درباره خودستایی

در این مقاله آیاتی را درباره نکوهش خودستایی به عنوان یکی از آثار خودبزرگ بینی می خوانیم.
دوشنبه، 14 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درباره خودستایی
یکی از آثار خودبزرگ بینی، خودستایی است.افرادی که دچار این بیماری هستند، در هر فرصتی تلاش می کنند کمالات خود را به رخ دیگران بکشند و کاری به تناسب و ضرورت ندارند. اگر دانشجو هستند، سعی می کنند در هر مکانی به اندک تناسبی، خود را به عنوان دانشجو و روشنفکر و دانا معرفی کنند.

و در مکالمات معمول خود، سعی می کنند از اصطلاحات و عباراتی که در بحث های علمی به کار می رود، استفاده کنند تا بدین وسیله کمال خود را مطرح نمایند و اگر مسئولیت اجتماعی و سیاسی و نظامی و.. . دارند تلاش می کنند به نحوی خود را معرفی و از جایگاه خود سخن بگویند.

قرآن کریم می فرماید:

فَلا تُزَکوا أَنْفُسَکمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی[1]

خودستایی مکنید، او بهتر از شما پرهیزکاران را می شناسد.

امام باقر (ع) در تفسیر آیه فوق فرمود:

لَا یفْتَخِرْ أَحَدُکمْ بِکثْرَةِ صَلَاتِهِ وَ صِیامِهِ وَ زَکاتِهِ وَ نُسُکهِ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَی[2]

احدی از شما نباید به فزونی نماز و روزه و زکات و مناسک حج و عمره خود افتخار کند. زیرا خداوند پرهیزکاران شما را از همه بهتر می شناسد.

امام علی (ع) در این باره فرمود:

تَزکیةُ المرءِ لِنَفسِهِ قَبیحَةٌ

خودستایی آدمی، قبیح و زشت است.

امام علی (ع) درباره صفات ممتاز پرهیزکاران چنین می فرماید:

پرهیزکاران هرگز از اعمال اندک خود راضی نیستند و هیچگاه اعمال زیاد خود را بزرگ نمی شمرند. آنها در همه حال، خود را در برابر انجام وظایف متّهم و مقصّر می شمارند و از اعمال خویش بیمناکند. هنگامی که یکی از آنان را به پاکی ستایند، از آنچه درباره اش می گویند بیمناک می شود و می گوید که من خود به خویشتن آگاه ترم و خدا نسبت به من از من آگاهتر است و می گوید: پروردگارا به این ستایش که ستایشگران درحقّ من می کنند، مرا مؤاخذه مکن و مرا ازآن چه که گمان می برند نیز برتر قراربده و آن چه را که آنها از خطاهای من نمی دانند بر من ببخش.[3]

همچنین می فرماید:

اگر خداوند از خودستایی نهی نکرده بود، فضایل فراوان خود را بر می شمردم.[4]

بنابراین اگر خودستایی به صورت بیماری واگیرداری درآید و به جامعه ستایی تبدیل گردد، بلای عظیمی می شود و خطر نژادپرستی را در پی دارد. از این رو قرآن و معصومینعلیهم السلام از خودستایی منع کرده اند.[5]

سرچشمه اصلی این بیماری ناپسند، عدم شناخت خویش است؛ زیرا کسی که خود را به خوبی بشناسد، خودستایی نمی کند.

غرور، غفلت و خودبرتربینی، انگیزه های دیگری برای خودستایی هستند.[6]


آثار خودستایی

1- عقب ماندگی

از آن جا که خودستایی، بیانگر اعتقاد انسان به کمال خویشتن است، مایه عقب ماندگی او می شود. چرا که رمز تکامل، اعتراف به تقصیر و قبول وجود نقص ها و ضعف ها است.

امام علی (ع) فرمود:

مَنْ مَدَحَ نَفْسَهُ فَقَدْ ذَبَحَهَا[7]

کسی که خودستایی می کند، در واقع خود را ذبح کرده است.

زیرا خودستایی، موجب غرور و غفلت می شود، در نتیجه از تلاش لازم برای رشد خود، کوتاهی می کند. به همین دلیل اولیای خدا، همیشه معترف به تقصیر خود در برابر وظایف الهی بودند و مردم را از خودستایی و بزرگ شمردن اعمال خویش، نهی می کردند.[8]


2- انزوا

کسی که از خود تعریف می کند، به تدریج از نظر دیگران می افتد و بی ارزش می شود و به تجربه ثابت شده است کسانی که مرتّب از خود تعریف می کنند، حاضران در مجلس از او خسته و بیزار می شوند.


3- تکبر

خودستایی، موجب خودپسندی شده و سرانجام، سر از تکبّر در می آورد.


درمان خودستایی

اگر کسی توجه به عظمت خداوند و ضعف خود کند، دیگر جایی برای خودستایی نمی بیند. قرآن در این باره می فرماید:

یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ[9]

ای مردم! شما همگی نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است!

به علاوه خداوند خوبی ها و بدی ها، علم و جهل، خدمات و خیانت های ما را می داند و از نیات ما آگاه است. اگر ما به علم خود می بالیم، باید بدانیم تمام معلومات ما در برابر مجهولات ما، قطره ای بیش نیست و به قول قرآن:

وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا[10]

وجز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!

اگر به عبادت و خدمات خود می بالیم، باید فکر کنیم آن چه را که انجام می دهیم در برابر دریای بی کران نعمت های خداوند، قابل ذکر نیست و باید بدانیم خودستایی، آفت همین عباداتی است که بدان می بالیم.

اگر خودستایی به خاطر مال و ثروت است، باید بدانیم متاع دنیا بسیار اندک و برای کسی نمی ماند. ثروتمندان بزرگی چون قارون که روزی به وسیله مال و ثروت، خودستایی می کردند، امروز کوچک ترین اثری از مال و ثروت آنان نیست.


پی نوشت ها:
[1] . نجم/ 32.
[2] . تفسیر نمونه، ج 22، ص 534 و ج 3، ص 209.
[3] . نهج البلاغه، خطبه همام 192.
[4] . نهج البلاغه، نامه 28، بند 10.
[5] . و اگر ائمه در مواردى از فضایل خود فرموده‏اند، براى راهنمایى حق‏جویان است، نه خودستایى.
[6] . تفسیر نمونه، ج 22، ص 542.
[7] . غررالحکم، ح 7058.
[8] . تفسیر نمونه، ج 22، ص 544.
[9] . فاطر/ 15.
[10] . اسراء/ 85.

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط