بررسی نوروز در میان روایات اهلبیت علیهم السلام

نوروز در اندیشه دینی

تلاقی نوروز با برخی اعیاد اسلامی سبب اهمیت این روز گردیده است. در سال دهم هجرت نزدیک به نزول خورشید در برج حمل بوده و موافق اواسط آذر رومى و 18 ذیحجه عربى روز عید غدیر خم بوده است. همچنین در سال 11 پس از وفات پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله پادشاهى عجم، به یزدجرد، آخرین شاه آنها منتقل شد و روز آغاز پادشاهیش را اوّل سال و روز نوروز معرفی نمود و این موافق اواسط حزیران و 22 ربیع الاول است.
سه‌شنبه، 27 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : مجتبی میرزایی
موارد بیشتر برای شما
نوروز در اندیشه دینی
در این که اسلام در برابر عید نوروز باستانی ایرانیان چه موضعی دارد، میان صاحب نظران گفتگوست. از برخی روایات اهمّیت این روز به عنوان یکی از روزهای نجات امّت‌ها استفاده می شود.
 

بررسی لغوی نوروز

در فرهنگ لغت نوروز را اینگونه ترجمه کرده است: النَّوْرُوز- مرادف (النَّیروز) است بمعناى عید نوروز. این کلمه فارسى است. النَّیْرُوز- عند الفُرْس: عید نوروز، اولین روز از سال شمسى، روز خوشحالى، این کلمه فارسى است.
 
باید گفت عید و مراسم عید یک امر قراردادى است و جعلى و هر ملتى نظر به پیشامدهاى ملى و عقائد و احساسات مناسب با خود، یک روز یا چند روز را در سال عید قرار می دهند و در آن مراسمى موافق عقیده و احساسات خود برپا می دارند و بر آن نامى می نهند. مانند عید نوروز در ملت های فارس زبان، کرسیمس در مسیحیان، فصح در یهود و موضوع عید نوروز توافق ملت فارسی زبان است بر یک روز در سال براى انجام مراسم شادى.
 

بررسی آداب و رسوم ایرانیان در نوروز

ایرانیان باستان، بر این باور بودند که نوروز، روز آغاز آفرینش می باشد و به همین دلیل این روز را عید می دانستند و به جشن و پایکوبی می پرداختند. ایرانیان در روز نوروز، اعمال و رفتارهایی مثبت و منفی داشتند که برخی از آنان در زمان حاضر نیز وجود دارد. اهمیت به نظافت خود و جامعه اطراف خویش، تهیّه لباس نو، دید و بازدید و ملاقات دوستان، رفع کدورتها و بیرون ریختن غم و اندوه ها از دل، رفتن به سفر و طبیعت گردی و درخت کاری، رفتن به مزار و آرامگاه و سایر رفتارهای مثبت دیگر.
 
ولی گاه پاره‌ای از آداب و رسوم شرک‌آلود، یا گناه‌آلود دیده می‌شد، مانند: افراط در خوردن، اسراف نمودن، آتش افروختن و امثال رفتارهای آتش پرستان و مشرکان. به عنوان مثال مراسمی در ایران باستان بنام ایزد گیاهی صورت می‌گرفت، و علت آن جلب توجه ایزد باروری بود. اعتقاد به مرگ ایزد گیاهی شهید شونده در بین بومیان نجد ایران و دیگر ادیان آسیایی غربی نیز به چشم می‌خورد و در هر منطقه بنابر ادیان محلی خود این مراسم اجرا می‌شده است. در شهادت این ایزد، عزاداری های عمومی برپا می‌شد. سینه زنی، زنجیرزنی، زخم زدن به خویشتن و زاری ها از مراسم معمول در این عزا داری ها بوده است؛ به ویژه زنان در گریستن و زار زدن  عهده دار وظایف مشخصی بودند.[1]
 
ساز و آواز و مى‏خوارى، از دیگر رفتارهای ناپسند ایرانیان باستان در این روز بوده است.
در این زمانه نیز رفتارهای منفی‌ای مانند: کوزه شکستن و فال‌گوشی و گره‌گشایی[2] و چهارشنبه سوری وجود دارد.
 

بررسی تاریخی نوروز

تلاقی نوروز با برخی اعیاد اسلامی سبب اهمیت این روز گردیده است. در سال دهم هجرت نزدیک به نزول خورشید در برج حمل بوده و موافق اواسط آذر رومى و 18 ذیحجه عربى روز عید غدیر خم بوده است. همچنین در سال 11 پس از وفات پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله پادشاهى عجم، به یزدجرد، آخرین شاه آنها منتقل شد و روز آغاز پادشاهیش را اوّل سال و روز نوروز معرفی نمود و این موافق اواسط حزیران و 22 ربیع الاول است.[3]
 

دیدگاه اهل بیت علیهم السلام نسبت به نوروز

نوروز در کلام امام علی علیه السلام
در روز نوروز براى امیر المؤمنین علیه السّلام هدیّه‏اى آوردند. فرمودند: «این چیست». عرض کردند: یا امیر المؤمنین امروز نوروز است. فرمودند: «هر روز را براى ما نوروز بسازید». و در روایت دیگری آن حضرت فرمودند: «نوروز ما هر روز است». و در روایتی دیگر عید را روزی می‌دانند که در آن گناه و معصیت الهی نباشد.[4]
 
نوروز در کلام امام صادق علیه السلام
در روایتی راوی می‌گوید: در روز نوروز خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم. امام به من فرمودند: «آیا می‌شناسی این روز را». گفتم: فدای تو شوم، این روزی است که عجم آن را تعظیم می‌کند و در این روز تحفه‌ها و هدیه‌ها برای یکدیگر می‌فرستند. حضرت فرمودند: «سوگند یاد می‌کنم به حقّ خانه کعبه که در مکّه معظمه است که این تعظیم کردن نیست مگر برای امری قدیمی که تفسیر می‌کنم آن را برای تو تا بفهمی».[5]
امام صادق علیه السلام نوروز را روز گرفتن پیمان از بندگان برای یکتاپرستی و شریک نگرفتن برای خدا معرفی می‌نمایند. روز اولی که آفتاب در آن طلوع کرده، روز ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، روز رجعت امامان شیعه و مواردی دیگر که به روایت مراجعه نمایید.
مطلبی که از این روایت می‌توان برداشت کرد، این است که امام صادق علیه السلام این روز را به‌ عنوان یک روز عید به رسمیّت نشناختند، بلکه می‌فرمایند اگر هم می‌خواهید این روز را تعظیم نمایید به این دلایلی باشد که ایشان در روایت بدان اشاره فرموده اند.
 

نوروز و دعاهای وارده از اهل بیت علیهم السلام

در مفاتیح الجنان و سایر کتب ادعیه برای شب و روز نوروز، اعمال و ادعیه‌ای وارد شده است. این مطلب نشان دهنده توجه امامان شیعه به عنوان رهبران دینی شیعیان به روز نوروز می‌باشد. زیرا که ایشان توجه خاصی برای مسلمانان فارسی زبان داشته اند.
 
در این دعاها اشاره به توجه نمودن به خداوند متعال و استعانت از او و درخواست نعمت و رزق بیشتر و دفع بلا از خداوند واحد و اَحد می‌نماید. مطالبی که سراسر از معارف الهی و توحیدی و توجه به خالق یکتا و نبوت خاتم الانبیا می باشد.
 

نتیجه گیری

از مجموع این روایات و ادعیه‌ای که به دست ما راجع به نوروز رسیده است، این مطلب را می‌توان برداشت نمود که اسلام با اعمال و رفتار مشرکانه و غیر اخلاقی و غیر دینی که در این روز از ناحیه ایرانیان صدر اسلام رخ می‌داده است بیزاری می‌جسته، ولی نسبت به رفتارهای مثبت و خوبی که در اسلام نیز بر انجام دادن آن ها تأکید نموده است، نظر مثبت و تأیید داشته است. و از طرفی برخی از مسلمانان، ایرانی و فارس زبان بوده‌اند و نسبت به این سنت ملّی و باستانی خود احساس رضایت و خشنودی داشتند و این حس مثبت خود را نیز با اهل بیت علیهم السلام به اشتراک می‌گذاشتند و از آنجایی که ائمه شیعه هدایتگر جامعه اسلامی از هر زبان و ملّتی بودند، آنان را تشویق به دعا و توجه به توحید می‌نمودند و در واقع عقاید انحرافی این عید باستانی را اصلاح می‌نمودند. این است روش اولوالالباب و صاحبان اندیشه.

 

پی‌نوشت

[1] در کتاب تاریخ بخارا ( نوشته شده در 332 قمری) آمده است.
[2] افرادی که بختشان گره خورده گوشه پارچه ای گره می زدند و بر سر راهی که گذر عمومی بود می ایستادند و از نخستین کسی که بر ایشان می گذاشت خواستگاری می کردند.
[3] آسمان و جهان (ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد 54) ؛ ج‏3 ؛ ص113.
[4] ترجمه من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص407.
[5] زاد المعاد، علامه محمدباقر مجلسی، ص458.
[6] المناقب، ابن شهر آشوب، ج2، ص 379؛ و مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج1، صص52-51.
[7] حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ص386.پ


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.