از تخم بیرون آمدم
چشمم به دنیا باز شد
راهی شدم، بی اختیار
پایم به دریا باز شد
با آن که لاک سنگی ام
می گفت تا آن جا نرو
دریا خطر دارد بمان!
گرم است این جا جای تو
من رفتم و در عمق آب
همدم شدم با هشت پا
خوشحالم از جاری شدن
با ماهیانی چون شما
ای ماهیان! ای ماهیان!
سرشار زیبایی منم
مانند مرجان و صدف
شاد و تماشایی منم
من یک گره بودم که باز
با دست دریاها شدم
در آب های بی کران
گم بودم و پیدا شدم
شاعر: مهدی مرادی
چشمم به دنیا باز شد
راهی شدم، بی اختیار
پایم به دریا باز شد
با آن که لاک سنگی ام
می گفت تا آن جا نرو
دریا خطر دارد بمان!
گرم است این جا جای تو
من رفتم و در عمق آب
همدم شدم با هشت پا
خوشحالم از جاری شدن
با ماهیانی چون شما
ای ماهیان! ای ماهیان!
سرشار زیبایی منم
مانند مرجان و صدف
شاد و تماشایی منم
من یک گره بودم که باز
با دست دریاها شدم
در آب های بی کران
گم بودم و پیدا شدم
شاعر: مهدی مرادی
منبع: مجله باران