قرآن ، يوسف (ع) و مديريت اقتصادي
نویسنده : محمدجعفر طالب پور
اول :
...يوسف صديق (علیه السّلام) سالهاست گرفتار زندان مصر است . تحمل زندان و دشواري آن ، تاوان حفظ عفت و پاكدامني اوست . اما گويا به خواست خدا زمان رهايي فرارسيده است و مشيت الهي بر آن است كه اين بنده درست كردار ، در نهايت عزت و سربلندي از زندان آزاد شود . ساقي ميگساري و شرابخواري پادشاه كه خود روزگاري در زندان ، گرفتار و مدتي با يوسف (علیه السّلام) همدم و هم سلول بوده است و اينك سالهاست او را فراموش كرده است ، با ديدن عجز و درماندگي پادشاه و دانشمندان مصر در تعبير خواب ، بناگاه به ياد يوسف (علیه السّلام) مي افتد و به ياد مي آورد كه روزي چگونه خوابش به نيكويي و راستي توسط يوسف (علیه السّلام) تعبير شده است و با محقق شدن تعبير يوسف (علیه السّلام) ، او از كنج زندان به قصر پادشاه و همدمي با شخص شاه رسيده است .
موضوع را با عزيز مصر درميان مي گذارد و به دستور عزيز ، يوسف (علیه السّلام) را از زندان را به نزد او مي آورند . پادشاه خواب خود را براي يوسف (علیه السّلام) بازگو مي نمايد و يوسف (علیه السّلام) نيز آن را تعبير مي كند و تعبير او معقول و مورد پذيرش همگان قرار مي گيرد . بنابراين اين تعبير پس از چند سال وفور نعمت و رونق كشاورزي و بهبود درآمد كشور ، مردم بواسطه خشكسالي و از بين رفتن محصولاتشان ، شديداً دچار قحطي و كمبود خواهند شد و روزگار براي آنان تنگ خواهد شد . بايد فكري كرد و تدبيري انديشيد . هر كس پيشنهادي دارد و براي نجات كشور از بحران پيش رو ، راهكارهاي ارائه مي نمايد . اما هيچكدام قابل قبول و اجرا نيستند . در اين ميان برنامه پيشنهادي يوسف (علیه السّلام) ويژگي خواصي دارد . هم معقول و قابل اجراست و هم قادر به حل مشكلات كشور خواهد بود . همگان نظر يوسف (علیه السّلام) را تصديق مي نمايند .
اينك ، يوسفي كه تا ديروز زنداني حكومت و مورد غضب پادشاه بود ، چنان نزد عزيز مصر در نظر مردم ، عزيز و محترم است كه همگي او را مي ستايند و او را « ناجــي كشور » مي دانند .
دوم :
« رب اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم » ( سوره یوسف آیه 55 )
سوم :
اگر مديريت كلان كشور در هر سطحي بويژه مديريت اقتصادي كشور و به تعبيري ديگر « بيت المـال » به دست مديراني سپرده شود كه علاوه بر داشتن « علم » و « دانش » كافي و نيز آگاهي از آخرين و پيشرفته ترين متدها و نظريه هاي اقتصادي ، به زيور « امانتداري » نيز آراسته باشند ، قطعاً وضعيت كشور بهتر از وضع كنوني خواهد شد .
آنچه از ناحيه برخي سوء مديريتها به سر اقتصاد كشور آمده است ، يا ناشي از ضعف علمي و فقدان برنامه و استراتژي مديراني ناآگاه و ناكارآمد و شايد بي كفايت بوده است و يا مربوط به ضعف تقوا و امانتداري آنان . حيف و ميل بيت المال ، هزينه كردن لجام گسيخته و همراه با ريخت و پاش ثروت ملي ، باند بازي اقتصادي ، استفاده از رانت اطلاعاتي در سرمايه گذاري اقتصادي ، فدا نمودن اولويت هاي اقتصادي براي رسيدن به منافع شخصي و گروهي و … از آسيب هاي جدي مديريت اقتصادي كشور ماست .
اگر عزم ملي بر آن است كه اقتصاد كشور سامان پذيرد و معيشت مردم آبرومندانه تامين گردد ، راهي نيست جز سپردن بيت المال مملكت به افرادي كه چون يوسف (علیه السّلام) هم « حفيظ » و « امانتدار» اند ، هم « عليم » و « كاردان » .
ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : talebpour1353
/س