نبردهای فرهنگی امام جواد (ع) (بخش اول)

زمان امامت امام جواد (ع) زمان اوج گیری تهاجم عقیدتی و قدرت گرفتن مذهب معتزله بود، امام با همه این تهاجمات مبارزه کردند، روش مبارزه و نبرد هم مناظره های علمی و اعتقادی و فرستادن وکیل خود در بین مردم برای پاسخ دادن به سوالات آنها بود. امام (ع) با انحرافات فکری فرقه های منحرف همچون: اهل حدیث، واقفیه و زیدیه برخورد شدیدی داشتند.
پنجشنبه، 15 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: شهزاد عباس مولایی
موارد بیشتر برای شما
نبردهای فرهنگی امام جواد (ع) (بخش اول)

خلفاء دواران امامت حضرت جواد (ع) و اوضاع آن زمان

امام جواد (ع) در دوره ‏اى امامت خویش را آغاز کرد که به رغم اقتدار شیعیان، عرصه سیاسى و اجتماعى جامعه گرفتار چالش‏ هاى عمیق عقیدتى و درگیرى‏ هاى مختلف شده بود. دوران امامت آن حضرت با خلافت دو نفر از خلفاى ستم پیشه عباسى (مأمون و معتصم) مقارن بود.

مأمون به دلیل این که با قتل امام رضا (ع) دچار بدنامى و تزلزل شده بود، صلاح نمى‏ دید که بیش از آن به آزار امام جواد (ع) بپردازد. هم چنین به دلیل قدرت شیعیان در آن روزگار تمام سعى خود را بر آرام نگه داشتن اوضاع مصروف مى‏ داشت، لذا به منظور دست‏یابى به چنین هدفى ناچار شد آن حضرت را مانند پدرش على بن موسى الرضا (ع) تحمل کند.

جواد الائمه (ع) با گذاشتن شروطى مبنى بر دخالت نکردن در امور عملاً ناچار شدن خود را به پذیرش ولایتعهدى به نمایش گذاشت و نقشه خلیفه را که با این هدف در صدد کسب مشروعیت بود، ناکام گذاشت.
 
قدرت گرفتن «مذهب معتزله»
مسأله مخاطره ‏آمیزى که در این مقطع حسّاس شیعیان را تهدید مى‏ کرد، قدرت گرفتن و پیشرفت مذهب معتزله  بود. مکتب اعتزال در آن زمان رواج و رونق بسیارى گرفته بود و حکومت وقت از طرفداران آن بسیار حمایت مى‏ کرد.

آنان دستورات و مطالب دینى را به عقل خویش عرضه مى‏ نمودند و آن چه را عقل شان صریحاً تأیید مى‏ کرد، مى‏ پذیرفتند و بقیّه را انکار مى‏ کردند و چون نیل به مقام امامت در سنین خردسالى با عقل ظاهر بین آنان سازگار نبود، پرسش‏هاى دشوار و پیچیده ‏اى را مطرح مى‏ کردند تا به پندار خویش حضرت جواد (ع) را در میدان رقابت علمى شکست دهند. امّا آن امام با پاسخ‏ هاى قاطع و استدلال‏ هاى قوى از این مناظره ‏ها سربلند بیرون آمد و هرگونه تردید در مورد امامت خویش را از بین برد و اصل امامت را تثبیت نمود و نشان داد که برخوردارى از منصب الهى در خردسالى هیچ مشکلى ندارد.
 
اوج گیری تهاجم عقیدتی
از دیگر مسائل مطرح در این عصر، تهاجم عقیدتى و نیرنگ بازى ‏هاى دو خلیفه ملعون عباسى (مأمون و معتصم) با مردم بود.

به گواهى تاریخ مأمون مکّارترین و منافق‏ ترین خلیفه عباسى بود که براى کسب پیروزى نهایى و قطعى بر اندیشه شیعه، بسیار کوشید و هدف نهایى وى از تشکیل مجالس مناظره با امامان شیعه شکست ایشان و در نهایت سقوط مذهب تشیّع بود، زیرا او مى‏ خواست براى همیشه ستاره تشیّع افول کند و بزرگ‏ترین مانع در برابر حاکمان غاصب و ستمگر از میان برداشته شود، امّا در چنین عصرى امام جواد (ع) قاطعانه و با اقتدار الهى تمام در برابر انحرافات، مسامحه‏ ها، توهین‏ ها و دیگر مکرهاى خلفاى باطل ایستاد و از حقانیّت دین اسلام و شیعیان دفاع کرد. (1)
 

نبرد امام جواد (ع) با انحرافات اعتقادى‏

خطر انحراف فکرى همیشه تهدید کننده جوامع است، به ویژه اگر در مسائل اعتقادى باشد. به همین جهت پیامبر اکرم (ص) هنگام رحلت، کتاب و عترت را میزان و ملاک عقیده صحیح معرفى کرد. امّا متأسفانه همیشه در بین مسلمانان و شیعیان عدّه ‏اى گرفتار افراط و عدّه ‏اى دیگر درگیر تفریط بوده و هستند.

محمد بن سنان از جمله کسانى است که در محبّت اهل بیت (ع) زیاده روى مى‏ کرد، بدین جهت برخى از علماى رجال او را به غلو متهم مى‏ کنند. وى مى‏ گوید: روزى محضر امام جواد (ع) نشسته بودم و مسائلى از جمله اختلافات شیعیان را مطرح مى‏ کردم. امام فرمود: اى محمّد! خداوند قبل از هر چیز نور پیامبر (ص)، على و فاطمه (ع) را خلق کرد. سپس اشیاء و موجودات دیگر را آفرید و طاعت اهل بیت (ع) را بر آنان واجب کرد و امور آن‏ها را در اختیار اهل بیت (ع) قرار داد، بنا بر این فقط آنان حق دارند چیزى را حلال و چیزى را حرام کنند و حلال و حرام ایشان نیز به اذن و اراده خداوند است.

اى محمد! دین همین است: کسانى که جلوتر بروند (افراط نمایند) منحرف شده ‏اند و کسانى که عقب بمانند (تفریط کنند) پایمال و ضایع خواهند شد. تنها راه نجات همراهى با اهل بیت (ع) است و تو نیز باید همین راه را طى کنى. (2)
 
در مقابل خلیفه‏
امام جواد (ع) به رغم محدودیت‏ هاى موجود از سوى دستگاه خلافت، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ مى‏ کرد.

در سراسر قلمرو حکومت دو خلیفه ملعون عباسى (مأمون و معتصم) حضرت کارگزارانى را اعزام مى‏ کرد و با فعالیّت‏ هاى سیاسى گسترده از تجزیه نیروهاى شیعه جلوگیرى مى ‏نمود. از جمله: آن امام به وکلاى خود اجازه داد که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده و مناصب حسّاس حکومتى را در دست بگیرند. هم چنین برخى از کارگزاران امام نیز به عنوان حاکم شهرها منصوب شدند و همه امور را با دقّت تحت نظر داشتند. (3)
 

نبرد با فرقه ‏هاى منحرف‏

امامان معصوم (ع) هر یک کم و بیش در زمان امامت خویش با انحرافات فکرى و عقیدتى درگیر بودند. در دوران امامت امام نهم بعضى از انحرافات عقیدتى مطرح بود که ریشه در دوران‏هاى قبل داشت، ولى آن بزرگوار به مناسبت ‏هایى با این انحرافات برخورد مى‏ کرد و با اعلام موضع خویش، نظر حق و درست را بیان مى ‏نمود و مردم را از باورهاى ناصحیح و غلط باز مى‏ داشت.

امام جواد (ع) در برابر فرقه ‏هایى که در آن دوران وجود داشتند، شیعیان را راهنمایى مى‏ کرد.
 
نبرد با فرقه «اهل حدیث»
 یکى از این فرقه‏ ها، اهل حدیث بود که مجسّمى مذهب بوده و خدا را جسم مى ‏پنداشتند. امام درباره آن‏ها به شیعیان مى‏ فرمود: شما اجازه ندارید پشت سر هر کسى که خدا را جسم مى‏ داند، نماز بگذارید و به او زکات بدهید. (4)
 
نبرد با فرقه «واقفیه»
واقفیه یکى دیگر از فرقه‏ هاى موجود انشعابى از شیعه بود که به صورت معضلى بزرگ در مقابل شیعیان مطرح شده بود، آنان کسانى بودند که پس از شهادت امام کاظم (ع) بر آن حضرت توقف کرده و امامت فرزندش على بن موسى الرضا (ع) را نپذیرفتند.
 
نبرد با فرقه «زیدیه»
زیدیه نیز فرقه ‏اى بود منشعب از شیعه که طعن آن‏ها بر امامان معصوم (ع)، سبب موضع‏ گیرى تند ائمه اهلبیت (ع) در برابر آنان شد، چنان که در روایتى از امام جواد (ع) واقفیّه و زیدیّه مصداق آیه «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ. عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ.» (غاشیه/2-3) خوانده شدند و در ردیف ناصبى‏ ها قرار گرفتند. (5)
 
مناظره‏ هاى علمى و اعتقادى
دولت عباسى به منظور درهم شکستن چهره علمى امامان معصوم (ع) و زیر سؤال بردن دانش و حتى امامت آنان، جلسات مناظره و گفت و گوى علمى تشکیل مى‏ داد. البته با این کار آنان نه تنها به مقصود خویش نمى‏ رسیدند، بلکه موجب رسوایى و فضاحت خویش مى ‏شدند.

از آن جا که امام جواد (ع) نخستین امامى بود که در خردسالى به‏ منصب امامت رسید، حضرت مناظرات و گفت و گوهایى داشته است که برخى از آن‏ها بسیار مهم و مفید بوده است.

راز وجودى آن مناظرات این بود که از یک طرف امامت او به خاطر کمى سن براى بسیارى از شیعیان کاملاً ثابت نشده بود، از این رو براى اطمینان خاطر و به عنوان آزمایش، سؤالات فراوانى از آن حضرت مى‏ کردند. از طرف دیگر مکتب و اعتزال و افراطى‏ گرى در بهره ورى از عقل رونق یافته بود و حکومت وقت نیز از آنان پشتیبانى مى‏ کرد، لذا این گروه سؤالات عقلى دشوارى مطرح مى‏ کردند تا به پندار خامشان آن حضرت را در میدان رقابت علمى شکست دهند، ولى در همه این مناظره های علمى، امام جواد (ع) با علم امامت که ناشى از علم خداوندى است با پاسخ‏هاى قاطع، هرگونه شک و تردید را در مورد امامت خود از بین برد.

به همین جهت است که بعد از او در دوران امامت امام هادى (ع) که در کودکى به امامت رسید، مشکلى ایجاد نشد و براى همه روشن شده بود که خردسالى مانع منصب امامت نمى‏ شود. مناظره او با یحیى بن اکثم و اثبات حقانیّت آن بزرگوار و ناتوانى یحیى و مناظره او با ابن ابى داود و غلبه بر وى از این نمونه مناظرات است. (6)
 

پی نوشت ها:

(1) مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج50، ص74.
(2) کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافى، ج1، ص44.
(3) جاسم، محمد حسین، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم (ع)، ترجمه سید محمد نقى آیت اللهى، ص78-79.
(4) ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، ص101.
(5) جعفریان، رسول، حیات فکرى و سیاسى امامان شیعه (ع)، ص490.
(6) همان، ص482-486.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط