آتشی در نیستان

شاعر : مجذوب علی شاه کبودر آهنگی يک شب آتش در نيستاني فتاد يک شب آتش در نيستاني فتاد سوخت چون اشکي که بر جاني فتاد سوخت چون عشقی که در جاني فتاد شعله تا سرگرم کار خويش شد شعله تا سرگرم کار خويش شد هر نيي شمع مزار خويش شد
دوشنبه، 6 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آتشی در نیستان
آتشی در نیستان
آتشی در نیستان




خواننده : شهرام ناظری
آلبوم : آتشی در نیستان

شاعر : مجذوب علی شاه کبودر آهنگی
يک شب آتش در نيستاني فتاد
يک شب آتش در نيستاني فتاد
سوخت چون اشکي که بر جاني فتاد
سوخت چون عشقی که در جاني فتاد
شعله تا سرگرم کار خويش شد
شعله تا سرگرم کار خويش شد
هر نيي شمع مزار خويش شد
هر نيي شمع مزار خويش شد
شعله تا سرگرم کار خويش شد
هر نيي شمع مزار خويش شد
هر نيي شمع مزار خويش شد
ني به آتش گفت:
ني به آتش گفت:
کين آشوب چيست؟
مر تو را زين سوختن مطلوب چيست؟
گفت آتش بي سبب نفروختم
گفت آتش بي سبب نفروختم
دعوي بي معنيت را سوختم
گفت آتش بي سبب نفروختم
گفت آتش بي سبب نفروختم
دعوي بي معنيت را سوختم
سوختم
زانکه مي گفتي نيم با صد نمود
زانکه مي گفتي نيم با صد نمود
همچنان در بند خود بودي که بود
همچنان در بند خود بودي که بود
مرد را دردي اگر باشد خوش است
درد بي دردي علاجش آتش است
درد بي دردي علاجش
آتش است
آتش است
سوخت چون اشکي که بر جاني فتاد

منبع: http://www.semital.com




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط