شناسنامه تفسیر
نام معروف | عرائس البیان |
مولف | ابومحمد روزبهان بقلی شیرازی |
وفات | 606ق |
مذهب | سنی شافعی صوفی |
زبان | عربی |
تعدادمجلدات | ۳جلد، ترجمه به فارسی در دو جلد تا آخر سوره مائده. |
مشخصات چاپ کتاب: این تفسیر در سال ۱۳۰۱ ق در هندوستان به چاپ رسیده و در حاشیه آن تأویلات عبدالرزاق کاشانی آمده است. در تحقیق دیگری که به چاپ نرسیده و در سازمان چاپ و نشر وزارت ارشاد برخی از مجلدات آن را دیده ام که به دست صلاح الصاوی و همسرش انجام گرفته است. اخیرا از سوی انتشارات مولی این اثر با تحقیق و ترجمه على بابایی در سال ۱۳۸۸ ش در شصت و شش صفحه + ۴۲۱ص، در دو جلد به چاپ رسیده است. (میراث مکتوب، ۴۶، ص ۸۰). در لبنان و عربستان نیز این تفسیر گویا چاپ شده است.
معرفی مفسر و تفسیر
ابومحمد روزبهان (دیلمی فسوى) بقلی شیرازی معروف به شیخ شطاح (کسی که شطحیات بسیار می گوید) یکی از عرفای نامدار قرن هفتم و از مروجان تأویلات عرفانی ایران است که از پانزده سالگی روی به تحصیل و طریقت نهاد. او بر اثر حفظ قرآن و درک ذوقی عرفانی پا عالم دیگر نهاد. به حجاز و شام سفرها کرد و به همراه شیخ ابونجیب سهروردی صحیح بخاری را سماع کرده و از دست سراج الدین محمود بن خلیفه خرقه پوشید و به سلک صوفیان در آمد. در اطراف شیراز و کوه های آن به ریاضت پرداخته و در مساجد آن شهر وعظ میگفته است. زندگانی پروجد و حالی داشته تا جایی که سخنان شگفت، او را به شطح گوی بسیار(شیخ شطاح) معروف گردانده است. به گفته این عربی، آن زمان که روزبهان در مکه مجاور بوده، از سر وجد نعره ها می زد، طواف کنندگان را به لرزه در می آورد و هیجان زده می کرد. آثار باطنی و رؤیاها و جذبات و تجربه های باطنی خود را به نگارش در آورد. از آثار وی می توان به کتاب «الانوار فی کشف الاسرار»، «شرح شطحیات» که شرحی از شطحیات حلاج است، به تصحیح هانری کربن، و تفسیر عرائس البیان، اشاره کرد.(1)عرائس البیان یکی از آثار تفسیری عرفانی در قرن هفتم و در ادامه سبک حقایق التفسیر سلمی با نقل اقوال صوفیه به تناسب آیات در شکل تطبیقی و اقتباسی و تأویلی به زبان عربی است. آقابزرگ درباره مؤلف این تفسیر از او به عنوان شیخ شطحات یاد کرده است: شیخ أبو محمد روزبهان بن أبو نصر بغلی معروف به شیخ شطاح و صاحب الشطحات. و درباره تفسیر نوشته است: «عرائس البیان فی حقائق القرآن، هو فی تأویل جملة من الآیات. نظیر تأویلات العارف الکاشانی على مذاق أهل العرفان. الموجود فی الخزانة الرضویة) و منتخبه یسمى «نیذة النفائس فی انتخاب العرائس». و العرائس مذکور فی کشف الظنون و موجود بجامعة طهران کما فی فهرسها ۱: ۱۷۰ و هو مطبوع بالهند».(2)
او در مقدمه تفسیر به معانی ظاهری قرآن اذعان می کند، نهایت آن که معتقد است تفسیر او از قرآن، صرفا به جنبه باطنی و اشارتی کلام وحی پرداخته و اهداف و جهت دیگری را به جز ظاهر کلمات دنبال می کند.
همچنین در مقدمه به روش کار خود اشاره می کند که پس از گفتار خویش، سخنان نغز و اشارات استادان خویش را آورده ام: «ابتدا آن معانی را که درباره حقایق قرآن در دلم پدید آمد، بیانات ظریف، اشارات رحمانی و سخنان دلنشین را با عباراتی شریف بیان کردم. گاهی در آیه ای به تفسیری پرداختم که تاکنون هیچ کس چنان تفسیر نکرده بود. پس از سخنان خود، سخنانی را که عبارت لطیف و اشارتی زیبا در میان سخنان مشایخ من بود، برگرفتم و بسیاری را فرو گذاشتم تا کتابم سبک، مجمل و واضح باشد»(3). یکی از نکات قابل توجه بیان اهداف در این کتاب است.
وی در مقدمه پس از ذکر حالات خود می نویسد: «چون پرندگان اسرارم از پرواز در مقامات و حالات فارغ شدند، از میدان های مجاهدت و مراقبت اوج گرفتند و به پستان های مکاشفه و مشاهده رسیدند، و شربت وصال چشیدند، و در فلق غیب از شقایق قرآن و لطایف حقایق عرفان بهره ها برند، آن گاه می گوید: من پس از خوض در علم ربانی و حکمت، این کار را آغاز و از تفاسیر مشایخ بزرگ پیروی کردم، چون ظاهر و باطن کلام خدا کران ندارد، هیچ کس به کران آن نرسیده و هریک از حرف های این کتاب دریای راز است، چشمه نور است. حال خواستم که از این دریاهای ازلی چند جرعه از حکمت ها و اشارات ازل را عرضه کنم».
او همچنین در این مقدمه اشاره می کند، که او عرایس اشاره ای قرآن را با نشستن بر شاخه گل های مراقبت و نوشیدن شراب وصل و فنای در رؤیت جمال حق و حیرانی در انوار جلال او فرادست آورده، خوش لحن و طربناک بیان نموده است. او بارها سخن از محبت می کند و گویی شالوده این تفسیر بر آن بیان شده است، چنان که در همین مقدمه می گوید: عالم عرایسی که وی بر ما عرضه نموده استوار بر محبت است که بنیان آن بر عشق است و بس.
از سوی دیگر این کتاب در ادامه تفسیرهایی همچون حقائق التفسیر، لطائف الاشارات در ایران و مناسب با جریان عرفانی آن نگارش یافته است. بقلی پس از بیان دیدگاه های خود به اختصار، سخنان دیگر متصوفان چون: جنید بغدادی، شبلی، سهل تستری، ابن عطاء، ابوبکر واسطی، قشیری فراوان نقل می کند.
در این تفسیر از مأثورات تفسیری مناسب با سبک و جهت گیری کتاب نقل شده است. وی در مواردی نیز به سخنان امام علی (علیه السلام)، امام صادق (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) نیز استناد کرده و آنها را در تفسیر خود آورده است. او در منبع این تأویل ها، می نویسد: «ابتدا آن معانی را که درباره حقایق قرآن است، در دلم پدید آمد، بیانات ظریف، اشارات رحمانی و سخنان دلنشین را با عباراتی شریف بیان کردم».
در توصیف نوشته های خود می نویسد: گاهی در آیه به تفسیری پرداختم که تاکنون هیچ کس چنان تفسیری نکرده بود.
این نکته را باید اذعان کرد که روش روزبهان تأویل عرفانی با اشارات معنوی است و مقصد او از این روش، تأکید بر مسائل اخلاقی، بیان روش های سیر و سلوک، اعراض از دنیا و برجسته کردن این دسته از آیات است. از سوی دیگر تأویل ها و تفسیرهای عرفانی روزبهان، هم شامل مباحث عرفان نظری و هم متضمن مباحث عرفان عملی و سیر و سلوک می گردد.
تفسیر عرفانی
البته جریان تفسیر عرفانی او در سیر نگارش، آرام آرام از همگنان تفسیری خود جدا شده و رنگ مستقلی به خود گرفته، بلکه از صبغه تفسیری به سبک تأویل عرفانی با اهداف تربیتی و هدایتی تبدیل شده است. به طور مثال وی، عرائس البیان را در آغاز با روشی کاملا متمایز از آثار هم عصران خود در تفسیر ظاهری و اهداف ادبی و بیانی نوشت. البته به دنبال نقل اقوال از صحابه و تابعین در توضیح کلمات نبود، بلکه مانند می به نقل سخنان بزرگان در اشاره به مقامات عرفانی بود، اما به تدریج به تأویل آیات و تطبیق احوال روحی بر آیات پرداخت. حتی از نظر وی، فهم و کشف قرآن وابسته به سیر و سلوک و طی منازل و کسب مقامات است.از نظر سلیمان آتش، تفسیر بقلی ماهیتا ترکیبی از حقایق و لطایف قشیری در تفسیر الطایف الاشارات است، از این رو، ماسینیون این تفسیر را تحریر مجدد حقایق التفسیر لمی معرفی می کند، با این تفاوت که فرق تفسیر بقلی با سلمی، حذف برخی مکررات و جستجوی تفسیر برخی از آیات در آیات دیگر و افزون اضافاتی از تفسیر قشیری است.(4)
بنابراین، تفسیر بقلی هر چند ترکیبی از حقائق سلمی و لطائف الاشارات قشیری است، اما حرکت این تفسیر بیشتر به سمت تأویل و تکیه بر نشانه های رمزی و تطابق حالات و مقامات به آیات قرآن در آن زیادتر است. او به صراحت، مطالب مربوط به احکام را به دستورات سیر و سلوکی تأویل میکند.(5) چنان که وجدیات خود را در این اثر افزوده است.
گفتنی است که روزبهان، تفسیر دیگری به نام لطایف البیان فی تفسیر القرآن، از سنخ تفاسیر ظاهری و همانند تفسیر قشیری (لطائف الاشارات) داشته در پنج جلد که مشتمل بر نقل اقوال مفسران بزرگ و با سبک رایج در بیان لغت و حالات اعراب و اشتقاقات بوده که ظاهرا در دسترس نیست.(6)
پینوشتها:
1- مکتب تفسیر اشاری، ص ۱۳۰ - ۱۳۱، به نقل از لامعی ترجمه نفحات الانس، ص۳۰۰. مجله میراث مکتوب، ۴۶، مرداد و شهریور ۱۳۹۰، دوره دوم، ص ۸۰ مجله تحقیقات اسلامی، شماره ۱، از انتشارات دانشنامه جهان اسلام، به قلم صلاح الصاوی، ص۲۷
2- الذریعة، ج ۱۵، ص۲۴۲
3- مکتب تفسیر اشاری، ص ۱۳۲ به نقل از : بقلی، عرائس البیان ج ۱، ص ۴.
4- مکتب تفسیر اشاری، صص ۱۳۰ - ۱۳۱
5- به عنوان نمونه ر.ک: سوره حج آیه ۲۶، همچنین آیات مربوط به اصحاب کهف
6- مجله میراث مکتوب، ۴۶، مرداد و شهریور ۱۳۹۰، دوره دوم، ص ۸۰
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 759-755