شروع عصر جديد در جهان با انقلاب اسلامي

سخنان مقام معظم رهبری

مايلم اين نکته را در باب انقلابمان و در باب تأثير علم اين عبد صالح خدا، به ملت ايران و به ملتهاي مسلمان عالم و به همه ي کساني که در سطح جهان، نامي از انقلاب ما و از امام خميني بزرگ ما شنيده اند، بگويم . اين، مبنا و قاعده ي حرکت ماست. براساس همين بينش، ما زندگي و مبارزه و حرکت مي کنيم . آن جمله اين است که با انقلاب اسلامي در ايران و با تشکيل نظام اسلامي در اين نقطه ي از عالم و با مبارزات طولاني يي که ملت ما پشت سر رهبر عظيم الشأنش، براي حفاظت از انقلاب و اسلام انجام داد، عصر جديدي با خصوصياتي متمايز با دوران قبل، در عالم به وجود آمد . قدرتهاي مادي دنيا، چه بخواهند و چه نخواهند؛ امريکا چه بخواهد و چه نخواهد، اين دوران در دنيا آغاز شده و پيش هم رفته است و تأثيرات اين عصر جديد، روي ملتها و دولتهاي ضعيف و نيز روي دولتهاي قوي و ابرقدرتها محسوس است.
وقتي عصر جديدي در تاريخ بشر آغاز مي شود، هيچ کس نمي تواند خود را از تأثيرات آن عصر برکنار بدارد. دوران گذشته ي تاريخ بشر هم همين طور بوده است. هيچ کس ممکن نيست خودش را از تأثيرات دوراني که با پايه هاي محکم الهي و انساني در جهان شروع شده، دور بدارد. ما مي خواهيم اين را اعلام بکنيم . اگر چه بسياري از ملتها و دولتهاي سطح زمين، تحت تأثير اين عصر جديد قرار گرفتند، حتي نقشه ي سياسي دنيا عوض شده است، اما توقع نداريم که تحليل گران و قضاوت کنندگان قدرتمند و سياسي عالم اقرار کنند که اين عصر آغاز شده است؛ اما تحت تأثير اين دوران قرار گرفته اند و آن را احساس مي کنند. اين عصر و اين دوران جديد را بايد «دوران امام خميني» ناميد .
چند خصوصيت در اين دوران هست که از آن تفکيک ناپذير است :
يکي از اين خصوصيتها، گسترش اعتقاد و باورهاي مذهبي است. بعد از آنکه سياست قدرت و نظام سلطه ي جهاني اين بود که دين و معنويت را بکلي از زندگي مردم حذف کند و جامعه ي بشري را يک جامعه ي بي دين و بي ايمان و بي اعتقاد به ارزشهاي الهي تربيت نمايد، اين دوران جديد،درست به عکس آن سياستها عمل کرده است. نه فقط در ايران يا در کشورهاي اسلامي، مردم به باورهاي ديني برگشتند، بلکه در سطح جهان و در ميان جوامعي که دهها سال ضد مذهب زندگي کرده بودند، اعتقاد مذهبي و گرايش معنوي رشد کرده است.
البته آينده ي اين حرکت، به اين ترتيب خواهد بود که هر جا معنويتي عميقتر و خالصتر و سالمتر و منطبقتر با فطرت بشر باشد، جاذبه ي بيشتري براي ملتها خواهد داشت. آن روزي که دين و معنويت، ضد ارزش به حساب مي آمد و مورد استهزا قرار داده مي شد، گذشت . امروز، بي ديني و بي ايماني و تهي بودن از اعتقاد معنوي، يک ضد ارزش است. در بسياري از نقاط عالم، اين کار انجام گرفته و در بسياري ديگر هم انجام خواهد گرفت. اين، يکي از ويژگيهاي عصر جديدي است که اين مرد بزرگ، پرچم آن را در دنيا برافراشت و در حالي که کسي باور نمي کرد، داعيه ي آن را سر داد و دلها را به آن متوجه کرد.
خصوصيت ديگر اين عصر جديد، معنا بخشيدن به ارزش انسانها و حضور مؤثر توده هاي ميليوني مردم است. در دوران جديدي که به وسيله ي امام ما آغاز شده است ودايره ي آن محدود به ايران هم نيست، توده هاي مردم، اصل و تعيين کننده و تصميم گيرنده اند و آنها هستند که جريانها را هدايت مي کنند. در گذشته، ما انقلابهاي زيادي را سراغ داريم که با احساسات مردم به پيش رفته است؛ اما امروز وضع فرق مي کند . امروز، در دنيايي که دهها سال بعد از جنگ دوم بين المللي، قدرتهاي مسلط بر عالم، همه ي مردم دنيا را عادت داده بودند که تسليم خواسته هاي آنها باشند و در مقابل اراده ي قدرتهاي جهاني حرفي نزنند و اراده يي از خودشان بروز ندهند، ناگهان شما مي بينيد که در کشورهاي اروپاي شرقي، توده هاي ميليوني مردم، با همان سبکي حرکت مي کنند و به ميدان مي آيند که ملت مسلمان ما، در مقابله و معارضه ي با رژيم ستمشاهي وارد ميدن شدند . به تعبير ديگر، مشخصه ي انساني اين دوران و عصر جديد، عبارت از پيروزي خون بر شمشير است؛ يعني در اين دوران جديد - همچنان که در ايران اتفاق افتاد - آحاد مردم بدون تجهيزات و سلاح، فقط با جسم و جان خودشان به ميدان آمدند و فضا را بر حکومت غاصب و ظالم تنگ کردند. اين روش، امروز در دنيا روش شناخته شده يي است. قدرت حضور توده هاي مردم، ولو بدون سلاح، امروز در دنيا معلوم شده است.
قدرتها بايد بدانند که بعد از اين، در هيچ جاي دنيا، علي رغم خواست توده هاي ميليوني مردم، نمي شود حکومت را ادامه داد. هر چه اين موج در دنيا گسترش پيدا بکند، کار بر سلطه هاي غيرقانوني و ظالمانه و غيربشري، سخت تر خواهد شد. اين، آن حرکتي بود که امام بزرگوار ما، به برکت آگاهي و ايمان اين ملت، در کشور ايران انجام داد و الگويي براي دنيا شد. لذا شما مي بينيد که بعد از سالها، داخل سرزمينهاي اشغالي، ملت مظلوم فلسطين قيام مي کنند و علي رغم شدت و سطوت دولت غاصب و ظالم صهيونيستي، کار را پيش مي برند.
از جمله خصوصيات ديگر عصر جديدي که امام بزرگوار و انقلاب ما در سطح جهان به وجود آوردند، عبارت از اصل آزادي از سلطه و تصرف و نفوذ قدرتهاي بزرگ است؛ يعني همان چيزي که در انقلاب ما، به عنوان اصل «نه شرقي و نه غربي» شناخته شد . تقريبا در همه ي انقلابهاي بزرگي که در قرن بيستم در دنيا اتفاق افتاد، وقتي ملتها يا گروه هاي مبارز، کار خودشان را آغاز مي کردند و مبارزه را عليه يک سلطه و يک قدرت، مختصري پيش مي بردند، خودشان را به يک قدرت ديگر وصل مي کردند. اين که يک ملت، با اتکاي به خود و با توکل به خدا، در مقابله با يک قدرت ظالم، به هيچ کس و هيچ قدرت اعتماد و اتکا نکند، راهي بود که ملت ايران به رهبري امام بزرگوار آغاز کردند و امروز در دنيا، اين راه بتدريج رهروان زيادي پيدا مي کند.
اين دوران جديد که امام ما آن را با قيام و ايستادگي و اتکال به خدا و تکريم و تعظيم نسبت به ارزشهاي معنوي و با اعتمادش به آحاد مردم آغاز کرد، ان شاء الله ملتها را از شر سلطه هاي جهاني نجات خواهد داد و دوران زوال قدرتهاي بزرگ مادي جهاني را نزديک خواهد کرد . اين، از برکات آن بزرگوار است. ملت ما، پشت سر رهبر باعظمت و استثنايي خود، اولين ملتي بود که قدم در اين دوران جديد گذاشت و پايه هاي آن را مستحکم کرد و با مقاومت خود، براي ملتهاي دنيا، شاهدي بر صدق اين ادعاها شد.
انقلاب بزرگ ما، خصوصياتي مخصوص به خود داشت. اين خصوصيات که بارها هم در تحليلهاي ملت ما و آشنايان با انقلاب تکرار شده، اولين بار در يک انقلاب مشاهده مي شد: تکيه ي به اسلام، هدف گيري ايجاد حکومت اسلامي، تجديدنظر در مفاهيم سياسي عالم - مثل آزادي و استقلال و عدالت اجتماعي و چيزهاي ديگر - و حرکت به سمت دنيا و جامعه يي که بر پايه ي ارزشهاي اسلامي بنا شده باشد.

منبع:حديث ولايت ، جلد چهارم ، صص 278- 275.