دوران کودکی سنگ زیرین و زیر بنای دوران نوجوانی است، تفاوت این دوره با دوره قبل، ورود کودک به دنیایی جدیدتر و بروز و ظهور برخی گرایش ها و احساسات جسمی و روحی است.
در دوران کودکی، فرد با افراد محدودی معاشرت دارد و سرزمین وجود او متأثر از آموخته های آن هاست. در دوران نوجوانی، دوستان و همسالان و برخی شرایط اجتماع که او قادر به درک آن هاست، او را تحت تأثیر قرار می دهد، مهم ترین ویژگی دوران نوجوانی، پذیرش آرای دیگران است واز همین خاصیت باید برای جذب آن ها به نماز استفاده کرد.
با بروز مشکلات در این دوران و حس پناه جویی نوجوانان که در این دوره به فراتر از پدر و مادر کشیده می شود، می توان نوجوان را به منبع اتکال و پناه مطمئن خداوندی هدایت کرد.
اگر نوجوان در اثر نماز بتواند مقداری لذت عبادت و ارتباط با خدا و اتکال بر او و یاری او را درک کند، به این امر عادت می کند. چنان که گفته اند: « و الخیر عاده ».
بهترین دوران برای درک لذت نماز و آغاز عبادت معمولا این دوران است و والدین و مسئولان امر هدایت نوجوانان، از جمله مدرسه و صدا و سیما و...، باید در این دوره به فکر آموزش جدی و تعمیق نماز در جان آن ها باشند و این امر آن ها را از خطر انحراف نگه می دارد.
همچنین توجه آن ها به بزرگان دین و اولیای حق و تأسی به روش قرآن و شرح حال بزرگان ومقامات و کرامات و... یک روش تربیتی بسیار مؤثر می باشد.
در دوران کودکی، فرد با افراد محدودی معاشرت دارد و سرزمین وجود او متأثر از آموخته های آن هاست. در دوران نوجوانی، دوستان و همسالان و برخی شرایط اجتماع که او قادر به درک آن هاست، او را تحت تأثیر قرار می دهد، مهم ترین ویژگی دوران نوجوانی، پذیرش آرای دیگران است واز همین خاصیت باید برای جذب آن ها به نماز استفاده کرد.
با بروز مشکلات در این دوران و حس پناه جویی نوجوانان که در این دوره به فراتر از پدر و مادر کشیده می شود، می توان نوجوان را به منبع اتکال و پناه مطمئن خداوندی هدایت کرد.
اگر نوجوان در اثر نماز بتواند مقداری لذت عبادت و ارتباط با خدا و اتکال بر او و یاری او را درک کند، به این امر عادت می کند. چنان که گفته اند: « و الخیر عاده ».
بهترین دوران برای درک لذت نماز و آغاز عبادت معمولا این دوران است و والدین و مسئولان امر هدایت نوجوانان، از جمله مدرسه و صدا و سیما و...، باید در این دوره به فکر آموزش جدی و تعمیق نماز در جان آن ها باشند و این امر آن ها را از خطر انحراف نگه می دارد.
همچنین توجه آن ها به بزرگان دین و اولیای حق و تأسی به روش قرآن و شرح حال بزرگان ومقامات و کرامات و... یک روش تربیتی بسیار مؤثر می باشد.
نماز و آموزش و پرورش
آموزش و پرورش، یا مدرسه، بعد از محیط خانواده مهم ترین محیط تربیت افراد به شمار می رود؛ زیرا دانش آموز بیشترین ساعات روز خود را در مدرسه می گذراند.
هدف مدارس، علم آموزی است، گرچه علم و ویژگی های آن از دیدگاه اسلام با آنچه که غرب آن را علم می نامد، فرق بسیار دارد؛ از نظر اسلام هدف از علم تعالی روح انسان است، در حالی که علم از نگاه غربی بیشتر بر محور انسان و پیشرفت در آن است،
از این رو بسیاری از علوم جدید از مقوله ی علم در اسلام نیست؛ هر چند طلب علوم مفید یک امر واجب شمرده شده است. متاسفانه مدارس امروز ما چون برگرفته از سبک بیگانه است؛ معمولا در آموختن علم واقعی موفقیت بسیاری ندارد.
هدف مدارس، علم آموزی است، گرچه علم و ویژگی های آن از دیدگاه اسلام با آنچه که غرب آن را علم می نامد، فرق بسیار دارد؛ از نظر اسلام هدف از علم تعالی روح انسان است، در حالی که علم از نگاه غربی بیشتر بر محور انسان و پیشرفت در آن است،
از این رو بسیاری از علوم جدید از مقوله ی علم در اسلام نیست؛ هر چند طلب علوم مفید یک امر واجب شمرده شده است. متاسفانه مدارس امروز ما چون برگرفته از سبک بیگانه است؛ معمولا در آموختن علم واقعی موفقیت بسیاری ندارد.
اما محیط مدرسه به چند دلیل برای پرورش مذهبی دانش آموز و نمازگزار شدن او اهمیت دارد:
اول این که دانش آموز حدود نیمی از ساعت های روز خود را در مدرسه می گذراند.
دیگر این که در سنین مدرسه هنوز خاصیت تقلید و الگوبرداری وجود دارد؛ و در پاره ای موارد به خصوص در سنین پایین حرف و نظر معلم را بالاتر از حرف والدین خود می داند.
دلیل دیگر، حضور دانش آموز در جمع همسالان و وجود اختلاف در تربیت خانوادگی آن ها است.
بنابراین با توجه به دلایل فوق و نیز سخن امام راحل که « تزکیه قبل از تعلیم و تعلم است » و اساس دعوت انبیا: « یزکیهم ویعلمهم الکتاب و الحکمه؛ (1) آنان را تزکیه کرده و کتاب و حکمت به آن ها یاد می دهد.» باید تمام برنامه های آموزش و پرورش در جهت پرورش روحی و مذهبی دانش آموزان باشد.
دیگر این که در سنین مدرسه هنوز خاصیت تقلید و الگوبرداری وجود دارد؛ و در پاره ای موارد به خصوص در سنین پایین حرف و نظر معلم را بالاتر از حرف والدین خود می داند.
دلیل دیگر، حضور دانش آموز در جمع همسالان و وجود اختلاف در تربیت خانوادگی آن ها است.
بنابراین با توجه به دلایل فوق و نیز سخن امام راحل که « تزکیه قبل از تعلیم و تعلم است » و اساس دعوت انبیا: « یزکیهم ویعلمهم الکتاب و الحکمه؛ (1) آنان را تزکیه کرده و کتاب و حکمت به آن ها یاد می دهد.» باید تمام برنامه های آموزش و پرورش در جهت پرورش روحی و مذهبی دانش آموزان باشد.
برخی از مهم ترین وظایف آموزش و پرورش به شرح زیر است:
1- اصلاح و تقویت برنامه های پرورشی و رفع نواقص موجود هم در برنامه های پیش بینی شده و هم در تربیت مربی؛
2- حساسیت و دقت در امر گزینش معلمان دینی و پرورشی؛
3- به کارگیری معلمان آگاه و با سواد، به خصوص در دروس دینی و مذهبی و سطوح پایین آموزش (ابتدایی و راهنمایی)؛ زیرا آموزش های بی پایه و اساس در درس دینی، فرد را در مقطعی از زندگی دچار تعارض در ارزش ها می کند؛
4- برنامه های پرورشی مذهبی و تشویق و ترغیب دانش آموز به سوی آن، نه با استفاده از قدرت مدیر و مربی پرورشی و...،
5- در مورد مراسم نماز و شرکت دانش آموزان در آن، به مسائل ظاهری و ارقام... خیلی بها داده نشود، بلکه در پیاده کردن هدف نماز و تعلیم آداب آن کوشش بیشتری شود؛ باید توجه داشت که کسانی که به دین اسلام می گروند؛ اغلب به دلیل رفتار دینی صحیح است، نه به جهت آمار نمازگزاران؛
6- گردآوری اولیای دانش آموزان و آموزش معنوی آنان در امر پرورش فرزندان خود و تشویق آنان به نماز؛
این آموزش ها می تواند از طریق آگاهی والدین نسبت به خطرات جامعه و مسائل تهاجم فرهنگی و بازگویی و تذکر اثر مصونیت بخش نماز و تعالیم دین و تعلیم رفتارهای مناسب در خانه با دانش آموز و... باشد. این امر باعث می شود که در آموزش ارزش ها، تعارض های احتمالی به حداقل برسد.
7- واگذاری مسئولیت اجرای نمازهای جماعت بر عهده ی خود دانش آموزان؛
8- تبیین نقش نماز در پیشرفت های علمی و دینی دانشمندان؛
9- آموزش و پرورش باید سعی نماید که مسئله تعارض و ناسازگاری دین و نماز با پیشرفت های دنیای کنونی را روشن نماید، به عبارت دیگر، تعارض علم و دین را در سطح فکری آنان حل نمایند.
2- حساسیت و دقت در امر گزینش معلمان دینی و پرورشی؛
3- به کارگیری معلمان آگاه و با سواد، به خصوص در دروس دینی و مذهبی و سطوح پایین آموزش (ابتدایی و راهنمایی)؛ زیرا آموزش های بی پایه و اساس در درس دینی، فرد را در مقطعی از زندگی دچار تعارض در ارزش ها می کند؛
4- برنامه های پرورشی مذهبی و تشویق و ترغیب دانش آموز به سوی آن، نه با استفاده از قدرت مدیر و مربی پرورشی و...،
5- در مورد مراسم نماز و شرکت دانش آموزان در آن، به مسائل ظاهری و ارقام... خیلی بها داده نشود، بلکه در پیاده کردن هدف نماز و تعلیم آداب آن کوشش بیشتری شود؛ باید توجه داشت که کسانی که به دین اسلام می گروند؛ اغلب به دلیل رفتار دینی صحیح است، نه به جهت آمار نمازگزاران؛
6- گردآوری اولیای دانش آموزان و آموزش معنوی آنان در امر پرورش فرزندان خود و تشویق آنان به نماز؛
این آموزش ها می تواند از طریق آگاهی والدین نسبت به خطرات جامعه و مسائل تهاجم فرهنگی و بازگویی و تذکر اثر مصونیت بخش نماز و تعالیم دین و تعلیم رفتارهای مناسب در خانه با دانش آموز و... باشد. این امر باعث می شود که در آموزش ارزش ها، تعارض های احتمالی به حداقل برسد.
7- واگذاری مسئولیت اجرای نمازهای جماعت بر عهده ی خود دانش آموزان؛
8- تبیین نقش نماز در پیشرفت های علمی و دینی دانشمندان؛
9- آموزش و پرورش باید سعی نماید که مسئله تعارض و ناسازگاری دین و نماز با پیشرفت های دنیای کنونی را روشن نماید، به عبارت دیگر، تعارض علم و دین را در سطح فکری آنان حل نمایند.
نماز باران رحمت الهی
بسیاری از مردم انجام عبادت و نماز را تنها یک تکلیف می دانند و گاهی برای به جا آوردن آن خود را شایسته تحسین و پاداش می بینند؛ از این رو در اجابت دعای خود تسهیل امور زندگی چشم به امدادهای خاص الهی دارند؛ حتی در مقابل عبادت خود، بر خداوند حقی احساس می کنند.
در حالی که در مناجات های امامان ما، بین مناجات شونده و مناجات کننده اصلا تناسب مقام وجود ندارد؛ یکی در نهایت قدس و رفعت مقام و دیگری در نهایت ضعف و دنائت مکان و ذات است.
در حالی که در مناجات های امامان ما، بین مناجات شونده و مناجات کننده اصلا تناسب مقام وجود ندارد؛ یکی در نهایت قدس و رفعت مقام و دیگری در نهایت ضعف و دنائت مکان و ذات است.
به قول شاعر: شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای
امام سجاد (ع) در بیان مقام پروردگار در مقابل بنده می گوید:
« پروردگارا، اگر اطاعت فرمان تو به مناجات واجب نبود، تو را از ذکرم منزه می کردم، زیرا که ذکر من به قدر من است، نه به قدر تو. » (2)
از این رو، اجازه ی عبادت در زمره ی بزرگترین بخشش های الهی در حق بندگان است:
« من اعظم النعم علینا جریان ذکرک علی السننتا، (3)
از بزرگترین نعمت های بر ما، جریان ذکر تو زبان های ماست. »
از بزرگترین نعمت های بر ما، جریان ذکر تو زبان های ماست. »
البته به استناد آیه قرآن:
« لقد کرمنا بنی آدم » خداوند انسان را در بین خلایق مقامی ویژه عطا فرموده و قلب و روح او را شایسته صعود از عالم خاکی و وصل به عالم بالاتر از رتبه خویش نموده است:
« لا یسعی ارضی و لا سمائی بل یسعنی قلب عبدی المومن؛ (4) نه زمین ونه آسمان مرا در بر نمی گیرد ( درک نمی کند ) بلکه قلب بنده مؤمنم مرا در بر می گیرد.»
از این رو، خداوند بنده ی خود را به ذکر و عبادت فرمان می دهد: « اقم الصلوه لذکری؛ (5) نماز را برای یاد من به پادار.»
« لا یسعی ارضی و لا سمائی بل یسعنی قلب عبدی المومن؛ (4) نه زمین ونه آسمان مرا در بر نمی گیرد ( درک نمی کند ) بلکه قلب بنده مؤمنم مرا در بر می گیرد.»
از این رو، خداوند بنده ی خود را به ذکر و عبادت فرمان می دهد: « اقم الصلوه لذکری؛ (5) نماز را برای یاد من به پادار.»
نماز در آینه ی وحی
قبل از این که مورد نماز در قرآن مطالبی بیاوریم؛ بهتر است ریشه بحث را از ابتدا در قرآن پی گیری نموده، تا به اهمیت و جایگاه نماز در قرآن آگاه شویم.
قرآن در آیه ای خطاب به انسان می فرماید:
« هو الذی خلق لکم ما فی الأرض جمیعا؛ (6) خدا هر چه در زمین است را برای شما آفرید. »
همچنین درباره خلقت انسان و جن می فرماید:
« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ (7) و جن و انس نیافریدیم را مگر برای آن که مرا عبادت کنند، نیافریدیم. »
قرآن رستگاری انسان را در اقامه نماز معرفی می کند:
« و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء و یقیموا الصلوه و یؤتوا الزکوه؛ (8)
و دستور داده نشدند مگر این که خدا را خالصانه در دین عبادت کنند و نماز به پای دارند و زکات دهند. »
یکی از اهداف ارسال انبیای الهی، دعوت به پرستش پروردگار و اقامه نماز است:
« و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله؛ (9) محققا ما در میان هر امتی رسولی برانگیختیم که (مردمان ) خدا را عبادت کنند.»
در میان شیوه های عبادت که مالی و بدنی است، عبادتی برتر است که انسان را به یاد حق مشغول کند؛ یعنی عبادت ذکری برتر است. ذکر حق باعث می شود که حق نیز به یاد ذکر بنده ی خویش باشد.
« اذکرونی اذکرکم؛ (10) مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. »
«اذکرونی» در آیه فوق، نماز را ذکر خداوند معرفی می کند و به پیامبر خود نیز دستور می دهد:« و اقم الصلوه لذکری » که این امر اهمیت ویژه نماز را در میان سایر عبادت ها نشان می دهد.
اگر فرد از ذکر حق روبرتابد، پروردگار نیز به تعبیر قرآن او را فراموش خواهد کرد:
« و قیل الیوم ننساکم کما نسیتم لقاء یومکم هذا؛ (11)
و گفته شود که امروز شما را فراموش می کنیم همان گونه که شما این روز خود را فراموش کردید. »
غفلت از یاد خدا، انسان را با سختی مواجه می کند:
« و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا؛ (12)
هر کس از ذکر و یاد من روی برگرداند، زندگی سختی خواهد داشت. »
یاد خدا سبب آرامش دل ها است:
« الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر؛ (13)
آیا خدا نمی داند که چه کسی را آفریده است در حالی که او آگاه به دقایق امور و آگاه است. »
همچنین درباره خلقت انسان و جن می فرماید:
« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ (7) و جن و انس نیافریدیم را مگر برای آن که مرا عبادت کنند، نیافریدیم. »
قرآن رستگاری انسان را در اقامه نماز معرفی می کند:
« و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء و یقیموا الصلوه و یؤتوا الزکوه؛ (8)
و دستور داده نشدند مگر این که خدا را خالصانه در دین عبادت کنند و نماز به پای دارند و زکات دهند. »
یکی از اهداف ارسال انبیای الهی، دعوت به پرستش پروردگار و اقامه نماز است:
« و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله؛ (9) محققا ما در میان هر امتی رسولی برانگیختیم که (مردمان ) خدا را عبادت کنند.»
در میان شیوه های عبادت که مالی و بدنی است، عبادتی برتر است که انسان را به یاد حق مشغول کند؛ یعنی عبادت ذکری برتر است. ذکر حق باعث می شود که حق نیز به یاد ذکر بنده ی خویش باشد.
« اذکرونی اذکرکم؛ (10) مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. »
«اذکرونی» در آیه فوق، نماز را ذکر خداوند معرفی می کند و به پیامبر خود نیز دستور می دهد:« و اقم الصلوه لذکری » که این امر اهمیت ویژه نماز را در میان سایر عبادت ها نشان می دهد.
اگر فرد از ذکر حق روبرتابد، پروردگار نیز به تعبیر قرآن او را فراموش خواهد کرد:
« و قیل الیوم ننساکم کما نسیتم لقاء یومکم هذا؛ (11)
و گفته شود که امروز شما را فراموش می کنیم همان گونه که شما این روز خود را فراموش کردید. »
غفلت از یاد خدا، انسان را با سختی مواجه می کند:
« و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا؛ (12)
هر کس از ذکر و یاد من روی برگرداند، زندگی سختی خواهد داشت. »
یاد خدا سبب آرامش دل ها است:
« الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر؛ (13)
آیا خدا نمی داند که چه کسی را آفریده است در حالی که او آگاه به دقایق امور و آگاه است. »
و در آیه ای دیگر می فرماید
« الا بذکر الله تطوئن القلوب؛ (14) دل ها به یاد خدا آرام می گیرد. »
قرآن به صورت مستقیم و غیر مستقیم به اهمیت نماز و جایگاه آن اشاره کرده است
قرآن به صورت مستقیم و غیر مستقیم به اهمیت نماز و جایگاه آن اشاره کرده است
برخی از آیات قرآن به صراحت به نماز و آثار و نتایج آن اشاره دارد؛ به شرح ذیل است:
1-فراگیر وهمگانی بودن نماز در بین تمام مخلوقات،
( از جماد گرفته تا ملک ) عمومیتی که هیچ عبادتی آن را دارا نیست:
« الم تر ان الله یسبح له من فی السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه و الله علیم بما یفعلون؛ (15)
آیا نمی بینی که آنچه در آسمان ها و زمین است و پرندگان همه خدا را تسبیح می گویند و هر کدام تسبیح و نماز خود را می داند و خداوند به آنچه انجام می دهند آگاه است.»
چنان که پیش از این گفته شد، از نظر قرآن عبادت سایر موجودات به صورت تسبیح، تحمید، سجودی و نیز طوعا و کرها می باشد.
« الم تر ان الله یسبح له من فی السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه و الله علیم بما یفعلون؛ (15)
آیا نمی بینی که آنچه در آسمان ها و زمین است و پرندگان همه خدا را تسبیح می گویند و هر کدام تسبیح و نماز خود را می داند و خداوند به آنچه انجام می دهند آگاه است.»
چنان که پیش از این گفته شد، از نظر قرآن عبادت سایر موجودات به صورت تسبیح، تحمید، سجودی و نیز طوعا و کرها می باشد.
2- نماز ذکر ویژه حق:
خداوند به پیامبر خود دستور می دهد:« و اقم الصلوه لذکری ». این ذکر مقام مناجات است؛ زیرا در آیاتی دیگر می فرماید: « نعمت های الهی را یاد کنید » که با آن شخص متوجه احسان پروردگار می شود و به ذکر خاص او ( نماز ) روی می آورد.
3-هدف تمام انبیا
یکی از اهداف انبیا هدایت خلق به عبادت و ذکر حق است. در قرآن نماز ذکر خاص حق تعالی است.
4- نماز اولین و آخرین سفارش انبیا:
با نگاهی سطحی به نحوه ی تبلیغ انبیا و سفارش های آنان در مورد نماز، که در قرآن نیز به آن اشاره شده است، می توان به اهمیت نماز نزد انبیا پی برد. در بحث « نماز از دیدگاه قرآن و وحی » درباره ی آن به تفصیل بحث شده است.
5- اثر نماز در دوری از گناه:
«... ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر.....؛ (16) نماز انسان را از فحشا و منکر باز می داد. »
6- نقش نماز در امور زندگی و هدف خلقت:
« و استعینوا بالصبرو الصلوه (17)؛ و از صبر و نماز یاری بجویید. »
7- « ان الصلوه کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا؛ (18)
به راستی که نماز بر مؤمنین امر واجبی با زمان معین است.»
برخی از آیات قرآن نیز به طور غیر مستقیم به نتایج و اثر عمل یا ترک نماز اشاره دارند که حاکی از مقام نماز و دیدگاه قرآن نسبت به آن است:
1- ثبات روحی در اثر نماز؛
« ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا الا المصلین؛ (19)
انسان حریص آفریده شده است هنگامی که به او شر وارد شود جزع و بی تابی می کند و هنگامی که به او خیر رسد منع می کند (بخل می کند) مگر نمازگزاران.»
انسان حریص آفریده شده است هنگامی که به او شر وارد شود جزع و بی تابی می کند و هنگامی که به او خیر رسد منع می کند (بخل می کند) مگر نمازگزاران.»
2- سقوط در جهنم در اثر عدم به جا آوردن نماز:
«کل نفس بما کسبت رهینه الا اصحاب الیمین فی جنات یتساءلون عن المجرمین ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین...؛ (20)
هر کس به آنچه که کسب نموده است در گرو خواهد بود مگر اصحاب یمین که در بهشت ها از گناه کاران می پرسند که چه چیز شما را درآتش افکند، گویند که ما از نمازگزاران نبودیم. »
خداوند در قرآن هنگامی که می خواهد سقوط قوم بنی اسرائیل را بیان کند، دلیل سقوط و انحطاط آن ها را ترک نماز و به تبع آن پیروی از شهوات می داند:
« فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا؛ (21)
پس بعد از آن ها گروهی جانشین آنان شد که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی نمودند پس به زودی در آتش افکنده شوند. »
هر کس به آنچه که کسب نموده است در گرو خواهد بود مگر اصحاب یمین که در بهشت ها از گناه کاران می پرسند که چه چیز شما را درآتش افکند، گویند که ما از نمازگزاران نبودیم. »
خداوند در قرآن هنگامی که می خواهد سقوط قوم بنی اسرائیل را بیان کند، دلیل سقوط و انحطاط آن ها را ترک نماز و به تبع آن پیروی از شهوات می داند:
« فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا؛ (21)
پس بعد از آن ها گروهی جانشین آنان شد که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی نمودند پس به زودی در آتش افکنده شوند. »
3-اشاره به اهمیت نماز در موارد متعدد:
قرآن هنگامی که وظایف الهی یک قومی را بیان می کند، یا نشانه ها و ویژگی های اهل ایمان و گروه های مختلفی که خداوند از آن ها تمجید می کند، برمی شمارد، از نماز و اقامه ی آن نیز یاد شده است:
« قد افلح المومنون، الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ (22)
به تحقیق که مؤمنان رستگار شدند، آن کسانی که در نمازشان خاشع اند. »
در قرآن کریم، علاوه بر مطالب فوق،
به تحقیق که مؤمنان رستگار شدند، آن کسانی که در نمازشان خاشع اند. »
در قرآن کریم، علاوه بر مطالب فوق،
در مورد آداب نماز و بعضی احکام دیگر آن، دستوراتی آمده است که به ذکر بعضی ا زآن ها پرداخته می شود:
- در ایاتی از قرآن حفاظت از نماز و لزوم آن مطرح شده است:
« حافظوا علی الصلوات و.. (23)؛ بر نمازها حافظت نمایید.»
- در آیاتی دیگر، حفاظت از نماز از نشانه های اهل ایمان شمرده شده است:
« الذین هم علی صلواتهم یحافظون؛ (24)
کسانی که آن ها بر نمازهایشان محافظت می کنند (مومن هستند).»
- موانع بر پاداشتن نماز، از جمله شراب و قمار:
« انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر والمیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلاه فهل انتم منتهون؛ (25)
شیطان در شراب و قمار تنها قصدی که دارد آن است که در بین شما دشمنی و کینه اندازد و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد، پس آیا نهی می پذیرید ؟ »
« حافظوا علی الصلوات و.. (23)؛ بر نمازها حافظت نمایید.»
- در آیاتی دیگر، حفاظت از نماز از نشانه های اهل ایمان شمرده شده است:
« الذین هم علی صلواتهم یحافظون؛ (24)
کسانی که آن ها بر نمازهایشان محافظت می کنند (مومن هستند).»
- موانع بر پاداشتن نماز، از جمله شراب و قمار:
« انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر والمیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلاه فهل انتم منتهون؛ (25)
شیطان در شراب و قمار تنها قصدی که دارد آن است که در بین شما دشمنی و کینه اندازد و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد، پس آیا نهی می پذیرید ؟ »
لزوم حضور قلب و توجه در نماز:
« یا ایها الذین آمنوا لا تقربوا الصلوه و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون؛ (26) ای کسانی که ایمان آورده اید در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا این که بدانید چه می گویید. »
همچنین مقدماتی برای نماز در قرآن ذکر شده است:
همچنین مقدماتی برای نماز در قرآن ذکر شده است:
قبله:
« ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام...؛ (27)
و از هر جایی که خارج شدی پس روی خود را به سوی مسجدالحرام بگردان. »
و از هر جایی که خارج شدی پس روی خود را به سوی مسجدالحرام بگردان. »
وضو، غسل، تیمم:
« یا ایها الذین آمنوا إذا قمتم الی الصلوه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و امسحوا برؤوسکم و ارجلکم الی الکعبین و ان کنتم جنبا فاطهروا و ان کنتم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه...؛ (28)
ای اهل ایمان هنگامی که برای نماز برخاستید، پس صورت و دستان خود را تا مرفق ها بشویید و سرها را مسح نمایید و پاهای خود را تا برآمدگی مسح نمایید و اگر جنب بودید پس خود را تطهیر (غسل) کنید و اگر در سفر بودید، یا این که یکی از شما را قضای حاجتی دست داد و یا با زنان مباشرت کردید و آب نیافتید پس به خاک پاکیزه تیمم کنید و صورت و دست های خود را با آن مسح کنید...»
ای اهل ایمان هنگامی که برای نماز برخاستید، پس صورت و دستان خود را تا مرفق ها بشویید و سرها را مسح نمایید و پاهای خود را تا برآمدگی مسح نمایید و اگر جنب بودید پس خود را تطهیر (غسل) کنید و اگر در سفر بودید، یا این که یکی از شما را قضای حاجتی دست داد و یا با زنان مباشرت کردید و آب نیافتید پس به خاک پاکیزه تیمم کنید و صورت و دست های خود را با آن مسح کنید...»
پی نوشت:
1. جمعه (62)، آیه 2.
2. مفاتیح الجنان، دعای مناجات الذاکرین، ص 175.
3. همان.
4. چهل حدیث امام خمینی، ص 108، به نقل از بحارالانوار، ج 55، ص 39.
5. طه (20)، آیه 14.
6. بقره (2)، آیه 29.
7. ذاریات (51)، آیه 56.
8. بینه ( 98)، آیه 5.
9. نحل (16)، آیه 36.
10. بقره (2)، آیه 152.
11. جائیه (45)، آیه 34.
12. طه (20)، آیه 124.
13. ملک (67)، آیه 14.
14. رعد (13)، آیه 28.
15. نور (24)، آیه 41.
16. عنکبوت (29)، آیه 45.
17. بقره (2)، آیه 45.
18. نساء (4)، آیه 103.
19. معارج (70)، آیه 22-19.
20. مدثر (74)، آیه 43-38.
21. مریم (19)، آیه 59.
22. مومنون (23)، آیه 1 و 2.
23. بقره (2)، آیه 238.
24. مؤمنون (23)، آیه 9.
25. مائده (5)، آیه 91.
26. نساء(4)، آیه 43.
27. بقره (2)، آیه 146.
28. مائده (5)، آیه ی 6.
منبع:
بخش قرآن و عترت موسسه فرهنگی راسخون
2. مفاتیح الجنان، دعای مناجات الذاکرین، ص 175.
3. همان.
4. چهل حدیث امام خمینی، ص 108، به نقل از بحارالانوار، ج 55، ص 39.
5. طه (20)، آیه 14.
6. بقره (2)، آیه 29.
7. ذاریات (51)، آیه 56.
8. بینه ( 98)، آیه 5.
9. نحل (16)، آیه 36.
10. بقره (2)، آیه 152.
11. جائیه (45)، آیه 34.
12. طه (20)، آیه 124.
13. ملک (67)، آیه 14.
14. رعد (13)، آیه 28.
15. نور (24)، آیه 41.
16. عنکبوت (29)، آیه 45.
17. بقره (2)، آیه 45.
18. نساء (4)، آیه 103.
19. معارج (70)، آیه 22-19.
20. مدثر (74)، آیه 43-38.
21. مریم (19)، آیه 59.
22. مومنون (23)، آیه 1 و 2.
23. بقره (2)، آیه 238.
24. مؤمنون (23)، آیه 9.
25. مائده (5)، آیه 91.
26. نساء(4)، آیه 43.
27. بقره (2)، آیه 146.
28. مائده (5)، آیه ی 6.
منبع:
بخش قرآن و عترت موسسه فرهنگی راسخون