راه های زمینه ساز جامعه برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه

فراهم آوردن زمینه های ظهور، از جمله شــرایط ظهور به حســاب می آید و تا زمینه ظهور فراهم نشود، حضرت تاریخ و مهدی(علیه الســلام) ظهور نخواهد کرد. حال باید توجه داشــت که برخی از شــرایط ظهور، با گذشــت ظلم و جور انســان ها، پیشــرفت علم و دانش بشــری و در نتیجه آگاهی مردم دنیا و ناامید شدن مردم از نحله ها و مذهب های بشری و حکومت های مختلف فراهم می شود؛ و باید برخی دیگر از آنها به دست ما انسان ها و دوستداران آن حضرت فراهم آید.
دوشنبه، 5 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راه های زمینه ساز جامعه برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه

ابعاد مختلف زمینه سازی شرایط ظهور و انقلاب جهانی مهدوی

 اعتقاد به مهدویت و انتظارمثبت، و زمینه سازی حکومت عادلانه که ظلم و فسادی در آن نباشد رمز نجات هر مکتب و مذهبی است. بخش انتظار و منجی گرایی در ادیان و مذاهب مختلف بخصوص در دین اسلام و مذهب شیعه از ظرفیت بالایی برخوردار است. و دارای ظرفیت بالایی در زمینه ها و ابعاد مختلف می باشد، که ضروریست ابعاد مختلف آن به صورت شفافی تبیین شود.
 
نظام مقدس جمهوری اسلامی برای شکل گیری و حرکت نیاز به الگو و نمونه دارد. الگوی نظام و جامعه ما، الگوی جامعه پیامبر(صلی الله علیه و آله) و چند سال حکومت حضرت علی(علیه السلام) و الگوی جامعه عادلانه مهدوی است. بنابر این درک و شناخت شاخص ها، اهداف، راهبرد ها، و سیاستگذاریها و برنامه ریزی هاو نحوه اجرای برنامه ها برای رسیدن به اهداف جامعه توحیدی و عدالت اجتماعی جامعه مهدوی مهمترین مسئله ما است.

برای رسیدن به جامعه و انسان آرمانی بایستی زمینه سازی کنیم و برای زمینه سازی بایستی برنامه ای مدون در ابعاد و زمینه های مختلف داشته باشیم. جهت برنامه ریزی راهبردی ضروری است تا ابعاد مختلف زمینه سازی ظهور تبیین شود. مهدویت را می توان در دو محدوده طرح نمود. اول در محدوده ایران اسلامی که بر استبداد داخلی پیروز شده و دست ابرقدرتها را از نظام اسلامی قطع نموده است.

دوم در محدوده کل جهان می توان طرح نمود و در باره آن بررسی نمود. اصولا بحث مهدویت در اسلام از تفکر و نگرش و جهان بینی توحیدی نشئت گرفته است. حضرت مهدی(علیه السلام) بعنوان انسان کامل و خلیفه اللهی است که تجلی همه زیبایی ها، خوبی ها، محبت ها، جاذبه ها و دافعه هاست.

 این انقلاب دارای ابعاد مختلفی می باشد، که مهمترین آنها را می توان در شانزده بعد تقسیم نمود، که هر بعد خود انقلاب بزرگی در انسان، جامعه و طبیعت است. ابعاد مختلف انقلاب جهانی مهدوی شامل: ابعاد، اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، پژوهشی، علمی، فناوری، عمرانی، قضایی، قانونگذاری، امنیتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و زیست محیطی می باشد. محور اساسی حرکت عدالت در ابعاد مختلف آن می باشد.

منتظران، چشم انتظار لیلای وجودند، آنها که عظمت درونی خویش را با تمام وجود، دریافته اند. آنهایی که برای پیمودن راه حق، در نبرد همیشگی حق و باطل، ظهوری موثر داشته و بی تفاوتی را محکوم، و حسین وار ثار داده اند و خون می دهند، و راه سرخ شهادت را برای نابودی ظلم و فساد، باز گذاشته اند.

آنهایی که با صبر و شکیبایی، ابراهیم وار بر علیه بت های زمانه می شورند و از هدایت پیوسته حق بهره می جویند، آنهایی که در لحظه لحظه زندگی خویش، با قطره قطره خون خویش، و با تکه تکه پوست و گوشت و استخوان خویش، به نگرش و نظام عدالت محور توحیدی شهادت می دهند و در جهت تحقق توحید و عدالت و نابودی ظلم و ستم فریاد می زنند.

آنهایی که برای پیروزی جبهه توحید و عدالت اجتماعی با شرک و تبعیض و ظلم و فساد می جنگند و در این راه از همه چیز خود گذشته اند. آنهایی که به پیروزی قطعی راهشان با تمام وجودبه یقین رسیده اند.
 

خداوند در نگرش توحیدی

امروزه هیچ ایده و تفکر و اندیشه ای به اندازه اندیشه مهدویت و منجی گرایی در عرصه های مختلف، فردی و اجتماعی، اعتقادی، اخلاقی، علمی و فناوری، فرهنگی، سیاسی، هنری در جوامع مختلف به ویژه در جهان تشیع کارساز و تاثیر گذار نمی باشد. مهدویت راه رسیدن به جامعه و انسان ایده آل و کامل است، راه بسیج محرومین و مستضعفین جهان و استراتژی راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران است.

مهدویت زمینه سازی و نزدیک کردن ادیان و به حرکت درآوردن مستضعفین جهان علیه ظلم و استکبار، استثمار است، مهدویت برای حرکت به سمت حکومت جهانی عادلانه است. مهدویت، طراحی و برنامه ریزی مهندسی فرهنگی، اعتقادی، اخلاقی، علمی، اجتماعی، سیاسی، قضایی، قانونی و نظامی خود، جامعه و جهان بر اساس جهان بینی، اعتقادات، اهداف، راهبرد ها و سیاستگذاریها و آموزه های مهدویت است.

درروایتی از قول پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده است که یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی سلطانه؛ جماعتی از مشرق زمین به پامی خیزند و زمینه ظهور آن حضرت را فراهم می سازند . این حدیث شاید به انقلاب اسلامی ایران اشاره می کند. بنابراین انقلاب ما انقلاب زمینه ساز می باشد. نظام و دولت زمینه ساز، کلیه قوای سه گانه اش، ارتش و سپاهش، کلیه وزارتخانه ها و سازمانهایش بویژه آموزش و پرورشش، آموزش و عالی اش، در حوزه های علمیه اش، در صداوسیمایش بایستی در جهت زمینه سازی ظهور حرکت نمایند و دارای ویژگیها و شاخص هایی باشند، که نشان می دهد نظام و دولت اسلامی در جهت زمینه سازی حرکت می کند.

در اینجا لازم است از خود بپرسیم آیا نظام و دولت ما در مسیر زمینه سازی برای تحقق اهداف و راهبردهای مهدویت حرکت می کند یا در جهت مخالف آن، و یا در این مسیر سردرگم هستیم و نمی دانیم چه کاری بایستی انجام دهیم و یا خدایی نکرده بی تفاوت می باشیم. انشاء الله انقلاب ما ونظام و دولت ما دولت زمینه ساز است و به فرموده رهبر انقلاب امام خمینی باید این حکومت را به دست صاحب اصلی اش تحویل دهیم.

جهان بینی ما جهان بینی توحیدی است و لازم است در ابعاد و زمینه های مختلف در جهت عدالت اجتماعی حرکت نمائیم. و برای زمینه سازی طرح و برنامه ای مدون داشته باشیم. بنظر می رسد خداوند متعال مانند طراح یا معمار و برنامه ریز و پرورش دهنده ماهر و سناریو نویس بسیار دقیق در فرایند تکوین و تشریع و در کل نظام جهان کارش را به نحو احسن انجام داده است. همه حوزه ها و زمینه های تاریخی از قبل از آفرینش انسان تا ابتدای خلقت انسان، و از آن هنگام تا کنون و تا آینده، زنجیره ای به هم پیوسته است. انسان هایی که می خواهند درک و بینش خود را نسبت به خود و جامعه و تاریخ و طبیعت و خدای خود بالاببرند در این اقیانوس شنا می کنند و با کنکاش و مهارت و غواسی مطالبی را بدست می آورند و چیز هایی را از این اقیانوس با غواسی در می آورند و اسراری را کشف می کنند.

قصه آدم و حوا، هابیل و قابیل، حرکت و نهضت حضرت نوح، قیام ابراهیم بر علیه نمرود، قیام موسی در برابر فرعون، و حضرت موسی در مقابل قیصر، انقلاب پیامبر اسلام در مقابل نظام جاهلیت، ازدوج حضرت علی(علیه السلام) با حضرت فاطمه (علیه السلام) و تولد یازده امام معصوم بعنوان جانشینان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام)، غیبت امام زمان (علیه السلام) و مسئله انتظار و زمینه سازی شرایط ظهور، انقلاب جهانی عادلانه مهدوی و تحقق نگرش توحیدی و عدالت اجتماعی در جامعه جهانی و هزاران اسرار دیگر وجود دارد.

امروزه انتظار سازنده و مثبت به مفهوم ابزاری برای رسیدن به جامعه عادلانه مهدوی و در تداوم حرکت بسوی انسان ایده آل که به جز خدا نبیند و انسان را به مقام خلیفه الهی برساند. توجه پژوهشگران و دانشمندان را به خود جلب نموده است. ازطرف دیگر استکبار جهانی و محافظه کاران زر و زور و تزویر تداوم سلطه خود را مغایر با رشد و گسترش مهدویت می داند، و در نتیجه با تمام امکانات تلاش می کند انتظار مثبت و زمینه سازی شرایط ظهور را از بین ببرد.

انتظارمثبت یعنی اعتراض نسبت به وضع نا عادلانه موجود، انظار یعنی تغییر و تحول اساسی در فرد و جامعه، یعنی حرکت و تعالی جویی و زندگی موثر و با کیفیت، یعنی حرکت بر اساس مکتب اعتقادی مهدویت، یعنی مسئولیت و شهادت، یعنی ایثار و شهادت و حضور همیشگی و جاودانه در جامعه، زمان و تاریخ است. انتظار عاری از هر گونه نژاد، قومیت، مذهب، دین و آیین است. انتظار در اعماق سرشت انسان و فطرت پاک او وجود دارد.

اعتقاد به مهدویت و انتظارمثبت، و زمینه سازی حکومت عادلانه که ظلم و فسادی در آن نباشد رمز نجات هر مکتب و مذهبی است. بخش انتظار و منجی گرایی در ادیان و مذاهب مختلف بخصوص در دین اسلام و مذهب شیعه از ظرفیت بالایی برخوردار است. و دارای ظرفیت بالایی در زمینه ها و ابعاد مختلف می باشد، که ضروریست ابعاد مختلف آن به صورت شفافی تبیین شود.

امروز نظام استکبار جهانی به درستی درک کرده است که اعتقاد به مهدویت چه اعتقادی در افراد ایجاد می کند و چه انگیزه ای برای اجرای امربه معروف و نهی از منکر در آنها ایجاد می کند. به همین خاطر دشمن با تمام وجود و با تمام امکانات و منابع خود در جهت مقابله و مبارزه با ایده مهدویت، که ریشه استکبار و ظلم و فساد را خواهد سوزاند، سرمایه گذاری نموده است.

امروز بزرگترین معروف حرکت در جهت عدالت فردی، اجتماعی و جهانی است و اینکار بدون بسیج و به حرکت دادن مستضعفین جهان ومبارزه خستگی ناپذیر با استکبار جهانی میسر نیست. امروز بزرگترین منکر نظام استکبار جهانی است که منافعش در مقابل منافع محرومین مستضعفین جهان است. کافی است اهداف و راهبرد ها و سیاستگذاریهای مهدویت را برای مردم جهان از طریق ادیان خودشان روشن کنیم و منافع فردی ، اجتماعی و جهانی آنها را به این باور و اعتقاد روشن کنیم. و خوراک فکری برای تمام ادیان در زمینه مهدویت فراهم نمائیم.

به عقیده آیت الله مصباح یزدی در حرکت به سوی حکومت عادلانه جهانی مهدوی در زمین، در ابتدا لازم است هدف به روشنی تعریف شود. مقصد اصلی حرکت نیز خداوند است و بقیه چیز ها وسیله ای است برای رسیدن به هدف نهایی است. هدف از آفرینش انسان در آیه«وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» مشخص شده است.

در این حرکت ضروریست تا در هر قدم که بر می داریم، یک قدم ما را به عدالت اجتماعی، بالارفتن علم و دانش و استاندارد های زندگی و رفاه و امنیت و آماده کردن شرایط ظهور نزدیک نماید، و ما را به اهداف عالی یعنی آفرینش انسان و رسیدن به مقام خلیفه الهی نزدیک نمایدخداوند به انسانی که کار شایسته و عمل صالح انجام دهد و به خدا ایمان آورد و تنها او را پرستش نماید، تا به مقام خلیفه الهی برسند. وعده داده است که “لیستخلفنهم فی الارض و …).

همچنین فرموده است که جانشین و وارث گذشتگان شوند. ان الارض یرثها عبادی الصالحون . افراد صالح وقتی قدرت را دردست بگیرند، بر گردنکشان و سلطه طلبان تسلط پیدا می کنند و نا امنی ها را که توسط سلطه طلبان ایجاد شده بود امن می کنند و لیبدلنهم من بعد خوفهم آمنا.

تشکیل حکومت وسیله ای است جهت رسیدن به جامعه ایده آل و رسیدن به اهداف نهائیش یعنی انسان ایده آل و بنده خدا بودن و پرستش خالص الهی و جانشینی خدواوند در روی زمین است. و خداوند را مالک همه چیز و دارای همه کمالات، فضیلت ها و ارزشها بداند. انسان در مکتب قرآن و سنت و عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، خود را همچ.ن خمیری در اختیار آنها قرار دهد تا به هر شکل و روشی که آنها می خواهن شکل بگیرد و طوریتربیت شود که در هر لحظه و در هر مکان و زمانی احساس کند سر و کارش با خداوند است.

در گفتار، کردار و اعمال خود و در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی به جز خدا نبیند و خواسته ای جزخواسته خداوند نداشته باشد. خداوند وعده می فرمایدکسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام دهند خداوند بر آنها منت می گذارد و به ایشان توفیقی می دهد که جامعه ای تشکیل دهند که فقط خدا را پرستش کنند و برای او شریکی قائل نشوند. و خود را بنده خدا ببینند و خداوند را مالک همه چیز ببینند. این جامعه نیاز به قوه قهریه دارد که قوانین و دستورات الهی ضامن اجرای عملی داشته باشد. منساء این قدرت و حکومت خداوند است و حرکت بر اساس خدا محوری است.

هیج کسی از ناحیه خودش هیچ قدرت و اعتباری ندارد، نه قدرت تکوینی و نه قدرت اعتباری و قانونی له الخلق و الامر هم افرینش و هم حکمرانی از آن خداوند است. مالک قدرت قهریه خداوند است و اگر کسی بخواهد اعمال قدرت در جامعه بکند بایستی از طرف مالک قدرت یعنی خداوند اجازه داشته باشد. انسان ها هر آنچه دارند از خداوند عاریه گرفته اند و کسی چیزی از خود ندارد که به دیگری ببخشد. هر آنچه مردم در دست دارند خداوند به آنها داده است.

نه تنها همه چیز از آن خداوند است بلکه ایمان بخ خداوند و مرگ انسان ها هم منوط به اذن خداوند است و ما کان لنفس ان تموت الا باذنه و ما کان لنفس ان تومن الا باذن الله ” این اذن اذن تکوینی است نه تشریعی. قرآن می خواهد انسان ها طوری تربیت شوند تا سر منشع همه قدرتها و اسباب و مسببات را قدرت الهی بدانند و بدون آن، برای هیچ چیز قائل نباشند.

همه چیز در پرتو الهی معنی دارد و اگر قدرت و اذن و اراده ای نباشد، هیچ چیز نیست. بر اساساین نگرش، کسی که در راس حکومت و قوای قهریه قرار می گیرد بایستی به اذن خداوند باشد. و دستورات الهی را اجرا نماید. او در ملک خداوند بی اذن خداوند نمی تواند تصرفی داشته باشد. فرمان و قدرت اوبایستی از طرف خداوند است. انسانی نمی تواند بدون اجازه خداوند به انسان دیگری دستور دهد و امر و نهی نماید.

حتی اگر خداوند به پیامبر نفرموده بود که اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم، اگر امر خداوند به اطاعت از پیامبر نبود، پیامبر حق نداشت که به مردم دستور دهد بلکه حق داشت که بعنوان رسول پیام الهی را ابلاغ نماید و ما علی الرسول الا البلاغ پیامبر به عنوان رسول فقط باید ابلاغ رسالت کند. اگر پیامبر دستور دهد که شما بایستی چنین و چنان کنید این نیاز به اذن دیگری دارد. لازم است تا خداوند مطاعیت را به پیامبر مطا کند و به او منصب فرمان روایی و اولی الامری را به او عطا کند تا اطاعتش واجب شود. در نگرش الهی و توحیدی، انسان بنده خداست و از خود هیچ چیزی ندارد. هر آنچه انسان دارد تکوینا از خداست و هر مقامی که انسان اعتباری داشته باشد بایستی به اذن خدا باشد.

پیامبران و اولیای الهی در طول تاریخ آمدن موعود را برای امت خود نوید داده و بهروزی و عدالت جهانی مهدوی را ترسیم نموده اند. حضرت داود(علیه السلام) در فصل های مختلف زبور، از شادی آسمانیان، مسرت خاکیان، غرش دریا ها، به وجد آمدن صحرا ها، ترنم درختان جنگل، آبادانی جهان، آسایش انسانها و آرامش همه گان اشاره نموده است1.

حضرت حیقوق نبی(علیه السلام) نوید ظهور او را داده، از طول غیبتش سخن گفته و به امت خود فرموده است: اگر چه تاخیر نماید، برای ظهورش منتظر باش، که البته خواهد آمد2.

اشعیای نبی(علیه السلام) از گسترش عدل و بر چیده شدن ظلم و ستم بدست آن یگانه دوران خبر داده است و از رجعت مردگان سخن گفته و منتظران ظهور را ستوده است3.

حضرت دانیال نبی(علیه السلام) از وقایع آخر زمان به تفصیل سخن گفته و در انتها فرموده است: خوشا به حال آنها یی که انتظار کشند4.

حضرت عیسی(علیه السلام) در بیش از 50 مورد در باره منجی عالم سخن گفته و به انتظار سازنده فرمانداده5 و از غفلت و بی توجهی بر حذر داشته است6.

رسول اکرم(ص) پس از دیدن نوردرخشان حجت قائم(علیه السلام)، چون ستاره ای فروزان در شب معراج7، به خیل منتظران پیوسته و با منطق وحی از این سوز و گداز، پرده برداشته8، و می فرماید: ظوبی لمن لقیه، و طوبی لمن احبه و طوبی لمن قال به9؛ خوشا به حال کسی که او را دیدار نماید؛ خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد؛ خوشا به حال کسی که به امامت او معتقد باشد.

امام علی(علیه السلام) بر منبر کوفه از حضرت مهدی (علیه السلام) سخن می گوید و می فرماید: برترین قله شرف، دریای بی کران فضیلت، شیر بیشه شجاعت، ویرانگر کاخ های ستم، جهاد گر همیشه پیرور، قهرمان دشمن شکن و …درپایان آهی می کشد و می گوید چقدر مشتاق دیدار اویم( هاه، شوقا الی رویته10).هر یک از امامان معصوم (علیه السلام) در باره ویژگیهای حضرت مهدی(علیه السلام) و زمان دوران او سخن گفته اند که برخی از این سخنان در منبع11 آمده است.

امام کار خود را زمینه سازی ظهور امام عصر می داند. انتظار ظهور به مفهوم امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم و فساد واستکبار و تلاش جهت تحقق توحید و عدالت اجتماعی در ابعاد فردی، اجتماعی و چهانی است.

عدالت در ابعاد و زمینه های مختلف صدای بلند فطرت پاک انسان است که در طول تاریخ، و در همه مکانها و در تمامی زمان ها شنیده می شود. عدالت شعار زیبایی است که ملاک همه زیبایی ها و رمز و راز پیدایش خلقت و استمرار هستی است و جهان طبیعت، و خلقت انسان بر آن اساس استوار است. تحقق عدالت در جامعه مهدوی مایه شکوفایی استعداد های نهفته در عمق وجود انسانها، جامعه، و طبیعت است و مایه بقا و صفای آن خواهد بود.

عدالت خواهان در طول تاریخ، به انتظار ظهور فردی نشسته اند که می تواند عدالت را در ابعاد مختلف آن در تمامی جوامع بشری و در کل جهان مستقر نماید. او دارای خصوصیات و ویژگیهایی است که در دل عاشقان و شیفتگانش تاثیر می گذارد و همچون آهن ربایی، آنها را به سوی خود جذب می کند. در طول تاریخ هر انسان فطری و کمال جویی در هر شرایط مکانی و زمانی به سوی او جذب می شود. تمامی کمالات انسانی در او حمع شده است. او امام، الگو، شاهد و ناظر است ودر هر لحظه ممکن است به امر خداوند ظهور کند.

از ادیان الهی گرفته تا مکاتب بشری، همه به آینده ای ایده آل برای زندگی بشر معتقدند و مژده آن را داده اند. اکنون محتوای مهدویت بر تاریخ و بر افکار بیشتر انسانها حکومت می کند. همه معتقدین بر این نکته اتفاق دارند که روزی ظلم و ستم نابود و بشریت به آرامش و سعادت خواهد رسید.

از ویژگیهای انقلاب جهانی مهدوی عبارتند از

الف- معصوم بودن رهبر انقلاب و منزه از خطا و اشتباه و ظلم و فساد؛

ب- رشد و تکامل بینش و عقلا نی مردم (اعتقادات، اخلاق، علم و فناوری) ؛

ج- همراهی کردن عصاره تاریخ با حضرت (313 نفر)؛

د- آماده بودن زمینه ظهور؛ ه- داشتن برنامه ای مدون؛

و- قدرت مستحکمی که به تواند چندین میلیارد انسان را در جهان مدیریت نماید.

برنامه حضرت مهدی در قرآن وجود دارد و همان برنامه ای است که درنهضت های انبیا وجود داشته است(ولی یا ما در اختیار نداریم و یا اگرهم در اختیار داریم نمی توانیم آنها را خوب درک کنیم). به همین خاطر تعبیر شده که او دین جدیدی می آورد.

در اکثر احادیت پیامبران و اوصیای الهی در باره ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) و عدالت اجتماعی و ابعاد مختلف آن صحبت شده است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درپایان عمر با حضرت فاطمه(علیه السلام) به تفصیل در باره حضرت مهدی(علیه السلام) صحبت می کند و به او می گوید کهالمهدی من ولدک ،دخترم این مهدی از تبار توست12.

امام رضا(علیه السلام) وقتی نام قائم آل محمد را می شنود، بر می خیزد، دست به سر می گذارد و برای تعجیل فرج آن بزرگوار دعا می کند13.

حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: الحادی عشر من ولدی، هو المهدی یملا ها عدلا کما ملئت جورا و ظلما، تکون له حیره و غیبته، یضل فیها اقوام و یهتدی فیها آخرون14؛ او یازدهمین فرزند منست، او همان مهدی است که جهان را پر از عدل کند؛ آنگونه که پر از جور و ستم شده است. برای او دوران حیرت و غیبتی خواهد بود، که گروه هایی در آن گم گشته و گروه های دیگری در آن هدایت خواهند یافت.

امام حسن عسگری(علیه السلام) فرزندش (حضرت مهدی (علیه السلام)) را در شب بدر، به شیفتگانشان نشان داده و خطاب به احمد بن اسحاق فرمود: اگر نبود که تو در نزد خدا و اولیای خدا منزلت خاصی داری، فرزندم را به تو ارائه نمی دادم15. امام هادی(علیه السلام) از اختصاص روز های جمعه به آن حضرت سخن می گوید16.

امام حسن عسگری(علیه السلام) به احمدبن اسحاق فرمود: سپاس خداوند را که مرا ازدنیا بیرون نبرد، تا امام بعد از خود را دیدم. او شبیه ترین مردمان است به رسول خدا، در خلقت و سیرت. خداوند او را در عالم غیبت نگه می دارد. سپس ظاهر می سازد تا جهان را پر از عدل و داد کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد17. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: چون قائم ما قیام کند، جامه علی(علیه السلام) را می پوشد و سیره او را می پوید18.

در احادیث زیادی روایت شده: اگر یک لحظه حجت خدا در روی زمین نباشد، زمین ساکنان خود را در کام خود فرو می برد19. در احادیث بسیاری از آشکار شدن گنج ها، فراوانی باران و کشاورزی، توسعه امنیت و آبادانی و عمرانی، رفتن کینه و بخل از دل بندگان خدا، رفتن بدی ها و بد ها و باقی ماندن خوبی ها و خوبها، عدالت بالسویه اجتماعی، جوشش چشمه ها، جمع شدن گرگ و میش با هم اشاره شده است.

در فرازی از زیارت حضرت مهدی(علیه السلام) در روز های جمعه می خوانیم:عجل الله لک ما وعدک من النصر و ظهورالامر … وانتظر ظهورک و ظهور الحق علی یدیک20 ؛ ای مهدی حجت خدا در زمین او و نور خدا در میان خلق او، خداوند عملی شدن و وعده هایی از پیروزی و قدرت که به تو داده، هر چه زودتر تحقق بخش …. و من در انتظار ظهور تو و ظهور حق بر دستان تو به سر می برم.

طرف داران عدالت اجتماعی و عدالت خواهان در طول تاریخ به انتظار ظهور هرچه سریعترش، تلاش می کنند تا زمینه ظهور آن امام عدالت گستر را فراهم نمایند و در این زمینه به بررسی راهکار های مختلف زمینه سازی شرایط ظهور و تحقق آن می پردازند. برای بررسی و تحقیق دکترین مهدویت و زمینه سازی شرایط ظهور و درک زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) ضروریست از قرآن کریم، سنت و سیره پیامبر و احادیث و سیره امامان معصوم(علیه السلام) به ویژه دوران حکومت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) و عقل و اندیشه استفاده شود.

بطور کلی عدالت مهدوی ناشی از عدالت الهی است و عدل مانند توحید امری فطری است. اما چون تمدن موجود بشری افسار گسیخته و به دور از شاخص های عدالت فطری است. حضرت مهدی(علیه السلام) عدالت فطری و الهی را پیاده خواهد کرد. بنا براین نظام عادلانه مهدوی با نظام ناعادلانه تمدن موجود نا سازگاری دارد. در اینجا لازم است عدالت را بعنوان محور حرکت انقلاب جهانی مهدوی تعریف شود و ابعاد مختلف حکومت عادلانه مهدوی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

عدالت چیست؟

تعاریف مختلفی از عدالت شده است مانند: قرار دادن هر چیز در جای خود؛ دادن حق هر ذی حقی؛ اعتدال و میانه روی و دوری از افراط و تفریط؛ موزون و متعادل و متناسب بودن؛ تساوی و نفی هر گونه تبعیض؛ برابری اجتماعی در ابعاد مختلف (عدالت اجتماعی، سیاسی، قضایی، اقتصادی، فرهنگی و …) و تعاریف دیگر که منظومه ای از عدالت اخلاقی و اعتقادی، فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عدالت آفاقی و انفسی، تکوینی و تشریعی، می باشد.

بطور کلی عدالت یعنی پذیرش حاکمیت الهی و قرآنی در سه عرصه رندگی است. در عرصه اول پذیرش حاکمیت الهی در درون وجود انسان، عرصه دوم پذیرش حاکمیت الهی در عرصه بیرونی انسان (جامعه) است، عرصه سوم پذیرش حاکمیت الهی در طبیعت و در کل نظام هستی است.

انسان ها، و جوامع زمانی به تعادل و عدالت می رسند که الله و معیار ها و ارزش های الهی در فکر و دل و ذهن آنها و در جامعه حاکم شود. زمینه سازان شرایط ظهور بایستی دارای چنین ویژگیهایی باشند. عدالت ریشه در فطرت پاک انسان دارد. هر انسانی بطور فطری تشنه عدالت است و با تمام وجود آرزوی استقرار عدالت اجتماعی را در جامعه دارد. این شیفتگی و ارزو از اعماق وجود او ناشی می شود.

از آن جا که محور حرکت انقلاب جهانی مهدوی بر پایی حکومت عدل الهی و نابودی ظلم و ستم در سراسر جهان است، بطور طبیعی با چالشها، و موانع بسیاری روبرو خواهد بود. ضروریست تا با استفاده از قرآن و سنت پیامبر و سیره امامان معصوم(علیه السلام) از سد آن موانع عبور کرده تا بتوانیم عدالت را در همه ابعاد آن در جهان مستقر و نهادینه نمود.

شهید مطهری راجع به عدالت می فرماید: در قرآن از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت و از آرمان های فردی گرفته تا هدف های اجتماعی، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن همدوش توحید، رکن معاد، هدف تشریع نبوت و فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت اجتماع است21.

علی(علیه السلام) به دولت مردان چنین توصیه می کند اجعل العدل سیفک22؛ عدالت را شمشیر کار خود قرار دهید.

علی(علیه السلام) حکیم سخن می فرماید العدل اساس به قوام العالم23؛ عدل پایه و ستونی است که هستی بدان پا برجا و استوار است.

حکیمه خاتون از نخستین سخنی که حضرت مهدی(علیه السلام) در آغاز تولد به زبان آورده، چنین روایت می کند: آن امام بزرگ در لحظات نخستین پس از تولد، لب به سخن گشود و به یکتایی خداوند و رسالت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و امامت همه امامان (علیه السلام) گواهی داد. سپس چنین فرمود: پروردگارا، وعده هایت را در مورد من جامعه عمل بپوشان و کار مرا به پایان رسان، گام هایم را استوار بدار و به وسیله من، زمین را از عدل و داد پر کن24.

در فرهنگ قرآنی مترادف عدالت، قسط است و متضاد کلمه عدل، جور است25.

قسط حق و حقوق دیگران را رعایت کردن و تجاوز نکردن است. بیشتر به روابط انسانی و اجتماعی و طبیعی توجه دارد. در صورتی که عدل، علاوه بر آن، به رابطه انسان با خود، و خدا هم توجه دارد، همچنین رعایت اعتدال و تعادل و برابری در تمامی امور فردی ، اجتماعی و زیست محیطی است. این امور کلیه امور اعتقادی، اخلاقی، امور تفکری و پژوهشی، امور علمی و فناوری، امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت، و همچنین امور امنیتی، عمرانی و زیست محیطی را شامل می شود.

حضرت مهدی (علیه السلام) در هنگام نماز عشا ظهور می کند، پس از بجا آوردن نماز عشا، با صدای رسا و بلند خود می فرماید: ای مردم! خدا و روز واپسین را که درپیشگاه او می ایستید، به یاد شما می آورم، او حجت خود را برگزید… من شما را به خدا و رسولش و عمل به کتاب خدا و ترک باطل و احیای سنت او دعوت می کنم…..26

یکی از ضروریات هر نهضت انقلابی، برای تحقق عدالت در ابعاد مختلف، تربیت مهره های کارآمد و مجریان و کارگزاران حق جو، عادل و ظلم ستیز است. عدم وجود چنین افرادی که در کنار رهبر ، موجب شکست بسیاری از حرکت های آزادیخواهی و عدالت خواهانه شده است. امام مهدی(عج) که قرار است ارمانی ترین نظام عادلانه را در جهان ایجاد نماید، به مهره هایی محکم و استوار نیاز دارد.

زیرا هر قدر معیار ها و ارزش ها و آرمانهای یک مکتب بالاتر باشد، نیاز به مهره های آگاه تر، خود ساخته تر و نیرومندتر است. بنابر این دوران غیبت امام، بهترین فرصت برای خود سازی و رسیدن به درجه ای است که افتخار عضویت در صفوف یاران امام کسب شود.

حمران از امام باقر(علیه السلام) می پرسد: ای کاش می فرمودید قیام حضرت چه زمانی اتفاق خواهد افتاد تا دل ما شاد گردد! امام(علیه السلام) در قالب یک حکایت پر معنا، زمان را به سه دوره تقسیم می کند: زمان گرگ، زمان میش، و زمان ترازو. به این صورت حمران را متوجه این نکته می کند که، تا زمان ترازو فرا نرسد، زمان ظهور و حاکمیت امام عدالت گستر نیز فرا نخواهد رسید27.

منظور این است که اگر مردم گرگ صفت باشند، پدیده غصب خلافت رخ خواهد داد. و اگر میش صفت باشند، هر چند که تمایل دارند که خلافت را باز گردانند، اما عملا چنین اتفاقی نخواهد افتاد. ولی اگر مردم ترازو صفت و عدالتمدار باشند، حق غصب شده امامت را به صاحبان اصلی آن باز می گردانند. برای تربیت و هدایت محرومین و مستضعفین و برای از میان برداشتن موانع و سد راه انسانها که نظام سلطه و نیرو های استکباری و مفسدین در مقابل نیروهای حق طلب ایجاد نموده اند، راهی جز جنگ و کاربرد نیروی نظامی به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به عدالت اجتماعی و استقرار نظام توحیدی حکومت جهانی عادلانه مهدوی بر ویرانه های نظام استکباری نمی باشد. قرآن می فرماید “قاتلو هم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله…28.

تعبیر های کوبنده احادیث در ترسیم حرکت حضرت مهدی(علیه السلام) بسیار در خور توجه است. علی(علیه السلام) می فرماید:….بابی ابن خیره الاماء….یسومهم خسفا و یسقیهم بکاس مصبره، و لا یعطیهم الا السیف هرجا….28 . پدرم فدای پسر بهترین زنان! (یعنی حضرت صاحب الزمان)… ظالمان را خوار و ذلیل می کند و جام زهرآگین به کامشان خواهد ریخت و با شمشیر و کشتاری فراگیر با آنان برخورد خواهد کرد.

همه پیغمبران و اولیای الهی برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم گسترش دهند؛ پرچم توحید را به اهتراز درآورند و روح توحید را در زندگی انسان ها زنده کنند. بدون عدالت، بدوت استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی عدالتی است.لذا شما می بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است29.

حرکت و فلسفه تارخ، حرکت همه جوامع بشری و حرکت جوامع اسلامی به سوی خیر و صلاح است؛ به سوی حکومت حق و عدالت است؛ به سوی نابودی خواسته های ظالمانه، خودخواه هانه و استبدادی است؛ به سوی روی کار آمدن مستضعفان بیدارشده است که در شکل عادل ترینش در دوران ظهور ولی عصر(عج) تامین می شود30.. با بررسی موارد فوق می توان نتیجه گرفت که عدالت، حد وسط و حد اعتدال است، رعایت تساوی و نفی هرگونه تبعیض، رعایت حقوق الهی، اجتماعی، فردی و طبیعی است. دادن حق به حق دار و قرار گرفتن هرچیز در جای خود می باشد.

نزدیک کردن پیروان ادیان و مذاهب مختلف از طریق دکترین مهدویت

انسانها درمعتقد به هر دین و آیینی که باشند دارای مسائلی می باشند و به امید ظهور منجی می باشند تا مسائلشان را حل کند. آنها با مسائلی مانند ظلم و فساد و تبعیض و نابرابر یهای و دور شدن از عدالت اجتماعی روبرو هستند و به امید ظهور منجی عدالت گستری هستند تا آنها را از ستم کشی و بدبختی و ظلم و فساد و استضعاف نجات دهد و مسائل روحی روانی و مادی آنها را حل نماید و به آنها امید و نشاط دهد و حکومت عادلانه ای ایجاد نماید. رسالت جمهوری اسلامی و که از این فرصت خدادادی استفاده نماید و با ایجاد انگیزه، کنجکاو کردن آنها وادارشان کنیم که در باره منجی گرایی، ایجاد جامعه عادلانه و نابودی ظلم و فساد و مبارزه با استبداد و نظام سلطه فکر کنند و عمیق تر بیندیشند.

بنابر این ضروریست در مرحله اول همه ادیان و مذاهب مختلف جهان و در مرحله دوم ادیان ابراهیمی را در زمینه منجی گرایی و مهدویت بسیج نمائیم. تا موعود گرایی از زبان علمای ادیان و مذاهب جهان به روزنامه ها، رادیو ها و تلویزیون های جهان وارد شود و بسیجی در سطح جهان در زمینه منجی گرایی ایجاد شود.

این مصلح عدالت گستر را که در همه ادیان و مذاهب است را بایستی توسعه و گسترش دهیم تا یک حرکت و نهضت جهانی از طریق نزدیک کردن ادیان و دلهای معتقدین به دیان ایجاد کنیم.

اعتقاد به منجی عدالت گستر در جهت منافع مادی و معنوی مردم است. محبت مردم را نسبت به یکدیگر و نسبت به منجی و خدایشان بیشتر می کند. ملت ها و ادیان و مذاهب را بهم نزدیکتر می کند. ساختار چنین منجی و مصلح جهانی بر اساس ظلم ستیزی و عدالت اجتماعی است و به نفع تمام مستضعفین عالم است. برای اینکار ضروریست تا اقدامات زیر انجام شود:

ایجاد بانک اطلاعاتی از ادیان و مذاهب جهان و درکدقیقی از منجی گرایی در آنها شناسایی سران، علما و دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف جهان و ایجاد ارتباط با آنها

برپایی میز گرد ها، سمینارها و همایش های بین المللی بین مسلمانها (شیعه و سنی)، بین ادیان ابراهیمی (یهودی، مسیحی، اسلام) و تمامی ادیان با منشاء الهی و بشری (مانند هندوئیزم، بودایی، شنتویی، زرتشتی، ادیان آفریقایی و ادیان ابراهیمی و اسلام)

چاپ نشریات، مجموعه مقالات کنفرانس های منجی گرایی، مهدویت، و کتابها

نوشتن داستان ها، و رمان ها در زمینه مهدویت

بسیج هنرمندان، شاعران، خطاط ها، نقاشان در حوزه مهدویت

تهیه فیلم هابرای سنین مختلف در زمینه منجی گرایی و مهدویت

تهیه نرم افزار های مشترک در حوزه ادیان الهی و تمامی ادیان و مذاهب جهان

ایجاد خبرگزاری های مختلف در حوزه منجی گرایی و مهدویت و موعود گرایی به زبان های زنده دنیا

تاکید بر موعود گرایی بعنوان محور مشترک ادیان مختلف و نزدیک کردن ادیان، ملت ها و مردم جهان بهم

بسیج بخش فرهنگی سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران جهت شناخت و ارتباط موثر با صاحب نظران، رهبران ادیان و مذاهب در ترویج فرهنگ انتظار و انتظار به منجی و زمینه سازی شرایط ظهور

هماهنگی با وزارت امورخارجه برای تسهیل در رفت و آمد و صدور ویزا و دعوت از اندیشمندان و رهبران ادیان و مذاهب مختلف برای زمینه سازی، توسعه و گسترش فرهنگ انتظار
 

ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه ساز شرایط ظهور

ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه سازی شرایط ظهور دارای همان ابعاد و زمینه هایی است که در انقلاب جهانی مهدوی وجود دارد. ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه سازشرایط ظهور را می توان در 15 بعد زیر خلاصه نمود. هر بعد خود یک انقلابی است که در یکی از ابعاد و نیاز های چنین انقلاب عظیمی را تامین می کند.

هر بعد از انقلاب با ابعاد دیگر بصورت یکپارچه مرتبط است و تمام زوایای اعتقادی، اخلاقی، علمی و فناوری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی، قضایی، زیست محیطی، انسان، جامعه و طبیعت را شامل می شود. محور انقلاب جهانی مهدوی، عدالت اجتماعی و ظلم ستیزی، کتاب خدا قرآن، سنت پیامبر و سیره و روش امامان معصوم و عترت، و عقلانیت است.

برای زمینه سازی شرایط ظهور و انقلاب جهانی عادلانه مهدوی لازم است در ابعاد مختلف و در زمینه های فردی، اجتماعی و زیست محیطی در جامعه تغییر و تحول و انقلاب اساسی ایجاد شود. ابعاد مختلف انقلاب جهانی مهدوی عبارتند از:

بعد اعتقادی یا انقلاب اعتقادی

بعد اخلاقی یا انقلاب اخلاقی

بعد پژوهشی یا انقلاب پژوهشی

بعد علمی یا انقلاب علمی

بعد فناوری یا انقلاب فناوری

بعد عمرانی یا انقلاب عمرانی

بعد فرهنگی یا انقلاب فرهنگی

بعد اجتماعی یا انقلاب اجتماعی

بعد سیاسی یا انقلاب سیاسی

بعد اقتصادی یا انقلاب اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت

بعد امنیتی یا انقلاب امنیتی

بعد قضایی و حقوقی یا انقلاب قضایی و حقوقی

بعد نظامی یا انقلاب نظامی

بعد زیست محیطی یا انقلاب زیست محیطی

ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه ساز ظهور در شکل(1) نشان داده شده است.
 
