18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009

1) 18آذرماه سال 1361هجري شمسي: انتخابات نخستين دوره مجلس خبرگان برگزارشد. اين مجلس نهادي است كه طبق اصول پنجم، صدوهفتم و هشتم قانون اساسي هواره وجودش درحكومت اسلامي الزامي است. براساس اصول يادشده، انتخابات مجلس خبرگان برعهده وزارت كشوراست و با نظارت دقيق شوراي نگهبان انجام مي گيرد. برهمين اساس اولين دوره مجلس خبرگان طي همه پرسي و با شركت گسترده مردم دراين روز برگزار شد و نخستين دوره اين مجلس با شركت 69تن
شنبه، 14 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009
18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009
18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009


18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 20091) 18آذرماه سال 1361هجري شمسي:
انتخابات نخستين دوره مجلس خبرگان برگزارشد. اين مجلس نهادي است كه طبق اصول پنجم، صدوهفتم و هشتم قانون اساسي هواره وجودش درحكومت اسلامي الزامي است. براساس اصول يادشده، انتخابات مجلس خبرگان برعهده وزارت كشوراست و با نظارت دقيق شوراي نگهبان انجام مي گيرد. برهمين اساس اولين دوره مجلس خبرگان طي همه پرسي و با شركت گسترده مردم دراين روز برگزار شد و نخستين دوره اين مجلس با شركت 69تن از نمايندگان خبره مردم سراسركشور گشايش يافت.

18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009 2) 18آذرماه سال1372هجري شمسي:
«حضرت آيت الله العظمي حاج سيد محمد رضا گلپايگاني» عالم وارسته، فقيه عاليقدر و مرجع بزرگ جهان تشيع دارفاني را وداع گفت. مرحوم آيت الله گلپايگاني نزد آيت الله حائري تحصيل مي كرد و بعد از تأسيس حوزه علميه قم دراين مكان علمي- ديني تدريس سطوح را آغاز كرد. اين عالم جليل القدر بعد از رحلت آيت الله العظمي بروجردي مسؤليت اداره بخش اعظم حوزه علميه قم را عهده دار شدند و اين مسئوليت را دروضعيتي حساس كه خطري بزرگ روحانيون و حوزه علميه را تهديد مي كرد پذيرا شدند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز، آيت الله گلپايگاني همواره با حضرت امام خميني(ره) همراه بود و درحوادث و وقايع مختلف با بيانات و سخنان شيوا درصحنه هاي سياسي و اجتماعي شركت مي جست. آيت الله گلپايگاني همچنين درمقابل حوادث تلخي كه دشمنان اسلام درهرگوشه ايجاد مي كردند با ارسال پيامهاي مؤثر به افشاي توطئه هاي اين خائنان اقدام مي كردند. ازخدمات ارزنده آيت الله گلپايگاني به تأسيس مدارس متعدد، احداث ساختمان قرائتخانه براي طلاب حوزه علميه و تأسيس بيمارستاني مجهز براي علما و روحانيون مي توان اشاره كرد. ازآثار علمي آيت الله گلپايگاني حاشيه بر «عروة الوثقي، مناسك حج و توضيح المسائل» را مي توان برشمرد.

3) معرفي عراق به عنوان متجاوز از سوي سازمان ملل متحد (1370ش)
يازده سال پس از آغاز جنگ هشت ساله تحميلي رژيم بعث عراق عليه ايران و سه سال پس از صدور قطعنامه 598 شوراي امنيت و اتمام جنگ و با تلاش‏هاي پي‏گير سياسي مسؤولان نظام جمهوري اسلامي، حقانيت ايران در دفاع مشروع به اثبات جامعه جهاني رسيد. خاوير پرز دكوئيار، دبير كل وقت سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370 طي يك گزارش رسمي به شوراي امنيت اعلام كرد كه عراق در 31 شهريور 1359 به ايران حمله كرده و متجاوز است. اعلام اينكه در جنگ تحميلي، عراق آغازگر و مسؤول جنگ بوده است، يك پيروزي بزرگ سياسي است. اين دفاع و نبرد، در حالي ادامه و پايان يافت كه جهانيان، باني جنگ را مي‏شناختند و حتي به كمك او شتافته بودند. آنان زماني به خود آمدند كه سلاح‏هاي ارسالي به عراق، عليه خودشان به كار گرفته شد و عراق، منطقه خليج فارس را درگير جنگي مهيب و عظيم كرد. متجاوز بودن عراق، گرچه بسيار دير اعلام شد، اما از پيروزي‏هاي مهمي است كه در تاريخ كشورمان به عنوان واقعه‏اي بزرگ ثبت شده است.

4) آغاز هشتمين كنفرانس سران كشورهاي اسلامي در تهران (1376ش)
هشتمين اجلاس سران كشورهاي اسلامي در تهران با شركت قريب به اتفاق سران كشورهاي اسلامي و مقامات عالي رتبه پنجاه و پنج كشور مسلمان در هجدهم آذرماه 1376 و با سخنان مهم مقام معظم رهبري آغاز شد. حضرت آيت‏اللَّه خامنه‏اي در اين سخنان با تكيه بر سه محور عمده اسلام، امت اسلامي و سازمان كنفرانس اسلامي و با اشاره به وضعيت موجود ملل مسلمان و كشورهاي اسلامي در دنياي امروز و تصوير و دورنماي آن، بر ضرورت شناسايي و شناساندن اسلام، پيشينه و دورنماي امت اسلامي و ظرفيت، قدرت و وظايف سازمان كنفرانس اسلامي تاكيد كردند. ايشان همچنين پيشنهادهاي تشكيل بازار مشترك اسلامي، تشكيل پارلمان مشترك اسلامي، تشكيل ديوان داوري اسلامي و تلاش براي عضويت دايم دنياي اسلام در شوراي امنيت سازمان ملل تا زماني كه حق وتو به قوت خود باقي است را به سران كشورهاي اسلامي ارايه نمودند. هشتمين اجلاس سران كشورهاي اسلامي در حالي در تهران برگزار شد كه جهان اسلام با مشكلات عديده‏اي از قبيل: فرايند به اصطلاح صلح خاورميانه و حمايت بي‏چون و چراي آمريكا از رژيم صهيونيستي، ادامه برادركشي و جنگ در افغانستان و نيز بحران جامو و كشمير، بوسني و هرزه‏گوين و... روبرو بود. در پايان اجلاس سه روزه كنفرانس اسلامي در بيستم آذر 1376، اعضاي سازمان متعهد شدند كه با تروريسم مقابله كنند و براي بازپس‏گيري قدس و مسجدالاقصي و حق ملي مردم فلسطين و بازگشتن به سرزمينشان و ايجاد كشور مستقل فلسطين با حاكميت قدس شريف به عنوان پايتخت، تلاش كنند. از ديگر نتايج اين اجلاس مي‏توان به اتحاد رهبران جهان اسلام عليه رژيم صهيونيستي و محكوم كردن جنايات آنان اشاره كرد. اجلاس تهران از موفق‏ترين نشست سران كشورهاي اسلامي بود كه بازتاب گسترده‏اي در رسانه‏هاي كشورهاي غربي و آمريكا داشت. در اين اجلاس، جمهوري اسلامي ايران، رياست كنفرانس اسلامي را تا سه سال برعهده گرفت.

5) رحلت عالم وارسته آيت‏اللَّه "سيد محمد موسوي كلانتر" (1378 ش)

6) 21ذيحجه سال568هجري قمري:
«جمالُ الدّين عبدالواحد شيباني» معروف به ابن قِفطي نويسنده نامداراسلامي درشهرقِفط درمصربدنيا آمد. شيباني تحصيلاتش را درشهرهاي قاهره، بيت المقدس و حَلَب به پايان رساند و عاقبت درشهرحَلَب به مشاغل ديواني مشغول شد. او درهمين ايام به تأليف كتابهايي چون «تاريخ قاهره، تاريخ مصر، تاريخُ السَّلاجِقه و تاريخُ الحُكَما» همت گماشت. كتاب اخيرشامل زندگينامه 410تن طبيب، منجّم و حكيم است.

7) 21ذيحجه سال654هجري قمري:
« اِبنُ الجوزي» ملقّب به« شمسُ الدّين واعظ» معروف شهردمشق درگذشت. او عالمي مورّخ و فقيهي برجسته بود و درعين حال ازمحدثان و حافظان مشهور دمشق بشمارمي‎رفت. شمسُ الدّين ابتدا مقدمات علوم را نزد جدّ مادري خود فراگرفت و به مراتب عالي علمي دست يافت. 18ساله بود كه جهانگردي را آغازكرد و سرانجام دردمشق اقامت گزيد. ازابن الجوزي آثاري چون «تَذكِرَةُ خواصِّ الاُمَّه في ذكرخَصايصُ الاَئِمّه » يا« تَذكِرةُ‌الخَواص » درمناقب اميرالمؤمنين و اهل بيت(علیهم السّلام) به ياگارمانده است.

8) 21ذيحجه سال1212هجري قمري:
بابا خان بانام فتحعلي شاه قاجاردرتهران برتخت نشست و 37سال درايران حكومت كرد. ايران دردوران اين شاه بي كفايت قاجاري به علّت ضعف و سستي او و نداشتن قدرت تصميم گيري، همواره درگيرحوادث داخلي و خارجي بود. بي تدبيري فتحعلي شاه باعث شد تا درزمان او دراثناي اين جنگها نواحي مهمي ازكشورمان ازدست رفت و به روسها واگذارشد.

9) تولد "ابن‏قَفَطي" نويسنده‏ي نامدار اسلام(568 ق)
ابوالحسن علي ابن يوسف، معروف به ابن القفطي و قاضي اكرم از مشاهير مورّخين مي‏باشد و در فقه، حديث، نحو، لغت، اصول، قرائت، منطق، نجوم و هندسه نيز ماهر بوده است. تاريخ آل سلجوق و الرُّد علي النَّصاري از اوست. وي در 88 سالگي در سال 656 ق درگذشت.

10) باز پس گرفتن هرات توسط "شاه طهماسب اول"(936 ق)
در سال 930 ق شاه اسماعيل صفوي درگذشت و فرزند او، شاه طهماسب در يازده سالگي بر تخت سلطنت نشست و كشور دچار آشفتگي شد. نيروهاي ازبكان هرات را متصرف شده و بلخ رامحاصره كردند و گمان داشتند كه شاه صفوي، قادر به باز پس‏گيري آن نمي‏باشد. ولي شاه طهماسب در شانزده سالگي به همراه تعدادي از ياران شجاع خود، ازبكان را شكست سختي داد و به عقب راند و هرات را تصرف كرد.

11) قتل "آقامحمدخان قاجار" مؤسس و اولين پادشاه سلسله‏ي قاجاريه(1211 ق)
آقامحمدخان قاجار پسر بزرگ محمدحسن خان قاجار قوانلو در محرم 1155 ق در گرگان متولد شد. در 1160 ق كه عادل شاه، برادرزاده‏ي نادر شاه افشار براي سركوبي محمدحسن خان، عازم مازندران شده بود، دستور داد آقامحمدخان را در خردسالي مقطوع النسل كردند. بعداز روي كار آمدن كريم خان زند و در بدري فراوانِ خاندان قاجار، به دربار زنديه فرستاده شد و مورد توجه خانِ زند قرار گرفت. آقامحمدخان به مدت 16 سال با بستگانِ خويش در شيراز در نهايت رفاهِ حال به سر برد ولي به محض اطلاع از مريضيِ كريم خان، به طرف مازندران حركت كرد و با كمك برادرش، مدعيان را مغلوب نمود. سرانجام در 11 جمادي الثاني 1200 ق در تهران تاجگذاري نمود و از آن پس به تصرف نقاط مختلف كشور مشغول گرديد. در اين مدت، ده‏ها هزار نفر از مردم بي‏گناه به دستور او كشته شدند و جنايات فراواني انجام داد. آقا محمدخان سرانجام هنگامي كه در گرجستانيحضور داشت به دست دو تن از خدمتكاران خود به قتل رسيد. پس از كشته شدن آقامحمد خان قاجار، چون او از خود فرزندي نداشت، برادرزاده‏اش باباخان معروف به فتحعلي شاه در عيد فطر سال 1212 ق به پادشاهي رسيد.

12) رحلت "آخوند ملامحمد كاظم خراساني" استاد بزرگ حوزه‏ي علميه‏ي نجف(1329 ق)
آخوند ملا محمدكاظم خراساني در سال 1255 قمري در مشهد به دنيا آمد. و در 12 سالگي وارد حوزه‏ي علميه‏ي مشهد گرديد. چند ماهي در محضر ملاهادي سبزواري و در تهران در حلقه‏ي درس ميرزا ابوالحسن جلوه، شركت كرد و سرانجام در نجف اشرف به درس ميرزاي شيرازي و شيخ مرتضي انصاري راه يافت. آخوند سيزده سال، از درس ميرزاي شيرازي استفاده كرد و اندك اندك آوازه‏ي علمي آخوند در نجف پيچيد. وي پس از فوت استاد، از مجتهدان برجسته واستادان موفق حوزه بود كه شاگردان فراواني را تربيت نمود. سيدابوالحسن اصفهاني، سيد ابوالقاسم كاشاني، سيدمحمد تقي خوانساري، سيدحسن مدرس، سيدصدرالدين صدر، آقا ضياء عراقي، شيخ عبدالكريم حائري، ميرزاي ناييني، سيدمحمدحسين بروجردي، سيدمحمد شاهرودي و ده‏ها عالم فاضل از جمله شاگردان وي بودند. هم‏چنين تأليفات متعددي از ايشان به جا مانده است. كه از جمله‏ي آنها، كتاب مهمِ كفايةُالاصول مي‏باشد. از حيث مبارزات سياسي نيز، آخوند خراساني از مدافعان مشروطيت بود كه تلاش زيادي دراين زمينه از خود نشان داد. قرار بود كه بسياري از علماي نجف، كربلا و كاظمين، خود را براي سفر به ايران آماده كنند. همچنين آخوند خراساني آماده‏ي عزيمت به ايران بود كه در شب چهارشنبه 21 ذي‏الحجه‏ي سال 1329 ق به طرز مشكوكي به دل درد دچار شد و پس از اقامه‏ي نماز صبح، در 74 سالگي به سوي دوست شتافت. برخي بر اين باورند كه وي به وسيله‏ي جاسوسان روسي و يا انگليسي مسموم شده است. پيكر پاك اين استوانه‏ي فقاهت پس از تشييعي با شكوه در حرم مطهر علوي به خاك سپرده شد.

