انديشه انتظار در اديان جهان (3)

يكي از مواردي كه همواره در انديشه انتظار مسيحيت و اسلام به عنوان چالش مطرح مي‏گشته است، نبرد آخر الزمان است. با نگاهي به تاريخ اروپا و آمريكا مي‏بينيم كه در مقاطعي حساس رهبران آنان با اشاراتي كوتاه و بسيار مبهم مطالبي را بيان مي‏داشتند كه حكايت‏گر انديشه‏هاي دروني حاكم بر آن‏ها بوده است. ناپلئون وقتي به دشت جرزال ميان جليله و سامريه ـ حوالي كرانه غربي رود اردن ـ رسيد، گفت: «اين ميدان بزرگ‏ترين نبرد جهان است.40» وي اين مطلب را بر اساس
شنبه، 8 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انديشه انتظار در اديان جهان (3)
انديشه انتظار در اديان جهان (3)
انديشه انتظار در اديان جهان (3)






منتظران هارمجدون ( آرماگدون )

يكي از مواردي كه همواره در انديشه انتظار مسيحيت و اسلام به عنوان چالش مطرح مي‏گشته است، نبرد آخر الزمان است. با نگاهي به تاريخ اروپا و آمريكا مي‏بينيم كه در مقاطعي حساس رهبران آنان با اشاراتي كوتاه و بسيار مبهم مطالبي را بيان مي‏داشتند كه حكايت‏گر انديشه‏هاي دروني حاكم بر آن‏ها بوده است.
ناپلئون وقتي به دشت جرزال ميان جليله و سامريه ـ حوالي كرانه غربي رود اردن ـ رسيد، گفت: «اين ميدان بزرگ‏ترين نبرد جهان است.40» وي اين مطلب را بر اساس آموزه‏هاي انجيلي ابراز داشت. اما به نظر نمي‏رسد هيچ پژوهشگر مسلماني اين گفتار وي را ـ كه در تاريخ ثبت شده است ـ مورد توجه، تجزيه و تحليل قرار داده باشد.
بيش از صد سال بعد هنگامي كه فرانسه توانست با سوء استفاده از ضعف امپراطوري عثماني، سوريه و لبنان را به دست آورد، ژنرال گورو فرمانده فرانسوي و فاتح دمشق در حالي كه پاي خود را با تنفر و تكبر تمام بر مزار صلاح الدين ايوبي گذاشته بود اظهار داشت: «هان اي صلاح الدين ما بازگشتيم.»
اين رفتار متفرعنانه مخصوص اين فرمانده فرانسوي نبود. آلن بي، ژنرال انگليسي نيز كه خود در جنگي ديگر در زمان جنگ جهاني اول در هارمجدون پيروزي ارزشمندي را به دست آورده بود، هنگام ورود به قدس سرمست از پيروزي خويش در برابر كنيسه قيامت ابراز داشت: «امروز جنگ‏هاي صليبي به پايان رسيد.» اين حادثه براي يهوديان از چنان اهميتي برخوردار بود كه اسرائيل زانگوئيل آن را «جنگ هشتم صليبي» ناميد41.
در ادامه، خط سير اين انديشه را در رفتار جنگ جويانه آيزنهاور رئيس جمهور جمهوريخواه آمريكا در دهه پنجاه پي مي‏گيريم. وي اعلام كرد: «بزرگترين جنگي كه در پيش داريم جنگي است براي تسخير افكار انسان‏ها.42» اما وي ابراز نداشت كه سخن وي در واقع روشي براي تحقق نظريه حمبس برونهام در كتاب مبارزه براي جهان است كه نوشته بود: «هدف ما ايجاد دولت جهاني آمريكايي است، به گونه‏اي كه با دول جهان به رقابت برخيزد.43»
در پي اين طرز تفكر تند و مهار گسيخته در دهه هشتاد با جنگ ستارگان ريگان، تفكر مذهبي وي در رابطه با مشيت الهي، جنگ براي نابودي دشمنان خدا و حكومت هزار ساله مسيح44 روبرو مي‏گرديم. پس از ريگان بوش ـ پدر ـ با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي نظريه نظم نوين جهاني را مطرح مي‏سازد و فرزندش پس از حوادث يازده سپتامبر بار ديگر با نبش قبر انديشه‏ها و انگيزه‏هاي مدفون مذهبي سخن از جنگ‏هاي صليبي را به ميان مي‏آورد و كشورهاي ايران، عراق و كره شمالي را محور شرارت مي‏نامد.
