راههاى ایمنى از شیطان
چکیده
کسانى که داراى روحیه حفظ خود از گناهان هستند، هنگامى که وسوسه هائى از سوى شیطان به آنان می رسد خدا و شئون او را یاد می کنند پس بى درنگ بیناى به عواقب شوم اطاعت از شیطان می افتند و از دام وسوسه هایش نجات می یابند.
تعداد کلمات: 1399/ تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه.
امیرالمؤمنین (ع) که کانون معرفت و دریاى بى ساحل دانش، و آگاه به همه حقایق است در رابطه با این دشمن بى رحم و خائن غدار که بیشتر در چهره جنس دو پا زندگى را تحت تأثیر خود قرار می دهد در نهج البلاغه می فرماید: "شیطان را ملاک و پشتوانه و سرمشق خود گرفتند، او هم از این گونه انسان هاى ضعیف و دنیا پرست به عنوان دام استفاده کرد، در درونشان لانه کرد و در دامنشان پرورش یافت، در نتیجه چشمشان براى دیدن چشم شیطان و زبانشان در گفتار زبان شیطان شد، بر مرکب لغزشها سوارشان کرد، و امور فاسد و باطل را در نظرشان آراست، کارشان کار کسى که شیطان او را شریک سلطنت خود قرار داده و با زبان او به یاوه سرائى پرداخته است. " [1]
راههاى ایمنى از شیطان:
1- بهترین و بالاترین راه پیش گیرى از نفوذ شیطان که نتواند انسان را به خیالات و اوهام و آرزوهاى طول و دراز و دست نیافتنى دچار کند، و بر اعمال و رفتار و اخلاق و منش انسان اثر نگذارد یاد خداست. در نظر داشتن خدا، و توجه به حضرت او در همه امور که خالق و رازق و ولّى و مالک و ربّ و مربى انسان است و جز مصلحت انسان و سعادت دنیا و آخرت او را نمى خواهد و به همین خاطر پیامبران را همراه با وحى و امامان را همراه با فرهنگ سعادت بخش و عقل را براى دریافت حقایق بدرقه راه زندگى او قرار داد، پس شایسته است پیوسته نور یاد و توجه به او در قلب انسان در کار باشد، و اعضاء و جوارح آدمى در تصرف احکام و اوامرش قرار گیرد و همه دقایق عمر و لحظات زندگى از ذکر و یادش و انجام مسئولیت هایى که بر عهده انسان نهاده پر باشد تا شیطان هیچ راه نفوذى بر اندیشه و مشاعر و قلب و دل و اعضا و جوارح انسان نیابد."إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ"[2] بى تردید کسانى که داراى روحیه حفظ خود از گناهان هستند، هنگامى که وسوسه هائى از سوى شیطان به آنان رسد خدا و شئون او را یاد کنند پس بى درنگ بیناى به عواقب شوم اطاعت از شیطان افتند و از دام وسوسه هایش نجات یابند. برعکس کسانى که میدان زندگى خود را بى قید و شرط به تمایلات و غرائز و شهوات سپرده اند راه هرگونه نفوذى از سوى شیطان به رویشان باز است و پیوسته دستخوش خیانتها و جنایات او که تلخى و عاقبت نافرجامش را زیر لعاب شیرین شهوت و لذت پنهان کرده می شوند، و دنیا و آخرت خویش را در کنار لذتى اندک و شهوتى بى منطق به باد می دهند و با شمشیر وسوسه هاى هوس برانگیز شیطان خود را در کنار قدم نحس او قربانى می کنند. این لذت گرایان غافل، و شهوت رانان جاهل، و عافیت طلبان کاهل، و تن پروران ظالم درب قلعه وجود خود را به روى شیطان باز کرده و درون را در اختیار او قرار داده، و بیرون وجود خویش را در محاصره شهوات و امور مربوط به هوا و هوس گذاشته و به جاى خدا که براى آنان منبع خیر و لطف و رحمت و کرامت است، شیطان را به همنشینى خود برگزیده اند، که این افتادن در چاه خطر، و بریده شدن از منبع خیر نتیجه غفلت و نیسان و بى توجهى به خدا و دور ماندن از ذکر قلبى و عملى و حالى است. "وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ" [3] و هرکس خود را از یاد خداى رحمان به کور دلى و حجاب ظلمانى باطنى بزند و روى از منبع خیر و کرامت برگرداند، شیطانى بر او می گماریم که آن شیطان ملازم و دمساز او خواهد بود.
2- از جمله عواملى که راه نفوذ شیطان را بر انسان می بندد یاد قیامت از طریق آیات قرآن و روایات و توجه به عاقبت شوم ابلیسیان و عذاب هاى سخت آنان به کیفر گناهان و اطاعت از شیطان است.
"إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ یَوْمِ الْقِیامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ" [4] قطعاً کسانى که [با کارگردانى شیطان و وسوسه هاى او] کافر شدند و به انکار حقایق برخاستند اگر همه آنچه در زمین است و همانند آن را نیز با آن همراه خود داشته باشند، تا براى نجات خود از عذاب روز قیامت عوض دهند، از آنان نپذیرند و براى آنان عذابى دردناک است.
یقینا انسان اگر به قیامت و اوضاع آن و جریمه و کیفر عاصیان و طاغیان که همه و همه از مریدان شیطان اند توجه جدى داشته باشد و این حقایق را که به وسیله حق و پیامبران و امامان بیان شده باور کند، هرگز خود را بازیچه شیاطین قرار نداده، و راه نفوذ آنان را به خیمه حیاتشان باز نمى گذارد.ازدیگر امورى که راه نفوذ انسان را تا حدّى می بندد، نگاه عقلى و دقت کافى در عاقبت و فرجام بدکاران و ستمکاران و تکذیب کنندگان حقایق است که در همین دنیا پیش از این که به عذاب دردناک و ابدى قیامت دچار شوند به عذاب استیصال و افتضاح و رسوائى گرفتار شدند و نتیجه پیروى از شیطان و عمل به فرهنگ خانمان سوزش را دیدند. آرى عجولانه و بى دقت حقیقتى (چون قرآن) را منکر شدند که به معارف و مفاهیمش احاطه نداشتند و هنوز تفسیر عینى و تحقق و ظهور آیاتش که در قیامت انجام می گیرد براى آنان نیامده است، کسانى که پیش از اینان بودند نیز آیات خدا را به همین صورت تکذیب کردند پس با تأمل و دقت بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود؟ انسانى که به حقیقت خداپرست است، و قلبى از عشق خدا مالامال دارد، و در عمل و اخلاق متوسل به پیامبران و امامان و اولیاء الهى است، و از طوفان شهوت و غضب و هوا که راه هاى نفوذ شیطان در پناه خدا زندگى می کند از دسترس دسیسه ها و وسوسه هاى خطرناک شیطان در امان است مگر این که نعوذ بالله به اختیار خود راهى براى نفوذ آن ملعون و سپاهش نسبت به خود باز کند.
بیشتر بخوانید: داستان حضرت مسیح (ع) و چوپان.
زندگى مصون از شیطان
حضرت مسیح (ع) در مسیر سفر به چوپانى گذر کرد که در علفزارى مشغول چرانیدن گوسپندان بود، با وى به نحو اختصار به گفتگو نشست و گفت: اى چوپان عمرت را در چوپانى هزینه کردى، اگر در کسب دانش و علم مصرف می نمودى بهتر نبود؟ چوپان گفت: اى پیامبر خدا من شش حقیقت را که خلاصه و زبده همه حقایق و علوم است آموخته ام و به آن عمل می نمایم و دیگر نیازى به تحصیل دانش ندارم. نخست این که تا حلال خدا بر سفره رزق و روزى هست، حرام نمى خورم و حلال خدا هرگز نقصان نمى یابد تا من به حرام نیازمند شوم. دوم: تا صدق و راستى هست دروغ نمى گویم، و صدق و راستى هرگز کاهش نمى یابد تا به جبران آن به دروغ نیاز پیدا کنم. سوم: تا عیب خود را مشاهده میکنم به عیب دیگران سرگرم نمى گردم و هنوز از عیوب خویش رهائى نیافته و پاک نشدهام تا به عیب دیگران بپردازم. چهارم: تا گنجها و خزانه هاى حق را خالى نبینم به مال و ثروت مردم و خزینه هاى آنان طمع نمى کنم، و هنوز خزانه و گنج خدا و رزق و روزیش پایان نیافته و هرگز پایان نمى پذیرد تا براى روزى خود وجودم را به بیعارى و بیکارى بزنم و در خانه مردم بروم و به اموال آنان چشم طمع دوزم. پنجم: تا ابلیس این رئیس ملعون شیاطین هلاک نشود از وسوسه او ایمن و غافل نمى شوم و هنوز نمرده و تا قیامت هم نمى میرد تا من از مکر و وسوسه اش در امان باشم. ششم: تا هر دو پاى خود را در بهشت نگذاشته ام خود را از عذاب و عقاب در امان نمى بینم و هنوز به بهشت در نیامده ام تا براى خود از عذاب نجات بینم. مسیح گفته هایش را تصدیق کرد و به او گفت همه علوم در تو جمع شده است و دانش اولین و آخرین همین است که تو خوانده و می دانى. (انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، 1393ش، ج2، صص 120-127 با تلخیص).
پی نوشتها:
[1]. نهج البلاغه: خطبه هفتم.
[2]. الاعراف: 201.
[3]. الزخرف: 36.
[4]. المائده: 36.
منبع: انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، ایران، قم، انتشارات دارالعرفان، چاپ اول، 1393ش.