نگاهی گذرا به یک آسیب فرهنگی شایع

با سلبریتیسم چه باید کرد؟

اثرگذاری فراوان سلبریتی‌ها در جامعه ایران، تا حدی هم معلول خطای مردم است. وقتی شخص بازیگر یا ... می‌بیند مخاطبان او، پست‌هایش را بی‌استثناء لایک و بازنشر می‌کنند و برایش قلب و گل و ایموجی خوشحالی می‌فرستند،...
چهارشنبه، 11 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی بهاری
موارد بیشتر برای شما
با سلبریتیسم چه باید کرد؟
به تازگی کلیپ عجیب شعرخوانی یک بازیگر مشهور زن، در فضای مجازی منتشر شد و دوباره بحث تکراری سلبریتی‌ها را بر سر زبان‌ها انداخت. این شعر که در یک محفل ادبی در تهران قرائت شده یک مثنوی عجیب و غریب است که هر چه بیشتر در آن تامل می‌کنید کمتر می‌توانید به پیام و مفهومش منتقل شوید! این موضوع را بهانه‌ای قرار می‌دهم تا مساله مهم و اثرگذار «سلبریتیسم» را از منظری دیگر در حد توان بکاوم.

واقعا با سلبریتی‌ها چه باید کرد؟ بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و حتی شاخ‌های اینستاگرامی(1) که در موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی، اجتماعی و گاه دینی اظهار نظر می‌کنند و جماعتی را به دنبال خود می‌کشانند. آیا این مطلب راه حلی دارد یا باید با آن کنار آمد و به مثابه یک پدیده طبیعی اجتماعی و فرهنگی با آن برخورد کرد؟ در این زمینه می‌توان به نکات زیر توجه کرد:

1. متاسفانه یا خوشبختانه سخن و عمل سلبریتی‌ها در جامعه و به ویژه میان جوانان موثر است. این اثرگذاری فراوان، هم زمان یک فرصت و تهدید است. زیرا از یک سو می‌توانند اخلاق نیک و رفتار پسندیده را میان مردم رواج دهند و از سوی دیگر ممکن است با انتشار مطالب اشتباه، یک جامعه را به بی‌راهه بکشانند. کافی است یک نوع خاص از سبک زندگی را در صفحه‌شان به اشتراک بگذارند. سیل لایک و کامنت و بازنشری که پشت سرش راه می‌افتد، تلاش‌های فرهنگی جبهه مقابل را می‌شوید و با خود می‌برد. این سبک زندگی می‌تواند مدل مو باشد یا رنگ لباس یا سبک آرایش و یا حجم کیک تولد همسر! اوضاع به همین جا ختم نمی‌شود و مساله به نشر زیست لاکچری، لهو‌ گستری و تبلیغ تجمل‌گرایی افراطی محدود نیست. متاسفانه سلبریتی‌ها گاه پا را از حریم تخصص‌شان فراتر می‌گذارند و در مورد اموری که کمترین – تکرار می‌کنم کمترین – تخصصی ندارند نظریه‌پردازی و اظهار فضل می‌کنند. این تئوری‌پردازی‌های اینستاگرامی گاه باعث شکل‌گیری پندارهای غلط و به تبع آن رفتارهای نادرستی از سوی برخی دنبال‌کنندگان‌شان – عمدتا جوانان و نوجوانان – می‌شود که آسیب‌هایی را به همراه دارد. مثلا یک سلبریتی که درباره حضور ایران در سوریه اظهار نظر می‌کند از امنیت ملی، روابط اقتصادی با همسایگان، ضرورت نفوذ سیاسی و ... چه می‌داند که این چنین بی‌محابا نظر می‌دهد و شماری را دنبال خودش می‌کشاند؟ صد البته حق اظهارنظر برای هر کس باقی است و شهروندان جامعه مجازند سیاست‌های دولت و حکومت‌شان را در هر موضوعی که بخواهند نقد کنند اما نقد آگاهانه یک چیز است و اظهارنظر جاهلانه چیز دیگر! به خصوص آن که این اظهارنظر، بسیار تاثیر بگذارد و نتایج نامطلوبی به دنبال خود بیاورد.

2. افراد جامعه باید بیاموزند حرف بدون سند را کنار بگذارند و هر کس هر چه در هر زمینه‌ای می‌خواهد بگوید استدلال خودش را به مدعایش ضمیمه کند. این البته یک قاعده‌ی عام است که می‌تواند چون موتور محرکه‌ای، جامعه را با شتاب فراوان به پیش ببرد و فرهیختگی شهروندان را افزایش دهد، اما مراعاتش از جانب سلبریتی‌ها ضروری‌تر به نظر می‌رسد. زیرا اثرگذاری آنان با افراد معمولی قابل سنجش نیست. بنابراین هر سلبریتی‌ای در هر زمینه‌ای که می‌خواهد نظریه‌پردازی! کند باید دلیل خودش را به مخاطب عرضه کند تا مخاطبان کم‌اطلاع هم بتوانند درباره درستی و نادرستی مدعایش به قضاوت بنشینند.

3. ممکن است کسی به مورد قبلی اشکال وارد کند و بگوید: «خیلی اوقات ما حرف متخصصان را بی‌چون و چرا می‌پذیریم و از آنان دلیل نمی‌خواهیم. چرا به سلبریتی‌ها که رسیدید یک‌دفعه استدلال‌گرا شدید؟» در پاسخ باید گفت اولا حرف هیچ کسی را نباید بدون دلیل پذیرفت. حتی سخنان امامان معصوم (ع) هم به این دلیل بی‌چون و چرا پذیرفته می‌شود که قبلا عصمت‌شان اثبات شده و این موضع مشترک همه متکلمان شیعی است. ‌ثانیا پذیرفتن سخن یک شخص در حوزه تخصصی‌اش یک مساله است و قبول کردن دیدگاه او درباره موضوعی که هیچ سررشته و اطلاعی از آن ندارد امری دیگر است. یک بازیگر، خواننده، ورزشکار و ... چه اطلاعی از دین و مذهب و فلسفه و تاریخ و اجتماع دارد که سخنش بی‌دلیل باید پذیرفته شود؟ آیا این امر، به هرج و مرج علمی منجر نخواهد شد؟

4. اثرگذاری فراوان سلبریتی‌ها در جامعه ایران، تا حدی هم معلول خطای مردم است. وقتی شخص بازیگر یا ... می‌بیند مخاطبان او، پست‌هایش را بی‌استثناء لایک و بازنشر می‌کنند و برایش قلب و گل و ایموجی خوشحالی می‌فرستند، دیگر وقت چندانی برای مطالعه و آماده‌سازی مطالب نخواهد گذاشت. اگر دنبال‌کنندگان زیر هر پستی که شخص معروف منتشر می‌کند از او بابت ادعاهایش دلیل مطالبه کنند او هم مجبور می‌شود فتیله ادعاهایش را پایین بکشد، پایش را از گلیم تخصصش فراتر نگذارد و در حد سواد و فهم خودش صحبت کند. 

جمع‌بندی:
در این یادداشت ثابت شد اولا شهرت سلبریتی‌ها، چاقوی جراحی‌ای است که هم می‌تواند بی‌محابا به کار گرفته شود و جان ذهن مخاطب را بگیرد و هم چون ابزار جراحی، غده‌های فرهنگ غلط را از بدن جامعه بیرون بکشد. ثانیا مخاطبان نباید حرف بدون سند از هیچ کس قبول کنند از جمله سلبریتی‌ها. ثالثا همین پذیرفتن بی‌چون و چرا، خود عاملی برای ایفای نقش بیشتر سلبریتی‌هاست؛ چیزی که برایش آموزش ندیده و تربیت نشده‌اند.

پی‌نوشت‌ها:
(1) اصطلاحی که برای شخصیت‌های مشهور و محبوب اینستاگرامی به کار برده می‌شود.


اخبار مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط