من شما را درک می‌کنم

خانم محبوبه ترابى از کارمندان خوب و با اخلاق یک آزمایشگاه خصوصی است. تحصیلات ایشان رشته علوم آزمایشگاهی است. در این بخش بیشتر با او آشنا می شویم.
چهارشنبه، 23 مهر 1399
تخمین زمان مطالعه:
مصاحبه کننده : نسیم نوروزی
تصویر گر : محمدصادق کرایی
موارد بیشتر برای شما
من شما را درک می‌کنم
خودتان را برای دوستان مجلّه معرّفی کنید.

- محبوبه ترابى هستم و تحصیلاتم لیسانس است. 43 سال دارم و در یک آزمایشگاه خصوصی در حال کار هستم.

شنیده‌ایم مراجعین آزمایشگاه شما را خیلی دوست دارند، به نظر خودتان چه علّتی دارد؟

- چون برای همه‌ى افراد احترام قائل می‌شوم و برای من عزیز هستند می‌توانم با همه‌ی آن‌ها به خوبی ارتباط برقرار کنم و شنونده‌‌ی خوبی برای‌شان هستم.

برای‌مان بگویید از کجا شروع کردید تا به این‌جا رسیدید؟

- از ابتدای دوره‌ى دانشجویى، در دوران کارآموزی دانشگاه وارد آزمایشگاه شدم و چون این شغل را بسیار دوست داشتم، آن را ادامه دادم.

آدم آرام و صبوری به نظر می‌رسید، واقعاً همین طور است یا واقعاً درشرایط خاصّ کاری به اعصاب‌تان مسلّط هستید؟

- در محیط کار و در برخورد با ارباب رجوع بسیار صبور و آرام هستم؛ ولی در کل آدم صبورى نیستم.

از درآمد شغل‌تان راضی هستید؟

- کار کردن در یک محیط خصوصی با کار کردن در محیط دولتی بسیار متفاوت است؛ با این حال با این درآمد خودم را وفق داده‌ام؛ ولی در کل درآمد یک کارمند بخش خصوصی بسیار کم‌تر از بخش دولتی است.

- از سختی‌ها و شیرینی کارتان بگویید.

من در کل قسمت نمونه‌گیری از بچّه‌ها را خیلی دوست دارم و با آن‌ها خیلی راحت ارتباط برقرار می‌کنم. دوست دارم در روز بیشترین کارم با بچّه‌ها باشد. شغل ما بسیار پراسترس و پرتنش است، طوری که باید بسیار دقیق و حسّاس باشیم تا خطایی در کارمان به وجود نیاید.

- بامزه‌ترین اتّفاقی را که در رابطه باکارتان پیش آمده، برای‌مان بگویید.

من در حقیقت یک آدم چاق بودم که چند ماه پیش اراده کردم لاغر شوم و این جالب‌ترین موضوعی بود که مراجعینی که اصولاً محلّی هستند و همیشه به این‌جا مراجعه می‌کردند، سراغ آن خانم ترابی تپلی را می‌گرفتند که درواقع من بودم و نمی‌گذاشتند من خون‌گیری کنم و همان خانم تپل را می‌خواستند.

با توجّه به حسّاسیت کارتان و اشتباهات و... تاکنون موردی بوده که اشتباهاً تشخیص داده باشید و مشکلی پیش آمده باشد؟

- آزمایشگاه همان‌طور که از نامش مشخص است محل آزمون و خطاست؛ ولی من حضور ذهن ندارم که اشتباه تشخیص داده باشم.

جمله بسازید: آمپول، دمپایی ابری، کهکشان راه شیری، خانم ترابی، کتاب.

- در کتاب کهکشان راه شیری خانم ترابی هنگام تزریق آمپول با دمپایی ابری سُر خورد.

نوجوان‌های علاقه‌مند به رشته‌‌ی شما از کجا می‌توانند شروع کنند و وارد این شغل شوند؟

- با کنکور تجربی و انتخاب رشته‌‌ی علوم آزمایشگاهی می‌توانند به این عرصه وارد شوند.

برای‌مان یک جوک بگویید.

- یه روز یه گوجه تصادف می‌کنه می‌شه رب گوجه😂 (ببخشید من جوک بلد نیستم).

چرا بعضی‌ها از آمپول و خون‌گیری ترس دارند؟ شما چطور این کار را می‌کنید که بیماران چیزی احساس نمی‌کنند؟

- به نظر من این ترس از بچّگی در وجود آن‌ها قرار گرفته و متأسّفانه تا آخر هم با آن‌ها همراه است و کسانی که به من اعلام می‌کنند از آمپول می‌ترسند، اوّل کمی با آن‌ها صحبت می‌کنم و آن‌ها را به آرامش دعوت می‌کنم، وقتی خیال‌شان از بابت این‌که من آن‌ها را درک کردم راحت شد، اجازه می‌گیرم و نمونه می‌گیرم و اصولاً برای بچّه‌ها از چسب عروسکی استفاده می‌کنم و برای بزرگ‌ترهایی که ترس از امپول دارند هم از چسب عروسکی استفاده می‌کنم و چقدر خوب است که ما بچّه‌های‌مان را از کوچکی از آمپول و خون و نمونه‌گیری نترسانیم.
 
در پایان اگر حرفی دارید یا درددلی از شغل‌تان، برای‌مان بگویید.

- حرف خاصّی ندارم، فقط هرکس در هر شغلی می‌رود باید با عشق و علاقه به کارش ادامه دهد و من عاشق کارم هستم. آدمی که با عشق و علاقه کاری را انجام دهد از کارش خسته نمی‌شود و در پایان از شما و همکاران محترمی که من را قابل دانستید و مورد لطف خود قرار دادید، ممنونم.


منبع: مجله باران


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.