بلوتوث فقط برای ارسال فیلم و عکس نیست!
بلوتوث نام یک تکنولوژی ارتباطی یا اتصال دو دستگاه به همدیگر است. این اتصال میتواند برای انتقال یک مجموعه از اطلاعات مثل فیلم و عکس و صدا باشد، یا یک خبر، مثلا خبر رسیدن یک نفر یا خبر دزدیدن یک وسیله از روی قفس یا حتی خبر وجود یک چیزی در جایی.
یکی از کاربردهای بلوتوث در دستکشهای خرید است. این دستکشها یک اختراع جدید هستند به همین دلیل شاید با آنها آشنا نباشید.
گاهی وقتی وارد یک فروشگاه بزرگ میشوید، نمیدانید چیزی که میخواهید بخرید کجا قرار دارد یا در برابر قفسهای پر کتاب در یک کتابخانه قرار دارید و نگاه کردن تک تک کتابها زمان زیادی از شما میبرد. اگر یکی از این دستکشها در دست داشته باشید، آن وقت با نوشتن نام چیزی که میخواهید و قرار دادن دستکش مقابل قفسه یا مکانی که در آن به دنبال چیزی هستید، دستکش شما را به رسیدن انتخابتان راهنمایی میکند.
بخشی از این تکنولوژی از طریق بلوتوث انجام میشود. مثلا کتاب دلخواه شما یک قطعهی کوچک فرستنده بلوتوث و دستکش شما هم یک قطعه گیرنده بلوتوث دارد. کتاب اطلاعات خود را از طریق بلوتوث به دستکش میفرستد و دستکش در صورتی که شما به آن دستور پیدا کردن این کتاب را داده باشید، با خبرتان میکند.
بلوتوث کاربردهای بسیاری دارد، ولی فقط در فاصلههای کوتاه مثل یک مغازه یا بین چند قفسه میشود از آن استفاده کرد.
تصاویر در هر جا و هر زمان!
زمانهای گذشته، وقتی یک عکس می گرفتیم باید برای دیدنش از امکانات زیاد استفاده میکردیم، و وقت زیادی صرف میکردیم. زمانهای قدیم از تاریک خانهها و مواد ظهوراستفاده میکردیم، در حالیکه الان با فشار دادن یک دکمه عکس آماده است.
حالا دانشمندان و متخصصین صنعت عکاسی به فکر دوربینهایی افتادهاند که پوشیدنی باشد. یعنی دیگر حتی زحمت بر داشتن دوربین و حمل آن را نداشته باشیم. دوربین میشود دست بند ما، عینک روی چشم یا کلاه روی سر، حتی لباسی که تن ماست.
دوربین پوشیدنی که به تازگی ساخته شده عقل وشعورهم دارد. میفهمد کجا هوا خوب است برای عکاسی، کجا جای دیدنی است که باید تصویرش را ثبت کرد، و کجا را مردم بیشتر دوست دارند. همه این اطلاعاتش را هم از سنسورهایی که درونش است و GPS (موقعیتیاب جغرافیایی) میفهمد. تازه به اینترنت هم وصل میشود. این طوری شما میتوانید بروید موزه و همان طور که غرق تماشای تاریخ هستید لباستان برایتان عکس بگیرد.
پوست الکترونیکی
وقتی دانشمندان به اختراع این وسیله فکر میکردند، جز در داستانهای علمی تخیلی مشابه این وسیله را ندیده بودند. این وسیله که کوچکتر از یک تمبر پستی است، به پوست متصل میشود. این اختراع برای بیماران، پزشکان، ورزشکاران، گروههای تحقیقاتی و هرکه فکرش را بکنید میتواند متصل شود.
وابسته به اینکه این وسیله به پوست کدام اندام متصل شود، کارکرد متفاوتی دارد. وقتی روی سر نصب میشود، میتواند امواج مغزی را ثبت کند. روی بازو فشار خون و حرکت عضلات را ثبت میکند. وقتی برای بیماران استفاده میشود، علایم حیاتی بیمار را که برای ارزیابی سلامتی او توسط پزشک نیازهست را به دست آورده و به بیمارستان یا پزشک مخصوصش ارسال میکند. حتی این وسیله میتواند یک تلفن مخفی باشد.
ساخت این تکنولوژی، فرآیند پیچیدهای دارد. باید از موادی برای ساخت استفاده شود که برای بدن مضر نباشد. قطعات الکترونیکی باید از یک منبع تغذیه برخوردار باشند و زود شارژشان تمام نشود. اگر این وسیله باعث درد و ناراحتی فرد شود، مفید نیست. پس راحتی استفاده و نگهداری از آن هم باید در نظر گرفته شود.
عوامل زیادی برای اختراع این دستگاه در نظر گرفته شده است که همهی آنها در کنار هم یک سیستم بسیار پر کاربرد را میسازند.
پرواز پرندههای ریاضیدان!
پرندهها ریاضیدانان بزرگی هستند. برخی کارهایشان مثل پرواز کردن از قوانین ریاضی جالبی تبعیت میکنند. حالا دانشمندان روی الگوهای ریاضی پیدا کردن غذا توسط پرندههای گرسنه تحقیق کردهاند.
وقتی پرنده به دنبال غذا میگردد، مسیر پروازش شکل هندسی خاصی پیدا میکند. شکل این مسیر بستگی به این دارد که این پرنده به دنبال چه غذایی میگردد و چقدر گرسنهاش است.
این موضوع جذابیت علم را نشان میدهد. علم، فهمیدن زبان طبیعت است. ما که نمیتوانیم با پرندهها حرف بزنیم؛ اما آنها زبان دیگری مثل ریاضی دارند که با مشاهده میتوان به تصمیماتشان پی برد.
پنج نیروی خارق العاده
در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است، وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربههای ساعت بچرخد 5 نیرو به آن وارد می شود، که جمع این نیروها و انرژیها به سمت داخل است.
در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسانها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت میشود. اگر درطواف، چرخش به سمت راست انجام میشد، در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ میداد. طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسانها هستند به سمت بیرون پرتاب میشدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمیشد.
حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع میشد حتماً در دین ما تأکید براین میشد که باید در جهت عقربههای ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
بلوتوث نام یک تکنولوژی ارتباطی یا اتصال دو دستگاه به همدیگر است. این اتصال میتواند برای انتقال یک مجموعه از اطلاعات مثل فیلم و عکس و صدا باشد، یا یک خبر، مثلا خبر رسیدن یک نفر یا خبر دزدیدن یک وسیله از روی قفس یا حتی خبر وجود یک چیزی در جایی.
یکی از کاربردهای بلوتوث در دستکشهای خرید است. این دستکشها یک اختراع جدید هستند به همین دلیل شاید با آنها آشنا نباشید.
گاهی وقتی وارد یک فروشگاه بزرگ میشوید، نمیدانید چیزی که میخواهید بخرید کجا قرار دارد یا در برابر قفسهای پر کتاب در یک کتابخانه قرار دارید و نگاه کردن تک تک کتابها زمان زیادی از شما میبرد. اگر یکی از این دستکشها در دست داشته باشید، آن وقت با نوشتن نام چیزی که میخواهید و قرار دادن دستکش مقابل قفسه یا مکانی که در آن به دنبال چیزی هستید، دستکش شما را به رسیدن انتخابتان راهنمایی میکند.
بخشی از این تکنولوژی از طریق بلوتوث انجام میشود. مثلا کتاب دلخواه شما یک قطعهی کوچک فرستنده بلوتوث و دستکش شما هم یک قطعه گیرنده بلوتوث دارد. کتاب اطلاعات خود را از طریق بلوتوث به دستکش میفرستد و دستکش در صورتی که شما به آن دستور پیدا کردن این کتاب را داده باشید، با خبرتان میکند.
بلوتوث کاربردهای بسیاری دارد، ولی فقط در فاصلههای کوتاه مثل یک مغازه یا بین چند قفسه میشود از آن استفاده کرد.
تصاویر در هر جا و هر زمان!
زمانهای گذشته، وقتی یک عکس می گرفتیم باید برای دیدنش از امکانات زیاد استفاده میکردیم، و وقت زیادی صرف میکردیم. زمانهای قدیم از تاریک خانهها و مواد ظهوراستفاده میکردیم، در حالیکه الان با فشار دادن یک دکمه عکس آماده است.
حالا دانشمندان و متخصصین صنعت عکاسی به فکر دوربینهایی افتادهاند که پوشیدنی باشد. یعنی دیگر حتی زحمت بر داشتن دوربین و حمل آن را نداشته باشیم. دوربین میشود دست بند ما، عینک روی چشم یا کلاه روی سر، حتی لباسی که تن ماست.
دوربین پوشیدنی که به تازگی ساخته شده عقل وشعورهم دارد. میفهمد کجا هوا خوب است برای عکاسی، کجا جای دیدنی است که باید تصویرش را ثبت کرد، و کجا را مردم بیشتر دوست دارند. همه این اطلاعاتش را هم از سنسورهایی که درونش است و GPS (موقعیتیاب جغرافیایی) میفهمد. تازه به اینترنت هم وصل میشود. این طوری شما میتوانید بروید موزه و همان طور که غرق تماشای تاریخ هستید لباستان برایتان عکس بگیرد.
پوست الکترونیکی
وقتی دانشمندان به اختراع این وسیله فکر میکردند، جز در داستانهای علمی تخیلی مشابه این وسیله را ندیده بودند. این وسیله که کوچکتر از یک تمبر پستی است، به پوست متصل میشود. این اختراع برای بیماران، پزشکان، ورزشکاران، گروههای تحقیقاتی و هرکه فکرش را بکنید میتواند متصل شود.
وابسته به اینکه این وسیله به پوست کدام اندام متصل شود، کارکرد متفاوتی دارد. وقتی روی سر نصب میشود، میتواند امواج مغزی را ثبت کند. روی بازو فشار خون و حرکت عضلات را ثبت میکند. وقتی برای بیماران استفاده میشود، علایم حیاتی بیمار را که برای ارزیابی سلامتی او توسط پزشک نیازهست را به دست آورده و به بیمارستان یا پزشک مخصوصش ارسال میکند. حتی این وسیله میتواند یک تلفن مخفی باشد.
ساخت این تکنولوژی، فرآیند پیچیدهای دارد. باید از موادی برای ساخت استفاده شود که برای بدن مضر نباشد. قطعات الکترونیکی باید از یک منبع تغذیه برخوردار باشند و زود شارژشان تمام نشود. اگر این وسیله باعث درد و ناراحتی فرد شود، مفید نیست. پس راحتی استفاده و نگهداری از آن هم باید در نظر گرفته شود.
عوامل زیادی برای اختراع این دستگاه در نظر گرفته شده است که همهی آنها در کنار هم یک سیستم بسیار پر کاربرد را میسازند.
پرواز پرندههای ریاضیدان!
پرندهها ریاضیدانان بزرگی هستند. برخی کارهایشان مثل پرواز کردن از قوانین ریاضی جالبی تبعیت میکنند. حالا دانشمندان روی الگوهای ریاضی پیدا کردن غذا توسط پرندههای گرسنه تحقیق کردهاند.
وقتی پرنده به دنبال غذا میگردد، مسیر پروازش شکل هندسی خاصی پیدا میکند. شکل این مسیر بستگی به این دارد که این پرنده به دنبال چه غذایی میگردد و چقدر گرسنهاش است.
این موضوع جذابیت علم را نشان میدهد. علم، فهمیدن زبان طبیعت است. ما که نمیتوانیم با پرندهها حرف بزنیم؛ اما آنها زبان دیگری مثل ریاضی دارند که با مشاهده میتوان به تصمیماتشان پی برد.
پنج نیروی خارق العاده
در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است، وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربههای ساعت بچرخد 5 نیرو به آن وارد می شود، که جمع این نیروها و انرژیها به سمت داخل است.
در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسانها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت میشود. اگر درطواف، چرخش به سمت راست انجام میشد، در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ میداد. طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسانها هستند به سمت بیرون پرتاب میشدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمیشد.
حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع میشد حتماً در دین ما تأکید براین میشد که باید در جهت عقربههای ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
نویسنده: افروز ارزه گر