22 آبان 1388 / 25 ذی القعده 1430 / 13 نوامبر 2009 |
1) 22 آبان ماه سال1344هجري شمسي :
استاد سعيد نفيسي اديب ، نويسنده ، محقق نامدار معاصر ايراني بدرود حيات گفت. استاد نفيسي فارغ التحصيل رشته هاي حقوق و علوم سياسي از فرانسه بود واز اعضاي دائم فرهنگستان ايران بشمار مي رفت. استاد سعيد نفيسي مدتها در مدرسه علوم سياسي دارالمعلمين دارالفنون ودانشكده هاي حقوق و ادبيات دانشگاه تهران تدريس مي كرد.از آثار استاد سعيد نفيسي تصحيح متوني چون تاريخ بيهقي غزليات عطار و ترجمه هايي همانند تاريخ سياسي اجتماعي ايران ، وايلياد و اديسه را مي توان نام برد. |
2) اجتماع بزرگ مردم تهران درباره تعيين نوع حكومت در مقرّ محمدعلي شاه قاجار (1287 ش):
در گيرودار نهضت مشروطهخواهي، در بيست و دوم آبان 1287 ش به دستور شيخ فضلاللَّه نوري، اجتماع بزرگي در باغ شاه ، مقر محمدعلي شاه قاجار، با شركت روحانيون، رجال، معاريف، بازرگانان، اصناف و مالكين تشكيل شد و مذاكراتي پيرامون نوع حكومت در ايران آغاز گرديد. شيخ فضل اللَّه فرياد برآورد، مشروطه با شريعت سازگار نيست و تلگرافهايي را كه از طرف بعضي از روحانيون شهرها و مردم در مخالفت با مشروطه غير مشروعه رسيده بود قرائت كرد. سرانجام نامهاي به شاه نوشته و از شاه خواستند از مشروطه صرف نظر نمايد .عده زيادي اين نامه را امضا كردند كه امضاء اول مربوط به شيخ فضلاللَّه نوري بود. در پي اين درخواست علما ومردم، محمدعلي شاه هم آن را تاييد نمود. |
3) رحلت فقيه مبارز و نستوه آيتاللَّه "شيخ عبداللَّه مازندراني" از رجال دوران مشروطه (1291 ش):
آيتاللَّه شيخ عبداللَّه مازندراني در حدود سال 1219 شمسي (1256 ق) در بار فروش مازندران به دنيا آمد و مقدمات را در زادگاهش فراگرفت. سپس به عراق مهاجرت كرد و در كربلا از محضر عالم بزرگ، شيخ زينالعابدين مازندراني استفاده كرد. وي از آنجا راهي نجف اشرف شد و نزد اساتيد نامداري همچون شيخمهدي كاشف الغطاء و ملامحمد فاضل ايرواني و به ويژه ميرزا حبيباللَّه رشتي به مدارج والاي علمي دست يافت به طوري كه در زمان حيات اساتيدش، در زمره مدرسان مطرح و برجسته حوزه نجف به شمار ميرفت. شيخعبداللَّه مازندراني پس از فوت ميرزا حبيب اللَّه رشتي به عنوان يكي از مراجع تقليد، مورد توجه شيعيان به ويژه اهالي گيلان و مازندران قرار گرفت و عده زيادي، از ايشان تقليد ميكردند. اين عالم مجاهد در جريان نهضت مشروطه به همراه آخوندملامحمدكاظم خراساني و ميرزا خليل، در حوزه نجف، به عنوان يكي از سه رهبر ديني و فكري اين جنبش مردمي عمل ميكرد و با صدور اعلاميههاي متعدد و رهنمودهاي سازنده، به هدايت مردم ميپرداخت. از شيخ عبداللَّه مازندراني آثار متعددي بر جاي مانده كه رساله الوقف، شرح شرايع، كتاب التجاره و كتاب الرَّهن و... از آن جملهاند. اين فقيه سترگ سرانجام در روز بيست و دوم آبان 1291ش برابر با چهارم ذيحجّه 1330ق در هفتاد و دو سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و در صحن شريف علوي در نجف اشرف به خاك سپرده شد. |
4) يورش ساواك به منزل "امام خميني"(رحمت الله علیه) در قم و ربودن هزاران جلد كتاب و اسناد ايشان (1346ش):
حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) قبل از تبعيد به نجف، در منزلي در مقابل مدرسه حجتيه قم، محلي به عنوان كتابخانه و محل درس و بحث طلاب تاسيس كرده بودند كه مورد مراجعه فراوان طلاب واقع گرديد. ساواك كه از فعاليت اين مكان در جهت معرفي حضرت امام هراسناك شده بود، در چنين روزي در سال 1346، به آنجا و نيز بيت آن حضرت در قم يورش برد و كليه كتابها و نشريات و جزوات موجود كه بالغ بر ده هزار جلد بود، به همراه اوراق و اسناد تاريخي به يغما برد. از آن پس دَرِ كتابخانه بسته شد و رفت و آمد به آنجا، ممنوع اعلام گرديد. |
5) رحلت عالم مجاهد آيتاللَّه "سيدمرتضي پسنديده" برادر بزرگ حضرت امام خميني (رحمت الله علیه) (1375 ش):
آيتاللَّه سيد مرتضي پسنديده، برادر بزرگ حضرت امام خميني، در سال 1274 ش (1313 ق) در خمين به دنيا آمد. سيد مرتضي پس از شهادت پدر، به همراه مادر و عمه خود، به سرپرستي حضرت امام مشغول بود و از ايشان نگهداري ميكرد و حضرت امام مدتي از محضر برادر، دروس حوزوي را آموختند. سيد مرتضي، علوم مقدمات و سطوح را نزد علماي اصفهان آموخت و سپس در درس خارج استادان زمان شركت كرد. پس از آن به خمين مراجعت نمودو به تدريس فقه، اصول، كلام و منطق همت گماشت. آيتاللَّه پسنديده در دوران سلطنت رضاخان بر اثر مخالفت با رژيم پهلوي و ايستادگي در برابر سرسپردگان حكومت جور، مدتي تبعيد شد و زماني نيز به دليل مخالفت با طرح كشف حجاب محاكمه گرديد. ايشان از محضر آيتاللَّه شهيد سيدحسن مدرس نيز فيض برده بود و در مبارزات ملي شدن نفت با آيتاللَّه كاشاني ديدار و مشاركت داشت. وي در جريان نهضت اسلامي ملت ايران، بر اثر حمايت از انقلاب و امام، بارها به دادگاه نظامي احضار شد و تحت محاكمه قرار گرفت. ايشان بارها حكم تبعيد غيرقانوني خود را نقض ميكرد و بدون ترس از دولت ستمشاهي به قم بازميگشت. آيتاللَّه پسنديده پس از پيروزي انقلاب اسلامي، علي رغم موقعيت ويژهاي كه از مراتب علم و تجربه و مبارزات مستمر خويش داشت، همچون گذشته افتخار وكالت حضرت امام در امور شرعي مردم را بر هر عنوان و سمتي و هرگونه امتيازي ترجيح داد و در طول سالهاي پس از پيروزي انقلاب، با بزرگواري و بيهيچ ادعا و توقعي و بدون كمترين تغييري در مواضع و مشي و شيوه زندگي خويش، همان سير و روش گذشته راتعقيب كرد. حضرت امام نيز در تمام ادوار زندگي خويش، همواره با معلم و برادر بزرگ خود با تكريم و تجليل و نهايت احترام و تواضع برخورد مينمودند و نسبت به ايشان اظهار خضوع ميكردند. سرانجام اين عالم رباني و فقيه سترگ پس از 101 سال مجاهده، در بيست و دوم آبان سال 1375 ش برابر با 30 جمادي الثاني 1417 ق بدرود حيات گفت و در مسجد بالاسر حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاك سپرده شد. |
6) تحريم كالاهاي آمريكايي توسط جمهوري اسلامي ايران (1358 ش):
در پي تسخير لانه جاسوسي آمريكا در تهران توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در سيزدهم آبان 1358، مقامات آمريكايي، ايران را به عكس العملهاي شديد سياسي، اقتصادي و نظامي از جانب خود تهديد نمودند. در اين حال مسؤولان جمهوري اسلامي، در دومين روز اشغال سفارت آمريكا، ابتدا مسأله تحريم صادرات نفتي ايران به آمريكا را مطرح كردند و از پانزدهم آبان 1358، صدور نفت ايران به ايالات متحده قطع شد. در ادامه ، وزارت بازرگاني، فروش كالاهاي آمريكايي را ممنوع اعلام نمود و سپس جامعه داروسازان ايران، از جامعه پزشكان خواست از تجويز داروهاي آمريكايي خودداري نمايد. از آن سو، كارتر، رييس جمهور وقت آمريكا نيز دستور قطع خريد نفت از ايران را صادر كرد. با افزايش تنش ميان ايران و آمريكا و حل نشدن مسأله گروگانها، در بيست چهارم آبان 1358 داراييهاي ايران در آمريكا مسدود و بلوكه شد تا اينكه روابط سياسي دو كشور در فروردين 1359 ش به صورت رسمي قطع گرديد. دولت آمريكا از آن پس همه گونه تهديد، تحريم، تجاوز و دخالت در امور جمهوري اسلامي ايران را سرلوحه اعمال زورگويانه خود قرار داد و قصد داشت تا ايران را در جهان منزوي سازد. اين تلاشها هر چند جمهوري اسلامي را در برهههايي تحت فشار قرار داد ولي در هر حال، ايران اسلامي، سرافرازانه در برابر آمريكا ايستاده و آرمانهاي ارزشي خود را دنبال ميكند. |
7) درگذشت "مهرداد بهار" شاعر و سخنور معاصر (1373ش):
مهرداد بهار فرزند ملك الشعرا محمدتقي بهار در سال 1308 ش به دنيا آمد. از 1326 وارد عرصه سياست شد و به حزب توده پيوست. در سالهاي بعد به عنوان يكي از دانشجويان فعّال دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، مسؤول بخش تشكيلات سازمان دانشجويان شد. مهرداد بهار در سال 1330 به اتفاق دوستانش، بر اعضاي شوراي عالي دانشگاه شوريد كه به اخراج او از دانشگاه انجاميد. پس از اخراج از دانشگاه و مرگ پدرش، راهي زندان گرديد و پس از آزادي بار ديگر به فعاليت سياسي پرداخت و 2 بار دستگير و زنداني شد. مهرداد بهار در سال 1338 به انگلستان رفت و در دانشگاه لندن، نخستين فدراسيون دانشجويان مبارز عليه پهلوي را بنيان نهاد و به رهبري آن رسيد. در آن هنگام، حزب توده بر آن بود كه چپها را از جبهه ملي جدا كند. بهار و برخي از اعضاي رهبري كنفدراسيون، از دستور رهبري حزب توده سرباز زدند كه باعث اخراج او از حزب توده شد. وي از سال 1344 به كلي دست از سياست كشيد و به ايران مراجعت كرد و به پژوهش فرهنگ ايران باستان پرداخت. مهرداد بهار سالها در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و چند دانشكده ديگر به تدريس پرداخت. اساطير ايران، رستم و سهراب، سخني چند درباره شاهنامه، ادبيات مانوي و تخت جمشيد و... از جمله آثار اوست. مهرداد بهار سرانجام در بيست و دوم آبان 1373 در 65 سالگي درگذشت و در بهشت زهرا به خاك سپرده شد. |
8) رحلت عالم رباني، آيتاللَّه "سيد ابراهيم احمدي موسوي زنجاني" (1378ش):
آيتاللَّه سيدابراهيم احمدي موسوي زنجاني در سال 1303ش (1343ق) در يكي از روستاهاي ابهر در استان زنجان به دنيا آمد و پس از طي دوران كودكي و نوجواني، به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي در 18 سالگي به قم مهاجرت كرد و طي پنج سال برخي مقدمات و سطوح را فرا گرفت. آيتاللَّه احمدي پس از آن به نجف اشرف كوچيد و پس از فراگيري سطوح عاليه، در درس خارج حضرات آيات: ميرزا باقر زنجاني، سيد عبدالهادي شيرازي، سيد محسن حكيم، شيخ حسين حلي و سيد عبدالاعلي سبزواري حاضر شد. وي در طي اين سالها از آيات عظام: آقابزرگ تهراني، شيخ محمدحسين كاشف الغطاء، شيخ عبدالكريم زنجاني، سيد محمود شاهرودي، شيخ محمدكاظم شيرازي و شيخ عبدالحسين رشتي و اساتيد خود، اجازات متعدد روايي، اجتهاد و حسبيه دريافت كرد و به مدارج والاي علمي و اخلاقي دست يافت. آيتاللَّه احمدي زنجاني همچنين سفرهاي متعددي براي تبليغ دين به كويت، اردن، سوريه، لبنان، عراق و تركيه نمود. وي سراسر عمر خود را به تحصيل، تدريس، تاليف و تبليغ دين گذراند و آثار فراواني از خود به يادگار گذاشت كه تاريخ زنجان، فقه الشيعةُ الاماميه، فضائل اهلبيت و آثار المعاصي از آن جملهاند. اين عالم بزرگوار سرانجام در 22 آبان 1378ش برابر با 5 شعبان 1420 ق در 75 سالگي بدرود حيات گفت و در يكي از روستاهاي اطراف تاكستان، در جوار مزار پدرش به خاك سپرده شد. |
9) 25ذيحجه سال1029هجري قمري:
ميرزا نظام الدّين دستغيب شيرازي از شاعران پرآوازه شيرازي بدرود حيات گفت. وي ازخاندان سادات دستغيب شيرازي بود ازاين رو به نظام دستغيب شهرت يافت. اين شاعرهنرمند، درخوشنويسي و خطاطي نيزچيره دست و توانا بود و بويژه خط نستعليق را زيبا مينوشت. ازنظام دستغيب ديوان شعري بجاي مانده كه بيشتراشعارش درقالب قصيده و درستايش ائمّه اطهار(علیهم السّلام) است. |
10) 25ذيحجه سال1289هجري قمري:
حاج ملا هادي سبزواري عالم، حكيم و فيلسوف پرآوازه ايران بدرود حيات گفت. وي درپايان تحصيلات خود درخراسان بويژه درزادگاهش سبزوار به تدريس پرداخت. حاج ملاهادي سبزواري آرا و ديدگاههاي ارزندهاي دارد كه هنوزهم مورد توجه علماست. اين فيلسوف بلند پايه همچنين طبعي روان داشت و اشعارش حاوي نكات فلسفي و عرفاني ظريف است. « هِدايةُ المُستَرشِدين و حاشيه براَسفار» ازمشهورترين آثاراين فيلسوف ارزنده ايراني بشمارميروند. |
11) روز "دَحوالارض":
روز دَحوُالارض براي اهل معني و صاحبان سير و سلوك، يكي از روزهاي مهم سال است كه شيخ عباس قمي در مفاتيح الجنان اعمال زيادي براي اين روز نقل ميكند. از جمله ميگويد: يكي از چهار روزي است كه روزهاش بسيار سفارش شده است و اين روزي است كه رحمت خدا در زمين منتشر گرديده است. |
12) تولد حضرت ابراهيم (علیه السّلام) به نقل از امام رضا(علیه السّلام) |
13) خروج پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از مدينه به قصد حجةالوداع(10 ق):
از طرف پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در ماه ذيقعدهي سال دهم هجري قمري به اهالي مدينه و قبيلههاي اطراف اعلام شد كه امسال، آن حضرت قصد زيارت خانهي خدا و برپايى مراسم حج را دارد. به همين جهت، تعداد زيادي از مسلمانان به همراه آن حضرت عازم مكه شدند. پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در روز 25 ذيقعدهي سال دهم هجري قمري از مدينه حركت نمود و در مكاني به نام ذوالحليفه احرام بست. تمام همسران آن حضرت و يگانه دختر گراميش، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در اين سفر همراه پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بودند. حضرت علي (علیه السّلام) نيز پس از مأموريت جهادي و تبليغي در منطقهي يمن، به دستور پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مراسم بزرگ حجةالوداع حضور يافت. چون حجّ اين سال آخرين حج پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود به حَجَّةُالوِداع مشهور گرديد. پس از پايان مراسم حجةالوداع هنگام بازگشت به مدينه، در مكاني به نام غدير خم،پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در اجتماع يكصد هزار نفري، حضرت علي(علیه السّلام) را به فرمان خداوند متعال به جانشيني خودمنصوب فرمود و همگان با اميرالمؤمنين علي(علیه السّلام) بيعت كردند. |
14) درگذشت "ميرزاعيسي قائممقام فراهاني" وزير نامدار عهد فتحعلي شاه قاجار(1237 ق)
ميرزا عيسي قائم مقام فراهاني پدر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام، مشهور به "ميرزا بزرگ" از وزراي ناميايران در عهد فتحعلي شاه قاجار بود. وي اديب و دانشمندي فاضل به شمار ميرفت و شخصيتي كاردان و با تدبير بود و براي انجام امور اصلاحي كوشش فراوان انجام داد. اثباتُ النَّبَويَّةُ الخاص+ه، احكام الجهاد و اسباب الرشاد و الجهادية الصغري (كه ديباچهي اين هر دو كتاب اثر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام، پسر وي ميباشد) از جمله آثار ميرزا عيسي قائم مقام فراهاني است. |
15) 13نوامبر سال1743ميلادي:
آنتوان دولاووازيه شيميدان فرانسوي در پاريس متولد شد. لاووازيه به سبب علاقه فراوانش به علم شيمي، دراين رشته به تحقيق پرداخت و نخستين كسي بود كه اساس طريقه علمي تبديلات و تغييرات شيميايي را كشف كرد و علم شيمي را برپايه درستي استوارساخت. تركيب آب ازدو عنصرگازي اكسيژن و هيدروژن و چگونگي تجزيه آن؛ همچنين اهميت اكسيژن دراحتراق ازجمله اكتشافات مهم لاووازيه بشمار ميرود. لاووازيه درسال1794ميلادي به جرم مخالفت با انقلاب فرانسه به تيغ گيوتين سپرده شد. |
16) مرگ "وارن اِرْپه" معروف به "ارپنوس" مؤسس نهضت خاورشناسي هلند (1624م):
توماس وارِن اِرْپه معروف به اِرْپنوس، خاورشناس معروف هلندي و مؤسس نهضت خاورشناسي در هلند در يازدهم سپتامبر 1584م در شهر گوركُم هلند به دنيا آمد. وي پس از پايان دروس متوسطه در زادگاهش، وارد دانشگاه ليدنِ هلند شد و علاوه بر تحصيل در رشته الهيات، به سبب علاقه به خاورشناسي، زبان عربي را نيز فرا گرفت. ارپنوس سپس براي مطالعه كتب خطي شرقي، به انگلستان، فرانسه، آلمان و ايتاليا سفر كرد و ضمن پي بردن به اختلاف ميان زبان عربي فصيح و لهجه عاميانه، زبانهاي فارسي، عربي و تركي را به طور كامل آموخت. در اين حال ارپنوس تصميم گرفت كه قواعد زبان عربي را به اختصار و با اسلوب آموزشي، تدوين كند. وي پس از چندي، براي نخستين بار، با اعتقاد مسلمانان به اسلام آشنا شد و جايگاه قرآن و نقش سنت نبوي (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در عقيده اسلامي را دريافت. اِرپنوس در سال 1613م، به عنوان استاد زبان عربي دانشگاه ليدن برگزيده شد و به انجام امور تحقيقاتي در اين زبان پرداخت. وي در آغاز كتابي در زمينه نحو عربي منتشر كرد. اين كتاب، نخستين اثري است كه در تعليم زبان عربي فصيح با روش صحيح آموزشي تهيه شده و به قلم دانشمندي اروپايى به رشته تحرير درآمده بود. كتاب دستور زبان عربي ارپنوس به مدت دو قرن، به عنوان متني بيرقيب براي تدريس زبان عربي، در اروپا مورد استفاده قرار ميگرفت. وي همچنين مجموعهاي از ضرب المثلهاي عربي را گرد آوري كرد و پس از انتشار چند كتاب، ترجمههايى از كتب تورات و انجيل ارائه نمود. علاوه بر آن، ارپنوس نوعي از حروف چاپي عربي را طراحي كرد و براي اين حروف، چاپخانه مستقلي بنيان نهاد. او مدتي نيز به بررسي حوادث روزگار پيامبر اسلام(ص) در برخي كتب عربي پرداخت تا اينكه در سيزدهم نوامبر 1624م در چهل سالگي درگذشت. |
17) تولد "جِيمز كلارْكْ ماكسْوِل" بنيانگذار قوانين نور و الكتريسته (1831م):
جِيمز كلارْكْ ماكْسْوِلْ، فيزيكدان برجسته انگليسي در 13 نوامبر 1831م در شهر ادينبورو، در اسكاتلند به دنيا آمد و تحصيلات مقدماتي خود را در آن شهر آغاز نمود. وي در دوران مدرسه به رياضيات علاقه نشان داد و استعدادش در اين زمينه شكوفا شد به طوري كه در 14 سالگي به اخذ مدالي در رياضيات نائل آمد. ماكسوِل در سال بعد مقالهاي در باب روش ترسيم منحنيهاي بيضوي كامل به انجمن سلطنتي ادينبورو تقديم كرد. اين رساله به حدي كامل، جامع و مهم بود كه جمع زيادي، حاضر به قبول اين واقعيت نبودند كه نوجواني پانزده ساله، آن را تهيه كرده است. ماكسول در 16 سالگي براي ادامه تحصيل وارد دانشگاه در زادگاه خود شد و در نتيجه آشنايى با فيزيكدانان بزرگ اسكاتلند، به پديدههاي نوري و فيزيك علاقهمند گرديد. وي پس از چندي بر اثر مطالعه فراوان و راهنمايى استادش، مايكل فارادِي، دريافت كه امواج نوراني و الكترومغناطيسي در حقيقت، چيز واحدي هستند. چند سال بعد اين نظريه تاييد شد و ماكسول بار ديگر به مطالعه و تفكر در اين زمينه پرداخت. وي در سال 1871م، كتاب خود به نام دوره الكتريسيته و مغناطيس را منتشر كرد و اين اثر چنان بديع بود كه بلافاصله به سمت استاد كرسي فيزيك دانشگاه كمبريج انگلستان انتخاب شد. وي در اين كتاب توانست با مجموعه چهار معادله كوتاه خود، واكنش و تاثير متقابل ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي را به درستي شرح دهد و به عنوان مكتشف و بنيانگذار قوانين نور و الكتريسيته معرفي شود. ماكسول معادلات سادهاي ابداع كرد كه كليه پديدههاي مختلف برقي و مغناطيسي را توجيه ميكرد. وي همچنين دريافته بود كه تمامي مولكولهاي يك گاز با سرعت واحدي حركت نميكنند، از اين رو فرمولي به دست آورد كه نشان ميداد چه بخشي ازمولكولهاي يك گاز در حرارت مورد نظر، با چه سرعت مشخصي حركت خواهند كرد. اين فرمول كه فرمول انتشار ماكسول خوانده ميشود، يكي از پر استفادهترين فرمولهاي عملي رياضي است و كاربردهاي مهمي در شاخههاي فيزيك دارد. عمر جِيمز كلارك ماكسول كوتاه بود و سرانجام در پنجم نوامبر 1879م در 48 سالگي در گذشت. |
18) تولد "رابرت استيونسون" شاعر و رماننويس انگليسي (1850م):
رابرت لوييز بلفور استيونسون، اديب و داستانسراي انگليسي در سيزدهم نوامبر 1850م در اسكاتلند به دنيا آمد. وي از كودكي، مزاجي رنجور داشت و همين امر سبب شد كه نتواند تحصيل خود را در رشته مهندسي كه با شوق فراوان آغاز كرده بود به پايان برساند. استيونسون مدتي نيز به تحصيل در رشته حقوق و وكالت پرداخت، اما اين شغل نيز ديري نپاييد و استيونسون به نويسندگي و ادبيات روي آورد. او در ابتدا يك سلسله مقاله به سبكي بديع منتشر كرد كه مورد توجه قرار گرفت و سپس براي مراقبت از مزاج رنجور خود، سراسر زندگي را در سفر و دور از وطن گذراند. استيونسون در سالهاي بعد كتب ديگري را انتشار داد كه با انتشار كتاب جزيره گنج، به شهرت و موفقيت زيادي دست يافت. او همچنين با نگارش رمانهاي فرزند ربوده شده، داستان هزار و يك شب جديد، جزيره گنج، عمارت كلاه فرنگي و ماجراهاي دكتر جكيل و مسترهايد، پيروزي فراواني به دست آورد و نمايشنامههاي متعددي از آثارش اقتباس شد. جاذبه شخصي و زندگي پر آشوب و نابسامان و پشتكار و مقاومت در برابر بيماري، استيونسون را چون قهرماني در نظر مردم جلوهگر ساخت. وي از طرفي يكي از زيباترين نثرها را در زبان انگليسي به وجود آورد و از طرف ديگر در اشعار غنايى، به ويژه در بيان احساس و درد غربت، شاعري برجسته به شمار آمد. مقالههاي وي از غنا و آزادگي و شخصيت بذلهگويي او نشان دارد و انتقادهايش بسيار نافذ و دلنشين ميباشد. رابرت استيونسون سالهاي پاياني عمر را در مجمع الجزاير ناموآ در جنوب اقيانوس آرام گذراند و سرانجام در سوم دسامبر 1894م در 44 سالگي درگذشت. |
19) استقلال كامل لوكزامبورگ از هلند (1890م):
كشور مِهيندوكنشينِ لوكزامبورگ با 2/586 كيلومتر مربع مساحت در غرب اروپا به دور از درياي آزاد و در همسايگي كشورهاي آلمان، فرانسه و بلژيك واقع شده است. جمعيت آن در حدود 431 هزار نفر بوده كه اكثريت مسيحياند. زبان رسمي مردم لوكزامبورْگْ فرانسوي و زبان ملي آنها لوكزامبورگي است. پايتخت اين كشور، لوكزامبورگ و واحد پول آن يورو ميباشد، كه جايگزين فرانك شده است. پيشبيني ميشود جمعيت لوكزامبورگ تا سال 2025 در حدود 463 هزار نفر خواهد بود. اش سورآلزت، ديفر دانژ و دودلانژ از شهرهاي مهم اين كشور ميباشند. در حدود 65% مردم لوكزامبورگ مليت لوكزامبورگي دارند. لوكزامبورگ در اواخر قرن هجدهم به دنبال پيروزي انقلابيون در فرانسه، به تصرف آن كشور درآمد ولي با شكست ناپلئون بُناپارت، به همراه هلند تحت اداره آلمان قرار گرفت. لوكزامبورگ در سال 1830م تحت كنترل هلند و سپس بلژيك واقع شد. در سال 1867، در جريان كنفرانس لندن، استقلال لوكزامبورگ به تصويب رسيد، اما اين امر در 13 نوامبر سال 1890م عملي گرديد. در اين سال به دنبال مرگ پادشاه هلند و روي كار آمدن دوك اعظم جديد در لوكزامبورگ، اتحاد اين كشور با پادشاهي هلند ملغي اعلام گرديد. نظام سياسي در لوكزامبورگ مشروطه سلطنتي با دو مجلس قانونگزاري است. (ر.ك: 21 نوامبر) |
20) مرگ "ايگناس گولْدْزيهِر" خاورشناس برجسته اروپايي (1921م):
ايگناس گولْدْ زيهِر، اسلامشناس برجسته اروپايى در 22 ژوئن 1850م در مجارستان متولد شد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه، وارد دانشگاه بوداپست شد و پس از چندي در رشته الهيات اسلامي و زبانهاي سامي فارغالتحصيل گرديد. گولدزيهر در 23 سالگي در جريان سفر به سوريه، از محضر درس دانشمندان سوري استفاده برد و سپس از علماي مصر و فلسطين در مورد زبان و ادبيات عربي، فقه، اصول، حديث و تفسير بهرهمند گرديد. وي برخلاف روش مطالعاتي خاورشناسان قرن بيستم كه بر تجربه و مشاهده عيني منابع و متون شرقي تكيه ميكردند، فاقد تجربه مستقيم بيروني است و در عوض، بر نوعي تجربه دروني متكي بود. گولدزيهر در پي شناسايى و كشف جانمايههاي پنهاني برآمده كه در پس كالبد ظاهري كلمات مخفي گرديدهاند. او در نقد و بررسي آيات، درصدد بيان جعلي بودن يا اصالت آنها نيست، بلكه در جستجوي گرايشهاي نهان و اغراض پنهان راويان آنها است. وي در تحقيق خود پيرامون تفسير قرآن، نميخواهد اشتباهات مفسرين را بيان كند بلكه به دنبال شناخت گرايشهاي سياسي مذهبي است كه اينگونه اختلاف نظرهاي مفسران، چيزي جز نمود خارجي آنها نيست. اين ديدگاه نسبت به منابع و اسناد به اينكه نمودهايى از زندگي بسيار آشفته و پيچيدهاي است كه مولفين اين منابع آن را زنده كردند، باعث شد تا وي به مذهب و نظريات و ديدگاهها، نگاهي زماني و نه مكاني، و برخوردي پويا و نه ساكن، و نگاهي تاريخي نه مذهبي بيفكند. به اين ترتيب كه گولدزيهر در مطالعات خود هر مذهب و عقيدهاي را همانند موجود زندهاي ميدانست كه تولد مييابد، رشد ميكند، به كمال ميرسد؛ سپس شروع به فروپاشي ميكند، پژمرده ميشود و سرانجام نابود ميگردد. وي در اين زمينه از دو ويژگي برخوردار بود، اول آن كه در تحقيقات خود روشي استدلالي داشت و در هر مسئلهاي با ديدگاههاي كلي و اجمالي به سراغ منابع ميرفت و به ظاهرنگري و سطحيبيني اكتفا نمينمود. دوم آن كه وي در تكيه بر يافتههاي دروني و بينش عقلاني به دنبال شناخت تمايزات و ريزهكاريهاي مذاهب در مقايسه با يكديگر بود و در اين مسأله، با تيزبيني عمل ميكرد. با اين حال، گولدزيهر از نظر تعصب شخصي در قشاوتهاي خود در مورد بعضي از مباحث اسلامي با غرضورزي برخورد نموده و از طريق انصاف دور شده است. وي همچنين همانند بسياري از مستشرقين و خاورشناسان، از نظر سياسي و يا اعتقادي با اسلام اصيل همراه نشده است. وي به صورت صريح بيان مينمايد كه توحيد و يگانهپرستي در اسلام براي خداشناسي، مشكلاتي دارد در حالي كه تثليث و سهگانهپرستي مسيحي براي درك خداشناسيْ، واضح است. عليرغم گسترده تحقيقات گولدزيهر اين امر نشان دهنده فاصله امثال وي از حقانيت يكتاپرستي است. اين مساله در عين حال به دوري وي از جاده انصاف و مسير حقگرايى منجر شده است. گولدزيهر در كتاب درسهايى درباره تاريخ اسلام مدعي شده است كه حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به عنوان ابرمردي از ابرمردان تاريخ، پس از بهرهگيري از ميراث فرهنگي موجود و تحت تاثير عوامل روانشناسي، الهامات دروني خويش را وحي الهي پنداشته و مردم را به آن فراخوانده است. البته گولدزيهر پس از بيان اين ادعا و ساير ادعاهايش، از ارائه دليل طفره رفته است. وي با ارائه اين تفسير از بعثت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه ايشان الهاماتِ دروني خويش را تحت تاثير عوامل خارجي دانسته و از ته دل به آن ايمان آورده است، در واقع علاوه بر نسبت هذيان و توهم به پيامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ، به نوعي تناقضگويى ميپردازد. چرا كه وي درعين حال، پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را يك ابرمرد ميداند و مطالعه سراسر زندگي آن حضرت(صلّی الله علیه و آله و سلّم) علاوه بر اثبات سلامت كامل در تفكر و برخورداري از عاليترين توانايىها كه مورد اعتراف و اذعان گولدزيهر نيز ميباشد، نشانگر شخصيتي است كه هماره در اوجِ تعادل قرار داشته و در طول حيات خويش و 23 سال پيامبري خود، از بلنداي تعقل فاصله نگرفته است. ميتوان گفت گولدزيهر در اين ادعاي خود مسيري را طي نموده است كه قريش در اوان بعثت پيامر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در پيش گرفتند ولي آنها نيز با شناخت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) از تهمت دست برداشتند در صورتي كه امثال گولدزيهر همچنان بر اين عقيده واهي پاي ميفشارند. از منتخبات گولدزيهر در حدود ششصد كار تحقيقي و پژوهشي برجاي مانده كه از آن جمله ميتوان از تتبّعات اسلامي در 2 جلد، قرآن، فنّ تفسير، مقدمه بر توحيد الموحدين و نيز مقالات و مطالعاتي درباره معارف اسلامي و همچنين فِرَق اسلامي ياد كرد. گولدزيهر داراي كتابخانه شخصي نفيسي حاوي چهل هزار جلد كتاب بود كه قسمت عمده آن به مشرق زمين و موضوعات و مباحث مختلف اسلامي از قبيل فقه، حديث، تاريخ، تفسير، زبانشناسي و ادبيات عربي مربوط بوده و در حاشيه اكثر آنها، نظرات و نتيجه تحقيقات خود را نوشته است. ايگناس گولدزيهر سرانجام پس از 71 سال زندگي در 13 نوامبر 1921م درگذشت. |
21) آغاز كنفرانس محدود كردن تسليحات بينالمللي (1921م):
كنفرانس "محدود كردن تسليحات بينالمللي" از 13 نوامبر 1921م در واشينگتن، پايتخت امريكا آغاز به كار كرد. اين كنفرانس در ششم فوريه 1922م، با امضاي قراردادي به نام قرارداد پنج جانبه توسط پنج كشور از كشورهاي شركت كننده به كار خود پايان داد. به موجب اين قرارداد كه به امضاي امريكا، انگليس، فرانسه، ايتاليا و ژاپن رسيد، استفاده از هر گونه گاز سمّي و شيميايىِ كشنده يا بيحسكننده در جنگها ممنوع شد. چند سال بعد در ژوئن 1925م منع به كارگيري گازهاي كشنده در جنگها از سوي تعداد بيشتري از كشورها مورد توجه قرار گرفت و طي پروتكلي در ژنو به امضاي اكثر آن كشورها رسيد. با اين حال، همين كشورها در موارد متعدد از اين سلاحهاي ممنوعه استفاده كردهاند. |
22) كودتاي نظامي در سوريه به رهبري "حافظ اسد" (1970م):
پس از جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1967 و اشغال بلنديهاي جولان توسط ارتش اسرائيل، اختلافات درون حزبي بعث ميان دو جناح به رهبري رئيس جمهور وقت سوريه و حافظ اسد كه وزير دفاع و فرمانده نيروي هوايى سوريه بود، شدت گرفت. در 12 نوامبر 1970م كنگره حزب بعث سوريه رأي به بركناري وزير دفاع و رئيس ستاد ارتش داد. اما در فرداي آن روز در 13 نوامبر 1970 كودتايى عليه رژيم غيرنظامي حاكم به وقوع پيوست و حافظ اسد قدرت را در دست گرفت. چند روز بعد از كودتا اعلام شد كه حكومت كودتايى يك قانون اساسي جديد تنظيم و تدوين خواهد كرد و براي وارد شدن به فدراسيون طرحريزي شده مركب از ليبي، سودان و سوريه گام برخواهد داشت. حافظ اسد در مارس 1971 با انتخاب شدن به رياست جمهوري، قدرت را به طور كامل در دست گرفت و تا پايان عمر در سال 2000 م در اين سمت باقي ماند. |
23) وقوع توفان عظيم و گردباد وحشتناك در بنگلادش (1970م):
در اوج مبارزات مردم بنگلادش براي كسب استقلال از پاكستان، توفاني سهمگين در سيزدهم نوامبر 1970م در اين كشور به وقوع پيوست. بر اثر توفان بزرگ بنگلادش دويست هزار نفر كشته و حدود هشتصد هزار تن مجروح شدند. همچنين بر اثر اين گردباد عظيم، صدها هزار تنِ ديگر از مردم اين كشور آواره شدند و خسارات بسياري بر خانهها، مزارع، كارخانهها و ديگر مؤسسات اقتصادي وارد گرديد. |