خانه قدیمی خانمجان
بالاخره خیال خانمجان با وقف خانه قدیمی اش آرام شد و دیگر شب ها راحت می خوابید... داستان زیر که مونا اسکندری نویسنده آن است درباره وقف است. آن را با هم می خوانیم.
سهشنبه، 9 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده :
مونا اسکندری
تصویر گر :
حسین زارعی
موارد بیشتر برای شما
آقارحیم سرایدار خانهی خانمجان کلید خانه را با یک کاغذ آورد. خانمجان کلید را گرفت و زیر نوشتههای کاغذ انگشت زد که خانهاش را صحیح و سالم گرفته است. شمعدانیهایش جزو آمار نبودند والّا من و سپیده خواهرم میدانستیم آقارحیم اهل رسیدگی به گلها نیست و بابا پنهانی به خانمجان گفت که باید فاتحهی حیاط با آن همه دار و درخت و گُل را خواند.
عمو جرئت نمیکرد به خانمجان بگوید خانهاش را به یک بساز و بفروش میخواهد بفروشد. جان خانمجان به خانهاش بسته بود. حالا قدیمی باشد که باشد به قول خودش چهار ستون خانه محکم بود صدبرابر بهتر از آپارتمانهای پُفکی امروزی.
خانمجان فرق کرده بود. بعد از نمازش توی فکر میرفت. برای حاجبابا خیرات میداد و میگفت: «بلکه وقتی توی خوابم آمد اخم و پیلهاش باز شود.»
خانمجان فقط وقتی سپیده سورههایی را که حفظ کرده بود میخواند سر ذوق میآمد.
مامان گفته بود کلاس قرآن سپیده هم میخواهد تعطیل شود. صاحبخانه نرخ را بالا برده و با شهریهی کم خانوادهها نمیشود دایر بماند. خانمجان کلّی غصّه خورده بود. دستهایش را به هم مالیده بود و گفته بود یکی باید برود با صاحبخانه کلاس قرآن صحبت کند؛ اما کسی وقتی نداشت. خانمجان آخرسر زنگ زد به برادرزادهاش و با هم رفتند بیرون. سپیده با همان زبان بچگیاش گفت: « نکند خانمجان گم شود؟»
مامان یک ماچ آبدار از لُپّش کرده و خیالش را راحت کرده بود که خانمجان تنها نرفته بیرون. فردای آن روز خانمجان روی پا بند نمیشد. میگفت خواب حاجبابا رو دیده که خوشحال بوده و راضی. با این حرفها اشک همه را درآورده بود.
وقتی خبر کار خانمجان به گوش همه رسید، عمو آمد و گفت که دیگر پایش را خانهی ما نمیگذارد. عمّه هم اوّلش مخالفت کرد؛ امّا بعد نظرش عوض شد. این وسط بابا شکایتی از کار خانمجان نداشت و سپیده هم که با دمش گردو می شکست. حالا او با خانمجان سر کلاس قرآن حاضر می شد. کلاس قرآن در خانهی موقوفهی خانمجان.
خانمجان گفت که بابا به عمو پیغام بدهد هرکس باید برای زندگی خودش تلاش کند و مواظب زندگی آخرتش هم باشد، حاجبابا اندازهی نیاز بچّههایش بهشان کمک کرده و ارث خوبی هم برایشان بهجا گذاشته است. او میگفت دیگر شبها آرام میخوابد و میداند حاج بابا از دستش راضی است. خدا هم راضی است. میگفت حالا تا هر زمان که این خانه پابرجا باشد و هریک از بچّهها که در آن قرآن یاد بگیرند ثوابش میرسد به همهی خانواده. خانمجان میگفت: «خدا میبیند و باید منتظر کمکهای خدا در زندگیمان باشیم.»
او میگفت حالا اگر هم بمیرد، میداند عمل خوبی در پروندهی اعمالش دارد که سالهای سال ادامه خواهد داشت.
منبع: مجله باران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
تازه های مقالات
معرفی خوشمزه ترین غذاهای محلی هرمزگان
چگونه ماهی تازه را پاک کنیم؟
نحوه کاشت و نگهداری از کاج مطبق: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل موسی در گهواره: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل ربوتیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سنبل: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از ختمی چینی گلسرخی (خیری): آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل نیلوفر: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سرخس بوستون: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل مریم: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
بیشترین بازدید هفته
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
نحوه خواندن نماز والدین
نحوه خواندن نماز امام صادق(ع) برای گرفتن حاجت
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
محل تولد امام زمان (ع)
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشمزه ترین غذاهای محلی هرمزگان
چگونه ماهی تازه را پاک کنیم؟
نحوه کاشت و نگهداری از کاج مطبق: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل موسی در گهواره: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
روضه امام جعفر صادق علیهالسلام/مهدی رسولی
قاصدکی خبر داد که موقعه وصاله/مهدی رسولی
آتش گرفته باز زبونه/نریمان پناهی
یه زائر جامونده و تنها/میثم مطیعی
شده غرق غم، دل هر عاشق/میثم مطیعی
چشام مثه ابر بهاره/جواد مقدم
میسوزه خونه ی من همه کاشونه ی من/مجتبی رمضانی
اگر که سینه زنم من ، اگر شده دلم عاشق/جواد مقدم
روضه امام جعفر صادق علیهالسلام/مجتبی رمضانی
یه داغه،یه درده، که انگاری مثه باد خزونه/سید مهدی حسینی
تبریک روز معلم به همهی معلمان عزیزمان