4 فروردین 1388 / 26 ربیع الاول 1430 / 24 مارس 2009
1) 4فروردين ماه سال 1356 هجري شمسي: محمد بن محمود حسيني لواساني تهراني معروف به عصار حكيم، متكلم ، فقيه، شاعر، و مفسر ايراني در مشهد درگذشت. او در تهران به دنيا آمد و تحصيلات خود را در تهران، كربلا، نجف، و مدينه ادامه دارد. لواساني تهراني قريحه شاعري بسيار خوبي داشت و در سرودههاي خود ابتدا به ناظم، و سپس به آشفته، تخلص ميكرد. آشفته تهراني مشهور به عصار در زندگي خويش فعاليت علمي بسياري داشت و آثار فراواني تدوين كرد. |
2) رحلت فقيه پرهيزگار و عالم جليل آيتاللَّه "شيخ علي مرندي" (1330 ش) آيتاللَّه شيخ علي مرندي در سال 1287 ش (1326 ق) در شهرستان مرند به دنيا آمد و مقدمات علوم را در همان شهر به پايان برد. وي در سال 1314 براي فراگيري سطوح بالاي علمي راهي نجف اشرف گرديد و در محضر استوانههاي علمي زمان همچون: شيخ الشريعه اصفهاني، آخوند ملامحمدكاظم خراساني و سيدمحمد كاظم يزدي به درجه رفيع اجتهاد دست يافت. آيتاللَّه مرندي پس از سالياني حضور در نجف، خود، يكي از مردان علمي و فقهي آن حوزه گرديد و جمعي از فضلا و فرهيختگان در حلقه درس او حاضر ميشدند. او فردي پرهيزگار، عابد، متين، خوشاخلاق، متواضع، خوش قلب و پاك نفس بود و به مظاهر فريبنده زندگي دلبستگي نداشت. آيتاللَّه مرندي در طول حيات پربار علمي خويش آثار متعدد با ارزشي تاليف كرد كه شرح تبصرة المتعلمين علامه حلي در يازده جلد، هداية المؤمنين، حاشيه بر مكاسب و تقريرات درس شيخ الشريعه اصفهاني از آن جملهاند. اين فقيه جليل در مرند از شأن و اعتبار و احترام فوقالعادهاي برخوردار بود و برخي از مردم خطه آذربايجان در مسائل علمي به ايشان مراجعه مينمودند. آيتاللَّه مرندي سرانجام در اوايل فروردين 1339 ش برابر با 14 جماديالثاني 1379 ق در 53 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و در قبرستان واديالسلام نجف اشرف به خاك سپرده شد. |
3) رحلت نويسنده و عالم ديني آيتاللَّه "سيدعلي برقعي رضوي قمي" (1353 ش) آيتاللَّه سيدعلي برقعي رضوي قمي در حدود سال 1260 ش (1398 ق) در خاندان سادات معروف برقعي و در خانوادهاي عالمپرور در قم به دنيا آمد. وي در ابتدا مقدمات و سطوح حوزه را فرا گرفت و سپس به درس خارج حضرات آيات: محمد ارباب، شيخ ابوالقاسم كبير قمي و شيخ عبدالكريم حائري يزدي راه يافت. آيتاللَّه برقعي سپس براي تكميل تحصيلات خويش راهي نجف اشرف گرديدو در محضر عالماني همچون آيات عظام: سيد ابوالحسن اصفهاني و ميرزاي ناييني به سطوح والاي علمي دست يافت. ايشان پس از سالياني توقف در نجف، به تهران عزيمت نمود و به درس و بحث و تاليف و ارشاد مردم همت گماشت و منشا كارهاي خير گرديد. از اين دانشور فرهيخته آثاري بر جاي مانده كه الهي نامه، بطون خمسون، فلسفه شهادت و ديوان اشعار از آن جملهاند. آيتاللَّه برقعي سرانجام در اوايل فروردين 1353 ش برابر با بيست و هفتم صفر 1394 ق در 93 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و رخ در نقاب خاك كشيد. |
4) درگذشت استاد "اميرحسين يزدگردي" اديب و محقق (1365 ش) استاد اميرحسين يزدگردي، ضمن تدريس در دانشكده الهيات دانشگاه تهران، در تصحيح بعضي مجلدات ديوان كبير، با استاد بديع الزمان فروزانفر، استادِ ادب فارسي، همكاري داشت. مهمترين كار استاد يزدگردي، تصحيح، تحقيق و حاشيهنويسيهاي محققانه و دقيق بر بعضي از كتب تاريخي است. وي همچنين پژوهشهاي نويني در زمينههاي مختلف ادبي دارد كه به چاپ رسيدهاند. استاد يزدگردي به هنگام فوت، 57 سال داشت. |
5) شهادت عالم رباني آيتاللَّه "علياصغر احمدي شاهرودي" (1371 ش) آيتاللَّه شيخ علي اصغر احمدي شاهرودي در سال 1302 ش (1342 ق) در يكي از توابع شاهرود به دنيا آمد و تحصيلات مقدماتي را در زادگاهش سپري ساخت. وي سپس در 16 سالگي راهي حوزه علميه قم شد و پس از چندي از محضر استاداني همچون آيات عظام: سيدمحمد حجت كوهكمرهاي و سيد محمد محقق داماد بهره برد. ايشان همچنين در دوره درس اصول امام خميني در قم نيز شركت كرد. آيتاللَّه احمدي مدتي نيز در حلقه درس آيتاللَّه سيدحسين بروجردي در شهرستان بروجرد حاضر شد و از وجودشان استفاده نمود. اين فقيه فرزانه از آن پس در نجف اشرف اقامت گزيد و از استوانههاي علمي حوزه علميه نجف از قبيل آيات عظام: آخوند ملامحمد كاظم خراساني، سيدمحسن حكيم و سيدابوالقاسم خويي مستفيض گرديد. ايشان سرانجام در تاريخ چهارم فروردين 1371 ش برابر با هفتم رمضان 1411 ق در زمان حكومت خفقانبار حزب بعث، هنگام تشرف به حرم مطهر امام علي(ع) مورد حمله ناجوانمردانه مزدوران بعث عراق قرار گرفت و در 69 سالگي به شهادت رسيد. جنازه ايشان سه روز در آنجا ماند تا اينكه برخي از روحانيان با لباس مبدل توانستند جنازه وي را ربوده و به خاك بسپارند. |
6) 4 فروردین 1312 : تولد حبيب الله بديعي، نوازنده ويولون و آهنگساز (درگذشت 1371 خورشيدي) |
7) 4 فروردین 1326 : درگذشت مهدي نوايي اصفهاني، نوازنده ني (تولد 1258 خورشيدي) |
8) 4 فروردین 1357 : ثبت مسجد جامع دلگشا در بندرعباس (هرمزگان) به شماره 1599 در فهرست آثار ملی ایران |
9) 4 فروردین 1384 : درگذشت محمد مددپور، محقق و پژوهشگر هنر و فلسفه هنر در تهران |
10) صلح امام حسن(ع) با معاوية بنابيسفيان (41 ق) پس از شهادت امام علي(ع) شيعيان كوفه با امام حسن مجتبي(ع) پسر ارشد آن حضرت بيعت كرده و او را به خلافت برگزيدند. امام، لشگري دوازده هزار نفري به رهبري قيس بن سعد به جنگ معاويه فرستاد و خود روانهي مداين شد. هنوز بين سپاه امام و معاويه جنگي روي نداده بود كه شايعهي كشته شدن قيس بن سعد، شيرازهي سپاه حضرت را از هم گسيخت. در اين ميان، جمعي حتي سراپردهي امام را نيز غارت كرده و يكي از آنان خنجري بر ران حضرت وارد نمود. با اين وضع، مسلّم شد كه با چنين مردمي به جنگ معاويه و لشكر منظم او رفتن صلاح نيست. بدين ترتيب، امام حسن با معاويه وارد مكاتبه و مذاكره گرديد و قرار بر اين شد كه امام از خلافت كنارهگيري كند به شرط اين كه معاويه پس از خود، فرزندانش را به خلافت معين نكند، از امام علي(ع) به زشتي ياد ننمايد و... . امام حسن(ع) عليرغم ميل باطني، اين صلح را پذيرفت و پس از پنج ماه و نيم، از خلافت كناره گرفت و با اهل بيت خود عازم مدينه گرديد. |
11) درگذشت "ابن سماك" محدث بزرگ مسلمان (344 ق) از تاريخ و محل تولد و جزئيات زندگي ابن سماك اطلاع دقيقي در دست نيست. همين قدر معلوم است كه او در بغداد ميزيسته و از محضر مشايخ بسياري كسب فيض كرده است. وي همچنين علماي بزرگي را در مكتب درس خود پرورش داده كه از آنميان ميتوان حاكم نيشابوري را نام بُرد. از بين آثار ابن سماك كتاب الامالي و نيز تاليفاتي در فضايل اهل بيت پيامبر گرامي اسلام(ص) به جاي مانده است. |
12) رحلت آيت اللَّه "ابوالمكارم زنجاني" عالم و دانشمند (1330 ق) آيتاللَّه ابوالمكارم زنجاني در سال 1255 ق در زنجان متولد شد و پس از تحصيلات مقدماتي، براي تكميل آموختههايش به حوزهي نجف رفت و از محضر علمايى چون شيخ مرتضي انصاري بهرههاي فراوان برد. آيتاللَّه ابوالمكارم زنجاني پس از فوت پدرش، مرجعيت امور ديني و شرعي مردم در زادگاه خود را بر عهده گرفت. اين عالم گرانقدر در دوران انقلاب مشروطه، همچون ديگر علماي آگاه و مبارز، عليه استبداد حاكم به مبارزه پرداخت. مَخارجُ الرِّضْوان و مِفتاحُ الظَّفَر از جمله آثار اين عالم برجستهي ايراني است. |
13) تولد "فردريك اِنْگِلْسْ" فيلسوف سوسياليست آلماني (1820م) فريدريش اِنْگِلْسْ فيلسوف و نظريهپرداز برجسته آلماني در 24 مارس 1820م در خانوادهاي مرفه در آلمان متولد شد. وي فرزند يكي از صنعتگران آلماني بود و پس از مرگ پدر وارث ثروت هنگفت او شد. انْگِلْسْ در جواني با كارل ماركس اقتصاددان آلماني آشنايى يافت و مدت 40 سال با كارل ماركس همراه بود و وي را با مسائل و مباني اقتصادي آشنا نمود. آنگاه ماركس را مورد حمايتهاي مالي قرار داد و به او در ارائه انديشههايش كمك رسانيد. در كنار اين روابط و همكاري، انگلس خود نيز به تدوين و طرح عقايدش ميپرداخت. وي در 24 سالگي مقاله "رئوس انتقاد از اقتصاد سياسي" را منتشر نمود و در آن، پس از بررسي و تحليل سرمايهداري، به عنوان يك نظام اقتصادي مبتني بر مالكيت خصوصي و كشمكش طبقاتي، تناقضات موجود در نظريات اقتصادي ليبرال را مورد انتقاد قرار داد. همفكري انگلس با ماركس باعث شد تا مرام "سوسياليسم" را به اتفاق يكديگر تبليغ و ترويج نمايند و در نگارش كتابها و رسالات فلسفي به همراه هم اقدام نمايند. انگلس پس از شركت در اجتماع سوسياليستها در لندن، به همراه ماركس وظيفه يافت كه با نگارش و انتشار بيانيهاي، فلسفه و اهداف كمونيستها را تشريح نمايد. اين بيانيه در نهايت در فوريه 1848م با امضاي ماركس و انگلس منتشر شد و پس از چندي، جنجال زيادي به راه انداخت. از ديدگاه انگلْس ايدئولوژي از دو بخش تشكيل يافته است: بحث در علوم فيزيك، شيمي و تكنولوژي و به طور عام، علم و دانش بخش نخست آن را تشكيل ميدهد و قسمت دوم از مسائلي چون حقوق، قانون، اخلاقيات، هنر، فلسفه و مذهب تشكيل شده است. از ديدگاه اقتصادي انگلْس جزء اول اهميت ويژهاي دارد و ارزشي كه براي بخش دوم مطرح ميشود، ناشي از خطاي ذهني است. بايد يادآوري كرد كه بيشتر فرضيههاي علمي كه انگلْس انديشههاي خود را با آنها توجيه مينمايد تا حد زيادي رد شده است. از نظريات مهم وي پايهريزي انديشه ماترياليسم ديالكتيك است. اين انديشه كه توسط فريدريش هِگِل ديگر فيلسوف آلماني مطرح گرديد در تفكرات انگلس جايگاه ويژهاي يافت. ماترياليسم به مادي بودن جميع پديدهها اعتقاد دارد و ديالكتيك وابستگي پيشرفت و تكامل با كشمكش و نزاع دروني را مدنظر قرار داده است. از نظر انگلس تكامل جهان واقعي، اعم از جامعه و طبيعت، برطبق توالي تضاد و نتيجه انجام ميگيرد. وي همچنين كوشيد ماركسيسم را بر يك اساس مبتني بر قواعد علوم طبيعي بسط دهد. انديشههاي انگلس امروزه به عنوان يك نظريه جهت نقد و بررسي مطرح ميشود. فريدريش انگلس سرانجام در پنجم اوت 1895م در هفتاد و پنج سالگي درگذشت. |
14) كشف عامل بيماري سل توسط "رابرت كُخ" محقق و دانشمند آلماني (1882م) در 24 مارس 1882م باسيل "كُخ" عامل سرايت و انتشار بيماري سِل، توسط رابرت كُخ پزشك و محقق آلماني، كشف شد. رابرت كخ، بيش از ده سال در زمينه شناخت علّت بيماري سل، مطالعه و تحقيق كرد و سرانجام موفق به كشف اين عامل شد كه بعدها آن بيماري را به نام او، باسيل كخ ناميدند. وي يك سال پس از اين كشف اعلام كرد كه ميتوان همه موجودات را در اثر تلقيح اين سرم از بروز امراض مصون داشت. اين پزشك آلماني، در سال 1905، جايزه نوبل را در زمينه فيزيولوژي دريافت كرد. با اين حال، رابرت كخ به عنوان كاشف ميكروب سل كه خودْ جان ميليونها نفر را نجات داده بود، پس از سفرهاي بسيار به بيماري سل مبتلا شد و در 27 مه 1910م در 67 سالگي درگذشت. |
15) درگذشت "ژول ورن" نويسنده بزرگ فرانسوي (1905م) ژول وِرْن، نويسنده معروف فرانسوي در 8 فوريه 1828م در شهر نانت فرانسه به دنيا آمد و تحصيلات اوليه را در زادگاه خود گذراند. وي سپس براي ادامه تحصيل در رشته حقوق راهي پاريس شد. وِرْن به دليل علاقه به ادبيات، به فعاليت در اين رشته پرداخت. پس از آنكه چند داستان اوليه وي موفقيتي كسب نكرد، به مطالعه پرداخت و روش جديدي براي نگارش آثار خود در پيش گرفت. وي به جاي آنكه از سرگذشت پيشينيان سخن بگويد، داستان آيندگان را برگزيد. ژول ورن در اوقات بيكاري به مطالعه و تحصيل در رشته جغرافيا و رياضي و فيزيك ادامه داد و در به كار بردن زبان علمي در داستانهاي تخيلي و خلق رمانهاي علمي كه انديشه نوشتن آنها را در سر ميپرورانْد، بسيار تلاش كرد. ژولورن با پيوند دادن علم و ادبيات، تحول شگرفي در ادبيات ايجاد كرد و موضوع رمانهاي خود را بر فرضيههاي علمي ولي خيالي پايهگذارد كه بيشتر آنها در جهان امروز به حقيقت پيوسته است. نخستين اثر ژول ورن با اين روش، پنج هفته در بالن نام داشت كه با موفقيت زيادي روبرو شد. ژول ورن سپس همه ساله كتابي درباره اكتشافات و اختراعات علمي آينده را به صورت سفرنامه مينوشت و مردم با ولع تمام، داستانهايش را ميخواندند. در داستانهاي تخيلي ژول ورن، به صورت عجيبي، بسياري از پيشرفتهاي علمي نظير ساخت زيردريايى، سفر به ماه و اسرار زمين كه در قرن بيستم تحقق يافت، پيشبيني شده است. ژول ورن در مدت چهل سال آثار فراواني انتشار داد كه سراسر از ماجراهاي عجيب و غريب و بر مبناي رمان علمي كه در آنها قدرت تخيل از مرزهاي جهاني فراتر ميرفت و خيال و وهم با واقعيت ميآميخت و براي خوانندگان كه تشنه اين قبيل داستانهاي خيالانگيز بودند جاذبه بسيار دربرداشت. ژول ورن از نويسندگاني است كه آثارش بيش از ساير آثار ساير نويسندگان فرانسوي به زبانهاي مختلف ترجمه شده است. استادي ژول ورن در داستانپردازي و نقل افسانههاي تخيلي آميخته با تحليل دقيق رواني و طنز ناآشكار و استعداد خلق گروههاي واقعي است از افراد بشر بر حسب نژاد و عصري كه در آن به سر ميبرند و همين امر، او را داستاننويسي بزرگ معرفي كرده، به ويژه رمانهاي او جوانان را سخت شيفته خود ساخته است. شيوه نگارش ژول ورن شيوهاي دقيق و روان است كه هرگز كهنگي نميپذيرد. نفوذ و تأثير ژول ورن در ادبيات معاصر خود به اندازهاي بود كه برخي، زمانه وي را "عصر ژول وِرْنْ" ناميدهاند. تأثيرپذيري و الهامگيري بسياري از نويسندگان و شاعران از آثار وي، مؤيد اين معنا ميباشد. از ژول ورن بيش از پنجاه رمان علمي برجاي مانده است كه جزيره اسرارآميز، سفر به مركز زمين، زمين تا ماه و دور دنيا در هشتاد روز از آن جملهاند كه شهرتي جهاني دارند و به اكثر زبانهاي زنده دنيا ترجمه شدهاند. ژول ورن سرانجام در حالي كه در اوج شهرت بود، در 24 مارس 1905م در 78 سالگي در پاريس درگذشت. |
16) وقوع كودتاي نظامي در بنگلادش و به قدرت رسيدن ژنرال "حسين ارشاد" (1982م) ژنرال حسين محمد ارشاد، يكي از افسران عاليرتبه ارتش بنگلادش بود كه از سال 1978م به رياست ستاد ارتش اين كشور رسيد. وي كه به شدت از توسعه روابط با غرب جانبداري ميكرد، همواره مترصد فرصتي براي كنار زدن رقباي خود و به دست گرفتن رهبري كشور بود. زمينههاي قدرت مطلق ارشاد، پس از ترور ژنرال ضياءالرحمن، زمامدار وقت بنگلادش و بر روي كار آمدن نظاميان مهيا شد. اما جانشين ضياءالرحمن نيز بيش از سه ماه دوام نياورد و در طي كودتايى در 24 مارس 1982م، ژنرال حسين محمد ارشاد قدرت را در دست گرفت. با اين حال سلطه ارشاد بر بنگلادش همواره مورد مخالفت اكثريت مردم اين كشور بود و تظاهرات زيادي عليه نظاميان شكل ميگرفت. ژنرال ارشاد در شرايطي كه قانون اساسي بنگلادش، كمترين مجالي براي اعمال قدرت نظاميان در كشور بنگلادش در نظر نگرفته بود، زمامدار اصلي و حاكم مقتدر و مطلق اين كشور محسوب ميشد. ارشاد در نهايت، در حالي كه در اوج قدرت به سر ميبرد، در 12 دسامبر 1983م در يك اقدام غيرمنتظره، خود را رئيس جمهور بنگلادش ناميد. اين امر مخالفتهاي مردمي را عليه ارشاد افزايش داد. از اين رو، ژنرال ارشاد نيز علاوه بر سركوبي مقاومتهاي مردمي، دانشگاهها رابه منظور جلوگيري از تجمع دانشجويان تعطيل كرد و انتخابات پارلماني را به دفعات به تعويق انداخت. ارشاد در اوايل سال 1985م در اوج نارضايتي مردم از وي، يك انتخابات فرمايشي برگزار كرد و مدعي شد كه 95 درصد آراء 48 ميليون نفر واجد شرايط رأي در اين كشور را به دست آورده است. از آن سال به بعد وي همواره در انتخابات نمايشي رياست جمهوري يا پارلماني، صاحب بيشترين آراء بود در حالي كه وضع اقتصادي و سياسي بنگلادش روز به روز وخيمتر ميشد. در نهايت، ژنرال ارشاد در چهارم نوامبر 1990م توسط يك شوراي نظامي بركنار شد و در 12 ژوئن 1991م به ده سال زندان محكوم گرديد. |
17) بازگشايي مسجد جامع گنجه پس از هفتاد سال تعطيلي (1989م) مسجد جامع گنجه كه از بناهاي تاريخي جمهوري آذربايجان به شمار ميرود، از سال 1920م و پس از قدرت گرفتن حكومت الحادي كمونيستي در اتحاد جماهير شوروي سابق، به حالت تعطيل درآمده بود. مسجد جامع گنجه تا پايان عمر زمامداران كمونيست در همان حال باقي ماند تا اين كه با فروپاشي نظام اتحاد جماهير شوروي، سرانجام در 24 مارس 1989م، طي مراسمي همراه با برگزاري نماز جماعت، پس از هفتاد سال تعطيلي، بازگشايي شد. همچنين به دنبال برخي تحولات سياسي در شوروي سابق و جمهوريهاي آن و با توجه به خواست همگاني مسلمانان جمهوري آذربايجان، دهها مسجد بازسازي و مورد استفاده آنها قرار گرفت. |
18) روز جهاني سِل |
19) روزي كه هارون الرشيد درگذشت : 24 مارس سال 809 ميلادي (در آن سال سوم فروردين) هارون الرشيد، خليفه قدرتمند عباسي در سر راه خود به شمال شرقي خراسان (فرارود)، در توس درگذشت و در آبادي حاشيه شهر كه در آن زمان يكي از قرارگاههاي حكمران وقت خراسان بود (و اينك شهر مشهد) مدفون شد. هارون هنگام مرگ 46 ساله بود. وي در طول اقامت در توس بيمار شده بود. هارون در 17 مارس 763 ميلادي و به نوشته برخي از مورخان در «ري» به دنيا آمده بود. پدرش بعدا سومين خليفه عباسيان شد و مادرش «خيزران» يك بانوي يمني بود. هارون 23 سال خلافت كرد و امور اداري او در دست ايرانيان و براي مدتي طولاني هم وزارت وي را «يحيي برمكي» برعهده داشت كه يك مدير لايق ايراني بود. هارون بيش از پيش خلافت را رنگ امپراتوري داد و بر وسعت بغداد افزود و با آزادكردن مهاجرت به اين شهر، آن را به صورت بزرگترين شهر وقت اروپا و آسيا (به استثناي يكي ـ دو شهر چين) در آورد. هارون در طول عمر خود دو بار با دولت روم شرقي (قسطنطنيه) وارد جنگ شده بود. در پي مرگ هارون بود كه جنبش هاي استقلال طلبانه ايرانيان جدّي و علني شد. هارون با دولت هاي اروپايي رابطه سياسي داشت. |
20) آغازحملات هوايي ناتو به يوگوسلاوي که در تاريخ آن اتحاديه نظامي بي سابقه بود 24 مارس 1999 ناتو، اتحاديه نظامي غرب، در پنجاهمين سال عمر خود به يک کشور مستقل که اعضاي آن اتحاديه را هم مورد تهديد قرار نداده و به مخاطره نيافکنده بود حمله نظامي برد. اين حمله - نخستين تعرض نظامي ناتو به يک کشور، که در تاريخچه اين اتحاديه نظامي بي سابقه بود با تعرض هوايي و بمباران آغاز شد. ناتو از ماه اکتبر (شش ماه پيش از آغاز حمله) يوگوسلاوي را که به کوزوو - منطقه خودمختار (ضميمه) خود - 14 هزار نيرو فرستاده بود تا از اقليت صرب محافظت کنند تهديد به مداخله نظامي مي کرد. حملات هوايي ناتو به يوگوسلاوي که در آن از هواپيماهاي نامرئي آمريکا هم استفاده شد تا اواسط آوريل ادامه يافت و به يوگوسلاوي زيان مالي فراوان وارد ساخت و يک پل رود دانوب در آن کشوررا ويران ساخت. در اين حملات دولت آمريکا يک بمب افکن نامرئي خود را از دست داد. در يکي از اين حملات هوائي ،ساختمان سفارت چين در بلگراد ويران شد و چند تن از اتباع چين کشته و يا مجروح شدند . دولت چين نسبت به اين رويداد واکنش شديد نشان داد و آن را محکوم کرد. ناتو به اعتراض مکرر دولت روسيه که يک کشور اسلاو و خويشاوند روسيه را بمباران مي کرد اعتنا نکرد و سرانجام دولت يوگوسلاوي حاضر شد که نيروهاي خود را از کوزوو خارج سازد و نيروهاي ناتو در آنجا به عنوان پاسدار صلح مستقر شوند. حمله نظامي به يوگوسلاوي نشان داد که غرب با احياي ناسيوناليسم در اروپا مبارزه خواهد کرد. اين حمله همچنين ثابت کرد که «ناتو» به تعهدي که به گورباچف براي انحلال پيمان ورشو سپرده بود وفادار نخواهد بود و به تقويت و گسترش خود در قلمرو پيمان ورشو و حتي خاک شوروي سابق ادامه خواهد داد. به عقيده مورخان بي طرف، همين تلاش هاي ناتو سبب شده است که پوتين و همفکران او گرايش ناسيوناليسم بيابند و تاريخ نشان داده است که مقابله با ناسيوناليسم روس کار آساني نخواهد بود به ويژه که ناسيوناليسم روس يک شريک استراتژيک به نام چين دارد و توده اسلاو اروپايي هم با آن است مخصوصا صرب ها که دولت روسيه در سال 1914 به خاطر آنان وارد جنگ جهاني اول شد. |