یا ذَالقَرنَینِ ، اِنَّ یَاء جوجَ وَ مَاءجوج
دیوانه ای در شهر بغداد از آزار و سنگ اندازی کودکان می گریخت تا این که به خواجۀ بزرگواری رسید ، به نزدش دوید و این ایه را خواند .یا ذَالقَرنَینِ اِنِّ یَا جُوجَ و مَاجُوجَ مُفسِدُونَ فِی الَرضِ فَهَل لَکَ خَرجاً عَلی اَن نَجعَلَ بَینَنا وَ بَینَهُم سَدَاً ( کهف / 94 )
ای ذوالقرنین ، یا جوج و ماجوج ، فساد [ و خونریزی ] می کنند، آیا چنان که ما خرج آن را به عهده بگیریم ، سدّی میان ما و آنها می بندی [ که از شرّ آنان آسوده شویم ]؟
خواجه از اقتباس او به این آیه متعجّب شد و کودکان را از آزار او بازداشت و از طعام ، سیرش ساخت .
منبع: وبلاگ فرهنگ قرآن