7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009

1) 7 آذرماه سال1357هجري شمسي: ميرزا حسن زرين خط ازاستادان هنرخوشنويسي ايران بدرود حيات گفت و در بهشت زهرا بخاك سپرده شد. استاد زرين خط خوشنويسي را نزد ميرزا طاهر كاتب همايون و ميرزا محمد حسين سيقي قزويني آموخت و خيلي زود به مقام استادي رسيد. استاد زرين خط درمدرسه طاهريه به تعليم هنرخطاطي و خوشنويسي پرداخت و ضمن تعليم هنرجويان متعدد آثارارزشمندي هم ازخود به يادگارگذاشت. «كتيبه هاي مساجد و بسياري مدارس قديم و اماكن
يکشنبه، 1 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009
7 آذر 1388  / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009

7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 1) 7 آذرماه سال1357هجري شمسي: ميرزا حسن زرين خط ازاستادان هنرخوشنويسي ايران بدرود حيات گفت و در بهشت زهرا بخاك سپرده شد. استاد زرين خط خوشنويسي را نزد ميرزا طاهر كاتب همايون و ميرزا محمد حسين سيقي قزويني آموخت و خيلي زود به مقام استادي رسيد. استاد زرين خط درمدرسه طاهريه به تعليم هنرخطاطي و خوشنويسي پرداخت و ضمن تعليم هنرجويان متعدد آثارارزشمندي هم ازخود به يادگارگذاشت. «كتيبه هاي مساجد و بسياري مدارس قديم و اماكن كهن تهران» ازجمله آثار استاد زرين خط بشمار مي روند. همچنين«ديوان اشعار» شماري ازشاعران با خط زيباي استاد زرين خط موجود است.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 2) 7 آذرماه سال 1359هجري شمسي: دلاورمردان نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران عمليات مرواريد را در جنگ تحميلي عراق عليه ايران با موفقيت به انجام رساندند. عمليات مرواريد يكي ازپرافتخارترين عملياتهاي انجام شده درزمان 8 سال دفاع مقدس بشمار مي رود. دراين عمليات دريادلان ارتش جمهوري اسلامي به سكوي «اَلاُمَيّه و اَلبَكر» عراق حمله كرده و ضمن برافراشتن پرچم اسلام برفرازبلندترين نقطه اسكله البكر، دوسكوي يادشده را منهدم كردند. درادامه عمليات مرواريد خلبانان تيزپرواز نيروي دريايي يكان هوادريا و تكاوران دريايي11ناوچه مدرن و اژدرافكن و ديگرواحدهاي شناور ارتش عراق را نابود كردند. قابل توجه است كه سكوهاي نفتي «الاُميّه و البكر» ازمهمترين مراكز صدورنفت عراق درشمال غربي خليج فارس بشمار مي رفت. گفتني است به مناسبت اين حماسه بزرگ و پيروزي افتخارآفرين، 7آذر به عنوان روز«نيروي دريايي» نام گرفته است.
3) رحلت فقيه جليل آيت‏اللَّه "شيخ عبدالكريم خوييني زنجاني" (1330 ش): آيت‏اللَّه عبدالكريم خوييني زنجاني در سال 1253 ش (1291 ق) در خويين از توابع زنجان به دنيا آمد و از سنين كودكي پا به مكتب گذاشت. سپس براي تكميل تحصيلات خود به قزوين و نجف رفت و در محضر استادان نامداري همچون علامه سيد محمد كاظم يزدي، شيخ الشريعه اصفهاني، آخوند ملامحمدكاظم خراساني و ميرزا محمدتقي شيرازي به مدارج والاي علمي دست يافت. وي پس از سالياني اقامت در نجف، در سال 1287 ش به زنجان عزيمت كرد و به ترويج دين و رسيدگي به امور مسلمانان و تربيت شاگردان علوم ديني مشغول شد. اين عالم وارسته در اواخر عمر و پس از حدود چهل سال اقامت در زنجان، در سال 1326 ش به قم هجرت كرد و به تدريس درس خارج پرداخت. از آيت‏اللَّه خوييني تاليفاتي بر جاي مانده كه حاشيه عروةُ الوثقي و شرح كفايه در 2 جلد و كتاب فوايد، از آن جمله‏اند. سرانجام آن عالم پرهيزگار در هفتم آذر 1330 ش برابر با 28 صفر 1371 ق در 77 سالگي به رحمت ايزدي پيوست و در قم به خاك سپرده شد.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 4) درگذشت "جهانگير سرتيپ‏پور" از ياران ميرزا كوچك خان جنگلي (1371 ش): جهانگير سرتيپ‏پور در سال 1282 ش در رشت به دنيا آمد. در جواني به نهضت جنگل پيوست. او هنگام اشغال آذربايجان به وسيله فرقه دموكرات آذربايجان، نهضت مقاومت گيلان را تشكيل داد و در برابر دمكرات‏ها ايستادگي كرد. سرتيپ پور در هنگام طرح لايحه كاپيتولاسيون توسط دولت حسنعلي منصور به مخالفت با آن پرداخت و در مجلس شوراي ملي عليه آن سخن گفت. جهانگير سرتيپ‏پور سرانجام در 89 سالگي در تهران درگذشت و پيكر وي را در جوار مرقد ميرزاكوچك‏خان جنگلي در رشت به خاك سپردند.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 5) روز نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران: به مناسبت رشادت‏ها و دلاور مردي‏هاي نيروي دريايي ارتش در دفاع از جزاير، بنادر، سواحل و شهرهاي جنوبي به ويژه دفاع از آبادان و خرمشهر و آب‏هاي نيلگون خليج فارس در دوران جنگ تحميلي و انهدام نيروي دريايي دشمن بعثي، در همان آغاز جنگ، با تاييد حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) ، هفتم آذر، سالروز حماسه آفريني ناوچه موشك انداز پيكان، به عنوان روز نيروي درياي ارتش نام گرفت تا همه ساله، حماسه با شكوه دريادلان نيروي دريايي و ياد شهداي عزيز و گرانقدر اين نيرو گرامي داشته شود. هفتم آذر، تبلور ايثارو جان فشاني‏هاي پرسنل قهرمان و جان بر كف نيروي دريايي مهين اسلامي ايران در برقراري ثبات وامنيت در آب‏هاي نيلگون خليج فارس و درياي عمان مي‏باشد. اين نيرو با يگان‏هاي شناور دريايي، تفنگداران و تكاوران، اسكادران‏هاي هواناو و هوادريا، واحدهاي پروازي نيرو و با غواصان ورزيده و... هر نوع فعاليتي از سوي دشمن را در محدوده قانوني خود خنثي خواهد كرد.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 6) دهم ماه ذيحجه: عید سعید قربان : حضرت ابراهيم (علیه السّلام) به اجراي مأموريت الهي خويش يعني قرباني كردن فرزندش اقدام كرد. حضرت ابراهيم چون در اين آزمايش بزرگ ايمان سر بلند شد، خداي سبحان ايشان را از طريق يكي از فرشتگان مُقَرَّبِ درگاه خود از اجراي اين كار منع كرد و در مقابل گوسفندي براي قرباني كردن نازل شد. اين رويداد در تاريخ اسلام به عيد قربان يا عيد اَضحي مشهور است و مسلمانان جهان هر سال در اين روز مراسم قرباني كردن را در هنگام حج بجاي مي آورند و اين روز را به نام عيد قربان بزرگ مي دارند.
7) دهم ذيحجه سال 402 هجري قمري: « اِبن شِنظير» از مورخان آندلسي وفات يافت. وي از علماي حديث نيز بود احاديث فراوان گردآوري كرد. از آثار ابن شنظير« المُختَصَرُ المُدَوَّنَه» را مي توان نام برد.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 8) دهم ذيحجه سال 1314 هجري قمري: ميرزا غلامرضا خان متخلص به روحاني شاعر بر آوازه معاصر در تهران بدنيا آمد روحاني در سروده هايش از مستمندان و ضعفا طرفداري مي كرد. او افكار عامه را با بياني دلنشين به نظم مي كشيد و به سبكي ساده و روان شعر مي سرود؛ به گونه اي كه هم مطبوع طبع عامه بود و هم مورد قبول ارباب ادب قرار مي گرفت «اداره نامه» از آثار روحاني است كه در آن اوضاع نابسامان وقت، و طمع اولياي امور را تشريح كرده است.
9) وفات "ابن‏الانباري" اديب و نحوي(328 ق): ابوبكر محمد بن قاسم انباري بغدادي معروف به انباري و ابن الانباري ازبزرگان ادبا، نحوي و لُغَوي قرن چهارم هجري است. ابن انباري در تفسير، حديث، شعر و فنون ادبي بسيار ماهر و در بديهه گويى و ضرب‏المثل استاد بود. ابن انباري به داشتن دانش و تاليفات بسيار و فضايل اخلاقي، مشهور است و تا آخرين روزهاي عمر از آموختن دانش غافل نبود. اما آنچه بيش از همه، نظر مورخان را به ابن انباري جلب كرده است، حافظه‏ي تواناي اوست. كساني كه در كلاس درس او شركت داشتند، گفته‏اند كه وي در مجالس درس، تنها از حافظه‏ي خود، بهره مي‏برد و از دفتر و كتاب كمتر استفاده مي‏كرد. از تاليفات ابن انباري مي‏توان به كتب ادب الكاتب، الاضداد و ضمائر القرآن،اشاره كرد.
10) سقوط قلعه‏ي شهر بخارا در مقابل حملات سپاهيان مغول(616 ق): چنگيزخان مغول در ادامه‏ي كشورگشايى‏هاي خود در ذي‏الحجّه سال 616 ق به بخارا رسيد و پس از سه روز محاصره، آن شهر را فتح كرد و آتش زد. چون بناي خانه‏هاي بخارا از چوب بود، همه‏ي آن‏ها به جز چند سراي و مسجد كه از آجر ساخته بودند، بقيه از ميان رفت. چنگيز آن شهر را غارت و مردم آن را قتل‏عام كرد. وي سپس جوانان بخارا را به صورت لشكري انبوه و غيرمنظم با خود برد و از ايشان در كارهاي غيرنظامي مانند پركردن خندق‏ها و آوردن سنگ و چوب جهت انباشتن رودخانه‏ها و كارهاي ديگر استفاده مي‏كردند. چنگيز در بخارا چنان كشتار و خرابي كرد كه چون يكي از فراريانِ آن شهر را درباره‏ي اين حادثه پرسيدند گفت: آمدند و سوختند و كشتند و بردند و رفتند.
11) تولد "محمد علي خان بامداد" نويسنده و شاعر(1305 ق): ميرزا محمدعلي خان بامداد در مشهد مقدس به دنيا آمد. او پس از فراگيري علوم مقدماتي، حكمت و ادب را نيز آموخت. دوران زندگي بامداد مقارن با استبداد صغير در ايران بود. وي كه از آزادي خواهان به شمار مي‏رفت، در اثر فشارهاي رژيم حاكم به تهران آمد و براي بيداري مردم و ترويج آزادي و مشروطيت، روزنامه‏ي بامداد را منتشر كرد. قطعات نظم و نثر او كه درجرايد و مجلات ادبي چاپ و منتشر مي‏شد، از شهرت و استقبال فراواني در ميان مردم برخوردار بود. بامداد، مدتي رياست كل اوقاف را به عهده داشت و همچنين در دوره‏ي ششم مجلس شوراي ملي از سوي مردم به نمايندگي انتخاب شد.
12) 28نوامبرسال1929ميلادي: براي اولين باردرتاريخ هوانوردي و اكتشافات هوايي يك هواپيما ازقطب جنوب پروازكرد و به اين ترتيب پرواز هواپيماها از روي قطب آغازشد. دراين روزمهم تاريخي درياسالار ريچارد بيرد قطب شناس بزرگ امريكايي با هواپيما به اين اكتشاف بزرگ اقدام كرد. او درروزهاي 28و29نوامبردوبار از روي قطب جنوب گذشت.
13) 28نوامبرسال1841ميلادي: فليكس ساوارت پزشك، مخترع و فيزيكدان فرانسوي در 50 سالگي درگذشت. ازمهمترين اختراعات او«چرخ دندانه دار و ضديخ» را مي توان نام برد.
14) بنا نهادن پايه جنگ‏هاي صليبي در مجمع مذهبي "كِلِرْمون" در فرانسه (1095م): جنگ‏هاي صليبي كه حدود سه قرن به طول انجاميد و خسارات فراواني به بار آورد، در پي جلسه‏اي در مجمع كِلِرْمون در جنوب فرانسه و با سخنراني پاپ اوربان دوم در تاريخ 18 نوامبر 1095م آغاز شد و تا 28 نوامبر به طول انجاميد. تاريخ‏نويسان و محققين معتقدند نخستين انگيزه موثر در به راه افتادن اين سلسله از جنگ‏ها، فعاليت شديد ارباب كليسا و سردمداران دين مسيح(علیه السّلام) در جلب توجه مردم مي‏باشد. گرچه بدون ترديد و به ويژه در مراحل بعدي، نگرش‏هاي سياسي و قدرت‏طلبي سران حكومتي نيز موثر بوده است. در اواخر تابستان 1095م، پاپ اوربان دوم، ضمن ورود به فرانسه، نامه‏هايى به اُسقف‏هاي فرانسه و سرزمين‏هاي اطراف نوشت و آنها را براي جلسه‏اي كه در كلرمون تشكيل مي‏شود، دعوت نمود. جلسه شوراي كلرمون، ابتدا در 18 نوامبر آن سال با حضور سي‏صد مقام مذهبي مسيحي آغاز شد. در اين مجمع، بسياري از مسائل مربوط به احكام ديني، امور اداري كليسا و... مورد بررسي قرار گرفت، ولي پاپ در سخنراني خود كه در تاريخ 27 نوامبر ايراد نمود، ضمن بيان خصوصيات سرزمين مقدس و سختي‏هاي مسيحيان در مسير عبادت در بيت‏المقدس و تسلط مسلمانان بر مراكز ديني و منابع ثروت، از مسيحيان خواست تا به جهادي مقدس كه خواست خداست برخيزند. وي به آنان وعده داد كه اولا گناهانشان بخشيده مي‏شود؛ ثانياً اموال و دارايى‏هاي آنها حفظ مي‏گردد و ثالثاً از پرداخت جريمه خطاهاي خود معاف مي‏شوند و مهم‏تر از همه آنكه در شمار مردان خدا، درخواهند آمد. اين مسئله باعث شد تا بسياري از مسيحيان كه از وعده‏هاي مادي و معنوي پاپ به وجد آمده بودند و مال و ثروت فراواني را در اين مسير مي‏ديدند، آماده نبرد شدند. بدين ترتيب جنگ‏هاي صليبي با يورش مسيحيان صليبي به سرزمين فلسطين و مناطق اطراف آغاز شد و طي حدود دويست سال نبرد، هشت جنگ صليبي روي داد. جنگ‏هاي صليبي سرانجام در سال 1291م بدون حصول نتايج دلخواه متجاوزان پايان يافت.
15) تقسيم قاره كشف شده امريكا بين استعمارگران پرتغال و اسپانيا به دستور پاپ (1494م): با توجه به حمايت پادشاه اسپانيا از كريستُف كُلمب، دريانورد معروف ايتاليايى، به منظور يافتن مسيري از سوي غرب به آسيا و هند كه منجربه كشف امريكا شد، طبيعي بود كه اسپانيا و همسايه آن پرتغال، زودتر از ساير كشورهاي اروپايى به اعزام مهاجرين و توسعه متصرفات خود در قاره امريكا دست بزنند. آوازه شكوه و جلال و ثروت قاره جديد در اروپا، باعث گسترش انديشه دست‏يابي به ثروت و گسترش قلمرو كشور اسپانيا شد. از سوي ديگر كاشفين پرتغالي نيز كه در سواحل غربي افريقا در حال كار بودند دست به اكتشاف سواحل جنوبي در برزيل زدند كه به تدريج موجب برخورد ميان دو امپراتوري بر سرتعيين منطقه نفوذ و مرز ميان آن‏ها شد. در نتيجه پادشاهان اسپانيا و پرتغال از پاپ خواستند تا در مورد اختلافات آن‏ها داوري كرده و منطقه نفوذ هر يك را مشخص كند. درنتيجه، در 28 نوامبر 1494م با ميانجي‏گري پاپ خطّ معيني در غرب جزاير كيپ وِرد در غرب افريقا مرز ميان اسپانيا و پرتغال اعلام شد، به اين ترتيب كه شرقِ خط به پرتغال و غرب آن به اسپانيا تعلق گرفت.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 16) درگذشت "واشنگتون ايروينْگْ" اولين رمان‏نويس معروف امريكايي (1859م): واشنگتون ايروينگ، نويسنده معروف امريكايى در 14 فوريه 1783م در شهر نيويورك امريكا به دنيا آمد. وي تحصيلاتش را در رشته حقوق به پايان رساند و در ابتدا به وكالت دعاوي و سوداگري و... پرداخت. او هم‏زمان در جرايد و مجلات به نگارش مقالات مشغول بود و با انتشار كتاب تاريخ نيويورك، به عنوان يك نويسنده بذله گو و هجوسرا شهرت يافت. وي در اين اثر، تاريخ مسخره‏آميزي از شهر نيويورك ساخته و سنت‏ها و آداب و رسوم محلي اين منطقه و نيز چشم‏اندازها و مكان‏هاي آن را از نو زنده كرده است. ايروينگ سال‏هاي طولاني در اروپا به سر برد و زماني نيز سفير امريكا در اسپانيا و انگلستان بود. وي در طي اين سال‏ها، امكان آن را يافت كه درباره فرهنگ، تمدن و سنت‏هاي اسپانيايى و مناطق باستاني آن مطالعاتي انجام دهد و با نگارش كتاب‏هايى، آداب و رسوم گوناگون و بناهاي تاريخي را ترسيم نمايد. نتيجه اين مطالعات، كتاب‏هاي تاريخ زندگي، سفرهاي كريستُفْ كُلُمْبْ، تاريخ فتح غرناطه و كتاب افسانه‏هاي قصر الحمرا بود كه براي وي در امريكا محبوبيت فراواني به وجود آورد. ايروينگ اولين امريكايى است كه در ادبيات امريكا وساير نقاط جهان به شهرت دست يافت و نخستين نويسنده كلاسيك و اولين بيوگرافي‏نويس امريكايى نيز مي‏باشد. وي با ثبت خاطرات غني خود درباره تئاتر انگلستان و هنرمندان آن ديار توانست نمايى كامل از ادبيات اروپا در نيمه اول قرن نوزده ارائه كند و خود نيز هم‏چون نويسنده‏اي برجسته مورد تجليل قرار گيرد. ايروينگ در سال‏هاي پاياني زندگي خود، به نوشتن زندگي جورج واشينگتُن، اولين رئيس جمهور امريكا مشغول بود. سبك نوشتاري او ساده و بي‏تكلف و از ظرافت و مطايبات ذوق‏آميز برخوردار است. محمد(ص) و پيروانش و نيز افسانه هالو از ديگر آثار اوست. واشنگتون ايروينگ سرانجام در 28 نوامبر 1859م در 76سالگي درگذشت.
17) تولد "اشتفان تِسوايگ" نويسنده برجسته اتريشي (1881م): اشْتِفان تسوايْگْ، رمان نويس و نويسنده برجسته اتريشي در 28 نوامبر 1881م در ويِن پايتخت اين كشور به دنيا آمد. وي در جواني به دنبال ذوق و استعداد خويش، براي تحصيلْ رشته ادبيات و فلسفه و تاريخ را برگزيد. محيط اتريش و ارتباط مداوم آن با جهان، شوق آشنايى با دنياي پهناور را در او برانگيخت. از اين رو، همه عمرْ، چون مسافري خستگي‏ناپذير به جهان‏گردي پرداخت. چندين بار سراسر اروپا را در نورديد، به امريكاي شمالي و جنوبي، هند، سيلان و افريقا سفر كر و، بر وسعت فرهنگ خود افزود. در جريان اين سفرها، وي علاوه بر آشنايى با كشورها، زبان‏هاي گوناگون را فراگرفت، چنان‏كه پيش از آنكه نويسنده شود، مترجمي معروف گشت و از آثار برجسته نويسندگانْ ترجمه‏هاي زيبايى به عمل آورد. تسوايگ كار ادبي را با سرودن قطعاتي منظوم آغاز كرد اما او كه به آثار نمايش‏نامه‏نويسان بزرگ علاقه داشت پس از چندي تصميم گرفت كه خود به نمايش‏نامه‏نويسي بپردازد. تسوايگ كه در دوره جنگ جهاني اول معتقد گشته بود كه نبايد برتري معنوي و فكري كلّي جهاني را فداي تعصب كوركورانه و افسار گسيخته ميهن‏پرستي كرد، بر ضد تجهيزات و تسليحات جنگ آثاري انتشار داد. وي هم‏چنين عقيده داشت كه نبايد فريفته اخلاق و عادات تصنُّعي و ظاهري جامعه‏اي شد كه در حال انحطاط است، بلكه بايد به تعمُّق و شناخت و تحليل رواني پرداخت. از اين جهت، بيشتر آثارش تحت تاثير عقايد روان‏كاوي قرار دارد. تسوايگ در آثار خود به وصف بحران‏هايى كه ريشه‏اش در عميق‏ترين ضمير ناخودآگاه آدمي وجود دارد، مي‏پردازد و حالت‏هاي بيمارگونه توجه او را بيشتر به خود جلب مي‏كند. تسوايگ در برخي آثار خود بناي كار را بر اساس زندگي‏نامه بزرگان و نويسندگان گذارده است تا تفسيري خاص و قطعي از آنان به دست دهد. در اين ميان، با آنكه شيوه نگارشش با لحني پر طمطراق همراه است، از نقاشي عالي و تصويرهاي ذهني بديع و موضوع غني برخوردار مي‏باشد. تسوايگ در سال 1934م اتريش را ترك كرد و پس از استقرار در لندن به تابعيت انگلستان در آمد. وي پس از آن راهي امريكا شد و در اوت 1941م تصميم گرفت در برزيل اقامت گزيند. در اين كشور بود كه از وضع مبهم و تاريك اروپا در جريان جنگ جهاني دوم سرخوردگي يافت تا اينكه در 23 فوريه 1942م در 61 سالگي به همراه همسرش خودكشي كرد.
18) آغاز استعمار رسمي كشور كنگوي كينشاز توسط استعمارگران بلژيكي (1908م): سرزمين كنگوي كينشازا از قرن نوزدهم ميلادي تحت استعمار بلژيك قرارگرفت. كاشفين بلژيكي در طول رودخانه كنگو تا قلب اين سرزمين پيش رفتند و لئوپولْدْ دوم پادشاه وقت بلژيك سرزمين كنگو را به طور رسمي ضميمه قلمرو حكومت خود نمود و براساس تصميم كنفرانس برلين در سال 1884م، اين سرزمين در مالكيت لئوپولد دوم پادشاه بلژيك قرار گرفت. اين وضعيت تا سال 1908م ادامه داشت تا اينكه در 28 نوامبر همين سال كنگو از تملك لئوپولد خارج شد و رسماً به مستعمره بلژيك تبديل گرديد. مردم كنگو پس از استعمار از نظر شرايط كاري در موقعيت بسيار سخت و ناگواري قرار گرفتند. نيروهاي بلژيكي با هر نوع نداي حق طلبانه به شدت مقابله مي‏كردند و با ايجاد فضاي رعب و وحشت، تداوم مناسبات استعماري را امكان‏پذير مي‏ساختند. اين وضعيت تا بعد از جنگ جهاني دوم ادامه داشت. در سال 1957 زمزمه‏هاي آزادي‏خواهي اوج گرفت و از سال 1959 تظاهرات استقلال‏طلبانه گسترش يافت. درنتيجه پادشاه بلژيك مجبور گرديد به استقلال‏طلبان قول مساعد بدهد و سرانجام در 30 ژوئن 1960 كنگو به استقلال دست يافت. حكومت اين كشور در سال‏هاي پاياني قرن بيستم، دولتي انتقالي با يك مجلس قانون‏گزاري انتقالي بوده است.(ر.ك: 30 ژوئن)
19) روز ملي و استقلال "آلباني" از امپراتوري عثماني (1912م): كشور آلباني در سال‏هاي قبل از ميلاد مسيح(علیه السّلام) مستقل بود اما پس از تشكيل امپراتوري روم به اشغال اين امپراتوري درآمد. در پي زوال امپراتوري روم به دست مسلمانان، آلباني در معرضِ هجوم همسايگانِ خود قرار گرفت و سرانجام سربازان امپراتوري عثماني در سال 1502م، اين كشور را تصرف كردند. از آن پس به مدت بيش از چهارصد سال، دولت عثماني بر اين سرزمين حكومت كرد و در اين زمان بيشتر مردم آلباني، به اسلام گرويدند. در اوايل قرن بيستم كه امپراتوري عثماني شبه جزيره بالكان را در جنوب شرقي اروپا از دست داد، با تلاش استقلال‏طلبان آلباني، اين كشور به خودمختاري و سپس در 28 نوامبر 1912م به استقلال رسيد. اين كشور پس از جنگ جهاني دوم زير نفوذ اتحاد جماهير شوروي به حكومت كمونيستي تحت رهبري انور خوجه تن داد و اين وضعيت تا 1992م ادامه يافت. جمهوري آلباني تنها كشور اسلامي اروپا با حدود 29 هزار كيلومتر مربع مساحت در ساحل درياي آدرياتيك و بين كشورهاي يونان، يوگسلاوي، بوسني و هرزگوين و مقدونيه قرار دارد. جمعيت اين كشور، اندكي بيش از سه ميليون نفر است و پيش‏بيني شده است تا سال 2025 به حدود 4 ميليون نفر افزايش يابد. نژاد مردم اين كشور، آلبانيايى و زبان رسمي، آلباني توسك مي‏باشد. هفتاد درصد مردم آلباني مسلمان بوده و حدود پانزده درصد مسيحي و اكثر آنها ارتدوكس هستند. پايتخت اين كشور، تيرانا و شهرهاي مهم آن عبارتند از دوراتن، الباسان و شكوداد. واحد پول اين كشور، لك ناميده مي‏شود و نظام سياسي اين كشور، جمهوريِ چند حزبي با يك مجلس قانون‏گزاري است. 28 نوامبر روز ملي و سال‏روز استقلال اين كشور از عثماني مي‏باشد.
20) آغاز نخستين كنفرانس سران متفقين در تهران (1943م): يكي از وقايع مهم و با اهميت دوران جنگ جهاني دوم، تشكيل كنفرانس عالي سران سه كشور متفقين در تهران است كه بي‏شك در تعيين سرنوشت جنگ جهاني دوم و سرنوشت سياسي ايران حائز اهميت بسيار مي‏باشد. در روز 28 نوامبر 1943م، استالين، چرچيل و روزوِلْت، سران سه كشور شوروي، انگلستان و امريكا براي اولين بار با يك‏ديگر ملاقات كردند. در اين كنفرانس كه تا روز اول دسامبر به طول انجاميد، طرح عمليات نهايى براي در هم شكستن نيروي مقاومت آلماني‏ها كه متضمن گشودن جبهه دوم در غرب اروپا و حمله بزرگ ارتش شوروي در جبهه شرق بود تهيه شد. هم‏چنين استالين در اين كنفرانس، موضوع منابع نفتي ايران و كشورهاي ساحلي خليج فارس را نيز مطرح كرد و خواستار توافقي درباره تقسيم اين منابع در آينده شد. اما بزرگ‏ترين موفقيتي كه در كنفرانس تهران نصيب استالين شد، نزديكي به روزولت و جلب اعتماد او بود كه نتايج خود را در مدت باقي‏مانده جنگ و كنفرانس يالتا نشان داد. البته تشكيل كنفرانس سران سه كشور بزرگ در تهران براي ايران هم سودمند بود، زيرا استالين و چرچيل و روزولت با صدور اعلاميه‏اي، استقلال و تماميت ارضي ايران را تضمين كردند و تعهد قبلي انگلستان وشوروي درباره تخليه ايران به فاصله شش ماه پس از پايان جنگ را مورد تاييد قرار دادند. اين در حالي بود كه ايران كمي قبل از تشكيل كنفرانس سران تهران، با فشار غرب، در روز نهم سپتامبر 1943م، رسماً به آلمان اعلان جنگ داده و به جرگه متفقين پيوسته بود. با اين حال علي‏رغم تعهد متفقين براي خروج از ايران، اين نيروها تا مدت‏ها پس از جنگ، از تخليه كشور امتناع مي‏كردند تا اين‏كه پس ازشكايت ايران به مجامع جهاني، اين نيروها خاك ايران را ترك نمودند.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 21) مرگ "انريكو فِرِمي" فيزيك‏دان ايتاليايي و سازنده اولين پيل هسته‏اي جهان (1954م) : اِنْريكو فرمي، دانشمند هسته‏اي و فيزيك‏دان معروف ايتاليايى در 29 سپتامبر 1901م در شهر رم پايتخت ايتاليا به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه وارد كالج پيزا شد و به سبب آزمايش‏هايى كه با پرتوهاي ايكس انجام داد در 21سالگي به اخذ درجه دكتراي فيزيك نائل آمد. فرمي تحقيقات خود را در آلمان دنبال كرد و در 25 سالگي به استادي دانشگاه دست يافت. وي در ضمن تدريس، مطالعات و تحقيقات علمي خود را ادامه داد و به كشفياتي رسيد كه كشف تشعشع راديو اكتيويته اشعه بتا از آن جمله است. فرمي از آن به بعد افكارش را بر كارهاي تجربي و علمي متمركز گرداند و به مطالعه درباره اتم پرداخت. در نهايت با تلاش شبانه روزي فرمي و همكارانش، در دوم دسامبر 1942 وي موفق به شكافت هسته اتم گرديد و گامي بلند در پيشرفت علم در اين عرصه برداشت. فرمي در سال 1939م به دليل اختلاف با رژيم فاشيستي ايتاليا راهي امريكا شد و به كارهاي علمي خود ادامه داد. در اين زمان رقابت مرگباري بين دول محور و متفقين براي تهيه بمب هسته‏اي در گرفته بود تا اين‏كه فرمي در دوم دسامبر 1942م، موفق به ساخت پيل هسته‏اي شد و دنيا را وارد عصر اتم نمود. با تهيه پيل هسته‏اي، مقدمات ساخت بمب هسته‏اي نيز فراهم شد. با ساخت بمب هسته‏اي، كشفي كه مي‏توانست آغازي خوش براي پيش‏برد علم در خدمت بشريت باشد، با بمباران هسته‏اي هيروشيما و ناكازاكي در جريان جنگ جهاني دوم، تراژدي وحشت‏ناكي را رقم زد و بشريت را به نابودي و نيستي كشاند. به هر حال در اثر اكتشافات عمده فرمي، وي در سال 1948م به دريافت جايزه نوبل فيزيك نائل گرديد. هم‏چنين در سال 1954م به پاس خدمات علمي اين دانشمند هسته‏اي، عنصر 100 را به نام وي نهادند كه به فرميوم موسوم شد. سال‏هاي پاياني عمر فرمي در امريكا سپري شد تا آنكه در 28 نوامبر 1954م در 53 سالگي در گذشت.
7 آذر 1388 / 10 ذی الحجة 1430 / 28 نوامبر 2009 22) روز ملي و استقلال "موريتاني" از استعمار فرانسه (1960م): مهوري اسلامي موريتاني با 1/030/700 كيلومتر مربع وسعت در شمال غربي افريقا و در همسايگي كشورهاي صحرا، الجزاير، مالي و سِنِگال واقع شده است. جمعيت موريتاني در حدود 3 ميليون نفر است كه 99 درصد مردم آن مسلمان مي‏باشند. نواكْشوتْ پايتخت موريتاني و وگيه واحد پول اين كشور مي‏باشد. زبان رسمي سكنه موريتاني عربي و فولاني، است و سونينكه و ولوف زبان‏هاي ملّي آن هستند. مردم موريتاني از قبايل مختلف افريقايى بوده و از تيره نژادي سياه هستند. پيش بيني مي‏شود كه جمعيت موريتاني تا سال 2025م نزديك به 5 ميليون نفر خواهد شد. از شهرهاي مهم اين كشور مي‏توان از نواذيبو و كيفا نام برد. موريتاني كه از سال 1903م تحت‏الحمايه فرانسه بود در سال 1946 داراي حكومت خود مختار گرديد. سرانجام مردم اين كشور طي يك همه پرسي به برقراري رژيم جمهوري رأي دادند و در 28 نوامبر سال 1960 به استقلال كامل دست يافت و نوع حكومت خود را جمهوري اسلامي اعلام نمود. 28 نوامبر روز استقلال موريتاني از فرانسه به عنوان روز ملي اين كشور نام‏گذاري شده است. نظام سياسي اين كشور، جمهوري چندحزبي با 2 مجلس قانون‏گزاري است.
23) خروج نيروهاي انگليسي از جزاير ايراني خليج فارس (1971م): به دنبال خروج نيروهاي اشغال‏گر انگليسي از سه جزيره ايراني ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك، در 28 نوامبر 1971، ايران، حاكميت خود بر اين جزاير را اعاده كرد. خروج انگليس از اين سه جزيره ايراني در خليج فارس در چارچوب طرح انگليس براي خارج شدن از منطقه درياي مديترانه و خليج فارس به خاطر مشكلات سياسي و اقتصادي خود بود. سه جزيره ايران كه در اين روز از اشغال انگليس آزاد شدند، به دليل قرار گرفتن در مدخل تنگه هرمز كه خليج فارس را به درياي عمان متصل مي‏كند، از موقعيت استراتژيك خاصي برخوردار مي‏باشند. انگليس اين جزاير را در سال 1887م به تصرف درآورده بود تا از اين طريق، امنيت مبادلات تجاري خود را در خليج فارس و اقيانوس هند، تضمين كند.خروج انگلستان، اگرچه به بازگشت جزاير ابوموسي و تنب بزرگ و كوچك به خاك ايران منجر گرديد، اما تحريكات بيگانگان و به ويژه امريكا و انگلستان، باعث شده تا كشور امارات متحده عربي، هر از چندي ادعاي مالكيت اين سه جزيره را مطرح نمايد.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما