محرم شدن واجبات و مستحباتى دارد
یکى از مستحبات احرام غسل است و براى انجام غسل باید لباس دوخته را بیرون آورد به این معنا که یک وقت انسان لباس چرکین و کهنه را از بدن بیرون مى آورد و لباس نو و پاکیزه مى پوشد اما در اعمال حج، علاوه بر این کار، بدن را شستشو مى دهد.وقتى لباس کهنه و دوخته را از تن در مى آورد یعنى لباس معصیت را از خود دور مى کند و معناى غسل آن است که گناهان گذشته را با آب توبه شستشو مى دهم یعنى خدایا من دیگر گناه نمى کنم و حتى گناهان گذشته را مى خواهم شستشو دهم.
پس سر غسل آن است که خدایا من همه آن معاصى و گناهان را در پاى توبه تو ریختم و اینک با بدن پاک، قلب پاک و جامه پاک جامه طاعت در بر مى کنم.
لذا امام سجاد علیه السلام به گوشه اى از این اسرار اشاره نموده و فرمودند: شما وقتى در میقات تنظیف مى کنید، در حقیقت خود را از ریا و نفاق تطهیر مى نمایید.
طاهر نمودن بدن، الگو و نمونه اى از تطهیر دل و قلب از ریا و نفاق است.
آنگاه که احرام مى بندید، هر آنچه را که خداوند متعال بر شما حرام کرده است، شما هم بر خود حرام مى کنید و متعهد مى شوید که در مرز حرام راه نروید.
اینکه احرام مردان در لباس مخیط و دوخته صحیح نمى باشد چون مى خواهد به انسان تفهیم کند او روزى را در پیش دارد که باید با لباس ندوخته وارد آن شود و آن روز مرگ است که کفن در بر مى کند و قیامت با همان کفن ظهور و حضور پیدا مى کند.
چون مى خواهند اسرار قیامت را در مناسک و مراسم حج تجلى دهند، از این رو فرمودند: لباس ساده در بر کنید که هرگونه فخر برطرف شود.
پس لباس احرام بپوشید تا سفر مرگ در نظرتان مجسم شود و مسئله مردن و قیامت در حضورتان حاضر باشد.
تلبیه
مى دانیم که زبان، قلیل الجرم و کثیر الجرم است.گناهان فراوانى به وسیله زبان انجام مى گیرد مانند غیبت، تهمت، دروغ، افترا، مسخره کردن و...
راز لبیک گفتن این است که خدایا! از این لحظه متعهد مى شوم هرچه را که طاعت توست بر زبان جارى کنم و از هرچه معصیت است زبانم را ببندم، پس سر لبیک گفتن، زبان به اطاعت گشودن و براى همیشه از معصیت بستن است، لذا متعهد مى شوم که تا آخر عمر زبانم را براى معصیت باز نکنم.
طواف
یکى از ارکان مهم حج، طواف است و طواف یعنى هفت مرتبه دور خانه کعبه گردیدن و هر دورى را شوط گویند پس طواف عبارت از هفت شوط است. کعبه تمثل عرش است.کعبه در محاذات بیت معمور و عرض خدا واقع است.
خداى سبحان براى اینکه انسان فرشته خو شود و آثار فرشتگان در او ظاهر شود همان طور که با دستور روزه گرفتن از انسانها مى خواهد از کارهاى حیوانى حذر کنند، همین طور با قرار دادن کعبه در زمین که محاذى بیت معمور و تمثل عرش خداوند است، به انسانها امر کرده تا برگرد آن طواف کنند و نام خداوند تعالى را زمزمه کنند و براى خود و دیگران از خدا آمرزش بخواهند و اینگونه به ملائکه عرش الهى اقتدا کنند و به آنها شباهت پیدا کنند چون فرشتگان بر گرد عرش طواف مى کنند و خداوند متعال را تسبیح و براى مومنان طلب آمرزش الهى مى کنند.
نماز طواف
نماز طواف باید پشت مقام ابراهیم خوانده شود اما ظاهر نماز طواف این است؛ انسان در مکانى که ابراهیم علیه السلام ایستاده، به نماز ایستد ولکن باطن نماز آن است که مکانت حضرت ابراهیم خلیل را دریابد و نمازى چون نماز حضرت ابراهیم علیه السلام به جا آورد لذا ابراهیم گونه نماز بخواند و بینى شیطان را به خاک بمالد و کسى که در حال نماز، خلوص، خضوع و حضور قلب ندارد و گرفتار وساوس است در جاى حضرت ابراهیم علیه السلام نایستاده و او طعمه شیطان است و شیطان، بینى او را به خاک مالیده است.
تبرک به آب زمزم
مستحب است بعد از نماز طواف مقدارى از آب زمزم بنوشد و مقدارى بر سر و روى خود بریزد و به پیروى از رسول اعظم صلى الله علیه و آله این دعا را بخواند: اللهم اجعله علما نافعا و رزقا واسعا و شفاء من کل داء و سقم.از خداوند تعالى علم سودمند، روزى فراوان و شفاى از هر بیمارى را طلب کند.
امام سجاد علیه السلام از شبلى پرسیدند: آیا هنگامى که بالاى زمزم آمدى در این قصد بودى که خدایا، هرچه طاعت توست پذیرفتم و هرچه معصیت است ترک کردم.
لذا زائر عارف به اسرار حج، وقتى که آب زمزم را بر سر و سینه یا در کام و دهان خود مى ریزد، قصد او این است که خدایا، من جام طاعت نوشیدم و جام معصیت را ترک کردم.
سعی
سعى آن است که از کوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا. به این معنى که از صفا به مروه رفتن یک شوط است و از موره به صفا برگشتن نیز یک شوط مى باشد به طورى که واجب است سعى بین صفا و مروه هفت مرتبه باشد که به هر مرتبه یک شوط گویند.سر سعی، نیل به صفا و بار یافتن به مروت است به این معنا وقتى به سوى مروه مى رود، سعى مى کند تا مروت به دست آورد و آنگاه که رو به جانب صفا دارد مى خواهد خود را تصفیه کند و از صفاى الهى برخوردار شود.
تقصیر
تقصیر یعنى قدرى از موها یا ناخنها را بزند اگرچه احتیاط آن است که قدرى از موها و ناخنها را بزند.تقصیر به مانند سلام در نماز است همان طور که سلام در اثناى نماز حرام است ولى در پایان نماز واجب مى باشد و با سلام، نمازگزار از حالت نماز خارج مى شود و امورى که در نماز بر او حرام بود با تسلیم و سلام بر نمازگزار حلال مى شود، همان طور تقصیر چنین است که با انجام آن در اثناى اعمال حرام است اما در پایان اعمال واجب است و شخص از حالت احرام خارج شده و انجام آن امورى که بر محرم، حرام بود، حلال مى شود.
وظیفه زنان در تمامى اعمال اعم از عمره مفرده یا عمره تمتع یا حج تمتع تقصیر است حتى زنان مخیر بین تقصیر و حلق نیستند و فقط تقصیر در پایان اعمال بر آنان واجب است اما مردم در عمره مفرده مخیر بین تقصیر و حلق هستند.
ولى حلق رجحان بر تقصیر دارد چون رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم دو مرتبه براى محلقین کسانى که سر خود را مى تراشیدند طلب مغفرت مى کند اما براى تقصیرکنندگان یکبار طلب مغفرت مى شود.
وقوف در عرفات
اولین مرحله از مناسک حج تمتع بعد از احرام حج تمتع، وقوف از سرزمین عرفات مى باشد و این عمل از بعد از زوال روز نهم ذیحجه تا غروب شرعى مى باشد.امیرالمومنین امام على علیه السلام درباره راز وقوف در عرفات فرمودند: عرفات خارج از مرز حرم است و میهمان خدا باید بیرون دروازه، آنقدر تضرع کند تا لایق ورود به حرم شود.
البته اسرار وقوف در عرفات فراوان است از جمله:
1- حج گزار بداند که خداوند متعال به همه نیازهاى او واقف و بر رفع همه آنها تواناست لذا امام سجاد علیه السلام به سائلى که در روز عرفه گدایى مى کرد، فرمود: واى بر تو! آیا در چنین روزی، دست نیاز به سوى غیرخدا دراز مى کنی، در چنین روزى براى کودکان در رحم، امید سعادت مى رود.
2- حاجى باید بداند که خداوند متعال به نهان و آشکار او و حتى آنچه براى خود او روشن نیست، خداوند آگاه است.
امام سجاد علیه السلام فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم، خداى سبحان بر ملائکه افتخار مى کند و مى فرماید؛ اینان بندگان من هستند که از راه هاى دور و نزدیک با مشکلات بسیار به اینجا آمده و بسیارى از لذتها را بر خود حرام کرده و بر شن هاى بیابان هاى عرفات و منا خوابیده و اینچنین با چهره هاى غبارآلود در پیشگاه من اظهار عجز و ذلت مى کنند.
آنگاه خداوند به ملائکه اجازه مى دهد تا بر دلها و اسرار حاجیان آگاه شوند.
فرشتگان، گروهى را مى بینند که دل هایشان بسیار نورانى است.
خداوند سبحان مى فرماید: این گروه، مطیع خدا و پیامبر او هستند.
پیامبر را امین وحى مى دانند و معتقدند که او از نزد خود هیچ نگفته و در همه مسائل و احکام الهى و از آن جمله در امامت و رهبری، سخنان و اقدام هاى او طبق وحى بوده است.
یکى از بهترین اعمال در روز عرفه، خواندن دعاى امام حسین علیه السلام در این روز مى باشد.
در این دعا، امام حسین علیه السلام همان طور که روش حکومت اسلامى و دولت مکتبى و ظهور ولایت الهى را نشان مى دهد، رسم سلحشورى و سنت سرکوبى جنایتکاران را هم ارائه مى کند.
در این روز، از حضور امام زمان علیه السلام غافل نشویم که هر سال در مراسم حج و به ویژه در عرفات و منا حضور دارند.
امید آن که حاجیان هر چند اندک بتوانند آن وجود مبارک را بشناسند.
وقوف در مشعرالحرام
پس از غروب آفتاب روز نهم ذیحجه از سرزمین عرفات به سوى مشعرالحرام حرکت مى کنند.اما مشعرالحرام جزو محدوده حرم و اولین در ورودى حرم است، لذا کسى که در عرفات و در روز عرفه به علوم و معارف الهى عارف شده، لایق است که وارد حرم شده و در راهرو و دالان ورودى آن شبى را بیتوته کند و از همانجا سنگریزه هایى را جمع آورى نماید تا در روز دهم در منا جمرات و شیطان را رمى کند.
راز وقوف در مشعرالحرام آن است که قلب خود را با شعار تقوا آگاه کند تا قلب او با تقوا شناخته شود و با جمع آورى سنگریزه ها نیرو مى گیرد و خود را مسلح مى کند تا با شیطان به نبرد برخاسته و با طاغوت بجنگد.
سرزمین منا
حاجیان پس از طلوع آفتاب روز دهم ذیحجه به منا مى آیند تا اعمال خاص آن سرزمین را بجا آورند.منا، سرزمین نیل به تمنیات صادق است.
منا، سرزمین برآوردن آرزوهاست.
منا، سرزمین مطلوبها و خواسته هاست.
امام سجاد علیه السلام از شبلى پرسیدند، آیا آرزوهاى دیگران را هم برآوردی، آیا به آن پایه از کمال رسیدى که مردم از زبان و دل و دست تو آسیب نبینند؟
مردم باید از دست و زبان حاجى در آسودگى باشند و حاجى نباید با زبانش کسى را نه به صورت جدى و نه به صورت شوخى و به بهانه طنزگویى اذیت کند و بالاتر از آن، قلب او نیز به کسى آسیب نرساند و صدمه و آسیب قلبى آن است که انسان کینه کسى را در دل داشته باشد و یا نسبت به کسى حسادت ورزیده و بدخواه او باشد.
رمى جمرات
اولین عمل در سرزمین منا رمى جمره عقبه مى باشد.معناى سنگ زدن به جمره آن است که من هر شیطان و شیطنتى را رمى کردم، پس اگر انسانى خود جزو شیاطین انسانى باشد هرگز قدرت و لیاقت رمى را ندارد.
پس حاجى متوجه باشد که آن جمره، شیطان نمى باشد و این سنگ زدن رمى شیطان و راندن شیطان نیست و شیطان هرگز با هفت سنگ طرد نمى شود، تنها راه در امان ماندن از آسیب هاى شیطان پناه بردن به خداوند متعال مى باشد اما کسى که غافل باشد از یاد خداوند متعال، شیطان قرین او مى شود و کسى که شیطان قرین او شد هرگز نمى تواند شیطان را رد کند و چنین کسى حقیقتا اعمال منا را انجام نداده اگرچه ظاهرا انجام داده است و این شخص به سر رمى جمرات نرسیده است.
قربانی
دومین عمل در سرزمین منا، قربانى کردن است.سر قربانى کردن آن است که قربانى کننده، گلوى دیو طمع را بریده و او را بکشد.
پس قربانى نمودن یعنی، طمع را سر بریدن.
تراشیدن موى سر (حلق)
سومین عمل در سرزمین منا، حلق است.موى سر انسان به حسب ظاهر، جمال و زیبایى انسان است.
اگر کسى موى سر شخصى را به اجبار بتراشد باید دیه بپردازد چون زیبایى را از او گرفته است.
اما در منا، باید سر خود را بتراشد و راز تراشیدن این است که انسان هرگونه غرور و کبر ومنیت را از سرش به در کند و خود را از هر معصیتى تطهیر و تنظیف نماید.
حج مقبول
رسول اعظم صلى الله علیه و آله و سلم در بیان معیار حج مقبول فرمودند، نشانه قبولى حج این است که حج گزار از آن پس، مرتکب گناه نشود اما اگر همچنان به تباهى و گناه تن داد، این نشان از مردود بودن حج اوست.پس حاجى با انجام مناسک حج، از هر پلیدى پاک مى شود.
از این رو مادامى که به گناه آلوده نگردد، نورانى است.
و چون اسرار عبادتها در قیامت ظهور مى کند که روز ظهور باطن افراد و اعمال آنان است، اسرار نماز و روزه و سایر عبادات در قیامت ظهور مى کند اما اگر کسى در دنیا توانست بفهمد حجش مورد قبول یا مردود واقع شده مى تواند به گوشه اى از اسرار حج واقف شود
منبع: مرکز مطالعات شیعه