امام صادق(ع) به آسیب شناسى اجتماعى مى پردازد و هنجارها و ناهنجارها را معرفى مى کند. منبر حاضر شرحى مختصر بر سخنان امام صادق(ع) است.
ابتدا دو مقدمه را تقدیم مى نماییم:
1- عبدالله بن جندب کیست؟
عبدالله بن جندب از علماى بزرگ شیعه و راویان پارسا ومورداطمینان درسده دوم هجرى و از یاران امام صادق، امام کاظم وامام رضا علیهم السلام است. (1) وى نزد ائمه علیهم السلام مقام و منزلت رفیعى داشت. (2)
عبدالله بن جندب از امام رضا(ع)پرسید: آیا از من راضى هستید؟ آن حضرت فرمود: بله، قسم بهخداوند! خدا و رسولش نیز از تو راضى هستند. (3)
عشق و ارادت خالصانه عبدالله بن جندب به اهل بیت علیهم السلام و تلاش فراوان او براى ترویج فرهنگ شیعى سبب شده است که نام اودر بین صدها راوى حدیث جاودانه بماند. روایت هاى فراوان او گواه این که وى در نقل و حفظ احادیث ائمه علیهم السلام نقش عمدهاى داشته است.
2- سند وصیت
قدیمى ترین منبع شیعى که سفارشهاى امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب را نقل کرده، کتاب «تحف العقول»، (4)
اثر دانشمند وارسته شیعه، فقیه و محدث بزرگ، «ابومحمد حسن بن على بن حسین بن شعبه حرانى» است، که در قرن چهارم هجرى و معاصر شیخ صدوق(متوفاى 318 ه .ق) مى زیست.
او استاد شیخ مفید (متوفاى413 ه. ق) بود. عبدالله بن جندب نزد عالمان رجال، شخصیتى ستودنى دارد.
ابن شعبه حرانى سفارشهاى امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب را همانند سایر روایتهاى بدون ذکرنام راویان آن آورده است. او درمقدمه تحف العقول به این نکته اشاره و دلیلش را این گونه بیان مىکند: «به منظور سبکى، اختصار و ایجاز و نیز باتوجه به محتواى احادیث که بیشتر درباره آداب، اخلاق، مواعظ و حکمتها است، سندهاى روایتها را نیاوردم.» (5)
علامه مجلسى(ره) در کتاب ارزشمند بحارالانوار، (6) متن کامل سفارشهاى امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب را به نقل از تحف العقول، با تفاوتهاى بسیار اندک آورده است.
با توجه به مقام والاى مولف و محتواى احادیث که در باب اخلاق وآداب وسنن است. حذف سند حدیثها خللى به وجود نخواهد آورد،زیرا تمام عالمان شیعه همواره از این کتاب پرارزش استفاده کرده اند و به آن اعتماد داشته اند.
هشدار به دوستان
امام صادق(ع) دراولین جمله از سفارشهاى سازنده خود، به دوستان خود هشدار مىدهد و آنها را از خطر دامهاى شیطان آگاه مى سازد:«یا عبدالله! لقد نصب ابلیس حبائله فى دارالغرور فما یقصد فیها الا اولیائنا»;
اى عبدالله! ابلیس دامهایش را در دنیاى فریبنده فقط به قصد شکار دوستان ما پهن کرده است.
امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب هشدار مىدهد که مواظب شکارگاه ها و دامهاى شیطان باشد:
یا بن جندب! ان للشیطان مصائد یصطاد بها فتحاموا شباکه ومصائده.»
اى پسر جندب! شیطان مکانهایى براى شکار دارد. مواظب دامها وشکارگاههاى او باشید!
عبدالله بن جندب مى پرسد:
یا بن رسول الله(ص) و ما هى؟
اى پسر فرستاده خدا! آنها چیستند؟
«اما مصائده فصد عن بر الاخوان، و اما شباکه فنوم عن قضاء الصلوات التى فرض الله.»
اما ابزار شکار او است شیطان ایجاد مانع در نیکى به برادران و دامهاى شیطان خفتن از انجام نمازهاى واجب است.
فایده هاى نیکى به برادران
در رفتارها و روابط اجتماعى، که تشکیل دهنده بخش عظیمى اززندگى انسانها، است، داشتن حس همیارى و روحیه نیکى به برادران دینى نشانده دهنده پویایى و سلامت جامعه است.امام صادق(ع) ازسویى بى توجهى به آن را شکارگاه شیطان شمرده و از سوى دیگر اهمیت و ارزش این خصلت نیکو را با ذکر گوشه هایى از آثار وفوائد آن، این گونه بیان داشته است:
الف- عبادت خدا
هدف از آفرینش انسان در فرهنگ متعالى قرآن، بندگى و کرنش درمقابل آفریدگار است:(و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) (7)
;«جن و انس را جز براى بندگى و عبادت نیافریدم.»
از جلوه هاى پرارزش این هدف، نیکویى به برادران و دیدار آنها است.
«اما انه ما یعبدالله بمثل نقل الاقدام الى بر الاخوان وزیارتهم»;
آگاه باش! همانا خداوند به چیزى مانند گام برداشتن در راه نیکى به برادران و دیدار آنها بندگى نشده است.
ب- سعى بین صفا و مروه
دومین اثر نیکى به دیگران، داشتن ثواب سعى بین صفا و مروه است:«یا بن جندب! الماشى فى حاجه اخیه کالساعى بین الصفا والمروه.»
اى پسر جندب! کسى که براى بر طرف کردن نیاز برادر خود گام برمى دارد مانند کسى است که سعى بین صفا و مروه مى کند.
ج- به خون غلطیدن در راه خدا
ارزش دیگرى که نیکى به برادران دینى در پى دارد همانندى آن باکشته شدن در راه خدا است:«و قاضى حاجته کالمتشحط بدمه فى سبیل الله یوم بدر واحد»;
برطرف کننده نیاز برادر دینى همانند کسى است که روز بدر و احد در راه خدا به خون خود بغلطد.
د- همنشینى با حور
«یابن جندب! من سره ان یزوجه الله الحور العین و یتوجه بالنور فلیدخل على اخیه المؤمن السرور»;اى پسر جندب! هر که خوشحال مىشود از این که خداوند او را به ازدواج حورالعین در آورد وتاج نور برسرش نهد باید دل برادر مومنش را شاد سازد .
عقوبت سستى دررفع نیاز برادران
جامعه اى که به مشکلات و گرفتارى هاى همنوعان خود بى توجه باشد ونسبت به حقوق نیازمندان سستى نماید زمینه عذاب سخت خداوند رافراهم آورده است:«ما عذب الله امه الا عند استهانتهم بحقوق فقراء اخوانهم»;
خداوند امتى را عذاب نخواهد کرد، مگر در وقتى که نسبت به حقوق برادران نیازمند خود سستى نمایند.
آسیب شناسى روابط اجتماعى
امام جعفر صادق(ع) چند مورد از آسیبهاى روابط اجتماعى را چنین بیان کرده است:1- غش: خیانت، نیرنگ وکلاه بردارى.
2- تحقیر: خوار و کوچک شمردن دیگران و بى توجهى به شخصیت آنها.
3- دشمنى: کینه توزى و درگیرى.
4- حسادت: ناراحت شدن از خوبىهاى دیگران و خیر دیگران را نخواستن.
«و من غش اخاه وحقره و ناواه جعل الله النار ماءواه،
و من حسد مومنا انماث الایمان فى قلبه کما ینماث الملح فى الماء»;
هرکس به برادر مومنش نیرنگ زند و او را کوچک و خوار شمارد و با او درگیر شود، خداوند جایگاهش را آتش قرار دهد و هرکه به مومنى حسادت ورزد ایمان در دلش آب شود، همانند آب شدن نمک در آب.»
زیانهاى غفلت از نماز
«ویل للساهین عن الصلوات، النائمین فى الخلوات، المستهزئین بالله و آیاته فى الفترات، اولئک لاخلاق لهم فى الاخره و لایکلمهم الله و لا ینظر الیهم (8) ، یوم القیمه و لایزکیهم و لهم عذاب الیم»;واى برغفلت کنندگان از نماز، خواب رفته گان در خلوتها و آنها که در زمان ضعف دین، خدا و نشانه هایش را تمسخر مى کنند. آنها هیچ بهرهاى درآخرت ندارند. خداوند در روز قیامت با آنها سخن نمى گوید و به آنها نگاه نمى کند و آنها را نمى بخشد و براى آنها عذابى دردناک است.
سفارش حضرت در مورد خواب
امام صادق(ع) در ادامه سفارش هایش به عبدالله بن جندب فرمود:«یابن جندب! اقل النوم باللیل و الکلام بالنهار فما فى الجسد شیىء اقل شکرا من العین و اللسان، فان ام سلیمان فالت لسلیمان(ع) یا بنى ایاک و النوم فانه یفقرک یوم یحتاج الناس الى اعمالهم»;
اى پسر جندب! در شب کم بخواب و در روز کم بگو، زیرا در جسم آدمى عضوى کم سپاستر از چشم و زبان نیست. همانا مادر سلیمان به سلیمان گفت: پسرم! از خواب بپرهیز، زیرا تو را درروزى که مردم به اعمال و کردار خود نیازمندند، سخت محتاج مى کند.
با توجه به نیاز طبیعى ولازم انسان به خواب، مذمت آن دراین سخنان مربوط به پرخوابى و خوابهایى است که انسان را از انجام وظایف دینى و دنیایى باز مى دارد.
پی نوشت:
1- رجال شیخ طوسى، ص226، 355 و379.
2- رجال علامه حلى، ص 105.
3- رجال کشى، ص 585.
4- تحف العقول، ص 311.
5- همان، ص 4.
6- بحارالانوار، ج 78، ص279، ح113.
7- ذاریات، آیه56.
8- جمله «ولاینظر الیهم» در نسخه تحف العقول نیست ولى دربحارالانوار آمده است.
منبع: مرکز مطالعات شیعه