مقدمه:
در این مقاله راسخون چهار سوال در مورد موفقیت ها یا ناکامی های نماز برای اهل نماز و غیر نماز با مضامینی نزدیک به هم بیان گردیده است که هر کدام به صورت جداگانه پاسخ آنها بیان گردیده است .
تأثیر نماز در موفقیت ها یا ناکامی ها
چهار سوال از موفقیت ها یا ناکامی ها در نماز
2-چرا کسانی که نماز نمیخوانند از کسانی که اهل نماز هستند موفقترند و زندگیشان بهتر است؟
3- چطور است که بعضی نماز نمیخوانند و گناه انجام میدهند، ولی در کارهایشان موفقند، در حالی که مؤمنان ممکن است این گونه نباشند؟
4-چرا وضع مادی بی نمازها، از اهل نماز بهتر است؟
پاسخ به سوال اول موفقیت ها یا ناکامی ها در نماز
- هر کاری، راه و قواعدی دارد که اگر انسان آن را رعایت کند، به موفقیت خواهد رسید. موفقیت در درس، نیازمند تلاش و پشتکار و با جدیت درس خواندن است. اما اگر رعایت این قواعد همراه با نماز خواندن و عبادت خدا باشد.درصد موفقیت را بالا می برد، زیرا نماز علاوه بر بازداری انسان از گناه، تمرکز و دقت را نیز تقویت می کند. لذا این گونه نیست که اگر کسی نماز بخواند ولی تلاش و کوشش و قواعد مطالعه را رعایت نکند، بتواند مطلبی را یاد و نمره ی خوب بگیرد.
دوست شما که درس هایش را خوب می فهمد به طور حتم برای درس ها و مطالعاتش برنامه ریزی کرده است و از فرصت های زندگی و جوانی اش به خوبی استفاده می کند و یا از روش های یادگیری خوب و اصولی بهره می برد.
هرگز موفقیت او در تحصیل به دلیل آن نیست که نماز نمی خواند، بلکه اگر نماز می خواند موفقیت بیشتری به دست می آورد و نمره های بالاتری می گرفت.
احساسی که شما نسبت به درس هایتان دارید و فکر می کنید از دوستتان ذاتا عقب تر هستید، درست نیست.
چرا که ممکن است علت عقب ماندگی این باشد که پایه ها را محکم نکرده اید و یا برای درس و تحصیل و مطالعه و مرور کتاب ها، برنامه ریزی نکرده اید و یا اصلا آدم تنبل و کسلی هستید.
خوب پرواضح است کسی که کار و کوشش نکند و تن به کار ندهد موفقیتی نصیبش نخواهد شد. از قدیم گفته اند: جوینده یابنده است: «من جد وجد».
حضرت علی (ع) می فرماید: «من سبب الحرمان التوانی؛(1) یکی از عوامل محرومیت، سستی در [در کار] است». و نیز می فرماید: «التوانی اضاعه؛(2) سستی و اهمال در کار، نابود کننده ی [فرصت و عمر]است.»
توفیقات علمی، دینی و دنیایی و غیر آن، مطابق طرح حکیمانه ی الهی، بدون سبب برای هیچ کس حاصل نمی شود. اگر انسان در زندگی تلاش و تحرک نداشته باشد و بستر سازی نکند، در امور مربوط به دین و دنیای خود به جایی نمی رسد. از قدیم گفته اند: از تو حرکت، از خدا برکت.
از این رو حضرت علی (ع) می فرماید: «آفه النجح الکسل؛(3) آفت موفقیت، تنبلی است».
با این حساب شما می توانید هم امور خود را منظم کنید و هم با برنامه ریزی جلو بروید. هم چنین با کمک گرفتن از دیگران، روش های مناسب یادگیری و خوب فهمیدن را به کار ببندید، نمازتان را به وقت بخوانید و از خدا کمک بخواهید. در این صورت به طور حتم از دیگران جلوتر خواهید افتاد و موفقیت های شما روزافزون خواهد شد.
از طرفی، اگر مشغله های زیاد باعث عقب ماندن از درس و تحصیل شده باشد، این نیز قابل حل است. کافی است با تقسیم بندی ساعات شبانه روز و برنامه ریزی دقیق جلو بروید تا روشن شود که چقدر وقت زیاد می آورید و فرصت به اندازه ی کافی برای درس خواندن باقی می ماند.
از این نکته نیز نباید غفلت کرد که ذوق و سلیقه و عشق و علاقه نیز در اشتغال به تحصیل و کسب دانش بسیار مؤثر است.
خواجه نصیرالدین طوسی می گوید:
لذات دنیوی همه هیچ است نزد مندر خاطر از تغیرآن، هیچ ترس نیست
روز تنعم و شب عیش و طرب مرا
غیر از شب مطالعه و روز درس نیست
در سرتاسر اذکار نمازهای یومیه، ضمایر متکلم مع الغیر(جمع) به جای ضمایر متکلم وحده(مفرد) به کار رفته است، به این معنی که پیوسته "ما بودن" و نه "من بودن" در نماز، تکرار و تلقین می گردد
و این موضوع در رفع بسیاری از اختلالات پیچیده شخصیتی، از جمله اختلال شخصیت اسکیزوئید(منزوی)، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت اسکیزوتایپی( اسرار آمیز)، اختلال شخصیت خودشیفته و .. نقش مهم و اساسی دارد. چرا که در همه این اختلالات برتری "من" نسبت به "ما" زیر بنای بیماری به حساب می آید.
در حالی که در جریان نماز این "ما" است که اهمیت می یابد و" من" بودن انسان(به عنوان مثال خودخواهی و تکبر او ) به فراموشی سپرده می شود.
اما جالب این جاست که در اذکار نماز تنها یک جا سخن از" من" به میان می آید و آن زمانی است که بنده ی ناتوان، در نهایت ذلت در مقابل پروردگار خود، کرنش می کند و به رکوع می رود. پس آن گاه خود را در مقابل آفریننده خویش به خاک می اندازد و به سجده می رود و می گوید: سبحان ربی الاعلی و بحمده.
"سجده" در روایات بالاترین مرتبه قرب نمازگزار، به پروردگار معرفی شده است.
شاید سخن گفتن از"من" در لحظاتی سرشار از خشوع و هنگام افتادن به خاک، و فلسفه آن که سجده نزدیک ترین حالت بنده نسبت به خدا معرفی شده است، این نکته باشد که "من" را باید از میان برداشت و به خاک سپرد تا به "او" نزدیک شد.
پاسخ به سوال دوم موفقیت ها یا ناکامی ها در نماز
این سخن که «کسانی که نماز نمیخوانند از کسانی که اهل نماز هستند موفقترند و زندگیشان بهتر است»،با این کلیت هرگز قابل پذیرش نیست. اگر با دقت و با لحاظ ابعاد مختلف زندگی بنگریم و از دو سه نفر دور و بر خودمان فراتر رویم و جامعهی آماری وسیعتری را ارزیابی کنیم، به نتیجهی دیگری خواهیم رسید.
بله، میپذیریم که کموبیش هستند کسانی که با اینکه اهل نمازند، ولی دیگرانی که اهل نماز نیستند، از آنها موفقتر و جلوترند.
برخی از مشاهدهی چنین صحنههایی فکرشان به اشتباه میافتد و با قضاوتی سطحی، بینمازی را بر بانمازی برتری میدهند. برای اینکه چنین سوءتفاهمهایی از ریشه رفع شود،
باید کمی عمیقتر به مسأله نگریست:
خداوند متعال دو نوع نعمت دارد:
۱. نعمت رحمانی
نعمتهای رحمانی مانند: سلامت و زیبایی چهره و اندام، هوش و استعداد، حافظهی قوی، ثروت و مکنت مادّی، آبرو و موقعیت اجتماعی موروثی، ذوق هنری و حس زیبادوستی، شادی و آرامش دنیوی، و... .۲. نعمت رحیمی
نعمتهای رحیمی مانند: عقل، اخلاق نیک، ادب، ایمان، معنویت الهی، محبت الهی، اخلاص، حضور قلب در عبادت، حکمت (فهم عمیق دینی)، روح بلند و ملکوتی، قرب الهی، شادی و آرامش حقیقی، و... .تفاوت نعمتهای رحمانی و رحیمی این است که:
۱. نعمتهای رحمانی ماندگار نیستند و به آسانی زایل میشوند؛ ولی نعمتهای رحیمی حقیقت انسان را تشکیل میدهند و در وجود او باقی میمانند.
۲. نعمتهای رحمانی ملاک ارزش و اعتبار نیستند؛ ولی نعمتهای رحیمی نشانهی ارزش و فضیلتاند و هرکه از این نعمتها بیشتر برخوردار باشد، انسانتر است و از نظر خدا ارزشمندتر است.
۳. نعمتهای رحمانی گاه بدون استحقاق و صرفاً برای امتحان به انسان داده میشوند؛ ولی نعمتهای رحیمی هرگز بدون تلاش و استحقاق به دست نمیآیند.
نعمتهای رحمانی را خداوند متعال تقریباً به همهی انسانها کم و بیش داده است. وجود تفاوت در بهرهمندی انسانها از نعمتهای رحمانی برای سامان یافتن نظام زندگی دنیوی امری ضروری است.
اگر قرار باشد همهی انسانها از نظر شکل و قیافه و زبان و رنگ و هوش و استعداد و ثروت و ذوق و سلیقه و... یکسان باشند، زندگی اجتماعی مختل میشد و بسیاری از محاسبات بینتیجه میماند و زمینهای برای رشد و توسعهی مادی و معنوی به وجود نمیآمد.
پس هرچند تفاوت در بهرهمندی از نعمتهای رحمانی امری ضروری است، ولی همهی انسانها از این نعمتها بهرهمند هستند.بسیاری از این نعمتها بیحساب به انسانها داده شده است و گاه بیحساب نیز از انسان گرفته میشود.
مثلاً انسانی را فرض کنید که از نظر زیبایی چهره و اندام، از نعمت بسیاری بهرهمند است و مورد حسرت دیگران است ولی همین فرد در یک حادثهی آتشسوزی ناخواسته، همهی زیبایی خود را یکباره از دست میدهد و دیگر کسی حتی به همنشینی با او تمایل نشان نمیدهد.
از نظر ارزشی نیز، نه بهرهی زیاد از نعمتهای رحمانی نشانهی ارزشمندی دارندهی آن است و نه بهرهی کم نشانهی بیارزشی دارندهی آن است. نه چنین است که انسانی که جسم سالمی دارد از نظر انسانیت بالاتر از یک انسان معلول باشد.
مولونای بزرگ شاعر بلند آوازهی پارسی گو در یکی از غزلهایش میفرماید :
گویم: سخن را بازگو؛ مردی؛ کرم زآغاز گو هین بیملولی شرح کن؛ من سخت کند و کودنم!
گوید که: آن گوش گران، بهتر ز هوش دیگران صد فضل دارد این بر آن؛ کانجا هوا، اینجا منم!
آری، از نگاه خداوند، جوان فقیر و سیاهچرده و بیکسی چون بلال حبشی از هزاران ابوسفیان و معاویه و عمروعاص ـ با همهی مال و منال و هوش و زرنگیشان ـ برتر و بالاتر است؛ چون بلال حبشی عقل و ایمان و ادب دارد که یک جویش با خروارها زر و سیم و هوش و زرنگی کفار، قابل مقایسه نیست.
خداوند متعال در آیهی ۱۳ سورهی حجرات ابتدا به تفاوتهای انسانها از نظر نعمتهای رحمانی اشاره میفرماید و در انتها یک نعمت رحیمی را گوشزد میکند و بیان میفرماید که ارزش و اعتبار به این نعمت رحیمی است، نه آن نعمتهای رحمانی:
«اى مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را در دستهها و قبیلههای مختلفی قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. (اینها ملاک امتیاز نیست؛ بلکه) گرامىترین شما نزد خداوند، باتقواترین شما است. به درستی که خداوند دانا و آگاه است.»
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ»
برای تقویت نعمتهای الهی (رحمانی و رحیمی)، عوامل گوناگونی نقش دارند؛ مثلاً ورزش کردن نعمت سلامتی جسم و روان را افزایش میدهد؛ و مطالعه، نعمت آگاهی و درک را بالا میبرد؛ و کار و تلاش بسیار، نعمت ثروت و رفاه را افزایش میدهد. یکی از عواملی که باعث افزایش نعمتهای الهی است، «نماز» است.
نماز در هر دو حوزهی «نعمتهای رحمانی» و «نعمتهای رحیمی» تأثیرهای مثبت دارد؛ یعنی گذشته از اینکه عقل و اخلاق و ادب و معنویت و محبت الهی را بالا میبرد و روح انسان را بزرگتر و او را به خدا نزدیکتر میکند.
علاوه بر آن، در بهبود تمرکز و هوش و آرامش و سلامت جسم و روان و افزایش روزی او هم اثرهای مثبت فراوانی دارد؛ اما حوزهی اصلی نقشآفرینی نماز، نعمتهای رحیمی است، نه نعمتهای رحمانی. و این نکتهای است که پرسشگر گرامی از آن غفلت کرده و گمان برده است که آثار اصلی نماز، بالا بردن سطح نعمتهای رحمانی است..
توضیح اینکه: هدف اصلی از تشریع نماز، بهدست آوردن نعمتهای رحیمی و افزایش آنها است؛ نعمتهایی که هم ماندگارند و هم مایهی ارزش و فضیلتند و جز در سایهی تلاش و استحقاق به دست نمیآیند و پایههای زندگی حقیقی و جاویدان انسان را میسازند.
این نعمتها جز در سایهسار نماز به دست نمیآیند و برای تحصیل این نعمتها و افزایش و توسعهی آنها، راهی جز نماز وجود ندارد. اما با این حال، خداوند حکیم شاکلهی نماز را طوری تنظیم کرده است که بر نعمتهای رحمانی نیز تأثیرهای مثبت فراوانی میگذارد.
اما چنین نیست که راه انحصاریِ به دست آوردن نعمتهای رحمانی، نماز باشد. درست است که نماز بر تمرکز و دقت و بر سلامت جسم و روان تأثیرهای شگرفی دارد، ولی میتوان برای این تأثیرها، عوامل جایگزین یافت؛ کسی که نماز میخواند.
از برکات رحمانی آن هم برخوردار میشود و امید و انگیزه و آرامش و صبر و همت و هوش و دقت و ذوقش نیز بهبود مییابد، ولی کسی که نماز نمیخواند، به اندازهای که فرد نمازخوان از برکات رحمانی نماز بهرهمند است، از این برکات بهرهای ندارد.
ولی ممکن است با استفاده از عوامل دیگری به درجات بیشتری از این نعمتهای رحمانی دست یابد؛ مانند انجام تمرینهای افزایش هوش و حافظه و اهتمام به ورزش و مصرف بعضی خوراکیها بر اساس برنامهی کارشناسیشده.
نیز درست است که نماز باعث افزایش رزق و روزی میشود و فقر را از انسان دور میکند، ولی ممکن است کسی که نماز نمیخواند، از عوامل دیگری برای افزایش ثروت و رفاه زندگیاش بهره ببرد و زندگی مرفهتری از زندگی فرد نمازخوان برای خودش فراهم کند.
وقتی گفته میشود نماز تنها عامل نجات و سعادت انسان است، منظور نعمتهای رحیمی است که اساس زندگی انسان را تشکیل میدهند؛ نه نعمتهای رحمانی که گذرا و بیحسابند و تنها خاصیت مهم آنها این است که بستری مناسب برای امتحان و کسب نعمتهای رحیمی هستند.
آیات ۳۸ تا ۴۸ سورهی مدثر حال نیکوکاران و بدکاران را در آخرت توصیف میکند و میگوید:«هر کسی در گرو اعمال خویش است.
در آخرت نیکوکاران از بدکاران میپرسند: چرا شما در جهنم هستید؟ چه چیزی باعث شده شما اهل دوزخ باشید؟
بدکاران پاسخ میدهند: ما نماز نمیخواندیم و اهل نماز نبودیم؛ با اینکه پیوسته خوش بودیم و با اهل دنیا غرق خوشیها و لذتها بودیم! از روز جزا همواره غافل بودیم و آن را انکار میکردیم؛ تا اینکه مرگ فرارسید!»
کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ ﴿٣٨﴾ إِلا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ﴿٣٩﴾ فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿٤٠﴾ عَنِ الْمُجْرِمِینَ ﴿٤١﴾ مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ﴿٤٢﴾ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ﴿٤٣﴾ وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ﴿٤٤﴾ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ﴿٤٥﴾ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿٤٦﴾ حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ﴿٤٧﴾ فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ ﴿٤٨﴾
نکتهی پایانی اینکه اگر بسیاری از ماها از نمازهایمان اثرهای قابل توجهی نمیبینیم، دلیلش این است که نمازهایمان نماز نیست؛ نه حضور قلب درستی داریم، نه آداب آن را (اعم از زمان و مکان و...) درست رعایت میکنیم،
و نه در نمازمان میتوانیم پلی به آسمان بزنیم و روحمان را با روح آسمانیان پیوند بزنیم. آن وقت از چنین نمازی چهقدر میتوان انتظار داشت جز اینکه ما را از آتش جهنم و از اینکه با فرعون و یزیدها همنشین باشیم، نجاتمان دهد؟!
رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ
پروردگارا، مرا و فرزندانم را برپا کنندهی نماز قرار ده، پروردگارا، دعاى مرا بپذیر!
بررسی ثواب هدیه نماز به امامان
مرحوم سیّد بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع، از یکی از معصومین علیهم السلام روایت می کند که فرمود کسی که ثواب نماز خود را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیاء بعد از او علیهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نماز او را بسیار بسیار می گرداند تا نفسش قطع شود.در آن حال (قبل از جان دادن) به او می گویند: ای فلانی، الطاف تو و هدیه تو به ما، هم اکنون برای تو مفید خواهد بود.امروز، روز جبران کردن و پاداش دادن به توست.
دلت خوش و چشمت روشن باد برای آنچه خداوند برای تو آماده نموده است و گوارایت باد آنچه به آن رسیدی. راوی سؤال می کند: انسان چگونه می تواند، نمازش را هدیه نماید؟ حضرت می فرمایند: نیّت کند که ثواب نمازش را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله قرار دهد و اگر امکان داشت علاوه بر ۵۰ رکعت نماز (نمازهای واجب و نافله آنها)، حتی اگر یک نماز دو رکعتی هم باشد، بخواند و هر روز به یکی از این بزرگواران هدیه نماید.
پاسخ به سوال سوم موفقیت ها یا ناکامی ها در نماز
۱. معنای موفقیت چیست؟
آیا فرعون را که آن همه دارایی داشت و هم اکنون از اهل جهنم است، فرد موفقی میدانید یا حضرت موسی (علیه السلام) را؟قارون یکی از اقوام قوم موسی بود، ولی مؤمن نبود. پولهای او آن قدر بود که یک عده افراد قوی هیکل کلید گاوصندوقهای او را حمل میکردند. (قصص، آیه ۷۶)
قارون با افتخار میگفت این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آوردهام. (قصص، آیه ۷۸) آیا به نظر شما قارون فرد موفقی بود؟
برخی از ما ممکن است تنها به ظاهر افراد نگاه کنیم؛ ولی چون از عاقبت آنها اطلاعی نداریم، نتوانیم به درستی قضاوت کنیم.
داستان زیر که در قرآن آمده و ادامه سرگذشت قارون است نمونه، کاملی از افراد به ظاهر موفق و در واقع ناموفق را به ما نشان میدهد: روزی قارون با تمام زینت خود، در برابر قومش ظاهر شد.
آنان که خواهان زندگی دنیا بودند گفتند: ای کاش همانند آن چه به قارون داده شده ما نیز داشتیم. به راستی که او بهره [و موفقیت] بزرگی دارد.
اما کسانی که علم و دانش به آنها داده بود گفتند: وای بر شما! ثواب الهی برای کسانی که ایمان آوردهاند و عمل نیک انجام میدهند، بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمیکنند.
خداوند متعال در ادامه این آیات میفرماید: و سپس ما او و خانهاش را در زمین فرو بردیم و یارانی نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کنند و خود نیز نمیتوانست کاری از پیش ببرد و آنها که دیروز آرزو میکردند به جای او باشند [وقتی دیدند که بر سر قارون چه آمد].
گفتند وای بر ما! گویی خداوند روزی هر کدام از بندگانش را که بخواهد گسترش میدهد یا تنگ میگیرد. اگر خدا بر ما منت ننهاده بود ما را نیز به قعر زمین فرو میبرد...(قصص، آیه ۷۹-۸۲)
از این داستان و نمونههای دیگر آن نتیجه میگیریم که معنای موفقیت واقعی، این نیست که چند روزی کسی در زندگی دنیا خوش باشد، بلکه موفق واقعی کسی است که عاقبت بخیر باشد و به بهشت الهی راه یابد.
۲. بسیاری از موفقیتها را انسان با اختیار خودش به دست میآورد یا از دست میدهد.
دو دانشآموز را در نظر بگیرید که یکی درس خوان، تمیز و با انضباط است، ولی در امور دینی سست و دیگری تنبل، کثیف و بی انضباط میباشد، اما در کارهای دینی کوشا است.اولی شبهای درسی و امتحانی تا دیر وقت مشغول تحصیل و مطالعه است، ولی دومی شبهای درسی و امتحانی به جای درس خواندن تا آخرین فیلم تلویزیون میبیند و خسته و کوفته میخوابد.
در چنین وضعیتی طبیعی است که شاگرد درس خوان موفق میشود و شاگرد تنبل به ظاهر مؤمن در درسهایش توفیقی حاصل نمیکند. این قبول نشدن به خاطر تنبلی خودش میباشد و ربطی به ایمانش ندارد.
۳. آخرین نکته در پاسخ به سؤال باید بدانی این است که:
کسانی که ایمان ندارند زندگی سخت و پراضطرابی دارند، هر چند این اضطراب، ناراحتی و سختی را ما احساس نکنیم.ولی مؤمنان هر چند مشکلات جسمانی یا مالی داشته باشند مانند افرادی بیایمان اضطراب ندارند، زیرا افراد بی ایمان هر لحظه میترسند که از دنیا بروند و هر آن چه دارند فنا شود.
ولی افراد مؤمن میدانند که اگر در دنیا با مشکلاتی روبر شوند در قیامت خداوند در برابر تحمل این مشکلات به آنها اجر خواهد داد.
پاسخ به سوال چهارم موفقیت ها یا ناکامی ها در نماز
1. کلیت نداشتن این وضعیت
این حالت کلیت ندارد؛ زیرا خیلی از افراد ترککنندۀ نماز فقیرند و از سوی دیگر برخی از اهل نماز ثروتمند هستند؛ مثلا حضرت سلیمان (ع) و حضرت خدیجه کبری (علیها سلام) از ثروتمندترین افراد در زمان خود بودند و در همان حال اهل عبودیت و نماز هم بودهاند.2. کسب ثروت از راه حرام
بسیاری از ثروتمندانِ بی نماز از راه حرام به این ثروت رسیدهاند؛ زیرا کسی که اهل نماز نیست اعتنایی ندارد به این که اموالش را حتماً از راه حلال به دست آورد. در مقابل، کسی که اهل نماز است، چون راههای کسب حرام را به روی خود بسته است، چهبسا وضع زندگی مادی او پایینتر باشد.3. احساسِ ثروت سبب بی نمازی می شود
قرآن کریم میفرماید: احساسِ ثروتمندی و بی نیازی از خدا، سبب طغیان انسان می شود. «اِنَّ الاِنسانَ لَیَطغی اَن رَاهُ استَغنی»(4)به همین علت بیشتر دشمنان پیامبران ثروتمندان بودند که به سبب احساسِ ثروتمندی و بی نیازی از خدا حاضر به اطاعت از او و سجده نمودن در برابر او نبودند.
خداوند هم اراده نکرده است به سبب ترک نماز، ثروت دنیوی را از آنها بگیرد! در مقابل، اکثر فقیران چون احساس بی نیازی نمی کنند خضوع دارند و در برابر خداوند سر به سجده مینهند.
4. ثروت برای آنها عذاب است نه نعمت
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: چه بسیار انسانهایی که خداوند با فرستادنِ نعمت (و ثروت و...) بر آنها بلا می فرستد. (5)آنها منتظر فقر و گرفتاری می شوند، اما برعکس به ثروت و رفاه می رسند و عبادت را ترک کرده و در گناهان فرو می روند و عذاب آخرت خود را شدیدتر می کنند.
همچنین هنگام جان دادن چون به بیشتر به نعمت های مادی وابسته شده اند و به نعمت های آخرت هم ایمان ندارند، دل کندن از ثروت برای آنها عذابی مضاعف هست.
همچنان که عروسکی به کودکی بدهیم و بعد از بازی و انسِ کودک با آن؛ به زور پس بگیریم که گریه و ناراحتی او بیشتر از زمانی می شود که اسباب بازی نداشت.
قرآن می فرماید:
پس چون اندرزهایى را که به آنان داده شده بود، فراموش کردند، درهاى هرگونه نعمت را به رویشان گشودیم (و در رفاه و مادیات غرق شدند) تا آنگاه که به آنچه داده شدند دلخوش کردند، ناگهان آنان را (به عقوبت) گرفتیم پس یکباره محزون و نومید گردیدند.(6)5. توجه به سنتهای الهی
بنابر سنت «اِمهال» و «املاء»، ترک نماز گاهی موجب فقر میشود؛ و گاهی نیز موجب ثروتمندشدن می گردد.سنت اِمهال
خداوند میفرماید: « وَ ذَرْنی و الْمُکَذِّبینَ أُولِی النَّعْمَةِ و مَهِّلْهُمْ قَلیلاً » (7)
مرا با تکذیبکنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمى مهلت ده!
از این آیه مشخص می شود قرار نیست خداوند نعمت و مادیات را از آنها بگیرد وگرنه همه کافران برای رسیدن به مادیات دنیا، ایمان می آورند و چنین ایمانی هیچ ارزشی نداشت؛ چون صرفا راهی بود برای اینکه آنها ثروتمند بشوند.
خداوند میفرماید: «اگر نبود که همه مردم دست از ایمان خود میکشیدند و کافر میشدند براى خانههاى کسانى که به خداى رحمن کفر مىورزند، سقفهایى از نقره قرار مىدادیم و نیز نردبانهایى که بر آنها بالا روند.
و هر گونه زینتى (براى آنان فراهم مىکردیم) ولى اینها همه جز وسیله کامیابى زندگى دنیا نیست، در حالى که آخرت نزد پروردگارت مخصوص اهل تقواست. »(8)
سنت املاء
خداوند در قرآن میفرماید: «کسانی که کافر شدهاند گمان نکنند این فراوانی نعمت به سود آنهاست، ما فراوان به آنها میدهیم تا بیشتر در گناه فرو روند و برای آنها در قیامت عذابی دردناک است » (9)
بنابراین سنت خداست که کافران فقط در دنیا به نعمت برسند و از نعمات جاوید آخرت بیبهره گردند و خداوند از تارک نماز که به فرمودۀ اهلبیت (علیهم السلام) نوعی کفر در درون اوست، متنفر است لذا گاهی نعمت مادی را به او میدهد تا با فرورفتن در گناه از نعمتهای آخرت محروم گردد.
نتیجه:
نکاتی که از مباحث فوق باید یاد بگیریم.1.صرف نماز خواندن بدون تلاش و زحمت دلیل بر موفقیت در امتحانات دنیوی نخواهد شد.
2 معنای.نماز تنها عامل نجات و سعادت انسان است، منظور نعمتهای رحیمی است که اساس زندگی انسان را تشکیل میدهند؛
نه نعمتهای رحمانی که گذرا و بیحسابند و تنها خاصیت مهم آنها این است که بستری مناسب برای امتحان و کسب نعمتهای رحیمی هستند.
3.معنای موفقیت واقعی، این نیست که چند روزی کسی در زندگی دنیا خوش باشد، بلکه موفق واقعی کسی است که عاقبت بخیر باشد و به بهشت الهی راه یابد.
4.ثروت همیشه به معنای نعمت نیست بلکه به معنای عذاب است، لذا گاهی نعمت مادی را به او میدهد تا با فرورفتن در گناه از نعمتهای آخرت محروم گردد.
پی نوشتها:
1.میزان الحکمه، با ترجمه فارسی، ج11، ص 5186.
2. همان.
3. همان، ص 5184.
4. بى گمان آدمى طغیان مى کند؛ چون خود را بى نیاز مى بیند ؛ (علق: 6 و 7.)
5. کَمْ مِنْ مُبْتَلًى بِالنَّعْمَاءِ. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ؛ ص369) همچنین ایشان فرمودند: اى فرزند آدم! زمانى که خدا را مى بینى که انواع نعمتها را به تو مى رساند تو در حالى که معصیت کارى، بترس. (یَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ) (نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ حکمت 25 ؛ ص 472 )
6. فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ «انعام : 44»
7. مزمل: 11.
8. وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ کُلُّ ذلِکَ لَمَّا مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ «زخرف : 34 و 35»
9. وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین ؛ (آل عمران: 178
https://vareth.ir/news/104047
https://qunoot.net/Nojavan/App/encyclopedia.item.php?showid=156
http://h-shad.ir/index.php/writings/best-questions/416-pray-or-not
مجله ی معارف اسلامی شماره 71
* این مقاله در تاریخ1401/7/9 بروز رسانی شده است.