آثار و دیدگاه های شهید کاوه (2)

با توجه به اين ماموريت، همانطور كه مي دانند برادر ها، عده اي كادر هستند و عده اي نيروهايي هستند كه خود شان بايستي احساس بكنند كه با توجه به ماموريتي كه انشاء الله در آينده جمهوري اسلامي دارد و قصد دارد كه جنگ را در اولويت قرار دهد و پيش ببرد، بايستي برادران كادر اين تيپ، در اينجا خيلي احساس وظيفه بكنند .
***
خداوند هم در قرآن ياد آوري كرده است،« ام حسبت ام تدخل الجنه... و الي آخر» كه شما نپنداريد كه با دو سال ،‌سه سال شركت كردن در جنگ، در جهاد و كارزار، ديگر كارتان تمام شده، با دوتا فشار بگوئيد ديگر ما را بس، حالا آنهاي ديگر بيايند كه كار را ادامه دهند، نه باز آيه ادامه دارد مي گويد : در صورتي كه پيشينيان شما خيلي صبورتر از شما بودند، خيلي از شما مقاوم تر بوند خيلي از شما ايثارگر تر بودند شما بايستي به پيشينيان خودتان نگاه كنيد؛ به آناني كه شهادت را انتخاب كردند و دنيا را بي ارزش شناختند . فهميدند ، اگر اعتقاد به خدا دارند بايستي كه در راه خدا هم حركت كرد، در راه خدا حركت كردن هم جنگ دارد ،‌جهاد دارد، كلي احكام دارد، اينها بايستي رعايت بشود . اگر ما معتقد هستيم به خدا ،‌اگر معتقد هستيم به جهان هستي بايستي حركتمان خدائي باشد، حركتمان حركت الهي باشد .
***
گاهي وقتها كه مي نشينيم با مسئوليني كه در منطقه جنوب هستند طرح ريزي و ‌برنامه ريزي مي كنيم، مي بينيم آنها از اين كوهها، عجيب وحشت دارند خوب نه اينكه تا بحال تو اين كوهها نبوده ،‌توي دشت عمل می كردند و الا آنها روحيه شان خيلي در سطح بالا است، خيلي هم خوشحالند كه اين كوهها را پايين و بالا بروند؛ پس وقتي به ايشان مي گوييم اين كوه را اينطوري بايد بروي بالا و بيائي پائين، مي گويند كه مثلا دو روز طول مي كشد؛
يك حالت اينطوري. اين است كه ما بايد خدا را شكر كنيم؛ برادراني كه الان اينجا هستند برادراني كه از قديم بودند، خيلي ورزيده تر، آماده تر و خيلي جنگجو ترند . بايد رشادت خودشان را ، آن گستاخي خودشان را انشاء الله در عمليات نشان بدهند .
***
توصيه اي كه برای برادران دارم این است که اگر فرماندهان، صحبت مي كردند فراموش نكنند. مخصوصا شهيد عزيزمان قمي كه در جمع برادران گردان امام علي (علیه السّلام) جلسه اي داشتند، نصيحت بسيار خوبي ايشان در آن جمع كرده بودند اين است كه برادران فرمانده بايستي نسبت به نيروهاي تحت امرشان، مثل پدر به فرزند باشند اين را من از برادران تقاضا دارم كه رعايت بكنند . هم چنين برادران نسبت به فرماندهان وقتي كه مي گوئيم نسبت پدر به فرزند، اين شوخي نيست، خيلي موضوع مهمي است ببينيد وقتي كه يك پسر، يك فرزند كاري را انجام مي دهد، يك خطائي را انجام مي دهد، پدر در مقابلش چه عكس العملهايي انجام مي دهد؛ شما بايد همانطور باشيد. وقتي كه يك پسر مي نشيند، ناراحتي دارد، مشكلي دارد يا كاري را مي خواهد انجام بدهد، مي خواهد كار درست يا اشتباهي انجام بدهد، ببينيد يك پدر چطوري نسبت به اين برخورد مي كند، شما هم همانطوري برخورد كنيد. اين است كه اين را برادران فرمانده عزيز رعايت بكنند .
***
حتما برادران پاسدار مي دانند که نيروهاي طرح دو پنجم كه شش ماهش هم الاان نگذشته، در تيپ و لشكرها هنوز عوض نشده اند . ولي در اين تيپ باپافشاري برادران و با سرعت كاري كه داشتند و با سريع رد كردن اسامي ، اينها عوض شدند .ولی بیست – سی نفرشان ماند. اين چندنفر كلي ما را ناراحت كردند و نگذاشتند بچه ها كار خودشان را بكنند . رفته بودند در پرسنلي سر وصدا کرده بودند ، بعد من از اين دو سه نفر تهديد كننده را بيرون كشيدم و گفتم چرا اين كار را كرديد به چه خاطر ؟ اين انصاف نيست تو اين كار را كرديد . با اين همه زحمات ، تو خبر داري كه تيپهاي جنوب و لشگر و اينها هنوز طرح دوپنجم تا حالا كسي عوض نشده . چقدر مي گذرد . گفت : قبول دارم اشتباه كردم .
الان الحمد لله وضعمان خوب شده در اين رابطه مقيد شديم كه واقعا تا آنجايي كه توان داريم برسيم . تا آنجايي كه توان داريم روي اين مسئله حساس شديم كه يك نفر بيش از حد نماند . به حقش ظلم نشود . ما خيلي داريم رعايت مي كنيم، ولي مي بينيم عده اي اينطوري برخورد مي كنند و اين را صحيح نمي دانيم . البته در كنارش خب يكسري برخوردهايي دارد ولي ما اين برخوردها را نكنيم . سعي كرديم كه عاطفي برخورد بكنيم . فعلا بخاطر اين زحماتي كه بچه ها كشيدند، بخاطر اينكه آن مسائل لوث نشود و وجهه بماند ما هيچي نگفتيم. ولي از برادر انمان مي خواهيم زحمات اين مسئوليتي كه الان در اين تيپ هستند را نادیده نگیرند من خودم شاهد هستم که شبانه روز دارند زحمت مي كشند، شبانه روز دارند كار مي كنند همين گردانها شبانه روز دارند كار مي كنند . از عمليات كه بر مي گرديم مرخصي شان چهار پنج روز است . اين زحمات مسئولين را داريم مي بينيم ولي عده اي اينطوري بخواهند قضاوت بكنند اين واقعا بي انصافي است
***
در اين چند روز اخير حوادث بسيار بد و زشتي پيش آمده كه يكي اش همين بي توجهي عده اي از برادران هست كه هم تيپ را داغدار مي كنند و هم جمهوري اسلامي را هم خانواده هاي خود را داغدار مي كنند و هم خودشان را به بدبختي مي كشند . اتفاق افتادن دو سه مورد بود در گردان حضرت رسول و غيره . ببينيد در يك محيط مقدس و كه اين طوري بچه ها دارند ايثار مي كنند، بعد شما بیایید بي توجهي بكنيد ،‌بي نظمي بكنيد و چند تن را اينطوري به شهادت برسانيد . این ها باعث تاسف است
***
ما اين جبهه هاي خودمان را آنقدر با ارزش مي دانيم آنقدر اين مكانها را آرام و رشد پذير مي دانيم كه اگر اين جنگ به سالهاي سال طول بكشد مشخص است كه اين جوانها ايستاده اند .
***
واقعا اين را بارها ياد آوري كردم و باز هم مي كنم كه شوخي نبايد بكنند، بچه هاي اطلاعات عمليات باید وجهه شان حفظ بشود . بايستي واقعا بروند در اين مسائل كلاسي و رفتاري كه گذاشته مي شود، مخصوصا كلاسهاي عقيدتي بايد بيشتر كار بكنيد چون كه نيروهاي ماندگار هستيد و نيروهائي هستيد كه الان واقعا مانديد در توي اطلاعات عمليات ، و آن برادرمان حشمت كه تشريف دارند من دیدم که در عمليات ايشان واقعا فداكاري مي كردند، مي ديدم چقدر زحمت مي كشيد و خيلي هوشيار بود و خوب هم كار كرد . و بچه ها را براي چند دفعه رفتند و آوردند . خيلي كار كردند .
***
ما نمي توانيم از هم اسم ببريم، ولي من دیدم ايشان واقعا خيلي كار كردند . برادري كه مي گويم نيروي بسيج است ، جا دارد كه در سپاه هم بماند چون خيلي ارزش دارد . من ديگر صحبتي ندارم. در رابطه با جانشين واحد هم، برادر اصغر زاده معرفي مي شوند؛ ايشان كار مي كند تا ببينيم بعد چه خواهد شد . برادر محراب هم كه به عنوان مسئول مافوق ما هستند. تجربه زيادی دارند قصد داريم در واحد اطلاعات عمليات و طرح عمليات يك مقدار جابجايي بكنيم، امروز به طور كامل نشد بعد از اينكه برادر حامد و مجيد ايافت از مكه بيايند انشاء الله جابجايي به طور كامل انجام بگيرد. همه ی برادران انشاء الله، سازمان خودشان را و برنامه اي كه برايشان خواهند گذاشت را رعايت بکنند.
عده اي از برادران پاسدار مشمول ما، باتوجه به اينكه ماموريت آنها را تمديد كرديم، آمادگي خودشان را اعلام كردند که اين باعث خوشحالي ما بود، باعث خوشحالي مسئولين بالا هم بود كه اين روحيه را در برادران ديدند. اين روحيه ها، پيروزيهاي بسيار زيادي را خواهد داشت و اميدواريم بنده و ساير مسئولاني كه در اين تشكيلات هستند، درس بگيریم .
***
مسئولين ما در تيپ و در گردانها بايد خيلي هوشيار باشند، حفظ بكنند جان نيروهاي با ارزش ما را در كردستان. ما بايد خودمان را ورزيده تر بدانيم؛ ورزيده هستيم، هوشيار هم هستيم بايد خودمان را چي؟ خيلي بالاتر بدانيم .
***
اگر ما بيائيم خودمان را ضعيف نشان بدهيم و بگوئيم حالا اينطوري شد دیگه يك ضربه خورديم توي یك کمين؛ يا مثلا يكسري پيش خودشان اينها را بخواهند مطرح بكنند و گوش به شايعات بدهند ، بد است. اين خيلي برايمان مهم است، از ضرباتي كه در كمين ها جاهاي ديگر مي خوريم، خيلي بران تر و بدتر است .
***
بعضي از برادرها وقتي مي آيند وارد منطقه کردستان مي شوند، وارد جنگ مي شوند و راهپيمائي هايشان را مي روند، برايشان شوق دارد ولي وقتي كه مي خواهند در منطقه يك چيزي بگويند که مثلا كردستان برف دارد، ‌كوه صعب العبور دارد ،‌شيار دارد،برایشان سخت است. ديديد كه برادران منطقه نه و منطقه هشت در سرمايش هم شركت كردند، در غير سرمايش هم شركت كردند اصلا هيچ برايشان مهم نبود پس بايد برادران رویش مصمم باشند و خودشان را با اراده بدانند. اراده خيلي مهم است .
***
برادران رزمنده در جبهه بايد خيلي هوشيار باشند. ما از اين چيزها خيلي ديديم، از همان اول كه وارد تيپ شديم، شايعات و مسائل اينطوري بوده، برادران بايد خيلي مواظب باشند. كار خودشان را بكنند، ببينند كه براي چي آمدند؟ انگيزه شان از آمدن به كردستان چي بوده؟ بنشينند خودشان شخصا فكر كنند، نگاه كنند كه يك نفر ديپلمه است، يك نفر مثلا فوق ليسانس است، مي آيد يك چيزي را تعريف مي كند و يكسري مسائل را خورد می كند، اين را بايد خود برادرها بنشينند، فكر كنند. هر چند كه سواد نداشته باشند، فكر كنند، ببينند چي شده است؟ خداوند به تو فكر داده، هوش داده، عقل را داده كه فكر كني. ببين الان در كجا هستي و چرا داري مي جنگي.
***
رزمنده ها در جبهه احتياج به تشويق دارند. مي بينيم در مرز عراق ، آنهايي كه امروز وحشيانه به خاك جمهوري اسلامي حمله كرده اند مورد تشويق ابر جنايتكاران و مورد تشويق همه هستند. از طرفي هم مي بينيم، نيروهاي خوب، مؤمن و مخلص هم در اين طرف قضيه هستند كه امروز؟ آن صورتي كه بايستي آن ها تشويق بشوند نمي شوند . در كشور تشويق بايستي برابري بكند با كاري كه دارند در جبهه ها مي كنند .
***
مسئله ی مهمي به آن تكيه دارم، نظم، انضباط و رعايت حفظ سلسله در پادگان مراتب است. وقتي بنده نيستم و قائم مقام هم نيست، ستاد مي شود جانشين. تمام كارها ، حوادث و تمام مسائلي كه اتفاق مي افتد را بايد ستاد جواب بدهد. متاسفانه اين چند روزي كه نه بنده بودم و نه آقاي منصوري،نیروها كميني در جاده مهاباد به سردشت خوردند، اين را به برادراني كه سلسله مراتب را طي مي كردند تذكر دادم، توضيح خواستم كه اگر يك نفر در آن روز شهيد مي شد چه اتفاقی می افتاد؟ بچه ها آنجا ابتكار به خرج دادند، مقاومت نشان دادند و توانستند خودشان را به ارتفاعات بكشانند. اگر در آنجا ما يك شهيد می داديم و يا اگه جنازه شان را بايد مي رفتيم از داخل مي ني بوسها جمع مي كرديم چه مي كرديم؟ آنجا جلويشان گرفته نشده بوده، و آنها بيرون رفتند، اينها گوش به حرف تامينهاي جاده نداده اند، رفتند و از محل تامین ها عبور كردند و به كمين افتادند. اين بي نظمي يك تشكيلات را مي رساند نه شجاعت و شهامت آن را ، اگر ما يك بيل بدست ضد انقلاب بدهيم، آن هم ضد انقلابي كه در حال حاضر به هيچ عنوان دسترسي به امكانات، وسايل و تجهيزات ندارد. كمكهاي بسيار زيادي را كرديم به او برادران! بي توجهي، بي اهميت بودن و سرسري گرفتن بعضي از مسائل، باعث شده كه ما همیشه تلفات بدهيم .
***
همين پا قرصي شماست، همين محكم بودن شماست، همين قاطعيت شماست كه امروز باعث شده انقلاب ما پا برجا بماند ،‌آمريكا بترسد، عراق بترسد، همه بترسند .
***
هر مسئله ای كه توی تیپ شما اتفاق مي افتد، بايد خون شهدا را در نظر بگيريد. خانواده شهدايي كه هميشه اميدوارند به رزمنده ها در جبهه و هميشه پيام دارند؛ نمي دانم به برادران گفته ناد که آن ها می گویند پتوهايتان را بفرستيد كه ما بشوئيم. خانواده هاي شهدا ، اين قدر به ما اجر مي دهند، اين قدر كه برای ما ارزش قائل مي شوند، آن وقت ما هيچ براي خودمان ارزش قائل نيستيم .
***
یک نواخت بودن خیلی مهم است برادرمان گفتند ما مي رويم پيش مسئول توزيع نگهداري، خوب اين توزيع نگهداري يك حرفي مي زند. بعد معاون تداكات يك حرفي مي زند، مسئول تداركات يك حرفي مي زند؛ اين را من نمونه آوردم. باید در همه جا و در خود گردانها همه يك نواخت باشند . يعني اگر مي خواهند جوابي به يك فرد و یا يك نيرويي كه دنبال يك سوالي مي گردد، برادران، يك نواخت جوابش را بدهند، اگر مي آيد در پرسنلي تيپ، بايد يك جور جوابش را بدهند. بايد كارها هماهنگ شده باشد. بايستي بين ستاد ، بين فرماندهي و و احدها، هماهنگي كامل باشد كه نيرو ديگر الاف نشود .
***
يكي از ابتكارات مهم انقلاب ، يكي از ابتكارات تاريخي و بسيار مهم رهبر كبير انقلاب تشكيل بسيج بيست ميليوني در اين انقلاب بوده است. ما مردم ايوان بعد از پيروزي انقلاب، همان طور كه در خود انقلاب ، در خود زماني كه زور مداران و طاغوتها در راس كار بودند . جانا ، مالا دربست در اختيار انقلاب بوديم. به محض پيروزي انقلاب، منتظر دستورات و فرامين بعدي امام امت بوديم . امام امت دستور دادند كه بايستي بسيج بيست ميليوني تشكيل شود، ديديم كه مردم همانطور كه در زمان طاغوت به صحنه مي آمدند و شعار مي دادند كه دشمن را از كشور بيرون كنند و دشمن را به زانو در بياورند؛به ناي امام لبيك گفتند بسيجي كه الان ما حاصلش را داريم برداشت مي كنيم، تشكيل مي شود.
دشمنان را يكي پس از ديگري به شكست مي كشانيم . تشكيل بسيج، يكي از درسهاي تاريخ انسان ساز ماست . با توجه به اينكه در گذشته ،‌گذشتگان ما ،‌پدران ما ، گذشتگان ما ، نسبت به اين امر و اين گونه حركتها،و ضعيف برخورد مي كردند، ما الان بايستي بنشينيم و افسوس بخوريم كه چرا اينگونه تشكيلات ها، اينگونه حركتها و اينگونه گوش به حرف دادنها در قبل نبوده است ؟ چرا زماني كه مردم حركت مي كردند مسلمانها حركت مي كردند. انگليسها را به شكست مي كشاندند. اين حركتها تداوم نداشته است . اين باعث افسوس است . تاريخ براي ما درس است . بايد عبرت بگيريم از تاريخ. بايد اهميت اينگونه حركت ها را نسبت به سالهايي كه مسلمانها نمي توانستند دوام بياورند، برآورد بكنيم، تخمين بزنيم ببينيم كه چه شده و ما الان چه كرده ايم .
***
بسيجيان عزيز! بايستي به نداي امام لبيك بگوييم؛ همانطور كه در زمان طاغوت به نداي امام لبيك مي گفتيم . شعارهايمان را بايد الان بررسي كنيم و ببينيم شعارهايمان را چطور عملي مي كرديم؟ در زمان طاغوت مي گفتيم مرگ بر شاه. بايستي شاه از اين كشور بيرون رانده مي شد و يا از بين مي رفت . اين شعارها را همه ی ما مي داديم و مي گفتيم مرگ بر شاه، بالاخره هم به اين شعارمان رسيديم . شعار مي داديم كه مرگ بر آمريكا، لانه جاسوسي را ازش گرفتيم. مرگ بر منافقين ميگفتيم، منافقين را از بين برديم . ما در اين انقلاب، شعارهاي مقطعي را داشتيم كه پشت سر گذاشتيم . اماممان بارها اين امر را مي فرمايند كه وحدت مسئله ی مهم جامعه است؛ از قبل بوده تازماني كه انسانها در روی زمين هستند و مسلمان ها هستند، بايستي وحدت داشته باشند . ما شعارهاي مقطعي را پشت سر گذاشتيم. و عمل كرديم به شعار هايمان، ولي اين وحدت انسجام و يكپارچگي ، يكي از شعارهايي است كه بايد به آن عمل بكنيم . شاهد اين هستيم كه اين حركت را و نداي امام را بعضي ها سرسري مي گيرند . اين باعث اختلاف و از بين رفتگي مي شود و بالاخره شكست را در پی خواهد داشت.
***
يكي از علتهاي مهم و اساسي وحدت بوده است كه مسلمانان و مردم ما در تاريخ، اين را رعايت نمي كردند. وحدت و انسجام بايستي براي ما درس عبرت باشد تا آنان را فراموش نكنيم . اين نداي امام امت است كه بايد لبيك گفت .
***
بايستي افسوس بخوريم كه چرا تاريخ گذشتگانمان، اينگونه صبرها و مقاومتها را نداشته اند، چرا آنها ابتكارات را به خرج نداده ند كه الان ما اينقدر عقب بيفتيم . الان بايستي جهانخواران، ‌دشمنان و تبهكاران ‌بر سر مردم مظلوم فشار وارد كنند .
***
بايستي آوارگي را به خودمان بخريم ، در اين كوهها و محلها باشيم تا اينها جرات پيدا نكنند به ما ضربه بزنند و يا اينكه قصد توطئه اي را داشته باشند . امروزه به فضل الهي مردم ما خوب در صحنه هستند . عبرت گرفته اند و فراموش نكرده اند گذشتگان را كه چطور اينها را به شكست مي كشانده اند. از نيروها، ‌نيروهاي بسيج كه تعهد دادند به انقلاب ، در اين منطقه دارند جنگ مي كنند؛ اين جاي شكر است . نتيجه اين را مي گويد كه اگر مي خواهيد دشمنان مسلط نشوند، نيايند در اين مملكت، اسلام را بازي ندهند، بايد در آمادگي كامل به سر برد . بايد در اينجاها ، مكانها و در محلهاي خود، خودش را آماده بكند . الان هم مي بينيد كه همين كارها را مردم ما دارند مي كنند . در پادگان، در داخل چادر ها صبر مي كنند و استقامت مي كنند. دشمن نمي تواند با حيله كاري بكند . در داخل چادر زندگي كردن يعني اين. ما امروز در داخل اين پادگان جمع شده ايم، داريم به اين آيه « و اعدوا لهم ماستطعتم من قوه » عمل مي كنيم .
***
مطمئن هستم كه شهداي بسيج در اين محل و در اين مكان مقدس، ناظر به اعمال ما هستند و گروه پانك و گروهي كه دارد اين حركتهاي موزيانه را انجام مي دهد، بدانند كه خون شهدا، آنها را از بين خواهد برد. برادران! خون شهدا را از ياد نبريد . معنويات اين شهدا بايستي هميشه در ذهن ما باقي بماند و مواظب باشيم كه اگر آني از ياد شهدا غافل شديم، بد بخت مي شويم. از شهدايمان مي خواهيم كه ما را از شفاعت خودشان فراموش نکنند، ما را از معنويات خودشان آگاه سازند تا از مسير اصلي خودمان غافل نشويم .
***
برادران فكر نكنند كه تيپ به تنهائي عمليات خواهد داشت . ما در يك عمليات برون مرزي تلفات داديم، اين نبايد داده بشودريا، چونكه الان سياست جمهوري اسلامي روي مسائل ريز هست، با حركتهائي كه مي خواهند عراق را نابود كنند و صدام را از بين ببرند. فكر نمي كنم يكي دو مرحله عمليات بيشتر بكنيم. بايد مثل قبل، هر سه ماه يك عمليات داشته باشیم با توجه به امكانات ضعيفي كه جمهوري اسلامي دارد ،‌با توجه به وضع بودجه اي كه الان پيدا كرديم کار خلی سخت است.
واقعاً بچه ها در خليج فارس جانفشاني كردند ،‌يك كشتي را می خواستند عبور بدهند چقدر مين خنثي مي كردند. يك كشتي نفت، كشتي آذوقه يا خوار و بار مي خواست بيايد به خشكي، آنها فعاليت مي كردند. توي آبها فرو مي رفتند. وضع خیلی عجيبي است.
***
برادران عزيز! امروز انقلاب ما مردم ما نمي پذيرند كه در عمليات آينده، صدام را سرنگون نكنيم. انقلاب ما تازه دارد امكانات خودش را بدست مي آورد . امروز اين خاطر جمعي را به شما بدهیم كه همه امكاناتي كه بايستي استفاده مي شده، دارد مي آيد. همه نيروهايي كه بايستي مي آمدند، دارند با تشويق وترغيب مي آيند توي ميدان . ما اين حركت و تلاشهاي اخير را به فال نيك مي گيريم و انشاء الله اميدواريم هر چه زودتر و سريعتر به پيروزي نهايي و فتح كربلا برسيم .
***
هفت روز پس از پيروزي انقلاب، مسئله ی كردستان را داشتيم، خلع سلاح مهاباد را داشتيم. هفت – هشت ماه هيچ كس نمي دانست كه در كردستان چي دارد مي گذرد و چه مسائلي دارد اتفاق مي افتد. پيام امام بود كه مردم را بيدار كرد، نسبت به كردستان حساس كرد و الا مردم در يك خواب خرگوشي بسر مي بردند و هيچ فكري به سرشان نمي زد كه در كردستان يك همچين قائله اي بوجود آمده در كردستان، آنچه امروز به نظر مي رسد اين است كه ما با تمام قوا مي خواهيم وارد عمل بشويم .
***
رزمندگان ما امروز از يك آگاهي سياسي، نظامي و اجتماعي خوبي امروز در جبهه برخوردار هستند، كه يعني اين آزادي امروزه را ما در گذشته نداشتيم، در 4 سال پيش نداشتيم، ولي الحمد لله اين آگاهي، امروز در نيروهاي رزمنده ما بوجود آمده است.
***
اگر تا به حال در جبهه و جبهه هايمان يكپارچگي نبود و دست رو دست گذاشتنها به این دلیل زیاد بوذ که فكر مي كرديم در جبهه خود بخود كار پيش مي رود، جبهه خودمان را يك جور ديگر تو ذهنمان مي آورديم امروز آنچه به نظر مي رسد، آن نيست. امروز بايستي آن دست رو دست گذتشتنها تبديل به هوشيار بشو باید بيدارتر بشويم و همه خودمان را در جنگ سهيم بدانيم، سهيم بودن همه ی ما را در جنگ ، آن راه واقعي را پيدا مي كند. راه واقعي جنگ تا بحال طور ديگري بوده، تا به حال جور ديگري داشته پيش مي رفته در صورتي كه راه واقعي جنگ آن چيزي است كه امروز ما شروع كرديم .
***
امكان دارد ندانيد، اثر آمدن شما به جبهه چيست و شاید خوب فكر نكرده باشيد، ما امروز فكر مي كنيم و سنجيده توجه مي كنيم، مي بينيم كه تا بحال این ها نبوده، ولي امروز اين حضورات، جمعيتها ، شركت هاي خوب، جالب و ثمر بخش آمده ، سيل عظيم مردم آمدند كه به نظر من بي نظير بوده، يعني ما نديده بوديم .
راديوهاي بيگانه را نگاه كنيد. ببينيد دارند سعي مي كنند كه بين اين دو تا نيروهاي مسلمان بين اين دو قشر مسلمان، تفرقه بيندازند ، در صورتي كه همانها دارند و پافشاري مي كنند كه تفرقه بيفتد بين شيعه و سني. اگر سني را جايي گيرش بياورند، از بين مي برند، اگر هم شيعه را گير بياورند، از بين مي برند. پس خيلي مواظب باشيد. ما اينجا به شما مي گوييم، شما به بقیه بگوييد، هيچ فرقي بين شيعه و سني نيست. وقتی رهبري و شايستگي ايشان را قبول داريم، وقتي ايشان كلامش اين است كه بين شيعه و سني هيچ فرقي نيست و اينها دو قشر بزرگ، اسلامي هستند، متوجه باشید که اگر يك فردي بخواهد سوء استفاده كند و این مسائل را به شما بگویذ ،سريع متوجه اين مسايل بشويد .
***
امروز مي ترسند عراق را تامينش كنند، البته باز هم كمكهاي زيادي وارد مي شود اما مي ترسند موشكهاي اس ، اس ، بيست را به عراق بدهند، همين نيازهايي هم كه امروز در اختيار عراق گذاشتند باز اموزشهاي كافي و قطعات لازم را به اينها نمي دهند.چرا؟ برای این که رشد نكنند. اينها مي دانند كه بالاخره تو انقلاب ما يك معجزه اي مي شود؛ امكان دارد تو جمهوري اسلامي، با يك عمليات گسترده يا محدود، يك دفعه عراق كله پا بشود و از بين برود و ما برويم آن تجهيزات و سلاحهاي مدرني كه آنجا هست را در اختیار بگیریم. اينها از اين بسيار وحشت زده و نگرانند .
***
ما امروزه داریم در داخل كشورمان و نوار مرزی با دشمنان انقلاب مي جنگيم. امروزه ما باید در داخل كشورمان مواظب باشيم . با هر گونه برخورد و حركت غلط بايستي مبارزه كنيم. دشمنان ما الان بيدار هستند و دارند حركتهاي ما را از داخل ذره بين نگاه مي كنند، منتظرند كه ضعف ما را پيدا كنند و به ما يورش بياورند. تا زماني كه زورمداران، طاغوتها، سركشها و گردنكشها اسلام و به اين انقلاب مي خواهند دست درازي بكنند، بايستي مكانمان ، محل زندگيمان در همين دشت و و در همين كوههاي سر به فلك كشيده باشد .
***
بايستي تذكر بدهم به برادراني كه گاهي وقتها مي آيند و اشاره مي كنند كه ما ديگه خسته شديم، اين ضعف ماست كه دشمن استفاده مي كند .
***
باید در اين موقع حساس كه جمهوري اسلامي حركتي را آغاز كرده كه با يك یا دو نبرد چند مرحله اي بتواند كار صدام و صداميان را در منطقه بسازد و ما می بايستي اين كار تو ذهنمان باشد. حمله اي كه مي خواهد انجام بگيرد. و باید ما برنامه ريزي و به وقت وقتش انجام بگیرد. كه ما ديگر نبايد جنگ را ادامه دهيم، می بايستي ظرف يكي دو بار، كلك صدام را بكنيم و كلك دشمنان اسلام را كه اينقدر فشار می آورند به اسلام. اگر ما خواسته باشيم همينطور والفجر 4، الفجر 5 و 6 و 7 و 8 داشته باشیم خوب مشخص است با توجه به اين تجهيزات و با توجه به اين امكانات اوليه اي كه در اختيار داريم خوب نمي توانيم .
***
صحبت اولم پيرامون تيپ ويژه ی شهداست،بعد هم در رابطه با عمليات اخير كه عمليات جالبي بوده. بيشتر بايستي در رابطه ی با عمليات اخير صحبت بكنم؛ لذا در رابطه با تيپ؛ صحبتهايم را خلاصه مي كنم؛ كردستان شاهد توطئه بسيار بزرگي بودم كه تمام گروهكهاي سازمان يافته و متشكل در اين منطقه، دست به توطئه مي زدند، گروهكهايي همچون دمكرات كه پانزده سال سابقه مبارزاتي داشته ،‌كوموله ،‌منافقين، توده ايها،فدائيها، گروهكهاي ديگر تازه تشكيل شده، گروهكهايي بودند كه سازمان يافته و متشكل در مقابل جمهوري اسلامي كه تازه به پيروزي رسيده بود، قد علم كردند . سازمانهاي مرتب و منظمي كه با تمام تجهيزات و پيش بيني هاي قلبي، قصد داشتند جلوي انقلابي كه تازه به پيروزي رسيده بایستند. ارتش تمام افسرانش را گرفته و به ميز محاكمه كشانده، تمام اداره جات و رئیسانشان را گرفته در زندان انداخته. تمام افرادي كه مي توانستند كاري بكنند در انقلاب و قبل از انقلاب، به دست نيروهاي مردمي افتادند، بعد مي بينيم كردستان هم به اين وضع در مي آيد، در داخل شهرستانها و مناطق يكسري كارهایي این جوری انجام دادند . مخصوصا در كردستان كه همه آمده اند و مي خواهند كردستان را از ما بگيرند مي بينيم آن زمان هيچ سازمان پيشرفته و منظمي نداشتيم كه جلوي سازمانهاي مرتب و منظم دشمن را بگيرد .
***
اينكه مي‌گوييم جنگ تخصصي توأم با ايمان، اين در همه وجود دارد و صدق مي‌كند ولي اين مسئله در اينجا حالت عجيبي دارد و بچه‌ها در كردستان فرق عجيبي با نيروهاي ساير مناطق دارند و در عين اينكه ايمان دارند، در ايمان اين بچه‌ها يك فرقي نهفته است و آنهم اين است كه با شجاعت و انگيزه‌اي كه دارند، كار كردستان را يكسره مي‌كنند ما دقيقاً در مـــــقابل جنگـــــهاي چــريكي «ضــد انقلاب» داريم جنگهاي پارتيزاني مي‌كنيم.
در موقعي كه عمليات نيست، صحبت و شوخي و مزاح هست و اين ساعت و زمان مخصوص به خودش را دارد. ولي در موقع عمل ما نمي‌توانيم اين مسائل را تحمل كنيم. اگر دستوري داده شود و مأموريتي به نيرو داده شود، او بايد عمل كند در غير اين صورت ما نمي‌توانيم اين را تحمل كنيم. مي‌خواهد برادر مجيد ايافت باشد، مي‌خواهد برادر ولي نژاد باشد يا برادر ديگر... براي ما فرقي نمي‌كند ما سريعاً جلويش را مي‌گيريم.
***
سردار شهيد محمود کاوه الان بچه‌ها در كردستان دارند هنر خودشان را به كار مي‌اندازند و خيلي حساب شده مي‌جنگند. من
در اينجا بايستي به تمامي برادران بگويم كه اگر بايستي ما جنگي را ياد بگيريم، حتماً بايست جنگهاي چريكي و پارتيزاني را فراموش كنيم و در هر جا كه هستيم بايد روي جنگهاي پارتيزاني و چريكي مطالعه دقيق داشته باشيم (تا زماني كه) نيروهاي ما در منطقه، مأموريتشان تمام مي شود و شايد به مناطق جنوب بروند، بتوانند در آنجا مسئوليتهاي بسيار سنگيني را قبول بكنند....
منبع:سایت ساجد