیدی مجهز کرده است که رژیم صهیونیستی به این راحتی نمی تواند آنها را شکست دهد. علاوه بر این، فرماندهان و نظامیان ارتش صهیونیستی دیگر آن روحیه سال های نخستین شکل گیری این رژیم را که با پیروزی های متعددی همراه بود، ندارند.
دوم: رژیم صهیونیستی در جنگ های بعدی سعی خواهد کرد که تا حد زیادی از حملات هوایی بازدارنده علیه طرف مقابل خود استفاده کرده و به طور کامل قدرت نظامی آنرا نابود کند؛ چرا که این رژیم به خوبی دریافته است که نظامیان این رژیم در جنگ های زمینی با مشکلات زیادی مواجه می شوند؛ از همین رو، ارتش صهیونیستی سعی خواهد کرد که قبل از آغاز جنگ تمامی واکنش های احتمالی طرف مقابل را مورد ارزیابی قرار دهد.
سوم: به دلیل انزجار افکار عمومی و لوث شدن مساله جنگ، رژیم صهیونیستی و برخی رژیم های عربی این بار برای تضعیف و نابودی گروه های مقاومت سعی خواهند کرد که مشکلاتی داخلی پیش روی گروه های مقاومت لبنان و فلسطین قرار داده و از این طریق از داخل آنها را شکست دهند. به نظر می رسد که "اسرائیل" و همپیمانان عرب آن در این راستا تلاش خواهند کرد که اعتماد مردم و افکار عمومی لبنان و فلسطین نسبت به گروه های مقاومت را تضعیف کرده و در صورت امکان مردم این کشورها را به شورش وادار کنند، اما به نظر می رسد که این هدف آنها به دلیل فقدان ارزش و اعتبار رژیم های عربی در میان مردم خود، تحقق نخواهد یافت.
چهارم: برخی گروه های مقاومت؛ به ویژه حزب الله وارد جنگ عملی و درگیری های فیزیکی با دشمن خواهند شد؛ چرا که این گروه ها دیگر بیش از این قادر به ادامه جنگ خاموش نیستند. اما به این منظور آنها باید نیروها و مبارزان خود را از سنگرها و پایگاه های خود خارج کرده و به جنگ رو در رو با دشمن صهیونیستی بپردازند که این مساله نیز نیازمندان شمار زیادی از مبارزان و نیز تسلیحات جنگی قوی به منظور هدف قرار دادن هواپیماها و انهدام تانک های ارتش صهیونیستی است. به نظر من از آنجایی که جنبش حزب الله تجهیزات نظامی پیشرفته ای را از این دریافت و ذخیره کرده است، می تواند وارد چنین جنگی شده و قدرت تخریب سلاح های خود را به رخ ارتش تا بن دندان مسلح صهیونیستی بکشد.
واقعیت این است که مقاومت نمی تواند تا مدت زمان زیادی به این جنگ خاموش و زیر زمینی ادامه دهد و در صورتی که اسرائیل جنگ بعدی را علیه آن آغاز نکند، این گروه های مقاومت هستند که شعله های جنگ را برخواهد افروخت. مقاومت نوار غزه به دلایل جغرافیایی و لوجستیکی و به ویژه محاصره این منطقه از سوی مصر قادر به آغاز چنین جنگی نیست و از سوی دیگر، قدم گذاشتن در میدان چنین جنگ متهورانه ای نیازمند مداخله نظامی ایران و سوریه و در نهایت فراگیر شدن جنگ در کل منطقه خاورمیانه است.
پنجم: "اسرائیل" در جنگ بعدی انتقام سخت تر و شدیدتری را از غیر نظامیان خواهد گرفت تا از این طریق هم بتواند افکار عمومی کشورهای مورد نظر را علیه گروه های مقاومت تحریک کند و از سوی دیگر بر روحیه مقامات سیاسی و نظامی این کشورها تاثیر بگذارد. علاوه بر این، این احتمال را نیز نباید از نظر دور داشت که رژیم صهیونیستی در جنگ آتی از بمب های اتمی علیه اهداف مدنی ـ نظامی طرف های جنگ استفاده کند و حتی اگر در جنگ آتی از این سلاح ها استفاده نکند، در جنگ بعد از آن حتما از این تسلیحات استراتژیک خود استفاده خواهد کرد و از همین رو می توان پیش بینی کرد که طرف های عربی در این جنگ خسارت های جانی سنگینی را متحمل شوند، اما نتیجه ناگوار و ناخوشایند چنین اقدامی برای یهودیان این خواهد بود که پس از این اقدام در تنگنای شدیدی قرار خواهند گرفت و راه فراری نخواهند داشت.
ششم: رژیم صهیونیستی در جنگ آتی نیز شکست خواهد خورد، اما این شکست بدین معناست که ارتش صهیونیستی بار دیگر مجبور خواهد شد که پس از تحمل خسارت های جانی زیاد و به اسارت رفتن شمار دیگری از نظامیان خود از منطقه مورد تهاجم خود عقب نشینی کرده و به احتمال زیاد دیگر وخامت اوضاع از حد وارد کردن گونی های آرد به نوار غزه فراتر رفته و بحث مبادله اراضی بار دیگر مطرح گردد.
و هفتم: رژیم های عربی همپیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی شکست سختی را تجربه کرده و تمامی روزنه های امید به روی آنها بسته خواهد شد.
اما من دلایل محکمه پسندی برای این ادعاهای خود دارم و با توجه به معادلات افزایش و کاهش قدرت در منطقه چنین پیش بینی هایی را مطرح می کنم. بدون شک، آمریکا و رژیم صهیونیستی تمامی هم و غم خود را صرف این مساله خواهند کرد که راهی برای مقابله با استراتژی های گروه های مقاومت پیدا کنند و در مقابل گروه های مقاومت نیز به دنبال راهی برای مقابله با قدرت و دقت موشک های آمریکا و "اسرائیل" خواهند بود. بدیهی است که هر دو طرف به موفقیت هایی در این زمینه دست خواهند یافت، اما به نظر من آمریکا و اسرائیل بر خلاف گروه های مقاومت نخواهند توانست به راهکار مطمئنی در این زمینه دست پیدا کنند.
البته هیچگاه منکر شدت و حدت جنگ آتی نیست و در این مساله نیز هیچ شکی نیست که این جنگ خسارت های زیادی را به همراه خواهد داشت. ما اکنون در مقابل یک جهنم گداخته قرار داریم و تمامی مذاکرات برای دستیابی به راه حلی در این زمینه به بن بست رسیده است. آنهایی که تاریخ منازعات اسرائیلی ـ عربی و یا درگیری های عربی ـ اسرائیلی را مطالعه کرده باشند مطمئنا به این مساله پی برده اند که با افزایش قدرت جریان های مقاومت کشورهای عربی و اسلامی کشتار و تخریب های دیوانه وار اسرائیل نیز شدت بیشتری به خود می گیرد. این رژیم غاصب و زورگو در جنگ ها هیچگاه در صدد ناز کردن طرف مقابل نیست، بلکه با تمام وجود برای نابودی آن تلاش می کند؛ هر چند که این مساله ممکن است به موجودیت خودش نیز آسیب بزند.
اما بی شک فضای مانور اسرائیل به شدت تنگ شده است و این رژیم مجبور است که به حقوق کامل فلسطینیان و در راس آنها حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود اعتراف کند. کشورهای عربی همپیمان رژیم صهیونیستی نیز در این شرایط باید اوضاع را بازبینی کرده و در صورت امکان تغییراتی را در سیاست ها و مواضع خود ایجاد کنند.
منبع:http://www.rohama.org /س