مشخصات الگوي فرهنگي جامعه ي اسلامي
الگو يا مدل فرهنگي جامعه اسلامي که مبتني بر اصول و مباني اسلامي است داراي ويژگي هاي خاص ذيل است:
ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه (بقره 201)،
پروردگارا در زندگي اين دنيا و آخرت به ما سعادت ببخش.
و پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد: لا رهبانيه في الاسلام (در اسلام رهبانيت و ترک دنيا جايي ندارد) الدنيا مزرعه الاخره (دنيا کشتزار آخرت است) (2)
و حضرت علي (ع) مي فرمايد: من لا معاش له لا معاد له (هر که زندگي مادي ندارد، زندگي اخروي نيز ندارد) (3)
ثانيا دوري از لذت ها و نعمت هاي دنيا به جهت داشتن زندگي معنوي مورد نکوهش قرار گرفته است.
يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثي جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقئکم ان الله عليم خبير (سوره حجرات آيه 13)
1. تعيين سياست هاي فرهنگي بر اساس منافع ملي با توجه به منابع فرهنگي مذهبي - ملي و نه بر اساس منافع يک يا چند گروه خاص.
2. اعطاي آزادي عمل به نهادهاي واسطه و آفرينندگان هنري در اشاعه و انتقال فرهنگ و نه فقط حضور يک تنه ي دولت در مصادر فرهنگي.
3. پرهيز از انحصاري کردن همه يا برخي از رشته هاي فرهنگي و فعاليت هاي فرهنگي.
بنابراين اگر مباحث فرهنگي در جامعه بر اساس سياست هاي باز و قابل انعطاف فرهنگي باشد، يعني امکان دادن، تشويق کردن و ترغيب مردم در ساختن بناهاي فرهنگي آينده، مشارکت فعالانه و قلبي آنها در امور فرهنگي اولا سبب گسترش قلمرو فرهنگ مي شود، ثانيا نخبگان و برگزيدگان جامعه نيز ابتکار و خلاقيت بيشتري خواهند داشت. زيرا رها از هر قيد مي باشند. امروزه اعتقاد بر اين است که دولت بايد درکنار ساير گروههاي اجتماعي به پخش و نشر فرهنگ کمک نمايد. فرهنگ مربوطه به حوزه ي عمومي و کلي جامعه است. البته اين گفتار نفي نظارت دولت نخواهد بود. دولت حافظ نظم اجتماعي است.
حفظ هويت فرهنگي آن است که بايد فرهنگ ملي و مذهبي را در برابر آن چه که آن را تهديد و مورد تجاوز قرار مي دهد، حفظ و حراست کنيم.
کشورهاي جهان سوم در حالي که خواهان حفظ هويت فرهنگي خود هستند. اما به جهت برون آمدن از وضعيت عقب ماندگي اقتصادي و تکنولوژيکي به راه غرب مي روند و بدون آنکه متوجه باشد در دام غرب گرفتار مي شوند. اين وابستگي اقتصادي و پيوند نامبارک اگرچه موجبات پيشرفت هايي مي شوند اما لطمه به هويت فرهنگ ملي آنان وارد مي سازد. و البته کشورهاي قدرتمند غربي با برخورداري از امکانات وسيع و برتر ارتباط جمعي و اختصاص دادن بودجه هاي بسيار سنگين به فعاليت هاي فرهنگي از چنان نيرويي برخوردارند که به سهولت ارزش هاي فرهنگي خود را معتبر مي سازند و روانه ي کشورهاي مغلوب مي سازند. بنابراين هر ملتي که بخواهد مستقل و آزاد باشد و از سلطه ي بيگانگان خارج شود مي بايست بر عامل وحدت ملي و توانايي هاي هويت فرهنگي خود تکيه کند. بايد بکوشد تا با شناخت درست از اوضاع و احوال جهان و نيز امکانات خود در چارچوب يک برنامه ريزي همه سونگر، توليد ملي فرهنگي خود را فزوني بخشد و به سازندگي فرهنگي، اقتصادي بپردازد.
/س
الف- جهان بيني توحيدي:
ب- معنويت و اخلاق:
ج- توجه به نيازهاي معنوي و مادي انسان:
ربنا آتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه (بقره 201)،
پروردگارا در زندگي اين دنيا و آخرت به ما سعادت ببخش.
و پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد: لا رهبانيه في الاسلام (در اسلام رهبانيت و ترک دنيا جايي ندارد) الدنيا مزرعه الاخره (دنيا کشتزار آخرت است) (2)
و حضرت علي (ع) مي فرمايد: من لا معاش له لا معاد له (هر که زندگي مادي ندارد، زندگي اخروي نيز ندارد) (3)
ثانيا دوري از لذت ها و نعمت هاي دنيا به جهت داشتن زندگي معنوي مورد نکوهش قرار گرفته است.
د- تأکيد بر عمل و اصل مسئوليت:
و- تقوا محوري و اصل ارجمندي انسان ها در عمل و ايمان:
يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثي جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقئکم ان الله عليم خبير (سوره حجرات آيه 13)
دولت و فرهنگ (سياسي فرهنگي و اهميت آن):
1. تعيين سياست هاي فرهنگي بر اساس منافع ملي با توجه به منابع فرهنگي مذهبي - ملي و نه بر اساس منافع يک يا چند گروه خاص.
2. اعطاي آزادي عمل به نهادهاي واسطه و آفرينندگان هنري در اشاعه و انتقال فرهنگ و نه فقط حضور يک تنه ي دولت در مصادر فرهنگي.
3. پرهيز از انحصاري کردن همه يا برخي از رشته هاي فرهنگي و فعاليت هاي فرهنگي.
بنابراين اگر مباحث فرهنگي در جامعه بر اساس سياست هاي باز و قابل انعطاف فرهنگي باشد، يعني امکان دادن، تشويق کردن و ترغيب مردم در ساختن بناهاي فرهنگي آينده، مشارکت فعالانه و قلبي آنها در امور فرهنگي اولا سبب گسترش قلمرو فرهنگ مي شود، ثانيا نخبگان و برگزيدگان جامعه نيز ابتکار و خلاقيت بيشتري خواهند داشت. زيرا رها از هر قيد مي باشند. امروزه اعتقاد بر اين است که دولت بايد درکنار ساير گروههاي اجتماعي به پخش و نشر فرهنگ کمک نمايد. فرهنگ مربوطه به حوزه ي عمومي و کلي جامعه است. البته اين گفتار نفي نظارت دولت نخواهد بود. دولت حافظ نظم اجتماعي است.
حفظ هويت ملت اساسي ترين سياست فرهنگي دولت ها:
حفظ هويت فرهنگي آن است که بايد فرهنگ ملي و مذهبي را در برابر آن چه که آن را تهديد و مورد تجاوز قرار مي دهد، حفظ و حراست کنيم.
کشورهاي جهان سوم در حالي که خواهان حفظ هويت فرهنگي خود هستند. اما به جهت برون آمدن از وضعيت عقب ماندگي اقتصادي و تکنولوژيکي به راه غرب مي روند و بدون آنکه متوجه باشد در دام غرب گرفتار مي شوند. اين وابستگي اقتصادي و پيوند نامبارک اگرچه موجبات پيشرفت هايي مي شوند اما لطمه به هويت فرهنگ ملي آنان وارد مي سازد. و البته کشورهاي قدرتمند غربي با برخورداري از امکانات وسيع و برتر ارتباط جمعي و اختصاص دادن بودجه هاي بسيار سنگين به فعاليت هاي فرهنگي از چنان نيرويي برخوردارند که به سهولت ارزش هاي فرهنگي خود را معتبر مي سازند و روانه ي کشورهاي مغلوب مي سازند. بنابراين هر ملتي که بخواهد مستقل و آزاد باشد و از سلطه ي بيگانگان خارج شود مي بايست بر عامل وحدت ملي و توانايي هاي هويت فرهنگي خود تکيه کند. بايد بکوشد تا با شناخت درست از اوضاع و احوال جهان و نيز امکانات خود در چارچوب يک برنامه ريزي همه سونگر، توليد ملي فرهنگي خود را فزوني بخشد و به سازندگي فرهنگي، اقتصادي بپردازد.
پي نوشت :
1. سوره قصص 77/28
2. بحارالانوار ج 65 - ص 318
3. بحارالانوار ج 67 - ص 225
/س