1- بعداعتقادی و معرفتی یا انقلاب اعتقادی
یکی از ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی، افزایش معرفت و دانش و شناخت انسان از خود، خداوند، جامعه، طبیعت و جهان است. با چنین شناختی انسان به قدرت الهی پی برده و برای نقش آفرینی مثبت در مسیر قرب الهی افکارش متمرکز شده و قدرت بیشتری برای پیمودن راه رشد و کمال پیدا می کند. بنابراین بالاترین معرفت ها معرفت نفس است، که در زمان ظهور و در سایه عدالت او قابل دسترسی همه انسانها می باشد. در آن روز زمینه آگاهی بخشی به صورتی است که همه انسانها به این معرفت و آگاهی خواهند رسید و کلید گنج سعادت را بدست خواهند گرفت.

دوران ظهور، دورانی سراسر آگاهی، روشنایی و عصر شناخت کامل انسان از خود، خداوند، جامعه و هستی است. عصری است که همه زوایای زندگی انسان در ابعاد مختلف روشن می شود.

عدالت ریشه ای فطری و اعتقادی دارد. هر انسانی به طور فطری و اعتقادی تشنه عدالت است. این تشنگی و شیفتگی از اعماق وجود انسان سرچشمه می گیرد.

بنابراین هر چقدر انسان از نظر اعتقادی بتواند خود را به فطرت پاک خویش نزدیک کند، نیازش به عدالت در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره بیشتر می شود.

امام علی(علیه السلام) در باره حضرت مهدی(علیه السلام) می فرماید:“… فیریکم کیف عدل السیره و یحیی میت الکتاب و السنه31 ، او به هنگام قیام، عدالت اسلامی و دادگری و روش پیامبر در عدالت را در چشم انداز جهانیان قرار خواهد داد و کتاب و سنت را که پیش از او مرده اند، زنده خواهد کرد.

در زمان حضرت مهدی(علیه السلام) با توجه به رشد عقلانیت انسان، آنها که از این موهبت الهی محروم بودند در آن زمان به چنان بلوغ و رشد فکری میرسند که زنها می توانند در منزل بنشینند و قضاوت نمایند.

در حدیثی در باره زمان حضرت مهدی(علیه السلام) آمده است: و توتون الحکمته فی زمانه حتی ان المراه لتقضی فی بیتها بکتاب الله و سنه رسول الله32 ؛ در دوران او، شما از حکمت برخوردار می شوید؛ تا آن جا که زن در خانه خود، برابر کتاب خدا و روش پیامبر (صلی الله علیه و آله) قضاوت می کند.

گسترش و ارتقاء معرفت انسان نه تنها به استقرار عدالت فردی و اجتماعی کمک می کند بلکه ضامن تداوم جریان عدالت خواهی و تحقق آن می شود. عدالت در دکترین مهدویت بر اساس سه مولفه زیر می باشد: الف- عدالت در پناه وحدانیت و توحید (عدالت در جهان بینی توحیدی، مقصود نهایی الهی است) ؛ ب- بنیاد عدالت بر معرفت و توسه و گسترش مبانی معرفتی در جامعه مهدوی است؛ ج- اصل عزت و کرامت انسانی در جامعه مهدوی است33.

از جمله اهداف تربیتی انسان در دکترین مهدویت، وظایف انسان نسبت به خود می باشد. انسان معتقد و منتظر لازم است تلاش کند روز به روز به نگرش و اعتقادات خود عمق دهد و ایمان و اعتقاد و اخلاق خود را کامل تر نماید، و با تهذیب نفس و خودسازی، خود را به صفات الهی آراسته سازد و حق خلیفه الهی را به خوبی به جا آورد34.

انسان به گونه ای خلق شده است که می تواند خود را با صفات و ویژگیهای انسانی که در فطرت الهی او ریشه دارد بیاراید و با کسب فضایلی مانند حقیقت جویی ، کمال جویی و تقوی و احسان به مردم، وحرکت در مسیر الهی، خود را به مرز انسان کامل نزدیک نماید.

در نظام دکترین مهدویت، انسان ها بایستی بدنبال به دست آوردن معارف و علوم برای سعادت دنیا و آخرت خود باشند؛ و روز به روز به ذخایر معرفتی و عقلی خود بیفزایند.

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: و قل رب زدنی علما35 ، و بگو: پروردگارا، بر دانشم بیفزا.

در زمان ظهور انسان خفته بیدار و قلب و دل انسان از خواب غفلت بیدار و دین و سنت پیامبر زنده می شود

 احیی به مناهج سبیله و فرائضه و حدوده 36 “، خداوند به وسیله اوراه های هدایت و فرایض و حدود خویش را زنده می سازد.

در زمان ظهور، استعداد های نهفته در عمق وجود انسانها شکوفا می شود.

 ویثیروالهم دفائن العقول 37 ، تا برایشان گنج های اندیشه و عقل را استخراج نموده نمایان سازند.

در زمان ظهور، خداوند دل های مسلمین را تسکین می دهد.

 یشفی الله قلوب اهل الاسلام 38، خداوند به دست او دل های مسلمین را تسکین می بخشد.

در آنزمان اندیشه و معرفت انسان متمرکز می شود و در مسیر الهی شکوفا می شود.

فجمع به عقولهم و کملت به احلا مهم ثم مدالله فی ابصارهم و اسماعهم 39 ، خرد های آنان را گرد آورد، رشد های آنان را کامل گرداند و خداوند بر وسعت بینایی و شنوایی آنان می افزاید.

جای عقل و فطرت انسانی حاکمیت است تا بتواند عدالت را در جامعه مستقر کند. خود شناسی و خدا شناسی لازمه تحقق عدالت اجتماعی است. انسان منتظر بایستی تلاش کند به فطرت پاک خویش برگردد و عقلانیت خود را ارتقاء دهد.

بنابر این در دکترین مهدویت لازم است اول به سراغ انسان شناسی برویم. تا بینش و نگرشمان را نسبت به خود و خدا و مردم بر اساس معیار ها و ارزشهای قرآنی تغییر ندهیم محال است بتوانیم عدالت اجتماعی را در جامعه مستقر نمائیم. به گفته آیت الله حائری شیرازی ما یک مبارزه بین عقل و جهل داریم و یک جهانی شدن عقل و یک جهانی شدن جهل. مردم جهان(نه حاکمان ظالم و مفسد) رو به جهانی شدن عقل و حاکمیت عقل می روند.

عقل نور است و حضرت مهدی(علیه السلام) هم نور و همدیگر را جذب می کنند. بایستی مردم زمینه را برای ظهورش فراهم نمایند تا او قدرت را از دست حاکمان ظالم و ستمگر و سرکشان بگیرد 40.

حقایق حیات بخش و تابناک قرآن، که در طول اعصار و قرون توسط اولیای امور دستخوش تغییرات و تفسیر ات نادرست شده است، زمانی که آن حضرت ظهور می کنند، حقایق قرآن را با تفسیر درست و دقیق عرضه می کنند به صورتی که مردم تصور می کنند آن حضرت کتاب و شیوه تازه ای آورده است.

پس از ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) اینطور نیست که مردم یکباره به او به پیوندند و انسان ها فرشته شوند و دیگر نتوانند گناه کنند. در آن زمان هم مانند شرایط کنونی هر کس طلب هر چه که هست (پست و مقام، مال و ثروت، برتری جویی و غیره) در آن جهت تلاش می کند. حضرت مهدی(علیه السلام) سعی می کند آنها را هدایت و حجت را برای آنها تمام کند. آنها یا حق را می پذیرند و یا با آن مبارزه می کنند. در این صورت حضرت مهدی(علیه السلام) با آنها یی که عناد می ورزند می جنگد. حضرت مهدی(علیه السلام) که می خواهد حکومت عادلانه جهانی را تشکیل دهد، لازم است از تیم و کادر بسیار مجهزی برخوردار باشد.

کادر مرکزی امام از 313 نفر از انسانهای کاملی، که دارای تقوی، مدیریت علم و دانش و اخلاس و ایثار تشکیل می شود.حضرت مهدی(علیه السلام) پس از اتمام حجت با مردم، نسبت به آنهایی که فقط از روی عناد و دشمنی با حق مبارزه می کنند، با ْآنها می جنگد. زمینه سازان ظهور تلاش می کنند تا با تغییر و تحول درونی خود و جامعه زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) فراهم نمایند و خود را در جبهه یاران حضرت مهدی(علیه السلام) قرار دهند و خود را با عبودیت خداوند و با تقوا و جهاد و شهادت و ایثار و مبارزه با استکبار و ظلم و فساد برای استقرار عدالت اجتماعی در جامعه به کادر مرکزی حکومت جهانی مهدوی نزدیک نمایند.
2- بعد اخلاقی یا انقلاب اخلاقی
یکی از اهداف انقلاب جهانی مهدوی، تغییر و تحول انسان و وظایف انسان نسبت به خود است. بنابر این لازم است انسان تلاش کند تا از طریق انقلاب اعتقادی، روز به روز نگرش و دیدگاهش را نسبت به خود و خدا، و جامعه و هستی، عمیق تر نماید؛ و ایمان، اعتقاد و اخلاقش را بطور مستمر کامل تر نماید و با تهذیب و خودسازی، خود را به صفات الهی آراسته نموده، تلاش کند تا در جمع یاران حضرت مهدی(علیه السلام) قرار گیرد و تلاش کند تا حق خلیفه اللهی را به جا آورده و با تبعیت از حضرت مهدی(علیه السلام) خود را به انسان کامل نزدیک نماید.

همچنین تلاش کند تا با انقلابی فرهنگی، زمینه رشد اعتقادی و اخلاقی را در جامعه بوجود آورد. انسان به گونه ای خلق شده که دارای فطرتی پاک است و دارای صفات الهی است. بنابراین انسان لازم است تلاش کند تا خود را به صفات الهی که در فطرت پاک او ریشه دارد بیاراید؛ و با تزکیه، خودسازی و حقیقت جویی و کمک به انسان ها و زمینه سازی ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) و انقلاب جهانی مهدوی خود را به مرز انسان کامل نزدیک نماید. در این صورت است که بهترین نوع زندگی را برای خود و جامعه فراهم نموده است.

حضرت مهدی در زمان ظهور چنان مردم را با قرآن و سنت پیامبر آشنا می کند و آنرا در طی یک انقلاب فرهنگی نشر می دهد که انسان ها به معرفت و تزکیه الهی دست می یابند و آن هدفی که در آیات قرآن برای رسالت انبیا مطره شده “یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم ” تحقق می یابد. اخلاق، رفتار و عمل امام زمان(علیه السلام) به عنوان انسان کامل، به همراه یاران خالص و با وفا و از خود گذشته و کامل خود در عرصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، عمرانی و…موجب می شود تا مردم متحول شوند و ساختار و نهاد های غیر الهی بتدریج اصلاح و ساختار های و نهاد های جدیدی منطبق با نظام عادلانه مهدوی بوجود آید. ساختارهای جدید به تدریج اعتقادات انسانها را عمیق و خلق و خوی آنها را اصلاح می کند و با ارتقاء عقلانیت و عدالت فردی و اجتماعی روز به روز آنها را بسمت انسان کامل و نخبه هدایت می کند.

از علی(علیه السلام) روایت شده، وقتی مهدی(علیه السلام) ظهور کند در هیچ سینه ای کینه ای باقی نخواهد ماند
 
در دوران حضرت مهدی(علیه السلام) حیوانات به سازگاری می رسند.
روایت شده است، فردی نزد امام صادق(علیه السلام) می آید، می گوید ما با دوستان سازماندهی کرده ایم برای سرنگون کردن بنی عباس. امام صادق(علیه السلام) از آنها می پرسد بین شما این مقدار گذشت هست که اگر کسی نیاز داشت، دست در جیب دیگری بکند، و او هیچ ناراحت نشود. آیا با هم اینطوری هستید؟ آن فرد گفت خیر. امام گفت شما که در دادن مال بخیل هستید نسبت به نثار خون برای جامعه بخیل تر هستید.

در زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) هر کسی نیاز دارد به اندازه نیازش دست می کند در جیب برادرش و به اندازه نیازش پول برمی دارد، بدون آنکه او ناراحت شود. در زمان جنگ در جبهه که نهار می آوردند، گاهی دیده می شد که فرمانده تیپ یا لشکر غذا را تقسیم می کرد، بعد خودش در انتها اگر غذا می ماند، بعد از اینکه همه میل کردند غذا را میل می کرد. همچنین در زمان جنگ در بعضی مناطق صندوقی می گذاشتند، هر کسی هرجه پول داشت در آن می گذاشت، هر کسی هم هر چقدر لازم داشت از آن صندوق برمی داشت. این کار ها جرقه هایی از جامعه مهدوی و بخشی از زیبایی های جبهه بود.

امام باقر(علیه السلام) می فرماید: اذا قام القائم جائت المزامله و یاتی الرجل الی کیس اخیه فیاخذ حاجته لا یمنعه41  ،هنگامیکه قائم(علیه السلام) قیام کند، رفاقت و دوستی خالصانه (در میان مردم) رایج می گردد و اگر مردی دست در جیب برادرش فرو برد و به اندازه نیازش بردارد برادرش او را منع نمی کند.

در حدیث دیگری امام باقر(علیه السلام) می فرماید: اذا قام قائمنا وضع یده علی روس العباد، فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم42 ، هنگامی که قائم(علیه السلام) ظهور کند شعاع نورانیت و هدایتش همه بندگان خدا را فرا می گیرد و عقول مردم متمرکز و اخلاقشان به واسطه آن امام بزرگوار کامل می شود. از جمله خصوصیات یاران مهدی دوری از بخل، اسراف و افراط و تفریط است. پیروان و یاران مهدی انسانهایی متعادل و حد وسط می باشند.

امام صادق(علیه السلام) در یک تمثیل فرق بین بخل، اسراف و قوام را مشخص می کند. امام یک مشت سنگریزه را گرفته و آن را با دست می فشرند، به گونه ای که هیچ دانه ای از آن فرو نیفتاد، سپس فرمودند:  این رفتاری است که خداوند در کتاب خود، از آن به بخل یاد کرده است. آن گاه امام دست خود را به طور کامل باز کرد، به گو.نه ای که هیچ ریگی در آن باقی نماند. بعد امام فرمود: این نیز اسراف است. سپس امام مشتی دیگر از ریگ برداشت و دست را به گونه ای گشود که مقداری از ریگها ریخت و مقداری در آن باقی ماند و فرمود این است قوام و حد وسط43 .

از نظر احمدبن محمد مهدی النراقی: ملاک تشخیص اعتدال و حد وسط عرف است، زیرا مرجع در شناخت حقایق معانی لغوی مصادیق عرفی است و از نظر عرف حدوسط عبارت است از هزینه کردن مال به اندازه نیاز و یا به مقداری که با موقعیت شخص تناسب دارد. بنابر این هر گونه هزینه و انفاق مال خارج از این دو ملاک- رعایت نیاز و تناسب با موقعیت- اسراف است؛ چه این که اتلاف و تضییع مال باشد، خارج از موقعیت فرد باشد و یا مورد نیاز نباشد44.

در آن زمان با رشد و شکوفایی فکری کینه ها به محبت و دوستی تبدیل می شود، و روابط اجتماعی بر اساس قرآن و سنت رسول(صلی الله علیه و آله) و انسان دوستی شکل می گیرد.

امیر مومنان علی(علیه السلام) می فرماید: ولو قد قائم قائمنا…لذهبت الشحناء من قلوب العباد45  چون قائم ما قیام کند کینه از دل ها بیرون رود.

در سایه انقلاب عادلانه مهدوی خداوند بی نیازی را در دل انسان ها قرار می دهد و حرص و آزمندی از قلب انسان خارج می شود.

پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در وصف دوران حضرت مهدی(علیه السلام) میفرماید: و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامه46؛ خداوند بی نیازی و غنا را در دل های این امت پدید آورد.

در نظام تربیتی مهدوی، به واسطه عنایات خاص خداوند به انسانها، روحیه کمال طلبی و اخلاق پسندیده در میان مردم رونق می گیرد، ظلم و فساد و کدورت و دشمنی و دیگر صفات شیطانی از زندگی مردم رخت می بندد. گسترش اتحاد و برادری و ارتباط سالم در بین مردم موج می زند.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: و یحسن حال عامه العباد و یجمع الله الکلمه و یولف بین قلوب مختلفه.47 ، و (در زمان حضرت) حال مردم سامان می یابد و یک دستی و وحدت کلمه میان مردم به وجود می آید و افکار و عقاید ناسازگار با هم الفت ودوستی پیدا می کنند.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: به یمحق الله الکذب و یذهب الزمان الکلب و یخرج ذل الرق من اعناقکم 48 ، خداوند به وسیله او، دروغ و دروغگویی را نابود می سازد، روح در زندگی و ستیزه جویی را از بین می برد و ذلت بردگی را از گردن آن ها بر می دارد.

از ویژگیهای اخلاقی وحکومت حضرت مهدی(علیه السلام)، سخت گیری بر مسئولین کشور و دولتمردان و با رئوفت و مهربانی با محرومین و مستضعفین برخورد می کند

المهدی سمح بالمال، شدید علی العمال رحیم بالمسکین 49 ، حضرت مهدی(علیه السلام)، بخشنده ای است که مال را به وفور می بخشد، بر مسئولین کشور بسیار سخت می گیرد و بر بی نوایان بسیار رئوف و مهربان است.

در آن زمان تلاش برای شناخت حقیقت و کسب ایمان وفضائل اخلاقی و تقوی و احسان به مردم موجب می شود انسان در مسیری قرار گیرد که با تبعیت از امام زمان خویش در نهایت به انسان کامل و خلیفه الهی برسد. این چنین است که پیامبراکرم (ص) هدف از بعثتش را گسترش اخلاق و صفات الهی در میان مردم معرفی می نماید و می فرماید:

 انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق50، همانا من به خاطر این مبعوث شدم که مکارم و خوبی های اخلاقی را کامل گردانم.
 
3- بعد تحقیقات یا انقلاب پژوهشی
تحقیق یا پژوهش چیست؟ تحقیق یا پژوهش در واقع بررسی موشکافانه و همه جانبه بر روی یک موضوع یا مسئله است تا همه ابعاد مبهم و ناشناخته آن شناسایی شود. امروزه تحقیق و پژوهش در کشور های توسعه یافته و صنعتی از جایگاه بالائی برخوردار است. در اثبات با جایگاه اهمیت تحقیق و ارزش آن رابرت فراش51 از جنرال موتورز معتقد است هر ساله نتیجه چندین تحقیق موفق خرج کلیه تحقیقات را می‌پردازد.

جان آرمسترانگ52 از شرکت آی‌بی‌ام بر این باور است که اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه باید برای همیشه برقرار باشد و این اعتبار باید بر اساس درصد بودجه تحقیق و توسعه سال‌های گذشته هر کمپانی باشد . آقای میکی یوکی‌یوناها از کمپانی ان ای‌سی ژاپن معتقد است که بخش تحقیق و توسعه شرکت‌های بزرگ باید همیشه فعال بماند در غیر این صورت اقتصاد جهانی در حالت رکود باقی خواهد ماند . آقای توشیاکی‌ای‌کوما از دانشگاه توکیو در رابطه با مسیر و جهت تحقیقات می‌گوید اساس تحقیقات پایه‌ای در دانشگاه‌های ژاپن خیلی ضعیف است و به زودی توسعه نخواهد یافت .

به عبارت دیگر اکثر تحقیقاتی که در ژاپن انجام می‌شود تحقیقات کاربردی است و کمتر به تحقیقات پایه‌ای می‌پردازد. آقای فومیوکوداما53 از موسسه ملی مقررات علم و فن‌آوری ژاپن در یک تحقیق از موسسه‌های مختلف ژاپن می‌گوید: استخوان‌بندی کمپانی‌ها از یک موسسه تولید به یک سازمان فکری در حال تغییر است .

در کشور ژاپن سرمایه‌گذاری در تحقیقات بیشتر از تولید است. موارد فوق در حقیقت ارزش تحقیقات را در برنامه‌ریزی‌های بلند مدت مشخص می‌کند. نبایستی توقع داشت که فعالیت‌های تحقیقاتی در کوتاه مدت به نتیجه رسد و منجر به محصول جدید و یا اختراع و صنعت جدید شود. بطور کلی از هر 10000 کار پژوهشی 1000 مقاله بیرون می‌آید و حدود 100 اختراع ایجاد می‌شود و 10 محصول جدید به بازار عرضه می‌شود و 1 صنعت جدید ایجاد می‌شود. ضروریست همواره اهداف تحقیقاتی بطور شفاف مشخص شود و اولویت ‌های آن تعریف شود.

از طرف دیگر تحقیق و توسعه یک فرآیند دو طرفه است و هر دو لازم و ملزوم همدیگراند. در یک جامعه هدفمندّ که در آن انقلاب اسلامی ایجاد شده، هدف از تحقیق، تلاش مستمر وکنکاش برای حل مسائل مختلف، اعتقادی، اخلاقی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضایی، نظامی، فناوری، عمرانی، و زیست محیطی است. نتیجه تحقیقات ضروریست در جهت حل مسائل فوق الذکر و توسعه متوازن و متعادل انسان و جامعه، و ارتقاء سطح علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توزیع عادلانه منابع و ثروت های اجتماعی و بالا بردن استانداردهای زندگی و رشد فضائل اخلاقی و اعتقادیست.

دستاورد های علمی و فناوری بشر در طول پنجاه سال گذشته، از دستاورد های علمی انسان در طول تاریخ بیشتر است. امروزه رشد تحقیقات علمی و فناوری به گونه ای است که علم بشر در هر هفت سال دوبرابر می شود. از طرف دیگر، تمام علمی که بشر تا قبل از ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) کسب خواهد کرد به اندازه 2 حرف است و این در حالی است که سرمایه گذاریها و منابع پژوهشی از جمله منابع انسانی روز به روز از نظر کیفی و کمی در حال شتاب گرفتن و گسترش است.

ولی رشد علمی و معارف الهی در دوران امام مهدی(علیه السلام) از دو حرف به 27 حرف خواهد رسید. اینکار بدون یک تغییر و تحول اساسی و یک انقلاب پژوهشی امکان پذیر نیست، زیرا در زمان حضرت مهدی(عج) قرار است 25 حرف را آن حضرت به بشریت بیاموزد. در آن عصر طبیعت کاملا مسخر انسان می شود و در نتیجه سرمایه های عظیمی در اختیار انسان قرار می گیرد.

در آن زمان پژوهشها ی علمی به حد کمال خود می رسد؛ و بعلت رشد و شکوفایی استعداد های انسان پژوهش و تحقیقات بسیاری در زمینه های مختلف از جمله بر روی زمین و آب و هوا انجام می شود که در نتیجه این تحقیقات، علم و فناوری رشد می کند و موجب می شود تا مناطق بیابانی و کویری سر سبز و از زمین چندین بار محصول برداشت می شود.

و تعمر الارض و تصفو و تزهو بمهدیها و تجریها و تجری به انهارها 54  زمین به وسیله امام مهدی(علیه السلام) آباد، خرم و سرسبز می شود و به وسیله آن چشمه سارها روان می گردد.

در زمان آن حضرت، مردم از چنان ظرفیت علمی و معنوی برخوردار خواهند شد که با شناخت قوانین حاکم بر طبیعت از آن در جهت عمران و آبادی استفاده عادلانه خواهند نمود.

حضرت علی(علیه السلام) در باره شناخت گسترده انسان از طبیعت و بهره برداری از آن می فرماید: …وتخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقی الیه سلما مقالیدها، و برای او (حضرت قائم عج) آن چه در اعماق زمین است، خارج می شود و همه امکانات خود را برای او (بواسطه تحقیقات علمی وشناخت طبیعت) ظاهر می سازد.

خداوند از کسانی که اهل معرفت و تحقیقات علمی هستند تمجید می کند:

یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتواالعلم درجات 55 ، خداوند (رتبه) کسانی از شما را که گرویده و کسانی را که دانشمندند(بر حسب) درجات (آنها) بلند گرداند، و خدا به آن چه می کنید آگاه است.

امیر مومنان علی(علیه السلام) می فرماید: ان الدنیا لمتمثل للامام مثل فلقه الجوز فلا یعزب عنه منها شی و انه لیتناولها من اطرافها کما یتناول احدکم من فوق ماءدته ما یشاء 56، همه دنیا مثل حبه گردو در برابر امام نمایان می شود، چیزی از آن برای او پوشیده نمی باشد. از هر طرف بخواهد در آنتصرف می کند. آن چنان که یکی از شما در سفره ای که در برابرتان گسترده است از هرطرف بخواهد دست می برد و از آن بهره می گیرد.

در زمان ظهور رشد اجتهاد یا رشد و شکوفایی مسائل اعتقادی، اخلاقی و تحقیقات علمی به حد کمال خود می رسد و تمام حقایق اسلام از طریق رشد و تکامل اجتهاد در ظرف زمان ریخته و اسلام در ابعاد مختلف خود احیا خواهد شد.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: چون قائم قیام می کند، امر تازه و احکامی تازه می آورد، همچنانکه رسول خدا(ص) در اول اسلام همینگونه عمل نمود و خلایق را به امر جدید دعوت نمود 57…… آن حضرت کار های مشابه رسول خدا انجام می دهد؛ وی همانگونه که رسول خدا امور جاهلیت را بر هم زد، امور قبل از خود را بر هم می زند و قائم، دین اسلام را تازه می کند 58 .

در آن زمان با توسعه تحقیقات علمی و فناوری، مردم در هر نقطه ای از کره زمین همدیگر را می بینند و با همدیگر تعامل و ارتباط دارند.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:  ان المومن فی زمان القائم و هو فی المشرق لیری اخاه الذی فی المغرب و کذا الذی فی المغرب یری اخاه الذی بالمشرق 59 ، مومن در عصر قائم در حالیکه در مشرق است، برادر خویش را که در مغرب است می بیند و همانگونه آنکه در مغرب است برادر مومن خویش را در مشرق می بیند.

امام صادق (علیه السلام) در فرازی دیگر می فرماید: ان قائمنا اذا قام مد الله لشیعتنا فی اسماعهم و ابصارهم، حتی لا یکون بینهم و بین القائم برید یکلمهم فیسمعون و ینظرون و هو فی مکانه 60، هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند در دستگاه شنوایی و بینایی شیعیان ما، گستردگی و کشش ویژه ای می بخشد تا میان آنان و مهدی ما واسطه و نامه رسان یا فاصله ای نباشد.
 
4- بعد علمی یا انقلاب علمی
بینش توحیدی وحدت نگر، تناقض و اختلافات فکری متفکرین، فلاسفه، نیروهای عقلی و دماغی، نیرو های اشراقی و استدلالی را که در طول تاریخ در دو جبهه مختلف با هم می جنگند را حل می کند. بنابراین انسان در مکتب اسلام به دو قطب اشراقی و استدلالی و یا عشقی و عقلی، دنیوی و اخروی تقسیم نمی شود. زیرا بینش توحیدی هیچگونه دو گانگی در روح و در جسم را تحمل نمی کند. بسیاری از مکاتب غربی یا شرقی تکامل روح را درنابودکردن جسم و تکامل جسم انسان را در نابودی روح آموزش می دهند. این مسئله در جوامع اسلامی نیز نفوذ کرده است.

مولوی، به استدلالیون و فلاسفه حمله می کند، و فلاسفه نیز به عارفان و اشراقیون حمله و آنها را به جهل متهم می کنند. عارفان می گویند خدا را فقط از راه دل باید شناخت، زیرا عقل فقط جزئیات را می فهمد، و فلاسفه می گویند که دل فقط یک تلمبه یا پمپی است که به بدن خون می رساند، این عقل است که می تواند مجهول را معلوم کند.

نگرش توحیدی وحدت گرای اسلامی و قرآنی و سنت پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیه السلام) نشان می دهد که جدایی بین این دو نیرو وجود ندارد. به معنی دیگر اسلام معتقد است که در انسان دو نیرو به اسم عقل و دل یا عقل و اشراق وجود ندارد. بلکه وحدت میان عشق و عقل یا وحدت میان اشراقی و استدلالی، وحدت میان دنیا و آخرت، وحدت میان زندگی مادی و زندگی معنوی انسان است.

بنابراین در اسلام با نگرش توحیدی، اسلام به دنیا و آخرت، طبیعت و ماوراءالطبیعه، ماده و معنی و روح و جسم تقسیم نمی شود، بلکه همه هستی بطور یکپارچه یک وحدت و یک آهنگ هماهنگ دارند و یک پیکر واحد را تشکیل می دهند. در بینش توحیدی، در ارتباط با انسان، همه پدیده های جهان، به پدیده های غیب (از نظر ما) و پدیده های شهادت تقسیم می شوند. این تقسیم بندی اعتباری است و نه ذاتی. بنابراین غیب می تواند از جنس شهادت هم باشد.

بنابراین چیزی که الان از نظر ما غیب است، در اثر رشد و توسعه علمی (و یا در گذشته بوسیله وحی و در آینده با ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) برای انسان ها محسوس شود) و تکامل شعور انسان فردا برای انسان محسوس شود. پس انسان می تواند با رشدو توسعه پژوهشهای علمی، پدیده هایی که امروزه غیب است فردا برای انسان محسوس شود.

آیات (پدیده ها) و سنت ها (قوانین علمی): بطور کلی همه هستی از دو حقیقت آیات و سنت ها ساخته شده اند. آیات چیست؟ آیه هر پدیده مادی، انسانی و اجتماعی است. مانند، انسان، نور، برف، هوا، شب، زنبور، کوه، خورشید آیه هستند؛ و یا هر جامعه ای وقتی به ظلم و فساد برسد سقوط می کند.

سنت چیست؟ سنت روابط بین پدیده ها می باشد. هر جا درآیات قرآن به سنت می رسیم. آمدن شب و روز پدیده های مادی و قوانین علمی هستند. مسائلی که بر خلاف قوانین علمی و طبیعت مادی اتفاق می افتد مانند، زنده کردن مرده از طریق وحی توسط عیسی(علیه السلام) و یا تبدیل شدن عصای موسی به مار را ما معجزه می نامیم، زیرا بنظر ما بر خلاف قوانین علمی و طبیعت مادی است چون ما از پایین به مسئله نگاه می کنیم. اما قرآن معجزات حضرت موسی(علیه السلام) یا عیسی(علیه السلام) را آیه می نامد. البته بعضی از مسائل غیبی توسط انسان قابل دانستن است و بعضی از مسائل غیبی قابل درک انسان نیست و جز خدا کسی نمی داند.

قرآن بیش از هر کتاب دیگر بر طبیعت و پدیده های طبیعی تکیه می کند و پیرو خودش را دعوت می کند که با بیرون آمدن از ذهنیت درونیش و با اگاهی و نگرش توحیدی، بطور دقیق پدیده های مادی و طبیعی الهی را درک کند، عمق پدیده های طبیعی را بشکافد و از طریق ماده در متن طبیعت، به خالق آن و خدا برسد.

انسان با شناخت و درک طبیعت و تعمق در سنت ها و پدیده های هستی و تفکر بر پدیده هایی که خداوند به آنها قسم خورده است، به ماوراءالطبیعه و محسوسات می رسد، اما لازم است، در های پنهانی را که از طبیعت به غیب باز می شود، باز کند و نور خدا را با تمام وجود، در اعماق وجود خویش ببیند. و غبار را از چشم و دیدگان خود بشوید، و تاریکی بودن خویش را با پرتو های نور خدایی روشنی بخشد، و نشانه های ذات حقیقی الهی را که همان آیات خداوند است درک کند. هر آیه اشاره ای است به یک ذات غیر محسوس غیبی که خداوند خلق نموده است. بنابراین تمام پدیده های جهان اعم از جانداران، نباتات، حیوانها و انسانها و … ایات الهی هستند. بنابراین هر آیه نشانه ای است از ذات حقیقی غیر محسوس غیبی است، که همان خالق و پروردگار جهان است.

برای درک بهتر آیات و سنت ها به آیات زیر توجه فرمائید:

خداوند متعال در قرآن در سوره روم می فرماید: ومن ءایاته یریکم البرق خوفا و طمعا و ینزل من السماء ماء فیحیی به الارض بعد موتها ان فی ذالک لایات لقوم یعقلون 61 ، و از نشانه های او (این که) برق را برای بیم و امید نشانتان می دهد، و از آسمان باران می فرستد و زمین را پس از مرگش بدان زنده می کند.

همانا در این (آیات)، برای مردمی که تعقل می کنند نشانه هاست (از آفریدگار). قرآن مجید در آیه دیگر ی در همان سوره می فرماید:و من ءایاته خلق السموات والارض و اختلاف السنتکم والوانکم ان فی ذالک لایات للعالمین 62 ، و از نشانه های(قدرت) او آفرینش آسمان ها وزمین و اختلاف زبان ها و رنگ های شماست.قطعا در این (امور) برای دانشوران نشانه هاست (از آفریدگار).. در سوره بلد خداوند متعال می فرماید:و الذین کفروا بایاتنا عم اصحاب المشئمه63، وآنها که به آیات ما کافر شدند، اهل شومی و شقاوتند.

خداوند متعال در قرآن در سوره زخرف می فرماید:  و لقد ارسلنا موسی بایاتنا الی فرعون و ملائه فقال انی رسول رب العالمین 64 ، فلما جائهم بایاتنا اذا هم منها یضحکون 65، وبه راستی موسی را با آیات خویش به سوی فرعون و بزرگانش فرستادیم، پس گفت: من فرستاده ی پروردگار جهانیانم؛ پس چون آیات ما را برای آنها آورد، به ناگاه آنها به آن (از روی تمسخر) می خندیدند.

و در سوره روم می فرماید: اولم یتفکروا فی انفسهم ما خلق الله السموات والارض و ما بینهما الا بالحق و اجل مسمی و ان کثیرا من الناس بلقاء ربهم لکافرون 66، آیا پیش خود نیندیشیده اند که خدا آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق و تا سرآمدی معین، نیافریده است؟ و (با این همه) بسیاری از مردم ملاقات پروردگارشان را سخت منکرند.

قرآن کریم در آیه ای دیگر از سوره روم می فرماید: اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم کانو اشد منهم قوه و آثارواالارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاء تهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم و لکن کانو انفسهم یظلمون 67 ، آیا در زمین نگردیدند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند، چگونه شد؟ آنها بسی نیرومندتر از ایشان بودند، و زمین را زیرو رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند آنرا آباد ساختند، و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند. بنابراین خدا بر آن نبود که به ایشان ستم کند، ولیکن آنها خود بر خویشتن ستم می کردند.

در رابطه با سنت و قوانین الهی حاکم بر هستی، و جوامع و انسان ها آیات زیادی در قرآن وجود دارد. همواره این سنت ها و قوانین الهی ثابت است، و هیچگونه تغییر و تبدیل و دگرگونی در آن وجود ندارد. در اینجا به تعدادی از سنت های الهی اشاره می شود:

خداوند متعال در قرآن در سوره فاطر می فرماید: استکبارا فی الارض و مکرالسیی و لا یحیق المکر السیی الا باهله فهل ینظرون الا سنت الاولین فلن تجد لسنت الله تبدیلا و لن تجد لسنت الله تحویلا 68، از سر گردن کشی در زمین و نیرنگ زشت، و نیرنگ زشت چز دامن صاحبش را نگیرد. پس آیا جز سنت ( و سر نوشت شوم) پیشینیان را انتظار می برند؟ و هر گز برای سنت خدا تبدیلی نخواهی یافت، و هر گز برای سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت.

قرآن کریم در سوره احزاب می فرماید:ما کان علی النبی من حرج فیما فرض الله له، سنه الله فی الذین خلوا من قبل و کان امرالله قدرا مقدورا 69. بر پیامبر در آنچه خدا برای او مقرر کرده محذوری نیست. (این) سنت خدا است که از دیر باز در میان گذشتگان نیز بوده وفرمان خدا همواره سنجیده و حساب شده است. قرآن مجید در آیه دیگری از همان سوره می فرماید:سنه الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنه الله تبدیلا 70، این قانون جاری خدا در باره کسانی است که پیش تر بوده اند، و در سنت خدا هر گز تغییری نخواهی یافت.

بنابراین ضروریست تا هرچه بیشتر به آیات و سنت های الهی در طول تاربخ، در طبیعت، انسان، و در جوامعه بشری بیاندیشیم و آنها کشف کنیم،و قوانین حاکم بین پدیده ها (آیات) را درک نمائیم.

از طریق رشد و توسعه علمی درک کنیم که برای مثال برای بدست آوردن آب از اکسیژن و هیدروژن، از چه قانونی لازم است تبعیت نمائیم. هیدروژن و اکسیژن هر یک آیه ای از آیات الهی است. قوانین لازم برای ترکیب اکسیژن و هیدروژن سنت و قوانین الهی است. ما لازم است این سنت ها را بشناسیم تا بتوانیم از گاز هیدروژن و گاز اکسیژن آب بدست آوریم.

قانون دیگر الهی در جامعه و در طول تاریخ این است که، قدرتهای استعماری، استثماری استحماری، زوال و نابودی خودشان را در دامن خودشان پرورش می دهند؛ همانطور که در نظام فرعونی، طاغوت، ملاء و مترفین، زوال خود را در دامن خود پرورش دادند. در طول تاریخ قدرتهای ظالم و مفسدی که از طریق زر و زور تزویر بر مردم حاکم مرگ و زوال خودشان را در درون خودشان با دستان خودشان پروراندند. اگر انسانها از این قانون مندی ها را بخوبی درک نمایند، صریعتر می توانند زمینه زوال نظام های استعماری و استبدادی و استحماری را فراهم نمایند، و سرعت و شتاب بیشتری را در جهت زوال و نابودی این رژیم ها فراهم نمایند.

بنابر این رشد و توسعه علمی بستگی به این دارد که چقدر ما آیات و سنت های الهی را درک کنیم. هرپدیده یا ایه ای را به دقت بشناسیم. ارتباط آنرا با پدیده ها یا ایات دیگر درک کنیم؛ و زمینه را برای رشد علمی و تولید علم فراهم نمائیم. بنابراین از جمله برنامه های مهمی که، در راستای فرمایش های مقام معظم رهبری است، فراهم کردن زمینه تولید علم و جنبش نرم افزاری و آزاد اندیشی است.

نگرش وحدت گرای توحیدی نشان می دهد به میزانی که ما پیشرفت های علمی را درک پدیده ها و سنت های الهی بدانیم و آنرا با تمام همت و توان خود انجام دهیم، و ان را جدای از کار عبادی ندانیم، در این صورت به میزانی که در علم و فناوری پیشرفت می کنیم به خدا نزدیک می شویم. و در این حرکت از خدا عالم مطلق یاری طلبیم. در زمینه رشد علمی به احادیث زیر توجه نمائید:

حضرت علی(علیه السلام) می فرماید دانش او از همه گسترده تر و کرامتش از همه افراشته تر است…71.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: العلم سبعه و عشرون حرفا فجمیع ما جائت به الرسل حرفان ….فاذا قام قائمنا اخرج و العشرین حرفا فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین حتی یبثها سبعه و عشرین حرفا72 ، دانش 27 حرف یا شعبه و شاخه است. تمام آن چه پیامبران برای بشریت آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم نیز بیش از آن دو حرف را نشناختند؛ اما هنگامی که قائم قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار ساخته و در پرتو خورشید وجودش، در میان مردم منتشر می سازد و آن دو حرف را نیز بدان ضمیمه ساخته تا همه علوم کامل و منتشر گردد.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: یتنعم امتی فی زمن المهدی(علیه السلام) نعمه لم یتنغموا قبلها قط..73؛ امت من در زمان مهدی(علیه السلام) به رفاه و نعمت هایی دست می یابند که پیش از آن در هیچ دوره ای دست نیافته بودند. این احادث به رشد و توسعه علمی و فناوری اشاره می کند که موجب می شود مردم در بالاترین سطح رفاه و نعمت نسبت به گذشته قرار بگیرند. این حقیقت به نقش و اهمیت توسعه و گسترش پژوهشهای علمی و فناوری و عمرانی را نشان می دهد.

امام باقر(علیه السلام) می فرماید: اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رووس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم74 ؛ زمانی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان قرار می دهد، پس عقل های آن ها جمع می شود و خواسته های آنان با این کار کامل می شود..

علی(علیه السلام) در وصف علم و دانش و عطوفت امام مهدی(علیه السلام) می فرماید: از نظر پناه دادن از همه وسیع تر، از نظر علم و دانش از همه برتر و از نظر دل رحم بودن از همه بیشتر 75 .

امام باقر(علیه السلام) در باره علم و حکمت می فرماید: در زمان آن حضرت، به شما حکمت عطا می شود، تا جایی که زن ها در خانه های خود بر اساس قرآن و سنت پیامبر خدا داوری می کنند 76 .

امیر مومنان علی(علیه السلام) در رابطه با علم و بصیرت حضرت مهدی(علیه السلام) می فرماید: السماوات و الارض عند الامام کیده من راحته، یعرف ظاهر ها من باطنها و یعلم برها من فاجرها 77 ، آسمان و زمین در نزد امام(علیه السلام) هم چون کف دست اوست، ظاهر و باطن آن ها را می فهمد. نیک و بد آنان را می شناسد.

در آن زمان بعلت رشد و شکوفایی علمی و فناوری، با استخراج از منابع زمین، و تبدیل آن به محصولات مورد نیاز انسان، برکات خداوندی آشکار می شود. فحینئذ تظهر الارض کنوزها و تبدی برکاتها 78 ، آن هنگام، زمین گنج های خود را نمایان و برکات خویش را آشکار می کند.

تنعم امتی فی زمانه نعیما لم ینعموا مثله قط البر منهم و الفاجر، یرسل السماء علیهم مدرارا و لا تحبس الارض شیئا من نباتها و المال کدوس یاتیه الرجل فیساله فیحثوله 79 ، در دولت او مردم آن چنان در رفاه و آسایش به سر می برند که هرگز نظیر آن دیده نشده، مال به قدری فراوان می شود که هر کس نزد او بیاید، درخواست کند، اموال فراوانی زیر پایش می ریزد.

در آن زمان چنان علم و تکنولوژی رشد می کند، منابع زمین که به صورت محصولات مختلف در اختیار مردم قرار می گیرد که دیگر نیازمندی پیدا نمی شود.

فحینئذ تظهر الارض کنوزها و تبدی برکاتها فلا یجد الرجل منکم یومئذ موضعا لصدقته و لالبره لشمول الغنی جمیع المومنین 80 ، در آن هنگام، زمین گنجینه های خود را برای او آشکار می سازد و برکت هایش را بیرون می فرستد، دیگر انسان برای صدقه و بخشش محلی پیدا نمی کند، زیرا بی نیازی همه مومنان را زیر پر می گیرد.
5- بعد فناوری یا انقلاب فناوری
باساخت ماشین بخار و انقلاب صنعتی در اروپا و کشف الکتریسیته، حرکت توسعه علم و فناوری سرعت یافت و روز به روز به شتاب خود افزود؛ و موجب شد تا فناوری در کلیه رشته های صنعتی رشد و توسعه پیدا نماید. امروزه با استفاده از سیستم های ارتباطی، اطلاعاتی و رایانه، رشد علمی، فناوری و تولیدات صنعتی در زمینه های مختلف به صورت حیرت انگیزی رشد نماید.

بظور کلی توسعه علمی و فناوری تاکنون پنج انقلاب مختلف را به خوددیده است که عبارتند از:

انقلاب اول انقلاب اسلامی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که موجب رشد و شکوفایی علمی در چند قرن بعد از هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از مکه به مدینه شد. مهد آن در سرتاسر جهان اسلام بود.

انقلاب علمی که بین سالهای 1520 تا 1750 میلادی اتفاق افتاد و مهد آن در فرانسه بود. بر اساس آن انشان درک بهتری از اطرافش پیدا نمود و پایه های علوم گسترش یافت. در این دوران توسعه صنعتی چندانی بوقوع نپیوست اما اشتیاق زیادی به درک و شناخت طبیعت بوجود آمد.

انقلاب فناوری و صنعتی اول که بین سالهای 1760 تا 1850 میلادی اتفاق افتاد. مهد این انقلاب در کشور انگلستان بود. در این انقلاب علوم زیر بنای ابداعات و اختراعات قرار گرفت. ابداعات و اختراعات زیادی ایجاد شد. در این زمان 1050 انجمن علمی در انگلستان ایجاد شد و رقابت بین شرکت ها و موسسات افزایش یافت. در این مرحله ابداعات و اختراعات بر اساس تلاش و کوشش شخصی دانشمندان و مبتنی بر یک اتفاق بوقوع می پیوست. در انقلاب صنعتی اول هر اختراعی منجر به ایجاد کارخانه برای تولید آن نبود.

انقلاب دوم فناوری و صنعتی در کشور آمریکا بوقوع پیوست. هنر این انقلاب این بود که به انسان روش ابداع و اختراع را به صورت سیستماتیک یاد داد و تولید اختراع را پایه ریزی نمود. در این مرحله اگر ایده ای به ذهن فردی خطور می کرد، این ایده به یک گروه محقق داده می شد. ایده در آن گروه پرورش می یافت و به نمونه سازی می رسید. سپس کار تولید آن انجام می شد. در این انقلاب، فرایند تبدیل یک ایده به محصول و تولید نهایی و ارائه تولید به بازار مورد توجه قرار گرفت. ادیسون مخترع برق و بنیانگذار شرکت چنرال الکتریک به این صورت توانست اختراعات بسیاری به صورت سیستماتیک در دل گروهها و کارخانجاتش ایجاد نماید.

این انقلاب، با ایجاد سیستمی در درون خودش موجب ابداعات، اختراعات و اکتشافات زیادی در امریکا شد، و موجب شد تا سالیانه بیش از 20000 اختراع و اکتشاف در آمریکا به ثبت رسد. در این انقلاب، به نیاز مردم و بازار توجه خاصی می شود. در این انقلاب به همراه هر اختراع، نوعاوری و ایجاد کارخانه و تولید و تامین نیاز مشری و جامعه بود.

در این انقلاب، یک سیستمی بوجود آمد که، پرورش ایده را تسهیل و آنرا تبدیل به محصول و سپس موجب ایجاد کارخانه ای می شود. به این صورت جهشی در فناوری و صنایع آمریکا ایجاد شد و توانست گوی سبقت را از کشور های اروپایی بدست آورد. برای حمایت از مخترعین، با ایجاد سیستم مالکیت معنوی، کلیه حق و حقوق مخترعین برای 10 سال حفظ شد و به این صورت اختراعات و اکتشافات سرعت و شتاب بیشتری به خود گرفت.

انقلاب سوم انقلاب فناوری و صنعتی کشور های جنوب شرقی آسیا است، که در آن ارزش افزوده، نیاز بازار و تولید اقتصادی و تنوع تولید مورد توجه قرار گرفت.

این انقلاب موجب رشد و شکوفایی صنعتی و اقتصادی در کشور های مختلفی مانند ژاپن، کره جنوبی، تایوان، چین، هنگ کنگ، سنگاپور، مالزی و غیره شد.

در بعضی از این کشور ها مانند کره جنوبی که در پنجاه سال پیش به سختی خوراک مردم کشورشان را تهیه می کرد، و مردم کشورش در فقر و بدبختی به سر می بردند، امروزه با رشد و توسعه علمی و فناوری توانسته استاندارد های زندگی مردم را چنان بالا ببرد که امروزه بعنوان دهمین کشور اقتصادی وصنعتی جهان شناخته شود.

برای درک و شناخت سمت و سوی فناوری سه نوع روش در طول دوره زمانی از 1930 تا کنون وجود دارد که عبارتند از:
دوره پیش بینی و حدس فناوری یا Forecasting
این دوره مانند پیش بینی هواشناسی است که هوا را پیش بینی می کند و نمی تواند در آن تاثیری بگذارد. در حقیقت نقش انفعالی دارد
 
دوره دوراندیشی و بصیرت فناوری یا Foresight
این دوره از 1980 به بعد شروع شده است. در این روش با تکیه به توانمندیها و منابع و امکانات موجود، تلاش می کنند تا مسیر آینده پیش بینی و بر آن تاثیر بگذارند و در واقع آینده نگاری می کنند.
 
دوره تجزیه و تحلیل موشکافانه فناوری یا Analysis
در این روش از راه تجزیه و تحلیل و فعل و انفعالات و تاثیرات متقابل مسائل و علل و عوامل موجود و درک ملزومات تلاش می شود به فناوری اینده جهت داده شود و جهت آن منطبق با اهداف، راهبرد ها، سیاستگذاریها و برنامه ریزیها باشد. در واقع در این روش انسان، معمار فناوری های اینده می باشد و می تواند برای رسیدن به هر فناوری برنامه ریزی و حرکت نماید.
 
رشد و توسعه علمی و فناوری در ایران
امروزه توسعه علمی و فناوری با سرعت زیادی در ایران در حال وقوع است. رشد و توسعه در زمینه های مختلفی در حال انجام است. در زمینه های انرژی اتمی صلح آمیز، پزشکی (مانند سلولهای بنیادی)، هوا فضا مانند ساخت و پرتاب موشک و … با سرعت زیادی انجام می شود و سرمایه گذاریهای زیادی انجام شده است. در ساخت یک موشک که بیش از ده هزار قطعه دارد، با ساخت آن عرصه های دیگری برای ساخت و تولید محصولات دیگر باز می شود. امروز ایرانی ها نشان داده اند که چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور توانمندند و در همه عرصه ها رقابت پذیر هستند و می توانند هر کار بزرگی را انجام دهند.

حتی در خارج از کشور، امروزه ثروتمند ترین اقلیت قومی، بالاترین تحصیل کرده قومی، کارآفرین تحصیل کرده قومی در آمریکا، ایرانی ها هستند. در رده های مدیریت تعدادی زیادی از شرکت های آمریکایی ایرانی هستند. بعنوان مثال در زمینه فناوری اطلاعات قائم مقام یا معاونت بسیاری از شرکت های بزرگ مانند یاهو، گوگل، اپل و ماکروسافت، ایرانی هستند.

در ایران، نظام فن آوری با سرمایه دولتی برای فناوری های مختلف شکل گرفته، و علی رغم تحریم ها و به نتایج مثبتی تا کنون رسیده است. امروزه آنچه در ایران نیاز داریم داشتن یک سیستم گسترده فناوری است. خوشبختانه با تهیه برنامه چهارم، و چشم انداز بیست ساله، و تهیه نقشه علمی کشور، نیاز به یک سیستم فناوری گسترده هر چهبیشتر احساس می شود.

سیستمی که قادر باشد پر.وزه های بزرگی مانند انرژی اتمی را به بخش های مختلفی تقسیم کند و هر بخش را نیز به قیمت های کوچکتر تقسیم نماید و هر جزء ان را به یکی از مراکز توسعه فناوری واگزار نماید. در حال حاضر نیاز مند چنین سیستم و مدیریت هدایت چنین سیستم گسترده ای می باشیم، تا بتوانیم اختراعات، اکتشافات و نواوری های زیادی تولید نمائیم و با سرعت و شتاب بیشتری حرکت نمائیم تا جبران عقب افتادگی ما در طول چهار قرن اخیر بشود. البته در این زمینه مسائل مختلفی در مقابل ما قرار دارد که لازم است با درایت آنها را حل نمائیم.

در ایران، از روش تجزیه و تحلیل و بررسی نیاز ها و درک عوامل موثر بر توسعه به سمت و سوی فناوری در کشور جهت داده می شود و جهت آن منطبق با اهداف، راهبرد ها، سیاستگذاریها و برنامه ریزیهایی است که شده است. و ایران می رود که در آینده به فناوری های مورد نیاز خود برسد. البته در این حرکت با موانع و مسائل زیادی روبرو می باشد که لازم است با درایت آن موانع را از میان بردارد و مسائلش را حل نماید..

مردم کشور عزیز ما همگی برای حضور حضرت مهدی(علیه السلام) منتظرند. لازمه این انتظار آن است که خود را در زمینه های مختلف، از جمله در زمینه های علمی و فناوری و بهره برداری در سطح مناسبی آماده نمائیم. زیرا در زمان ظهور ، سطح علمی و فناوری در سطح بسیار بالایی قرار دارد. به احادیث زیر توجه نمائید:

امیر مومنان علی(علیه السلام) در باره بهره برداری از معادن و منابع زیر زمینی و بکار گیری علم و فناوری می فرماید: و تخرج له الارض افالیذ کبدها، و تلقی الیه سلما مقالید ها…81 ؛ زمین آن چه را که در اعماق خویش دارد، برای وی بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند… زمین گنج ها و ذخایر گران بهای خود را آشکار می سازد( از طریق رشد پژوهشهای علمی و فناوری)؛ آن چنان که مردم آن را با چشم خود می بینند (غنای مادی و معنوی مردم را فرا می گیرد) که نمی توانید کسی را پیدا کنید که هدیه شما را بپذیرد و یا زکات مال را قبول کند. همه مردم به آن چه خدا از فضلش به آن ها روزی داده برخوردار و بی نیاز می شوند82 .

در روایات از قول امام علی(علیه السلام) آمده است 83: چون قائم آل محمد قیام کند به هر اقلیمی مردی می فرستد و به او می گوید: فرمان تو در کف توست، چون با موضوعی مواجه شوی که از آن سردر نیاوری و نفهمی، به کف دست خود نظر کن و به هر چه در او بینی عمل نما، قشونی به قسطنطنیه می فرستد، چون به خلیج برسند چیزی بر پا های خود می نویسند و روی آن راه می روند، اهل روم آنها رامی بینند و می گویند اینها اصحاب او هستند که روی آب راه می روند، پس خود او چگونه است؟ آن گاه دروازه شهر را به روی آنان باز خواهند کرد، آنها وارد می شوند و هر چه بخواهن حکم می نمایند84 .

در روایت دیگری امام علی(علیه السلام) می فرماید:هر گاه قائم ما قیام کند، خداوند به گوش ها و چشم های شیعیان ما قوه و نیرو بخشد در حالی که بین آنها و قائم(ع) واسطه ای نباشد، با شیعیان ما تکلم فرماید و آنها می شنوند و به آن حضرت می نگرند در حالیکه آن حضرت در مکان خود می باشد84 .

امروزه از طریق اینترنت و ویدئو کنفرانس این مسئله قابل اجرا است. همه روزه این مسئله را دربحث های سیاسی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی می بینیم که چگونه همزمان مسئول اخبار با فردی در آمریکا، اروپا، آسیا یا آفریقا صحبت می کند و ما هم صحبت و هم تصویر هر دو طرف را می بینیم. امروزه خرید و فروش و طراحی و ساخت و تولید و فروش اینترنتی یک مسله عادی شده است.

امیر مومنان علی(علیه السلام) می فرماید: گویا قائم را می بینم که درپشت نجف بر اسبی سیاه همراه با نقاطی سفید و خطی سفید در پیشانی آن سوار شده است، آن گاه آن را به حرکت می آورد و در این هنگاه اهل همه سرزمین ها او را در پشت سرزمینشان مشاهده می کنند85.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید: در زمان قائم مومنی در شرق برادرش را در مغرب مشاهده می کند و آنکه در مغرب است برادرش را در مشرق می بیند86.

در آن زمان با توجه به علم و دانش حضرت مهدی(علیه السلام) و یاران او، همه چیز از درون و بیرون زمین استخراج و در اختیار او قرار خواهند گرفت: در روایت آمده که: “تجمع الیه اموال الدنیا کلها من بطن الارض و ظهرها 87 ، تمام اموال دنیا، از برون و درون زمین، در اختیار او گرد می آیند.

تظهر له کنوز الارض 88 ، گنج های زمین، برای او نمایان می گردد.

یستخرج الکنوز 89، گنج ها را استخراج می کند.

در آن زمان فناوری چنان پیشرفت می کند که تمام منابع زمین استخراج می شود. در این زمینه علی(علیه السلام) می فرماید:تفی الارض افلاذ کبدها امثال الا سطوان من الذهب و الفضه 90، زمین جگر پاره های خود را چون طلا و نقره بیرون می ریزد.
 
6- بعد عمران و آبادانی یا انقلاب عمران و آبادانی
بعلت ارتباط انسان با طبیعت، و محیط اطراف خود مانند زمین، کوه ، دشت ، بیابان، باران، گرما، سرما، اسمان، دریا، درختان، جنگلها، بیابانها، کویر ها، باد ها و غیره، ضروریست تا انسان شناخت کافی نسبت به آنها و قوانین حاکم بر انها پیدا نماید. تا انسان نتواند این پدیده ها و قوانین بین انها را نشناسد، نمی تواند بطور موثری با این پدیده ها و ایاتی که خداوند برای راحتی و تکامل انسان افریده است تعامل برقرار نموده و از آنها در جهت رشد و شکوفایی استعداد های نهفته در درون انسان استفاده نماید و بدون تخریب محیط زیست استاندارد های زندگی خود و جامعه را بالابرد.

امروزه علوم برای استفاده بهتر از طبیعت، توجه خاصی به محیط طبیعی و این پدیده ها و قوانین حاکم بر آنها نموده است. هدف اسلام و دکترین مهدویت از شناخت طبیعت، از یک طرف شناخت خالق این پدیده ها، آیات و قوانین الهی حاکم بر طبیعت است، و از طرف دیگر بهره برداری موثر از طبیعت و توزیع عادلانه این ثروت خدا داری در جامعه، و بالا بردن سطح رفاه عمومی نه تنها برای جامعه کنونی، بلکه برای انسان های آینده و بدون تخریب طبیعت است. با این ترتیب اگر نیاز به بریدن یک درخت می باشد، بجای آن لازم است چند نهال از همان درخت کاشته شود.

خداوند متعال انسانها را برای شناخت ایات، و پدیده ها و طبیعت و قوانین حاکم بر آنها دعوت می کند، و در سوره بقره می فرماید: ان فی خلق السماوات والارض واختلاف اللیل والنهار ولفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما انزل الله من السماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابه و تصریف الریاح والسحاب المسخر بین السماء والارض لایات لقوم یعقلون 91 ، بی گمان در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز و کشتی ها که بر کسب منافع مردم به دریا روانند و آبی که خدا از آسمان فرو فرستاد پس زمین مرده را به آن زنده نمود و همه گونه جنبنده در آن منتشر ساخت و گردش باد ها و ابر های مهار شده ی میان آسمان و زمین، (در همه اینها) مسلما برای قومی که بیندیشند نشانه هایی است.

در آنزمان دیگر بیابان و کویری باقی نمی ماند به هرجا که مسافرت کنی زمین شاداب، و گیاهان با طراوت می بینی، و بوی طراوت و تازگی به مشام می رسد و همه جا سرسبزی موج می زند.

در روایت دیگر آمده است: و لو قد قائمنا لا نزلت السمائ قطرها و لا خرجت الارض نباتها و …. حتی تمشی المراه بین العراق الی شام لا تضع قدمیها الا علی النبات 92، قائم ما که قیام کند، آسمان باران خویش را فرو می فرستد وزمین گیاهان خویش بیرون می فرستد و … تا جایی که زن از عراق تا شام (که اکنون کویری و بیابان است) برود و پای خود را جز بر روی گیاه نگذارد .

در آن زمان گیاهان از دل زمین بیرون می آیند و درختان میوه های خود را آشکار و زمین خود را برای ساکنانش زیبا می سازد.

گتعطی السماء قطر ها و الشجر ثمر ها و الارض نباتها و تزین لاهلها 93، آسمان بارانش را فرو ریزد، درختان میوه های خود را آشکار می سازد. زمین گیاهان خود را بیرون می فرستد و برای ساکنان خود آرایش می کند.

حضرت مهدی(علیه السلام) حیات بخشی است که اهداف و آرزوی تمامی انبیاء و اوصیا را محقق خواهد کرد.

امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها 94 ، بدانید که خداوند زمین را پس از مرگش زنده می سازد؛ می فرماید: گفر اهلها فیحیها الله بالقائم 95 ، پس از مرگ زمین به وسیله کافر شدن مردم، خداوند آن را به وسیله قائم(عج) زنده می کند.

روایت شده است: انه یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و تظهر له الکنوز و لا یبقی فی الارض خراب الا یعمر 96 ، حکومت مهدی موعود(عج) شرق و غرب عالم را فرا می گیرد، و گنج های نهفته در زمین برای او آشکار می شود، و هیچ جای ویرانی در زمین باقی نمی ماند و همه آنها آباد می گردد.

در روایت دیگر آمده است: و تعمر الارض و تصفو و تزهو بمهدیها و تجری به انهارها 97 ، زمین به وسیله مهدی(عج) آباد، خرم و سرسبز می شود و به وسیله آن چشمه سارها روان می گردد.

از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده که خداوند در شب معراج به من فرمودند:به واسطه قائم از خاندان تو زمین خود را با تسبیح و تهلیل و تقدیس و تکبیر و تمجید خود آباد می سازم، و زمین را از دشمنان پاک می سازم و دوستان خود را وارث آن می گردانم 98 .

در روایتی آمده است: یبلغ سلطانه المشرق و المغرب، و یظهر الله عز و جل به دینه علی الدین کله و لو کره المشرکون، فلا یبقی فی الارض خراب الا قد عمر 99 ، فرمان روایی مهدی موعود(علیه السلام) شرق و غرب عالم را در بر می گیرد، خداوند به واسطه او دین خود را بر همه ادیان غالب می گرداند و در زمین خرابه ای باقی نمی ماند و همگی آباد می شود.

در انقلاب جهانی مهدوی فقر و بیچارگی و تهی دستی ریشه کن می شود و رفاه عمومی محقق می شود.

از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمودند:در دوران حکومت مهدوی، مردم به گونه ای از نعمت های الهی بهره مند می شوند که در تاریخ بشر بی سابقه بوده است، در آن دوران زمین همه خوردنی های خود را در اختیار بشر قرار می دهد و اموال روی هم انباشته نخواهد بود، به گونه ای که افراد به سهولت از آن بهره مند می گردند 100.

نتیجه گیری:

برای آماده سازی شرایت ظهور ضروری است تا با انقلابی اعتقادی و اخلاقی درونمان و محیط اطرافمان را پالایش کنیم و با انقلاب تحقیقات علمی، روابط بین پدیده ها (قوانین علمی) را درک کنیم و مسائلمان را کنکاش و راه حل های اعتقادی و علمی برایش پیدا کنیم و برای مردم جهان از نظر اعتقادی، اخلاقی و علمی الگو باشیم همانطور که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای ما اسوه و نمونه و الگو بود. آنگاه با انقلاب فناوری و عمرانی در جهت تحقق اهداف مهدویت و نیاز های مادی و معنوی در ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری آنرا تامین کنیم و زمینه را برای آماده سازی شرایط ظهور و انقلاب جهانی مهدوی آماده کنیم.

پینوشتها
1- عهد اتیق، مزامیر، مرمور، 37، بند های 9-18 و 96، بند های 10-13.
2- همان، حیقوق نبی، فصل 2، بند های 3-5.
3- همان، اشعیای نبی، فصل 65 بند های 9-13 و 18-20.
4- همان، دانیال نبی، فصل 12، بند های 1-5 و 10-13.
5- در اناجیل چهار گانه و ملحقات آنها 80 بار واژه “پسرانسان ” تکرار شده، که تنها 30 مورد آن با حضرت عیسی(ع) تطبیق می کند و 50 مورد دیگر از منجی دیگری در آخر الزمان خبر می دهد ( مستر هاکس آمریکایی، قاموس کتاب مقدس، ص 219).
6- عهد جدید، انجیل لوقا، فصل 12، بند های 35 و 36.
7- عیون الاخبار، ج 1، ص 47.
8- یونس، 20.
9- کمال الدین، ج 1ف ص 268.
10- بحار الانوار، ح 51، ص 115.
11- حیدری نیک، مجید، عدالت، قرآن، مهدویت، فصلنامه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره 14، 1383
12- ذخائر العقبی، ص 136.
13- قاموس الرجال، ج 4، ص 29.
14- کمتل الدین، ج 1، ص 288.
15- اعلامالوری، ج 2، ص 248.
16- کمال الدین، ج 2، ص 383.
17- کمتل الدین، ج 2، ص 409.
18- کافی، ج 6، ص 444.
19- علل الشرایع، ص 198؛ نعمانی، الغیبه، ص 141
20- فرازی اززیارت روز جمعه ویژه امام مهدی(عج)، مفاتیح الجنان باب اول فصل چهارم
21- مطهری مرتضی، عدل الهی، ص 38
22-غرر الحکم، ص 407
23- بحار، ج 78، ص 83
24-کمال الدین، ج 2، ص 428.
25- کاظمی، عدالت در اندیشه سیاسی اسلام، ص 27.
26-معجم، احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 295.
27- ماهنامه موعود، ش 35، ص 30، به نقل از کافی، ج8، ص 362
28- نعمانی، الغیبه، ص 229.
29-مقام معظم رهبری، جمهوری اسلامی، 4/9/78
30- مقام معظم رهبری، نیمه شعبان مشهد 7/3/62
31- نهج البلاغه، خطبه 138
32- بحار الانوار، ج 52، ص 352.
33- دکتر حسن بلخاری، اقتراح اجتماعی، فصل نامه علمی تخصصی انتظار موعود، ش 14، ص291
34- غلام رضا صالحی، مهدویت و اهداف نظام تربیتی اسلام،فصل نامه علمی-تخصصی موعود شرق، ش 4، ص 150
35- سوره طلاق، آیه 12.
36- غیبت نعمانی، 233.
37- شرح نهج البلاغه /1/113
38- الزام الناصبه، 288؛ روزگار رهایی،475.
39- اعلام الوری، 435، روزگار رهایی، 462.
40- آیت الله حائری شیرازی، عدالت مهدوی در قرآن، فصل نامه علمی تخصصی انتظار موعود، ش 14، ص30.
41- بحار الانوار، ج 52، ص 372.
42-بحار الانوار، ج 52، ص 336، ج 71.
43- السید هاشم الحسینی البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، بنیاد بعثت، تهران، بی تا، ج 4، ص 173؛
44-احمدبن محمد مهدی النراقی، عوائد الایام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1375، ص 632.
45- منتخب الاثر، ص 474.
46-بحار الانوار، ج 51، ص 84.
47- بحار الانوار، ج 52، ص 373.
48- غیبت طوسی، 187.
49-بنابیع الموده، ص 92، روزگار رهایی، ص 500.
50- بحار الانوار، ج 51، ص 29.
51- Robert A. frosch General Motors Crop.
52- Jhon A. Armstrong, IBM Corp.
53- Fomio kodma, National Institute of Science and Technology Pohcy, Japan
54- ینابیع الموده، ج 3، ص 78 .
55- سوره مجادله، آیه 11.
56- اختصاص مفید، ص 217.
57- مهدی موعود، پیشین، ج 2، ص 244 0به نقل از ارشاد شیخ مفید، ص 364).
58- همان، ص 246.
59- امام مهدی از ولادت تا ظهور، پیشین، ص 773 (به نقل از بحارالانوار، ج 52، ص 391.
60- همان، (به نقل از کافی، جلد 8، ص 240.
61- سوره روم، 24.
62-سوره روم، 22.
63- سوره بلد، 19.
64-سوره زخرف، 46.
65- سوره زخرف، 47.
66-روم،8
67- روم، 9
68- سوره فاطر، 43.
69-سوره احزاب، 38.
70- همان، 62
71- روزگار رهایی، ج 1، ص 84.
72- بحارالانوار، ج 52، ص 336، ج 73.
73- بحارالانوار، ج 51، ص 83.
74- منتخب الاثر، ص 607
75- اثبات الهداه، ج 3، ص 538.
76- نعمانی، الغیبه، ص 239.
77- الزام الناصب، ص 11.
78- ارشاد /2/384
79- روضه الواعظین، 2، 485.
80- ارشاد، 2، 384.
81- نهج البلاغه، خطبه 138
82- بحار الانوار، ج 52، ص 337..
83- نعمانی، الغیبته، ص 319، بحارالانوار، ج 53، ص 265..
84- الکافی، ج 8، ص 241.
85- بیان الائمه، ج 3، ص 169.
86- منتخب الاثر، ص 597، ج 2.
87- علل الشرایع، 1، 161 باب 129.
88- خرائج، 3، 1165.
89- کشف الغمه، ج 2، 470.
90- یناییع الموده، ج 3، ص 86؛ روزگار رهایی، 601.
91- سوره بقره، آیه 164.
92-خصال /2/626
93- بشاره الاسلام، ص 71، روزگار رهایی، ص 639.
94-حدید، 17.
95- الزام الناصبه، ص 244؛ روزگار رهایی ص 636.
96-بنابیع الموده، ج 2، ص 529.
97- ینابیع الموده، ج 3، ص 78 و 132.
98- منتخب الاثر، ص 168.
99-شیخ صدوق، امالی، ص 231.
100- منتخب الاثر، ص 473،؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 558.


منبع: سایت وعده صادق


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما