حکمتِ درخواست مکرر «حج» در ادعیه ماه رمضان

در بسیاری از دعاهای وارد شده در ماه مبارک رمضان، به «حج» اشاره و از خداوند درخواست زیارت بیت الله الحرام شده است. سوال این است که در میان همه اعمال و مناسک الهی، چرا در مهم ترین ماه و بزرگترین ضیافت الهی، این همه بر روی حج و زیارت بیت الله تاکید شده است؟!
سه‌شنبه، 24 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسین سعدآبادی
موارد بیشتر برای شما
حکمتِ درخواست مکرر «حج» در ادعیه ماه رمضان
«حج» یکی از شعائر مهم در دین مبین اسلام محسوب می شود. نکته ای که این نوشتار در پی آنست نقش پر رنگ حج در ادعیه ماه مبارک رمضان است. در بسیاری از دعاهایی که در این ماه وارد شده، اشاره به حج کرده و از خداوند درخواست حج بیت الله الحرام شده است. سوال این است که در میان همه اعمال و مناسک الهی، چرا در مهم ترین ماه و بزرگترین ضیافت الهی، این همه بر روی حج و زیارت بیت الله تاکید شده است؟!
 

جایگاه حج در دین اسلام

حج در لغت به معنای « آهنگ کردن»، « قصد کردن» و « با دلیل بر دشمن غلبه کردن» است و در اصطلاح سفری است که به مکه، در ماه ذی الحجه، به منظور زیارت خانه خدا ( کعبه) و برگزاری مراسمی خاص در بیت الله الحرام و محل هایی در اطراف آن، که به مجموع این مراسم ، مناسک حج گفته می شود. این سفر معنوی بر هر مسلمانی در تمام عمر یک بار واجب می شود ، به شرط آنکه از نظر مالی و قدرت بدنی توان انجام آن را داشته باشد و راه نیز بر او باز باشد.
 
حج در نگاه اسلام، اهمیت و ارزش بسیار والایی دارد و همین سبب شده است حج را در فروع دین اسلام جای دهند.[1] در قرآن کریم سوره ای بنام «حج» وجود داشته و در کتب روایی، هزاران حدیث در باب حج آمده است. در اهمیت حج همین بس که امام صادق (ع) آن را برتر از روزه و جهاد، بلکه هر عبادتی بجز نماز دانسته است.[2]
 

حکمت های حج

هر یک از عبادات و مناسک دینی دارای ظاهر و باطنی است. حج نیز غیر از اعمال ظاهری و افعال مختلفی که در رساله های علمیه آمده است دارای حکمت هایی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:

1- اصلاح نفس از رذائل و رشد معنوی: یکی از حکمت های حج خودسازی و پیرایش انسان از آلودگی ها و دلبستگی به ماسوی الله است. در روایات، گفتگویی از امام سجاد (ع) و شخصی به نام شبلی آمده است که به این حکمت اشاره می کند. وقتی امام سجاد(ع) از اِحرام‌بستن شبلی اطلاع می‌یابد، این عمل را ظاهری می‌داند و توجه شبلی را به باطن اِحرام می‌کشاند: «آیا در آن موقع تصمیم گرفتی لباس گناه را از تن خود بیرون کنی و لباس طاعت بپوشی؟ ... آیا به هنگام برهنه‌شدن از لباس دوخته‌ات، توجه داشتی که از ریا و نفاق و انجام امور شبهه‌ناک دوری کنی؟ شبلی: خیر. ... امام سجاد(ع): بنابراین نه در میقات رفته‌ای و نه از لباس دوخته، خلاص شده‌ای».[3]
 
2- فرصتی برای تامل در سبک زندگی: حج موقعیتی است که به انسان این مجال را می دهد تا در زندگی روزمره خود کمی تامل کند و از تارهای در هم تنیده ای که او در حیات دنیوی محاصره کرده اند رها کرده و نسبت به حلال و حرام الهی حساس تر شود. حاجی تمرین می کند تا توحید را محور زندگی قرار داده و همه افعال خود را با آن تنظیم نماید. او در حج، سبک خاصی از زندگی را تجربه می کند و آماده می شود تا در زندگی آینده حیاتی نو را آغاز نماید.
 
3- وحدت مسلمانان و سربلندی و ابهّت جهانی اسلام: از دیگر حکمت های حج، می توان به اجتماع پر شکوه مسلمانان از رنگ ها و قومیت های مختلف در این کنگره جهانی نام برد. بی گمان، اجتماع عظیم حج، بزرگترین اجتماع مردمی با محوریت توحید به شمار رفته و این واقعه بی بدیل که هر ساله تکرار می شود، نشان گر عظمت جهان اسلام و علامتی برای ابهّت امت مسلمان می باشد.
 
4- تقویت روحیه ی ولایت مداری: حکمت های متعدد دیگری نیز برای حج، قابل ذکر است که به دلیل رعایت اختصار از ذکر آنها صرف نظر کرده و در اینجا به آخرین و البته مهمترین فلسفه و حکمت پرداخته می شود.
 
طبق روایات متعدد، «ولایت و امامت» به منزلۀ روح برای حج محسوب می شود و همانگونه که جسم بی روح مرداری بیش نیست، حج بدون ولایت نیز ارزش چندانی ندارد. در آیینه روایات، تنها حجی کامل و اثر بخش است که در ذیل پذیرش جایگاه اهل بیت عصمت و طهارت انجام شده و بدون معرفت امام و اذعان به مقام ولایت او، حج، ناقص و غیر مقبول خواهد بود.
 
امام صادق (ع) در پاسخ به یکی از یاران که از معنای «وَمَنْ دَخَله کانَ آمنا»[4] پاسخ دادند: «آن کس که قصد زیارت این خانه کند، در حالی که بداند خداوند بدان امر فرموده و ما خاندان را آن گونه که شایسته و حق و معرفت ماست، بشناسد. چنین کسی در دنیا و آخرت در امان خواهد بود»؛[5] و یا در روایت دیگری فرمودند: «کسی که از روی معرفت به کعبه بنگرد و حق و حرمت ما را بشناسد آن گونه که حق و حرمت کعبه را شناخته است، خداوند گناهانش را بیامرزد و مشکل دنیا و آخرتش را کفایت کند.»[6]
 این روایت دارای نکته ظریفی است و آن عبارت «سنگ ها» برای کعبه است. طبق این روایت طواف به دور کعبه، بدون امامت و ولایت، تنها چرخیدن به دور سنگ هایی بیش نیستدر روایات دیگر، شناخت ولایت و اعلام آمادگی برای یاری ولایت از شروط حج بیان شده است. امام باقر (ع) در فرازی از سخنان خود می فرمایند: «از مکّه آغاز کنید و به ما ختم نمایید»؛[7] ایشان در روایتی دیگر می فرمایند: «مردم مأمور شده اند به سوی این خانه که از سنگ ها ساخته شده بشتابند و بر آن طواف کنند سپس نزد ما آمده و ولایت و محبت خود و آمادگی شان را برای یاری ما عرضه کنند.»[8] این روایت دارای نکته ظریفی است و آن عبارت «سنگ ها» برای کعبه است. طبق این روایت طواف به دور کعبه بدون امامت و ولایت، تنها چرخیدن به دور سنگ هایی بیش نیست.
 
حضرت آیت الله جوادی آملی در همین رابطه به حرکت حرم در سرزمین مکه اشاره کرده می فرمایند: « به هر تقدیر، حرمت سرزمینی که خداوند هر چیزی را در آن محترم شمرده بر اثر حرمت کعبه است، لیکن گرچه کعبه آن هم بُعْد خاص و مکان ویژه‏ای که کعبه آن را اشغال کرده و از دل زمین تا اعماق آسمان امتداد دارد، یگانه قبله و مطاف جهانیان است و همه مسلمانان زندگی و مرگشان به سمت آن می‏باشد و آهنگ به سوی آن همان هجرت به سوی خداست، از این‏رو اگر مرگی در این هجرت اتفاق افتد پاداش مهاجر و اجر او را خدا شخصاً تعهّد فرموده است: «ومن یخرج من بیته مهاجراً إلی الله ورسوله ثمّ یدرکه الموت فقد وقع أجره علی الله» و نیز گرچه برای مکه ویژگیهای فقهی و سیاسی ثابتی است که دیگر مکانها و شهرها فاقد آن است و همچنین گرچه برای حج و مواقف آن ابعاد خاص سیاسی عبادی مطرح است که دیگر عبادتها این خصوصیات را ندارد، ولی همه این مزایا و ویژگیها مرهون ولایت و امامت است.
 
از نکته اخیر این است که هم رهبریهای ملکوتی اعمال و نیّات و ادعیه و مشاهده آیات بیّنات و پی‏بردن به اسرار معنوی حج و مانند آن در پرتو ولایت تکوینی امام معصوم(علیه السلام) است که حج او امام حجّها بوده، پیشاپیش اعمال امت به سوی بارگاه قبول الهی صعود می‏کند و آنگاه اعمال دیگران به دنبال آن صاعد می‏شود: «إلیه یصعد الکلم الطّیّب والعمل الصّالح یرفعه» و هم رهبریهای سیاسی حج و مواقف آن و جهت دادن به اجتماع انبوه جهانیان بر محور بنایی پاک و آزاد و بهره‏برداری از افکار اقطار عالم و سیراب کردن تشنگان استقلال و نجات از استعباد و استکبار جهانی، بالإصاله در پرتو امامت امام معصوم (ع) و بالنّیابه در غیبت او در شعاع نایبان آن حضرت است.»[9]
 
البته لازم به ذکر است که شرط ولایت، تنها منحصر به حج نبوده و همه اعمال، تنها در پرتو پذیرش ولایت و امامت، مورد قبول درگاه الهی واقع می شود. در روایتی در امام سجاد (ع) آمده است: «بهترین نقطه روی زمین، بین رکن مقام است. حال اگر کسی آنقدر عمر کند که نوح در میان قوم خود و درنگ کرد، نهصدپنجاه سال و روزها را به روزه داری و شبها را به شب زنده داری در این مکان مقدّس به سر برد، آنگاه خدای ـ عزّوجلّ ـ را بدون ولایت ما ملاقات کند، این عبادتها به حال وی سودی نرساند.»[10]  به عبارت دیگر عبادات بدون ولایت حضرات معصومین (ع) فاقد ارزش بوده و در رشد و اعتلای معنوی انسان بی ثمر خواهد. ابان بن تغلب نقل می کند: با امام باقر علیه السّلام در مسجد الحرام بودم که مردم دور کعبه لبّیک مى‌گفتند. امام فرمود: «آیا اینها (مخالفان) را که لبّیک مى‌گویند مى‌بینى‌؟! به خدا سوگند! صداى آنها نزد خداوند از صداى الاغ بدتر است»[11].
 
آیت الله جوادی به زیبایی شرط ولایت را برای قبولی اعمال تبیین و ترسیم نموده اند: حج بدون «ولایت» و آهنگ کعبه بدون «امامت» و حضور در عرفات بدون «معرفت امام» و قربانی در منا بدون «فداکاری در راه امامت» و رمی جمره بدون «طرد شیطان استکبار درونی و بیرونی» و سعی بین صفا و مروه بدون «کوشش در شناخت و اطاعت امام» بی‏حاصل بوده، سودی نخواهد داشت؛ زیرا گرچه یکی از مبانی اسلامْ حج است: «بنی الإسلام علی خمسٍ: علی الصَّلاة والزَّکاة والصَّوم والحجِّ والولایة»، لیکن هیچ یک از نماز و روزه و زکات و حج همانند ولایت، رکن استوار اسلام نیست، از این‏رو در ادامه روایت مزبور آمده است: هیچ دعوتی از طرف خداوند به اندازه دعوت به ولایت و امامت نیست: «ولم یناد بشی‏ءٍ کما نودی بالولایة»؛[12] زیرا انسان کامل که خود اسلام ممثل است می‏تواند به همه ابعاد اسلامی آشنا باشد و آشنایی دهد و مردم را به روح توحید که همان فریاد و قیام علیه طاغوت است جهت بخشد.[13]
 

جمع بندی

همانگونه که گذشت، حج، یکی از مهم ترین اعمالی است که در دین مبین اسلام به عنوان شعائر معرفی  و از ارکان آن به شمار می رود. علت تاکید زیاد در ادعیه ماه مبارک رمضان، بر موضوع «حج» و درخواست زیارت بیت الله الحرام را باید در حکمت های آن جستجو کرد. حج، دارای حکمت هایی است که به برخی از مهترین آنها اشاره شد، اما مهمترین فلسفه حج، تجدید بیعت با ولایت و امامت، اذعان و اعتراف به جایگاه عظیم اهل بیت (ع) و اعلام آمادگی برای نصرت و یاری ایشان است؛ امری که فلسفه همه مناسک و افعال شرعی به شمار رفته و به بیانی دیگر، روح همه عبادات به شمار می رود. در اصل، درخواست حج، درخواست توفیق تجدید بیعت با امام معصوم (ع) و تقاضای توفیق برای اعلام وفاداری و آمادگی برای نصرت خلیفه الهی است.

پی نوشت:
[1] . اطیب البیان، ج۶، ص۲۹۶.
[2] . الکافی، ج۴، ص۲۵۴.
[3] . مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۰، ص۱۶۶.
[4] . سوره آل عمران / آیه 97
[5] . وسائل الشیعه، ج 8 ، ص 68
[6] . فروع الکافی، ج 2، ص 241
[7] . من لا یَحضرهُ الفقیه، ج 2، ص 334
[8] . همان، ج 2، ص 334
[9] . آیت الله جوادی آملی، ولایــت، روح حـــج، مجله الکترونیکی اسراء 1388 شماره 6.
[10] . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص159.
[11] . الکافی، ج 4، ص 540.
[12] . همان، ج ۲، ص ۱۸.
[13] . آیت الله جوادی آملی، همان.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط