شما كه نوجوان داريد
نويسنده:كبرا مملوكي
سلامت رواني و جسماني نوجوان در سايه توجه به نيازهاي همه جانبه او تأمين مي شود كه به تأمين نيازهاي همه جانبه اعضاي خود مي انديشد، «رشد همه جانبه» آنان را موجب مي شود و پدر و مادر موظف هستند همان قدر كه به نيازهاي جسماني فرزندشان اهميت مي دهند، به نيازهاي رواني آنها نيز توجه كنند. عدم توجه به نيازهاي رواني فرزندان، موجب عدم تعادل رواني مي گردد و در نتيجه احتمال بروز اختلال هاي رواني و عاطفي وجود خواهد داشت.
نوجوان به طور معمول نيازش را به طور مستقيم ابراز نمي كند. شما بايد از رفتار او به نيازهايش پي ببريد. براي مثال نوجوان گاهي خواهر يا برادر كوچكترش را اذيت مي كند، وقتش را به بطالت مي گذراند و رفتارهايي براي جلب توجه از خود نشان مي دهد. در اين شرايط با دقت به حرف هايش گوش بدهيد و با نگاه با او ارتباط برقرار كنيد. در اين باره بايد تأكيد كرد كه اجازه دهيد نوجوان با شما درددل كند وحرف بزند.
يكي از نيازهاي رواني هر انسان، نياز به محبت است. پدر و مادر آگاه، از مهر ورزيدن دريغ نمي كنند و به اهميت محبت به عنوان غذاي روحي توجه دارند. آنها مي دانند كه اگر نيازهاي رواني نوجوان برآورده نشود، تعادل رواني او مختل مي گردد و چون انسان موجودي «محبت جو» است براي ارضاي اين نياز به شخص يا مكان ديگري پناه مي برد. نوجوان بايد احساس كند كه پدر و مادرش او را دوست دارند. ابراز محبت با بيان كلماتي ساده اما به گرمي، مانند «پسرم يا دخترم دوستت دارم، من وجود تو را دوست دارم، تو پسر يا دختر خوبي هستي» صورت مي گيرد. البته ممكن است نوجوان در مقابل اين گونه رفتارها واكنشي تمسخرآميز از خود نشان دهد، ولي اطمينان داشته باشيد كه نوجوان به ابراز محبت از طرف والدين نياز دارد و از آن لذت مي برد.
در مقابل، در خانواده هايي كه پدر و مادر از نظر عاطفي متزلزل، ناپايدار و به اصطلاح دمدمي مزاج هستند، نوجوان قادر نيست به آنها تكيه كند و در نتيجه تلاش مي نمايد پناهگاه ديگري جست وجو كند و به محل امن يا شخص امن ديگري پناه ببرد. براي مثال، در خانواده هايي كه پدر معتاد است، بين پدر و مادر در اكثر مواقع دعوا و كتك كاري است، پدر و مادر نوجوان را تنبيه و سرزنش مي كنند و نظاير آن، روابط ميان پدر و مادر و نوجوان متزلزل مي شود و بذر اضطراب و تعارض در درون نوجوان كاشته مي شود.
اينكه نوجوان با چه كسي «همانند سازي» مي كند؟ سؤال مهمي است كه نظر پژوهشگران متعددي را به خود جلب كرده است. در پاسخ به اين سؤال بايد گفت اكثر روان شناسان بر اين باور هستند كه نوجوان با كسي «همانند سازي» مي كند كه در كنار او احساس امنيت كند و او را شخصيتي دوست داشتني، باوقار، متين، استوار و ثابت قدم بيابد. نوجوان به كسي پناه مي برد كه او را پناهگاهي امن بداند.
توجه داشته باشيد در صورتي مي توانيد به فرزندتان كه مبتلا به آشفتگي عاطفي است كمك كنيد و با او به درستي رابطه برقرار نماييد كه خودتان از ثبات عاطفي برخوردار باشيد و منصفانه و عادلانه با مشكلات برخورد كنيد. هنگامي كه پدر يا مادر عصباني است و تحت فشار هيجاني خاص قرار دارد، امكان ندارد با آرامش و منطقي با فرزندان خود روبرو شود. شايد چند بار پيش آمده است كه از فرزند نوجوانتان عصباني و متنفر شده ايد. در اين وضعيت بهتر است احساسات خود را نزد خودتان و يا دوستي امين مورد بحث و ارزيابي قرار دهيد و با روان شناس و يا مشاور به مشورت بپردازيد.
¤ احساس مسئوليت مي كند و خود تصميم مي گيرد.
¤ به ديگران در صورت لزوم كمك مي كند.
¤ به پيشرفتهايش افتخار مي كند و گاهي از خود تعريف مي كند.
¤ از تغيير مثبت و نوآوري استقبال مي كند.
¤ عواطف و هيجانهاي خود را نشان مي دهد و ابراز مي كند.
¤ مسائل و مشكلات و ناكامي ها را با شكيبايي تحمل مي كند.
ب: نوجواني كه داراي عزت نفس پاييني است
¤ فردي متكي است و تصويري منفي از خود دارد (نمي دانم، مي توانم).
¤ احساس مي كند كه ديگران براي او ارزشي قائل نيستند.
¤ در رويارويي با مسائل و مشكلات و ناكامي ها احساس درماندگي مي كند.
¤ براي ضعفهاي خود، ديگران را سرزنش مي كند و به شانس نسبت مي دهند.
¤ زود نااميد مي شود، بهانه جويي مي كند و نمي تواند انتقاد را بپذيرد.
¤ عواطف و هيجانهاي خود را نشان نمي دهد و ابراز نمي كند.
¤ به سهولت تحت تاثير ديگران قرار مي گيرد و كارها را چشم بسته انجام مي دهد.
/س
نوجوان به طور معمول نيازش را به طور مستقيم ابراز نمي كند. شما بايد از رفتار او به نيازهايش پي ببريد. براي مثال نوجوان گاهي خواهر يا برادر كوچكترش را اذيت مي كند، وقتش را به بطالت مي گذراند و رفتارهايي براي جلب توجه از خود نشان مي دهد. در اين شرايط با دقت به حرف هايش گوش بدهيد و با نگاه با او ارتباط برقرار كنيد. در اين باره بايد تأكيد كرد كه اجازه دهيد نوجوان با شما درددل كند وحرف بزند.
يكي از نيازهاي رواني هر انسان، نياز به محبت است. پدر و مادر آگاه، از مهر ورزيدن دريغ نمي كنند و به اهميت محبت به عنوان غذاي روحي توجه دارند. آنها مي دانند كه اگر نيازهاي رواني نوجوان برآورده نشود، تعادل رواني او مختل مي گردد و چون انسان موجودي «محبت جو» است براي ارضاي اين نياز به شخص يا مكان ديگري پناه مي برد. نوجوان بايد احساس كند كه پدر و مادرش او را دوست دارند. ابراز محبت با بيان كلماتي ساده اما به گرمي، مانند «پسرم يا دخترم دوستت دارم، من وجود تو را دوست دارم، تو پسر يا دختر خوبي هستي» صورت مي گيرد. البته ممكن است نوجوان در مقابل اين گونه رفتارها واكنشي تمسخرآميز از خود نشان دهد، ولي اطمينان داشته باشيد كه نوجوان به ابراز محبت از طرف والدين نياز دارد و از آن لذت مي برد.
اصل ثبات عاطفي والدين
در مقابل، در خانواده هايي كه پدر و مادر از نظر عاطفي متزلزل، ناپايدار و به اصطلاح دمدمي مزاج هستند، نوجوان قادر نيست به آنها تكيه كند و در نتيجه تلاش مي نمايد پناهگاه ديگري جست وجو كند و به محل امن يا شخص امن ديگري پناه ببرد. براي مثال، در خانواده هايي كه پدر معتاد است، بين پدر و مادر در اكثر مواقع دعوا و كتك كاري است، پدر و مادر نوجوان را تنبيه و سرزنش مي كنند و نظاير آن، روابط ميان پدر و مادر و نوجوان متزلزل مي شود و بذر اضطراب و تعارض در درون نوجوان كاشته مي شود.
اينكه نوجوان با چه كسي «همانند سازي» مي كند؟ سؤال مهمي است كه نظر پژوهشگران متعددي را به خود جلب كرده است. در پاسخ به اين سؤال بايد گفت اكثر روان شناسان بر اين باور هستند كه نوجوان با كسي «همانند سازي» مي كند كه در كنار او احساس امنيت كند و او را شخصيتي دوست داشتني، باوقار، متين، استوار و ثابت قدم بيابد. نوجوان به كسي پناه مي برد كه او را پناهگاهي امن بداند.
توجه داشته باشيد در صورتي مي توانيد به فرزندتان كه مبتلا به آشفتگي عاطفي است كمك كنيد و با او به درستي رابطه برقرار نماييد كه خودتان از ثبات عاطفي برخوردار باشيد و منصفانه و عادلانه با مشكلات برخورد كنيد. هنگامي كه پدر يا مادر عصباني است و تحت فشار هيجاني خاص قرار دارد، امكان ندارد با آرامش و منطقي با فرزندان خود روبرو شود. شايد چند بار پيش آمده است كه از فرزند نوجوانتان عصباني و متنفر شده ايد. در اين وضعيت بهتر است احساسات خود را نزد خودتان و يا دوستي امين مورد بحث و ارزيابي قرار دهيد و با روان شناس و يا مشاور به مشورت بپردازيد.
اصل حفظ عزت نفس نوجوان
نوجواني كه از عزت نفس بالايي برخوردار است
¤ احساس مسئوليت مي كند و خود تصميم مي گيرد.
¤ به ديگران در صورت لزوم كمك مي كند.
¤ به پيشرفتهايش افتخار مي كند و گاهي از خود تعريف مي كند.
¤ از تغيير مثبت و نوآوري استقبال مي كند.
¤ عواطف و هيجانهاي خود را نشان مي دهد و ابراز مي كند.
¤ مسائل و مشكلات و ناكامي ها را با شكيبايي تحمل مي كند.
ب: نوجواني كه داراي عزت نفس پاييني است
¤ فردي متكي است و تصويري منفي از خود دارد (نمي دانم، مي توانم).
¤ احساس مي كند كه ديگران براي او ارزشي قائل نيستند.
¤ در رويارويي با مسائل و مشكلات و ناكامي ها احساس درماندگي مي كند.
¤ براي ضعفهاي خود، ديگران را سرزنش مي كند و به شانس نسبت مي دهند.
¤ زود نااميد مي شود، بهانه جويي مي كند و نمي تواند انتقاد را بپذيرد.
¤ عواطف و هيجانهاي خود را نشان نمي دهد و ابراز نمي كند.
¤ به سهولت تحت تاثير ديگران قرار مي گيرد و كارها را چشم بسته انجام مي دهد.
/س