حفاظت دین از انسان

حفاظت دین از انسان در عرصه زندگی فردی و اجتماعی

طبق روایت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، دین (انسان را) حفظ می کند، برای درک دقیق و عمیق این حدیث شریف لازم است در موارد دینداری در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی تفکر شود.
جمعه، 24 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن جوادی
موارد بیشتر برای شما
حفاظت دین از انسان در عرصه زندگی فردی و اجتماعی
چکیده: طبق روایت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، دین (انسان را) حفظ می کند، برای درک دقیق و عمیق این حدیث شریف لازم است در موارد دینداری در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی تفکر شود.
حفاظت دین از انسان در عرصه زندگی فردی و اجتماعی

مقدمه

حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) می فرمایند: "الدّین یَعْصِمُ"، "دین (انسان را) حفظ می کند". (۱)
برای درک دقیق و عمیق این حدیث شریف لازم است در موارد دینداری در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی تفکر شود. اکنون فقط به چند مورد از موارد آن می پردازیم:
دینداری امری است که هر انسان به آن نیازمند است. در پرتو دین است که انسان به کمال می رسد چه در زندگی فردی و چه در عرصه اجتماعی. دین است که بین مردم اتحاد برقرار می کند، و دین واقعی، دین اسلام است که خداوند متعال در سوره آل عمران، آیه ۱۹ می فرماید: "إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ"؛ "مسلماً دینِ [واقعی که همه پیامبرانْ مُبلّغ آن بودند] نزد خدا، اسلام است".

حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) می فرمایند: "الدّین یَعْصِمُ"، "دین (انسان را) حفظ می کند".

نقش دینداری در عرصه فردی

پاسخ به نیاز فطری جاودانگی

یکی از نیازهایی که خداوند متعال در انسان قرار داده است این است که او می خواهد به زندگی خود ادامه دهد و از نابودی فرار می کند. دین به این نیاز درونی انسان پاسخ می دهد منتها در جهانی دیگر بنام آخرت. اما انسان در تشخیص این نیاز ابدیت خواهی خود دچار اشتباه می گردد و می خواهد با همیشه ماندن در این دنیا به این نیاز خود دست یابد. اما دین اسلام که بشریت را به سوی کمالات و فضایل انسانی سوق می دهد، جهانی بسیار بزرگ تر از این دنیا را به انسان نشان می دهد. انسان در زندگی روزمره خود با مشکلات فراوان روبرو می شود، دین اسلام او را به تقوای الهی و صبر توصیه می کند و در صورت شکیبایی بر مشکلات زندگی به او وعده نعمت های بهشتی می دهد، پس کسی که در رنج ها و گرفتاری های خود بر وعده الهی ایمان می آورد و با توکل بر خدا صبر می کند تا رضای الهی را به دست آورد، صبر و تقوای چنین شخصی دلیل بر ایمان داشتن به زندگی جاودانه و حیات ابدی است، بنابراین وی نیاز ابدیت خواهی خود را در گرو ایمان و عمل صالح می داند و ایمان دارد که این نیاز او نمی تواند در این دنیا برآورده شود، بلکه چون نیاز فضای بسیار بزرگی را می طلبد و دنیا برای تامین این نیاز وی بسیار کوچک و ضیق است، پس باید به آموزه های دینی عمل کند تا به سعادت ابدی برسد. چنانکه قرآن کریم در سوره آیه رعد، آیات ۲۳ و ۲۴ می فرماید: "جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن کُلِّ بَابٍ. سَلَامٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ"؛ "بهشت های جاویدی که آنان و پدران و همسران و فرزندان شایسته و درست کارشان در آن وارد می شوند، و فرشتگان از هر دری بر آنان درآیند. [و به آنان گویند:] سلام بر شما به پاس استقامت و صبرتان [در برابر عبادت، معصیت و مصیبت] پس نیکوست فرجام این سرای". (۲)

آرامش در زندگی

آرامش گمشده انسان است، انسان تمام فعالیت هایی را که در طول شبانه روز انجام می دهد، از جهتی برای بدست آوردن این نعمت بزرگ الهی است، اما هر شخصی آرامش را از طریق نظر و عقیده خود جستجو می کند، برخی در فراوانی اموال، عده ای در کثرت اولاد، بعضی در عیش و نوش و پیروی از هوا و هوس، اما آرامش حقیقی فقط و فقط در پیروی از دین اسلام قرار دارد همان دین اسلام که در روز غدیر خم با نصب حضرت امیرالمومین علی بن ابی طالب (علیه السلام) به ولایت، کامل و مورد پسند خداوند متعال قرار گرفت که در سوره مائده آیه ۳ فرمود: "الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا"، " امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم".

نقش دینداری در عرصه اجتماعی

چنگ زدن به ریسمان الهی

آیت الله جوادی آملی می فرمایند: اتحاد و برادری و انقیاد عمومی، بدون اعتقاد به خدا ممکن نیست، چون فقط مبدأ واحد است که وحدت می‌آورد، وگرنه مبادی کثیر، عامل کثرت و تفرقه است. جز خدا همه چیز کثیر است و تنها واحد ذاتی خداست. ممکن نیست کثیر ذاتی، عاملِ وحدت باشد، زیرا هر مبدئی پیروان خود را به سوی خویش می‌خواند، از این رو خدای سبحان اتحاد و برادری را در پرتو ایمان به خدای واحد و اعتقاد همگانی به اصول و فروع دین می‌داند: (واعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعاً ولاتَفَرَّقوا واذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم إذ کُنتُم أعداءً فَألَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَأصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إخونا) (۳)؛ یعنی صیانت از هلاکت، در اعتصام عمومی و همگانی به قرآن و عترت و اصول و فروع دین است؛ نه در امتثال جداگانه و تک تک نسبت به اصول و فروع دین. توضیح آنکه عنایت به قید (جَمیعا) از یک سو و قید (لاتَفَرَّقوا) از سوی دیگر مفید آن است که اعتصام به دین خدا همانند نماز جماعت است که احکام خاص خود را دارد، به طوری که اگر همه اهل مسجد مثلاً نماز بخوانند ولی هر یک جداگانه، گرچه همه نماز خوانده‌اند؛ ولی به جماعت نیست. رعایت نظم، پرهیز از اختلاف در تقدم و تأخر، پیروی از یک امام عادل، اجتناب از فاصله، احتراز از تقدّم بر امام عادل و... همگی از آثار و برکات نماز جماعت است که در نماز فرادا نیست. دینداری امت اسلامی نیز باید به طور جماعت باشد نه فرادا. (۴)

اتحاد و برادری و انقیاد عمومی، بدون اعتقاد به خدا ممکن نیست، چون فقط مبدأ واحد است که وحدت می‌آورد، وگرنه مبادی کثیر، عامل کثرت و تفرقه است. جز خدا همه چیز کثیر است و تنها واحد ذاتی خداست.


نقش حکومت در دینداری

آیت الله جوادی آملی می فرمایند: حکومتی که اسلام در تعالیم خود بدان اشاره کرده، حکومت و قدرتی است که در خدمت دین باشد و برای هدایت بیش تر مردم به کار گرفته شود. گفته شد که دین، احکام بسیاری دارد که بی در دست داشتن حکومت، یا به سختی محقق می شود یا تحقق آن ممکن نیست. پس، حکومت برای دین، حکم ابزار و وسیله دارد که آن را به خدمت می گیرد تا مردم توانایی داشته باشند، احکام الهی و دستورها و تعالیم دینی را اجرا کنند و پایبندی به آن ها با هزینه و دشواری کم تری صورت پذیرد.
دین از حکومت سود می برد تا مردم افزون بر آن که در امور فردی به عبادت و ارتباط شخصی با خداوند روی می آورند و خود را به ذات مقدسش نزدیک می کنند در عرصه‌ی اجتماعی امکان یابند که سمت و سوی جامعه و فضای جمعی آن را به سوی تعالی، تکامل و تقرب الهی سوق دهند. بنابراین، حکومت، همواره حکم ابزار دارد تا دین به شکل احسن به اهداف و اغراض خود دست یابد. (۵)

حکومتی که اسلام در تعالیم خود بدان اشاره کرده، حکومت و قدرتی است که در خدمت دین باشد و برای هدایت بیش تر مردم به کار گرفته شود.

نویسنده: حسن جوادی


پی نوشت:

(۱) غررالحکم، آمدی، ح۱۔
(۲) ترجمه آیات بر اساس ترجمه حجت الاسلام انصاریان۔
(۳) سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
(۴) تفسیر تسنیم، جوادی آملی، ج۱۰، ص۳۳۲۔
(۵) نسبت دین و دنیا، صفحه ۸۷۔


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.