معنویت یک حس است که برای بعضی، همه چیز میشود
آیا میدانید که اعتیاد معنوی یک واقعیت است و برای قرنها وجود داشته است؟ بله، این اعتیاد به همان اندازه برای انسان مضر است که در تمدنهای سراسر جهان و در نسلهای مختلف ویرانگر بوده است ...
تعداد کلمات: 1039 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
برگرفته از سایت اسپریچوال ری
آیا شما به معنویت معتاد شدهاید؟
معنویت یک حس است که برای بعضی، همه چیز میشود و هیچ چیز را به جز آن انجام نمیدهند. معنویت یک حالت ذهنی است و مانند هر احساس دیگری، این امر مشتمل بر علت و معلول و موثر بر رویکرد ما است. برای بعضی از افراد ممکن است به عنوان نماز، موعظه، خوش بینی، آرامش و حتی سکوت تعریف شود. همه ما خیلی متفاوت و در عین حال مشابه، درجاتی از معنویت را داریم. در حالی که بسیاری ممکن است موافق باشند که شما میتوانید دین را از معنویت جدا کنید، اما نمیتوانید معنویت را از دین حذف کنید. برای یک مؤمن، این دو متفاوت نیستند و بنابراین جدا نیستند.
با این حال، بسیاری از افراد وجود دارد که خود را به رغم تلاشهای خود برای هدایت زندگی معنوی، اذیت میکنند. اعتیاد معنوی، جان شاگردانش را بیشتر از نجات آنها میگیرد و به جای آن به آنها احساس ناامنی میدهد. از سوی دیگر، معنویت به خودی خود به مؤمنین هماهنگی درونی میدهد.
جنبههای اعتیاد معنوی
باور غیرقابل تصور
جایگزینی اعتقاداتی که در ذهن ما ایجاد میشود، میتواند بسیار دشوار باشد و به نوعی اعتیاد تبدیل شود، زیرا باعث میشود تمام اقدامات ما به طور غریزی تبدیل به یک ایده یا جهت گیری اصلی شود. متأسفانه، معنویت گرایان نیز از این امر معاف نیستند و بنابراین مستثنا نیستند. چقدر ایمان خوب است و چه میزان آن زیان آور است؟ هر معتقدی باید پاسخ به این سوال بیرحمانه را از درون خود و از کسانی که واقعا میتوانند وی را راهنمایی کنند، بجوید.معنویت یک حس است که برای بعضی، همه چیز میشود و هیچ چیز را به جز آن انجام نمیدهند. معنویت یک حالت ذهنی است و مانند هر احساس دیگری، این امر مشتمل بر علت و معلول و موثر بر رویکرد ما است. برای بعضی از افراد ممکن است به عنوان نماز، موعظه، خوش بینی، آرامش و حتی سکوت تعریف شود. همه ما خیلی متفاوت و در عین حال مشابه، درجاتی از معنویت را داریم. در حالی که بسیاری ممکن است موافق باشند که شما میتوانید دین را از معنویت جدا کنید، اما نمیتوانید معنویت را از دین حذف کنید. برای یک مؤمن، این دو متفاوت نیستند و بنابراین جدا نیستند.
شرایط زندگی
ذهن ما باید به عمل، مفهوم و هدف نهایی آن جذب شود. وقتی افراد به معنویت معتاد شدهاند، به این ترتیب، این اتفاق میافتد که آن را به عنوان زندگی واقعی خود را پذیرفتهاند و بخش جدایی ناپذیر از وجود خود میدانند. در عوض آنها این ایدئولوژی را بر اراده آزاد خود تحمیل کرده یا از طریق نیروهای خارجی به این قلمرو کشیده شدهاند. همانند فشار همکاران و ...
چرا این نیاز به وجود میآید و چرا کمبود آن، احساس میشود؟ پاسخ ممکن است در عدم کفایت شخصی، عدم اعتماد، از دست دادن عزیزان، آسیب، ناتوانی یا اشتیاق به کسب قدرت روحانی و اجتماعی کاذب باشد. و ممکن است، اعتیاد به هر شکلی، بدن و ذهن را مستقیما به سمت نیل به خواستههایش ببرد تا خود را به طور کامل به شکل خاصی تبدیل کند.
احساس دائمی عدم اطمینان
یک معتاد معنویت، هنگامی که دچار این حالت میشود، واقعیتی درون او، از بین میرود و قاضی زندگی دیگران میشود. این اعتیاد باعث میشود به مردم و به دیگران به عنوان موجودات پست نگاه کنند، به عنوان موجوداتی بیارزش و به عنوان افرادی که قادر به افزایش سطح زندگی خود در یک سطح معنوی بالاتر نیستتند. هرکسی که همراه آنها نیست و یا آنها را دنبال نمیکند، دارای روح از دست رفته، فقیر و رنج کشیده تلقی میشود. در حالی که معنویت در معنای واقعی آن، به سادگی میتواند به دیگران اجازه زندگی آزاد بدهد، به طوری که هر فرد سفر خود را در زندگی دارد.
سوءاستفاده عرفانی از واقعیت
معتادان معنوی مثل همه انواع اعتیاد، تمایل دارند تا از واقعیت فراتر بروند و مسئولیتهای روزانه را ترک کنند. آنها در این زمینه دچار وسواس میشوند تا به این ترتیب مراقبت از نزدیکان و عزیزان خود را فراموش کنند. آنها همه چیز را به شانس ربط میدهند و بهانههای فراوانی در دست دارند، که اتفاقات فراتر از کنترل آنها است و همه چیز یا اتفاق میافتد و یا اتفاق نمیافتد. سرنوشت آنها نیز وابسته به کار یا اراده جهان است. آنها غالبا غرق در جستجوی پاسخ از قدرت بالاتری میشوند، و اغلب فراموش میکنند که به درون خود نگاه کنند و صلح درونی داشته باشند. آنها به طور فزایندهای وابسته به ایمان، و مخالف با عادی بودن میشوند و در خود فرو میروند.
بیشتر بخوانید: نقش و جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی
از بین بردن اعتیاد معنویت
1 - ایمان ناب را عملی کنید
اولین گام برای بهبودی از این اعتیاد این است که ایمان کور نداشته باشیم. تمام اطلاعات فعلی را کنار بگذارید و همه چیزهایی را که جمع کردهاید نادیده بگیرید. اگر شما یک گروه این چنینی دارید، وقت آن است که از آنها فاصله بگیرید و به جای آن خودتان ایمان بیاورید. شما باید درک کنید که مجبور نیستید که هم گروه آنها باشید. همه چیزی که شما نیاز دارید این است که به خودتان و افرادی که همیشه در کنار آشفتگیهای شما ایستادهاند، اعتماد کنید.
2 - توقف انتقاد و زندگی سادگی
درست است که شر وجود دارد، در عین حال، آشکار است که در افراد خوبی نیز هست. افرادی را که قبلا قبول داشتهاید را قبول کنید. درک کنید که هیچ چیزی در مورد شما وجود ندارد که نیاز به تعمیر داشته باشد، و هر کدام از مشکلات شما را میتوان با اراده تصحیح کرد.
3 - مسئولیت پذیری
شما نیاز به تلاش مختصر دارید تا بتوانید مسئولیتهای خود را انجام دهید. اطمینان حاصل کنید که از پس امور مالی و مستندات برمیآیید. وظایف خود را در خانواده خود و همچنین در زندگی شخصی و رفاه خود کنترل کنید.
4 - مثبت بودن
مفهوم معنویت به مردم اجازه میدهد که به چیزهای مثبت نگاه کنند. زیبایی اطراف خود را درک کنید و سعی کنید زندگی خود و زندگی افراد اطراف خود را مثبتتر کنید. یکی از راههای انجام این کار این است که با گسترش امید دیگران را تشویق برای به دست آوردن بهترینها کنید. برای به دست آوردن فرصتها و ایجاد امکانات جدید؛ به جای انتظار؛ تلاش کنید. این کمک خواهد کرد که زندگی را برای خود و همچنین افرادی که به آنها اهمیت میدهید، شادتر کنید.
همانند سایر انواع اعتیاد، اعتیاد معنوی بیش از حد نیازمند آن است که شما این واقعیت را قبول کنید که ممکن است بیش از حد فرا رفتهاید. شما باید قبول کنید که این تبدیل به عادت شده است و باید متوقف شود و تنها کسی که میتواند این کار را انجام دهد خود شماست.
منبع: راسخون