1) سوم اسفند سال 1299 هجري شمسي: در پي سياستهاي استعمار انگليس در ايران و براي به حكومت رساندن شخصي مطيع و سركوبگر، واحدهاي قزاق مقيم قزوين يه سركردگي رضاخان مير پنج وارد تهران شدند. اين گروه با مقاومت محدود بعضي از كلانترها مواجه شدند و در زد و خوردي كوتاه تهران را به تصرف خود درآوردند. به علت اينكه طرح اجراي اين كودتا را قبلا مقامات عاليِ انگليس در تهران تنظيم كرده بودند و با مقامات امنيتي شهر نيز گفتگوهاي لازم صورت گرفته
1) سوم اسفند سال 1299 هجري شمسي:در پي سياستهاي استعمار انگليس در ايران و براي به حكومت رساندن شخصي مطيع و سركوبگر، واحدهاي قزاق مقيم قزوين يه سركردگي رضاخان مير پنج وارد تهران شدند. اين گروه با مقاومت محدود بعضي از كلانترها مواجه شدند و در زد و خوردي كوتاه تهران را به تصرف خود درآوردند. به علت اينكه طرح اجراي اين كودتا را قبلا مقامات عاليِ انگليس در تهران تنظيم كرده بودند و با مقامات امنيتي شهر نيز گفتگوهاي لازم صورت گرفته بود، كودتاچيان به ساده ترين شكل ممكن به مقصود خود رسيدند و احمد شاه به پذيرش رضا خان به عنوان سردار سپه و فرمانده كل قوا تن داد. انگليسيها در خصوص انتخاب رضاخان براي كودتا مدّتها مطالعه كرده بودند. آنان با در نظر گرفتن نقش رضاخان در سركوبي جنبش هاي آزاديخواه مردم در نقاط مختلف ايران و كوشش هاي اين مزدور سرسپرده براي دسترسي به حكومت و تاج و تخت، او را براي اين كوتا در نظر گرفتند.
2) 7ربيع الاول سال1326هجري قمري:حاج ميرزا حسن تبريزي معروف به رشديه روزنامه تهران را منتشركرد. حاج ميرزا حسن تبريزي ازروحاني زادگان تبريز بود كه درجواني به بيروت رفت و درآنجا با شيوه جديد آموزگاري و مدارس جديد آشنا شد. او اولين كسي بود كه درتبريزو تهران دراويل سلطنت مظفرالدين شاه مدرسه ابتدايي به سبك جديد تأسيس كرد و چون كلمه رشديه دراصطلاح عثماني به معني مدرسه ابتدايي است به اين نام مشهورشد. حاج ميرزا حسن تبريزي مدرسه رشديه تبريزرا درسال1267شمسي مقارن با 1305هجري قمري تأسيس كرد و درآن به شيوه مكتب داران شاگردان را روي زمين نشاند و تخته اي درمقابل آنان قرارداد و الفبا را به شيوه جديد و آسان به آنان آموخت.
3) 7ربيع الاول سال300هجري قمري:« ابومنصورمحمّد بن ازهري هِرَوي » ازجمله بزرگترين دانشمندان علم و ادب و لغت درقرن4هجري قمري درشهرهرات بدرود حيات گفت. ازهري هروي بخشي ازعمرخود را درعراق و جزيرة العرب به گردآوري لغت سپري كرد و درهمين دوره بود كه بدست قَرامِطِه چند سالي درعربستان اسيرو زنداني شد. بزرگترين و مشهورترين اثرازهري هِرَوي درباب لغت «كتابُ التَّهذيب» نام دارد.
4) درگذشت علي بن محمد تنوخي اديب و شاعر(342 ق): علي بن محمد تنوخي عالم، اديب و شاعر مشهور قرن چهارم هجري در شهر انطاكيه در شرق تركيهي امروزي به دنيا آمد. در دوران جواني به بغداد رفت و در آنجا مسكن گزيد. تنوخي در علوم نحو، لغت، هندسه و ادبيات، از مشاهير عصر خود به شمار ميرفت. وي پس از بغداد به بصره رفت و به كار قضاوت مشغول شد و از اين رو به قاضي تنوخي شهرت يافت. او علاوه بر كسب مراتب علمي، از بياني شيوا نيز برخوردار بود و به همين جهت در ميان بزرگان عراق به عنوان سخنوري برتر شهرت پيدا كرد. تنوخي علاوه بر ديوان شعري كه از خود به يادگار گذاشته، داراي تأليفات ديگري نيز همچون كتاب العروض است. درگذشت تنوخي در شهر بصره در عراق روي داد.
6) تولد "آرتور شوپنهاور" فيلسوف معروف و بدبين آلماني (1788م): آرتور شوپِنْهاوِر فيلسوف معروف آلماني در 22 فوريه 1788م در دانتزيك آلمان به دنيا آمد. او به خاطر مرگ زودهنگام پدر و بيتوجهي مادر، داراي طبيعتي ناآرام، متزلزل و پر از سوءظن و عصباني بود. شوپنهاور در جواني با عقايد بودا آشنايى يافت و پس از تحقيق و تفكر زياد، به آيين بودايى اعتقاد كامل پيدا كرد. وي از آن پس مدتي به تدريس روي آورد اما چون كارش نگرفت آن را رها كرد و در سال 1819م كتاب معروف خود به نام جهان به صورت اراده و انديشه را، منتشر نمود. چون كتابش نيز مورد توجه مردم واقع نشد به سختي از مردم رنجيده خاطر شد و نسبت به اجتماع، بدبين گشت. از اين رو، سي سال آخر عمر را به تنهايى در گوشهاي به سر برد و به تفكر پرداخت. شوپنهاور از گوشه انزواي خود، جهان را نظاره ميكرد و نژاد بشر را تودهاي از حيوانات نامطلوب ميديد كه محكوم به زندگي پُرستيز و پررنج و بياميد هستند. او معتقد بود كه حقيقت جهان، خواست و اراده است و شخص، آن گاه به وجود خود پي ميبرد كه اراده بر انجام كاري كند. اصلْ در انسانْ اراده است و همه نيروها، انواعي از اراده هستند. او ميگفت: بياييد در اين باب نينديشيم كه چه داريم، بلكه بدان بينديشيم كه چه هستيم. بياييد به جاي آنكه صندوقهاي خود را پر كنيم، فكر خويش را پرورش دهيم. از اين بالاتر، بياييد اراده خود را براي غلبه و پيروزي بر ديگران فرو گذاريم. پيروزي را در درون خود بجوييم. چنين ارادهاي به ما آرامشي ميدهد كه بالاتر از حد تصور است. آرامش كامل روح است. آنگاه فقط دانش و معرفت براي ما باقي ميماند و اراده زايل ميشود. از سوي ديگر به عقيده شوپنهاور، اصل در زندگاني، رنج و گزند است و لذت و خوشي، همانا دفع اَلَم است. هر چه موجود جاندار در مرتبه حيات برتر باشد رنجش بيشتر ميباشد، چون بيشتر حس ميكند و آزار گذشته را بيشتر به ياد ميآورد و رنج آينده را بهتر پيشبيني ميكند. شوپنهاور اعلام ميدارد كه جنگ، اصل همه شرها در زندگي دردآلود ماست و در دنياي ديگر، درد و رنجي بزرگتر از آن چه در اين دنيا هست وجود ندارد. پس چاره نجات از اين دوزخ جهاني اين است كه از جنگ و جدال باز ايستيم و زندگي خود را با انديشههاي فلسفي مورد تأمل قرار دهيم، چرا كه چاره ما در ثروت نيست بلكه در حكمت است. شوپنهاور به عنوان فيلسوفي بدبين، زندگي را سراسر رنج و عذاب ميداند و آن را به مرگي تشبيه ميكند كه دمبهدم به تاخير ميافتد، سرانجام در حالي اجل ميرسد كه آدمي سودي از حيات خويش نبرده است. مذهب شوپنهاور، اصالت تصور و وحدت وجود بود و عقيده داشت كه جهان و هرچه در او هست، عوارض و حوادث و نمايش است و آن چه ما درك ميكنيم، مصنوع ذهن خودمان است. شوپنهاور نه به روح معتقد است نه به ماده، بلكه به جهان موجود علاقه دارد. وي علاوه بر آن كه، فلسفه را امري ضروري ميدانست، عقيده داشت كه فلسفه نبايد با جملات پيچيده آميخته گردد. انديشهها و آثار شوپنهاور تا سالهاي متعدد، خوانندهاي نداشت تا اينكه در اواخر عمر، اقبال مردم به وي افزايش يافت. آرتور شوپنهاور در تمام عمر، تنها زيست و در خانهاش را به روي همه بست. حوصله تحمل سروصدا را نداشت و بيشتر عمرش را در سكوت انديشههايش گذراند تا اين كه سرانجام در 23 سپتامبر 1860م در 72 سالگي درگذشت.
9) درگذشت "احمدآزاد" عالم و خطيب هندي (1958م): ابوالكلام احمد آزاد عالم و خطيب هندي در سال 1888م به دنيا آمد. ابوالكلام آزاد، فعاليتهاي سياسي خود را براي بيداري مسلمانان هند و مبارزه عليه استعمار انگليس، از هفده سالگي آغاز كرد و به خاطر چاپ نشريات و ايراد سخنرانيهاي افشاگرانه بارها به زندان افتاد. وي دوشادوشِ مهاتما گاندي براي استقلال هند مبارزه كرد. آزاد پس از استقلال هند، نماينده مجلس و وزير آموزش و پرورش شد. ابوالكلام احمد آزاد عالم و خطيب هندي، سخنراني زبردست بود و با غربگرايى برخي از روشنفكرانِ مسلمانِ معاصر خود مخالفت ميكرد. وي در عين حال به پيروي از سيد جمال الدين اسدآبادي، خواستار اجتهاد در اسلام و احياي آن بر مبناي قوانين و اصولِ دين بود. ترجمان القرآن، اتحاد اسلامي، جنگ از نظر اسلام و شهيد اعظم درباره امام حسين(علیه السلام) از جمله آثاراوست. اين عالم، خطيب و سياستمدار هندي سرانجام در 22 فوريه 1958م در هفتاد سالگي درگذشت.
10) امضاي توافقنامه همكاري هستهاي از سوي امريكا و رژيم صهيونيستي (2000م)
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.