نگاه تفوق جويانه و نامداراي غرب نسبت به مسلمانان با فراز و نشيب‏هاي مصلحتي در طول چند قرن اخير به خوبي روشن است. حال اين پرسش مطرح مي‏شود كه آيا همه اين اظهار نظرها اتفاقي است؟ و از نگرش ليبراليستي غرب ناشي مي‏شود يا برآيندي است از ناگفته‏هاي ذهني و عقيدتي غربيان كه با بيان‏هاي گوناگون ابراز مي‏شود؟ از سوي ديگر آيا اين نگاه خصمانه در انديشه انتظار منجي آخرالزمان نيز ردپايي از خود برجا گذاشته است يا خير؟
گريس هال سل در جستجوي پاسخ براي اين پرسش‏ها كتاب «تدارك جنگ بزرگ» را به رشته تحرير در آورده است. اين نويسنده مسيحي آمريكايي به ريشه يابي دشمني‏هاي غرب پرداخته، با دلايل گوناگون و مستند اين نظريه را اثبات مي‏كند كه برخي موضع‏گيري‏ها و رفتارهاي خصمانه يا دوستانه برخي از سردمداران كشورهاي قدرتمند مسيحي ناشي از يك عامل عقيدتي است.
عاملي كه از سوي حركت‏هاي راست افراطي مسيحي به شدت در جامعه مسيحي تبليغ مي‏گردد و تا كنون با اقبال خوبي روبه رو بوده است. اين عامل چيزي جز«آخرالزمان» نيست. نبردي كه در دره مجدون رخ خواهد داد.
بر اساس اين روايت عهد عتيق پيكاري بزرگ بين ارتش دويست ميليوني شرق از سويي و از سوي ديگر ارتش يهودي ـ مسيحي به وقوع خواهد پيوست. نبرد هارمجدون همزمان با بازگشت مسيح روي خواهد داد و بر اساس تاويل‏هاي گروهي از كشيشان پروتستان در اين جنگ از سلاح‏هاي هسته‏اي استفاده خواهد شد.45 «اي پسر انسان نظر خود را بر جوج كه از زمين مأجوج و رئيس روش و ماشك و توبال است، بدار و بر او نبوت نما و بگو خداوند «يَهُوَه» چنين مي‏فرمايد: اينك من اي جوج رئيس روش و ماشك و تو بال بر ضد تو هستم. و تو را برگردانيده قلاب خود بر چانه‏ات مي‏گذارم و تو را با تمامي لشكرت بيرون مي‏آورم.
اسبان و سواران كه جميع ايشان با اسلحه تمام آراسته جمعيت عظيمي با سپرها و مجنّ‏ها و همگي اين‏ها شمشير به دست گرفته، فارس و كوش و فوط با ايشان و جميع ايشان با سپر و خود، جومَرو تمامي افواجش و خاندان توجَرمَه از اطراف شمال با تمامي افواجش و قوم‏هاي بسياري همراه تو. پس مستعد شو و تو و تمامي جمعيت كه نزد تو جمع شده‏اند.
خويشتن را مهيا سازيد و تو مستحفظ ايشان باش، بعد از روزهاي بسيار از تو تفقد خواهد شد و در سال‏هاي آخر به زميني كه از شمشير استرداد شده است خواهي آمد كه از ميان قوم‏هاي بسيار بر كوه‏هاي اسرائيل كه به خرابه‏هاي دائمي تسليم شده بود، جمع شده است و آن از ميان قوم‏ها بيرون آورده شده و تمامي اهلش به امنيت ساكن مي‏باشند.46»
علاوه بر اين آيات كه به چگونگي تشكيل سپاهيان مهاجم و پايان خوش جنگ مي‏پردازد، برخي ديگر جنبه‏هاي دهشتبار نبرد را روشن مي‏سازند:«خداوند يهوه مي‏گويد در آن روز يعني در روزي كه جوج به زمين اسرائيل بر مي‏آيد همانا حدت خشم من به بينيم خواهد برآمد ... هر آينه در آن روز تزلزل عظيمي در زمين اسرائيل خواهد شد، و ماهيان دريا و مرغان هوا و حيوانات صحرا و همه حشراتي كه بر زمين مي‏خزند و همه مردماني كه بر روي جهانند، به حضور من خواهند لرزيد و كوه‏ها سرنگون خواهد شد و صخره‏ها خواهد افتاد و جميع حصارهاي زمين منهدم خواهد گرديد.47»
در كتاب زكرياي نبي به چگونگي كشته شدن جنگاوران مهاجم اشاره مي‏شود: «گوشت ايشان در حالتي كه بر پاي‏هاي خود ايستاده‏اند، كاهيده خواهد شد و چشمانشان در حدقه گداخته خواهد گرديد و زبان ايشان در دهانشان كاهيده خواهد شد.48»
شدت حادثه و تعداد كشتگان در اين نبرد عظيم آن چنان زياد است كه در مكاشفه يوحنااز آن به عنوان ضيافت خداوند براي پرندگان ياد مي‏شود: «و ديدم فرشته‏اي را در آفتاب ايستاده كه به آواز بلند تمامي مرغاني را كه در آسمان پرواز مي‏كنند ندا كرده مي‏گويد: بياييد و به جهت ضيافت عظيم خدا فراهم شويد، تا بخوريد گوشت پادشاهان و گوشت سپه سالاران و گوشت جباران و گوشت اسبان و سواران آن‏ها و گوشت همگان را چه آزاد، چه غلام و چه صغير و چه كبير.49»
اين روايات عهد عتيق و انجيل شباهت بسياري با واقعه و نبرد قرقيسيا50 در روايات شيعي دارد. براي مثال به روايتي كه از امام صادق عليه‏السلام در همين رابطه نقل شده است توجه نماييد:«اِنَّ لِلّهِ مائِدَةً بِقِرْقيسياءَ يَطَّلِعُ مُطَّلِعٌ مِنَ السَّماءِ فَيُنادي يا طَيْرَ السَّماءِ وَ يا سِباعَ الاَْرْضِ هَلُمُّوا اِلَي الشَّبَعِ مِنْ لُحُومِ الْجَبّارينَ؛51 همانا براي خداوند در قرقيسيا سفره‏اي است كه سروش آسماني [از آن] خبر مي‏دهد، پس ندا مي‏دهد اي پرندگان آسماني و اي درندگان زمين براي سير گشتن از گوشت ستمكاران شتاب كنيد.»
امام باقر عليه‏السلام نيز ضمن تاكيد بر شدت واقعه مي‏فرمايند:«همانا واقعه براي فرزندان عباس و مرواني در قرقيسيا روي خواهد داد كه نوجوان را پير مي‏كند و خداوند هر گونه ياري رااز آنان دريغ داشته، به پرندگان آسمان و درندگان زمين الهام مي‏كند تا از گوشت ستمگران سير شوند.52»
بر اساس تحليل‏هاي معتقدان نبرد آخرالزمان 32 جمعيت جهان طي وقايع و حوادث ظهور از بين خواهند رفت: «خداوند مي‏گويد كه در تمامي زمين دو حصه منقطع شده خواهند مرد و حصه سوم در آن باقي خواهند ماند و حصه سوم رااز ميان آتش خواهم گذرانيد و ايشان را مثل قال گذاشتن نقره قال خواهم گذاشت و مثل مصفا ساختن طلا ايشان را مصفا خواهم نمود و اسم مرا خواهند خواند و من ايشان را اجابت نموده، خواهم گفت: ايشان قوم من هستند و ايشان خواهند گفت كه يهوه خداي ما مي‏باشد.53» اين نگاه نيز با روايات اسلامي مطابقت دارد، چرا كه از اميرمؤمنان در اين‏باره نقل شده است كه «لا يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ حَتّي يُقْتَلَ ثُلْثٌ وَ يَمُوتَ ثُلْثٌ وَ يَبْقي ثُلْثٌ؛ مهدي زماني خروج خواهد نمود كه31 مردمان كشته شوند، 31 بميرند، 31 باقي مانند.54» مجموع روايات توراتي و انجيلي دستاويزي قابل اعتنا به دست هزاره گرايان مسيحي و پيروان تندرو مشيت الهي داده است.
البته شايان توجه است كه پيروان اين نظريه حتي به متحدان يهودي خود نيز رحم نمي‏كنند و ضمن آن كه معتقدند ميليون‏ها نفر از يهوديان در اين جنگ كشته مي‏شوند؛ آينده عده باقي مانده را چنين ترسيم مي‏كنند:«پس از نبرد هارمجدون، تنها صد و چهل هزار نفر يهودي زنده خواهند ماند؛ و همه آنان چه مرد، چه كودك، در برابر مسيح سجده خواهند كرد و به عنوان مسيحيان نو آيين، خود به تبليغ كلام مسيح خواهند پرداخت.55»
با وجود اصرار معتقدان به نبرد آخرالزمان بر واژه «هارمجدون»، اين كلمه تنها يك بار در انجيل مطرح شده است56، اما با اين حال اين تفسير جنگ طلبانه در جوامع مسيحي به شدت بازتاب مي‏يابد، به گونه‏اي كه در سال 1985 م. اين گونه تفسيرها ـ كه در قالب برنامه‏هاي تلويزيوني ارائه مي‏شد ـ تنها در آمريكا حدود شصت ميليون مخاطب رابه خود جذب نموده بود.
همچنين فروش كتاب «مرحوم سيار، بزرگ زمين» كه در همين رابطه نوشته شده بود به مرز هجده ميليون نسخه رسيد و در سراسر دهه هفتاد پر فروش‏ترين كتاب پس از انجيل به شمار مي‏رفت57.
هم اكنون امريكاييان به بيش از هزار و چهارصد ايستگاه راديويي كه برنامه‏هاي مذهبي پخش مي‏كنند گوش فرا مي‏دهند58 و هشتاد هزار كشيش بنياد گراي پروتستان روزانه از چهارصد ايستگاه راديويي به تبليغ مرام و مكتب خويش مي‏پردازند. از اين تعداد اكثريت آن‏ها را هواخواهان مشيت الهي (نبرد پيروزمند مسيحيان در آخرالزمان) تشكيل مي‏دهند59.
اين مبلغان جنگ كه بيشتر درباره حمايت خداوند از مسيحيان و عظمت و آينده درخشان ايشان سخن مي‏گويند، با استفاده از شبكه‏هاي تلويزيوني خويش هم اكنون حدود شصت كشور را تحت پوشش برنامه‏هاي خود قرار داده‏اند.
قابل ذكر است كه يكي از ايستگاه‏هاي تلويزيوني مروّج اين نوع ديدگاه در جنوب لبنان حضور فعال دارد. يكي ديگر از فعاليت‏هاي در خور توجه اين گروه، تربيت يكصد هزار كشيش متعصب و مدافع مسيحيت جنگ طلب مي‏باشد، كه عمده فعاليت خود را در آمريكا متمركز نموده‏اند. جالب است بدانيم مفسران و تئوري پردازان اين نظريه تا پيش از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي واژه گاني همچون روش، ماشك، توبال، فارس، جومرو توجرمه راـ كه به زعم اينان حريفان اصلي نبرد مجدون را تشكيل مي‏دهند ـ به ترتيب بر روسيه، مسكو، توبولسك «يكي از شهرهاي شوروي سابق»، ايران، شمال آفريقا يا كشورهاي اروپاي شرقي و قزاق‏هاي جنوب روسيه تطبيق مي‏كردند.
اين گروه نسبتا قدرتمند با توجه به اعتقادات خويش، صلح يا سازش خاورميانه را برخلاف مشيت الهي ارزيابي مي‏كنند و ضمن آن كه روابط خويش را با دولت اسرائيل مستحكم مي‏سازند، تشكيل رژيم صهيونيستي را مقدمه ظهور مسيح ارزيابي مي‏كنند.
جري فاول كه يكي از كشيشان معروف و از رهبران اين گروه‏هاي افراطي مي‏باشد، درباره روند صلح خاورميانه و پيمان كمپ ديويد مي‏گويد: «به رغم انتظارهاي خوش بينانه و دور از واقع بيني دولت ما، اين قرارداد پيمان پايداري نخواهد بود. ما از صميم قلب براي صلح در اورشليم دعا مي‏كنيم. ما به يقين بالاترين احترام‏ها را براي نخست وزير اسرائيل و رياست جمهوري مصر قايل هستيم، اين دو نفر مردان بزرگي هستند و در اين هيچ ترديدي نيست... اما هم شما، هم من مي‏دانيم تا روزي كه خداوندگار ما عيسي مسيح بر روي تخت داوود در اورشليم (قدس) جلوس نكند، صلحي در خاورميانه برقرار نخواهد شد.60»
با تأسف بايستي اظهار داشت اين ديدگاه افراطي تنها به پژوهشگران راست مسيحي و برخي كشيشان محدود نمي‏شود، بلكه رسوبات اين طرز تلقي در يكي از مهمترين نظريات سياسي ـ راهبردي، يعني نظريه جنگ تمدن‏ها و در پيوند با اهداف دراز مدت قدرت‏هاي بزرگ به خوبي قابل مشاهده است.
نظريه جنگ تمدن‏ها كه استخوان بندي سياست خارجي و دفاعي آمريكا را شكل داده است در رابطه با آينده جوامع بشري به ويژه دو تمدن اسلام و غرب، نگاهي نزديك به مشيت طلبان مسيحي داشته، ابراز مي‏دارد: «تقابل اصلي جوامع بشري برخورد فرهنگ اسلامي و فرهنگ غربي است.61»

پايان سخن

از مجموع مطالب گذشته مي‏توان اين حقيقت را دريافت كه بحث انتظار بين مثلث اسلام، مسيحيت و يهوديت و به عبارتي اديان ابراهيمي به صورت جدي مطرح است و در اين ميان از آن‏جا كه هويت شيعه در پيوند با مفهوم انتظار قوام مي‏يابد و انقلاب اسلامي نيز داعيه دار همين بينش مي‏باشد، مي‏توان با قاطعيت اظهار داشت كه بار انتظار بيش از ديگر مذاهب بر دوش شيعه دوازده امامي است.
از سوي ديگر برداشت سياسي قدرت مدارانه صهيونيست‏ها از مفهوم انتظار مسيحا و مسيحيان از بازگشت عيسي عليه‏السلام نقطه‏اي پرتنش را به وجود مي‏آورد. در عين حال انديشه انتظار موعود در شيعه با توجه به غناي محتوايي و گيرايي آن فرصتي طلايي را در آغاز هزاره سوم به دست آورده است. استفاده هدفدار و روشمندانه از اين فرصت‏ها مي‏تواند راه را بر انديشه‏هاي رقيب بسته يا دست كم آنان را بي‏رقيب نگذارد.
در برابر، بي‏توجهي و ناكارآمدي برنامه‏ها با توجه به شرايط موجود ضمن آن كه راه نفوذ و هجوم را براي انديشه‏هاي ديگر باز خواهد گذاشت، نتيجه‏اي جز نبرد انتظارها و پيرو آن جنگ منتظران در پي نخواهد داشت.

پی نوشت ها :

40ـ تدارك جنگ بزرگ، گريس‏هال سل، ترجمه خسرو اسدي، ص50.
41ـ نك: نقد و نگرشي بر تلمود، ظفر الاسلام خان، ترجمه محمد رضا رحمتي، ص71.
42ـ رزاقي، احمد، تبليغات ديني، صص 20 و 21.
43ـ همان.
44ـ هال سل، گريس، تدارك جنگ بزرگ، ترجمه خسرو اسدي، ص74.
45ـ جهت اطلاع بيشتر در مورد چگونگي تاويل‏ها نك: همان.
46ـ عهد عتيق، حزقيال نبي، باب38، آيات2 ـ 8.
47ـ همان، باب 38، آيات 18 ـ 20.
48ـ كتاب زكريا، باب 14، آيه 12.
49ـ مكاشفه يوحنا، باب19:17 ـ 18.
50ـ بحارالانوار، ج52، ص246.
51ـ النعماني، محمد بن ابراهيم، الغيبة، ص 278، ح 63.
52ـ همان، ص 303، ح 12.
53ـ زكريا، باب13: 8 ـ 9.
54ـ ميزان الحكمه، ج1، ص85، به نقل از كنزالعمال.
55ـ تدارك جنگ بزرگ، ص54.
56ـ مكاشفه يوحنا، باب 16: 16.
57ـ تدارك جنگ بزرگ، ص19.
58ـ جهت اطلاع از نقد اين گونه برنامه‏ها نك: زندگي در عيش، مردن در خوشي ،نيل پُستمَن، ترجمه صادق طباطبايي، فصل هفتم، ص219 به بعد.
59ـ تدارك جنگ بزرگ، ص26.
60ـ همان، ص59، با اندكي تصرف.
61ـ هويت، ص26؛ نفوذ و استحاله، ص27.

منبع: www.bfnews.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما