فیلسوفی با سبیل های پهن!

نیچه‏، فیلسوف طرفدار سرمایه ‏دار و قدرت است او مى ‏گوید: ارزش‏هاى اخلاقى واقعیت ندارد؛ چرا که به عنوان نمونه، آزادى، عدالت و برابرى، واژه‏ هایى هستند که ضعفا آنها را ساخته ‏اند، تا جلو سلطه زورمندان را بگیرند.
دوشنبه، 6 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد
موارد بیشتر برای شما
فیلسوفی با سبیل های پهن!

بنیاد افکار نیچه.

چکیده
نیچه‏، فیلسوف طرفدار سرمایه ‏دار و قدرت است او مى ‏گوید: ارزش‏هاى اخلاقى واقعیت ندارد؛ چرا که به عنوان نمونه، آزادى، عدالت و برابرى، واژه‏ هایى هستند که ضعفا آنها را ساخته ‏اند، تا جلو سلطه زورمندان را بگیرند.
تعداد کلمات: 1282/ تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه.


نیچه
 
نویسنده: حمید حنائی نژاد
 

نیچه مى‏ گوید: من باید هدفم این باشد که بتوانم هرچه بهتر خود را متمتع کنم و بیشتر از دنیا بهره ببرم؛ هرچه که مرا در رسیدن به این مقصد کمک کند، خوب و اخلاق است. این همان فکرى است که معاویه داشت و همیشه این حرف را مى‏زد: ما در نعمتهاى دنیا غلت زدیم. بنیاد فکر نیچه این است که شخص باید هرچه بیشتر توانا شود و زندگانى‏ اش پر حدّت و خوشتر و «من» یعنى نفسش شکفته ‏تر و نیرومندتر و از تمایلات و تقاضاى نفس برخوردارتر باشد. هم فال و هم تماشا! تا به حال دیگران مى‏گفتند اگر این کارها را انجام دهید ضد اخلاق است، ولى او مى‏گوید: نه، این کارهایى را که مطابق هواى نفستان است‏ انجام دهید و اخلاق هم همینهاست؛ اصلًا کار خوب هم همین است!. بعضى مى‏گویند بهتر آن بود که به دنیا نیاییم. شاید چنین باشد، نمى ‏دانم. اما مى ‏دانم که خوب یا بد به دنیا آمده ‏ام و باید از دنیا متمتع شوم و هرچه بیشتر، بهتر. مى‏گوید: من باید هدفم این باشد که بتوانم هرچه بهتر خود را متمتع کنم و بیشتر از دنیا بهره ببرم؛ هرچه که مرا در رسیدن به این مقصد کمک کند، خوب و اخلاق است. این همان فکرى است که معاویه داشت و همیشه این حرف را مى‏زد: ما در نعمتهاى دنیا غلت زدیم. آنچه براى این مقصود مساعد است اگرچه قساوت و بیرحمى و مکر و فریب و جنگ و جدال باشد خوب است و آنچه مزاحم و مخالف این غرض است اگرچه راستى، مهربانى، فضیلت و تقوا باشد بد است ... این سخن باطل است که مردم و قبایل و ملل در حقوق یکسانند و این عقیده با پیشرفت عالم انسانیت منافى است. مى‏گوید: تساوى حقوق همه انسانها غلط است، زیرا سبب مى‏شود ضعیفها را در حد قویها نگه داریم و دیگر قویهاى بیچاره! هم پیش نروند؛ بگذار ضعیفها پایمال بشوند تا میدان براى قوى باز شود؛ وقتى میدان براى قوى باز شد «انسان برتر» به وجود مى ‏آید.(مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری (انسان کامل)، 1377ش، ج23، صص 254-255).


نیچه- که یک آدم ضد خدا و ضد دین است- معتقد است که دین را ضعفا اختراع کرده ‏اند!!.

در یونان قدیم گروهى بودند که اینها را «سوفسطائیان» مى‏گویند. اینها در کمال صراحت این مطلب را بیان کرده ‏اند که اصلًا حق یعنى زور؛ هرجا که زور و قدرت هست، حق هم هست؛ حق همان قدرت است و ضعف مساوى است با بى‏حقى و ناحقى. براى آنها اساساً عدالت و ظلم معنى و مفهوم ندارد و لهذا مى‏گویند: حق زور؛ یعنى حقِ ناشى از زور، به این معنا که هر حقى ناشى از زور است. اینها معتقدند که انسان تمام تلاشش باید براى کسب زور و قوّت و قدرت باشد و بس، و انسان هیچ قید و حدى هم نباید براى قدرت خود قائل شود. این مکتب را در یکى دو قرن اخیر نیچه فیلسوف معروف آلمانى احیا و دنبال کرد و در کمال صراحت این مکتب را بیان کرد. از نظر اینها،نیچه- که خودش یک آدم ضد خدا و ضد دین است- معتقد است که دین را ضعفا اختراع کرده ‏اند، درست برعکس نظریه کارل مارکس که مى‏گوید: دین را اقویا اختراع کرده‏ اند براى اینکه ضعفا را اسیر خودشان نگه دارند.  اینکه مى‏گویند: راستى خوب است، درستى خوب است، امانتدارى خوب است، احسان خوب است، نیکى خوب است، همه حرفهاى مفت و چرند است. اینکه «هرکه ضعیف بود، زیر بازویش‏ را بگیر» یعنى چه؟ یک لگد هم به او بزن. او گناهى از این بالاتر ندارد که ضعیف است. حال که ضعیف است، تو هم سنگى روى سرش بینداز. نیچه- که خودش یک آدم ضد خدا و ضد دین است- معتقد است که دین را ضعفا اختراع کرده ‏اند، درست برعکس نظریه کارل مارکس که مى‏گوید: دین را اقویا اختراع کرده‏ اند براى اینکه ضعفا را اسیر خودشان نگه دارند. نیچه مى‏گوید: دین را ضعفا اختراع کرده‏ اند براى اینکه قدرت اقویا را محدود کنند، و خیانتى که- به عقیده او- دین به بشر کرده است این است که مفاهیمى همچون بخشش، جود، رحم، مروّت، انسانیت، خوبى، عدالت و امثال اینها را بین مردم پخش کرده و بعد اقویا گول خورده ‏اند و به خاطر عدالت و جود و مروّت و انسانیت مجبور شده ‏اند کمى از قدرت خود بکاهند.( همان، صص 168-169).
 

بیشتر بخوانید: نیچه به مسیح ع حمله می کند!!


نیچه به  عیساى مسیح حمله مى ‏کند!!.

نیچه اعتقاد داشت فکر خدا و زندگى اخروى را باید کنار گذاشت‏ ... باید رأفت و رقّت قلب را دور انداخت. رأفت از عجز است، فروتنى و فرمانبردارى از فرومایگى است، حلم و حوصله و عفو و اغماض از بى‏ همتى و سستى است. نیچه معتقد است که اخلاق مسیحى اخلاق بندگى است و اخلاق خواجگى را تباه کرده است، و گفت و گوى برادرى و برابرى و صلح و رعایت حقوق زنان و رنجبران و امثال این سخنان که امروز در دنیا شایع شده از آن منشأ است و خدعه و تزویر و فریب است و مایه فقر و ضعف و انحطاط مى‏باشد و باید این اصول را خراب کرد و اصول زندگى خواجگى باید اختیار نمود. اصول زندگى خواجگى کدام است؟ فکر خدا و زندگى اخروى را باید کنار گذاشت‏ ... باید رأفت و رقّت قلب را دور انداخت. رأفت از عجز است، فروتنى و فرمانبردارى از فرومایگى است، حلم و حوصله و عفو و اغماض از بى‏ همتى و سستى است. مردانگى باید اختیار کرد. بشر باید به مرحله مرد برتر برسد. مرد برتر آن است که از نیک و بد برتر باشد، عزم و اراده داشته باشد.( فروغی، محمد علی، سیر حکمت در اروپا، 1344ش، ج3، صص 201-202 با اندکی تلخیص).
 

مشکل اخلاق‏!!.

نیچه‏، فیلسوف طرفدار سرمایه ‏دار و قدرت مى‏گوید: ارزش‏هاى اخلاقى واقعیت ندارد؛ چرا که به عنوان نمونه، آزادى، عدالت و برابرى، واژه‏ هایى هستند که ضعفا آنها را ساخته‏ اند، تا جلو سلطه زورمندان را بگیرند. مارکس، فیلسوف انقلاب ضدّ سرمایه ‏دارى مى‏گوید: عکس گفته فوق درست است؛ چرا که زهد، صبر و فروتنى واژه‏ هایى هستند که زورمندان آنها را ساخته ‏اند تا بر ضعیفان مسلط گردند. معناى سخنان این دو شخص آن است که از دیدگاه آنها به اعتقاد ما منبع ارزش‏ها، منفعت است؛ لکن منفعتى که از طبیعت انسان، بدان لحاظ که یک انسان است، سرچشمه گرفته باشد، نه بدان لحاظ که یک قشر از اقشار و یا یک گروه از گروه‏ هاى جامعه است. تردیدى نیست که این منفعت با انسانیت و نمونه ‏هاى عالى اخلاق سازگارى دارد و حتّى عین انسانیت است و به همین دلیل، ارزش‏هاى انسانى نام گرفته، نه ارزش‏هاى طبقاتى.ارزش‏هاى اخلاقى جز خواسته ‏ها و منافع شخصى، منبع دیگرى ندارد و مادام که خواسته با انسانیت و نمونه ‏هاى عالى سازگارى ندارد، واژه‏ هاى ارزش‏هاى اخلاقى جز فریب و نفاق، بیانگر چیزى نمى‏باشد. به اعتقاد ما منبع ارزش‏ها، منفعت است؛ لکن منفعتى که از طبیعت انسان، بدان لحاظ که یک انسان است، سرچشمه گرفته باشد، نه بدان لحاظ که یک قشر از اقشار و یا یک گروه از گروه‏ هاى جامعه است. تردیدى نیست که این منفعت با انسانیت و نمونه ‏هاى عالى اخلاق سازگارى دارد و حتّى عین انسانیت است و به همین دلیل، ارزش‏هاى انسانى نام گرفته، نه ارزش‏هاى طبقاتى. براین ‏اساس، ارزش‏هاى اخلاقى، واقعیت پایدار دارد؛ چراکه خود انسان واقعیت پایدار دارد. البتّه سخن فوق این واقعیت را نفى نمى‏کند که افرادى نیز هستند که از این ارزش‏ها سوء استفاده، و آنها را بر حسب منافع و خواسته ‏هاى خود تحریف مى‏کنند وگرنه، تقسیم مردم به دو دسته درست نبود: دسته‏اى که طرفدار حقند و دسته ‏اى که طرفدار باطلند و سخنان را جابه‏ جا مى‏کنند، و نیز دسته‏اى اخلاصمند و دسته‏اى منافق که زیر پوشش شعار صالحان پنهان مى‏شوند.( مغنیه، محمد جواد، دانش، ترجمه تفسیر کاشف، 1386ش، ج3، صص 129-130).
 

نیچه‏ از حکماى بزرگ آلمان درباره حقوق زن و مرد و ازدواج چه می گوید؟!.

نیچه‏ از حکماى بزرگ آلمان درباره حقوق زن و مرد مى‏گوید: عشق و عاشقى و معشوقى کارى است لغو، و نباید مبناى ازدواج باشد. ازدواج باید میان نیرومندان واقع شود تا فرزندان نیرومند برآورند و مردان برتر ظهور کنند، برابرى زن با مرد و لزوم رعایت حقوق او نیز از سخنان باطل است. اصل، مرد است، مرد باید جنگاور بوده، زن نیز وسیله‏ اى براى تفنن و تفریح آنان باشد و فرزند بیاورد.نیچه‏ از حکماى بزرگ آلمان درباره حقوق زن و مرد مى‏گوید: عشق و عاشقى و معشوقى کارى است لغو، و نباید مبناى ازدواج باشد. ازدواج باید میان نیرومندان واقع شود تا فرزندان نیرومند برآورند و مردان برتر ظهور کنند، برابرى زن با مرد و لزوم رعایت حقوق او نیز از سخنان باطل است. اصل، مرد است، مرد باید جنگاور بوده، زن نیز وسیله‏ اى براى تفنن و تفریح آنان باشد و فرزند بیاورد. این تفکرات نیچه‏ هنوز در اروپا براى بهره‏ کشى از زنان وجود دارد. حال، این تفکر را با الگوى خانواده اسلامى و ارتباط بین على علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام مقایسه کنید و ببینید کدامیک به انسانیت انسان نزدیک‏تر است؟!.( نوری زاد، صمد، نگرشی بر اعجاز های پزشکی قرآن، 1383ش، ص 212).


منابع:
1- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ایران، تهران – قم، انتشارات صدرا، چاپ هشتم،1377ش.
2- فروغی، محمد علی، سیر حکمت در اروپا، ایران، تهران، انتشارات زوار، 1344ش.
3- مغنیه، محمد جواد، دانش، ترجمه تفسیر کاشف، ایران، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم،1386ش.
4- نوری زاد، صمد، نگرشی بر اعجاز های پزشکی قرآن، ایران، قم، انتشارات آیت عشق، چاپ اول، 1383ش.



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.