اکران هاي 87 (46)- هم خانه

دستيار اول کارگردان و بازيگران: علي مردانه. برنامه ريز و انتخاب کننده ي بازيگران: علي تهراني. دستيار دوم کارگردان و گرداننده ي هنروران: شهرام کرمعلي. منشي صحنه: فهيمه کرمي. دستيار اول فيلمبردار: فرشاد خالقي. دستيار دوم فيلمبردار: حامد کرمي. دستيار صدابردار: مهرداد اکبر زاده. مدير توليد: فتح الله جعفري جوزاني. عکاسان: جعفر عبدي پور، پيمان ماندگار، بهزاد ترکي زاده. اجراي چهره پردازي: نسيم اسدي، مهرداد قلي پور، حامد معافي. دستياران صحنه: علي اسماعيلي،
سه‌شنبه، 12 آبان 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اکران هاي 87 (46)- هم خانه
اکران هاي 87 (46)- هم خانه
اکران هاي 87 (46)- هم خانه






نويسنده و کارگردان: مهرداد فريد
مدير فيلم برداري: بايرام فضلي
تدوين: پيمان خاکسار
موسيقي و خواننده ي ترانه: محسن نامجو
طراح صحنه و لباس: سارا سميعي
طراح چهره پردازي: محسن ملکي
صدابردار: بابک اخوان
بازيگران: بيتا سحرخيز، علي رضا اشکان، مريم بوباني، شهزاد کمال زاده، علي مردانه، بابک بادکوبه
با حضور: اکبر عبدي، ارژنگ اميرفضلي، مجيد مشيري، عسل بديعي
تهيه کننده: مسعود جعفر جوزاني
90 دقيقه
دستيار اول کارگردان و بازيگران: علي مردانه. برنامه ريز و انتخاب کننده ي بازيگران: علي تهراني. دستيار دوم کارگردان و گرداننده ي هنروران: شهرام کرمعلي. منشي صحنه: فهيمه کرمي. دستيار اول فيلمبردار: فرشاد خالقي. دستيار دوم فيلمبردار: حامد کرمي. دستيار صدابردار: مهرداد اکبر زاده. مدير توليد: فتح الله جعفري جوزاني. عکاسان: جعفر عبدي پور، پيمان ماندگار، بهزاد ترکي زاده. اجراي چهره پردازي: نسيم اسدي، مهرداد قلي پور، حامد معافي. دستياران صحنه: علي اسماعيلي، هادي کريمي. دستيار لباس: ساميتا بيگلو. جانشين توليد: علي اصلاني. صداگذار: سيدمحمد رضا موسوي نژاد. دستيار صداگذار: اميرحسين صادقي. پشتيباني فني: مسعود افراشته. گروه فيلم برداري: داود عباسي، اميرحسين صدقي راد، جعفر اصلاني، محمد پرچ، تصويربردار پشت صحنه: پيمان ماندگار. استوديو صدا: کميل. چاپ و ظهور: مرکز خدمات صنايع فيلم ايران. سرپرست توليد: حسين شمسي. سينه موبيل: علي رضا حق نظري. قطع نگاتيو: ديگران تومانيان، شارا خاچاتوريان. اتالوناژ: وحيد تبريزي، حسن جاجيون، مهرداد عزيزي، نوا رضواني. تيتراژ و تروکاژ: حسين شمسي، هاشم محققي. ترانه سرا: احمد اخوان. تله سينما: احسان جعفري، امير ايزدگشسب. چاپ: جهانبخش بخشي و علي بايرامي. ظهور: رضا شيرمحمد زاده، محمود محسني، رضا طاهريان، محمد راسخ، ابوالقاسم محسني، ولي حسن پور. کنترل نهايي: محمدعلي صادقي. مدير تدارکات: سهراب دادگستر. دستيار تدارکات: ماشاءالله ملکي. مسئول حمل و نقل: عطاالله مقدس. گروه حمل و نقل: محمدعلي مرادپور، محمدمهدي والي، قدير فتحي پور، جواد نظري، علي گشايي. پذيرايي: سيد داود جلالي. استوديو ضبط موسيقي: جرس، گيتار الکترونيک و آکوستيک: جواد رسولي. گيتار باس: نويد اربابيان. پرکاشن و سمپل کوبه اي: علي جافري. کمانچه: شاهرخ غزنيني. پيانو (کيبورد): محسن ميرزاده. فراهم کننده ي هنروران: شرکت ماهان فيلم آريا (بهمن قوامي). ديگر بازيگران: سيمه لرستاني، مهدي جمشيدي، بهنام داوري، کاميار الياسي، گلناز يميني، سامان حسين زاده، ليلا زارع زاده، نگار شفيعي زاده، علي اصلاني. مجري طرح: مهرداد فريد
شروع نمايش: از 25 ارديبهشت
سينماهاي نمايش دهنده: آزادي، اريکه ايرانيان، حافظ، شهر قشنگ، فلسطين، صحرا، سپيده 1، المپيا، پيوند، گلريز، شاهد، دهکده، پرديس تماشا، فرهنگ سراي بهمن و نياوران

خلاصه داستان:

مهسا دانشجويي شهرستاني است که به دليل نمره نياوردن در يک درس، مجبور است سه ماه ديگر در تهران بماند. خوابگاه را از دانشجويان گرفته اند و او بايد براي خودش جايي اجاره کند. به خيلي جاها سر مي زند اما کسي خانه اش را به دختر مجرد، آن هم براي سه ماه اجاره نمي دهد. يکي از بستگان دوستش هانيه، پيرزن تنهايي ست که قصد دارد چند ماهي به سفر برود و قصد دارد خانه اش را به کسي بسپارد. اين براي مهسا موقعيتي عالي ست اما شرط پيرزن صاحب خانه، فخري خانم اين است که مستأجران يک زوج جوان باشند. آنها تصميم مي گيرند با پسري صحبت کنند که چند ساعت نقش شوهر مهسا را بازي کند تاامکان به دست آوردن خانه فراهم شود. به خيلي ها مي گويند و جواب هاي متفاوت مي شنوند. تا اين که جمشيد که در يک رستوران کار مي کند، مي پذيرد. آنها خانه را مي گيرند و فخري خانم عازم فرودگاه مي شود و جمشيد هم مي رود. ساعتي بعد فخري خانم عازم فرودگاه مي شود و جمشيد هم مي رود. ساعتي بعد فخري خانم خبر مي دهد که به علت اشکال در پاسپورت امکان سفر ندارد و بايد مدتي صبر کند و در راه خانه است. دوباره و به اجبار جمشيد وارد بازي مي شود و طبعاً جدي تر. چون محبور است در خانه بماند. چند بار با هم حرف شان مي شود و يک شب جمشيد بيرون مي زند و دقايقي با يک توزيع کننده مواد مخدر و يک زن خياباني هم صحبت مي شود. يک روز ناگهان پدر مهسا (اکبر عبدي )تماس مي گيرد و خبر مي دهد که پشت در است. همه چيز به هم مي ريزد و جمشيد در کمد خانه مخفي مي شود. پدرمي آيد و بالاخره جاي جمشيد لو مي رود و کار به نيروي انتظامي کشيده مي شود. پدر شکايت مي کند و جمشيد به بازداشتگاه کلانتري زنداني مي شود. شب مهسا به سراغش مي آيد و حالا هر دو به هم علاقه مند شده اند. او قول مي دهد که به زودي مشکل حل مي شود.
منبع: سالنامه فيلم - ش 18




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط