شواهدی محکم بر اراده ولایت از حدیث غدیر (2)
۴ . قاضی عیاض (متوفای ۵۴۴هـ) :
قال أهل التفسیر : أولى بالمؤمنین من أنفسهم : أی ما أنفذه فیهم من أمر فهو ماض علیهم کما یمضی حکم السید على عبده .
مفسران اولویت رسول خدا را در نفوذ فرمانش مانند اطاعت برده از اربابش دانسته اند.
القاضی عیاض ، أبو الفضل عیاض بن موسى بن عیاض الیحصبی السبتی ، کتاب الشفا ، ج ۱ ، ص ۴۹ .
۵ . عبد الرحمن بن جوزی (متوفای ۵۹۷ هـ) :
قوله تعالى « النبی أولى بالمؤمنین من أنفسهم » أی احق فله أن یحکم فیهم بما یشاء قال ابن عباس إذا دعاهم إلى شئ ودعتهم أنفسهم إلى شئ کانت طاعته أولى من طاعه أنفسهم وهذا صحیح فان أنفسهم تدعوهم إلى ما فیه هلاکهم والرسول یدعوهم إلى ما فیه نجاتهم .
این سخن خداوند که فرموده است: النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم، به معنای سزاوارتر است، یعنی رسول خدا هرگونه که به خواهد میتواند در باره آنان فرمان دهد، ابن عباس گفته است: اگر رسول خدا مردم را به چیزی و نفس آنان به چیزی دیگر فرمان داد پیروی رسول مقدم و اولی است، سپس میگوید: این سخنی است صحیح، چرا که نفس مردم آنان را به چیزی می خواند که هلاکت و نابودی در آن است ولی رسول خدا به آنچه در آن نجات است دعوت میکند.
إبن الجوزی ، عبد الرحمن بن علی بن محمد ، زاد المسیر فی علم التفسیر ، ج ۶ ، ص ۳۵۲ ، ناشر : المکتب الإسلامی - بیروت ، الطبعه : الثالثه ، ۱۴۰۴هـ .
۶ . أبو القاسم زمخشری (متوفای ۵۳۸هـ) :
«النَّبِىُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ ( فی کل شیء من أمور الدین والدنیا ) منْ أَنفُسِهِمْ » ولهذا أطلق ولم یقید ، فیجب علیهم أن یکون أحبّ إلیهم من أنفسهم ، وحکمه أنفذ علیهم من حکمها ، وحقه آثر لدیهم من حقوقها ، وشفقتهم علیه أقدم من شفقتهم علیها ، وأن یبدلوها دونه ویجعلوها فداءه إذا أعضل خطب ، ووقاءه إذا لقحت حرب ، وأن لا یتبعوا ما تدعوهم إلیه نفوسهم ولا ما تصرفهم عنه ، ویتبعوا کل ما دعاهم إلیه رسول الله صلى الله علیه وسلم وصرفهم عنه ، لأنّ کل ما دعا إلیه فهو إرشاد لهم إلى نیل النجاه والظفر بسعاده الدارین وما صرفهم عنه ، فأخذ بحجزهم لئلا یتهافتوا فیما یرمی بهم إلى الشقاوه وعذاب النار .
رسول خدا در تمام مسائل مربوط به دنیا و آخرت مردم بر آنان اولویت دارد، به همین جهت هم بدون هیچگونه قیدی بیان شده است، بنا بر این بر امت واجب است که رسول خدا محبوب تر از خودشان نزد آنان باشد و دستور و حکم او نافذتر و حقوق او برتر و مهربانی به او مقدم و جانشان را نثارش نمایند و در هنگام جنگ او را محافظت کنند و از خواهشهای نفسانی و آنچه که آنان را از وی دور کند پیروی نکنند و از هر آنچه که آنان را به او فرا خواند متابعت نمایند زیرا او آنان را به سعادت دنیا و آخرت دعوت میکند و از عذاب آتش دور مینماید.
الزمخشری الخوارزمی ، أبو القاسم محمود بن عمر ، الکشاف عن حقائق التنزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل ، ج ۳ ، ص ۵۳۱ ، تحقیق : عبد الرزاق المهدی ، بیروت ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی .
۷ . أبی البرکات نسفی (متوفای ۷۱۰هـ) :
«النبی أولى بالمؤمنین من أنفسهم» أى أحق بهم فى کل شیء من أمور الدین والدنیا وحکمه أنفذ علیهم من حکمها فعلیهم ان یبذلوها دونه ویجعلوها فداءه .
پیامبر اولی به مؤمنان از جان آنان است معنای آن این است که در همه چیز از امور دنیا و آخرت بر آنان تقدم و برتری دارد و دستور و حکم او نافذتر است، پس بر آنان واجب است جانشان را فدای او کنند.
النسفی ، أبی البرکات عبد الله ابن أحمد بن محمود ، تفسیر النسفی ، ج ۳ ، ص ۲۹۷ .
۸ . أبی حیان اندلسی (متوفای ۷۴۵هـ) :
پیامبر بر مؤمنان در همه چیز بدون هیچ تقییدی برتری دارد، پس واجب است از جانشان نزد آن محبوب تر و حکمش نافذتر وحقوقش رعایت بیشتری داشته باشد.
أبی حیان الأندلسی ، محمد بن یوسف ، تفسیر البحر المحیط ، ج ۷ ، ص ۲۹۷ ، تحقیق : الشیخ عادل أحمد عبد الموجود - الشیخ علی محمد معوض، شارک فی التحقیق ۱) د.زکریا عبد المجید النوقی ۲) د.أحمد النجولی الجمل ، ناشر : دار الکتب العلمیه - لبنان/ بیروت ، الطبعه : الأولى ، ۱۴۲۲هـ -۲۰۰۱م .
۹ . ابن قیم الجوزیه (متوفای ۷۵۱هـ) :
وقال تعالى «النبی أولى بالمؤمنین من أنفسهم» وهو دلیل على ان من لم یکن الرسول اولى به من نفسه فلیس من المؤمنین وهذه الاولویه تتضمن امورا :
منها : ان یکون احب إلى العبد من نفسه لان الاولویه اصلها الحب ونفس العبد احب له من غیره ومع هذا یجب ان یکون الرسول اولى به منها واحب الیه منها فبذلک یحصل له اسم الایمان .
ویلزم من هذه الاولویه والمحبه کمال الانقیاد والطاعه والرضا والتسلیم وسائر لوازم المحبه من الرضا بحکمه والتسلیم لامره وایثاره على ما سواه .
ومنها ان لایکون للعبد حکم على نفسه اصلا بل الحکم على نفسه للرسول صلى الله علیه وسلم یحکم علیها اعظم من حکم السید على عبده أو الوالد على ولده فلیس له فی نفسه تصرف قط الا ما تصرف فیه الرسول الذی هو اولى به منها النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم، دلیل بر این است که هر کس پیامبر خدا را بر خودش مقدم نداند مؤمن نیست و این اولویت مستلزم چند امر است:
۱ . باید رسول خدا را از خودش بیشتر دوست داشته باشد، چون اولویت و برتری دادن اساس آن به محبت و دوستی است و طبیعی است که هر کس نفس خودش را بیش از دیگران دوست دارد و وقتی که رسول خدا را در دوست داشتن بر خودش مقدم بداند مؤمن بودن هم تحقق پیدا میکند، و نشان پیروی و رضایت و تسلیم در برابر فرمان او خواهد بود.
۲ . خودش را در برابر رسول خدا چیزی نداند بلکه دستور او را مهمتر از فرمان ارباب به بنده اش یا پدر نسبت به فرزندش بداند، و هیچگونه حقی برای خودش در برابر فرمان رسول خدا قائل نباشد.
الزرعی ، محمد بن أبی بکر أیوب أبو عبد الله (معروف به ابن قیم الجوزیه) ، الرساله التبوکیه زاد المهاجر إلى ربه ، ج ۱ ، ص ۲۹ ، تحقیق : د. محمد جمیل غازی ، ناشر : مکتبه المدنی - جده .
۱۰ . ملا علی قاری (متوفای ۱۰۱۴هـ) :
«أولى بالمؤمنین من أنفسهم» أی أولى فی کل شیء من أمور الدین والدنیا ، ولذا أطلق ولم یقید فیجب علیهم أن یکون أحب إلیهم من أنفسهم وحکمه أنفذ علیهم من حکمها ، وحقه آثر لدیهم من حقوقها وشفقتهم علیه أقدم من شفقتهم علیها .
رسول خدا در همه امور اعم از دین و دنیا برتر است، به همین جهت هم مطلق آمده است و هیچ قیدی در آن نیست، پس واجب است که نبی را از خودشان بیشتر دوست داشته باشند و حکم او را در حق خویش نافذ وحقوق او را مقدم بر حقوق خویش و محبت به او را بر بر محبت خودشان اولی قرار دهند.
ملا علی القاری ، علی بن سلطان محمد ، مرقاه المفاتیح شرح مشکاه المصابیح ، ج ۶ ، ص ۲۹۷ ، تحقیق : جمال عیتانی ، ناشر : دار الکتب العلمیه - لبنان/ بیروت ، الطبعه : الأولى ، ۱۴۲۲هـ - ۲۰۰۱م .
۱۱ . شوکانی (متوفای ۱۲۵۰هـ) :
«النبی أولى بالمؤمنین من أنفسهم» أى هو أحق بهم فى کل أمور الدین والدنیا وأولى بهم من أنفسهم فضلا عن أن یکون أولى بهم من غیرهم فیجب علیهم أن یؤثروه بما أراده من أموالهم وإن کانوا محتاجین إلیها ویجب علیهم أن یحبوه زیاده علی حبهم أنفسهم ویجب علیهم أن یقدموا حکمه علیهم على حکمهم لأنفسهم .
وبالجمله فإذا دعاهم النبى صلى الله علیه وسلم لشىء ودعتهم أنفسهم إلى غیره وجب علیهم أن یقدموا مادعاهم إلیه ویؤخروا مادعتهم أنفسهم إلیه ویجب علیهم أن یطیعوه فوق طاعتهم لأنفسهم ویقدموا طاعته على ماتمیل إلیه أنفسهم وتطلبه خواطرهم .
پیامبر بر جان مؤمنان از خودشان اولی است به این معنی است که سزاوارتر است نسبت به آنان در تمام امور دین و دنیا چه برسد به این که اولی از دیگران به آنان باشد پس واجب است که در بذل مال اگر چه خودشان نیازمند باشند او را مقدم بدارند و او را بیش از خودشان دوست داشته باشند و حکم او را مهمتر از هر حکمی بدانند.
پس اگر پیامبر فرمانی داد و نفسشان فرمانی دیگر باید فرمان او را ترجیح دهند و حتی بیشتر از قدرتشان باید از وی اطاعت نمایند.
الشوکانی ، محمد بن علی بن محمد ، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایه والدرایه من علم التفسیر ، ج ۴ ، ص ۲۶۱ ، ناشر : دار الفکر - بیروت .
۱۲ . حسن خان فتوحی (متوفای۱۳۰۷هـ) :
اگر نفس مؤمنان آنان را به کاری فرمان دهد و رسول خدا به فرمانی دیگر واجب است امر او را برتر بدانند وبیشتر از توانشان او را اطاعت نمایند.
الفتوحی ، السید محمد صدیق حسن خان ، حسن الأسوه بما ثبت من الله ورسوله فی النسوه ، ج ۱ ، ص ۱۸۲ ، تحقیق : الدکتور- مصطفى الخن/ ومحی الدین ستو ناشر : مؤسسه الرساله – بیروت ، الطبعه : الخامسه ، ۱۴۰۶هـ/ ۱۹۸۵م .
از مجموع سخنان بزرگان از مفسران اهل سنت به این نتیجه میرسیم که اولویت در این آیه به این معنی است که پیروی و اطاعت از رسول خدا بر همه مسلمانان واجب است و آن حضرت میتواند در تمام امور مسلمانان تصرف نماید و در اداره امور آنها از خودشان سزاوارتر است .
رسول خدا صلی الله علیه و آله در واقعه غدیر خم همین حقیقت را برای مردم بیان فرمود و بر اثبات آن از مردم اقرار گرفت و سپس همان اولویتی را که بر مردم به حکم قرآن داشت برای امیر مؤمنان علیه السلام نیز اعلام و ثابت کرد .
پس با قدرت و قوت باید بگوئیم که عصاره و نتیجه فرمایش رسول خدا این است که همان ولایتی را که خداوند در قرآن کریم برای من ثابت فرموده است و شما را موظف به اطاعت کرده است ، همان ولایت برای امیرمؤمنان علیه السلام نیز ثابت است و شما وظیفه دارید که از او نیز اطاعت کرده و ولایت او را به پذیرید .
شاهد دوم : نزول آیه بلاغ قبل از قضیه غدیر :
یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ . المائده / ۶۷ .
اى پیامبر ، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ، ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى . و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مىدارد . آرى ، خدا گروه کافران را هدایت نمىکند .
خداوند در این آیه فرمان ابلاغ امر مهمی را میدهد که از نظر اهمیت همتراز با اصل رسالت آن حضرت است که اگر انجام نمیداد ، اصل رسالت آن حضرت از جانب خداوند زیر سؤال میرفت .
روایاتی در کتابهای اهل سنت وجود دارد که ثابت میکند ، این آیه قبل از واقعه غدیر و در باره ولایت امیر مؤمنان علیه السلام نازل شده است :
۱ . إبن أبی حاتم (متوفای ۳۲۷ هـ) از أبو سعید خدری :
این آیه در شان علی بن ابی طالب نازل شده است.
إبی أبی حاتم الرازی ، عبد الرحمن بن محمد بن إدریس ، تفسیر ابن أبی حاتم ، ج ۴ ، ص ۱۱۷۲ ، ح۶۶۰۹ ، تحقیق : أسعد محمد الطیب ، ناشر : المکتبه العصریه - صیدا .
تصحیح روایات تفسیر ابن ابی حاتم :
فتحریت اخراج ذلک باصح الاخبار اسنادا ، واشبهها متنا ، فاذا وجدت التفسیر عن رسول الله صلى الله علیه وسلم - لم اذکر معه احدا من الصحابه ممن اتى بمثل ذلک ، واذا وجدته عن الصحابه فان کانوا متفقین ذکرته عن اعلاهم درجه باصح الاسانید ، وسمیت موافقیهم بحذف الاسناد .
صحیح ترین اخبار را از جهت سند و متن انتخاب کردم ؛ پس اگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله سخنی در تفسیر دیدم و صحابه نیز سخنی داشتهاند سخن رسول را ترجیح دادم ، و اگر از صحابه سخنی در تفسیر نقل کردم صحیحترین آن را از جهت رتبه و درجه نقل کردم و نام موافقان آن را با حذف سند آوردهام .
إبی أبی حاتم الرازی ، عبد الرحمن بن محمد بن إدریس ، تفسیر ابن أبی حاتم ، ج ۱ ، ص۱۴ ، ح۶۶۰۹ ، تحقیق : أسعد محمد الطیب ، ناشر : المکتبه العصریه - صیدا .
ابن تیمیه (متوفای ۷۲۸هـ) تفاسیر اهل سنت از جمله تفسیر ابن أبی حاتم را جزء تفاسیری میداند که روایات آن در تفسیر قابل اعتماد و آنان را زبان راستگوی اسلام می داند :
أئمه أهل التفسیر الذین ینقلونها بالأسانید المعروفه کتفسیر ابن جریج وسعید بن أبی عروبه وعبد الرزاق وعبد بن حمید و أحمد وإسحاق وتفسیر بقی بن مخلد وابن جریر الطبری ومحمد بن أسلم الطوسی وابن أبی حاتم وأبی بکر بن المنذر وغیرهم من العلماء الأکابر الذین لهم فی الإسلام لسان صدق و تفاسیرهم متضمنه للمنقولات التی یعتمد علیها فی التفسیر .
پیشوایان از مفسران که تفسیرشان را با سندهای شناخته شده نوشته اند مانند: ابن جریح، سعید بن ابی عروه، عبد الرزاق ، عبد بن حمید ، احمد ، اسحاق ، بقی بن مخلد ، ابن جریر طبری ، محمد بن اسلم طوسی ، ابن ابی حاتم و ابوبکر بن منذر وغیر آنان از دانشمندان و بزرگانی که زبان راستگوی اسلام بودند و محتوای تفاسیرشان مورد اعتماد است.
إبن تیمیه الحرانی ، أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم ، منهاج السنه النبویه ، ج ۷ ، ص ۱۷۹ ، تحقیق : د. محمد رشاد سالم ، ناشر : مؤسسه قرطبه ، الطبعه : الأولى ، ۱۴۰۶هـ .
بنابراین ، ابن أبی حاتم که به گفته ابن تیمیه ، زبان راستگوی اسلام است ، این روایت را «اصح الأسانید» میداند ؛ از این رو نباید در اعتبار آن تردید کرد .
ادامه دارد...
/خ