اکسیر شگفت انگیز و شفا بخش سبک زندگی توحیدی

بسیاری از مشکلات و بیماری های انسان در زندگی نشأت گرفته از ذهن و فکر مریض و ویروس زده است، بسیاری از ما انسان ها آنچنان ذهن و فکر خود را غرق در مطامع دنیوی و شهوانی کرده ایم، که جایی برای اندیشه توحیدی باقی نمانده است.
پنجشنبه، 9 مرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی بیرانوند
موارد بیشتر برای شما
اکسیر شگفت انگیز و شفا بخش سبک زندگی توحیدی
بسیاری از انسان ها در هیاهو و شلوغی زندگی ماشینی به دنبال راه نجاتی برای خلاصی و نجات از دغدغه های مادی هستند، دوست دارند به گونه ای زندگی کننده که به آرامش واقعی دست یابند و از فراز و نشیت خواهش های نفسانی رهایی یابند، به همین دلیل فرهنگ و اندیشه اسلامی راهکاری بسیار زیبا و ارزشمندی را برای رسیدن به این هدف والامعرفی کرده است، ولی در بین تمام این راهکارها، شاه کلید های طلایی و اکسیر های شفا بخشی وجود دارد، که به طور شگفت انگیز  خیره کننده ای مسیری زندگی انسان را متحول می نماید و به زندگی انسان رنگ بوی الهی و آسمانی می بخشد.  

 
سیستم عامل توحیدی زیباترین پردازشگر دنیا

آموزه های دینی و اسلامی برای دست یابی به سعادت و شاد کامی پیشنهاد شگفت انگیزی را به انسان  ارائه داده است، پیشنهاد فرهنگ و اندیشه اسلامی در این خصوص تغییر زندگی به سبک توحیدی است، زندگی توحیدی لوازم و ویژگی های خاص خود را دارد، ولی شاه کلید سبک زندگی موحدانه جایگاه ویژه و ممتاز «الله» در زندگی انسان است. بر خلاف سبک زندگی های رایج دنیا که «خدا» در آن جایگاهی ندارد و در این مدل و طراحی های  سبک زندگی مادی برای خدای متعال یک جایگاه صوری و فرضی ترسیم شده است، این در حالی است که در سبک زندگی موحدانه تمام زندگی رنگ و بوی خدایی به خود می گیرد به گونه ای که زندگی بدون خدا یعنی پوچی و نیستی و عذاب: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون‏؛[1] رنگ خدایى (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگى از رنگ خدایى بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت مى‏کنیم».

 
شاه کلید سبک زندگی توحیدی

شاه کلیدی که انسان را به سبک زندگی توحیدی و موحدانه وارد می کند، مسأله ی اخلاص است، در تعریف و مفهوم شناسی اخلاص علمای لغت تعبیر مختلفی را کار برده اند که وجه اشتراک همه آنها عبارت است از زدودن شائبه ها، ناخالصی های، و نجات و سلامت معنا شده است.[2] راغب اصفهانی حقیقت این واژه طلایی را این چنین معنا کرده است: «فحقیقة الْإِخْلَاصِ‏: التّبرّی عن کلّ ما دون اللّه تعالى؛[3]حقیقت اخلاص تبری و دوری از هر آنچه غیر خداست». یا به عبارتی خالص کردن برنامه زندگی چه در عمل و چه در نیت و انگیزه برای خدای متعال. فرهنگ روایات نیز تفسیر و تعبیر بسیار زیبایی در خصوص این شاه کلید سبک زندگی توحیدی ارائه داده اند به طور نمونه در منابع روایی از پیامبراکرم(صلی اللّه علیه و اله) این چنین نقل شده است:

«قَالَ‏ الْمُخْلِصُ‏ الَّذِی‏ لَا یَسْأَلُ‏ النَّاسَ‏ شَیْئاً حَتَّى‏ یَجِدَ وَ إِذَا وَجَدَ رَضِیَ‏ وَ إِذَا بَقِیَ‏ عِنْدَهُ شَیْ‏ءٌ أَعْطَاهُ فِی اللَّهِ فَإِنَّ مَنْ لَمْ یَسْأَلِ الْمَخْلُوقَ فَقَدْ أَقَرَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْعُبُودِیَّةِ وَ إِذَا وَجَدَ فَرَضِیَ فَهُوَ عَنِ اللَّهِ رَاضٍ وَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَنْهُ رَاضٍ وَ إِذَا أَعْطَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَهُوَ عَلَى حَدِّ الثِّقَةِ بِرَبِّهِ عَزَّ وَ جَل[4]‏گفتم: اى جبرئیل! تفسیر «اخلاص» چیست؟ گفت: مخلص، کسى است که از مردم چیزى طلب نمى‏کند تا آنکه خودش آن را بیابد و وقتى که یافت، بدان راضى است و اگر نزدش چیزى اضافه آمد، در راه خدا مى‏دهد. درخواست نکردن او از دیگران، خود اقرارى است به بندگى خدا و وقتى چیزى یافت، بدان راضى مى‏گردد (و از کم یا زیادش شکایت نمى‏کند) هم او از خدا راضى است هم خدا از او. و چون براى رضاى خدا بخشش کرد به حدّ اعتماد به پروردگار خود رسیده است‏». به اذعان محققان اخلاق این روایات در بردارند چند عنصر مهم برای مخلصین است، از جمله این اوصاف عبارتند: از اقرار به عبودیت و بندگی، رضا و اطمینان به تدبیر حقّ.[5]
اخلاص اکسیر شفا بخشی است که اگر به طور صحیح و اصولی در زندگی انسان نهادینه شود، تمام دغدغه های مادی و ذهنی از زندگی انسان خارج می شود، چرا که انسان با استعانت و نزدیکی و قرب به خدا به آرامش واقعی نائل می آید.

 شرایط و زمینه ها و نشانه های اخلاص در سبک زندگی توحیدی

1-طهارت ذهن و فکر از غیر خدا
بسیاری از مشکلات و بیماری های انسان در زندگی نشأت گرفته از ذهن و فکر مریض و ویروس زده است، بسیاری از ما انسان ها آنچنان ذهن و فکر خود را غرق در مطامع دنیوی و شهوانی کرده ایم، که جایی برای اندیشه توحیدی باقی نمانده است، این دسته از افرادی که به دنبال شاه کلید زندگی سعادت بخش و توحیدی می گردند، باید قبل از هر چیزی ذهن و فکر خود را از غیر خدا شستشو دهند. این تحول و تطهیر باید در ذهنیت، روان و رفتار انسان ها شکل بگیرد.

2-تکیه و اعتماد به خدا و لاغیر
یکی دیگر از نشانه های شاه کلید سبک زندگی موحدانه، تکیه و اعتماد راسخ به خدای متعال و دل نبستن و باور نداشتن به غیر خداست، به عبارتی موحد راستین غیر خدا را در عالم مؤثر نمی بیند، و جز برای خدا حسابی باز نمی کند، به زید و عمرو،... متوسل نمی شود، و تنها راه رسیدن به اهداف عالیه را در پیوستن و درخواست کردن از خدای متعال مشاهده می کند، غیر خدا را تنها از اسباب و وسایل الهی می شناسد، که اثربخشی اگر داشته باشند از آن خداست.

3-ناامیدی از غیر خدا و امید بستن به خدای متعال
کسی که در زندگی تمام فکر و ذهنش به دنبال دیگران است، که آنها برای او راه نجاتی را باز کنند و یا گره ای را بگشایند، به واقع از طعم شیرین و اکسیر شفا بخش اخلاص بهره ی کافی نبرده است، چه بسا بتوان ادعا کرد اصلاً این چنین افرادی وارد در مرتبه و حیطه اخلاص نشده اند؛ کما اینکه در منابع روایی از جمله شرایط و اساس اخلاص این چنین تبیین شده است:
 
4-طلب رضای الهی و دوری از طلب رضای غیر خدا
شاید خیلی حقیر به نظر برسد ولی واقعیت امر این است که مشکل اساسی و بزرگترین عامل استرس و نگرانی برخی افراد این است که چرا در برابر کاری که انجام داده اند مورد ستایش و تمجید قرار نگرفته اند، چرا دیگران خوبی های آنها را نمی بینند و از او تشکر نمی کنند،با اینکه دعوتش کردم ولی دعوت نکرد. جلوی پایش بلند شدم ولی بلند نشد. خدمت کردم ولی بی مهری کرد و... واقعیت امر این است این نوع انتظار و دغدغه های ذهنی و فکری ما نشان می دهد که کارمان را برای دیگران خالص کرده ایم نه برای خدا، زمانی که ما انسان ها در قبال کاری که برای دیگران انجام می دهیم انتظار تأیید شدن و مورد توجه قرار گرفتن از طرف مقابل را داریم، این امر نشان می دهد که کار را برای رضایت مردم انجام دادیم نه رضای خدای متعال.

در منابع روایی از  پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده است: «انَّ لِکلِّ حَقٍّ حَقیقةً، وما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الاخْلاصِ حتّى لا یحِبَّ أنْ یحْمَدَ على شى‌ءٍ مِن عَمَلٍ للَّهِ؛[6]هر حقى را حقیقتى است و بنده به حقیقت اخلاص نرسد مگر آن گاه که دوست نداشته باشد در برابر کارى که براى خدا مى‌کند تمجید و ستایش شود. خوشا به حال کسی تمام زندگی اش را برای خدا خالص کرده و تنها به دنبال رضایت و خرسندی اوست، خواب، و بیداری، نماز و فقط برای خداست،[7] کما اینکه در منابع روایی نیز نقل شده است: «طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ عَمَلَهُ وَ عِلْمَهُ وَ حُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ أَخْذَهُ وَ تَرْکَهُ وَ کَلَامَهُ وَ صَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَه‏؛[8] خوشا به سعادت کسی که عمل، علم، دوستی، دشمنی، گرفتن، رها کردن، سخن، سکوت، کردار و گفتارش را برای خدا خالص گرداند».

 
آثار و برکات اخلاص در سبک زندگی توحیدی

1-آزادی و رهایی از سختی های دنیوی و فکری
اخلاص اکسیر شفا بخشی است که اگر به طور صحیح و اصولی در زندگی انسان نهادینه شود، تمام دغدغه های مادی و ذهنی از زندگی انسان خارج می شود، چرا که انسان با استعانت و نزدیکی و قرب به خدا به آرامش واقعی نائل می آید، در منابع روایی از امام علی(علیه السلام) این کارکرد و اثر شفا بخش اخلاص این چنین بیان شده است: «بِالْإِخْلَاصِ‏ یَکُونُ الْخَلَاصُ‏ فَإِذَا اشْتَدَّ الْفَزَعُ‏ فَإِلَى اللَّهِ الْمَفْزَع‏؛[9]و خلاصى با اخلاص آید، و چون فزع و بى‏تابى سخت شود مفزع و پناه‏گاه خدا است».
 
2-خوشبختی و سعادت واقعی
یکی از آثار  برکات ارزشمندی که در منابع روایی برای اخلاص بیان شده است، دست یابی به سعادت و خوشبختی است، سعادت و شاد کامی که پایدار  دائمی است و خلل و کاستی در آن به وجود نمی آید. «السَّعِیدُ مَنْ أَخْلَصَ الطَّاعَة؛[10]نیکبخت کسى است که خالص گرداند طاعت و فرمانبردارى حقّ تعالى را.»

3-بهره مندی از حکمت و دانش الهی
حکمت و دانش گمشده مومن است، چرا که به واسطه حکمت و دانش می تواند، مسیر صحیح زندگی را پیدا کرده و از بحران های خطرناک و فتنه نجات یابد. «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ؛[11] یعنی: اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می‌کند».

3-بهره مندی از برکات آسمانی
«مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه‏؛[12] کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد».
 
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه بقره، آیه 138.
[2]. لسان العرب، ج‏7، ص26. «إِذا کان قد نَشِبَ ثم نَجا و سَلِم‏».
[3]. مفردات ألفاظ القرآن، ص293.
[4]. معانی الأخبار، ص261.
[5]. امیر غنوی، سلوک اخلاقی، طرح های روایی، ص321.
[6]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج‏2، ص414.
[7]. سوره انعام، آیه 162.«قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».
[8]. تحف العقول، ص100.
[9]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2،ص468.
[10]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص167، ح 3270.
[11]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏67، ص249، ح25.
[12]. عدة الداعی و نجاح الساعی، ص233.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط