در زمانی که رسانه ها خبر امداد رسانی و کمک گروه های متعدد طلاب و فضلای علوم دینی به مناطق سیل زده را در شبکه های اطلاع رسانی، مخابره می کردند، به یکباره خبر شهادت عمامه به سری خون آلود که عمامه سفید و زیبایش به خون سرخ بدنش گلگون شده بود فضای کشور را در بهت و حیرت فرو برد.
در زمانی که رسانه ها خبر امداد رسانی و کمک گروه های متعدد طلاب و فضلای علوم دینی به مناطق سیل زده را در شبکه های اطلاع رسانی، مخابره می کردند، گروهی که برای اثبات مهروزی و انسان دوستی خود بدون هیچ چشم داشت و ادعایی تا کمر در گِل و لای فرو رفته بودند و عمامه های ِگلی آنها شاهد بر صدق آنها بود، به یکباره خبر شهادت عمامه به سری خون آلود که عمامه سفید و زیبایش به خون سرخ بدنش گلگون شده بود فضای کشور را در بهت و حیرت فرو برد.
معرفی طلبه شهید، «مصطفی قاسمی» و جرم و گناه او
در حالی«مصطفی قاسمی» روحانی 46 ساله شنبه هفتم اردیبهشت به قتل رسیده، که کسی خبری از جرم و گناه او نداشت، به راستی جرم و گناه او چه بود؟! برای پاسخ به این سوال کافی است اندکی پای صحبت افرادی که از نزدیک با او در ارتباط بودند و سالیان سال او را می شناختند بنشینیم تا از خصوصیت و ویژگی های رفتاری و اجتماعی او با خبر شویم.
به گزارش پایگاه خبری مشرق:معاونت تبلیغ حوزه علمیه همدان، جناب حجتالاسلام مهدی ارتقایی در معرفی او می گوید: ایشان مسؤول کتابخانه دامغانی بود، هر وقت به کتابخانه مراجعه میکردیم یا در حال مطالعه بود یا کمک به مراجعهکنندگان. او شخصی بسیار ساده زیست بود، ساده زیستی او را به خوبی می توان در محل زندگیش یعنی منطقه قاسم آباد همدان که فاصله زیادی از محله های لاکچری همدان داشت مشاهده کرد، زندگی در منطقه حاشیه شهر همدان به زندگی او زیبایی خاصی داده بود، شهید مصطفی قاسمی دارای سه فرزند بود، دختر بزرگش که از ازدواجش سه ماه می گذرد، یک دختر ۹ ساله و یک پسر کوچک به یادگار مانده است، این استاد حوزه می گوید: ایشان آن قدر آرام و محجوب بودند که به قول معروف آزارشان به یک مورچه هم نرسیده بود. در پایان معاونت تبلیغ حوزه علمیه همدان شهادت می دهد که ایشان را یک روحانی موقر و باادب و متواضع میشناختم که امیدوارم ایشان با سید و سالار شهیدان محشور شوند.
افراد فامیل و همسایه ها از طلبه همدانی می گویند:
به گزارش خبرنگار، خبرگزاری فارس، آشنایان و نزدیکان این روحانی شهید اعتراف می کنند که چه جز خوبی از این عمامه به سر چیزی ندیده اند. برخی از نزدیکان و آشنایان این روحانی غلطان به خون، شهادت می دهند که از بچگی جز خوبی از این شخص چیزی ندیده اند، او شخصی متخلق به اخلاق اسلامی و روحانی ساده زیست که محل زندگی او گویای این مطلب است. انسانی متواضع و بدور از تکبر. همسایه های حاج آقا جز به خوبی از وی یاد نمی کردند، مگر می شود انسانی با این خصوصیات و ویژگی ها مورد بی مهری قرار بگیرد. دوست داشتنی بود، کسی از ارتباط با او احساس ناراحتی و خستگی نمی کرد، کمک کار همسایه ها بود، حق همسایگی را رعایت می کرد. وی امام جماعت مسجد حاج کربعلی بود که نماز گزاران معترف به حسن رفتار و عدالت او بودند. به طور قطع و یقین یک طرف اتهام این ماجرای دردناک کسانی هستند که همواره با سیاه نمایی و تبلیغ های دروغ و بی پایه و اساس سعی می کنند، جایگاه روحانیت را در اذهان مردم سیاه و کدر نمایند و بذر کینه و غضب و دشمنی و انتقام و را در دل های جوانان این مرز و بوم بکارند، در واقع متهم اصلی این ماجرا شبکه های معاند و اسلام ستیزی است که شبانه روز با اخبار جعلی خود سعی می کنند مردم ایران اسلامی را از بدنه ی جامعه ی روحانیت جدا کنند.
قتل برای لایک گرفتن و محبوب شدن نزد شیاطین
هر چند شخص قاتل با تمام گستاخی و حیوانیت تمام و روحیه ددمنشانه بعد از جنایت هولناکی که انجام داده بود، در صفحه شخصی اینستاگرام به قتل این طلبه مظلوم اعتراف می کند، و آرزوی قتل های بیشتر را در سر می پروراند، تا اینکه فالوور (Followers) اینستاگرامی برای او دست تکان دهند و بر گناه او مهر تأکید و پسند و like قرار دهند، ولی خدای متعال در جواب این گستاخی این چنین به او و حامیانش پاسخ می دهد: «وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً؛[1] و هر کس، فرد باایمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالى که جاودانه در آن مى ماند؛ و خداوند بر او غضب مى کند؛ و او را از رحمتش دور مى سازد؛ و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است.» خدای متعال نه تنها پای جنایت او لایک نمی کند، بلکه چهار مجازات و کیفر شدید اخروى را به او وعده می دهد:
1- خلود یعنى جاودانه در آتش دوزخ ماندن (وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها). 2-خشم و غضب الهى (وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ). 3-دورى از رحمت خدا (و لعنه). 4-مهیا ساختن عذاب عظیمى براى او (و أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً).و به این ترتیب از نظر مجازات اخروى حد اکثر تشدید در مورد قتل عمدى شده است، به طورى که در هیچ مورد از قرآن اینچنین مجازات شدیدى بیان نگردیده است.[2]
مجرم اصلی این واقعه دردناک کیست؟!
به طور قطع و یقین یک طرف اتهام این ماجرای دردناک کسانی هستند که همواره با سیاه نمایی و تبلیغ های دروغ و بی پایه و اساس سعی می کنند، جایگاه روحانیت را در اذهان مردم سیاه و کدر نمایند و بذر کینه و غضب و دشمنی و انتقام و را در دل های جوانان این مرز و بوم بکارند، در واقع متهم اصلی این ماجرا شبکه های معاند و اسلام ستیزی است که شبانه روز با اخبار جعلی خود سعی می کنند مردم ایران اسلامی را از بدنه ی جامعه ی روحانیت جدا کنند و روحیه بدبینی را در بین آنها تقویت نمایند. کسانی که مصداق روشن این آیه شریف هستند که باری تعالی در معرفی آنها می فرماید: «تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ؛ در این گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک مىنمایید.» بدون شک جرم و گناه این شبکه های شایع پراکن و اسلام ستیز کمتر از آن قاتل سفاک نیست. جرم بزرگی که خدای متعال در قرآن کریم این چنین وعده عذاب آنها را مطرح می نماید: «فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛[3] پس جزاى هر کس از شما که چنین کند، جز خوارى در زندگى دنیا چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز ایشان را به سختترین عذابها باز برند، و خداوند از آنچه مىکنید غافل نیست.» و همه آن را دقیقاً احصا کرده و بر طبق آن شما را در دادگاه عدل خود محاکمه مىکند. [4] در آیه بعد به خوبی می توان انگیزه اصلى این اعمال زشت و بی شرمانه را متوجه شد وقتی که برای تعالی می فرماید:«آنها کسانى هستند که زندگى دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت خریدارى کردند.»[5]