13) 9دسامبر سال1758ميلادي:
جنگ 13ساله مَدرس ازخونين ترين جنگهاي استعماري انگلستان و فرانسه درهندوستان آغازشد. جنگ مدرس با حمله قواي فرانسه به بندر مدرس كه دراشغال انگليسي ها بود آغازشد و 3000سرباز فرانسوي مقابل نيروي 22000نفري انگليس قرارگرفتند. درجنگي كه ميان اين دو قدرت استعماري صورت گرفت فرانسه به علت نداشتن نيروي كمكي مغلوب انگليس شد وبا تسليم قواي فرانسه درژانويه سال1761ميلادي نبرد نيز خاتمه يافت.

14) 9دسامبر سال1961ميلادي:
تانزانيا مستقل شد. اين سرزمين ابتدا ازمستعمره هاي انگلستان بود اما در آوريل سال 1964ميلادي پس از اتحاد با سلطان نشين زنگبار اعلام موجوديت كرد. سران اين شور سپس درانديشه ايجاد فدراسيون افريقاي خاوري با همراهي كشورهاي كنيا، اوگاندا و تانگانيا بودند ولي مشكلات قبيله اي و اختلافات مذهبي مانع برپايي اين فدراسيون شد. او درسال1985ميلادي بازنشسته شد و احمد حسن مبيني به مقام رياست جمهوري نانزانيا دست يافت. تانزانيا درشرق قاره افريقا دركنار اقيانوس هند واقع شده است.

15) سوزانيدن "ژان كالْوِن" احياگر مذهبي در اروپا (1564م)
ژانْ كالْوِنْ، در 21 ژانويه 1509م در فرانسه به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات خود در رشته‏هاي حقوق و الهيات، بر اثر يك تحول دروني ناگهاني، همه توجه خود را به آيين پروتِسْتان معطوف كرد. اما چون در آن زمانْ پروتستان‏ها تحت تعقيب و آزار بودند، وي از سال 1534م در سن 25 سالگي عازم ژنو در سوئيس شد و آن شهر را مركز پروتستان قرارداد و از 23 ژوئن 1526م، قيام مذهبي خود را آغاز كرد. وي مي‏خواست زندگي روزمره را بر اساس مذهب قرار دهد و ژنو را به صورت كشوري كامل كه حكومتش در دست اولياي دين باشد، درآوَرَد. هرچند كالْوِن مردي حسابگر و استدلالي بود، با اين حال، سخت‏گيري‏هاي او نسبت به مردم در پذيرش آيين جديد، باعث ايجاد شورش و اخراج او از شهر گرديد، ولي در غياب او، ژنو به سختي دستخوش آشفتگي سياسي و مذهبي شد. از اين رو، مردم بار ديگر او را به ژنو دعوت كردند و كالون به سازمان دادن به قوانين شهر، ايجاد مدارس، رايزني در مسائل سياسي، توسعه داد و ستد و موعظه مشغول شد. از اين زمان بود كه وي، فرقه كالْوِنيسْتْ را بنيان گذارد و نظر خود را در كتاب مباني دين مسيح(ع)، منتشر كرد. با اين حال، نظريات وي با بعضي مطالب بنيادين آيين كاتوليك منافات دارد، به طوري كه قدرت پاپ را انكار مي‏كند و بر خلاف كاتوليك‏ها كه پاك شدن از گناه به وسيله اعمال خير و ايمان را ميسر مي‏دانند، كالون تنها ايمان به حقانيت عيسي(علیه السّلام) را مدّنظر قرار مي‏دهد. كالوِن معتقد بود كه كتاب مقدس يگانه منبع قانون الهي است و بر انسان است كه آن را تعبير كند و مبناي نظام اجتماع قرار دهد. مذهب كالون، حاكميت مطلق اراده الهي را تاكيد مي‏كند. كالون بر اين عقيده بود كه رستگاري مخصوص برگزيدگان خدا است و هيچ عمل انساني نمي‏تواند او را به رستگاري نائل سازد چرا كه رستگاران را خدا انتخاب مي‏كند و كساني را هم كه نبايد رستگار شوند، او انتخاب مي‏كند. بنابراين براي هر فرد آدمي، از پيش مقدر شده است كه رستگار است يا خير، و او هر كاري انجام دهد نمي‏تواند در اين وضع تغييري بدهد. اين اصلِ عقيدتي كالون، مورد سوء استفاده فراوان قرار گرفته است و دست مدعيان رستگاري را در انجام هر نوع گناه در خفا، بازگذاشته است. اصول و عقايد فرقه كالونيست‏ها كه جزو دسته پروتستان‏ها محسوب مي‏شوند، داراي روح دموكراتيك و مخالف با كليه مراسم و آداب مذهبي معمول در مذهب كاتوليك است. ژان كالون سرانجام در نهم دسامبر 1564م بر اثر مخالفت با كليسا محكوم به مرگ شد و در 55 سالگي زنده زنده در آتش سوزانيده شد.

18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009 16) تولد " كلود بِرتولِه "، شيمي‏دان برجسته فرانسوي (1748م)
كنت كلود لويى بِرتوله، شيمي‏دان فرانسوي در نهم دسامبر 1748م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود موفق به اخذ دكتراي طب شد و پس از آن به مطالعه و تحقيق در علم شيمي پرداخت. برتوله تحقيقاتي درباره كُلُر انجام داد و زماني كه مشاور يك كارخانه لباس‏شويى بود، به طرز استفاده از كُلر براي رنگ‏زدايى پي برد. او هم‏چنين آزمايش‏هايى درباره آمونياك انجام داد و براي اولين بار به تركيب واقعي آن پي برد. با اين حالْ، بزرگ‏ترين خدمت او به دانش شيمي، نظريه‏اي است كه در سال 1803م درباره فعل و انفعالات شيميايى عرضه كرد كه خود طليعه قانون تأثير جِرم بود. هر چند اين نظريه در آن زمان مورد توجه قرار نگرفت اما پس از پيدايش دانش شيمي فيزيك در قرن بعد بود كه مفاهيم نظريه برتوله در شيمي راه يافت و اهميتي فوق‏العاده كسب كرد. برتوله بر اساس اين نظريه اعتقاد داشت كه نوع محصولات هر فعل و انفعال، بسته به اجرام نسبي موادي كه در آن دخالت دارند تغيير مي‏كند. او هم‏چنين در باب حرارت و ماهيت آن نيز تحقيقاتي به انجام رساند. كلود برتوله سرانجام در ششم نوامبر 1822م در 74 سالگي درگذشت.

17) آغاز جنگ "مَدرَس" بين استعمارگران انگليس و فرانسه (1758م)
در نهم دسامبر 1758م جنگ سيزده ماهه مَدْرَس كه يكي از پر تلفات‏ترين جنگ‏هاي استعماري ميان انگليس و فرانسه در هندوستان بود، با حمله قواي فرانسه به بندر مدرس كه در اشغال انگليسي‏ها بود، شروع شد و فرانسه با سه هزار سرباز در مقابل نيروي بيست و دو هزار نفري انگليس قرار گرفت. در نهايتْ فرانسه در ژانويه 1761، به دليل نرسيدن نيروي كمكي تسليم انگليس شد و بدين ترتيب، زمينه براي تثبيت سلطه استعماري انگليس بر شبه قاره هند هموارتر گرديد.

18) مرگ "ساموئل ريچارْدْسون" نويسنده و داستان‏سراي معروف انگليسي (1761م)
ساموئل ريچارْدْسون، رمان نويس انگليسي در پنجم فوريه 1689م در انگلستان به دنيا آمد. وي در ابتدا به كارآموزي در يك چاپ‏خانه مشغول شد و علاوه بر فراگيري فنون چاپ و تصحيح نمونه‏هاي كتاب، با مطالعات فراوان بر وسعت فكر و اطلاعات خود افزود. ريچاردسون از 20 سالگي به نويسندگي روي آورد تا اين كه با انتشار پِمْلا يا تقواي اجر يافته در 4 جلد به شهرت فراواني رسيد. پيروزي اين اثر چنان قاطع و قابل توجه بود كه هر كس آن را نخوانده بود به بي‏ذوقي و ركود ذهن متهم مي‏گشت. وي در سال‏هاي بعد كتاب سرگذشت بانويى جوان در 7 جلد و تاريخ سِرْچارلْزْ گرانديسون را در 7 جلد نگاشت كه اين دو كتاب نيز موفقيت زيادي به دست آوردند. ريچاردسون از آن پس از داستان‏نويسي دست برداشت و به جمع‏آوري قطعه‏هاي برگزيده‏اي از كتاب‏هايش پرداخت كه شامل كلمات قصار و عبارت‏هاي حكيمانه و اخلاقي بود. در واقع، ادراك ريچاردسون درباره دگرگوني و انقلاب روح فرد و ايمان پرشور و راسخ او به تقوا و فضيلت و شيوه پرهيجان رمان‏هايش، موجب پيروزي و محبوبيت فراوانش نزد كساني مي‏شد كه تشنه رمان‏هاي سرگرم‏كننده بودند و هم‏چنين تجزيه و تحليلي كه در اين كتاب‏ها از قلب و روح آدمي به عمل آمده بود، برايشان سود فراوان داشت. در سال‏هاي بعد، شهرت ريچاردسون به خارج از انگلستان كشيده شد و الهام‏بخش بسياري از نويسندگان اروپا گشت. در حقيقت، ريچاردسون پدر رمان تحليلي در انگلستان شناخته شده و داستان‏نويسي انگليسي را به طرزي كه امروزه معمول است پايه گذاري نموده است. ساموئل ريچاردسون سرانجام در نهم دسامبر 1761م در 72 سالگي درگذشت. درباره او گفته‏اند كه هيچ نويسنده‏اي قبل از ريچاردسون نتوانسته است چنين عميقانه قلب و روح آدمي را بشكافد و مورد تجزيه و تحليل قرار دهد.

19) تأسيس "كاخ كِرمْلين" در مسكو، مركز سياست روسيه (1840م)
در تاريخ نهم دسامبر 1840م، كاخ بزرگ كِرِمْلين كه يكي از زيباترين ابنيه تاريخي امروزي روسيه محسوب مي‏شود در شهر مسكو، افتتاح شد. اين كاخ در زمان نيكلاي اول، تزار روسيه در شهر مسكو پايتخت اين كشور و در ساحل چپ رود مُسكوا بنا شده است و تا قبل از اين كه حكومت شوروي، مقر خود را در اين كاخ اعلام كند، كاخ موقتي تزار ناميده مي‏شد. كِرِمْلْ به معناي اَرگ دولتي و دژي است كه داخل شهري بسازند، داراي ديوارهاي سنگي بزرگ باشد و هم‏چنين ادارات دولتي، داخل آن واقع شوند. هرچند در روسيه، كِرِمْل‏هاي زيادي وجود دارد ولي از همه مهم‏تر و معروف‏تر، كاخ بزرگ كرملين است كه اكنون ادارات مركزي دولت روسيه در آن واقع است. در كاخ كرملين مهم‏ترين مجمع‏هاي عمومي، جلسات شوراي عالي و كنفرانس‏هاي بزرگ بين‏المللي تشكيل مي‏شود. آن چه امروزه و در زبان سياسي، سياست‏هاي كاخ كرملين خوانده مي‏شود، مجازاً به معناي سياست‏هاي روسيه و مقامات آن و يا نظرات و خط مشي‏هاي روسيه است، در حقيقت نام محلي است كه مقر رسمي حاكمان سياسي اين كشور مي‏باشد.

18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009 20) تولد "پيوتر كروپوتكين" فيلسوف آنارشيست روسي (1842م)
پيوتر آلكسيويچ كروپوتْكين، نظريه‏پرداز آنارشيست روسي در 9 دسامبر 1842م در مسكو به دنيا آمد. وي كه در دامن اشرافيت پرورش يافته بود، بر اثر تحول روحي به مقام خويش پشت پا زد و براي زندگي به ميان بي‏نوايان رفت. كروپوتكين در 25 سالگي به نهضت آنارشيسم فلسفي پيوست و از مفسران و مروجان اين انديشه گرديد؛ انديشه و مرامي كه آنارشيسم را به عنوانِ مذهبِ بشارت صلح و نه مذهبِ توسل به زور تبليغ مي‏كرد. او ابتدا براي بيان آزادانه افكار خود به اروپا رفت و كوشيد اتحاديه‏اي از تمام ملل و اقوام تشكيل دهد، اما چون آن را آرماني تحقق‏ناپذير يافت، به انتشار عقايد خويش مشغول شد. وي در مطالعات فلسفي خود به اين نتيجه رسيد كه همه مردم طبيعتاً خوب هستند و تنها مداخله دولت‏ها آنها را به فساد مي‏كشاند. بنابراين ملغي‏سازي حكومت با روشن ساختن اذهان از راه تعليم و تربيت، وظيفه‏اي همگاني است. به نظر او، در يك جامعه واقعاً متمدن، احتياجي به حكومت نيست و اختلاف از طريق حكميّت قابل حل است. آرزوهاي آدمي با قوانين طبيعت سازگاري دارد و محبت، اصل همه مفاهيم اخلاقي است. كروپوتكين همه آدميان را برابر و مساوي مي‏دانست و آن را تعليم دين عنوان مي‏كرد كه علم هم آن را اثبات كرده است. بدون مساوات، عدالت وجود ندارد و بدون عدالت، صلحي وجود نخواهد داشت. وي معتقد بود اگر مزاياي طبقاتي و توزيع غيرعادلانه ثروت از بين برود، عدالت برقرار مي‏شود و در نتيجه نيازي به وجود دولت نيست. او نظم جديدي را به جهانيان عرضه مي‏نمود كه از ميان آشوب و بحران، زاده مي‏شد. براساس اين مكتب كه به آنارشيسم شهرت يافت، گردش نظام در جامعه آزاد و خالي از زور بهتر خواهد بود و آن چه دولت به زور انجام مي‏دهد، گروه‏هاي داوطلب بهتر انجام خواهند داد. از ديدگاه ديگر مي‏توان گفت آنارشيست‏ها در نظم جديد خود، خواهان نظامي بودند كه بر اثر همكاري آزادانه پديد آمده باشد اما در مورد اين كه اين جامعه آزاد چگونه به دست مي‏آيد و پايه‏هاي آن بر اساس چه روابط و ضوابطي نهاده مي‏شود، هم رأي نيستند. كروپوتكين گرچه به دليل ارائه اين افكار، در زمان تزار دستگير شد و هم‏زمان با انقلاب بلشويكي آزاد گرديد، اما ميان رهبران كمونيست و تزارهاي روس تفاوتي مشاهده ننمود كه اين مسئله باعث رنجوري و گوشه‏نشيني وي شد. از كروپوتكين آثاري هم‏چون علم اخلاق و كمك دوجانبه برجاي مانده است. وي سرانجام در 8 فوريه 1921م در 79 سالگي درگذشت.

21) اشغال سرزمين فلسطين در جنگ جهاني اول توسط نيروهاي انگليسي (1917م)
در جريان جنگ جهاني اول، نيروهاي انگليس، سربازان عثماني را در فلسطين شكست دادند و در 9 دسامبر 1917م، بيت‏المقدس را به تصرف خود در آوردند. اين شهر اگرچه از لحاظ استراتژيك در جريان جنگ، اهميت چنداني نداشت اما سقوط آن، ضربه‏اي سخت بر عثماني وارد ساخت. انگليسي‏ها تا اكتبر سال بعد كه پيمان متاركه جنگ و سپس قرارداد صلح ميان دو طرف امضا شد، بسياري از سرزمين‏هاي خاورميانه را نيز تصرف كردند. تصرف فلسطين، توسط نظاميان انگليس، از آن جهت مهم بود كه، گام ديگري جهت تحقق مفاد اعلاميه بالفور، وزير امور خارجه انگليس تلقي مي‏شد كه يك ماه قبل از آن صادر شده بود. بالفور در اين اعلاميه، وعده ايجاد يك دولت يهودي توسط صهيونيست‏ها در فلسطين را داده بود و تسلط انگليس بر اين سرزمين، زمينه عملي شدن اين وعده را براي صهيونيست‏ها، فراهم‏تر كرد. از آن پس، سيل يهوديان از سراسر جهان به اين منطقه سرازير شدندو طي سي سال پس از آن، اين امر تحت نظارت انگلستان كه قيموميت فلسطين را بر عهده داشت صورت گرفت. با نزديك شدن زمان اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي، دولت انگليس تا روز سيزدهم مه 1948م نيروهاي خود را از آن سرزمين خارج كرد و فرداي آن روز، دولت غاصب اسرائيل اعلام موجوديت نمود. (ر.ك: 13 مي)

22) درگذشت "ژوزف مارْكوارْتْ" خاورشناس برجسته آلماني (1930م)
ژوزف ماركوارْتْ خاورشناس آلماني در 9 دسامبر 1864م به دنيا آمد و تحصيلات خود را در رشته‏هاي خاورشناسي، زبان‏شناسيِ كلاسيك و شرقي و زبان‏هاي عيسوي تكميل نمود. وي پس از آن به عنوان استاد زبان‏شناسي ايراني و ارمني، در تاريخ و ادبيات و جغرافياي شرق و به ويژه ايران و ارمنستان تحقيق كرد و در موضوعات متعددي به فعاليت علمي پرداخت. زبان‏شناسي، تاريخ‏شناسي، جغرافي‏داني، كتيبه‏شناسي، خواندن خطوط قديمي و نژادشناسي در مباحث باستاني هند، اروپايى، آسياي ميانه، افريقا و ايران و هم‏چنين آشنايى با زبان‏هاي محلي و سامي نمونه‏اي از توانايى علمي ماركوارْتْ، بود. هم‏چنين بخشي از آثار او نشان دهنده علاقه وي به ايران و آشنايي او با تاريخ شرق مي‏باشد. كتاب‏هايي چون ايران شهر از نظر جغرافيايي، تتبعات درباره تاريخ ايران و شهرستان‏هاي ايران و... از جمله آثار اوست. ژوزف ماركوارت سرانجام در چهارم فوريه 1930م در 66 سالگي درگذشت.

18 آذر 1388 / 21 ذی الحجة 1430 / 9 دسامبر 2009 23) درگذشت "گوسْتاوْ لوبون" مستشرق و نويسنده معروف فرانسوي (1931م)
گوسْتاوْ لوبون، دانشمند متفكر و نويسنده فرانسوي متخصص در تاريخ تمدن اسلامي در سال 1841م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي دروس مقدماتي، به تحصيل در رشته پزشكي پرداخت و در اين رشته فارغ‏التحصيل شد. دكتر لوبون از پزشكاني بود كه به اين نكته پي برد كه در پيكر انسان نيرويى است كه با هر درد و درماني رابطه مستقيم دارد و شخص را زودتر از هر چيز رنجور مي‏سازد و بهتر از هر چيز درمان مي‏بخشد. وي دريافت كه روح انسان نيرويى است كه هم پزشك است و هم بيمار، هم درد است و هم دارو؛ همان چيزي كه اگر دردمند شد ديگر داروي پزشكان به درمان آن توانا نيست و نيروي طب در برابر آن، ناتوان خواهد شد. لوبون دانست كه پزشك بايد بيشتر از راه روان، بيمار را شفا بخشد زيرا انسان در ميان جماعت زندگي مي‏كند و در پيرامون جامعه رنجور مي‏شود و جامعه روان، او را رنجور مي‏گرداند. وقتي كه روان، بيمار شد، بدن هم بيمار مي‏شود. پس پزشك بايد روان پزشك هم باشد. از اين رو، گوستاو لوبون راه نزديكي بين روان و پيكر آدمي را پيمود و از كالبد به روح پرداخت و جان و تن را به يك‏ديگر نزديك ساخت. وي در اين زمينه به بررسي‏هاي عميقي درباره روابط آن دو با يك‏ديگر پرداخت و اساس تحقيقات خود را بر روان‏شناسي قرار داد. با اين حال، آن چه گوستاو لوبون را به شهرت رساند، تحقيقات تاريخي و اجتماعي او بود چرا كه به بررسي درباره روان‏شناسي اجتماعات مختلف و توسعه و تكامل فرضيه روان‏شناسي اجتماعي علاقه تامّي داشت. وي اساس تحقيقات اجتماعي خود را بر روان‏شناسي قرار داد و براي شناختن روحيات ملل مختلف به سير و سياحت پرداخت. لوبون هم‏چنين كتاب‏هاي متعددي در اين موضوع نگاشت كه مورد استقبال متفكران كشورهاي گوناگون، قرار گرفت و به زبان‏هاي مختلف ترجمه شد. گوستاو لوبون در سياحت‏هاي طولاني خود، مجذوب تمدن مشرق زمين شد و درباره آن، بررسي‏هاي عميقي به عمل آورد و حاصل آن را در چهار كتاب مشهور خود تحت عنوان تمدن عرب، تمدن هندوستان، تمدن مصري و تمدن عرب در اندلس انتشار داد. دكتر گوستاو لوبون سرانجام در نهم دسامبر 1931م در نود سالگي در نزديكي پاريس درگذشت.

24) آغاز انتفاضه مردم ستم‏ديده فلسطين (1987م)
كشتار تعدادي از جوانان فلسطيني در هشتم دسامبر 1987م توسط نيروهاي ارتش رژيم صهيونيستي، موجب خشم و نفرت مردم فلسطين شد و فرداي آن روز، مراسم تشييع جنازه آنان در نوار غزّه، آغازي بر انتفاضه مردم ستم‏ديده فلسطين گرديد. گسترش اين اعتراضات به ساير اراضي اشغالي سال 1967م سبب شد تا اين قيام‏ها كه به انتفاضه موسوم گرديد، همچنان ادامه يابد و ارتش اسرائيل در سركوب آن ناتوان مانَد. در اين خيزش‏ها كه تمام اقشار فلسطيني به ويژه جوانان و نوجوانان مشاركت گسترده‏اي داشتند، براي مقابله با نيروهاي سركوب‏گر صهيونيستي، تنها از سنگ استفاده مي‏شد و به همين جهت اين انتفاضه به انقلاب سنگ، معروف گرديد. در جريان انتفاضه و در اثر رويارويى روزانه مردم و واكنش وحشيانه نيروهاي اسرائيلي، روز به روز بر حقانيت فلسطينيان در افكار عمومي جهانيان افزوده مي‏شد و بر عكس، رژيم صهيونيستي به انزواي بيشتري دچار مي‏گرديد. در خلال اولين ماه‏هاي سال 1988م، بسياري از فلسطينيان ساكن در مناطق اشغاليِ قبل از سال 1967م، در اعتصابات و تظاهراتي كه توسط رهبري متحد قيام مردمي در سرزمين‏هاي اشغالي اعلام مي‏شد شركت مي‏كردند و اين اولين نمونه از اعتراضات سياسي مشترك در دو سوي مناطق اشغالي بود. ادامه انتفاضه فلسطين دست‏آوردهايي چون محكوميت جهان رژيم صهيونيستي، شكست طرح‏هاي ذلت‏بار سازش با متجاوزان، ايجاد وحدت ميان گروه‏ها و طبقات مختلف مردم فلسطين، شكست دستگاه‏ها و سازمان‏هاي امنيتي و نظامي اسرائيل و ايجاد بحران و ركود اقتصادي در سرزمين‏هاي اشغالي را به دنبال آورد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط